تعبیر خواب مهمانی
اگر کسی خواب ببیند در اجتماعی به مهمانی رفته، و به خوردن شیرینی مشغول است، درگفتگویی به رفع اختلافات مردم می پردازد. اگر ببیند او را در باغی به مهمانی بردند و در آن باغ میوه بسیار بود، دلیل که در جنگ شهید شود. اگر کسی ببیند که در ضیافتی با شکوه شرکت دارد، تعبیرش این است که دوستان با محبتی دارد که در صدد لطف و ابراز محبت به او هستند.
اگر ببینید کسانی که در آن ضیافت هستند همگی لباس های شاد و رنگی بر تن کرده اند و در ظروف گرانبها غذا می خورند، نشانه این است که در هر راهی که قدم بر می دارید، نیکی و خیر و منفعتی برایتان وجود خواهد داشت و دوستان شما نیز انسان های خوب و با محبتی هستند.
اگر ببینید در ضیافتی حضور دارید که همه در آن به قهقهه مشغول هستند و رقص و پایکوبی می کنند، تعبیرش رسیدن مصیبت به کسی است که آن ضیافت را ترتیب داده است و اگر ببینید که دیگران در آن ضیافت، افرادی نا آشنا هستند و روی میز ها خالی از ظروف زیبا و غذا است، موردی نا خوشایند مانند سوء تفاهم یا نا امیدی، در بیداری پیش خواهد آمد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید مهمانی با چنگ و چغانه و نای و رقص بود، دلیل مصیبت است.
تعبیر خواب مهمان امام صادق (ع)
اگر کسی در خواب ببیند که به مهمانی رفته، به رفع اختلافات مردم می پردازد و اگر خواب ببیند که برای او مهمان آمده، خیر او به دیگران خواهد رسید.
اگر در مهمانی غذای خوبی مانند شیرینی بین مهمانان پخش شود، بین آنان صلح و صفا قرار خواهد گرفت و دوستی و یاری آنان به یکدیگر زیاد خواهد شد و مشکلات آنان حل خواهد شد.
اگر در مهمانی به رقص و پایکوبی مشغول شوند، ناراحتی و مشکلی برای آن جمع پیش خواهد آمد که بهتر است با صدقه دفع بلا شود.
تعبیر خواب مهمان داشتن
اگر خواب ببینید به منزل شما مهمان آشنا آمده و صحبت های آنان مهربانانه و دوستانه است، دوستان زیادی خواهید داشت. اگر مهمانان شما غریبه بودند، و صحبت های آنان مهربانانه بود، در کاری با دیگران به توافق خواهید رسید.
اگر رفتار مهمانان با شما به صورت اغراق آمیزی با خوش و بش و شادمانی همراه بود، دشمنانی دارید که بر علیه شما رفتار سویی در سر می پرورانند.
اگر خواب ببینید در مهمانی، دیگران با شما دعوا کردند، از رفتار و اعمال شما در بیداری تمجید خواهد شد و شما را به نیکویی یاد خواهند کرد.
تعبیر خواب مهمان سرزده
مهمان سر زده به دوست یا خواستگار تعبیر می شود و کاری پیش خواهد آمد که موجب می شود از زندگی و کار روزمره خود، کمی عقب بمانید.
اینکه رفتار مهمان سر زده با بیننده خواب چگونه باشد، در تعبیر خواب بسیار موثر است. اگر مهمان سرزده، مرتب به بوسیدن و فشار دادن شما در آغوش خود پرداخت، از جانب شخصی که انتظار آن را ندارید، با شما رفتاری خواهد شد که باعث آزردگی شما از او شده و سعی خواهید کرد که از او دور شوید.
اگر مهمان سرزده، کاملا آرام و با متانت با شما برخورد کرد، دوستی های جدیدی در زندگی شما برقرار خواهد شد که پایدار و طولانی مدت خواهد بود.
اگر مهمان ناخوانده با شما دعوا کرد و یا با شما به فحاشی و زد و خورد پرداخت، دیگران در بیداری به تعریف و تمجید از شما خواهند پرداخت و به شما لطف و محبت و یاری خواهند رسانید.
تعبیر خواب پذیرایی کردن و غذا دادن به مهمان
اگر به مهمان خود غذا می دهید، بسته به نوع غذایی که می دهید به دیگران خیر و برکت خواهید رساند.
اگر خواب ببینید از مهمانان خود با غذاهای خوب و شیرینی و میوه پذیرایی می کنید، از جانب شما به دیگران محبت و خیر و نیکویی خواهد رسید.
