تعبیر خواب مهمانی
اگر کسی خواب ببیند در اجتماعی به مهمانی رفته، و به خوردن شیرینی مشغول است، درگفتگویی به رفع اختلافات مردم می پردازد. اگر ببیند او را در باغی به مهمانی بردند و در آن باغ میوه بسیار بود، دلیل که در جنگ شهید شود. اگر کسی ببیند که در ضیافتی با شکوه شرکت دارد، تعبیرش این است که دوستان با محبتی دارد که در صدد لطف و ابراز محبت به او هستند.
اگر ببینید کسانی که در آن ضیافت هستند همگی لباس های شاد و رنگی بر تن کرده اند و در ظروف گرانبها غذا می خورند، نشانه این است که در هر راهی که قدم بر می دارید، نیکی و خیر و منفعتی برایتان وجود خواهد داشت و دوستان شما نیز انسان های خوب و با محبتی هستند.
اگر ببینید در ضیافتی حضور دارید که همه در آن به قهقهه مشغول هستند و رقص و پایکوبی می کنند، تعبیرش رسیدن مصیبت به کسی است که آن ضیافت را ترتیب داده است و اگر ببینید که دیگران در آن ضیافت، افرادی نا آشنا هستند و روی میز ها خالی از ظروف زیبا و غذا است، موردی نا خوشایند مانند سوء تفاهم یا نا امیدی، در بیداری پیش خواهد آمد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید مهمانی با چنگ و چغانه و نای و رقص بود، دلیل مصیبت است.
تعبیر خواب مهمان امام صادق (ع)
اگر کسی در خواب ببیند که به مهمانی رفته، به رفع اختلافات مردم می پردازد و اگر خواب ببیند که برای او مهمان آمده، خیر او به دیگران خواهد رسید.
اگر در مهمانی غذای خوبی مانند شیرینی بین مهمانان پخش شود، بین آنان صلح و صفا قرار خواهد گرفت و دوستی و یاری آنان به یکدیگر زیاد خواهد شد و مشکلات آنان حل خواهد شد.
اگر در مهمانی به رقص و پایکوبی مشغول شوند، ناراحتی و مشکلی برای آن جمع پیش خواهد آمد که بهتر است با صدقه دفع بلا شود.
تعبیر خواب مهمان داشتن
اگر خواب ببینید به منزل شما مهمان آشنا آمده و صحبت های آنان مهربانانه و دوستانه است، دوستان زیادی خواهید داشت. اگر مهمانان شما غریبه بودند، و صحبت های آنان مهربانانه بود، در کاری با دیگران به توافق خواهید رسید.
اگر رفتار مهمانان با شما به صورت اغراق آمیزی با خوش و بش و شادمانی همراه بود، دشمنانی دارید که بر علیه شما رفتار سویی در سر می پرورانند.
اگر خواب ببینید در مهمانی، دیگران با شما دعوا کردند، از رفتار و اعمال شما در بیداری تمجید خواهد شد و شما را به نیکویی یاد خواهند کرد.
تعبیر خواب مهمان سرزده
مهمان سر زده به دوست یا خواستگار تعبیر می شود و کاری پیش خواهد آمد که موجب می شود از زندگی و کار روزمره خود، کمی عقب بمانید.
اینکه رفتار مهمان سر زده با بیننده خواب چگونه باشد، در تعبیر خواب بسیار موثر است. اگر مهمان سرزده، مرتب به بوسیدن و فشار دادن شما در آغوش خود پرداخت، از جانب شخصی که انتظار آن را ندارید، با شما رفتاری خواهد شد که باعث آزردگی شما از او شده و سعی خواهید کرد که از او دور شوید.
اگر مهمان سرزده، کاملا آرام و با متانت با شما برخورد کرد، دوستی های جدیدی در زندگی شما برقرار خواهد شد که پایدار و طولانی مدت خواهد بود.
اگر مهمان ناخوانده با شما دعوا کرد و یا با شما به فحاشی و زد و خورد پرداخت، دیگران در بیداری به تعریف و تمجید از شما خواهند پرداخت و به شما لطف و محبت و یاری خواهند رسانید.
