تعبیر خواب مسافرت (سفر)
اگر خواب ببینید به مکانهایی ناشناخته و کشف نشده مسافرت کرده اید، دشمنانی خطرناک خواهید داشت. اگر ببینید هنگام سفر از زمینی سنگلاخ و شیب دار می گذرید، پس از رسیدن به منفعتی آشکار، زیان و نومیدی گریبانتان را خواهد گرفت. اگر ببینید به هنگام مسافرت از تپه ها و کوههای سرسبز و حاصلخیز عبور می کنید، به شکل برجسته ای شادمان و سعادتمند خواهید شد.
اگر ببینید به تنهایی با ماشین مسافرت می کنید، به سفری پر حادثه خواهید رفت. اگر ببینید همراه جمعیتی با ماشینی مسافرت می کنید، با ماجراهایی دلپذیر روبرو خواهید شد و دوستانی تازه پیدا خواهید کرد. اگر ببینید از طریق دریا مسافرت می کنید، علاوه بر گرفتن پاداشِ کارهای دشواری که به ثمر رسانده اید، پول بسیار زیادی نیز به دستتان خواهد رسید.
اگر ببینید هنگام مسافرت از طریق دریا، با فاجعه ای روبرو می شوید، گرفتار عشقهای دروغین خواهید شد. اگر کسی در خواب به جایی سفر کرد و محل جدید را از محل قدیم بهتر دید، کار و بارش روبراه می شود و اگر غیر از آن بود، تعبیر برعکس است. اگر در خواب ببینید سفر می کنید تغییری در زندگیتان پدید می آید. اگر ببینید که کسی را به سفر می فرستید، خبر خوشی به شما می رسد.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیندکه سفر کرد و آنجا که رفت بهتر از آنجا بود که بود، دلیل است که حالش نیکو گردد. اگر کسی آنجا که رفت بدتر از آنجا بود که بود، تاویلش به خلاف این است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که سفر کرد و ندانست که به کجا می رود، دلیل کند که از زن جدا گردد و یا از سرای خود به سرای دیگر رود. اگر به وداع قومی می رفت یا قومی به وداع او آمدند، دلیل است حالش متغیر شود و باز به صلاح آید.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند سفر کرد و با برگ و ساز بود، دلیل که حالش یا کارش نیکو شود. اگر به خلاف این ببیند، دلیل است کارش تباه شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ارام : صبحتون بخير بانو،
خواب ديدم به امريكا مسافرت كردم و سوار اسانسور شيشه اي استوانه اي شكلِ خيلي بلندي بودم كه به سمت بالا ميرفت. اسانسور خارج از مجتمع و در فضاي بازِ پر از درختان بلند قرار داشت. ارتفاع و سرعت اسانسور زياد بود. يه دختر پسر غريبه امريكايي هم داخلش قرار داشتن كه من زوتر از اونها پياده شدم. دختر لاغر بود با موهاي روشنِ بافته شده. به انگليسي صحبت كردنِ من خنديدن و مسخرم كردن. در اصل اونها كلمه رو اشتباه متوجه شده بودن.
از اسانسور پياده و وارد پاساژي شدم، همون ابتدا ١جفت بوت خوشگل كه سبزِ خوشرنگ بود توجهم رو جلب كرد و خواستم بخرمش. فروشنده اش يه خانوم جوون باحجاب بود.ديدم بوت هاي زيباي ديگه هم داره، مثلا يه جفت بوت مشكي. به خودم گفتم: "بااينكه الان فصل بوت نيست، اما چقدر قيمتاش بالاست!"
يهو نگاهم رفت سمت كيف پول هاي خردلي رنگِ كوچيك، بازشون كردم. عمه ام كه ايران زندگي نميكنه و سالهاست نديدمش، يا اونجا حضور داشت يا صداش تو گوشم بود كه ميگفت: "من ازينا خريدم خيلي خوبه، وقتي ادم ميره سفر ارز رو ميذاره داخلش"
من عاشق رنگ خردلي هستم ، دوست داشتم بخرمشون. اما اول اينكه خيلي كوچيك بودن، دوما قيمتشون ٤٠ دلار بود. با خودم حساب كردم ميشه ٢٨٠ هزار تومن و گرونه. بعد دوباره گفتم: "نه گرون نيست، تو ايران هم قيمت همينه"
برگشتم سمت بوتها و ديدم كه خريداري شدن، توسط يكي از همراهان خودم. (براي خودش البته) فرد همراعم دوستم بود كه در بيداري چنين دوستي ندارم.