اگر به مهمان خود نان بدهید، روزی پاک و تمیز و برکت به آنان خواهد رسید.
اگر غذای چرب و پر روغنی به آنان بدهید، موجب خواهید شد تا دیگران به ثروت و مال فراوان برسند.
پذیرایی با غذاهای گوارا و نوشیدنی های شیرین نشانه رسیدن خبرهای خوب و شاد کامی و نوشیدنیهای تلخ یا غذاهای شور نشانه خبرهای بد و رسیدن اختلافات با کسانی است که در خواب دیده اید.
تعبیر خواب پذیرایی شدن و غذا خوردن در مهمانی
تعبیر غذا خوردن در مهمانی مانند تعبیر غذا دادن به مهمان است.
اگر غذای چرب تناول کنید به ثروت می رسید.
غذای شیرین خوردن به تعبیر پایداری در دوستی و حل مشکلات است.
نان زیاد نشانه برکت و شربت نوشیدن، نشانه شاد کامی است.
غذاهای شور یا تلخ و نوشیدنیهای بد طعم نشانه اختلافات و بروز ناراحتی بین کسانی است که خواب دیده اید به نزد آنان به مهمانی رفته اید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Elif : سلام و عرض ادب
من ۳۰ ساله هستم. رابطه ما با برادرم و همسرش اصلا خوب نیست و خانمش تمایلی به معاشرت با خانواده همسرش ندارد. برادرم دوستی خانوادگی، قدیمی و مجرد دارد که همسرش دوست دارد با خواهرش ازدواج کند. اما آن آقا تمایل ندارد. قابل ذکر است که آن آقا برای خانواده ما احترام زیادی قائل است.
خواب دیدم که عروسمان برای برادرم مهمانی مفصلی گرفته و ما را دعوت نکرده. من و خواهرم سرزده وارد مهمانی شدیم و همان دوست برادرم ( که دوست خواهرم هم هست) را دیدیم. او دست ما را گرفت و در طول مهمانی بی توجه به برادرم و همسرش با ما راه میرفت و میوه و شیرینی میخورد و از کنار ما تکون نمی خورد.
با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. دوست برادرتان از اینکه نظرش را راجع به حفظ دوستی با شما، به برادرتان بگوید، هیج واهمه و ابایی ندارد و اگر احساس او را نسبت به شما بگویند، به خاطر خوشایند خانم برادرتان از شما بد نمی گوید و یا اظهار نمی کند که با شما دوست نیست. برایتان احترام قائل است و می خواهد دوستتان باقی بماند. تشکر از همراهیتون.
پریماه : ممنون خانم هراتی جان دوسال این اتفاق جاریه وجلوی ارتباط وحتی ازدواج وگرفتن یعنی از این به بعد چیش میخاد سختر بشه ؟
فریبا هراتی
: خوابتان با این وجود بر مبنای گذشته شکل گرفته و نه اینکه اتفاق جدیدی باشد.
پریماه : سلام .امروز صبح خاب دیدم خونه بابا هستیم دیدم پدر ومادرم هی پچ پچ میکنن انگار مهمون میخاد بیاد اما به من چیزی نمی گن تا نفهمم .توی حیاط از قدیم یه خونه انباری بود متعلق به پدر بزرگم که الان خرابش کردیم تو خاب دیدم اون خونه هست جلوی ساختمون گفتم اینو بدید به ساختمون که بعد تا وارد شدم دیدم انگار همین کار روکردن و دو تا تشک سفید پهنه برام سوال شد اما بعد فکر کردم پدر ومادرم اونجا خابیدن یهو دیدم شلوغ داره میشه مهمونا دارن میان مرد وزن پیر وجوون حتی فامیلهای خودمم بودن بهتم زده بود اینا رو کی گفته بیان توی حیاط دم در چراغونی ،یک رژه لامپ سفید کشیده بود گفتم هنوز که کاری نشد انگار برای عقد کنون اومده بودن من از مادرم ناراحت ،گوشی قدیمی در دار داشتم قبلا ،همون دستم بود مردا که داشتن میومدن تو اتاق بود اما بعد هر چی دنبالش میگشتم پیدا نمیشد یه چنتا بود که مال من نبود وبه مادرم شک کرذم که گوشیم و بده انگار برای اینکه من به نامزدم خبر ندم برداشته بود خیلی ناراحت بودم چادر نمازم که عربی دوخته شده بود سرم بود که رفتم تو اتاق رختخوابها رو مرتب کردم بالشتها رو روش گذاشتم باپارچه پوشوندم وچادر سفید نو سرم کردم پایین چادر تکه داشت یعنی پارچه یک دست نبود چن تا تکه که بهم چرخ شده بود اما خیلی زیبا بود وجنس اعلا . تو اتاق جلو همه رفتم کفش طوسی پام بود با جوراب مشکی رو ی فرش که بعد درآوردم . داماد و دیدم اما دقیق نشناختم عینکی بودکاپشن بدون هیچ لباسی تنش بود صورتش پیسی داشت فکر کردم قبلا دیدمش . اما نشناختم وقتی دیدم همه چی رو دارن میبرند ومیدوزند گفتم من شماها رو نمیشناسم مگه میشه حداقل یک ماه زمان میبره شناخت به وجود بیاد که ناراحت شدن وانگار رفتند .