تعبیر خواب پذیرایی کردن و غذا دادن به مهمان
اگر به مهمان خود غذا می دهید، بسته به نوع غذایی که می دهید به دیگران خیر و برکت خواهید رساند.
اگر خواب ببینید از مهمانان خود با غذاهای خوب و شیرینی و میوه پذیرایی می کنید، از جانب شما به دیگران محبت و خیر و نیکویی خواهد رسید.
اگر به مهمان خود نان بدهید، روزی پاک و تمیز و برکت به آنان خواهد رسید.
اگر غذای چرب و پر روغنی به آنان بدهید، موجب خواهید شد تا دیگران به ثروت و مال فراوان برسند.
پذیرایی با غذاهای گوارا و نوشیدنی های شیرین نشانه رسیدن خبرهای خوب و شاد کامی و نوشیدنیهای تلخ یا غذاهای شور نشانه خبرهای بد و رسیدن اختلافات با کسانی است که در خواب دیده اید.
تعبیر خواب پذیرایی شدن و غذا خوردن در مهمانی
تعبیر غذا خوردن در مهمانی مانند تعبیر غذا دادن به مهمان است.
اگر غذای چرب تناول کنید به ثروت می رسید.
غذای شیرین خوردن به تعبیر پایداری در دوستی و حل مشکلات است.
نان زیاد نشانه برکت و شربت نوشیدن، نشانه شاد کامی است.
غذاهای شور یا تلخ و نوشیدنیهای بد طعم نشانه اختلافات و بروز ناراحتی بین کسانی است که خواب دیده اید به نزد آنان به مهمانی رفته اید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Atrin : سلام. وقتتون بخیر!
دیشب خواب دیدم که با مادرم رفتیم مهمونی که دیدم میزبانش مادر نامزدمه و نامزدم هم بود(در واقعیت 3ماهه رابطمون تموم شده) و سر یه میز برای غذا نشستیم که من خیلی دلم گرفت که دیدمشون(در واقعیت خیلی دلخورم از هر 2شون)...نامزدم ناراحت بود و منم باهاش حرفی نزدم ولی با مادرش یکم حرف زدیم...شک دارم ولی به ذهنم اینجور میاد که مچ دستمو باندپیچی کرده بودم و مادرش گفت چیشده باز کردم یکم خون بود(نمیدونم چرا این تیکشو مطمین نیستم)...موقعی که من اومدم بیرون دیدم یکی از عمه هام و شوهر عمه ی دیگم دم درشون وایسادن... نگام کردن گفتم میبینید به خاطر اینکه پسر عمم فوت کرد و آشنایی با این پسر به چه روزی افتادم(در واقعیت پسرعمم فوت کرده )بعد بغضم ترکید و گریه کردم که عمم و شوهر عمم به نوبت منو به آغوش کشیدنو خودشون هم ناراحت شدن (دقیق یادم نیست ولی فکر کنم گریه کردن)...خدافظی کردم اومدم سر از خونه مادربزرگم در آوردم رفتم داخل خونه که دیدم که یکی از دایی های مادرم نشسته و یه طرف اتاق پر از عسل با مومشه... گفتم این عسلایی که میگفتی خیلی خوبن هموناست گفت آره بخور ببین چیه... برگشتم نگاشون کردم یکم تمرکز کردمو یه تیکه موم خوشرنگ برداشتم و خوردم...در همون لحظه داییه مادرم داشت از برادر فوت شدش میگفت یجور حالت غیبت بود(در واقعیت 1ماهه فوت کرده)... بعدش که داییه خودم اومد و مشغول حرف زدن شدن و همینجا خوابم تموم شد...