ممنون و روز خوبي داشته باشين عزيزم
فریبا هراتی
: صبح شمام به خیر. شما در زندگی به سرعت پیشرفت خواهید کرد به صورتی که دیگران هم ناظر بر پیشرفت شما هستند و نمی توانید موفقیت های خود را از دیگران پنهان کنید. اعتماد به نفستان کمی پایین است ویا فکر می کنید که مردم شما را درک نمی کنند و کلا فازتان با آنان یکجور نیست و قربانی شرایط شده اید. با آدمهای پولداری آشنا می شوید که می توانند همسر خوبی برای شما باشند ولی فکر می کنید که زندگی کردن با اینها خیلی دردسر دارد ولی دوست شما با یکی از اینها ازدواج خواهد کرد. ثبات و امنیت مالی خواهید یافت و از لحاظ ثروت از عمه تان کمتر نخواهید بود. روز شمام خوش.
ارام : خسته نباشيد نازنين بانو
خواب ديدم در تاريكي شب با خانوادم سوار ماشين و دم فرودگاه بوديم. داشتيم حركت ميكرديم بريم داخل. همونجور كه داخل ماشين بوديم چراغ هاي هواپيماي كوچيكي رو ديديم كه تو اسمون و خيلي نزديك به زمين ، مستقيم در حال پرواز بود؛ اما ناگهان سفوط كرد. از ماشين كه پياده شديم ديديم دارن زخمي هارو با برانكارد ميبرن و كمك مجروحين ميكنن.
من رفتم توو ، داشتم واسه خودم و يكي از دوستانم كه چندساله قهريم و بي خبرم ازش-بدون اينكه ازش بپرسم مياد يا نه- دوتا بليط هواپيما براي اصفهان ميگرفتم. (در واقعيت، قبلا باهم رفته بوديم اين شهر) خانومي نااشنا با مانتومقنعه مشكي نشسته بود پشت ميزي كوچيك و داشت كاراي بليط منو انجام ميداد. من از بالا نگاش ميكردم.
به دوستم زنگ زدم و خبر دادم. سرسنگين صحبت كرد، اما گفت باشه ميام. من رفتم كارامو واسه سفر بكنم. يهو بليطارو نگاه كردم و ديدم ساعت پرواز براي ١:١٠ (يك و ده دقيقه ظهر) هست و الانم ساعت ١٢ ظهره(درتاريكي بودم اما اين ساعات مربوط به روز بود) با خودم گفتم نميرسيم ديگه، ولش كن. به دوستم هم اطلاع دادم. قرار شد روز و ساعت بليط رو جابجا كنيم.
دوستم پرسيد: پولشونو دادي؟ ج دادم: نه، ميريم اونجا و هركس خودش حساب ميكنه.
سپاس فراوان از تعابير فوق العادتون ن
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. سختی ها و مشکلاتی برای عهده کوچکی از مردم پیش می آید که زندگی آنان سخت خواهد شد و در اهداف خود شکست خورده و با ناکامی مواجه می شوند. شما هر گونه وسایل رفاهی و پیشرفت در زندگی رادارید اما باز جای پیشرفت بیشتر در این زمان وجود ندارد و باید منتظر شرایط بهتری در آینده باشید. اینکه در روز هوا تاریک بوده از اخبار بدی خبر می دهد که افکار عمومی را به ناامیدی سوق می دهد. خدا به خیر کند! لطفا برای دفع شر و سختی ها صدقه بدهید.
samira : سلام مجدد...خانم هراتی چند شب پیش خواب دیدم تو ایرانم یه اقای جوانی و بسیار عادلی از اشناهای قدیم رو دیدم که خیلی به من خیر رسونده ....یهو دست من رو گرفت و کشان کشان برد به یه خانه بسیار بزرگ و پر از فرش و مبلمان شیک و به من گفت بیا اینم کلید خونه ....اینجارو واسه تو گرفتم ...اینم کلیدش دیگه مشکلی که نداری همین جوری که حرف میزدم از خواب بیدار شدم...پیشاپیش ممنونم از تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. خانه و حالت و شکل آن نشانه شکل و حالت روح و شخصیت شماست. زندگی شما لوکس و سرشار از امنیت است و یا لوکس و سرشار از امنیت خواهد شد و گشایش کار خواهید یافت.
