تعبیر خواب مهمانی
اگر کسی خواب ببیند در اجتماعی به مهمانی رفته، و به خوردن شیرینی مشغول است، درگفتگویی به رفع اختلافات مردم می پردازد. اگر ببیند او را در باغی به مهمانی بردند و در آن باغ میوه بسیار بود، دلیل که در جنگ شهید شود. اگر کسی ببیند که در ضیافتی با شکوه شرکت دارد، تعبیرش این است که دوستان با محبتی دارد که در صدد لطف و ابراز محبت به او هستند.
اگر ببینید کسانی که در آن ضیافت هستند همگی لباس های شاد و رنگی بر تن کرده اند و در ظروف گرانبها غذا می خورند، نشانه این است که در هر راهی که قدم بر می دارید، نیکی و خیر و منفعتی برایتان وجود خواهد داشت و دوستان شما نیز انسان های خوب و با محبتی هستند.
اگر ببینید در ضیافتی حضور دارید که همه در آن به قهقهه مشغول هستند و رقص و پایکوبی می کنند، تعبیرش رسیدن مصیبت به کسی است که آن ضیافت را ترتیب داده است و اگر ببینید که دیگران در آن ضیافت، افرادی نا آشنا هستند و روی میز ها خالی از ظروف زیبا و غذا است، موردی نا خوشایند مانند سوء تفاهم یا نا امیدی، در بیداری پیش خواهد آمد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید مهمانی با چنگ و چغانه و نای و رقص بود، دلیل مصیبت است.
تعبیر خواب مهمان امام صادق (ع)
اگر کسی در خواب ببیند که به مهمانی رفته، به رفع اختلافات مردم می پردازد و اگر خواب ببیند که برای او مهمان آمده، خیر او به دیگران خواهد رسید.
اگر در مهمانی غذای خوبی مانند شیرینی بین مهمانان پخش شود، بین آنان صلح و صفا قرار خواهد گرفت و دوستی و یاری آنان به یکدیگر زیاد خواهد شد و مشکلات آنان حل خواهد شد.
اگر در مهمانی به رقص و پایکوبی مشغول شوند، ناراحتی و مشکلی برای آن جمع پیش خواهد آمد که بهتر است با صدقه دفع بلا شود.
تعبیر خواب مهمان داشتن
اگر خواب ببینید به منزل شما مهمان آشنا آمده و صحبت های آنان مهربانانه و دوستانه است، دوستان زیادی خواهید داشت. اگر مهمانان شما غریبه بودند، و صحبت های آنان مهربانانه بود، در کاری با دیگران به توافق خواهید رسید.
اگر رفتار مهمانان با شما به صورت اغراق آمیزی با خوش و بش و شادمانی همراه بود، دشمنانی دارید که بر علیه شما رفتار سویی در سر می پرورانند.
اگر خواب ببینید در مهمانی، دیگران با شما دعوا کردند، از رفتار و اعمال شما در بیداری تمجید خواهد شد و شما را به نیکویی یاد خواهند کرد.
تعبیر خواب مهمان سرزده
مهمان سر زده به دوست یا خواستگار تعبیر می شود و کاری پیش خواهد آمد که موجب می شود از زندگی و کار روزمره خود، کمی عقب بمانید.
اینکه رفتار مهمان سر زده با بیننده خواب چگونه باشد، در تعبیر خواب بسیار موثر است. اگر مهمان سرزده، مرتب به بوسیدن و فشار دادن شما در آغوش خود پرداخت، از جانب شخصی که انتظار آن را ندارید، با شما رفتاری خواهد شد که باعث آزردگی شما از او شده و سعی خواهید کرد که از او دور شوید.
اگر مهمان سرزده، کاملا آرام و با متانت با شما برخورد کرد، دوستی های جدیدی در زندگی شما برقرار خواهد شد که پایدار و طولانی مدت خواهد بود.
اگر مهمان ناخوانده با شما دعوا کرد و یا با شما به فحاشی و زد و خورد پرداخت، دیگران در بیداری به تعریف و تمجید از شما خواهند پرداخت و به شما لطف و محبت و یاری خواهند رسانید.
تعبیر خواب پذیرایی کردن و غذا دادن به مهمان
اگر به مهمان خود غذا می دهید، بسته به نوع غذایی که می دهید به دیگران خیر و برکت خواهید رساند.
