کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب مهمانی

اگر کسی خواب ببیند در اجتماعی به مهمانی رفته، و به خوردن شیرینی مشغول است، درگفتگویی به رفع اختلافات مردم می پردازد. اگر ببیند او را در باغی به مهمانی بردند و در آن باغ میوه بسیار بود، دلیل که در جنگ شهید شود. اگر کسی ببیند که در ضیافتی با شکوه شرکت دارد، تعبیرش این است که دوستان با محبتی دارد که در صدد لطف و ابراز محبت به او هستند.

اگر ببینید کسانی که در آن ضیافت هستند همگی لباس های شاد و رنگی بر تن کرده اند و در ظروف گرانبها غذا می خورند، نشانه این است که در هر راهی که قدم بر می دارید، نیکی و خیر و منفعتی برایتان وجود خواهد داشت و دوستان شما نیز انسان های خوب و با محبتی هستند.

اگر ببینید در ضیافتی حضور دارید که همه در آن به قهقهه مشغول هستند و رقص و پایکوبی می کنند، تعبیرش رسیدن مصیبت به کسی است که آن ضیافت را ترتیب داده است و اگر ببینید که دیگران در آن ضیافت، افرادی نا آشنا هستند و روی میز ها خالی از ظروف زیبا و غذا است، موردی نا خوشایند مانند سوء تفاهم یا نا امیدی، در بیداری پیش خواهد آمد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید مهمانی با چنگ و چغانه و نای و رقص بود، دلیل مصیبت است.

تعبیر خواب مهمان امام صادق (ع)

اگر کسی در خواب ببیند که به مهمانی رفته، به رفع اختلافات مردم می پردازد و اگر خواب ببیند که برای او مهمان آمده، خیر او به دیگران خواهد رسید.
اگر در مهمانی غذای خوبی مانند شیرینی بین مهمانان پخش شود، بین آنان صلح و صفا قرار خواهد گرفت و دوستی و یاری آنان به یکدیگر زیاد خواهد شد و مشکلات آنان حل خواهد شد.

اگر در مهمانی به رقص و پایکوبی مشغول شوند، ناراحتی و مشکلی برای آن جمع پیش خواهد آمد که بهتر است با صدقه دفع بلا شود.

تعبیر خواب مهمان داشتن

اگر خواب ببینید به منزل شما مهمان آشنا آمده و صحبت های آنان مهربانانه و دوستانه است، دوستان زیادی خواهید داشت. اگر مهمانان شما غریبه بودند، و صحبت های آنان مهربانانه بود، در کاری با دیگران به توافق خواهید رسید.

اگر رفتار مهمانان با شما به صورت اغراق آمیزی با خوش و بش و شادمانی همراه بود، دشمنانی دارید که بر علیه شما رفتار سویی در سر می پرورانند.
اگر خواب ببینید در مهمانی، دیگران با شما دعوا کردند، از رفتار و اعمال شما در بیداری تمجید خواهد شد و شما را به نیکویی یاد خواهند کرد.

تعبیر خواب مهمان سرزده

مهمان سر زده به دوست یا خواستگار تعبیر می شود و کاری پیش خواهد آمد که موجب می شود از زندگی و کار روزمره خود، کمی عقب بمانید.

اینکه رفتار مهمان سر زده با بیننده خواب چگونه باشد، در تعبیر خواب بسیار موثر است. اگر مهمان سرزده، مرتب به بوسیدن و فشار دادن شما در آغوش خود پرداخت، از جانب شخصی که انتظار آن را ندارید، با شما رفتاری خواهد شد که باعث آزردگی شما از او شده و سعی خواهید کرد که از او دور شوید.

اگر مهمان سرزده، کاملا آرام و با متانت با شما برخورد کرد، دوستی های جدیدی در زندگی شما برقرار خواهد شد که پایدار و طولانی مدت خواهد بود.
اگر مهمان ناخوانده با شما دعوا کرد و یا با شما به فحاشی و زد و خورد پرداخت، دیگران در بیداری به تعریف و تمجید از شما خواهند پرداخت و به شما لطف و محبت و یاری خواهند رسانید.