افتاب : سلام
خسته نباشید
انشالله که حالتون خوب باشه
من چندوقت پیش خابی دیدم اون موقه باسایت شما اشنانشده بودم که بگم تعبیرکنید
ده روز پیش خواب دیدم با عشقم ک الان ترکم کرده و عشقم که هنوز ترکم نکرده بود وعشق قبلیم که 7 سال پیش منوترک کرده بود و یه دختر ک هیچکدوم نمیشناختیم داشتیم.پیاده میرفتیم کربلا هنوز توشهرمون بودیم داشتیم راه میرفتیم و من دیدم لباس نیاوردم حتی باکفش پاشنه بلند دارم راه میرم همه میرفتن من باکفشم اذیت میشدم چون مناسب پیاده روی نبود بعد عشقم متوجه من شد ک نمتونم تند راه برم نگام کرد
و دیگه نمیشد برگردیم و برم لباس و کفش بیارم بعدش از یه در بزرگ رد شدیم وقتی م ازون در رد میشدی نمیتونستی پشیمون شی نری کربلا. وقتی از درگذشتم وارد ک فروشگاه لوازم ارایش شدم هرچی دنبال لباس گشتم نبود بعد ازفروشگا اومدم بیرون خاله م و خاهرم و مادربزرگم و دخترخالمو دیدم اونجابودن هرچی گشتم لباس نبود بالاخره نشستم که غذابخورم و ناراحت بودم چرا اومدم شاید داعش بیاد
درضمن وقتی از اون دربزرگ رد شدم بعد اون در عشقم و عشق سابقم و اون دختره دیگ نبودشون
ببخشید زیادشد خابم
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست عزیز من متوجه قسمت هایی از خوابتان نشدم خیلی نامفهوم بیان کرده اید. شما 3 تا عشق دارید؟ عشقتان که الان ترکتان کرده و عشقتان که هنوز ترکتان نکرده بود یعنی چی؟ 2 نفرن یا 1 نفر و سومی که مال 7 سال پیشه باز به عشق خطابش می کنید! مظافا به اینکه در آخر هم بعد آن در بزرگ، عشقتان و عشق سابقتان و آن دختر دیگه نبودن. اون دختره کیه؟ تو هیچ جای خوابتان زا دختر دیگه ای حرف نزده اید. لطفا درست بنویسید آدم بهفمد چه می گویید.
Elahe : سلام وقت بخير
من تقريبا هر چند شب يه بار خواب ميبينم كه به خارج از كشور سفر كردم گاهي براي مهاجرت گاهي فقط سفر گاهي تنهايي گاهي با خانواده در صورتي كه در واقعيت به سفر كردن به خارج از كشور نه فكر ميكنم و نه قصد رفتن دارم. مثلا اخرين بار خواب ديدم كه با كل خانواده به يه كشور ديگه رفتيم قرار بود كه برين انگلستان ولي به اولين كشور كه رسيدم تو يه هتل اقامت كرديم و قرار بود كه فرداي اونروز دوباره به سمت مقصدمون پرواز كنيم، من از داداشم پرسيدم كه بلاخره كجا قرار هست بريم اسم يه كشور رو گفت كه من نميشناختم روي نقشه نگاه كردم ديدم يه كشوري هست نزديك به تركيه، و بعدش خودم تنهايي رفتم بيرون از هتل تو پاركهاي اون كشوري كه بوديم قدم زدم يه قسمت برفي بود و يه قسمت سر سبز هوا هم افتابي بود در صورتي كه تو هتل انگار غروب بود و هوا تاريك. بعد تو پارك يه خانمي به انگليسي ازم پرسيد ساعت چنده و من هم گفتم يه ربع به ٩ ( به انگليسي جواب دادم). در طول اين مدت من يه كوله پشتي داشتم كه مدام بهش سر ميزدم و چك ميكردم كه كسي پولام رو برنداشته باشه.