اگر خواب ببینید از مهمانان خود با غذاهای خوب و شیرینی و میوه پذیرایی می کنید، از جانب شما به دیگران محبت و خیر و نیکویی خواهد رسید.
اگر به مهمان خود نان بدهید، روزی پاک و تمیز و برکت به آنان خواهد رسید.
اگر غذای چرب و پر روغنی به آنان بدهید، موجب خواهید شد تا دیگران به ثروت و مال فراوان برسند.
پذیرایی با غذاهای گوارا و نوشیدنی های شیرین نشانه رسیدن خبرهای خوب و شاد کامی و نوشیدنیهای تلخ یا غذاهای شور نشانه خبرهای بد و رسیدن اختلافات با کسانی است که در خواب دیده اید.
تعبیر خواب پذیرایی شدن و غذا خوردن در مهمانی
تعبیر غذا خوردن در مهمانی مانند تعبیر غذا دادن به مهمان است.
اگر غذای چرب تناول کنید به ثروت می رسید.
غذای شیرین خوردن به تعبیر پایداری در دوستی و حل مشکلات است.
نان زیاد نشانه برکت و شربت نوشیدن، نشانه شاد کامی است.
غذاهای شور یا تلخ و نوشیدنیهای بد طعم نشانه اختلافات و بروز ناراحتی بین کسانی است که خواب دیده اید به نزد آنان به مهمانی رفته اید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Vahideh : سلام عزیزم.امیدوارم خوب باشید
الف/تو خواب میدیدم که منزل مادربزرگ فوت شده‌م هستیم و او زنده‌س.(خونه سعادت‌آباد بود که فروخته شده)من و مامان و باباو چند نفردیگه بودیم.که اکثرا مشکی پوشیده بودیم جز خود مادربزرگم که پیرهن رنگ روشن تنش بود.زن عموم سفید و من هم مانتوی کرم-سفید.یهو در باز شد و پری(زنِ قبلی شوهر سابقم و مادر بچه‌هاش)با مادر و خواهرش وارد شد.اونا هم مشکی پوش بودن و پری و مادرش چادرسرشون بود،ولی خواهرش مانتویی بود.من خیلی سعی کردم جلوی خودمو بگیرم که چیزی نگم.اما خیلی کلافه شده بودم و جلوی همه از پری پرسیدم شما چرا اومدین اینجا؟(و اینو به حالت آهنگین پرسیدم!)اونم جوری بودکه انگار میخواست هی حسن نیت خودشو ثابت کنه.گفت والا ما اومده بودیم بریم دستشویی! منم گفتم یعنی شما،از پایین‌ترین منطقه نقشه،ازساوه پاشدین اومدین سعادت‌آباد،بالاترین قسمت روی نقشه که برید دستشویی؟؟؟میشه لطفا تشریف ببرین؟بعد پاشدم رفتم تو آشپزخونه که زن عموم نشسته بود و پشتش به مامانم بود و روی میز ظرفای دست‌خوردهء قرمه‌سبزی بود و به مادربزرگ غذا داده بودن او داشت میرفت بیرون(تو خواب مادربزرگم همچنان مریض بود و کسی باید بهش غذا میداد،اما جالب بود که میتونست آروم آروم راه بره!)رفتم نشستم پیش مامانم گفت چرا بیرونش کردی؟گفتم یعنی این از ساوه پاشده اومده سعادت‌آباد که بره دستشویی؟معلومه میخواد کاری کنه!مامان و بابا گویا از اومدنش ناراحت نبودن!بعد رفتم تو اتاق خواب مادربزرگم،یه چمدون زمین بود و بابا با عموم صحبت می‌کرد.منم کلافه بودم.٢-٣تا چیز رو زمین بود که اونا رو هم گذاشتم تو چمدون،و رفتم بیرون ب/بعد دیدم دختر بچه سفیدپوشی بغلمه و خودمم سفید تنم بود.رفتیم تو ساختمونی مثل دانشگاه.خیلی شلوغ بود. اونجا دختربچه دست یکی چیزی دید و خواستش.مثل جلدCDبود.منم گرفتم و کد روش رو وارد گوشی کردم.جالب بود که دختره حدود١ساله بود،ولی قشنگ حرف میزد و خیلیم خوشگل بود! اومدیم از پله‌ها بریم بالا که دیدم پری و خواهرش همونطور سیاه‌پوش اونجان و دارن منو نگاه میکنن.بی‌اعتنا رد شدم رفتم بالا.دختربچه گفت بریم تو اتاقی.رفتیم،اونجا دخترا مشکی پوش نشسته بودن رو زمین،کتاب میخوندن،تو بالکنش غذا میخوردن.بعد میدیدم تو فضای همون دانشگاه جایی مثل خط ریل مترو بود.تو اون قسمت گودی خط ریل،پر از آب بود.یه پیرهن قشنگ توردار عروسکی و گلبهی تنم بود که تو خواب به خودم میگفتم از اینا تو واقعیت دارم!!بعد پاهامو گذاشتم لبهء اونجا و قشنگ ٩٠درجه رفتم رو به پایین.و صورتم مقابل آب قرار گرفت. اونجا خیلی شلوغ بود...
