تعبیر خواب مهمانی
اگر کسی خواب ببیند در اجتماعی به مهمانی رفته، و به خوردن شیرینی مشغول است، درگفتگویی به رفع اختلافات مردم می پردازد. اگر ببیند او را در باغی به مهمانی بردند و در آن باغ میوه بسیار بود، دلیل که در جنگ شهید شود. اگر کسی ببیند که در ضیافتی با شکوه شرکت دارد، تعبیرش این است که دوستان با محبتی دارد که در صدد لطف و ابراز محبت به او هستند.
اگر ببینید کسانی که در آن ضیافت هستند همگی لباس های شاد و رنگی بر تن کرده اند و در ظروف گرانبها غذا می خورند، نشانه این است که در هر راهی که قدم بر می دارید، نیکی و خیر و منفعتی برایتان وجود خواهد داشت و دوستان شما نیز انسان های خوب و با محبتی هستند.
اگر ببینید در ضیافتی حضور دارید که همه در آن به قهقهه مشغول هستند و رقص و پایکوبی می کنند، تعبیرش رسیدن مصیبت به کسی است که آن ضیافت را ترتیب داده است و اگر ببینید که دیگران در آن ضیافت، افرادی نا آشنا هستند و روی میز ها خالی از ظروف زیبا و غذا است، موردی نا خوشایند مانند سوء تفاهم یا نا امیدی، در بیداری پیش خواهد آمد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید مهمانی با چنگ و چغانه و نای و رقص بود، دلیل مصیبت است.
تعبیر خواب مهمان امام صادق (ع)
اگر کسی در خواب ببیند که به مهمانی رفته، به رفع اختلافات مردم می پردازد و اگر خواب ببیند که برای او مهمان آمده، خیر او به دیگران خواهد رسید.
اگر در مهمانی غذای خوبی مانند شیرینی بین مهمانان پخش شود، بین آنان صلح و صفا قرار خواهد گرفت و دوستی و یاری آنان به یکدیگر زیاد خواهد شد و مشکلات آنان حل خواهد شد.
اگر در مهمانی به رقص و پایکوبی مشغول شوند، ناراحتی و مشکلی برای آن جمع پیش خواهد آمد که بهتر است با صدقه دفع بلا شود.
تعبیر خواب مهمان داشتن
اگر خواب ببینید به منزل شما مهمان آشنا آمده و صحبت های آنان مهربانانه و دوستانه است، دوستان زیادی خواهید داشت. اگر مهمانان شما غریبه بودند، و صحبت های آنان مهربانانه بود، در کاری با دیگران به توافق خواهید رسید.
اگر رفتار مهمانان با شما به صورت اغراق آمیزی با خوش و بش و شادمانی همراه بود، دشمنانی دارید که بر علیه شما رفتار سویی در سر می پرورانند.
اگر خواب ببینید در مهمانی، دیگران با شما دعوا کردند، از رفتار و اعمال شما در بیداری تمجید خواهد شد و شما را به نیکویی یاد خواهند کرد.
تعبیر خواب مهمان سرزده
مهمان سر زده به دوست یا خواستگار تعبیر می شود و کاری پیش خواهد آمد که موجب می شود از زندگی و کار روزمره خود، کمی عقب بمانید.
اینکه رفتار مهمان سر زده با بیننده خواب چگونه باشد، در تعبیر خواب بسیار موثر است. اگر مهمان سرزده، مرتب به بوسیدن و فشار دادن شما در آغوش خود پرداخت، از جانب شخصی که انتظار آن را ندارید، با شما رفتاری خواهد شد که باعث آزردگی شما از او شده و سعی خواهید کرد که از او دور شوید.
اگر مهمان سرزده، کاملا آرام و با متانت با شما برخورد کرد، دوستی های جدیدی در زندگی شما برقرار خواهد شد که پایدار و طولانی مدت خواهد بود.
اگر مهمان ناخوانده با شما دعوا کرد و یا با شما به فحاشی و زد و خورد پرداخت، دیگران در بیداری به تعریف و تمجید از شما خواهند پرداخت و به شما لطف و محبت و یاری خواهند رسانید.
