تعبیر خواب مهمانی
اگر کسی خواب ببیند در اجتماعی به مهمانی رفته، و به خوردن شیرینی مشغول است، درگفتگویی به رفع اختلافات مردم می پردازد. اگر ببیند او را در باغی به مهمانی بردند و در آن باغ میوه بسیار بود، دلیل که در جنگ شهید شود. اگر کسی ببیند که در ضیافتی با شکوه شرکت دارد، تعبیرش این است که دوستان با محبتی دارد که در صدد لطف و ابراز محبت به او هستند.
اگر ببینید کسانی که در آن ضیافت هستند همگی لباس های شاد و رنگی بر تن کرده اند و در ظروف گرانبها غذا می خورند، نشانه این است که در هر راهی که قدم بر می دارید، نیکی و خیر و منفعتی برایتان وجود خواهد داشت و دوستان شما نیز انسان های خوب و با محبتی هستند.
اگر ببینید در ضیافتی حضور دارید که همه در آن به قهقهه مشغول هستند و رقص و پایکوبی می کنند، تعبیرش رسیدن مصیبت به کسی است که آن ضیافت را ترتیب داده است و اگر ببینید که دیگران در آن ضیافت، افرادی نا آشنا هستند و روی میز ها خالی از ظروف زیبا و غذا است، موردی نا خوشایند مانند سوء تفاهم یا نا امیدی، در بیداری پیش خواهد آمد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید مهمانی با چنگ و چغانه و نای و رقص بود، دلیل مصیبت است.
تعبیر خواب مهمان امام صادق (ع)
اگر کسی در خواب ببیند که به مهمانی رفته، به رفع اختلافات مردم می پردازد و اگر خواب ببیند که برای او مهمان آمده، خیر او به دیگران خواهد رسید.
اگر در مهمانی غذای خوبی مانند شیرینی بین مهمانان پخش شود، بین آنان صلح و صفا قرار خواهد گرفت و دوستی و یاری آنان به یکدیگر زیاد خواهد شد و مشکلات آنان حل خواهد شد.
اگر در مهمانی به رقص و پایکوبی مشغول شوند، ناراحتی و مشکلی برای آن جمع پیش خواهد آمد که بهتر است با صدقه دفع بلا شود.
تعبیر خواب مهمان داشتن
اگر خواب ببینید به منزل شما مهمان آشنا آمده و صحبت های آنان مهربانانه و دوستانه است، دوستان زیادی خواهید داشت. اگر مهمانان شما غریبه بودند، و صحبت های آنان مهربانانه بود، در کاری با دیگران به توافق خواهید رسید.
اگر رفتار مهمانان با شما به صورت اغراق آمیزی با خوش و بش و شادمانی همراه بود، دشمنانی دارید که بر علیه شما رفتار سویی در سر می پرورانند.
اگر خواب ببینید در مهمانی، دیگران با شما دعوا کردند، از رفتار و اعمال شما در بیداری تمجید خواهد شد و شما را به نیکویی یاد خواهند کرد.
تعبیر خواب مهمان سرزده
مهمان سر زده به دوست یا خواستگار تعبیر می شود و کاری پیش خواهد آمد که موجب می شود از زندگی و کار روزمره خود، کمی عقب بمانید.
اینکه رفتار مهمان سر زده با بیننده خواب چگونه باشد، در تعبیر خواب بسیار موثر است. اگر مهمان سرزده، مرتب به بوسیدن و فشار دادن شما در آغوش خود پرداخت، از جانب شخصی که انتظار آن را ندارید، با شما رفتاری خواهد شد که باعث آزردگی شما از او شده و سعی خواهید کرد که از او دور شوید.
اگر مهمان سرزده، کاملا آرام و با متانت با شما برخورد کرد، دوستی های جدیدی در زندگی شما برقرار خواهد شد که پایدار و طولانی مدت خواهد بود.