ادامه‌ش رو برای سهولت کار شما در قسمت دیگه مینویسم
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. شما از مادر بزرگتان یاد می کنید و تا اندازه ای به سنت های او و اعتقاداتش پایبند هستید. روح او البته زنده است و شما اینرا می دانید ولی اکثر خانواده تان نمی دانند و او را مرده حساب می کنند. مادر بزرگتان آمرزیده شده و حال و شرایطش خیلی بهتر از زمان حیاتش در کالبد جسمانی اش است ولی البته هنوز هم نیاز به دعاهای خیر شما دارد تا خداوند اشتباهات او را کامل بیامرزد. همسر سابق شوهرتان متوجه شده که شما طلاق گرفته اید و از این بابت خوشحال است. او البته از این جهت هم خوشحال است که شما هم از شر علی راحت شدید. شما اما این را باور ندارید و فکر می کنید که او صرفا به خاطر طلاق شما خوشحال است. هنوز گاهی صحبت از خاطرات بد گذشته و ناراحتی هایی که داشتید می شود ولی شما الان خوشبخت هستید و پری را با خودتان اصلا قابل قیاس نمی دانید. دعای خیر خانواده تان پشت سر مادربزرگتان است. شما به ثروت می رسید و سرمایه تان خیلی زود رشد می کند. شما ظاهر بینی نخواهید کرد و سعی می کنید منبعد به عمق مطالب توجه بیشتر بکنید و درکتان بسیار بالاتر رفته و رفتارتان آرامتر از گذشته شده است. پری هم سعی می کند که زندگی خودش و بچه هایش را متحول کند ولی او خوشبخت نیست و این برای شما مهم نیست. شما می خواهید زندگی تان را متحول کنید و به اهدافتان برسید به هدفهایی که از ته دلتان می خواهید انجامشان دهید تا مسیر زندگی تان را عوض کنید. شما آرمانهایی معصومانه و رفتاری توام با بی خیالی و سرخوشی از خودتان نشان می دهید. لطفا همیشه وقتی که خوابتان را دو بخشه می کنید، در همان صفحه ای که بخش اول را فرستاده اید ولی در کامنتی جدا ارسالش کنید چون اگر برای تعبیر صفحه ی دوم نیاز به نگاه به بخش اول تعبیر باشد، دیگر من دسترسی به بخش اول نخواهم داشت. تشکر.
Vahideh : چشم عزیزم
نمیدونستم باید همینجا بنویسم. برای همین تو صفحه مربوط به اون قسمت نوشتم. عذرخواهی میکنم.. حلال کنید، اگر کار شما سخت شد
@}------
فریبا هراتی
: چشمتون بی بلا <3
Mahdis : سلام ودرود . ،سپاس از تعبير شما ،نمايش داده نشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی که در منزل او بوده اید و شریک زندگی اش که نمی دانم همسرش است یا فرزندش یا خواهر و برادر هستند، هر دوی ایشان شخصیت هایی وفادار و مهربان و بینشی قوی دارند. یکی از آنها که در اخلاقش هم نکات مثبت است و هم نکات منفی، نگران مسئله ای است و می خواهد خودش را اصلاح کند، و جنبه های چندش آور شخصیت اش را از وجودش بیرون بریزد. شاید با هم بحث می کنند و مشکلاتشان را حل می کنند. اما دیگری که بسیار مهربان و خوش طینت و خوش اخلاق و وفادار است، در دل شما جا دارد و شما دوستش دارید. اگر شما در منزل کسی بوده اید که تنها زندگی می کند، شما و او با هم درددل می کنید و سگ سیاه و سفید اشاره به یک کدام از شما دارد که مشکلی در وجودش هست و دیگری همان دوست بی آزار و خالص اوست؛ که یا شما هستید و یا فامیلتان. ( خوابتان را خلاصه نوشته اید و من مجبورم اما و اگر های زیادی بگویم لطفا به این مسائل در خواب همیشه توجه کنید). دوباره اگر کسی که در ماشینش بودید وجود خارجی دارد و شما او را در واقعیت می شناسید، شما خودتان را نسبت به او متعهد می دانید و امیدوار هستید که به موفقیت برسید و اگر وجود خارجی ندارد، شما گشایش کار خواهید یافت و می دانید که می توانید به خواسته هایتان برسید و از خودتان بخوبی حمایت و حفاظت کنید. لطفا منبعد به این مسئله توجه کنید که من در ذهن شما نیستم!! توضیحات تان را کامل بنویسید. تشکر از همراهیتون.
