کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب مسجد

اگر خواب ببینید در مسجد نماز می گذارید، کاری بزرگ و خوب انجام می دهید. اگر وامداری یا محبوسی یا بیماری در خواب ببیند که در مسجد نماز می گذارد، از سختی و بدبختی نجات می یابد. اگر کسی ببیند در مسجد نماز می گذارد یا در وضو خانه وضو می گیرد که بعدا نماز را اقامه کند، زن می گیرد و زن او پارسا و اهل دین خواهد بود.

اگر بیننده خواب، رو به قبله در خواب نماز می گذارد، کاری خوب و خداپسندانه انجام می دهد و اگر ببیند در جهتی غیر از قبله نماز می خواند، کاری خلاف انجام می دهد که او را خسران دنیا و عاقبت نصیب می کند. اگر ببینید خانه شما مسجد شده، به بزرگی و مجد و عظمت می رسید و اگر ببینید در مسجد خانه گزیده و اقامت کرده اید، از بزرگی حمایت می طلبید و او شما را مورد عنایت و حمایت قرار می دهد. اگر ببینید مسجدی خراب شد، دلیل که عالمی از آنجا بمیرد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن مسجد بر یازده وجه است:
  1. پادشاه،
  2. قاضی،
  3. عالمی بزرگ،
  4. رئیس،
  5. امام،
  6. خطیب،
  7. موذن،
  8. قیّم،
  9. نام نیکو،
  10. خیر و برکت،
  11. زن نیکو.

جابرمغربی می گوید: اگر دید به مسجد یا مکه یا مدینه رفت، دلیل که از همه ترس ها ایمن شود و مرادهای دنیوی و اخروی حاصل کند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

264 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

 بهشت

بهشت : سلام مرسی از تعبیر های خوبتون و امیدوار کننده لطفا مخفی باشه،

پاسخ
لینک۲۶ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۵۸:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که خواهر دوم شما از پدرتان محبت بیشتری دریافت می کند و شاید پدرتان به او کمک مالی کند و شما از این بابت که پدرتان بین شما فرق می گذارد ناراحت می شوید. از اینکه خواهرتان خودخواهانه سعی می کند به نفع خودش از امکانات پدرتان استفاده کند ناراحتید. خانمی که در خوابتان پسر داشته، گشایش کار پیدا می کند و اوضاع به نفع او به پیش خواهد رفت. در واقع همسر این خانم که برای امام حسین ع خیرات می دهد، به حاجتش خواهد رسیدو گشایش کار می یابد. شما سعی می کنید که زندگی تان را به نحوی درست و با پرستیژ کنترل کنید و خاله ی شما در بخشی از زندگیش از شما تبعیت می کند تا به اهدافش برسد. شما در ابتدا به این فکر می کنید که نسبت به اوضاع او بی تفاوت باشید ولی بعد به او کمک می کنید و اهداف خودتان را به خاطر خاله تان به تعویق می اندازید. شما به همراه خاله تان و خیلی از مردمی که فکرشان ناراحت است دست به دعا بر می دارید ولی تمایلی ندارید که دیگران از افکار و عملکردتان با خبر باشند و نمی خواهید که رازهایتان برای کسی افشا شود. برای تحقق اهداف و آرزوهای بزرگ، باید شجاعت مبارزه و تلاش برای رسیدن به این آرزوها را هم داشت و اگر مردم و یا شما در عمل کاری برای تحقق اهدافتان نکنید، صرفا با دست روی دست گذاشتن و نشستن، به هیچ آرزویی نخواهید رسید. کما اینکه با تلاش محض هم آرزو براورده نمی شود مگر اینکه توکلتان به خدای بزرگ باشد و او حامی تان باشد. خوابتان معادل 3 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۶ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۲۹:۱۶
 بهشت

بهشت : سلام دختر فامیل تو مسجد چادر رنگیش به من داد تعبیرش چیه؟؟

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۵۳:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : دوست عزیز مفهوم کلی خواب را برایتان نوشته ام و هرگز بنده به صورتی که در خواب برایتان بنویسم این = آن است، پاسخ گوی شما نخواهم بود چون اینکار باعث می شود که بنده برای هر کاربر اقلا یک صفحه ی آ4 بنشینم و تعبیر راکلمه به کلمه مطرح کنم. باتوجه به حجم بالای تعداد خوابها و کاربران محترم، و ضیق وقت که هم اکنون بالای 16 ساعت در روز یکریز به تعبیر مشغول هستم این کار از من بر نمی آید. منبعد اینگونه سوالات شما قطعا بی پاسخ خواهند بود. خواسته اید خوابتان مخفی باشد و بنده اصلا نمی دانم موضوع خوابتان چه بوده. حق خوابی برای این کامنت از شما کسر نشد. تشکر.

