تعبیر خواب مقنعه
دیدن مقنعه و یا چادر در خواب به بخت تعبیر شده است. اگر زنی ببیند که مقنعه یا چادر به سر کرد، ازدواج می کند. اگر ببیند از سر او درافتاد، احتمالا از شوهرش جدا می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن مقنعه در خواب بر چهار وجه است:
- زن،
- کنیزک،
- خادم،
- منفعت یافتن از زنان.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Mehrsa : سلام صبح تون بخیر انشاالله این خواب رو دوستم دیدن: خواب دیدم یه مقنعه طوسی پوشیدم گفتم چقدبهم میاددیگه ازاین به بعد اینو بخرم و بپوشم جلوی مقنعه نخ کش شدتازیرچانم پاره شدازجلواونودراوردم یه دونه زرشکی پوشیدم شوهرم گفت بهت. میاد اینو میخرم از این به بعد اینو بپوش تعبیرش چیه؟ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که مغرور و راز نگه دار باشید و حرفهایتان را به کسی نگویید و افکارتان را از دیگران مخفی کنید و با هر کسی رفت و آمد نکنید ولی اینکار باعث افسردگی و سردرگمی شما می شود. پس به پیشنهاد همسرتان، حرفهایتان را به کسی نمی زنید ولی با شجاعت و قهرمانی و دلیری، رفتار می کنید بدون اینکه از دیگران رودرواسی کنید ولی با شور و شوق و اجتماعی برخورد می کنید و خودتان را منزوی نمی کنید. تشکر از همراهیتون.
لادن : سلام خانم هراتی عزیز،وقتتون بخیر
من دختر مجرد هستم،یه آقایی هستن که همدیگر رو ندیدیم و اسم من روهم نمیدونن ایشون...فقط یکی از آشناها من رو به ایشون برای ازدواج معرفی کردن که همدیگر رو ببینیم ولی فعلا در حد حرفه.
چند شب پیش خواب دیدم که یه اقایی که تو خواب میشناختمشون ولی وقتی بیدارشدم یادم نمیومد کی بودن گفتن وقتی اسممو جلوی اون اقا بردن اون اقا غیرتی شدن و من خیلی خوشحال شدم و تو دلم گفتم پس اسممو میدونه و به من فکر میکنه،راه افتادم یجایی برم هوا طوفانی بود و چشم رو اذیت میکرد ولی من چون تودلم خوشحال بودم اهمیت نمیدادم و میرفتم یه مقنعه مشکی بلندم سرم بود که وقتی بهش دست زدم متوجه شدم.
یک دفعه دیدم تویه حیاط مدرسه ام و طوفان قطع شد و بارون شدید گرفت همه دانش اموزان دویدن داخل سالن مدرسه منم دویدم و از همه زودتر رسیدم داخل و خیس نشدم،یک لیوان پلاستیکی برداشتم و از اب سردکن اب ریختم و داشتم میخوردم،اقای مهران مدیری هم اونجا بودن(البته قبل خواب فیلم مهران مدیری دیده بودم)
به محض اینکه خوابم تموم شد و بیدارشدم اذان صبح رو گفتن.
ایا تعبیر خاصی داره؟
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. کسی که شما را به او معرفی کرده اند شخصیتی تند و عصبانی دارد و اگر با او ازدواج کنید درسهای زیادی در زندگی به شما می آموزد!! شما مجبور می شوید به دوستی سطحی او که ظاهر سازی هست، تن دهید و برای دیگران نقش بازی می کند و خیلی خوبتر از چیزی که هست خودش را معرفی می کند. شما مجبور می شوید هر چه گفت گوش کنید و فکر می کنید که خیلی هم خوب است و خوشحال خواهید بود ولی در دراز مدت شاید این رفتار تند شما را ناراحت کند. تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام روز بخیر. خواب دیدم یه طوطی سبز خیلی بزرگ ک جثه ای به اندازه یک بچه یکساله داره مدام به سمت من میاد و میاد بغل من. من در واقعیت از پرنده خیلی زیاد میترسم توی خواب هم یه کمی می ترسیدم ولی هربار میخواستم طوطی رو از بغلم پایین بذارم طوطی خودشو لوس می کرد و به من می چسبید بعد دیدم بیرون از پنجره داره بارون می باره و طوطی هم داره گریه می کنه ازش پرسیدم چرا ناراحتی و اون شروع کرد به حرف زدن با من و گفت دلش برای یه نفر میسوزه. یه پرنده ی خیلی بزرگ دیکه هم خیس شده بود و چسبیده بود به شیشه پنجره که بیاد داخل خونه به طوطی گفتم این دیگه چه پرنده ایه اونم گفت نمی دونم.