تعبیر خواب پذیرایی کردن و غذا دادن به مهمان
اگر به مهمان خود غذا می دهید، بسته به نوع غذایی که می دهید به دیگران خیر و برکت خواهید رساند.
اگر خواب ببینید از مهمانان خود با غذاهای خوب و شیرینی و میوه پذیرایی می کنید، از جانب شما به دیگران محبت و خیر و نیکویی خواهد رسید.
اگر به مهمان خود نان بدهید، روزی پاک و تمیز و برکت به آنان خواهد رسید.
اگر غذای چرب و پر روغنی به آنان بدهید، موجب خواهید شد تا دیگران به ثروت و مال فراوان برسند.
پذیرایی با غذاهای گوارا و نوشیدنی های شیرین نشانه رسیدن خبرهای خوب و شاد کامی و نوشیدنیهای تلخ یا غذاهای شور نشانه خبرهای بد و رسیدن اختلافات با کسانی است که در خواب دیده اید.
تعبیر خواب پذیرایی شدن و غذا خوردن در مهمانی
تعبیر غذا خوردن در مهمانی مانند تعبیر غذا دادن به مهمان است.
اگر غذای چرب تناول کنید به ثروت می رسید.
غذای شیرین خوردن به تعبیر پایداری در دوستی و حل مشکلات است.
نان زیاد نشانه برکت و شربت نوشیدن، نشانه شاد کامی است.
غذاهای شور یا تلخ و نوشیدنیهای بد طعم نشانه اختلافات و بروز ناراحتی بین کسانی است که خواب دیده اید به نزد آنان به مهمانی رفته اید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مجتبی : سلام عرض ادب دیشب خانمم خواب دیده که خونه مادرم مهمونی بزرگی هست ولی مهمونا همه طلب کارای من هستن که نشستن و وقتی من از در میام تو همه بلند میشن و با من احوالپرسی میکنن
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. خیلی ها هستند که نسبت به شما متعهد هستند و از شما حمایت می کنند. و همینطور خیلی ها به شما وابسته هستند. شما می توانید روی دوست و فامیلتان حساب کنید و اگر احتیاج به کمک دارید، غرورتان را کنار بگذارید و از آنها کمک بخواهید. تشکر از همراهیتون.
سیروس : سلام سرکار خانم هراتی
وقتتون بخیر
امیدوارم حالتون خوب باشه
ببخشید من خواب دیدم که با عده ای از دوستانم و نامزدم وارد ی خونه ناشناخته شدیم و تم اونجا شبیه به بازی های اسکیپ روم بود و قرار بود ک همگی مهمونی بدیم ولی غذایی نداشتیم ک من گفتم بذارین میگردم دنبال خوراکی همینجوری ک میگشتم همه جا عجیب بود چنتا ماهی مرده کف حیاط بود ک با چنگال اونا رو برداشتم گفتم اینا رو بپزین از توی حوض بزرگ ک کفش آبی بود ک آب شفاف ولی کمی داشت با چنگال خیلی راحت دوتا ماهی گرفتم ولی ماهی ها اصلا شبیه ماهی های خوراکی نبودن شبیه ماهی های زینتی بودن رنگشون آبی بود و نقش و نگار های خوشکلی داشتن از کف سرویس بهداشتی چنتا نون سوخاری خیس برداشتم از داخل کاسه توالت با همون چنگال ی همبرگر برداشتم و همه اینا رو دادم که بچه ها بپزن تا بدیم به مهمونا بعد از این کارا خودم اصلا راضی نبودم ک چرا این غذا ها را دادم ک بپزن ولی با خودم میگفتم چاره ای نیس حالا پخته ک بشن کسی مریض نمیشه
بعد رفتیم دور هم روی زمین نشستیم ک دوست نامزدم ک انگاری همون مهمون بود رسید و باهم روبوسی کردن و دختره ک جوان بود و برای من خیلی آشنا بود فک کنم شبیه دوست دختر یکی از رفیقام بود اومد کنار من نشست و نامزدم ک روب روی من بود بهم اشاره کرد ک برم اونطرف کنار رفیقم بشینم ک من گفتم نمیخواد بعد این دوست نامزدم خیلی نگاهای معناداری به من میکرد و مداوم بهم لبخند میزد ی کم ک گذشت پاچه شلوارش رو کامل زد بالا به من گفت ببین چ پاهام خوشکله و بوی خوب میده بیا بوش کن ک من با حالت تعجب به نامزدم نگاه میکردم و از همون دور به دختر گفتم من ک بوی خاصی هس نمی کنم