تعبیر خواب پذیرایی کردن و غذا دادن به مهمان

اگر به مهمان خود غذا می دهید، بسته به نوع غذایی که می دهید به دیگران خیر و برکت خواهید رساند.

اگر خواب ببینید از مهمانان خود با غذاهای خوب و شیرینی و میوه پذیرایی می کنید، از جانب شما به دیگران محبت و خیر و نیکویی خواهد رسید.
اگر به مهمان خود نان بدهید، روزی پاک و تمیز و برکت به آنان خواهد رسید.
اگر غذای چرب و پر روغنی به آنان بدهید، موجب خواهید شد تا دیگران به ثروت و مال فراوان برسند.
پذیرایی با غذاهای گوارا و نوشیدنی های شیرین نشانه رسیدن خبرهای خوب و شاد کامی و نوشیدنیهای تلخ یا غذاهای شور نشانه خبرهای بد و رسیدن اختلافات با کسانی است که در خواب دیده اید.

تعبیر خواب پذیرایی شدن و غذا خوردن در مهمانی

تعبیر غذا خوردن در مهمانی مانند تعبیر غذا دادن به مهمان است.
اگر غذای چرب تناول کنید به ثروت می رسید. غذای شیرین خوردن به تعبیر پایداری در دوستی و حل مشکلات است. نان زیاد نشانه برکت و شربت نوشیدن، نشانه شاد کامی است. غذاهای شور یا تلخ و نوشیدنیهای بد طعم نشانه اختلافات و بروز ناراحتی بین کسانی است که خواب دیده اید به نزد آنان به مهمانی رفته اید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

830 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

علی

علی : سلام
چند شب پیش خواب دیدم خونه عموی مادرم که فوت شده و اون خونه خراب شده دیگه مهمانی برگزار شده و همه اقوام مادری و من و همسرم و پدرم و مادرم بودیم که به این خونه یه پلنگ حمله میکنه و من با سنگ اون پلنگ رو از خونه بیرون کردم و همسرم جلوی در رو گرفته بود تا پلنگ نتونه وارد خونه بشه . پلنگ از درخت توتی که داخل حیاط بود فرار کرد و بعد از اون پشت همین خونه یه گنبد و گلدسته خیلی زیبا دیدم شبیه جمکران.دیشب باز خواب دیدم همه همون جمع مهمانی هستیم یه خونه ای که آشنا نبود ولی لباس مشکی تنمون بود ولی کسی عزا داری نمیکرد .

پاسخ
لینک۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۱۳:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. شما و اقوام مادری تان از اینکه کسی بخواهد به شما زور بگوید، برایتان مانع تراشی کند و مستبدانه بگوید همین که گفتم! یا من همینم که هستم!! خوشتان نمی آید و احتمالا مرحوم عموی مادرتان این رفتار را داشته و شما این خصلت او را دوست نداشته اید. حالا او فوت شده ولی شما سعی می کنید که دیگر نگرانی و ناراحتی را به زندگی تان راه ندهید و از اخلاق مستبدانه و خودسرانه ی مشابه او دوری کنید.شما در هر کامنت فقط مجاز به ثبت یک خواب هستید و یک حق خواب هم بیشتر خرید نکرده اید. ثبت چند خواب در یک کامنت خلاف مقررات سایت است و خدای نکرده شما را مدیون سایت و کارمندان آن می کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۴۰:۲۸
آروینا

آروینا : با سلام واحترام خدمت شما،من امروز خواب دیدم یکی از دوستانم که آقاهستند ، تو درسها خیلی بهم کمک میکنه با پرداخت هزینه جزئی اشکالاتم را برطرف میکنه اومده بود خونمون من اولش با مادرم اینا نمیدونم سرچی دعوا کردم بعد انگار این آقا میخواست بره بعد گفتم شام بمون قبول کرد گفتم شام چی میخوری گفت ارده و شیره انگور و....چهره اش شکل پدرم شده بود پدرم پارکینسون داره انگار پدرم بود وبعد سرش را گذاشت رو بالشت خوابید باتشکر