بعد دیدم میخوام برم دانشکاه یا مدرسه لباسهای زیادی توی کمد داشتم ولی هرچقدر دنبال لباسهای دانشکاه می گشتم نبودن بالاخره پیداشون کردم ولی مقنعه ام نبود تا بالاخره اونم پیدا کردم ولی به جای مقنعه مشکی همیشگیم یه مقنعه نو مشکی بود که دو ردیف نوار طلایی یا خردلی دور تا دورش دوخته شده بود پوشیدم و بهم میومد با خودم گفتم بهم میاد دیگه خوبه ازین به بعد مقنعه این مدلی بپوشم.
بعدش دیدم خونه شوهرم هستم یکی از اتاقهاش بر خلاف واقعیت پنجره نداشت و به جای فرشهای خودش فرشهای خونه پدرم پهن بود توی اتاق و شوهرم باهام قهر نبود با هم عادی بودیم تلفنی با یکی از دوستهام حرف میزدم و بهش گفتم خونه شوهرمم ولی همش با خودم فکر می کردم نباید میگفتم اگر دوباره همسرم باهام قهر کنه آبروم پیش دوستم میره. ببخشید طولانی شد. ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. شما باید راجع به آنچه که می گویید خیلی فکر کنید و سریع هر چه را که می شنوید به دیگران انتقال ندهید. شما خوش صحبت هستید و کاری می کنید که برای دیگران تعجب آور است و دوست دارید که دیگران مسائل احساسی تان را خیلی درک کنند و زیاد صحبت می کنید. دلتان برای همسرتان هم می سوزد. می خواهید یاد بگیرید که درست رفتار کنید و فکرتان را متمرکز کرده و ازبیان افکاریتان برای دیگران اجتناب کنید. می خواهید به عنوان یک ادم با عزت و موفق شناخته شوید. همسرتان هم زمینه ی فکری مشابه پدرتان دارد و پدرتان هم دوست نداشته که حرفهای خودش و خانمش همه جا پخش باشد. شما باید راز نگه دار خانواده تان باشید. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام خانم هراتی ....دیشب خواب دیدم که یه مانتو آبی روشن بلند با یه مقنعه مشکی سرم کردم در واقعیت من هیچ وقت اینجوری لباس نمیپوشم. میخاستم برم پاساژی کار داشتم یهو وکیل های همسرم سر راه منتظرن بودن که با من صحبت کنند من بهشون گفتم کار دارم وقتی برگشتم باهاتون صحبت میکنم با آسانسور رفتم بالا و میخاستم وارد جایی بشم که اونجا خیلی تنگ بود مثل یه کانال کولر و من نمیتونستم واردش بشم دیگه وارد نشدم میخاستم برگردم که با وکیلاش حرف بزنم راه اصلی را گم کردم و سر از جاهای دیگه مثل بیمارستان سردر می آوردم بالاخره از پاساژ خارج شدم و یه مسیر دیگه میخاستم برم و درب اصلی پاساژ را پیدا کنم که در خیابان اصلی مثل این که تظاهرات بود ترقه میزدن و آتش به سمت هم پرت میکردند و پلیس جلوشون میگرفت میشه تعبیرش را بفرمایید البته این هم بگم دو روز دیگه من و وکیل های همسرم میریم محضر تا جدا شیم.....
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که عاقلانه و خردمندانه و با آرامش و صبورانه رفتار کنید ولی فکرتان ناراحت است. به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید و دوست ندارید با وکلای همسرتان روبرو شوید. می خواهید زندگی تان را بالا ببرید و پیشرفت کنید ولی راهی نیست و به شما سخت گرفته اند. نمی توانید خونسرد باشید و دعواها و تنش های زیادی را پیش روی خودتان حس می کنید. اما این اضطرابات به زودی پایان می پذیرد. انشالله خداوند به زندگی شما برکت بدهد و از امروز تا به ابد به اندازه ای خوشبخت شوید که تصورش را هم نتوانید بکنید. تشکر از همراهیتون.
negar : سلام و عرض ادب
خواب دیدم یکی از آشناهامون آمد پیشم بهم ۲تا مقنعه سفید داد که یکیش سرمکردم ولی اون یکی خیلی کوچک بود بعد گفتم این که اندازه من نیست برای بچه خوبه که گفت بعدا احتیاج میشه...