خوابه با اینکه خ به واقعیت نزدیک بود ولی عجیب بود که آدمایی که بهم ارتباطی نداشتن و صحنه های متفاوت همشون در یک خواب بودن
پیشاپیش از تعبیرتون سپاسگذارم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر نامزد شما و خود ایشان راجع به شما صحبت می کنند و کارهای شما را ارزیابی می کنند. شما قبلا احساس کرده اید که در یک رابطه نامتعادل و یک طرفه هستیدو به اندازه کافی از پس نامزدتان و مادرش بر نمی آیید و به پای آنها نمی رسید و ممکن است حس کرده اید که بیشتر از چیزی که می دهید دریافت می کنید و بنابر این نمی توانید برای آنان لذت و هیجان داشته باشید یا به آنها سود برسانید. ولی الان این احساستان کمی بهتر شده و مثل قبل فکر نمی کنید. عمه شما و شوهرش از این که رابطه شما و نامزدتان به هم خورد برایتان متاسف هستند. شما خودتان هم به ثروت خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
الهه : سلام خانم هراتی عزیزم.ایامتون بخیر باشه.من خواب دیدم که به خونمون اومدم و انگار خونه ی خواهرم هستش.میبینم که دعوت شدم وارد که میشم میبینم خونه کاملا تمیز و مرتب و خواهرمم داره خونرو تمیز میکنه و بهم میگه الهه بیا مراقب غذا باش تا من سرویس بهداشتیو بشورم میگم مگه مهمون داریم میگه اره.من داشتم برنجو ابکش میکردم و خورشت باقالاقاتق بود که یه عالمه بودو من میگفتم تو دلم که اخه وقتی مهمون داریم این چه غذاییه که یهو میبینم از تویه اتاقم کسی که دوسش دارم اومد بیرون و لباس تمیز پوشیده و اومد رو مبل نشست من میگم تو اینجا چیکار میکنی و اونم حرف نمیزنه من سالاد درست میکنم خورشتو ادویه میزنم تا خواهرم میاد از خواهرم میپرسم این اینجا چیکار میکنه که میگه مهمونمونه الهه حواست به غذا باشه که من ناراحت میشم اونم همش باهام شوخی میکرد که من واسه تو نیومدم اومدم مهمونتونو ببینم و منم فک میکردم حتما کسی دیگه ای (دختری) دعوته که این برایه اوم دختره اومده و هیچکیم هیچی بهم نمیگفت ولی ذوق میکنم که دارم بعد از مدتها میبینمش و خواهرم کلی تدارک دیده بود یعنی من هرجارو نگاه میکردم میدیدم یه چیزی تزئین کرده و گذاشته و انگار از قبل اون اماده بود ولی من از بیرون اومده بودم حتی مانتومو درنیاورده بودم.بعد به اون کسی که دوسش دارم گفتم بیا کمک نمیبینی ما داریم میدوییم بدو بدو اومد ظرفارو ازم گرفتو سفررو انداخت.انگار قرار بود کسایه دیگه ای هم بیان چون بشقاب خیلی زیاده بود و سفره هم خیلی بزرگ بود و در نهایت یع سفره مجلسی انداخته شد و ما متتظره مهمونامون بودیم ولی میدیدم که عشقم دستایع منو محکم گرفته و خوشحاله
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و خواهرتان طرز فکر های یکسانی دارید و هر دو سعی می کنید که به آرامش درونی برسید و فکرتان باز و مرتب است. شما از هم حمایت روحی می کنید و مشکلاتتان را به کمک هم حل می کنید. خواهر شما سعی می کند شرایطی فراهم کند که شما و عشقتان آشتی کنید و او هم خیلی از این کار خواهرتان استقبال خواهد کرد. روابط شما و دوستانتان قویتر خواهد شد و مشکلاتتان را حل و فصل می کنید انشالله. تشکر از همراهیتون.