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۳۵:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. دوست شما برای شما اعتبار قائل است و به شما کمک می کند و انتظار زیادی از شما ندارد. شما راجع به مسئله ای می خواهید تصمیم بگیرید و امیدوار هستید که بتوانید تصمیم درستی با کمک دوستانتان اتخاذ کنید و این دوست شما برای شخصیت شما احترام و اعتبار قائل است. او شخصیتی خردمند دارد و می خواهد زندگی مرفه و خوب و سرشار از عشقی برای خودش بسازد. اخلاق دوست شما تا حدودی شبیه به پدر شماست و از جانب شما خیالش راحت است و یا در حضور شما به آرامش می رسد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۲۳:۳۲
گلی

گلی : سلام وقت بخیر ۱۹ذی القعده یعنی امروز ساعت ۷ از خواب پریدم خواب دیدم داداشم با دوستاش خوش میگذروند و عکساشو میدیدم یا بهم نشون میداد و فک کرد ما خیلی پول داریم گفت ۲۰۰هزار تومن دیگه بهم بدین (راستش یه مقدار پول بهش دادیم گفتم اگه وضعمون خوب شد و تومعامله سود کردیم بازهم بهت میدیم برادرم یه شهر دیگه سر کاره )بعد گفتم داداشی فعلا نداریم همون بود که بهت دادیم دیگه چیزی نگفت مامانم هی میگفت فک نمیکنه نداریم ادامه خوابم مادبرزگم اومده خونمون انگار دخترش از خارج(خالم)اومده یه مدت پیشش بمونه میگم ننه هرگز دختراتو سمت من نیار خوبی ازشونو ندیدیم اگه بیادم پیشش نمیشینم احساس بدی داشتم اینارو دوباره ببینم (خانم هراتی چن وقتیه به مامانم زیاد میگم هرگز نمیبینمشون )مادربزرگم میگفت من چی که دارم باهاشون زندگی میکنم انگار اونم ناراحت بود ازشون و اومده بود مادرم براشون لباس بدوزه مثلا میگفت یکی برا این دخترم یکی برا اون دخترم بدوز (مامانم گاهی خیاطی میکنه در واقعیت)بعد مادربزرگم دنبال یه چیزی می گشت که روش یادداشت کنه اندازه هارو صحنه بعدی یه مهمون سرزده که اصلا نمیشناسم در خونه رو میزنه بابام میره درو بازمیکنه یهو من تو حال نگاه میکنم میبینم یه خانم خیلی تپل شیک با پرستیژ بالا دم دره و بابام سلام احوال پرسی میکنه خیلی گرم و صمیمی و شاد شایدم مامانمم هم بود و من میگفتم خدایا این کیه انگار فامیلای دور بود من نمی شناختم یا دوستی که من نمی شناختم ولی اون با پدر و مادرم از قبل میشناخت؟؟نمی شناختم؟ولی گویا اون خیلی مارو میشناخت لباسشام مانتو شلوار بود گمونم مانتو طوسی مقنعه مشکی وخیلی تپل بود با صورت تپل البته من از نیم رخ میدیدمش و من رفتم تو اتاقم انگار میخواستم آماده شم با تشکر

پاسخ
لینک۲۹ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۱۵:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. برادر شما احساس ایزولگی و تنهایی می کند و می خواهد که شما عشق و محبت بیشتری به او ابراز کنید. او احساس غربت می کند و نیاز به محبت های بیشتر شما دارد. شما نمی دانید که باید چطور از لحاظ روحی او را تقویت کنید. مادربزرگ شما از خاله تان که خارج است ناراحت است هر چند که خاله تان به او زیاد فکر می کند ولی شما و مادربزرگتان از خاله تان راضی نیستید. مادربزرگتان با مادرتان درددل می کند و می خواهد بداند که چطور باید با خاله هایتان رفتار کند که به ضررش تمام نشود. مادربزرگتان سعی می کند که نصایح مادرتان را در زندگی خودش عملی و اجرا کند. شما به زودی خواستگاری خیلی مرفه و پولدار خواهید داشت و پدر و مادرتان از حضور او احساس خوشحالی می کنند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۹ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۴۹:۱۱
sepidar

