کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب مهمانی

اگر کسی خواب ببیند در اجتماعی به مهمانی رفته، و به خوردن شیرینی مشغول است، درگفتگویی به رفع اختلافات مردم می پردازد. اگر ببیند او را در باغی به مهمانی بردند و در آن باغ میوه بسیار بود، دلیل که در جنگ شهید شود. اگر کسی ببیند که در ضیافتی با شکوه شرکت دارد، تعبیرش این است که دوستان با محبتی دارد که در صدد لطف و ابراز محبت به او هستند.

اگر ببینید کسانی که در آن ضیافت هستند همگی لباس های شاد و رنگی بر تن کرده اند و در ظروف گرانبها غذا می خورند، نشانه این است که در هر راهی که قدم بر می دارید، نیکی و خیر و منفعتی برایتان وجود خواهد داشت و دوستان شما نیز انسان های خوب و با محبتی هستند.

اگر ببینید در ضیافتی حضور دارید که همه در آن به قهقهه مشغول هستند و رقص و پایکوبی می کنند، تعبیرش رسیدن مصیبت به کسی است که آن ضیافت را ترتیب داده است و اگر ببینید که دیگران در آن ضیافت، افرادی نا آشنا هستند و روی میز ها خالی از ظروف زیبا و غذا است، موردی نا خوشایند مانند سوء تفاهم یا نا امیدی، در بیداری پیش خواهد آمد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید مهمانی با چنگ و چغانه و نای و رقص بود، دلیل مصیبت است.

تعبیر خواب مهمان امام صادق (ع)

اگر کسی در خواب ببیند که به مهمانی رفته، به رفع اختلافات مردم می پردازد و اگر خواب ببیند که برای او مهمان آمده، خیر او به دیگران خواهد رسید.
اگر در مهمانی غذای خوبی مانند شیرینی بین مهمانان پخش شود، بین آنان صلح و صفا قرار خواهد گرفت و دوستی و یاری آنان به یکدیگر زیاد خواهد شد و مشکلات آنان حل خواهد شد.

اگر در مهمانی به رقص و پایکوبی مشغول شوند، ناراحتی و مشکلی برای آن جمع پیش خواهد آمد که بهتر است با صدقه دفع بلا شود.

تعبیر خواب مهمان داشتن

اگر خواب ببینید به منزل شما مهمان آشنا آمده و صحبت های آنان مهربانانه و دوستانه است، دوستان زیادی خواهید داشت. اگر مهمانان شما غریبه بودند، و صحبت های آنان مهربانانه بود، در کاری با دیگران به توافق خواهید رسید.

اگر رفتار مهمانان با شما به صورت اغراق آمیزی با خوش و بش و شادمانی همراه بود، دشمنانی دارید که بر علیه شما رفتار سویی در سر می پرورانند.
اگر خواب ببینید در مهمانی، دیگران با شما دعوا کردند، از رفتار و اعمال شما در بیداری تمجید خواهد شد و شما را به نیکویی یاد خواهند کرد.

تعبیر خواب مهمان سرزده

مهمان سر زده به دوست یا خواستگار تعبیر می شود و کاری پیش خواهد آمد که موجب می شود از زندگی و کار روزمره خود، کمی عقب بمانید.

اینکه رفتار مهمان سر زده با بیننده خواب چگونه باشد، در تعبیر خواب بسیار موثر است. اگر مهمان سرزده، مرتب به بوسیدن و فشار دادن شما در آغوش خود پرداخت، از جانب شخصی که انتظار آن را ندارید، با شما رفتاری خواهد شد که باعث آزردگی شما از او شده و سعی خواهید کرد که از او دور شوید.

اگر مهمان سرزده، کاملا آرام و با متانت با شما برخورد کرد، دوستی های جدیدی در زندگی شما برقرار خواهد شد که پایدار و طولانی مدت خواهد بود.
اگر مهمان ناخوانده با شما دعوا کرد و یا با شما به فحاشی و زد و خورد پرداخت، دیگران در بیداری به تعریف و تمجید از شما خواهند پرداخت و به شما لطف و محبت و یاری خواهند رسانید.

