تعبیر خواب مهمانی
اگر کسی خواب ببیند در اجتماعی به مهمانی رفته، و به خوردن شیرینی مشغول است، درگفتگویی به رفع اختلافات مردم می پردازد. اگر ببیند او را در باغی به مهمانی بردند و در آن باغ میوه بسیار بود، دلیل که در جنگ شهید شود. اگر کسی ببیند که در ضیافتی با شکوه شرکت دارد، تعبیرش این است که دوستان با محبتی دارد که در صدد لطف و ابراز محبت به او هستند.
اگر ببینید کسانی که در آن ضیافت هستند همگی لباس های شاد و رنگی بر تن کرده اند و در ظروف گرانبها غذا می خورند، نشانه این است که در هر راهی که قدم بر می دارید، نیکی و خیر و منفعتی برایتان وجود خواهد داشت و دوستان شما نیز انسان های خوب و با محبتی هستند.
اگر ببینید در ضیافتی حضور دارید که همه در آن به قهقهه مشغول هستند و رقص و پایکوبی می کنند، تعبیرش رسیدن مصیبت به کسی است که آن ضیافت را ترتیب داده است و اگر ببینید که دیگران در آن ضیافت، افرادی نا آشنا هستند و روی میز ها خالی از ظروف زیبا و غذا است، موردی نا خوشایند مانند سوء تفاهم یا نا امیدی، در بیداری پیش خواهد آمد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید مهمانی با چنگ و چغانه و نای و رقص بود، دلیل مصیبت است.
تعبیر خواب مهمان امام صادق (ع)
اگر کسی در خواب ببیند که به مهمانی رفته، به رفع اختلافات مردم می پردازد و اگر خواب ببیند که برای او مهمان آمده، خیر او به دیگران خواهد رسید.
اگر در مهمانی غذای خوبی مانند شیرینی بین مهمانان پخش شود، بین آنان صلح و صفا قرار خواهد گرفت و دوستی و یاری آنان به یکدیگر زیاد خواهد شد و مشکلات آنان حل خواهد شد.
اگر در مهمانی به رقص و پایکوبی مشغول شوند، ناراحتی و مشکلی برای آن جمع پیش خواهد آمد که بهتر است با صدقه دفع بلا شود.
تعبیر خواب مهمان داشتن
اگر خواب ببینید به منزل شما مهمان آشنا آمده و صحبت های آنان مهربانانه و دوستانه است، دوستان زیادی خواهید داشت. اگر مهمانان شما غریبه بودند، و صحبت های آنان مهربانانه بود، در کاری با دیگران به توافق خواهید رسید.
اگر رفتار مهمانان با شما به صورت اغراق آمیزی با خوش و بش و شادمانی همراه بود، دشمنانی دارید که بر علیه شما رفتار سویی در سر می پرورانند.
اگر خواب ببینید در مهمانی، دیگران با شما دعوا کردند، از رفتار و اعمال شما در بیداری تمجید خواهد شد و شما را به نیکویی یاد خواهند کرد.
تعبیر خواب مهمان سرزده
مهمان سر زده به دوست یا خواستگار تعبیر می شود و کاری پیش خواهد آمد که موجب می شود از زندگی و کار روزمره خود، کمی عقب بمانید.
اینکه رفتار مهمان سر زده با بیننده خواب چگونه باشد، در تعبیر خواب بسیار موثر است. اگر مهمان سرزده، مرتب به بوسیدن و فشار دادن شما در آغوش خود پرداخت، از جانب شخصی که انتظار آن را ندارید، با شما رفتاری خواهد شد که باعث آزردگی شما از او شده و سعی خواهید کرد که از او دور شوید.
اگر مهمان سرزده، کاملا آرام و با متانت با شما برخورد کرد، دوستی های جدیدی در زندگی شما برقرار خواهد شد که پایدار و طولانی مدت خواهد بود.
اگر مهمان ناخوانده با شما دعوا کرد و یا با شما به فحاشی و زد و خورد پرداخت، دیگران در بیداری به تعریف و تمجید از شما خواهند پرداخت و به شما لطف و محبت و یاری خواهند رسانید.
تعبیر خواب پذیرایی کردن و غذا دادن به مهمان
اگر به مهمان خود غذا می دهید، بسته به نوع غذایی که می دهید به دیگران خیر و برکت خواهید رساند.