ممنون میشم اگه تعبیری داره لطف بفرمایید
سپاس از لطف شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به مرحله ای از زندگی تان وارد می شوید که روحیات و اخلاقیاتی که در این مرحله برای بقا و دوامتان لازم است، برایتان ناشناخته است و باید یاد بگیرید که چطور فکر و رفتار کنید تا بتوانید از این مرحله از زندگی تان با موفقیت عبور کنید. شما به هر دری می زنید که محبت کنید و از احساساتی که در قدیم به کار می بردید ولی الان تاریخ مصرف گذشته شده اند و موثر نیستند گرفته، تا بذل و بخشش هایی که به واسطه ثروت و جیبتان می توانید بپردازید... همه جوره سعی می کنید که رفتار مثبت از خودتان بروز دهید تا بتوانید این مرحله را به خیر و سلامت بگذرانید. در واقع مرحله خاصی نیست اما شما هول شده اید که فکر می کنید گیر افتاده اید و معماهایی را باید حل کنید. راه حل این است که خودتان باشید و قاطع باشید. دختری که در خوابتان دیده اید که آمده به مهمانی، یا هر زن دیگری که باشد فرق نمی کند، به این تعبیر است که می خواهند شما را به بوته ی آزمایش بگذارند و ببینند در مقابل آدمی که می خواهد عرض اندام کند چطور رفتار می کنید و اگر کسی از خودش خیلی تعریف کرد، شما چه عکس العملی نشان می دهید. آیا خیلی شبفته او می شوید و از خود بیخود می شوید یا متملقانه از او تعریف می کنید یا سفت و محکم و خونسرد و بی تفاوت رفتار می کنید که نامزدتان خوشش بیاید؟! زندگی پر است از این چالشها و اسکیپ رومها. راه حلش هم این است که قوی و ثابت باشید. خودتان باشید ! برای کسی الکی دولا راست نشوید و به کسی بیجهت بها ندهید و سعی نکنید که رفتاری مافوق دیگران داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام روز خوش
خواب دیدم خانواده پسرعمو م خانمون مهمون بودن ومن براشون مرغ وقورمه سبزی پختم اغداها خوشمزه بود انگار برنج به نظرم کم بود ولی تو دیس که نگاه کردم کل پذیزای هم تو یه اشپزخونه شیک بود برنچ بود وبرای نوه عموم بازم کشیدم به عروس عموم کفتم خورشت زیاده وبرات می ریزم تا ببری بعد دیدم موقع جمع کردن سفره خواهرم هم داره بهم کمک می کنه انگار اونا هم بودن بازم تو اشپزخونه بودیم ولی انگار یه تعدادی مهمون هم که دختر خالم اینا هم بودن تو اتاق پذیرایی بودن که تقریبا یه اتاق قدیمی بود ومهمونا دورتادور اتاق نشسته بودن وانا هم خواستن براشون غذا بزارم وبراشون مرغ بزارم و می گفتن لوبیاهای قورمه سبزیت یکم خوب نپخته بود به نظرخودم ومهمونا قبلیم همه چی عالی بود ولی مرغ تموم شده بود من گفتم تموم شده وبرای یکی از دختر خاله هام یه ظرف کوچیک قرمه سبزی زیختم وانگار مخصوصا یکی دیگه از دختر خاله هام هم منتظر بود برای اونم بریزم تا ببره ولی دیگه خورشتم نبود ولی انگار با اینکه خیلی خسته بودم از مهمونیم راضی بودم وحس خیلی خوبی داشتم وقتی داشتم برای دخترخاله هام غذامی کشیدم تویه حیاط خیلی شیک بود
فریبا هراتی
: سلام. دوستی ها و روابط خانوادگی شما با فامیلتان خیلی قویتر خواهد شد و رفتار مهربان و صمیمیت زیاد و ثروت و برکت زندگی تان هم زیاد خواهد شد. شما به خانواده عمویتان بیشتر مهربانی می کنید تا خانواده خاله تان و آنها بیشتر دنبال عیب جویی و غیبت هستند و نسبت به یکی از دختر خاله هایتان که نه مرغ بردید و نه خورشت، دوستی تان خیلی سطحی تر خواهد بود تا دیگران. روابط عمومی شما با دیگران خیلی خوب و زیباست . تشکر از همراهیتون.