Mahsa : سلام.شب گذشته یکی از افراد فامیل دقیقا قبل از اذان صبح خوابی در رابطه با من دیدند که خیلی ذهنم رو مشغول کرده.ایشون خواب دیدن که من در منزل انها بودم و به دو میهمانی مهم که یکی از انها عروسی بوده باید میرفتم،اما ایشون باعث شدن که دیر به مهمونی ها برسم و وقتی رفتم هر دو تموم شده بودن...بعد من برمیگردم و با حالت پریشون ازشون تشکر میکنم که نشده به اون مهمانی ها برسم چون اتفاق بدی در هردو افتاده بوده و من در امان موندم...
خواب دیده شده اونقدر مهم به نظر نمیاد مخصوصا اینکه از طرف کسی دیده شده که سالهاست ندیدمش و مرد هم هست اما چون دقیقا در شبی دیده شده که قصد قطع ارتباط با فردی رو گرفته بودم و خیلی مستاصل و نگران از تصمیمم بودم گفتم شاید مربوط به این موضوع باشه شایدم نباشه نمی دونم...ممنون میشم راهنماییم کنید
فریبا هراتی
: سلام. قرار بوده که به خاطر مسئله ای شما به دردسر و ناراحتی دچار شوید ولی گشایش کار پیدا کرده اید و شرایطی پیش آمده که کسی نتواند فکرتان را ناراحت کند. اتفاق پر دردسری ذهن شما را مشغول کرده و این می تواند همان تصمیم شما مبنی بر قطع ارتباط با این شخص باشد. به نفع شماست که هرگز در تصمیماتتان عجولانه قضاوت نکنید و صبور باشید. قطع کردن ارتباط کار یک دقیقه است و ساختن ارتباط مجدد شاید کار چند ماه تلاش! تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام. یک فردی قبلا قصد ازدواج با من را داشت و به دلایلی پا پیش نگذاشت. حالا خواهر من نیت کردن برای ازدواج من با این فرد، که ایا سر میگیرد یا خیر, خوابی دیدن که از زبان خواهرم تعریف میکنم:
خواب دیدم بیرون هستم که یهو خواهر شوهر و برادرهای شوهرم را میبینم باهم به خانه خودم میاییم و من برایشان برنج و خورشت خوب و خوش رنگی درست میکنم , باهم خوب بودیم و بگو بخند داشتیم و مهمان ها لباس های نو مرتب و شیک داشتند, ولی در خواب از امدنشان تعجب کردم و سرزده امدند.
فریبا هراتی
: سلام. شاید دوباره برای شما خواستگار می آید ولی خواب خواهرتان هیچ دلیلی بر این مدعا نیست که کسی که قبلا قصد ازدواج با شما را داشته الان به خواستگاری تان بیاید. با این خواب فقط می توان فهمید که شما خواستگار خواهید داشت اما این که اوست یا شخص دیگری، از خوابتان مشهود نیست. تشکر از همراهیتون.
Mojgan : سلام خدمت خانم عراقی عزیز
خواب دیدم که با همسرم به طلافروشی میریم که طلا بفروشم ، مقداری طلا که یادم نیست فقط انگشتری با نگین داشتیم دادیم زرگر،که قیمت خوبی به ما گفتن بعد از ان در خانه بودیم که دوست همسرم امدن خانه ما ، قبل از امدن دوست همسرم خانه ما مارمولک سفید و سوسک داشت که منو شوهرم میخواستیم بکشیم وقتی دوست همسرم امدن یواشکی به من گفتن که همسرم با دختر دیگه ای در ارتباط هست و ان دختر ولش نمیکنه ، خیلی ناراحت شدم ، و روز بعد یکی از دوستانم موهای منو خیلی زیبا کوتاه میکنن .