ممنون ميشم تعبير كنيد
فریبا هراتی
: سلام. شما به نظر میاد که دنبال گمشده ای هستید که در ایران نیست و نمی دانید کجاست. اگر چنین است، تعبیر خواب شما همین است و اینکه خاطراتی را دنبال خودتان یدک می کشید که به آنها سفت چسبیده اید در حالی که این خاطرات شما را ناراحت می کند. به امید بهتر شدن زندگی خودتان هستید و فکر می کنید خوشبختی در جای دیگری است.... چون فعلا احساس می کنید خوشبختی را کم دارید. مغزتان هم خسته شده و احتیاج به استراحت دارد.
hamid : سلام روز شما به خیر و شادی . یه نکته ای رو اول اید بگم و دوست دارم نظر شمارو بدونم من 35 سال سن دارم و تا پارسال تابستون به هیچ عنوان خواب نمیدیدم انگار که اول شب میمیرم و صبح باز زنده میشم سر حال و راحت . اگرم خواب میدیدم اصلا چیزی یادم نمیموند این مدت خوابای عجیبی میبینم که اکثرا هم خیلی جالب نیست و فضا کلا منفیه . دو شب قبل خواب دیدم که به همراه خونواده در فرودگاه هستم و قصد مسافرت داریم ولی همگی جدا از همیم مثلا پدرم تو قسمت چک بلیط و مادرم شاید رو صندلی های انتظار و خانومم هم جای دیگه میدونستم افراد دیگه ای هم هستند ولی پیشم نبودند . روی یک صندلی تو سالن اصلی تنها نشسته بودم و به زحمت می خواستم یند کفشام که باز شده بود رو ببندم هر چه میکردم بسته نمیشد خیلی کلافم کرده بود کفشام حالت پوتین مانند داشتند با بندای به هم ریخته و بلند که بسته نمیشدند . به زحمت بستم و پا شدم رفتم تو سالن پدر بزرگم رو از پشت دیدم گفتم آقاجون بیاین اون طرف ما اونجاییم که طرف برگشت دیدم پدربزرگم نیست و کس دیگه ایه پدرم گفت که آقاجون فعلا نمیاد . ( پدربزرگم 5 سال پیش فوت کردن ) برمی گشتم سمت پدرم که باز دیدم کفش و جوراب به پاهام نیست و باز در اومده عصبی و ناراحت باز نشستم به پوشیدن جوراب و کفش که باز بندش بسته نمیشد بلند و پیچیده شده بود و بد جوری کلافم میکرد بالاخره بستمش . در طول خوابم 4 تا خانوم که یه جورایی جلف و با ظاهر بد بودند همش تو فرودگاه خودنمایی میکردن و گاهی میدیدمشون . وقتی بند رو بستم اومدن از کنارم رد شدن و یه متلکی یک نفرشون گفت نگاه کردم دیدم یکی از اونا خانوم خودمه که انگار تو سن ده سال پیششه قبل از ازدواج با من . ( تا قبلش اون نبود ) منم میدونستم که خانوم خودم با ظاهر مناسب و با وقار پیش خونواده منتظرمه . عجیب بود پا شدم بهش گفتم نبینم با این آمای ناجور رفت و آمد کنیا اینا عوضین . با پدرم پاشدیم رفتیم که کارت پرواز رو بدیم و بریم تو سالن انتظار که مسئولش کلید رو گم کرده و در بسته بود کلی حرص خوردیم تا یه نفر اومد و در رو باز کرد و دیگه بیدار شدم ...............فکر کنم باید برم دکتر :)))
فریبا هراتی
: سلام. روز شمام خوش. شرایط سخت اقتصادی و اوضاع اجتماعی گاهی فشارهای زیادی را بر انسان تحمیل می کند و به عنوان یک سرپرست خانواده و یک مرد قوی و مسئول، شماهمیشه این بار را روی شانه هایتان به صورتی مضاعف احساس می کنید. طی مراحلی از عمر، برای رفع خستگی مغز، سیستم بدن به گونه ای عمل می کند که شما تصویر ذهنی ناراحتی های فکری خود را به صورت خواب مشاهده می کنید. مثل زمانی که عضلات شما در خواب می پرند، و یهو می بینید دستتان پرید یا پایتان پرید، و این به سبب خستگی بدن است و بعد از آن بدن ریلکس می شود، مغز هم با دیدن بعضی خوابها می خواهد فشار بار این خستگی را بیرون بریزد و ریلکس شود. همه خوابها تعبیر ندارند و گاهی هم که تعبیر دارند به صورت هشدار هستند و می توان از کارهایی در آینده جلوگیری کرد یا به صورت خاطراتی بیان می شوند که دیگر دوره تعبیرشان گذشته است. خوابی که شما دیدید و نوشته اید کاملا مشهود است که خستگی فکری است و احساس مسئولیت شما در برابر حفظ شرایط مثبت و آگاهی از کم و کسری های زندگی و تلاش برای رسیدن به اوج موفقیت و صعود به مراحل عالی زندگی و نگرانی از اینکه نتوانید خانواده را دور هم حفظ کنید... به هر جهت این خواب نه می گوید که چه کار کنید نه می گوید که چه خواهد شد اما چیزی که مسلم است، عزم بالای شما برای موفقیت در کارهاست که حتما هم همین خواهد شد. دکتر هم لازم نیست. به خودتان استراحت بیشتری بدهید و زندگی تان را به حکیم الله بسپارید که در پناه او آرامش خواهید داشت انشالله. خیر پیش و شاد زندگی کنید.