Fatemeh : سلام خانوم هراتی عزیز.صبحی خواب دیدم ک تو خونمون هستم ک یهو میبینم در میزنن میرم درو باز میکنم ک میبینم همسایع مون(تو واقعیت این خانومو نمیشناسم)مث اینکه عروسی بچه ش بود، برا همین یه سری ازمهموناشو آورد خونه ما،اونم یهو بدون اطلاع قبلی اولش شوک شدم بعد سریع رفتم ک پذیرایی رو مرتب کنم.آخرهای جمع و جور بود ک اون خانومها هم وارد شدن. بعد ک جاگیر شدن رفتم براپذیرایی از خواهرم خواستم ک کیک های خونگی ک رو یخچال هست ببره براشون ک منم یه ظرف از کیکو بداشتم ک ببرم براشون.دیدم دو تاشون تو همون آشپزخونه نشستن. تا منو دیدن یکیشون گفت اون شیرینی هارو بیار برا دوستم همشو بریز براش،منم بیشترشو ریختم کمی تو ظرف گذاشتم بمونه ک متوجه شدم چندتا دیگه از خانوما هم دارن میان آشپزخونه.وقتی دیدم تعدادشون زیاد شده و همه دارن میان و سخت مشغول صحبتن با صدای بلند و محترمانه از همشون خواستم برن تو پذیرایی ک بعضی ها رفتن و بعضی هاشون داشتن میگفتن خب اینجا مگه چشه راحتیم گفتم نه اونجا پذیرایی برامون راحتتره و ..ک از خواب بیدار شدم
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. دنیا به شما رو می آورد و دوستان زیادی خواهید یافت و با عشق و محبت و گرمی و صمیمیت با آنان برخورد خواهید کرد. اگر مجرد هستید احتمال دارد برایتان خواستگار بیاید. موفقیت های زیادی به زندگی شما راه پیدا می کند و شادی و جشن خواهید داشت. تشکراز همراهیتون.
پریماه : سلام دیدن زن ومردی که باهم اختلاف دارند مخصوصا سر مهریه در مکانی مثل رستوران خاب ببینی البته هیچ غذایی دیده نشده وزن هم از پشت ببینی ولی آقا تا حدودی خوشحال چه تعبیری داره ممنون
فریبا هراتی
: سلام. آنها زیر بار فشار تصمیمات و انتخاب هایی که باید در زندگی بگیرند، له می شوند و نیاز به حمایت روحی دارند اما از هیچ جا حمایتی به آنها نمی شود. شما خبر ندارید که شرایط آن خانم چطور است و او هم نمی خواهد که شما شرایطش را بدانید ولی آقا عصبانی است. تشکر از همراهیتون.
.Bahaarr : سلام اوقاتتون بخير و خوشي باشه
خواب ديدم دوستاي خانوادگيمون از شهر ديگه اومدن خونمون و مدتي دورهم بوديم.يكي از اين دوستان يه دختر دوساله داره كه توي خوابم بچه ش گربه بود!اولش باهاش خوب بودم بعدش نميدونم چكار كرد كه بهش اخم ميكردم.با خودم تو اين فكر بودم كه چطور ممكنه يه آدم گربه بزاد، كه از طبقه بالا صداي گريه و دعاي يه زن شنيدم كه متوجه شدم مادرم با چندتا از خانمهاي فاميل اونجا مشغول دعا خوندن هستن تو ذهنم دعاي توسل بود.توي خوابم بعضي جاهاي خونمون متفاوت بود.يهو از پنجره ديدم يه عده آقا هستن تو حياط كه انگار مهموني خونمون بوده و تموم شده بود و اونا داشتن ميرفتن.يه آقايي بينشون همينطور بهم نگاه ميكرد منم چون حجاب نداشتم عصباني شدم از اين كارش و خواستم سريع يه چيز بپوشم و برم تو حياط و قشنگ به اين فكر ميكردم كه برم ٧-٨ تا كشيده بخوابونم زير گوش اون آقا تا بفهمه كه حق نداشت بهم نگاه كنه.اومدم تو حياط ولي پيداش نكردم.شلوغ بود فاميلاي دورمون هم بودن همه داشتن ميرفتن.من انگار اصلا خبر نداشتم ازقبل كه مهمان داشتيم.يهو ديدم يه قسمتي از حياط دوتا پسر جوون يواشكي ميرن يه گوشه سوار چيزي مثل تاب ميشن و باسرعت كشيده ميشن سمت بالا پشت بوم.نميدونم دزد بودن يا چي.خواستم برم به داداشم بگم كه دوتا آدم مشكوك تو خونه مون هستن.تو اتاقها كه دنبال داداشم ميگشم خواستم لامپ يه اتاق رو خاموش كنم كه كليد لامپ دوباره برميگشت و روشن ميشد.