ممنونم از پاسخگویی تون
فریبا هراتی
: سلام. بنده هراتی هستم نه عراقی :))))). شما و همسرتان عشقتان، زندگی تان و موفقیت هایتان را دست کم می گیرید. اما دیگران برای رابطه ی شما اعتبار زیادی قائل هستند. شما و همسرتان می خواهید نسبت به اخذ تصمیمی، توافق کنید و هر دویتان مخالف انجام کار خاصی هستید. دوست همسرتان سعی می کند ارتباط همسرتان را نسبت به شما خراب کند و شما را نسبت به او بدبین کند. مسئله اینجاست که آیا شما بعد از این مدت زندگی با همسرتان، به دوست او که شناخت درستی از او ندارید؛ اعتماد بیشتری دارید؟ یا به همسرتان؟! شما ارتباط تان را با عده ای قطع خواهید کرد تا از نگرانی بیرون بیایید. تشکر از همراهیتون
ناری : سلام وقت بخیر
خواب دیدم مشغول کاری بودم کف پودر شوینده ب صورتم خورد. پاکش کردم با دست.یهم خبر دادن مهمان سرزده داریم ک همراه اونها خواستگار سابق م بود. به نظر مهمانهای سرزده از اشناهامون بودن. در واقعیت خواستکار سابق غریب هست. کلا در خواب همه اقوام بودن.
با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که با توجه به تجربیات قبلی تان، رفتار و سخنان خودتان را پالایش بیشتری کرده و درست تر صحبت کنید و بهتر رفتار کنید. برای شما خواستگار خواهد آمد و خواستگار سابقتان از چشمتان خواهد افتاد. احتمالا از فامیلتان برایتان خواستگار می آید. تشکر از همراهیتون.
Sara : با عرض سلام و وقت بخیر لطفاخواب من نمایش داده نشه.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اینکه به شما گفته شده مراقب ماشینت باش به این تعبیر است که شما باید مراقب باشید که کنترل زندگی تان را از دست ندهید. اجازه ندهید که هر کسی به زندگی تان بیاید و اختیار خودتان را به هر کسی نسپارید. دلائل پدرتان را برای مخالفتش خوب جویا شوید و بدانید که قطعا درست هستند یا خیر. احتمال اینکه این آقا برای شما مناسب نباشد زیاد است. دختر عمویتان که فوت شده ( روحش شاد) نگران دخترش است که بیمار است. شوهرخاله تان هم که مات بوده برادرش فوت کرده. به شما هم که گفته اند خوشبخت نمی شوید که ازدواج کنید و باید مراقب اختیارات زندگی تان باشید، احتمالا مثل موارد دیگر خوابتان، صحیح است و باید فعلا از ازدواج پرهیز کنید مگر اینکه قطعا بدانید که او خوب است و با شک وارد رابطه نشوید. هندوانه که نمی خواهید بخرید یا خوب دراید یا بد!!! این زندگی شماست که چاقو می خورد!! شما می توانید کنترل زندگی خودتان را بدست بگیرید و خدا را شکر کنید. تشکر از همراهیتون.
پریسا : سلام من دیشب خواب دیدم ممنون میشم نشان داده نشه
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید خردمندانه رفتار کنید و به بعضی از سنت های خانوادگی تان در ظاهر وابسته و معتقد باشید، هر چند که در عمل با این فرهنگ و سنت ها اختلاف نظر دارید. خانواده ی عموی شما نسبت به موفقیت و خوشبختی فرزندانشان غلو و اغراق می کنند و شما احساس می کنید که آنان تلاش می کنند که به شخصیت شما و خانواده تان حمله کنند و غرور شما را بشکنند. از این جهت شما خودتان را با محدودیت ها و شرایط بغرنجی مواجه می بینید و احساسات منفی به ذهنتان خطور می کند. شما دچار استرس می شوید و اگر روی آب راه می رفتید قادر خواهید بود که به احساساتتان کنترل داشته باشید و اجازه ندهید که غرق در احساسات منفی شوید. تشکر از همراهیتون.