اگر خواب ببینید از مهمانان خود با غذاهای خوب و شیرینی و میوه پذیرایی می کنید، از جانب شما به دیگران محبت و خیر و نیکویی خواهد رسید.
اگر به مهمان خود نان بدهید، روزی پاک و تمیز و برکت به آنان خواهد رسید.
اگر غذای چرب و پر روغنی به آنان بدهید، موجب خواهید شد تا دیگران به ثروت و مال فراوان برسند.
پذیرایی با غذاهای گوارا و نوشیدنی های شیرین نشانه رسیدن خبرهای خوب و شاد کامی و نوشیدنیهای تلخ یا غذاهای شور نشانه خبرهای بد و رسیدن اختلافات با کسانی است که در خواب دیده اید.
تعبیر خواب پذیرایی شدن و غذا خوردن در مهمانی
تعبیر غذا خوردن در مهمانی مانند تعبیر غذا دادن به مهمان است.
اگر غذای چرب تناول کنید به ثروت می رسید.
غذای شیرین خوردن به تعبیر پایداری در دوستی و حل مشکلات است.
نان زیاد نشانه برکت و شربت نوشیدن، نشانه شاد کامی است.
غذاهای شور یا تلخ و نوشیدنیهای بد طعم نشانه اختلافات و بروز ناراحتی بین کسانی است که خواب دیده اید به نزد آنان به مهمانی رفته اید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Elif : خانم هراتی عزیز
در مورد خواب قبلی اگر این آقا من را در حستون صحبت در آغوش میگرفت چه تعبیری دارد؟
با تشکر فراوان
فریبا هراتی
: دوست عزیز در آغوش کشیدن جمایت است و پشتیبانی مگر اینکه او در واقعیت عاشق شما باشد و شما به همچنین و در اینصورت، بوسه و آغوش دوری و جدایی است.
Elif : سلام خانم هراتی عزیز
آقایی از دوستان قدیمی خواهر و برادرم هست که سالی یکی دو بار که خواهرم ایران هست هم رو میبینیم . ما با برادرم و همسرش مشکل پیدا کردیم. گویا برادرم طبق گفته خودش چند ماه قبل پیش این آقا راجع به من و مادرم بدگویی کرده اما این آقا پس از آن رابطه ش را با ما و به خصوص با من حفظ کرده.
خواب دیدم که این آقا به عنوان مهمان آمده خانه ما، خواهرم و فرزندانش هم هستند که بیشتر شبیه دورهمی بود. چند نفر دیگر هم بودند و دور میز نشسته بودیم و صمیمانه گپ میزنیم و میوه و شیرینی میخوردیم و برادرم هم حضور نداشت و این آقا از مسائل کاری و مشکلاتش میگفت خیلی صمیمانه و راحت.
تعبیرش چیست؟
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تعبیرش این است که او شما را به خاطر صحبت برادرتان قضاوت نمی کند بلکه شما را به خاطر شخصیت خانوادگی تان قضاوت می کند و دوستی اش با شما محفوظ خواهد ماند. تشکر از همراهیتون.
هما : سلام خانوم هراتي عزيزم❤️
خواب ديدم مادرم هول اومده توي اتاقم و گفت پاشو كلي مهمون سرزده اومده برات، رفتم ديدم داخل خونه نزديك به ٤٠ تا دختر جوون نشستن زيبا و آراسته از لحاظ صورت و مو، لباس ها همه مجلسي يا مشكي يا سبز خيلي خوشرنگ همراه با زيور الات و طلا. منم خيلي هول شدم هيچكدوم نميشناختم جز يه نفر كه ميگفت من مشتري ات هستم دوستتم.به بقيه گفتم خودتون معرفي كنيد.همه خيلي خوشحال و شاد بودن و با من گرم صحبت ميكردن،منم ميدونستم خونه وسايل پذيرايي براي اين تعداد نيست گفتم الان نزديك اذون براي افطار نميتونيد بمونيد لطفا بريد همه دلخور شدن، مامانمم يه جورايي خجالت كشيد از اينكه خونه چيزي نيست خودمم ناراحت شدم.بعد گفتم نه شوخي كردم بمونيد براي افطار، ولي توي دلم ميگفتم هزينه اش خيلي بالا ميشه اونم هول هولكي.ولي مهمون ها بلند شدن و شروع كردن به رفتن ولي همه خوشحال بودن.