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۱۱:۳۷
مریم

مریم : سلام.دبدم در مسجدی هستم جشن هست عمه م با چندنفر امد به قسمت مردانه رفت رو صندلی نشست، بعد مادرم با یک مانتوشلوار مشکی زیبا امد ما قسمت مردانه نرفتیم و در قسمت زنانه کنار بقیه جمعیت روی زمین نشستیم، هنگام خروج از مسجد یک عروسک زیبا بود که میخواستم با خودم بیارم اما من میگم شاید درست نباشه سرجایش می‌گذارم، هنگام خروج کفش هایم گم شده اند دو جفت کفش داشته ام میگم هر دو جفت گم شده اند، بعد به تنهایی وارد مسجد دیگری میشوم بسیار مرتب با سقف بلند،یک جفت کفش هست که میگم بردارم بپوشم ولی برنمیدارم میگم این صاحب داره. یک هندوانه شیرین بود که بسیار تشنه و دهانم تلخ بود میدونستم اگه بخورم هم دهانم شیرین میشه هم تشنگیم میره با دست برداشتم تا کنار دهانم اوردم ولی گفتم شاید صاحبش راضی نباشه گذاشتم سرجاش و شیر اب هم باز بود اونم بستم بخاطر اینکه اسراف نشه.

پاسخ
لینک۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۲۲:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید به آرزوهایتان دست پیدا کنید. عمه ی شما شخصیتی قوی و مقتدر از خودش بروز می دهد و مثل یک مرد می تواند مستقل روی پای خودش بایستد و عزم و اراده اش برای اینکه جایگاه خاص خودش را در زندگی داشته باشد، بالاست. مادرتان رفتاری با عزت و محترمانه و رازدار از خودش بروز می دهد و اصلا منیت ندارد. شما و او افتاده و خاکی و صاف و ساده هستید. شما نگاهی معصومانه به زندگی دارید ولی تلاش می کنید که خردمندانه تر فکر کنید. شما نسبت به باورهای خودتان خیلی معتقد نیستید و می خواهید هویت خودتان را پیدا کنید و جاپای قرص و محکمی در زندگی داشته باشید. اعتماد به نفستان قوی نیست و نمی دانید چه کاری درست است. سقف آرزوهای شما بالاست و دوست دارید به خوشی و ثروت و آرامش برسید ولی در حفظ حقوق دیگران کوشا هستید و مال و ثروت ناحق را دوست ندارید. شما سعی می کنید که خیلی احساساتی رفتار نکنید و از نظر احساسی هم مراقب هستید که به کسی آسیب نزنید و تا مطمئن نشده اید که کسی واقعا در زندگی با شما هماهنگ هست یا خیر، احساسات خودتان را خرج او نمی کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۰۳:۲۱
مریم

مریم : سلام دیشب خواب دیدم با خواهر زاده ام در مسیری ناشناس میریم که می‌خواهیم به یک مکانی برسیم من احساس میکنم داریم اشتباه میریم و بهش میگم باید از یه سمت دیگه بریم که فکر میکنم مطمئن نیستم به سمت چپ می‌رویم که می‌رسیم به یک مسجد زیبا و تاریخی که مانند بناهای تاریخی با خشت و گل که معماری بسیار زیبا دارد و میگن مسجد امیرالمومنین است، این مسجد عادی نبود و مثل مسجد الحرام یا مسجد کوفه یک مسجد تاریخی بود که امام علی علیه السلام بود و روی حیاط مسجد بودیم که خواهرزاده ام وارد ساختمان شد که در بسته شد و من نگران بیرون ماندم که خیلی زود خادم دوباره در را باز کرد و من هم داخل شدم، احساس عجیبی دارم که نزدیک عید غدیر این خواب را دیدم همین که لیاقت داشتم نام امام علی توی خوابم بیاد اشک به چشمام میاره،
من حاجتی دارم که چند ماه پیش توی حرم امام علی دعا کردم