تو همین حالات دست چپم توی انگشت قلب انگشتر دیدم البته جدای اون صحنه ها . ممنون
فریبا هراتی
: سلام. پدر و مادر شما می خواهند شما راوادار به انجام کاری کنند که شما دوست ندارید انجامش دهید. شاید برای ازدواج شما کسی را در نظر گرفته اند و می خواهند شما را شوهر دهند. برایتان خواستگار خواهد آمد و ارتباط شما با کسی که دوستش دارید سخت می شود. مادرتان دوست ندارد شما با کسی که دوستش دارید در ارتباط باشید. شما می گویید که قصد ازدواج ندارید چون می دانید که ندیده و نشناخته ازدواج کردن عقلانی نیست و نگران هستید که با کسی ازدواج کنید که وجهه ی بدی دارد. آدم ایراد گیر و نکته سنجی را به شما معرفی می کنند که با دقت شما را بررسی می کند و پولدار است ولی رفتار درستی بلد نیست از خودش ارائه دهد. شما به او نه می گویید چون عشقتان کسی دیگر است و خودتان را متعهد به او می دانید. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام و عرض ادب خدمت خانم هراتی عزیز
خواب دیدم بین چند نفر غریبه هستم ویه دختر بچه کوچیک و خوشگل در جمع ما بود که انگار دختر اون خانواده بود همش کنار من بود وقتی تو اتاق خواب روی تخت دراز کشیدم دیدم لبه پنجره داره بازی می کنه وهرچی گفتم این کارو نکن خطرناکه گوش نداد وافتاد پایین باعجله وترس به طرف کوچه رفتم بعد دیدم تو کوچه ی مادرم اینا هستم ویکی ازدخترای همسایه گریه کنان داره شرح واقعه می کنه انگار که دختربچه شکمش پارچه شده بود وپاشم شکسته بود احساس عذاب وجدان داشتم که ازش خوب مراقبت نکرده بودم بعد دیدم دختره با پدر ومادر شم تو یه محیط باز نشستیم من همش خداروشکر می کردم دختره سالمه بعد دیدم تو یه مجلسی هستم که انگار عروسی برادر شوهرمه وهمه مهمانها که اکثرا شهرستانی و مسن بودن داشتن اماده می شدن که بریم خونه عروس که دیدم خواهر شوهرم با یه ارایش خیلی جیغ و پررنگ امد ویه جوری به من پز می داد بعد دیدم هرچی می گردم مانتوی کرپ مشکی مجلسیم گم شده بود تمام خونه رو گشتم ولی پیداش نکردم بعد دیدم شوهرم مادر شوهرم وخواهر شوهرم در مورد یه در چوبی قدیمی دارن صحبت می کنن انگار چیزایی روی این در قدیمی بود که دزدیده شده بود وشوهرم خیلی خونسرد وبا ارامش به خانوادش نگاه می کرد ومی گفت چطور تو این همه سال این اتفاق نیوفتاده با امدن این ادمای جدید اینا از روی در کنده شدن انگار اون دره و چیزاییکه روش بوده خیلی مهم بوده
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما به ثروتی می رسید که از دیگران مخفی نمی کنید و در معرض دید انظار می گذاریدو ثروتتان را چشم می زنند بنابر این ضرر مالی ای متوجه شما خواهد بود. باید صدقه بدهید تا ضرر مالی نکنید.برادر شوهر شما می خواهد به انجام کاری متعهد شود و کاری را شروع کند که برایش دردسر درست می شود. خواهر شوهر شما عصبانی می شود و احترام شما را نگه نمی دارد. خانواده شوهرتان راجع به اینکه خودشان با بی سیاستی به کسی رو داده اند که حرمتشان را نگه ندارند با هم صحبت خواهند کرد. تشکر از همراهیتون.