sepidar : سلام وقت بخیر.شنبه گذشته صبح حدودا ساعت8:30تا9:30 خواب دیدم دارم از پنجره آشپزخونمون خیابونو نگاه میکنم و شب بودو خیابون رو در حال تعمیر حفاری بودن(زیاد پیش اومده تو خیابونمون در واقعیت)دیدم آقایی که بهش علاقه داشتم قبلا و ازش ناراحتم رو اونجا بیرون نزدیک پنجره با همکاراش بودو انگار اومده بودن کلیپ پر کنن واسه کار جدیدشون!تا دیدمش پرده رو کشیدم و ازونجا کنار رفتم.بعد دیدم که اونا اومدن خونمون و توی اتاق من هستن!هیچ توجهی به من نداشت و پشت میز من نشسته بودن و توی دفتر در حال پلان چیدنو برنامه ریزی واسه کارشون بودن.من دم در اتاق بودم و حالا که اومده بودن خونه و اتاق من خیلی کنجکاو بودم دلیل اومدنشون و اینکه دارن چکار میکنن رو بدونم و انتظار داشتم که اینو بگن اما میپرسیدم و توجهی نمیکرد.حتی مامانم در اتاق رو براشون بسته تر کرد که راحت باشن و من با خودم گفتم تروخدا ببین چقدر هم خوش بحالشونه!برادرم و خانومش مهمون ما بودن و بیرون رفتیم یه بار هم انگار با یه همکلاسی دوران دانشگاه رفته بودم رستوران که همش ذهنم پیش خونه و اون آقا بود که جرا چیزی نمیگن.توی صحنه بعدی دم اونیکی اتاق بودم که اون پشتش رو به من بود و بیشتر شبیه پسر بچه ها اما لاغر بود(برعکس صحنه های قبلی و همینطور واقعیت که تپله)بهش گفتم نمیخوای بگی نه؟اون جواب داد نه چون ربطی نداره یا نمیخوام بگم و نپرس...همچین چیزی.توی آخرین صحنه اون که کاملا یه پسربچه حدودا 10 ساله لاغرو موهای بلند اما کم در جلوی سر شبیه بود در دستشوییو باز کرد و من باز ازش سوال کردم که چیکار میکنین؟واسم عجیب بود که چرا به میزبان جیزی نمیگن! و اون برگشت و به وضوح گفت میدونی،حالم خوب نیست(یا حالم بده )

پاسخ
لینک۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۲۳:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در شرایط خوبی به سر می برید و از موضع آرامش و قدرت به ماجرا نگاه می کنید. اما او دارد سعی می کند که مشکلاتش را ریشه یابی کند و می خواهد روی جسم و ذهنش کار کرده و شخصیت قویتری از خودش بسازد. شما قهر هستید و نمی خواهید که او بداند که به او فکر می کنید. او اما به شما فکر می کند ولی وانمود می کند که به شما بی توجه است. اما دارد تلاش می کند که برنامه ریزی اصولی برای زندگی خودش بکند. مشکلات و موانعی سر راه رسیدن او به موفقیت وجود دارند که او را عاجز و ناتوان کرده و حسابی فکرش را به هم ریخته است و مستاصل شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۰۹:۵۱
گلناز سیفی

گلناز سیفی : سلام
من به زودی مراسم ازدواج کوچکی دارم و خیلی مهمان نداریم و پدر و مادرم درقید حیات نیستند خواب دیدم مهمانها به خانه امده اند و مادرم دارد غذا میکشد دو‌نوع غذا بود یکی گوشت بود که من گفتم خیلی کمه مامان گفت همینقدره تقسیم میکرد درون بشقاب ها غذا کلا کم نبود اون نوع خاص کم بود و احساس ناراحتی در چهره مادرم حس کردم بعد دیدم تو همون سالنی که رزرو کردیم هستم و مهمانی رو یه ساعت زودتر تمام کردند ومن گفتم ما تا فلان ساعت اینجا رو رزرو کردیم و با اونها بحث میکردم که چرا اینکار رو کردند و ما هنوز وقت داریم در سالن باشیم