اين خواب رو عصر ديدم و شرمنده كه طولاني شد
ممنون ميشم تعبير بفرماييد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دعای ندبه خواندن به حاجت روایی و مهمان داشتن به روابط خوب بین فامیل شما اشاره دارد. مرد غریبه هم گشایش کار است قسمت هایی از خوابتان اما باطل است و به دلیل اینکه خصوصا عصر دیده اید، ذهن شما آن را ساخته مثل اینکه می خواستید کسی را که نگاهتان می کرد بزنید. احتمال دارد که کسانی که در موقعیت یا تصمیمی مردد و دو دل هستند به کمک خانواده شما، می توانند شرایطشان را بهتر کنند و خودشان را بالا بکشند. برکت و نعمت و امید در زندگی شما برقرار خواهد بود و خدای مهربان زندگی تان را سرشار از موفقیت و شادی می کند. تشکر از همراهیتون.
نرگس : با سلام چند شب بعد از جدایی من و نامزدم ، مادرم خواب دیده که خانواده نامزدم ما را مهمان کرده اند، خواهرم هم همین خواب را دیده،در خواب خواهرم هر غذایی که خانواده آنها در بشقاب او میگذاشتند، را من میخوردم و نمیگذاشتم به خواهرم برسد،غذا کباب بوده
توضیخ اخر اینکه من با خانواده اش مشکل داشتم
فریبا هراتی
: سلام. احتمال قوی آنها دوباره با شما تماس می گیرند و آشتی می کنید. احتمالا خواسته های شما را تا اندازه ای قبول می کنند و شما هم شرایط آنها را می پذیرید. تشکر از همراهیتون.
Mitra : سلام.خواب دیدم تو یه خونه ایم که هم انگار خونه ی ماست و هم انگار خونه ی خاله م(در واقعیت خونه هیچکدوم نبود)بعد یه خانم که نمی شناسمش به دختر خاله م میگه تو هم که دیگه باید آماده شی بری فرودگاه و آفرین خوب شوهری پیدا کردی(دختر خاله م مجرده) دختر خاله مم خوشحال بود و میخندیدبعد من میخوام برم دستشویی میبینم پشت در قفل نمیشه به مامانم میگم چرا این قفل نمیشه مامانم یه دری برام باز میکنه که چهار پنج تایی دستشویی داره و من پیش خودم میگم چرا یه خونه اینقدر دستشویی داره ولی بازم هیچکدوم درش بسته نمیشه و منم دستشویی نمیرم(توی واقعیت روی این موضوع حساسم)بعد میرم توی اتاق اون یکی دختر خالم که همسنیم میبینم اتاقش بر خلاف بقیه خونه کفش سرامیکه و یه مبل توشه بش میگم ما ایرانیم و فرش مخصوص ماست بهتره فرش باشه و بعد توی لوازم تحریرش یه مداد فشاری میبینم خوشم میاد میگم چقدر خریدی میگه ۱۸۰۰بعد بش میگم بریم اونجایی که خریدی که بازم تو همون خونه لوازم خرازی و تحریره و من هممون مدادو میبینم ولی میگم نه خوشم نمیاد و نمیخرم بعد دختر خاله م بم میگه بلوزت چقدر قشنگه چقدر خریدی منم بش میگم نمی دونم ۱۵ یا ۲۵(فروشنده انگار مادرم بود)در حینی که تو خونه بودیم پسرای داییم که خیلی وقته ندیدم از اونجا رد میشن تا میخوام برم پیششون اونا بدون اینکه منو ببینن میرن بعد با دختر خاله م از خونه میریم بیرون تو یه لوازم تحریری بازم اونجا چیزی نمیخریم بعد انگار دو تا در داشت ما فکر کردیم اون دری که میریم بازم لوازم تحریره که یهو انگار مسجد بود چند تا مرد داشتن نماز میخوندن نشسته بودن یکیشونم که پیش نماز بود آخوند بود ولی رو چشماش یه چیز زرد مثل سکه بود دختر خاله م از جلوشون رد میشه ولی من به خاطر نمازشون از پشت سرشون ردشدم بعد که رفتیم بیرون دو تامون بلند خندیدیم که چرا آخونده چشماش اونجوری بود(ببخشید که طولانی شد)(در ضمن مادرمو خاله م در حال حاضر با هم قهرن منم تو خواب این موضوع یادم بود گفتم چه خوب که آشتی کردیم)