فریبا هراتی
: سلام. دنیا به شما رو می آورد و ثروتمند می شوید منوط به اینکه صدقه زیاد بدهید و ار فقر نترسید!! اگر بگویید که من چیز زیادی ندارم که بخواهم صدقه دهم، ثروت از دستتان خواهد پرید!! همین الان صدقه کنار بگذارید و در این کار خست هم نکنید. 40 بیانگر این است که دور دور شماست و اوضاع به نفع شماست. دوره ی تذهیب، مهیا شدن و رشد رسیده است. احتمال دارد حتی برای شما خواستگار هم بیاید. تشکر از همراهیتون
شهربانو مستعلی : khatere banoo و عادت درد سنگینیست وقتی اوج میگیرد...:
سلام خدمت خانوم هراتی خسته نباشید من یک خواب عجیبی در مورد خودم دیدم خیلی عجیب بود خودم تو بیداری یکم حال نامساعدی دارم بخاطر سنگینی بارداریم دیشب هم حالم یکم بد شد رفتم بیمارستان توخوابم دیدم تو یه خونه نشستیم قراره باچند نفر سر سفره غذا بخوریم خودم با پدرم و پسر عمم که تازه از خارج اومده بود بعد مارفتیم یه جای بالا غذابخوریم سر یه سفره غذای مجللی هم بود غذا خوردیم بعد همسرم بما پیوست من هم چادر سرم بود جلوی پسر عمم ایشون مجرد هستن و چند ساله خارج از کشور زندگی میکنه جدیدا همسرم یکم دستش خالی شده و توخواب داش به پسرعمم پیشنهاد کار میداد و پسر عمم داش بهش شماره کارت میداد ولی من زیاد خوشحال نبودم و یکم دلشوره داشتم نمیدونم واسه چی و تو یه ماشین شوهرم داش بهش پیشنهاد کار میداد اون پشت فرمون بود و پسر عمم پشت نشسته بود و من کنار شوهرم بودم یکم گذشت ومن پیاده شدم و رفتم عقب ماشین نشستم و پسر عمم رفت پشت فرمون نشست و شوهرم کنارش نشست ومنکه عقب نشسته بودم بازم دلم شور میزد شوهرم فهمید من نگرانم دستشو آورد عقب و روی پام گذاشت منم چادر پوشیده بودم ولی شلوار نداشتم ودست شوهرم مستقیم روی پام اومد و پامو فشار داد که بمن آرامش بده که نگران نباشم چون داشتیم سمت بیمارستان میرفتم برای زایمان ولی من بیرون بیمارستان بودم ولی صدای پرستار به گوشم میرسید که میگفت مریضمون ۳۲ هفته هست ولی بخاطر شرایطش باید بچشو بدنیا بیاره منم هم خوشحال بودم هم نگران پرستارم داش با تلفن صحبت میکرد و این حرفا رو میزد وشوهرم بیرون منتظر بود که پرستار چی میگه با تشکر از تعبیرتون ممنون..
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. قسمتی از خوابتان که راجع به رستوران است، شما و همسرتان احساس می کنید که تصمیماتی باید بگیرید و تحت فشار هستید و نیاز به حمایت روحی و پشتیبانی دارید. احتمال دارد همسر شما با پسر عمه تان صحبت کند و قرار شود که با هم کاری را شروع کنند که کنترل و هدایت آن دست پسر عمه تان باشد و همسر شما در انجام این کار به او کمک کند. در اینصورت شما فقط از همسرتان پیروی خواهید کرد و او هم مراقب است که شرایط به نفع شما تمام شود و آرامش داشته باشید. شما از غم فارغ خواهید شد و مشکلاتتان حل می شود. بخشی از خوابتان هم بازتاب افکارتان در بیداری است و باطل است. تشکر از همراهیتون.