پاسخ
لینک۲۶ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۰۱:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما در راهی قدم گذاشته اید که نمی دانید عاقبت کار چه خواهد شد و یا اینکه اصلا کارتان درست است یا خیر. پس به احساستان رو می آورید و متوسل به حضرت علی ع می شوید. حضرت علی ع دعاهای شما را شنیده اند و محب شما هستند. خواهرزاده ی شما هم حاجتی دارد که مانند شما متوسل به حضرت علی ع می شود و زودتر از شما حاجت روا می شود ( یا اینکه خواهرزاده تان نمادی از شخصیت معصومانه ی خودتان است که اگر از روی خلوص و عشق و نه صرفا از روی منطق، متوسل به حضرت علی ع شوید، زودتر حاجت می گیرید). شما هم اندکی بعد و خیلی زود به خواسته هایتان خواهید رسید و انشالله حاجت روا خواهید شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۶ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۴۹:۱۱
mozhdeh

mozhdeh : سلام خواب دیدم که تولداون کسی هست که دوستش دارم،و تولدش تو مسجد بودوکلی آدم اونجاجمع شده بودن،یه دفعه توجمعیت باباموداداشموعمومو دیدم ک داشتن میرقصیدن ولی همه آدمایی که اونجابودن مشکی پوشیده بودن،به بابام گفتم اینجاچیکارمیکنی؟گفت بیابریم پیش پدراون شخص!رفتیم پیشش وانگارتوخواب من فهمیدم که فامیل دورهستیم.بعدرفتم داخل مسجددیدم‌مادرم وزنعموم وایسادن،من ایستادم جلووضوخانه،همون مرد(پدرش)روی سینی بزرگی که بالای سرش بود چنتاپارچ دوغ آورد و دادمادرم،یکی ازپارچ ها ریخت.من ترسیدم وخواستم جمعش کنم بهم گفت نترس چیزی نبوده!

پاسخ
لینک۱۲ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۰۱:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما باید برای سلامتی کسی که دوستش دارید، صدقه بدهید و بفرمایید که یک مرغ هم برایش قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشند. خطری جذی سلامت او را تهدید می کند ولی با انجام صدقه و قربانی می توانید انشالله خطر و قضا بلا را از او دور کنید. در انجام اینکار کوتاهی نکنید. مسئله ای باعث ناراحتی و نگرانی خانواده ی او می شود و احساسات شما جریحه دار خواهد شد و اگر قربانی انجام شود خطر از او دفع می شود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۲ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۳۹:۱۷
شیما

شیما : سلام دوشنبه هفته گذشته صبح ساعت هفت خواب دیدم توی مسجد رو به قبله نشستم مسجد آشنا بود قبلا میرفتم حالت دو زانو نشسته بودم مادرم هم سمت چپ من نشسته بود مردی که همکارمه و دوست دارم باهاش ازدواج کنم هم سمت راستم نشسته بود داشتم باهاش صحبت میکردم دقیق یادم نیست چه صحبتی فقط بهش گفتم خواب خودت و پدرت را دیدم و داشتم خوابمو براش میگفتم اون بهم گفت تو فلان هستی یه اصطلاحی بهم گفت متوجه نشدم چی بود. بعد از خواب بیدار شدم

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۲۵:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی با ایمان دارید و خدای بزرگ را به خاطر خودش دوست دارید و نه صرفا برای رسیدن به حاجت های دنیایی. شما کار خودتان را به خدای بزرگ واگذار کرده اید. کسی که دوستش دارید شخصیتی منطقی دارد و نسبت به شما هم احساس مثبتی دارد. شما او را خردمند و عاقل می دانید و احساسات خودتان را با مادرتان مطرح می کنید. متاسفانه نظر او را در رابطه با خودتان بیاد نمی آورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۵۸:۲۹
چکاوک

چکاوک : سلام وقتتون بخیر خانم هراتی .من پنجشنبه شب خواب میدیدم که رفتم مسجد یادم نیست چه کاری انجام دادم ولی بعدش که بیرون اومدم یه پسربچه شش یا هفت ساله با پوشش مشکی منو تعقیب میکرد هرچی مسیرمو عوض میکردم تو جمعیت میرفتم که گمم کنه همچنان دنبالم بود ...ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۳۰:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما با دعا و توکل به خدای بزرگ می توانید خواسته هایتان را بدست بیاورید و به سعادت خانوادگی و گشایش کار برسید، ولی در قلبتان، هنوز می ترسید و نگران هستید که نکند خداوند شما را کمکتان نکند و دعاهایتان مستجاب نشود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۴۹:۰۸
Shantia