فریبا هراتی
: سلام. افکار جدید و ایده های جدید و روحیات جدیدی به زندگی شما و خاله تان راه پیدا می کند. دختر خاله تان در زندگی اهداف بلندی دارد و می خواهد با چالشهای زندگی مواجه شده و به خواسته هایش برسد. شما می خواهید از غم فارغ شوید و ذهنتان باز باشد اما در خانه شما همه در کار هم دخالت می کنند و شما نمی توانید از غم خلاص شوید بدون اینکه کسی بفهمد که مشکلات شما چیست. دختر خاله تان به صورت کلی به جنبه های مختلف زندگی نگاه می کند و چیزها را از جنبه های بیشتری نگاه می کند. دیدش بازتر است اما شما معتقدید که باید زمینه ی ذهنی خاصی داشته باشید چون فرهنگتان ایجاب می کند که در یک راستای فکری خاص حرکت کنید. دختر خاله شما سعی می کند به طور موقت روی چیزهایی تاثیر گذار باشد و بین مادی گرایی و معنویت مرتب با خودش کشمکش دارد. و با مسائلی مثل دروغ و خودخواهی، خیانت و فریب کلنجار می رود. مادر شما از شما حمایت می کند که شرایط سخت و ناراحتی ها برای شما حل و فصل شود و مشکلاتتان به زودی از بین خواهند رفت. پسر دایی شما زیاد به شما توجه ندارد. شما نمی خواهید باور کنید که روحانی نما هم می تواند به عشق پول وانمود به مذهب کند ولی دختر خاله شما این موضوع را باور دارد. تشکر از همراهیتون.
منا مرادي : سلام وقتتون بخير، خواب ديدم خواهرم مهمون داشت من و مادرم رو هم دعوت كرده بود و ما هم رفته بوديم اونجا مهمون ها چند تا زن و دختر غريبه بودند خواهرم تعداد زيادي گيره سر مجلسي بهم داد كه يكي شون رو به موهام بزنم منم جلو اينه يكي رو به موهام كه كوتاه بود زدم( در واقعيت موهام بلنده). بعد يادمه با يه دختري كه تو مهموني بود و بار اول بود ديده بودمش خيلي با هم گرم گرفته بوديم و همش شوخي ميكرديم و ميخنديديم ولي خنده هامون اروم و بيصدا بود يه ظرف پر از رولت خامه اي هم جلو دستم بود كه ازش خوردم.تو خوابم من بعد از اون مهموني بايد براي يه عمل جزئي كه يادم نيست چي بود بايد سوند ( براي ادرار) ميذاشتم خود عمل نگرانم نميكرد ولي از اينكه بايد سوند ميذاشتم استرس داشتم چون شنيده بودم درد داره ولي خواهر و مادرم خيلي ارامش داشتند و اصلا نگران نبودند. يه جايي هم فكر كنم خودم براي خودم سوند گذاشتم .بقيه خوابم توي يه جاي ديگه بود كه خونه خواهرم نبود من يه بشقاب غذا داشتم كه فكر ميكنم تكه هاي گوشت ماهي پخته بود. يه مرد غريبه هم بود كه خودش هم از اون غذا داشت ولي با قاشق چنگال دهني خودش غذاي من رو هم ميزد و گوشت ها رو تو بشقاب به تيكه هاي كوچيك تقسيم ميكرد كه من بدم اومد و بهش تذكر دادم يه دليلي هم براي اين كارش گفت كه يادم نيست. ببخشيد كه طولاني شد.