اگر مهمان ناخوانده با شما دعوا کرد و یا با شما به فحاشی و زد و خورد پرداخت، دیگران در بیداری به تعریف و تمجید از شما خواهند پرداخت و به شما لطف و محبت و یاری خواهند رسانید.
تعبیر خواب پذیرایی کردن و غذا دادن به مهمان
اگر به مهمان خود غذا می دهید، بسته به نوع غذایی که می دهید به دیگران خیر و برکت خواهید رساند.
اگر خواب ببینید از مهمانان خود با غذاهای خوب و شیرینی و میوه پذیرایی می کنید، از جانب شما به دیگران محبت و خیر و نیکویی خواهد رسید.
اگر به مهمان خود نان بدهید، روزی پاک و تمیز و برکت به آنان خواهد رسید.
اگر غذای چرب و پر روغنی به آنان بدهید، موجب خواهید شد تا دیگران به ثروت و مال فراوان برسند.
پذیرایی با غذاهای گوارا و نوشیدنی های شیرین نشانه رسیدن خبرهای خوب و شاد کامی و نوشیدنیهای تلخ یا غذاهای شور نشانه خبرهای بد و رسیدن اختلافات با کسانی است که در خواب دیده اید.
تعبیر خواب پذیرایی شدن و غذا خوردن در مهمانی
تعبیر غذا خوردن در مهمانی مانند تعبیر غذا دادن به مهمان است.
اگر غذای چرب تناول کنید به ثروت می رسید.
غذای شیرین خوردن به تعبیر پایداری در دوستی و حل مشکلات است.
نان زیاد نشانه برکت و شربت نوشیدن، نشانه شاد کامی است.
غذاهای شور یا تلخ و نوشیدنیهای بد طعم نشانه اختلافات و بروز ناراحتی بین کسانی است که خواب دیده اید به نزد آنان به مهمانی رفته اید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Maryam : با عرض سلام
قبل از اذان صبح خواب دیدم خواهران وخاله هایم مهمان ما هستند برایشان کوکو سبزی درست کرده بودم بعد ما قرار بود ساعت ۴ برای مهمانی به خانه ی دایی ام برویم خاله ها وخواهرانم به انجا رفتن من با یکی از دوستان قدیمی که خانم با ایمانی است و به دنبال خانهی جدید برای خرید میگشت رفتم بادوستم خانه ای را دیدیم و او پسندید بعد یادم افتادکه باید به خانه ی دایی ام بروم ساعت ۹ بود گفتم ۵ ساعت گذشته دیر شده منصرف شدم به انجا نرفتم
بسیار بسیار ممنونم از شما
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که به شیوه ای روی خانواده تان تاثیر مثبت بگذارید تا شما را بیشتر دوست داشته باشند و از خودتان برای ایشان مایه می گذارید. شما می خواهید به دایی تان هم مهربانی کنید. خواهران و خاله تان ارتباط قویتری با دایی تان بوجود می آورند تا بتواند زندگی بهتری داشته باشد. شما به نقطه ی عطفی در زندگی تان رسیده اید و مسئولیت های خودتان را باید به دوش بکشید و شاید نمی توانید مانند گذشته رفتار کنید اما سعی می کنید که کاری را که به شما واگذار شده با روشی بسیار بزرگسالانه و به تنهایی انجام دهید. تشکر از همراهیتون.