Shantia : سلام
وقت بخیر
خواب دیدم به همراه تعداد زیادی از فامیل به مکه رفته ایم‌. آن جا قرار بود پرواز داشته باشیم تا به جای دیگری برویم، همه سوار شده بودند و وسایل را برده بودند که من انگار که وسیله ای جا گذاشته باشم یا دنبال کسی می گشتم دوان دوان داخل مسجد برگشتم. یک چادر گلدار سرم بود و دور مسجد می دویدم. ناگهان دیدم پسری که قبلاً دوستش داشتم ولی الان دیگر ارتباطی با هم نداریم، به همراه یک نفر دیگر از در مسجد وارد شد. من تا او را دیدم به سمت دیگری دویدم که با او مواجه نشوم ولی او به سمت آمد. و من مدام خودم را مشغول نشان میدادم که یعنی او را ندیده ام ولی او با من صحبت می کرد و می خواست بایستم و با او حرف بزنم ولی من توجه نمی کردم.
ممنون می شوم تعبیر این خواب را بفرمایید

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۰۸:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما کار خیری انجام داده اید که ثواب زیارت خانه ی خدا را برایتان می نویسند. شما اهداف بالایی برای خودتان در نظر دارید و می خواهید بر موانع و مشکلات زندگی تان غلبه کنید. اما در عین حال از اینکه در گذشته مسائلی وجود داشته که بواسطه ی آن نتوانسته اید خواسته هایتان را بدست بیاورید، ناراحتید. کسی که قبلا دوستش داشتید هم سعی می کند که درست رفتار کند و از اشتباهاتش دست بکشد. احتمالا او متوجه ی خطاهای خودش شده و دوست دارد موقعیتی داشت تا دلائل کارهایش را با شما مطرح کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۳۵:۰۲
Shantia

Shantia : سلام
وقت بخیر
خواب دیدم به همراه تعداد زیادی از فامیل به مکه رفته ایم‌. آن جا قرار بود پرواز داشته باشیم تا به جای دیگری برویم، همه سوار شده بودند و وسایل را برده بودند که من انگار که وسیله ای جا گذاشته باشم یا دنبال کسی می گشتم دوان دوان داخل مسجد برگشتم. یک چادر گلدار سرم بود و دور مسجد می دویدم. ناگهان دیدم پسری که قبلاً دوستش داشتم ولی الان دیگر ارتباطی با هم نداریم، به همراه یک نفر دیگر از در مسجد وارد شد. من تا او را دیدم به سمت دیگری دویدم که با او مواجه نشوم ولی او به سمت آمد. و من مدام خودم را مشغول نشان میدادم که یعنی او را ندیده ام ولی او با من صحبت می کرد و می خواست بایستم و با او حرف بزنم ولی من فرار می کردم.
ممنون می شوم تعبیر این خواب را بفرمایید.

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۴۹:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۰۱:۰۸
Wewe

Wewe : سلام،خسته نباشید
چند شب پیش یه خواب دیدم که چند بخش بود،،خواب دیدم با چنتا از اعضای خانواده به کشور اذربایجان سفر کردیم وتوخیابون داشتیم با یه ماشین میرفتیم که به یه منطقه جنگی رسیدیم وتو راه ترامپ هم دیدیم و دیدیم درحال انتقال ماشین جنگی با یه چیزی مثل ترن هوایی هستن وما دور زدیم وبرگشتیم،،بعدش دیدم خونه مادر بزرگم هستم که پسرداییش سرم داد زد که چرا براش جا صابونی نصب نکردی ومنم گفتم نصب کردم وبعدش رفتم داخل یکی از اتاقای خونش و دنبال تسبیحم گشتم و پیداش کردم،،بعدش دوباره دیدم با یه عده رفتیم دم مسجد محلمون که همه خواستن وضوبگیرن برا نماز منم صبر کردم تا محل وضوخلوت بشه،،بعدش که میخواستم وضو بگیرم خیلی سخت میشد که درست وضو بگیرم ووضو گرفتنم اشتباه میشد ودر اخر برای بار سوم با دقت تلاش کردم وضو گرفتم
تشکر میکنم از تعبیرتون