Mitra : سلام خواب دیدم که یه جایی هستم که سبز و خوش آب و هواست و روی سقف خونه هاشون سبزه بعد یه دخترو میبینم که مال همون منطقه ست بش میگم که تو مال کجایی اینجا معلومه که شمال نیست(منظورم مازندران بود)ولی شبیهشه بعد با همون دختر میریم یه خونه انگار خونه ی خالمه پر خونه هم مهمانه که تا جایی که دیدم زن بودن انگار مراسم خواستگاری از دختر خاله م بود همینجوری که نشسته بودیم یه دختر بچه بود که نمی دونم خواهرم بود یا خواهر زاده م خوشگل و ملوس بود بعد من به خواهرم چشماشو نشون میدم میگم ببین آبیه خواهرم میگه نه مشکیه ولی من روشنی آبی بودنشو دیدم بعد دوباره انگار بعد از ظهر همون روزه خونه خالم بازم انگار برای یه دختر خاله دیگم خواستگار اومده بعد مامانم میگه بلند شو چیزایی که جلو مهموناست رو جمع کن منم میگم آخه به من چه ولی بعد بلند میشم جمع میکنم جلوی خانما یه کاسه های بزرگ بود که دستاشونو شسته بودن منم پیش خودم غر میزدم که خب با دستمال پاک میکردن دیگه.اون جایی که توش بودیم حالا یا اون دختر گفت یا تو ذهن خودم انگار تالش بود این کلمه تمام مدت خواب تو ذهنم بود
فریبا هراتی
: سلام. شما مثبت اندیش هستید و به موفقیت امیدوارید. احتمال دارد اگر دختر خاله تان مجرد است برایش خواستگار بیاید در غیر اینصورت به او پیشنهاد انجام کاری می شود و دوستی های جدید و انرژی مثبت به زندگی او راه می یابد. از لحاظ مالی شرایط زندگی شما بهتر خواهد شد. شما احساساتی و دلسوز هستیدولی خواهرتان مثل شما نیست و نسبت به مردم تقریبا بی تفاوت است. شما دست به خیر هستید و مشکلات خانواده تان را حل و فصل و رفع و رجوع می کنید. مشکلات از زندگی خاله تان خواهد رفت و انرژی مثبت به زندگی شان راه می یابد. شما هم به موفقیت خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
پیمان : سلام من خواب دیدم که طبقه پایینمون سرزده اومدن میگن که مراسم عقد پسرم خونه شما باشه ولی نه عروس و دوماد رو ندیدم و اومدن بالا و با بچه های شر و شیطونش که من خیلی ناراحت بودم از بچه هاشون که به همه چی دست میزدن تا با یه تفر اونجا شروع کردم به حرف زدن تپل بود و با نمک داشتیم دوست میشدیم با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما به این درک می رسید که می خواهند از شما سو استفاده کنند و پسر همسایه تان برای تعهد به انجام کاری به شما وابسته خواهد شد و احتمالا همسایه شما از شما کمک می گیرد و نیاز به حمایت شما دارد. از شما سوال می کنند تا راه و چاه کار را یاد بگیرند و بعد بتوانند در زندگی شان استفاده کنند. تشکر از همراهیتون.
آرام : خانم هراتی ممنون از تعبیرتون
با تشکر
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. برای همین است که دوستش را احتمالا برای خواستگاری شما می فرستد!! شاید دوست پسر شما فکر می کند با شرایط موجود تنها کسی که می تواند برای شما به عنوان خواستگاری بیاید اوست. احتمال دارد این افکار در ذهن ذوست پسرتان آمده و بعد به دوستش بگوید و از او کمک بخواهد. اما مهمان ناخوانده در هر حال یا خواستگار است یا آدمی طماع که می خواهد از شما سو استفاده کند. و اینها هم که به نظر نمی رسد اهل سو استفاده باشند. شاید هم خدای بزرگ می خواهد این راه را جلوی شما قرار دهد تا او از تنهایی آمدن برای خواستگاری احساس خجالت و شرمندگی نکند!!