فریبا هراتی
: سلام. خواهرتان به ثروت بسیاری خواهد رسید و به شما هم چیزی می دهد که فکرتان راحت خواهد شد. شما با هر کسی صحبت و رفت و آمد نمی کنید ولی خواهرتان باعث آرامش فکری شما خواهد شد. شما هم به ثروت می رسید و خیلی از خواسته هایتان براورده می شود. انرژی منفی از وجود شما دفع خواهد شد و به زور هم که شده خواهرتان کمکتان می کند که مشکلاتتان حل شود. فکرتان باز خواهد شد. از شما حمایت روحی می شود و گشایش کار خواهید یافت. شما را از لحاظ روحی تغذیه می کنند و نصایح خوب و حمایت خواهید یافت. شما می خواهید خودتان تصمیم بگیرید و دیگران هی چه بکن چه نکن به شما نگویند. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام وقت بخیر
اول باید بگم که من طراحی لباس میخونم
خواب دیدم به یکی از شوهای لباس طراحی خیلی معروفی که من خیلی بهش علاقه دارم رفتم، توی فرانسه بود، من رفتم پشت صحنه و اونجا یه دختر ایرانی دیگه رو دیدم و با هم صحبت کردیم، وقتی که تمام شد داشتیم از پله ها میرفتیم پایین که دیدم کفش هامون رو بالا جا گذاشتیم برگشتیم بالا و کفش هارو برداشتیم، وقتی داشتیم برمیگشتیم دیدیم دارن روی پله ها سفره میکشن،(معمولا بعد از شوهای لباس طراح و مدل ها و مهمونهایی که معروفن یه مهمونی میگیرن) ، داشتیم میرفتیم پایین که همه مهمونا داشتن میومدن بالا و بما میگفتن بمونید، همه لباسای خیلی خوشکل تنشون بود و سفره خیلی مجللی انداخته بودن ولی لباسای من معمولی بود، وقتی سر سفره نشسته بودم اون طراح معروف اومد و با من صحبت کرد و شامش رو پیش من خوردو حتی سرود ملی ایران رو به فرانسوی خوند من خیلی ذوق زده شده بودم
ببخشید طولانی شد، ممنون از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. شما در قسمتی از زندگی تان دچار هرج و مرج فکری می شوید و می خواهید اشتیاق و عشق خودتان را نسبت به مد مطرح کنید ولی در مقابل کسانی قرار می گیرید که احساس می کنید پیش آنان اعتماد به نفستان را از دست می دهید و رویکرد خاصی از خودتان نسبت به کارتان نمی توانید نشان دهید. ولی بعد دوباره سعی می کنید که خودتان را بالا ببرید و کارتان را عالی تر کنید بنابراین اعتماد به نفس شما مجددا بالا می رود. به ثروت می رسید و دوستان زیادی خواهید داشت. شما با کسانی که در کارشان موفق هستند همسفره خواهید شد هر چند که خیلی معمولی رفتار می کنید. شما عاشق کارتان می شوید. تشکر از همراهیتون.
زهره : سلام و خسته نباشید . اول از همه عرض کنم طی مشکلات زیاد امروز جلسه ی دادگاه طلاق دارم و دیشب خواب دیدم منزل مادربزرگ خدابیامرزم کلی میهمان آمدند که عده ای که توجهم رو جلب کرد خواهر های زن عمویم بودند که همگی سید هستند . آمدند و با احترام در مجلس نشستند و ما از آمدنشان خیلی خوشحال شدیم . بعد تعداد میهمانان زیاد شد و در عالم خواب حس میکردم مجلس عروسی من است ولی کاملا رسمی . ما برای پذیرایی از میهمامان غذا پلو قیمه سرو کردیم که کاملا مرغوب و فراوان بود و خیلی خوش قیافه . بعد من همینطور که از محیط میهمانان خبر میگرفتم دیدم در قسمت زنانه که همان خواهرها بودند دود قلیون فراوان میومد که بنا به حالت دوستانه و دور همی داشتند قلیان میکشیدند . لطفا تعبیر این خوابم و بیان کنین . ممنون .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما انسان با ایمان و درستکاری هستید و فامیلتان خیلی دوستتان دارند و برایتان احترام قائلند. خدای مهربان و اهل بیت رسول الله ص محب شما هستند. شما ناراحت هستید و نگران. دیگران هم به خاطر شما غصه زیاد می خورند. اما اگر طلاق با این شخص به مصلحت شماست، بگذارید تا اجرا شود. تشکر از همراهیتون.