نرگس کوهی : سلام بزرگوارزندگیتون پرامید
چندشب خواب غذا پختن ومهمان دیدم
فکر میکنم خونه خودم سبزی پلوگذاشتم اما شوهر و بچه هام نخورده رفتن بیرون و بعد چندتا از دوستان قدیمی اومدن خونم و طلب غذاکردن گفتم پلو دارم و یک عدد تخم مرغ نیمرومیکنم بریزیدروبرنج بخورید بعداز یخچال ماست دراوردم وداخل کابینت ظرفهای بلوری رانشان دوستم دادم وگفتم ماست بریزه سفره پهن کردم ولی دوستانم نان و ماست رو خورده و کنار رفتن
ته ظرف کمی ماست مانده بودانگشت زدم خوردم به نظرم ترش بود
بعدیکی ازدوستانم گفت قرارهست دریک نمایش نقشی ایفا کندشلوارش مناسب نبود
من شلوارم رو در آوردم گفتم نوهست وازاو خواستم بپوشدامااو یکی از شلوارهای کهنه مرا پوشیدکلالباسهاش کهنه بودنقش طنزی داشت وخوب اجراکرد دوربین فیلمبرداری و بخشهایی ازنمایش روانگاردرتلویزیون میدیدم ومیخندیدم
ممنون از راهنماییتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما دلتان می خواهد به شیوه ای روی دیگران اثر بگذارید تا شما را دوست داشته باشند و به شما وابسته باشند. برایتان خیلی مهم است که دوستانتان ارتباط خوبی با شما داشته باشند ولی شاید همسر و بچه هایتان خیلی افکارشان در این خصوص مطابق با شما نباشد. شما می خواهید شخصیتی میانه رو داشته باشید و نشان دهید که به دوستانتان متعهد هستید. شما باید سعی کنید که در موقعیتهای مختلف و شرایطی که پیش می آید درست رفتار کنید. اما گاهی باعث ناراحتی دوستانتان می شوید و ناخواسته آنها تُرش می کنند! یکی از دوستانتان می خواهد سعی کند که نقش خوبی در زندگی اش ایفا کند ولی او از روش های قدیمی شما برای رفتار در یک زمینه ی خاص استفاده می کند و این باعث ناراحتی او می شود! شما از این جهت دلتان برای او می سوزد و ناراحت می شوید. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلامامروز روز صب خواب دیدم که دوس پسرم منو یواشکی دعوت کرده بود خونشون منم رفتم تیپ رسمی و آراسته ای هم داشتم در واقع خانوادش نباید میفهمیدن اما در حین ورود من خواهرش که دوستمه ولی قهریم و اون یکی دوستم از اتاق اومدن بیرون حال احوال کردیم کلی خواهرش به من محل نمیداد اما مینشست پیشم بعصی از اعضای خانوادش تو خونه در رفت و آمد بودن یادمه دم در با یکی از برادراش سلام کردم و جواب داد اما انگار مادرش متوجه اومدن من نشده بود در واقع اینکه دوس دختر پسرشون اومده خونشون هیچ عکس العمل بدی یا خاصی نشون ندادن بعد یه حالتی شد انگار مدل روضه نشسته بودیم من سرمو گذاشتم رو پای دوس پسرم اونم موهامو ناز میکرد و بعد دیگه تو خواب دوس پسرم خیلی خوشحال بود از اینکه با خانوادش ملاقات کردم جلو اونا به من محبت میکرد در واقع خانوادش محل نمیدادن خیلی
فریبا هراتی
: سلام. دوست پسر شما مخفیانه به شما فکر می کند و شما سعی می کنید که در قبال او با پرستیژ و رسمی تر رفتار کنید تا احترامتان بالاتر برود. خواهر او از اینکه شما و دوستتان با هم ارتباط داشته باشید خوشحال نمی شود ولی برادر او مخالفتی با شما ندارد. مادر او تمایل و اشتیاقی به شما نشان نمی دهد و فکرش را هم نمی کند که شما با هم در ارتباط باشید. شما تمایل دارید که دوستتان از شما حمایت کند و بتوانید به او تکیه کنید. احتمالا او از اینکه شما نمی توانید آزادانه با خانواده اش ارتباط داشته باشید یا از اینکه خانواده اش نمی دانند که او به شما فکر می کند، ناراحت است. تشکر از همراهیتون.