پری : سلام .خواب دیدم که روز عیدهست و فک کنم که درخواب گفتم که عید فطر هست ؛ عمه ما برای مهمانی ناهار به منزل ما اومدن.و مادرم مشغول آشپزی بود برای ناهار.زنگ آیفون به صدا درمیاد و برادرم برمیداره و بعد باتعجب میگه که فلانیا اومدن.کلی مهمون سرزده به خونه ی ما میاد . همه هم فامیل مادری بودن یعنی دایی ها و زن دایی ها و پسردایی و دختر دایی.حتی اون دایی که همشهری ما نیست و شهر دیگه ای زندگی میکنن هم اومده بود.همه باهم اومده بودن و همه هم سرزده!من در خواب یه بلوز آستین بلند و دامن بلند مشکی پوشیده بودم که معمولا ایام محرم در مراسمات تن میکنم. در خواب به برادرم میگم که ببین کسی اومده که روسری بپوشم یا همینجوری بیام (منظورم پسرداییم بود که تقرببا تازه به سن تکلیف رسیده و نوجوونه) برادرم اول یه شوخی میکنه که یادم نیس ولی بعد میگه بله. خلاصه من انگار که حوصله نداشته باشم که لباس هام رو عوض کنم فقط روسری پوشیدم..چندتا روسری و شال جلوی آینه عوض کردم؛ درنهایت یه روسری قرمز سر کردم.خواستم از در اتاق بیرون برم که شک کردم نکنه لباسهام مناسب نباشه و دامن و بلوزم تنگ باشه مثلا! همونجور که دم در دوبه شک بودم که برم یا نرم؛ نهایت رفتم و همه من رو دیدن مثل حالت بیداری خوشحال شدن و سلام و احوالپرسی کردن. دونه به دونه و به ترتیب با همه ی دایی ها و زندایی ها و دختردایی هام تو خواب سلام و احوالپرسی و خوش و بش میکردم و دست میدادم و با بعضی ها روبوسی میکردم. تقریبا زیاد بودن!همه هم رو زمین نشسته بودن و تو خواب خبری از مبل نبود! باهرکدوم به یه نحوی مینشستم و هم صحبت میشدم و خوش و بش میکردم و بعد میرفتم سراغ نفر بعدی! مثلا پیش دختردایی هام که رسیدم دیدم یکیشون پیراهن شبیه یکی از پیراهنای من پوشیده!بهش گفتم عهه شبیه لباس منه! بعد دیدم که انگار اون یکی دخترداییم هم لباسش همینه و من هم به شوخی گفتم بذار منم برم بپوشم ست کنیم! به داییم رسیدم خیلی تحویلم گرفت حتی خواست بلندبشه که من نذاشتم بعد به شوخی گفت پس چرا مثل کلاغ شدی و خندید( منظورش این بود که چرا لباست مشکیه!) منم خندیدم و گفتم نه این مال دیروزه! (در حالی که در حقیقت عید فطر بعد از ایام محرم نیست ولی تو خواب اینجوری شده بود!) یکی از مهمونا یه خانومی بود که باهاش سلام کردم در بیداری اصلا ندیدمش و نمیشناسمش! تو خواب هم جزو فامیل های ما نبود و من بازهم انگار نمیشناختمش ولی حدس میزدم که کی باشه! من با ایشون هم سلام و احوال پرسی کردم . اون خانم هم با خوشرویی و لبخند منو بغل کرد و تحویل گرفت و حتی گفت من هم خونه فلانیم چند روز پیش هم خونه ام رو که دیدی اومده بود خونتون! منم گفتم آهان بله دیدمشون! یعنی حدسم درست بود (ولی فقط تو خواب اینطور بود که انگار کسی رو قبلا دیدم! در حقیقت اتفاقی نیفتاده) اون خانم سه تا دختر داشت که همشون روسری شون رو خیلی باحجاب بسته بودن ولی چادری نبودن.خود خانم هم همینطوربود. آخر سر هم مادرم رو دیدم که مشغول تدارک بودن برای پذیرایی از مهمانها و دیس و بشقاب و پلو و سبزی خوردن داشتن آماده میکردن!