ممنون میشم تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. مقنعه سفید هم به سفید بخت شدن اشاره می کند و هم به مثبت اندیشی و شروعی باکرامت و تازه و در صلح و صفا. اینکه احساس می کنید که مقنعه کوچک به چه دردتان می خورد به این معنی است که شما نمی خواهید بچه گانه فکر کنید . اما مقنعه کوچک در خوابتان دو تعبیر دارد. یا شما بعدا به خاطر مسئله ای مجبور می شوید که خودتان را به سادگی بزنید تا توقعات و انتظارات دیگران از شما بالا نرود ( وانمود کنید که بلد نیستید یا نمی دانید) و یااینکه در آینده فرزند دختری خواهید داشت که مثل خودتان فکر خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
ستایش : سلام دیشب خواب دیدم یه جای شلوغی بود که بیشتر فامیلهامون بودند. البته دایی من تازگی به رحمت خدا رفتند و من در ذهنم این تصور بود که برای مراسم ایشان آمدند. من میخواستم به سرکار بروم لباس پوشیدم ولی وقتی خواستم مقنعه مشکی بپوشم تا خواستم مقنعه را بردارم برادرم گفت این مقنعه رو نپوش گفتم چرا گفت من حواسم نبود یه کم رنگ روش ریخته من ناراحت شدم و گفتم چرا حواست نبود و رفتم که یه مقنعه دیگه بپوشم ولی با سختی باید به جایی می رفتم از پنجره باید رد میشدم بالاخره با هر زحمتی بود یه مقنعه طوسی برداشتم ولی باز هم سرم نکردم. رفتم سراغ همون مقنعه مشکی دیدم برادرم اونو با وایتکس شسته و مقنعه به شکل شیشه ای شده بود. بهش گفتم تو نمی دونستی وقتی تو وایتکس بذاری رنگش میره. بعد خیلی از خانم ها آمده بودند برای مراسم من از بین کفشها و دمپایی ها می خواستم یه دمپایی بپوشم و برم یه مقنعه بردارم و همش استرس داشتم که دیرم شده.
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. شما نسبت به دایی تان یا کسی، احتمالا کدورتی به دل داشته اید و زمان التیام و شفا رسیده و باید آسیب های گذشته را ببخشید و احساسات ابراز نشده را حل کنید. قهر را کنار می گذارید و دوست هم ندارید که ناراحت باشید و افکار افسرده ای در سرتان بپرورید. فکرتان شفاف و راحت خواهد شد و خیالتان راحت می شود و سخت نمی گیرید. شما در زندگی واقعی هم استرس دارید و می خواهید زود همه چیز درست و خوب شود. تشکر از همراهیتون.
Shahrzad : باسلام.خواب دیدم کت سبز پوشیدم زیرش هم پیرهن سفید به همراه مقنعه مشکی.
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی پاک دارید و می خواهید در آرامش به سر ببرید. فکرتان را به هر کسی نمی گویید و رازدار خودتان هستید و خانواده شما با عشق و خلوص از شما نگهداری می کنند و سعی می کنند که به شما انرژی مثبت و آرامش ببخشند. تشکر از همراهیتون.
shamim : سلام خانم هراتی خسته نباشید. در خواب دیدم جایی هستیم به همراه خانواده. و خونمون بود ولی کمی متفاوت تر از خونه قبلمون. در اونجا انگار داشتیم غذا میخوریم. که تیغ ماهی تو گلوی داداشم گیر کرد.( یا شاید یه چیز دیگه و الان برام بیشتر تیغ ماهی جلوه میکنه)در حدی که ازمون خواست به اورژانس زنگ بزنیم. میخواستم زنگ بزنم 125 با اینکه میدونم که واسه اتش نشانی هست اما تو خواب فکر میکردم واسه اورژانسه. که خواهرم میگفت شماره اورژانس 127 و یا شاید هم گفت147 در هر صورت بنا به گفته اش زنگ زدم اونا بدون اینکه ادرسو بپرسن اومدند. و کمک کردن تیغ ماهی در اومد. بعد از تمام این ماجراها من خودمو توی یه اینه دیدم که مقنعه نمازی( مقنعه های که استین دار هستند) خیلی قشنگ و کار شده با گلهایی از جنس خود مقنعه رو استینش هست، روی سرم هست دیدم که چادر سفید هم رو سرم داشتم. خیلی خودم خوشم اومده بود. زیبا شده بودم. مامانمو صدا زدم و بهش گفتم. ان شاالله هروقت خواستم ازدواج کنم دارم میرم واسه عقد همچین لباسی( البته گفتم یکم استینش گلهای بیشتری داشته باشه) و حجابی میگیرم. ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما افکارتان و روحیاتتان را عوض می کنید و برادر شما با نظرات و افکار و دیدگاه های قدیمی مخالف است و موضع گیری می کند. شما به این فکر می کنید که راه چاره ی مشکلات برادرتان رسیدن به ثروت است و خواهرتان فکر می کند که فقط دستاورد خیلی بزرگ یا قدرت خیلی بزرگ داشتن چاره ی مشکل برادرتان است و وقتی شما به رفاه برسید دیدگاه منفی برادرتان هم از بین خواهد رفت. شما فکرتان راحت خواهد شد و خودتان را شخصیتی موفق با فکری آرام و از لحاظ مالی هم قوی خواهید دید و دوست دارید قبل از اینکه ازدواج کنید هم انشالله دستتان به دهانتان برسد و به خاطر مسائل مالی ازدواج نکنید. دوست دارید که مرفه و عاقل و سفید بخت باشید انشالله. تشکر از همراهیتون.