Mhdse : سلام خانم هراتی عزیز خسته نباشین خوابی دیدم می خواستم لطف کنین
برام تعبیر کنین،کمی توضیح بدم ک نوه ام با اقا پسری یه چند بار با هم صحبت کردن ،به ازدواج ختم نشد،من خواب
دیدم ک با دخترم ( مادر همون نوه ام هست)واون اقا پسر دریک جایی ک خانه های نیمه کاره بود،بودیم،در یکی از این خانه ها ماندیم،ک دوسه تا خانم بودن ک تو خواب فکر می کردم از اقوام اون اقا پسرن احساس کردم یااز اینکه اونجا هستیم ناراحتن یا اینکه فکر میکردن شام می خواهیم بمانیم خلاصه محل نمی دادند،اون اقا پسر هم دید اونا محل نمیدندوانگار نمی خواست ما ناراحت بشیم ،به من با حالت خیلی مهربونی گفتن ،شام چی میخوای درست کنی؟...واز خواب بیدار شدم واینکه رفتار اون اقا پسرخیلی مهربانه بود به طوری که نمیخواستم بیدار شم و دخترم میگه واقعا خصلتش مهربان هست وکلی به دلم نشست لطفا خوابم را تعبیر کنین
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما در مورد این رابطه و هدف نیمه تمام نوه تان با این آقا کنجکاو هستید که به چه دلیل رابطه شان به جایی نرسیده است. دلیلش این است که خانواده ی او، تمایلی نداشته اند که این اقا با نوه ی شما ازدواج کند. شاید آنها کسی دیگر را برای پسرشان در نظر گرفته اند و یا از نوه ی شما خوششان نیامده. آنها شما را قبول نداشته اند و این آقا می خواسته بداند که در صورتی که خانواده ی او، نوه ی شما و شخصیت خانوادگی شما را قبول نداشته باشند و شما را هم سطح و برابر با خودشان ندانند، آیا شما حاضر بوده اید که او را به دامادی تان بپذیرید؟ تشکر از همراهیتون.
رومینا : سلام وقتتون بخیر
من خواب دیدم با یه آقایی ارتباط دارم( در واقعیت هم دارم) که در شبی به خانه شان رفتم ، یه مهمونی داشتن که من اواسطش با خانوادم تماس گرفتم که به اونجا بیان ولی گفتم خانه یکی از دوستان دخترم هست... خانواده خودم بعد از ساعتی از اونجا رفتن و بهشون خوش گذشته بود
اما من در آنجا مانده بودم و مادر ایشان با خوشرویی و افتخار من رو به مهمانانشان معرفی میکرد، در طول مهمونی بیشتر از همه چشم انتظار دیدن و کنار اون آقا بودن بودم که یهو دیدم مادرشون در آشپزخانه مشغول شستن ظرفها هست که خیلی هم زیاد بودن و ایشون از درد دستشون و خستگیشون شکایت میکردن علیرغم میل باطنیم که احساس میکردم بار اول نباید در خانه ایشان مشغول کاری باشم اما دلم سوخت و از مادرشون خواستم استراحت کند و خودم تمام ظرفها را تمیز و مرتب شستم... اواخر شستن ظرفها اون آقا هم کنارم اومد و گفت تو که نباید میشستی گفتم آخه مامانت دستش درد میکرد
خیلی خواب برام ملموس و زنده بود .لطفا تعبیرش را میفرمایید؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از این شخص برای خانواده تان تعریف خواهید کرد و آنها نظر مثبتی روی ایشان خواهند داشت. شما معتقدید که او با احساس است و شما را درک می کند. خانواده ی او هم در صورتی که از وجود شما با خبر باشند، شما را تحسین خواهند کرد. مادر او سعی می کند که موانع و مشکلاتی را که در راه رسیدن دوست شما به موفقیت وجود دارد را از بین ببرد، و شما در این خصوص به او کمک خواهید کرد تا رابطه تان تقویت شود. اگر مادر او در واقعیت شما را نمی شناسد، شخصیت خود دوستتان اینطور است که او خردمند و عاقل و مهربان و مجرب است و این شخصیت او را شما در قالب مادر او در خواب دیده اید. شما هر دو سعی می کنید که روابط تان را با هم تقویت کنید. تشکر از همراهیتون.