فریبا هراتی
: سلام. شما حاجت روا خواهید شد و زمان انتظار برایتان به سر رسیده. روابط شما و خانواده تان صمیمی تر و گرمتر خواهد بود و دوستان زیادی می یابید و مادرتان دست به خیر است و به همه کمک می کند. دختر دایی شما سعی می کند مثل شما رفتار کند و شما افکارتان شاد و رفتارتان با وقار است.دنیا به شما رو می آورد و به ثروت می رسید. احتمال دارد برای شما خواستگار بیاید. ضمنا دوست خوبم با توجه به تعداد بسیار بسیار بالای کاربران و محدودیت وفت لطفا سعی کنید خوابهایتان را خیلی کوتاه بنویسید و از ذکر جزئیات غیر مهم خودداری کنید. تشکر از همراهیتون.
پری : خیلی خیلی ممنونم و چه تعبیر جالب و درستی!!
این خواب رو دو روز پیش دیدم وحالا مادرم با من تماس گرفتن که قراره آخر هفته خواستگار بیاد و واسطه معرفی هم زنداییم هست.واقعا غافلگیر شدم از این تعبیر سریع!
بابت طولانی بودن پیام هم بسیار بسیار شرمنده ام چون جزء معدود خوابهایی بود که کاملا با تک تک جزئیاتش جلو چشمم بود والبته تعبیرش به خاطر لباس مشکی که در خواب پوشیده بودم منو به شک انداخته بود و کمی نگرانم کرده بود.
ان شاءالله از این به بعد رعایت میشه
زندگیتون پر ازخیر و برکت باشه..عاقبتتون بخیر
فریبا هراتی
: تشکر. مبارک باشه انشالله.
M : سلام دیشب که همسرم خونه نبود ، دختر کوچکم رو بعد از مدتها رو تخت کنار خودم خوابوندم و خواب دیدم یکی از همکاران مردم اومده خونمون مهمونی و چون من خواب بودم و میخواستم باز هم بخوابم به اون هم گفتم بیاد بگیره بخوابه، مادرم اومد خونه و دیدش کنار من رو تخت خوابیده گفت ای وای الان شوهرت میاد خونه فکر بد میکنه ! و این حرف باعث تعجبم شد!، بعدش همکارم مارو به خونه خودش دعوت کرد و من با فکر ازدواجش با خواهرم با خانوادش به همراه خانوادم آشنا شدیم
فریبا هراتی
: سلام. شما جنبه هایی از شخصیت آقای همکارتان را می پسندید و آنها را تایید می کنید. شما چیزهای جدیدی در مورد این فرد خواهید فهمید و ایده های جدیدی راجع به او به ذهنتان می آید. مادرتان معتقد است نباید همسرتان بفهمد که شما به این آقا فکر کرده اید تا سو تعبیر نکند. اما شما در دلتان فکر می کنید که همکارتان با شما هم عقیده است و شما دوست دارید او با خواهرتان ازدواج کند. تشکر از همراهیتون.
M : تعبیر خوابیدن یعنی رسیدن به عظمت و بزرگی ولی شما هیچ اشاره ای به این قسمت خواب من نکردین، چرا؟،!
فریبا هراتی
: شما این تعبیر را از کجا دراورده اید؟ تعبیر خواب خوابیدن بر تخت مجلل منوط به اینکه مرکزیت خواب خودتان باشید بله ولی نه هر زمان و نه هر خوابیدنی.بنده عقیده ام این نیست که بخواهم تاییدش کنم. مضافا به اینکه مضمون و مفهم خواب را می نویسند و نه اینکه کلمه به کلمه = بگذارند که این یعنی آن. دیکشنری و دایره المعارف لغت که نیست !! شما فرض کنید روزی 400 نفر می آیند هر کدام 10 خط می نویسند و بنده باید کلمه به کلمه = بگدارم بگویم این میشود آن؟ در این صورت 24 ساعت برای تعابیرکافی نیست و باید طول روز را بکنند 100 ساعت.