لادن : سلام خانم هراتی عزیزم،وقتتون به خیر و خوشی
(ما یه همسایه ای داریم که تازه باهاشون آشنا شدیم البته درحد سلام و علیک این خانم دوتا پسر داره که خانمه گفت میخوام امسال براشون زن بگیرم من و مادرم عکساشونو فقط دیدیم،چند شب پیش با مادرم درباره اونا حرف زدیم و شبش خواب دیدم،نمیدونم تعبیر داره یا بخاطر فکر کردن بوده)
خواب دیدم اون خانم و دوتا پسراش اومدن خونمون(یچی بین خونه الانمون و خونه قبلیمون بود)نمیدونم سرزده اومده بودن یا از قبل خبرداشتیم...میخواست من و پسر کوچیکشو باهم آشنا کنه،پسر بزرگشون شبیه عکسش بود ولی کوچیکه شبیه عکسش نبود وپیراهن مردونه ابی روشن پوشیده بود(رنگ موردعلاقم)تو دلم گفتم چهره و تیپش باب سلیقمه و دوس داشتم...من تو آشپزخونه بودم و پسر کوچیکه داشت نگام میکرد و من حس کردم ازم خوشش اومده و منم حس خوبی داشتم،بعد رفتم پیششون نشستم لباس خونه تنم بود و جورابم پام نبود ولی راحت بودم و معذب نبودم،بعد تصمیم گرفتم برم لباسامو عوض کنم که بیدار شدم.
من در بیداری خواستگاری دارم که زیاد تمایلی بهش ندارم.
سپاس از زحمات شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواب شما بازتاب صحبت های مادر او و حرفهای مادر خودتان و شماست و نمی تواند تعبیر درستی داشته باشد. احتمال اینکه او هم از شما صحبت کرده باشد هست ولی چیزی نیست که بشود تعبیرش خواند فقط فکر هایی است که رد و بدل شده. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم تو یه مجلس مهمانی هستم که خانواده خواهر شوهرم هم بودن مجلس خیلی خودمونی بود دخترم هم تو اون جمع بود اول احساس کردم یه پچ پچهایی داره میشه انگار دختر کوچیکه خواهر شوهرم امده بود ولی نمیومد من و ببینه بعد دیدم تو یک اتاق دیگه تعدادی نشستن که دیدم دختر خواهر شوهرم اونجاست بغلش کردم وبوسش کردم ولی دیدم قدش خیلی بلند شده بود وخیلی هیکلی شده بود وقتی کنار دختر من بود تقریبا دوبرابر بود بعد دیدم اون یکی دختر خواهر شوهرم از لباسی که تنم بود خوشش امد بود وهی می گفت منم از این لباس دارم ولی رنگش و دوست گدارم انگار لباس مشکی بود خلاصه لباس و در اوردم وبهش گفتم یه پارچه بده بچیچم دورم تا برم لباسم و بپوشم بعد یه زن و مرد از حیاط داشتن میومدن تو اتاق که بهشون گفتیم نیان تا من چیزی دور خودم بپیچم بعد از کمد رختخواب یه ملافه برداشتم املافه رادور خودم پیچیدم تا برم لباس بپوشم ومجبور بودم از بین تعدادی رد شم وبه دختر خواهر شوهرم می گفتم حواست باشه تنم معلوم نشه ولی فضای خوشحالی وشادی حاکم بود
فریبا هراتی
: سلام. خبرهای خوش در راه است و دختر خواهر شوهرتان به موفقیت هایی خواهد رسید که اعتبار و مقام و ارزشش بالا خواهد رفت. دختر دوم خواهر شوهرتان از رفتار شما و شخصیت شما خیلی تعریف می کند و می خواهد که مثل شما باشد و یا رفتار شما را می پسندد و شما هم به او نصایحی می دهید و با او خیلی صریح و پوست کنده و با صداقت نظارتتان را مطرح می کنید. انشالله گشایش کار یافته و به ثروت می رسید. تشکر از همراهیتون.