Sahar : با سلام خانم هراتی عزیزم .در شی گذشته خواب دیدم خانواده نامزدم یک مهمانی بزرگ ترتیب داده که خیلی خیلی شلوغ هست و همه هستن اما پدر و مادرم را ندیدم .حتی من همه مهمان ها رو نمیشناختم .اواسط مهمونی من هم به تنهایی به آن مهمانی رفتم ام برام جالب بود که تمام اعضا مهمانی شبیه به نیمکت مدرسه نشسته بودند در اتاقی و رو به یک تلویزیون بزرگ بازی می کردند.انگار بازی حدث و گمان بود مثل مسابقه .من به انتها سالن رفتم و نشستم پیش دختر خانمی که از فامیلها بودن.مادر همسرم را میدیدم که وسط سالن نشسته.یهو یکی بهم گفت اگر قرار نبود تو با اقا نامزد کنی ما این خانمو(خانمی که من بغلش نشستم) در نظر داشتین معرفی کنیم.یهو نامزدم اومد با ما شروع کرد به خندیدن.من در گوشش گفتم حواست باشه و مراقب رفتارت باش.دختر خانم بهم گفت چرا الکی بهش گیر میدی.مادر همسرم منو به عنوان عروسش به همه معرفی کزد.و لحظه خداحافظی خیلی محکم بغلم کرد و باهام خدافظی کرد.خواستم با خواهر همسرم خدافظی کنم گفتن تو یه اتاق دیگس .رفتم دیدم اون اتاق مراسم عقد هست .و میگن عروسی پسر عمو نامزدمه.اما خواهر همسرم لیاس سفید تنش بود و خوشگل شده بود لنز آبی داشت.هیچی رو میز عقد نبود و صورت عروس ندیدم داشتن خطبه میخوندن.مادر همسرم گفت که با نامزدت برو به کارت برس.که دیگه از خواب پریدم.پیشاپیش کمال تشکر را دارم
با عرض شرمندگی قسمت مهم خواب را فراموش کردم که در خوابم یهو حرم امام رضا جلو چشمم اومد و گفتم من چرا به امام رضا متوسل نمیشم
فریبا هراتی
: سلام. شما تلاش می کنید که خانواده ی نامزدتان را بیشتر و بهتر بشناسید و از روش زندگی آنان و افکارشان با خبر شوید. در هر خانواده و فامیل رازها و صحبت هایی در گذشته شان وجود دارد که شما نباید سعی کنید از این رازها با خبر شوید چون فقط فکرتان را ناراحت می کنید. نامزد شما هم نمی خواهد که شما به فامیل او و روابطی که می خواسته اند با نامزدتان داشته باشند، فکر کنید. او بین این فامیل زندگی کرده، با آنان ارتباط داشته و با این وجود شما را انتخاب کرده است. پس شما باید به انتخاب او اعتماد کنید! اگر بخواهید مخفیانه پلیس بازی در بیاورید و بفهمید که چه کسی به او علاقه دارد ویا ندارد، و نامزدتان هم بخواهد همینکار را در قبال شما انجام دهد، شما دو نفر مجبور می شوید بروید به یک جزیره ی متروکه و 2 نفری تا آخر دنیا با هم زندگی کنید. چون بالاخره در زندگی هر دختری چندین جوان عاشق و در زندگی هر پسری چندین دختر عاشق وجود دارند. اما شما انتخاب او بوده اید. پس به این شک هایتان پایان بدهید. خواهر نامزدتان هم احتمالا به کسی علاقمند است و وانمود می کند که از ازدوج و خوشبختی آن شخص، راضیست در حالی که در ته دلش، از اینکه به عشقش نرسیده ناراحت است. شما باید برای خوشبختی تان به خدای بزرگ توکل کنید و متوسل به امام رضا ع شوید که دعاهای خیر او باعث ایجاد عشق و محبت بیشتر بین شما و نامزدتان بشود. تشکر از همراهیتون.