سحر : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر
من خواب دیدم همسرم به همراه یکی دیگه که دقیقا شبیه خودش بود اومده خونه
بهش گفتم این کیه چقد شبیه توئه گفت پسر عموم هستش یه مدت گذشت هی که به اون یارو نگاه کردم دیدم نه اصلا هم شبیه همسرم نیست نمیدونم چی شد ترسیدم ازش گفت برید بیرون از خونه من که نمیرفتن منم زنگ زدم 110 که میخواستن جلوم رو بگبرن زنگ نزنم ولی باهر بدبختی بود زنگ زدم اونا هم دیدن پلیس داره میاد دوتاشون رفتن
بعدش دیدم یه مقدار خونه ریخت و پاش شده همسایه ها و پلیس اومدن تو خونه بهشون گفتم میترسم بیان دوباره وسایل خونه رو ببرن پلیس گفت نه ما لیست میگیزم از وسایل و مهر میزنیم که نتونن ببرن
همه که رفتن من خونه رو تمیز کردم و یهو دیدم انگار چند وقت گذشته مامانم پیشمه و میگه رنگ و روت باز شد اینا رو رفتن خوب شد رفتن
ببخشید طولانی شد ممنون میشم تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. وقت شمام خوش. همسرتان شخصیتی دوگانه و دمدمی مزاج از خودش نشان خواهد داد. شما از این دوگانه رفتار کردن همسرتان ناراحت می شوید. با همسرتان بحثتان می شود و روحیه تان خراب می شود. شما اجازه نمی دهید که همسرتان فکرتان را خراب کند و برایتان مشکلی بسازد. مادرتان از شما حمایت خواهد کرد و روحیه تان دوباره خوب می شود. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم تو یه خونه ی قدیمی نااشنا یه مهمونی بودومهمونی طبقه دوم بود که تو اتاق مهمونی به شکل ال بود وفرشای تو اتاقم ازاین فرش قرمز قدیمیا بود ویه سفره به شکل ال که پهن بود وبه صورت کج ومعوج و تو سفره هم چیزی نبود وهمه دور سفره وایساده بودن مادر شوهرم تو اشپزخونه یه قابلمه بزرگ برنج پخته بود انگار میزبان اون بود ویه کفگیر روحی هم دستش بود بعد دیدم برادر شوهرم ونامزدش امدن تو اتاق طرز نگاهشون خیلی عجیب بود برادر شوهرم هی به من نگاه می کرد وبدون اینکه حرف بزنه به نامزدش اشاره می کرد
فریبا هراتی
: شما احساس می کنید که با یک سری افکار سنتی و قدیمی سرو کار دارید و ارزشهای قدیمی که خودشان را بالاتر از دیگران می دانند ولی راست و رک نمی گویند که چه می خواهند و با حرفهایشان مانور می دهند و دوستی هایشان هم با سیاست و فریبکاری پیش می رود. احساس می کنید که دوستی هایشان خیری به شما نمی رساند و رابطه هایشان از روی تملق و ظاهرسازی است. مادر شوهرتان هم تصمیمی را زیر و رو می کند و می خواهد بسنجد که چه بهتر است و اوست که همه ابعاد قضایا را می سنجد و تصمیم می گیرد که چه بشود و به که چقدر محبت کند. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام .
خواب دیدم همه خاله هام اومدن خونه ما مهمونی . یک کیک هم تو آشپزخونه بود . ظرف ها رو شستم تا به مادرم کمک کنم.
یکی از خاله هام گلی شده بود .از بیرون اومد خونه و باعجله دوید به سمت حموم . جای پاش روی یک رو فرشی افتاده بود .سریع جمعش کردم تا مادرم نبینه و انداختمش تو ماشین لباسشویی.بعد به مامان بزرگ مرحوم و خاله بزرگم گفتم چایی میخورید؟
و چایی با کیک براشون آوردم.