پاسخ
لینک۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۶:۲۱:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما سعی می کنید که چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و در زندگی امروزتان تغییراتی ایجاد کنید تا کسی از شما سو استفاده نکند. اما فکرتان در عین حال ناراحت است و عصبانی هستید و احساس می کنید که زندگی تان در هرج و مرج قرار گرفته است. استرس و نگرانی زیادی به شما دست داده ولی سعی می کنید که زندگی تان را با قدرت زیاد مدیریت کنید و به این درک می رسید که زندگی بالا و پایین های زیادی دارد و همیشه همه چیز بد نیست. شما خردمندانه فکر می کنید و سعی می کنید که به فرهنگ ها و سنت هایتان هم پایبند باشید ولی در عین حال، نمی توانید همه ی اشتباهات گذشتگان را بپذیرید و می دانید که باید به بعضی از این سنت ها برای همیشه پایان بدهید. شما زندگی تان و داشته هایتان، امنیت و تسکین و رضایتی را که از زندگی کسب کرده اید، تقدیر و تحسین می کنید و به خاطرشان شکر می کنید. شما می خواهید از اشتباهات گذشته تان دست کشیده و توبه کنید ولی اینکار برایتان سخت است ولی نهایت سعی تان را می کنید که شروعی تازه داشته باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۴۱:۱۷
زهرا

زهرا : خواب دیدم با دوتا پسر عموهام که متاهل هستن و ۱۵ ساله ندیدمشون نزدیکی کردم.اول با بزرگه. بعد با دومی که با دومی روی تخت بودیم و من اصلا حس خوبی نداشتم. بعد احساس کردم کثیف شده لخت شدم و رفتم غسل کردم.بعد دیدم یه خانم چادرمو آورده که منی ایشون روش ریخته بود حالم داشت بهم می‌خورد که زیر دوش شستم.از خواب پریدم و ادامه خوابم رو دیدم:
خواب دیدم تومسجد جمکران با پدر و مادرم روز میلاد بود و شلوغ.کلی فشفشه‌میزدن یه فشفشه رو باید سمت ماه میزدن که داداشم میزد.نماز میخوندم و حاجت میخواستم مامانم راضی نبود از حاجتم یه آقا اومده بود طی و جارو میکشید.منم همه نمازای قضا رو خوندم فقط نماز عصر مونده بود که شایدم قبل خونده بودم.دیدم یه شیرینی افتاده زمین برداشتم خوردم.و فکر کنم داشتن سینی چای تعارف میکردمبعد رفتم زیر آسمون نماز بخونم تو صف جماعت نشستم.بعد از حیاط خونه نگاه کردم دیدم ماه کامل قرمزه بقیه رو صدا کردم ببینن ولی کم کم صورتی شد و همون رنگ زرد همیشگی پر نور رو گرفت که خیلی قشنگ بود دختر خواهرم آب میخواست از راننده اتوبوس تو ماشینش فلاکس بود که تو لیوان یه بار مصرف ریخت من به آدمای بیرون دادم و بعد یه لیوان آب به من داد و خوردم. بعد دیدم دوتا لیوان توی هم بود میخواستم برای مامانمم بگیرم که گفت الان فلاکسا رو جمع کردم بعدا بیا ولی لیوانی رو نگه داشتم.بعد با خانمای فامیل قرار شد بریم پیاده روی اربعین.دختر عمو و عمم هم اومدن دختر عموم مانتو مشکی تنش بود من چادر مشکی بعد دیدم دامن مشکی تن دختر عمومه.دلم میخواست منم مانتومو بپوشم ولی یادم رفته بود بیارم.داشتیم پیاده روی رو شروع میکردیم که دیدم کتونیهامو جا گذاشتم.و صندل مشکیم پام بود اول خواستم با همون برم که دختر عموم گفت ۵ روز طول میکشه تا برسی.مغازه کتونی فروشی دیدم که کفشمم انتخاب کردم.مامانم گفت بخر.عمم هم کتونی خیلی قشنگی داشت که اونم خواست کتونی بخره.دختر عموم کفش کرمی با دوتا رنگ مختلف پاش بود.با دختر عموم و خواهرم رفتیم سمت مغازه.تو مسیر مسجد بود که دختر عموم رفت داخل مسجد.تو مسجد یه جنازه بود با کلی جمعیت که زن صاحب مسجدبود و اقوام دختر عموم بود.منم یه سر رفتم اومدم طبقه پایین مسجد یه آقای قد بلند هیکلی هم باهامون بود.من هي منتظر بودم بیان و عجله داشتم که بریم مغازه صدا کردم نیومدن و من منتظر بودم بیان که بیدارم کردن.(مجردم و خواستم از خدا ازدواجمه)