Nahal : با سلام و قبولی طاعات و عبادات
با پسرم راهی سفر مشهد شدیم با اتوبوس که صندلی اول اتوبوس تقریبا پشت سر راننده جاگیر شدیم
اتوبوس میانه راه نگه داشت برای سرویس بهداشتی و استراحت که من پیاده نشدم اما پسرم گفت برم دستشویی
که انگار پسرم گم شده بود چون خیلی نگرانش بودم و مدام به راننده میگفتم نیومد و پیداش نشد
از اتوبوس پیاده شدم انگار غروب بود و کم کم هوا داشت تاریک میشد گوشی مبایلم که منتظر تماس پسرم بودم دادم راننده و گفتم میرم سرویس بهداشتی
اتوبوس دقیقا کنار محوطه سرویس بهداشتی قرار داست اولین دستشویی کثیف بود و پر بود از آشغال
دومین سرویس بهداشتی وارد شدم که درونش دو تا گربه بود که انگار یدونه هم توله داشتن
گربه اول تا منو دید فرار کرد اما گریه دوم زل زده بود و نگام میکرد داشتم دستشویی میکردم که یکهو بهم حمله کرد و دستمو گاز گرفت من به سمت در رفتم و برای اینکه دستمو ول کنه بدنش رو پیچ دادم که چنگ انداخت در همین حین در دستشویی باز کردم و پرتش کردم بیرون
وقتی اومدم و سوار اتوبوس شدم از راننده پرسیدم از پسرم خبری نشد که جواب درست و حسابی نداد و راه افتاد داشتم فکر میکردم که پسرم کجاست که تلفنم زنگ خورد با پدرم حرف میزدم و گریه میکردم و خیلی غصه نبود بچه ام رو میخوردم
که با احساس قلب درد بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در راه پیشرفت در زندگی همرنگ جماعت می شوید و به قصد زندگی خوب و سرشار از ایمان و درستی به پیش می روید ولی مطیع بودن زیادی شما از جماعت، و اینکه می خواهید همیشه اول ترین و بهترین باشید ( در اخلاق و اطاعت) باعث می شود پسر شما احساس خفقان کرده از نظر احساسی و فیزیکی احساس ناراحتی کند و به دنبال کسب ثروت از الگوی پیشرفت شما در زندگی تبعیت نکند. و این باعث می شود در جنبه هایی از کار و زندگی و روابط خانوادگی از شما عقب مانده و نتوانید همدیگر را درک کنید. این خواب هشداری به شماست که ملایم تر رفتار کنید و به احساسات فرزندتان توجه بیشتری کنید. خود شما هم به ثروت خواهید رسید ولی مشکلات خود را در این راه خواهید داشت و کسانی هستند که شما را آزار دهند. برای شما ثروت در درجه اول اهمیت قرار ندارد و به مسائل اخلاقی اهمیت بیشتری می دهید. گریه شما در خواب شادی است ولی از لحاظ عقیدتی راه شما و پسرتان از هم جدا خواهد شد.
محمد مهران فر : سلام من با دوستم داشتم قدم میزدم که یک دفعه وارد ترمینال راه آهن شدیم و آنجا بچه های قدیمی دانشگاه رو دیدم و ناگهان وارد جایی شدیم که اسم هر کس رو میخوندند، سوارسوار قطار میشد .همه ی بچه ها سوار قطار شدند ولی من هر چقدر منتظر موندم که اسممو بخونه نخوند .رفتم بهش گفتم .اونم گفت باید خودت میگفتی بعد گفت باشه الان در قطار رو باز میکنم برو بشین و دیگه از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما وارد یک دوره تحول در زندگی خود شده اید و باید موقعیت تان و تعیین مسیر و اهداف خود را ارزیابی کنید. اینکه گفته اند باید خودت می گفتی که اسمت را بخوانند یعنی شما باید نزد خودتان به این اعتماد به نفس و آمادگی لازم برسید تا بتوانید روشمند عمل کرده و کارهای خود را به صورتی خاص سازماندهی کنید. بعد کاری را می کنید که همه می کنند و در سفر زندگی خود، در مسیری درست قرار خواهید گرفت. البته این می تواند نمادی از شخصیت شما هم باشد که عموما همیشه بدون اینکه واقعا نیازی به نگرانی باشد، نگران هستید حتی برای موقعیت هایی که در آخر معمولا می دانید که درست می شوند هم نگران هستید. اینکه دیده اید از قطار دارید جا می مانید به این دلیل است که به فرصت های از دست رفته فکر می کنید شاید زیادی کارها را به تاخیر انداخته اید یا وقت کشی کرده اید. ولی در نهایت همانطور که عرض کردم نگرانی شما بیخود است و به محض اینکه تصمیم جدی بگیرید زندگی تان وارد فاز جدید خواهد شد و روی غلطک خواهد افتاد.