فریبا هراتی
: سلام. خاله های شما و مادرتان با هم مهربان خواهند بود و به هم کمک می کنند تا زندگی هایشان خوب باشد و مسئولیت ها و بارهای سخت زندگی شان را با هم تقسیم می کنند و در غم و شادی هم شریک هستند. یکی از خاله های شما مشکلی دارد که خیلی ناراحت است و شما به او کمک می کنید که از غم رها شود و افکار منفی اش را دور بریزد. روح مادربزرگتان شاد شما برای شادی روح او هم خیرات و صدقه و فاتحه می دهید تا دعای خیر او هم پشت سرتان باشد و او حس کند که به یادش هستید و رابطه تان را با خاله بزرگتان بهتر خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
Shima : سلام. چند ماه پیش یکی از اقوام ما به خواستگاری من اومد ولی خانوادش بهم زدن و جور نشد و من چند شب پیش خواب دیدم که خونه رو مرتب و آماده کردیم و قراره که اینا بیان خونمون (همینجوری برای مهمونی) ولی بابام یا مامانم میگه اینا زنگ زدن گفتن نمیان دیگه و یهو یکی از دوستای مامانم با پسرشون میاد خونمون مهمونی ، مامانم میگه اشکال نداره اینا جای اونا اومدن و رفتارشونم باهام خوب بود انگار از من خوششون میومد ( تو واقعیت من تا حالا پسرشونو ندیدم و راجبشم فکر نمیکردم ).
فریبا هراتی
: سلام. شما و فامیلتان که خواستگارتان بوده از لحاظ روحی به هم نمی خورید و در عوض دوست مادرتان برای پسرش احتمالا از شما خواستگاری می کند و شما را می پسندند. تشکر از همراهیتون.
ریحانه : سلام خانم هراتی جان، ان شاءالله که حالتون خوبه، ممنون از زحمات همیشگی شما، خوابی که دیدم رو نمیدونستم تو کدوم دسته بنویسم چون با مهمانی شروع میشد اینجا نوشتم، من پریشب خواب دیدم که دوستم و دخترش و شوهرش اومدن خونه ما ولی توی خواب من احساس میکردم که من اونجا مهمونم و خونه واقعی ما توی خواب خونه دوستمه، توی پذیرایی نشسته بودیم که عذر میخوام چند بار با فاصله صدایی شنیده میشد که اونا فکر میکردن عذر میخوام از من بادی خارج شده و حتی به روم آوردن ولی من میدونستم که من نبودم و به خاطر نشستن بوده و اونا اشتباه متوجه شدن، بعد با دخترش رفتم توی یکی از اتاق خوابای ما که توی خواب میدونستم اتاق اونه و چندتا مانتو و پیرهن و پارچه قشنگ و شال بهش کادو دادم تا بزاره توی کمدش، بعد دوستم رو توی اتاق خواب روی تختمون دقیقا جایی که خودم میخوابم دیدم که دراز کشیده و میگفت میخوام بخور بگیرم، یه شورت و سوتین نو و سفید و قشنگ هم تنش بود، یه جای خوابم که یادم نمیاد کجاش بود همسایه مون یه ظرف شیرینی آورد دم در
ممنون از لطف و توجه تون
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. شما می خواهید با دوستتان روابط خوبی داشته باشید و به آنها کمک کنید در حالی که از نظر مالی شاید آنها از شما قوی تر باشند و آنها خیال می کنند که شما از خودتان خیلی تعریف می کنید ( گنده گوزی) و در حالی که اصلا منظور شما این نیست که بخواهید بزرگ نمایی کنید. روحیات شما به هم خیلی نزدیک است و با هم خیلی راحت هستید و به هم یاد می دهید که چگونه رفتار و فکر کنید و شما هم به او نصیحت می کنید که مولفه های زندگی را چطور کنار هم بچیند.... و این به صورت رازی بین شماست. دوستتان به دنبال ایده های تازه در زندگی اش می گردد تا روحش تمیز و پاکسازی شود و همه چیزش را برای شما تعریف می کند و می دانید که زندگی خصوصی او خیلی خوب است. به شادی و خوشحالی و خوشبختی و شیرینکامی خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
ریحانه : ممنون خانم هراتی جان، محبت کردین