narjes : با سلام، بنده متأهل هستم، خواب دیدم که میخوام برم بیرون، اما دو سه تا مقتعه دارم که هرکودوم رو برمیدارم دستم میگیرم میبینم قیچی قیچی شده، آخری رو که برداشتم یادم اومد که درزش رو قبلا باز کردم و میشه دوخت خیلی هم دیرم شده بود، اومدم گوشه اتاق یه چرخ خیاطی آماده بود که باهاش بدوزم دیدم سوزن نداره و شبیه چرخ خیاطی معمولی نیست و من نمیتونم باهاش کار کنم، بعد دنبال چادر میگشتم دو سه تا چادر هم داشتم که هرکودوم رو برمیداشتم اونا هم یه ایرادی داشتن و نمیتونستم بپوشم.
با تشکر از توجه شما، ممنون میشم اگر تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید احساستان را کنترل کنید و آن را بروز ندهید. شما می خواهید صدای خودتان را خفه کنید و نظرتان را مطرح نکنید. اما نمی توانید چون با شما بصورتی گستاخانه رفتار شده و تمرکزتان را از دست داده اید. اصلا انگار هیچ راهی برای ارتباط باقی نگذاشته اند یا هیچ راهی برای حفظ ظاهر باقی نگذاشته اند. شما عصبانی تر از این هستید که بتوانید فکرتان را از دیگران قائم کنید و سیاست به خرج دهید. تشکر از همراهیتون.
زهرااااا : با سلام و عرض ادب ....
خواب دیدم با چند تا از دوستام در ایستگاه اتوبوس نشستیم و میخواستیم بریم دانشگاه ( انگار تازه دانشگاه ثبت نام کرده بودیم ) من یک مقنعه ی سفید نو و تمیز سرم بود که جلو مقنعه م با حروف انگلیسی و رنگ مشکی نوشته شده بود یوتاب ...بعد میدیدم اون طرف خیابان معشوقم ایستاده بود و اونم میخواست به همون دانشگاه بیاد اما به عنوان استاد دانشگاه .فهمید من اونجام اما توجه نکرد و اصلا نگاه نکرد ..ی کت و شلوار طوسی کم رنگ پوشیده بود و ی کیف هم دستش بود ...بعد خودم رو تو دانشگاه و سر کلاس میدیدم ..اما دیگه اونو اونجا ندیدم ...تو کلاسی که بودم همه دختر بودن و همه هم مقنعه ی مشکی داشتن فقط من مقنعه م سفید بود .......چیزای زیاد دیگه هم دیدم که دقیقا یادم نیست ...ممنون میشم بگید خوابم تا همین جا به چه معنیه ؟؟؟؟؟؟؟
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما در شرایطی هستید که باید برای آینده تان تصمیم بگیرید و بدانید که می خواهید با آینده تان چکار بکنید. افکارتان را نو کرده اید و مثبت اندیش هستید. در فکر شما یوتاب (من) به عنوان کسی که برایتان مرموز و مبهم است، نقش بسته. شما می خواهید به درک بسیار بالایی برسید و احساستان این است که معشوقتان هم درک بسیار بالایی دارد و او هم می خواهد راجع به آینده اش تصمیم بگیرد. اینکه به شما نگاه نکرده و رنگ کت و شلوارش نشانه این موضوع است که در بیداری او کم حرف و خوددار است و با هر کسی هم قاطی نمی شود و مرموز و راز نگه دار است و توجهی به شما ندارد. شما گاهی به مرگ فکر می کنید ولی دلتان خیلی پاک است و از دیگران خوش قلب تر و مثبت اندیش تر هستید. تشکر از همراهیتون.