مینا : باسلام وعرض ادب
دیروز بعدظهر خواب دیدم نمی دونم تعبیر داره یا نه خواب دیدم تو یه مهمانی تو یه سالن یه خونه قدیمی ولی تقریبا مجلل بودیم که انگار پدر پدر شوهرم میزبان بود که البته من اصلا ندیدمشون یه پیر مری ریزه میزه ولی با حال به قول قدیمیا عشقی کنار میز ناهار خوریه بزرگی نشسته بود وبه من اشاره کرد که از تو دستمال رو میز یه چیزی رو در بیارم وقتی دستمال و باز کردم دیدم یه ظرف کریستال انتیک سورمه ایی بود وقتی امدم بردارمش دیدم ۶تا گیلاس کوچیک مشروب خوری بود بعد پیرمرد به من گفت بیار تا پرشون کنممنم دوتاشو اوردم بعد به شیشه کوچک که مثل شیشه ادکلن بود با قطره چکون دو یا سه قطره تو هر کدوم از گیلاسا مشروب ریخت البته وقتی داشت مشروب می ریخت دوتا گیلاسی که اورده بودم رنگ شیشه معمولی بود ودیگه سورمه ایی نبود بعد دیدم صدای موزیک امد دیدم یه سنتور کنار مبل بودکه کسی پشتش نبود ویه پسر جوون هیکلی هم اونجا بود که معلوم نبود کیهانگار داشت ارگ می زد بعد دیدم پسرو دخترم با اهنگ بابا کرم دارن به یه شکل خیلی هماهنگ وبا خوشحالی باهم می رقصن از اینکه انقدر کنار هم خوشحال بودن خیلی خوشحال بودم البته پسرم یه کلاه شابگاه با یه دستمال گردن داشت ولی لباس تو خونه تنش بود یه تی شرت سفید با شلوارک پاش بود ودخترم هم لبای تو خونه راحتی تنش بود واون پیرمرد انگار مجلس گردونی می کرد همین که خواستم با گوشیم ازشون فیلم بگیرم بیدار شدم البته پسرم من اصلا اهل رقص واینا نیست تا حالا هم ندیدمکه جایی برقصه کلا خجالتیه
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. صفاو صمیمیت و اصالت خانوادگی پدر بزرگ فرزندانتان در خون و رگهای آنان چاریست و اثرات مطلوب افکار و دست و دلبازی و صداقت و خوش اخلاقی ذاتی خانوادگی شما، روی زندگی امروز شما تاثیر مثبتی گذاشته و باعث شده تا در زندگی تان هارمونی و هماهنگی و نشاط به وجود بیاید. تشکر از همراهیتون.
سجا : سلام خانوم هراتی عزیز خواب دیدم انگار پدرم از مکه اومده و خونمون پراز مهمونه که اومدن پدرمو ببینن بعد دیدم عشق قبلیم با مادرش و خواهرشم اومدن بالا تو پذیرایی نشستن وقتی دیدمشون خیلی تعجب کردم باخودم گفتم اینا اینجا چیکار میکنن من اصلا نرفتم باهاشون حرف بزنم فقط نگاشون کردم که اومدن خونمون بعد به ساعت نگاه کردم دیدم ساعت یک ونیم هست به دوست گفتم ساعت کاریمون شروع شده پاشو بریم(من قبلا جایی کارمیکردم که ساعت کاریش یک ونیم بود ) دیگه دوستمم گفت باشه بریم بعد رفتم یه کوله پشتی اوردم کلی کتابای درسی توش گذاشتم انگار میخواستم برم مدرسه بعد عشق قبلیم وقتی دید من میخوام برم اوناهم با مادرشو خواهرش پاشدن رفتن دم در که منم باز نرفتم خدافظی کنم سرم به کارم بود ولی خب حواسم بهشون بود بعد من عادت دارم وقتی میرم بیرون حتما در اتاقمو قفل کنم تو خوابمم هرکاری کردم که دراتاقمو قفل کنم نمیشد به مادربزرگم میگفتم این چرا قفل نمیکنه که از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما کار خیری انجام می دهد که برای او ثواب زیارت خانه ی خدا را می نویسند و ارتباطات شما با مردم خیلی قویتر و بهتر خواهد شد. عشق قبلی شما و مادرش هم آوازه ی درستکاری شما را می شنوند و از اینکه شما را رها کرده و رفته پشیمان است. شما درسهای زیادی از زندگی گرفته اید و تجارب زیادی کسب کرده اید. تغییر و تحولی در زندگی شما به وجود می آید و موانعی سرراه شماست که شما نمی دانید با تناقضاتی که با آن مواجه می شوید جطور کنار بیایید و از آدمهایی که سطحی هستند و فکر و احساسشان را به کار نمی برند خوشتان نمی آید. اما هنوز ته دلتان کمی او را دوست دارید و نمی دانید که اگر مجددا به شما پیشنهاد بدهد چه کار کنید. چیزی که مسلم است این است که نمی توانید نسبت به او بی تفاوت باشید و در دلتان را به روی او کاملا ببندید. تشکر از همراهیتون.