آرام : سلام روزتون بخیر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواب شما بستگی به شرایط زندگی دوست پسرتان تعابیر متفاوتی می تواند داشته باشد. اگر خانواده ی دوست پسرتان در جایی که شما زندگی می کنید، زندگی نمی کنند، احتمال قوی او دوستش و خانمش را برای خواستگاری شما معرفی خواهد کرد. شاید او تنهاست و نمی خواهد تنهایی به خواستگاریتان بیاید. اما اگز شرایط زندگی خانواده ی دوست پسرتان معمولی است و او با خانواده اش هم مشکلی ندارد، شما ممکن است احساس کنید که دوست دوست پسرتان و همسرش، آدمهای طماعی هستند و می خواهند از دوستی شما سو استفاده کنند و چیزی را به دست بیاورند که در غیر اینصورت نمی توانستند به دست بیاورند. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خواب دیدم دارم میرم خونمون و کفش بسیار پاشنه بلند مشکی پام بود (درحالت طبیعی کفش پاشنه بلند ندارم) که اول پشتش خوابیده بود بعد درستش کردم بعد که رسیدم خونه دیدم برادرم اومده خونمون و داشت از تو آشپزخونه خوراکی میخورد بهش گفتم چی میخوای؟ گفت انجیر میخوام ولی گفتم انجیر نداریم بعد اومدیم تو اتاق بابام نشسته بود و مامان بزرگم که جلوشون کاسه های خشکبار بود . مامان بزرگم میخواست شیرینی بخوره که به من گفت از تو کاسه بابات بهم گردو بده من گفتم از کاسه های دیگه بردار گفت گردوهای بابات سفید تره منم دیدم راست میگه ولی گردوها دوسه تا بود منم دوتاشو دادم به مادربزرگم سرم و که برگردوندم دیدم یدفعه گردوهای کاسه بابام زیادتر و سفید تر شده بود. بعد مامان بزرگم حاضر شد بره ولی ساک همراش بود گفت میخوام برم شیراز مسافرت و چون سکته کرده من تعجب کردم که چجوری میخواد بره.....
فریبا هراتی
: سلام. شما به ثروت خواهید رسید و از امکانات مالی خوبی برخوردار خواهید بود. اگر مجرد هستید احتمال قوی ازدواج می کنید با کسی که ثروتمند هم هست. برادر شما دنبال رفاه و راحتی است ولی ممکن است به دردسری هم بیافتد و شما نمی خواهید او به رفاهی برسد که برایش دردسر ساز شود. مادر بزرگتان هم روحش شاد، او می خواهد که پدرتان برای او خیرات بدهد و به فقرا صدقه بدهد و ثوابش را به مادرش تقدیم کند. پدرتان و شما نباید نگران این باشید که از ثروتتان کم شود چون دعای خیر مادر بزرگتان پشت شماست و با صدقه دادن و تقدیم ثوابش به روح او، پدر شما بسیار ثروتمند تر از قبل خواهد شد. مادربزرگتان هم روحش به بهشت رفته و در آرامش خواهد بود بدون اینکه هیچ ناراحتی و مشکلی همراهش باشد. تشکر از همراهیتون.
Yas : سلام وقتتون بخیر عزیزم
بنده خواب دیدم ابتدا یه جایی رفتم سفره پهن بود فکر میکنم سفره حضرت رقیه بود چون نون و پنیر و سبزی بود یکم نشستیم و بلند شدیم با همسرم وارد یه باغی شدیم که روی میزهاش انگور و سیب بود و شیرینی .یه عالم خانم چادری محجبه که چادرهای گرون قیمت سرشون بود و یسری آقای مذهبی و شیک پوش نشسته بودند که ما نمیشناختیمشون و یه آقای جوون و خیلی زیبا با چهره ای نورانی اومد سمتمون و به شوهر من گفت فلانی تو پس کجایی این همه مهمون دعوت کردی خودت دیر میای .و همسرم شروع کرد به خوش و بش باهاش انگار که میشناختش ولی تو واقعیت من همچین کسی رو ندیدم .لازم به ذکر است سر سفره حضرت رقیه من دوستمو دیدم که به تازگی بچش رو از دست داده تو واقعیت .ممنون میشم تعبیر خوابمو بگید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و همسرتان باید برای رسیدن به حاجاتتان متوسل به حضرت رقیه شوید و قبل از اینکه حاجتتان را بگیرید، باید سفره ایشان را بیاندازید و نذرتان را ادا کنید و دعای توسل را بخوانید. و خواهید دید که حاجتتان را خیلی زود می گیریدو از لحاظ مالی و زندگی دنیا و آخرت غنی و قوی خواهید شد. دوست شما که فرزندش را از دست داده هم باید در سفره حضرت رقیه حاضر شود و برای او هم دعا کنید تا انشالله حاجت روا شود. تشکر از همراهیتون.