سحرم : سلام خانم هراتی عزیز متنم مخفی بشه
فریبا هراتی
: سلام. احتمالا شما و خانواده تان نسبت به انجام کاری متعهد خواهید شد و یا در انجام کاری مشارکت خواهید داشت و خواهر وسطی شما سعی می کند که با سخاوت و دست و دلبازی از نظر احساسی یا مالی، از کسی حمایت کند یا در کاری شرکت کند. به نظر می رسد که دیگران انتظار دارند که شما از نظر خواهرتان حمایت کنید ولی باورتان نمی شود که بتوانید برای کاری که به شما پیشنهاد می شود، خیلی از خودتان مایه بگذارید و خودتان را دست کم می گیرید. اما به هر جهت سهمی در انجام این کار خواهید داشت و کم کم سعی می کنید که مسئولیت های زیادتری را به عهده بگیرید و مادرتان با تمام توانی که دارد، به شما در اینکار کمک خواهد کرد و از شما حمایت خواهد کرد تا کارهای شما خیلی خوب به پیش بروند. خواب شما معادل 1039 کاراکتر و 2 خواب است. تشکر از همراهیتون
سامان : سلام من با يكي از دوستانم چند ساله قهرم ابتدا ديدم رفتم خونه اي اونم بود و بهش گفتم ميتونيم حرف بزنيم وازش دلجويي كردم و خوشحال بودم كه باهاش اشتي كردم كلي هم پولدار و موفق شده بود بعد ديدم كلي مهمون كه غريبه بودن اومدن و ميز شامي بود و همه داشتن غذا ميخوردن ولي به من غذا نرسيد و من داشتم نگاهشون ميكردم و ناراحت بودم كه كسي به من توجه نميكنه و اخرسر از گشنگي به مامانم گفتم براي من غذا سفارش بده
فریبا هراتی
: سلام. مسئله ای پیش می آید که شما فکر می کنید می توانید گذشته ها را فراموش کنید و با او همفکری کنید. او در زندگی اش به موفقیت رسیده و دوستان زیادی دارد. ولی به دوستی با شما اهمیت نمی دهد، شما را با خودش برابر نمی داند و از شما حمایت نخواهد کرد. بنابراین شما باید سعی کنید که دلسوز خودتان باشید و در مورد اهداف و مسیر زندگی تان برنامه ریزی کنید و به صورت مستقل برای خوشبختی و آینده ی خودتان تلاش کنید. تشکر از همراهیتون.
Sana : سلام.خواب دیدم مراسم مهمانی کاری و اجتماعی است که در یک سالن بزرگ گردهمایی انجام شده از هرکسی دعوت میکردند که با خانواده عکس بگیرند من و مادرم و چند نفر از نزدیکانم برای عکس رفتیم دیدم پدرم هم آمدند ولی یقه کت اشان نامرتب بود و از لحاظ سلامتی بیمار و بیحال به نظر میرسید و من کت اشان را مرتب میکردم بعد دیدم در خانه ای هستم که ادامه مهمانی است و خانه رییس ام است و پسر ایشان که نوزادی در قنداق بود را از پرستار گرفتم و میبوسیدم و اما زمانیکه ایشان وارد اتاق پسرش شد پسر بچه بزرگتر و دو سه ساله بود .در جمع میهمانی بعضی وقتها کاملا بستگان را میدیدم و گاهی همکارانم را سپس دیدم با همسرم به باغ تفریحی نزدیک خانه امان رفتیم و وارد لاینهای سبز آن شده ایم تمام بوته های سبز ارگانیک کشت شده بودند و ریشه داخل زمین نداشتند و ما بین آنها قدم میزدیم .