sogand : سلام خانم هراتی روزتان به خیر این خواب خانمی دیده که تعریف می کنم انگار مهمان داشتم من برنج پخته بودم ولی نوع برنج محلی نبود مهمانه متوجه نشدند خانمی که ان هم مهمان بود می خواست غذا ببرد برای اقایی که من از اتاق می دیدم کنار سفره نشسته بعد بشقاب غذای ان اقا پلوی زعفرانی بود وپر بود دوباره ان خانم امد داخل اتاق که من ان جا بودم که اینه ببرد چند تا اینه دیواری مثل اینه روشویی به دیوار اتاق بود که ان خانم گفت ان اقا گفته که اینه باید بلند باشد یا یک همچین چیزی ووقتیدادم شبیه شمع کلفت واستوانه حدود بیست سانتی بود بعد شد وشبیه شیشه اب لیمو شد وداخل سینی دادم ببرد ان خانم می خواست به ان اقا بفهماند که من دادهام ومن هم دلخور بودم وداشتم ظرف می شستم وهمسر ان اقا وخواهرش انجا بودند وهمسرش منتظر بود که به او بدهم ظرف ها را بشورد ولی من با ارامش کامل وبدون توجه به او ظرف می شستم دکا
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید که به موفقیت، کامیابی، شانس، باروری و دوستی های گرم برسید و به شادی و آرامش دست یابید. خانم مهمان شما هم مسئولیت های جدیدی را به عده می گیرد که لذت زیادی برای او به همراه خواهد آورد. او می خواهد که گشایش کار داشته باشد. ( ننوشته اید که خانمی که برنج زعفرانی می پخته و یا آن آقا را می شناسید یا خیر). این خانم می خواهد بگوید که کسی را دوست دارد و برای او دوست خوبی حساب می شود ( اگر آن آقا را می شناسید منظور آن آقاست- در غیر اینصورت خانم می خواهد بگوید که او خیلی دوست خوبی است). او می خواهد خودش را قوی نشان دهد. دیدن یک بطری خالی، بیانگر این است که او حسابی تلاش می کند و (رس خودش را می کشد). شما ممکن است حس کنید از درون خالی هستید و احساستان را بیان نمی کنید. شما می خواهید برای آینده برنامه ریزی کنید و به پیش بروید و نمی خواهید که همسر او نقشی در این رابطه داشته باشد. مبادا نقشه بکشید که زندگی مردم را خراب کنید- خدا می بیند. تشکر از همراهیتون.
xanum : سلام خانوم هراتی عزیز خواب دیدم تو خونه خالم مهمونیه رفته بودیم خونش که اصلا یادم نمیاد اون قسمت خوابم ولی بعدش خونه ما مهمونی بود خالم با شوهرش و چندتا آدم غریبه با استاد دانشگاهیم که خیلی وقته ندیدمشون قرار بود بیان به استادم سلام دادم اصلا محل نذاشت چون تو واقعیتم یه همچین شخصیتی داره خودشو زیاد میگیره اما شوهر خالم که اومد یه دماسنج با خودش اورده بود سر سفره بهم داد خالم میگفت دماسنج چرا میدی اونم گفت به همه دادم به اینم بدم منم دماسنجو گرفتم و با خودم به کاربردای دماسنج فکر میکردم که بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. روابط دوستانه شما با فامیل و استادتان برقرار خواهد بود ولی نشان دادن دماسنج به شما هشداری است که شما باید مراقب باشید که خیلی با حرارت و احساسی با کسی برخورد نکنید و حد و اندازه تان را نگه دارید. شما از نظر احساسی گرم و داغ هستید و اگر خیلی گرم یا خیلی سرد برخورد کنید هر دو بد است و طرف مقابلتان یا خودش را پیش شما کم حس می کند و یا خودش را برایتان می گیرد. تشکر از همراهیتون.