پاسخ
لینک۱۱ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۲۵:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. به سلامتی و مبارکی انشالله. روحشان شاد. مادر شما دلش می خواسته که برای شما می توانست مراسم باشکوهی بگیرد. اما این مقدور نیست. دعاهای خیر مادرتان پشت سر شماست تا سردی روابط و احساسات سرد بین شما و همسرتان و خانواده ی او وجود نداشته باشد. او معتقد است که همین که شما زودتر بروید سر خانه و زندگی تان و سرو سامان بگیرید خیلی خوب است و بیشتر از این صبر جایز نیست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۱ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۱۷:۲۲
عبدالله یزدانی

عبدالله یزدانی : سلام. عيد سعيد فطر مبارك. خواب دوستان رو تعريف ميكنم: امروز سه شنبه ظهر خواب ديدم كسى میگفت من در ليست دوستان ستاره دار كس ناشناس بودم. و بعد خواب ديدم با شخصى (كه اصلا در رابطه نیستیم و چند روزى شدیدا تو ذهنمه) رفته بودم خانه ايشان و لباس عربي سفيد شيك و با كلاس پوشيده بودم. خانم پشت ميز كارى نشسته بود و با هم در مورد چيزى حرف ميزديم (يادم نمياد چى بود) كه ناگهان مهمان ناخوانده وارد شدند همينطور پشت سر هم. تمام انها خانم بودند و دوستهاى دوستم كه خودش هم از ديدن انها تعجب كرده بود. من تنها مرد انجا بودم و ظاهرا اين مهمانى خصوصى براى زنان بود و ان خانمها با ديدن من (تنها مرد جلسه) تعجب ميكردند. منم رفتم راحت روى مبل نشستم و پا روى پا گزاشتم. بعدا كه رفتند يا هنوز بودند اين خانم امد پيشم و در مورد نقشه کشیدن كابلى با من حرف زد. ممنون

پاسخ
لینک۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۵۴:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عید شما هم مبارک. دوست جدید شما، که با او در ارتباط نیستید برای شما ارزش و احترام بالایی قائل است و از نظر او شما رفتاری با کرامت و جدی و محترمانه دارید. او شرایط شما را مورد بررسی قرار داده و حرف شما را به دیگران زده است و شما که انتظارش را ندارید که از شما صحبت کنند، حالت تدافعی به خودتان گرفته اید ولی او منظور بدی ندارد و می خواهد خلاقیت به خرج داده و ارتباطش را با شما تقویت کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۴۳:۴۶
مینا

مینا : سلام پنهان باشد.دیدم دعوت شدیم

پاسخ
لینک۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۵۷:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. آشنایی که رابطه تان با او خراب شده، تحولات تازه ای را در زندگی تجربه می کند و شما از مسائلی با خبر می شوید که گویای صداقت و روشنفکری و یا حسن نیت اوست. شما آنچه که در پس زمینه ی ذهنتان از گذشته به جا مانده است را به خاطر می آورید و هر کدام از شما منتظر هستید که طرف مقابل پیش قدم شده و برای اصلاح امور اقدام کند. شما برای احساسات خودتان وقت کافی صرف نمی کنید و عجولانه قضاوت می کنید. باید سعی کنید که خردمندانه تر فکر کنید و شما همه چیز را راجع به او نمی دانید. احساستان را با دوستتان هم احتمالا مطرح می کنید ولی دایی شما موجب می شود که شما به آرامش بیشتری برسید و موفقیت های بیشتری کسب کنید یا اگر شما به موفقیت ها و آرامش بیشتری می رسید، بخاطر فرهنگ خانوادگی تان این آرامش را بدست خواهید آورد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۵۰:۱۳
Sare