Narges : سلام. خاب دیدم ک همراه یک خانواده دیگ که نمیشناسمشون درحال سفر کردن بودیم.. فکر کنم قطار بود ودر حال رفتن بودیم. بعد دختر اون خانواده کنار صندلی من بود. بعد پدر اون دختر امد ک ب دخترش پول بده و گفت که هر غذایی دوست داشتین سفارش بدین. مال منم میخاست حساب کنه . من میدونستم ک پول خوبی همرامه. و داخل ساک هست. اما پیش خودم دودل بودم ک من حساب کنم یا بزارم غذای دفعه ی بعدی رو من حساب کنم.
فریبا هراتی
: سلام. شما خیلی روشمند هستید و نیازدارید تا کارهای خود را به روشی خاص برنامه ریزی کنید و به شیوه ای منظم انجام دهید. شیوه زندگی شما معمولا با خواسته های جامعه تطبیق دارد و کاری را انجام می دهید که باقی مردم هم انجام می دهند و پیرو آنان هستید. در مسیر زندگی خود، زندگی به شما راحت می گیرد و به شما خوش می گذرد هر چند که شما راز نگهدار هستید و خیلی با دیگران شاید نمی جوشید و البته تا حدی هم صرفه جو! :)))
سلمان : سلام
وقتتون بخیر
دیشب بین ۴-۶ صبح خواب دیدم که با دختری که بهش علاقه دارم و البته از رسیدن بهش نا امید شدم پشت یک کامیون دراز کشیدیم و با یک گروه که البته در ماشین های دیگه بودن به جایی میریم.تا اونجا که یادمه در خواب می دونستم به کجا میریم ولی الان یادم نمیاد.حین اینکه کامیون حرکت می کرد و ما خوش و خرم صحبت می کردیم، تو ماشین روبرو یه دختر رو دیدم که از ارتباط ما ناراحت بود.دختره رو نمی شناختم.ولی می دونستم ناراحته.ما گرم صحبت بودیم و در همین حین معشوقم گفت که ما قراره نامزد کنیم ولی تو خواب اعتمادی به این حرفش نداشتم و بیشتر یه شوخی حسابش کردم.تا اونجا که یادمه سفر ما یه سفر علمی بوده ولی مطمئن نیستم.تا اینکه به مقصد رسیدیم.چیزی که یادمه اینه که اونجا شروع به بازی کردیم.همه کسانی که اونجا بودن.بازیش یه چیزی شبیه وسطی بود ولی عجیب و غریب.با تور همدیگه رو می گرفتن و .... تا اینکه از خواب بیدار شدم
ممنون میشم تعبیرش کنید.
فریبا هراتی
: سلام. وقت شمام به خیر. شما و دختری که به او علاقه دارید، زیر بار مسئولیت ها و خواسته هایی که دیگران برای شما قرار داده اند، کمر خم کرده و تسلیم شده اید. خدا نمی خواهد که شما غمگین باشید و دنیایی شاد را برایتان می خواهد. ( ناراحت بودن دختر در ماشین روبرویی استعاره ای از دنیای ناراحت شماست). اینکه عشقتان به شما گفته که ما نامزد خواهیم کرد یعنی نیاز خود را به رابطه با شما بیان می کند و احساس تنهایی می کند و شما می دانید که صرفا به این حرف ها نمی توان اعتماد کرد. نهایتا شما به این نتیجه خواهید رسید که دنیا مثل بازی می ماند که همدیگر را آدمها گول می زنند. باد می کارند و حسرت درو می کنند و هر که امکانات بیشتری داشته باشد، دیگری را تور میکند!!