Shima : سلام صبح بخیر و شادی
چند روز پیش حال روحی خوبی نداشتم, یکی از دوستان دوره دانشگاه که ۴سال می گذاره و رابطه خیلی صمیمانه نداشتیم و این مدت با هم در ارتباط نبودیم , بهم پیام داد که خواب دیده در مهمانی هستیم و منم حضور دارم و همگی شادیم، این خواب تعبیر داره؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خداوند می خواهد به واسطه ی این خواب به شما بفهماند که شما نیاز دارید به خودتان بیشتر خوش بگذرانید و بیشتر از زندگی تان لذت ببرید تا به افسردگی دچار نشوید. اینکه مهمانی خوب بوده گویای این است که شما از مهارت های اجتماعی خوبی برخوردار هستید. نباید نقاط مثبت وجودتان را فراموش کنید. بلکه باید سعی کنید که این نقاط مثبت را قوت ببخشید. با مردم بیشتری تعامل کنید، از تجارب و سوابق و موقعیت های دیگران یاد بگیرید و مهارت ها و تجارب خودتان را زیاد کنید. تنها نشستن و غصه خوردن که نشد کار!! تشکر از همراهیتون.
Gandom : سلام خانم هراتی عزیزم. امیدوارم خوب باشید. خانم هراتی نمیدونم چه طور از راهنماییها، مهربونی ها و محبتاتون تشکر کنم. اونروز واقعا بعد از راهنمایی های شما دلم اروم گرفت و روحیم عوض شد. در مورد اقای ایکس هم فقط غیرمستقیم متوجه شدم که سخت با خانومش درگیر هستند، و خودم هم بنا به توصیه شما هیچ اقدامی نکردم. دیشب دقیقا بعد از نماز صبحم این خوابو دیدم: تو اتاق خونه بچگیهام بودم٫ صدای شوهر خاله و داییام هم از پذیرایی میشنیدم. انگار اخر شب بود، یهو دختر خالم (با حالت تعجب یا شک) گفت که خواهر اقای ایکس (یعنی دختر عمه دختر خالم) باهاش تماس گرفته و گفته که اقای ایکس میخواد سوپرایز کنه (نمیدونم چه کسی را، فکر کنم خواهرشو)، و گفت اقای ایکس داره تو اتاق خونه مامانش با تلفن صحبت میکنه و بعد یه چیز از آمدنش به خونه ما گفت. بعد همون موقع متوجه شدم اقای ایکس اومد خونمون و صدای تعارف و سلامهای داییها و صدای شوهر خالم (دایی خودش) میشنیدم که میگفت "عمو بیا بیا". بعد هم از پنجره نگاه کردم متوجه شدم با آژانس (پراید بژ رنگ) اومده، و انگار با ساک یا چمدون اومده بود. و همزمان متوجه شدم چند تا مرد ناشناس دارن باغچه خونرو میکنند (انگار به قصد رسیدگی به باغچه و کاشت بود). بعد من هم تصمیم گرفتم که لباسمو عوض کنم و برم تو پذیرایی پیششون، که داشتم لباس و شلوار خاکستری (که تو واقعیت دارمو) میپوشیدم، لباسهای زیباتر و گل گلی هم داشتم که تو دلم میگفتم حالا اینا باشه واسه بعد. بعد از خواب پریدم. ممنونم از وقتتون
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. استدعا می کنم. شما می خواهید فکرتان راحت باشد و خانواده تان حمایت تان کنند. وقتی که کاملا از این رابطه ناامید می شوید، آنوقت خبرهای خوش انشالله خواهید شنید و سورپرایز می شوید. آقای ایکس ( اگر باز هم نظرش عوض نشود- در شرایط حاضر تصمیم گرفته) می خواهد زندگی اش را متحول کند و هر جور شده زمینه ی جدیدی از رشد و موفقیت را برای خودش در بین فامیل و خانواده ی شما فراهم کند. شما رفتارتان را نسبت به او عوض خواهید کرد و نقشی متین و مغرور و کم حرف و با پرستیژ از خودتان بروز خواهید داد بدون اینکه خیلی شور و شوق اضافه از خودتان نشان دهید یا هیجان زده شوید. هر وقت او علنا از شما خواستگاری کرد و تصمیم جدی برای شروعی تازه با شما گرفت، آنوقت رفتار شما هم عوض خواهد شد و صمیمی تر برخورد خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.