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که در محیط کارتان، از اشخاص مختلفی که با آنان تعامل دارید، جنبه های مختلفی را بیاموزید و می خواهید که تصویر ذهنی تان از این آموزه ها همیشه حفظ کنید. شما سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و شخصیت حمایتگرایانه ای از خودتان بروز دهید ولی جوری رفتار نکنید که تقاص اشتباهاتتان به شما برگردد و بتوانند از شما ایراد بگیرند! سعی می کنید که خویشتندار باشید، زبانتان را نگه دارید و درست صحبت کنید تا کسی نتواند از شما ایرادی بگیرد. کارهای رئیس شما حتی در غیاب او، برایش خوب پیش خواهد رفت ولی وقتی که خودش حضور دارد کارها خیلی سریعتر و موفقتر انجام می شوند. شما و همسرتان شاهد تعداد کثیری از افراد و روابط اجتماعی آنان خواهید بود که همه شان، تظاهر به اصالت و درستکار بودن می کنند ولی بی ریشه و بی اصالت هستند. پس در مقابل این چنین افرادی شما نباید خیلی بی خیال باشید و مراقب باشید که این اشخاص خیلی هم قابل اعتماد نیستند. تشکر از همراهیتون.
Gandom : سلام خانم هراتی عزیزم، گفتم دلتون برای ماجراهای من واقای ایکس تنگ شده و یه خواب قدیمی بفرستم:). چند ماه پیش، تو روزایی که تعبیر خواب با تاخیره بعد از نماز صبح این خوابو دیدم:
تو آپارتمانی که خودم ساکن هستم بودم و در حال درس خوندن (حالت معمول هر روزم). چند دفعه صدای "نه زنگ نزن، نه نهه نه ...." از پشت در شنیدم (با صدای عمه همسر سابقم که داشت به شوهرش میگفت) اما او زنگ درمو زد. درو که باز کردم یهو دیدم آقای ایکس و برادرش و خالم و چند نفر دیگه اومدن خونم. (حالت سرزده). خالم سریع رفت تو اشپزخونه و گفت من الان سریع یه (اشکنه) میپزم. صدای همه رو میشنیدم که در حال صحبتن (مثل مهمونی فامیلی). من رفتم شلوار راحتیمو با یه جین عوض کنم. در این حین دیدم آقای ایکس و همسر دوستم تو درگاه در وایسادن، و چون من جلوی همسر دوستم در حال عوض کردن شلوار بودم ، آقای ایکس بهم گفت :" خانووومم زشته، دیگه اینکارو نکن". بعد با ارامش اومد رو مبل نشست (حالتی که از کلی مشکل یا دردسر فارغ شده). شوهر دوستم لباس زرد رنگ داشت و در حال گله از همسرش بود. بعد رفتمدستشویی، داشتم در توالتو میبستم همینجور که داشتم زیپشلوارمو میکشیدم پایین با یه لبخند از ته دل به آقای ایکس نگاه کردم و ایشون هم به من، بعد هم دیدم حوله کادو عروسی مامانم که هنوز دارتش (البته تو خواب نو بود) رو جالباسی حمامم گزاشته. (به تازگی متوجه شدم این دوستم و همسرش در حال جدایی هستند).
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. دلم برای خودتان بیشتر از ماجراهای آقای ایکس تنگ شده بود :))) شما یک روز خبر خوشی خواهید شنید. آقای ایکس شاید یک روز به خواستگاری شما بیاید و دوست ندارد که شما جلوی دیگران احساسات خودتان را بیان کنید! لباس زرد همسر دوستتان از نگرانی ها و اضطرابات درونی او و رفتار ناراحتش خبر می دهد و این اقای ایکس از اینکه بدون بررسی دقیق بخواهد نسبت به شما اقدامی انجام دهد و یا شما بخواهید به خاطر شرایط سختی که دارید، نقش تان را عوض کنید، و مثلا سفت و سخت و با گله کردن رفتار کنید، بدش می آید. مادر شما آرزو دارد که شما ازدواج کنید و البته همین هم خواهد شد و چه بسا با همین اقای ایکس. ولی خوب این روند به این راحتی ها هم به پیش نمی رود. تشکر از همراهیتون.