Sare : سلام.
خواب دیدم یا در مراسم عروسی بودم

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۴۹:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از شرایط فعلی زندگی تان ناراحت هستید و می خواهید تحولات تازه ای در زندگی تان ایجاد کنید. عزم و اراده ی شما برای رسیدن به موفقیت بسیار بالاست. شما می خواهید زندگی تان را تغییر دهید و گذشته را کنار بزنید و به سمت آینده حرکت کنید نه اینکه مرتب بخواهید در همان شرایط گذشته دست و پا بزنید. شما در زمانهای سخت در زندگی تان، در مسیر درستی قدم نهاده و به پیش رفته اید. کسی که کنارتان خواب بوده، بر خلاف شما تمایلی به ایجاد تغییر و تحولات تازه در زندگیش ندارد ولی همزمان می خواهد شما را مجاب کند که بروید دنبال خواسته ها و تمایلات خودتان. شما احساس می کنید که او هیچ عشقی به شما ندارد. در نهایت چون فکرتان خسته است و بدن انسان در زمان خستگی دنبال راه حلی برای آرامش بیشتر می گردد، در خوابتان هم به این آرامش رسیده اید و این بخش آخر در واقع عکس العمل فیزیک بدنتان است و نه موردی که نیاز به تعبیر داشته باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۲۸:۵۵
Sare

Sare : سلام. خواهرم(متاهلن) خواب دیدن: تو خونه پدری ک خونه منم بود و از خونه الانشون بهتر بود، مهمان اومد. مامانم گفت ۵خانم مهمان داریم. همسایه سابق ما از شهر دیگه اومده بود با ۴فامیلش. قیافه همسایه از قبل بهتر بود. یکی از مهمانا خانم بود خیلی زیبا و مهربان که باهم روبوسی و آغوش‌کشی کردیم. بعد خاله‌م(از ما بدش میاد) اومد مهربون شده بود و اوضاع مالیش خوب نبود و دخترش رو تازه از دست داده بود(در واقعیت در همین شرایطه). ما روزه بودیم و خاله‌م اصرار داشت برای افطاری بریم خونه‌ش و دوباره برگردیم پیش مهمانان. مامانم(خیلی دوستش داره)و خواهرم گفتن نمیشه مهمان داریم. من دلم سوخت، گفتم میام. گریه کرد. بعد گفت هیچی ندارن تو خونه. جگر مرغ و گوسفند تمیز فریز از یخچال بهش دادم حین دادن همش میفتاد. ی کم گوجه‌ی تکه شده هم بهش دادم. پیازم میخاستم بدم که نشد.

پاسخ
لینک۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۲۹:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما تحولات جدیدی را در زندگی تان احساس خواهید کرد. روحیات شما و شرایط مالی تان بهتر خواهد شد. روابط عمومی تان را با دیگران تقویت خواهید کرد. با تمام وجود و احساس تان به انجام کاری که به آن علاقمند هستید می پردازید و با جرات و جسارت زیاد، کار می کنید و مسیر زندگی تان را عوض خواهید کرد. شما می خواهید از سختی ها بیرون بیایید و خاله ی شما از شما انتظار دارد که او را هم از این تحولات مثبت با خبر کنید و البته بعد از اینکه انشالله شرایط خوبی پیدا کردید به او هم کمک کنید و او را در حال و روز نابسامانش رها نکنید. اینکار هم خدا پسندانه تر است و هم روزی خودتان را بیشتر می کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۲۹:۰۲
سحرم

سحرم : سلام خانم هراتی عزیز متنم مخفی بشه

پاسخ
لینک۱۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۱۷:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نگران هستید که از اعتبار شما کم شود و یا وقت و انرژی تان را از شما بدزدند یا زحمات شما را نادیده بگیرند؛ همانطور که قبلا شاهد بوده اید که دیگران با این مشکلات مواجه شده اند. از نظر مالی ضرری به شما نخواهد رسید. مدیران شما به افکار و نظرات شما توجه می کنند و شما از کسی که آدم خوب و مهربانی است ولی کمی اشتباه داشته، ناراحت هستید و می خواهید که دیگر از این شخص حمایتی بعمل آورده نشود. ( شاید دارید کمی افراطی رفتار می کنید- روزی کسی را قطع نکنید و مغرور نباشید تا خدای نکرده خودتان یک روز مستاصل نشوید). مدیر ارشد شما شخصیتی انطباق پذیر و خردمند دارد و به نظرات شما اهمیت می دهد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۴۶:۲۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.