پاسخ
لینک۹ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۲۶:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی با فرهنگ و مقید به ضوابط و قوانین خانوادگی تان داشته اید ولی در عین حال از اینکه شما را مجبور کنند که به انجام کاری تن بدهید که میل واقعی و باطنی تان نیست، بشدت ناراحت هستید. می خواهید که خودتان بتوانید با قدرت تشخیص خودتان، سبک زندگی تان را انتخاب کنید و نه اینکه دیگران نظراتشان را به شما تحمیل کنند. شما تصمیم گرفته اید که اشتباهات گذشته تان را بشویید برود و منبعد چشم و گوش بسته به کسی بله و چشم نگویید. تعبیر خواب دومتان این است که شما برای رسیدن به حوائجتان متوسل به امام زمان ع می شوید و امیدوارید که با دعاهای خیر ایشان حاجت روا شوید و خواسته هایتان را به دست بیاورید. می خواهید شروعی تازه داشته باشید و از اشتباهات گذشته تان هم توبه می کنید. شما منتظر هستید که تحولات تازه و خوشی را در زندگی تان تجربه کنید ولی مادرتان مخالف این است که شما بخواهید مطابق با میل خودتان و جدا از تسلط فرهنگ خانوادگی تان زندگی کنید. شما می دانید که این خواسته ی شما که شما را به شدت احساساتی کرده، خشم و عصبانیت دیگران را برانگیخته ولی شما شخصیتی مهربان و احساساتی از خودتان بروز می دهید و می دانید که در زمانهای سخت، در مسیر درستی قدم نهاده و به پیش رفته اید. دختر خواهرتان از نظر احساسی از شما حمایت می کند ( یا دیدن این خانم نمادی از این است که شما شخصیتی مدرن دارید و تفکرات تان مدرنتر از سبک فرهنگی خانواده تان است). شما می خواهید از شما بخوبی حمایت شود و با مادرتان هم روابطی دوستانه داشته باشید ولی شاید به صورت موقت، مدتی مادرتان با شما قهر کند یا تفکرات و حاجات شما را نپسندد. همچنین شما متوسل به امام حسین ع می شوید که اجازه دهند که شما رشد کنید و قوی باشید و اوضاع به نفع شما به پیش برود و دور دور شما باشد و خواسته هایتان را بدست بیاورید. دختر عموی شما از شما آزادانه تر افکارش را مطرح می کند هر چند که او هم با قید و بندهایی مواجه است و نمی تواند خیلی احساس و افکارش را مطرح کند. شما در ابتدا سعی می کنید که خیلی با دقت و با توجه به احساسات اطرافیانتان حرکت کنید و خواسته هایتان را عملی کنید ولی این روش باعث می شود که خیلی طول بکشد که بتوانید مسیر زندگیتان را عوض کنید. شما تصمیم می گیرید که سبک زندگی ساده و فعالی را برای خودتان انتخاب کنید. مادرتان نظرات شما را خواهد پسندید ولی دختر عمویتان دو دل است که باید چه کند. اما در نهایت او هم تصمیم می گیرد که به عادات و رفتارهای گذشته و سبک زندگی قدیمی خودش پایان بخشیده و شروعی تازه را داشته باشد. عمه تان ( یا فرهنگ خانواده تان) تصمیمات تازه ی شما را تصدیق خواهد کرد و امام حسین ع یا امام زمان ع هم با شما هستند و نظرات شما را تصدیق می کنند. شما می خواهید خیلی زود خواسته هایتان و حاجاتتان برآورده شود و حتی اگر فامیل نظرات شما را دیر تصدیق کنند، از همین الان ائمه ی اطهار با شما موافق هستند و شما مرتکب هیچ گناهی نشده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۱۵:۵۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.