تعبیر خواب پذیرایی کردن و غذا دادن به مهمان

اگر به مهمان خود غذا می دهید، بسته به نوع غذایی که می دهید به دیگران خیر و برکت خواهید رساند.

اگر خواب ببینید از مهمانان خود با غذاهای خوب و شیرینی و میوه پذیرایی می کنید، از جانب شما به دیگران محبت و خیر و نیکویی خواهد رسید.
اگر به مهمان خود نان بدهید، روزی پاک و تمیز و برکت به آنان خواهد رسید.
اگر غذای چرب و پر روغنی به آنان بدهید، موجب خواهید شد تا دیگران به ثروت و مال فراوان برسند.
پذیرایی با غذاهای گوارا و نوشیدنی های شیرین نشانه رسیدن خبرهای خوب و شاد کامی و نوشیدنیهای تلخ یا غذاهای شور نشانه خبرهای بد و رسیدن اختلافات با کسانی است که در خواب دیده اید.

تعبیر خواب پذیرایی شدن و غذا خوردن در مهمانی

تعبیر غذا خوردن در مهمانی مانند تعبیر غذا دادن به مهمان است.
اگر غذای چرب تناول کنید به ثروت می رسید. غذای شیرین خوردن به تعبیر پایداری در دوستی و حل مشکلات است. نان زیاد نشانه برکت و شربت نوشیدن، نشانه شاد کامی است. غذاهای شور یا تلخ و نوشیدنیهای بد طعم نشانه اختلافات و بروز ناراحتی بین کسانی است که خواب دیده اید به نزد آنان به مهمانی رفته اید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

830 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

فاطمه

فاطمه : سلام وقتتون به خير
من خواب ديدم تو يك مهماني (زنانه)هستم ،انگار مهموني خداحافظي خواهرهام بود ميخواستن از ايران برن،من نشسته بودم و ناراحت بودم كه خواهرهام ميخوان برن از ايران،....تو مهماني ٢تا دختر بچه بودند داشتن همينطور بازي ميكردن،و يه ظرف بزرگ ميوه روي ميز بود و بچه ها ظرف ميوه رو انداختن و ميوه ها ريخت،من به يكي از بچه با ناراحتي نگاه كردم كه چرا اينكارو كردن،بعد تو ظرف ميوه ها ٢تا خوشه انگور يه سبز و يه سياه بود كه توجه كن رو جلب كردند و به اونا نگاه ميكردم،....بعد رفتم تو يه اتاق كه يه حمام دستشويي خيلي بزرگي داشت و توي اون خواهر هام داشتن حاضر ميشدن،من رفتم تو كه ديدم يكي از خواهر هام داره ارايش ميكنه و خيلي خوشگل شده بود ولي ارايشش هنوز كامل نبود بهش گفتم تو از الان چرا داري ارايشميكني كجا ميخوا بري؟نميدونم گفت كجا،كه من تو خواب بهش گفتم باش ارواح عمه ات راست ميگي،تو خواب كه اين حرف رو زدم يهو ياد عمم افتادم و گفتم عمه مرده،چرا من اينطوري گفتم الان ناراحت ميشه روحش،...بعد كه تو اتاق نشسته بودم يكي از دوستانم كه يه دختر بچه داره اومد پيش من نشست،اون هم خيلي ارايش كرده بود،باهاش حرف زدم و گفتم خوش به حالت ازدواج كردي و بچه ات رو هم داري،بعد كه اون پاشد رفت بچه اش كه موهاي خيلي بوري داشت اومد تو بغل من نشست و هي با من بازي ميكرد و يه كيك تولد هم يكي ديگه از بچه ها اورد و سه تايي باهم داشتيم بازي ميكرديم و به اون كيك دست ميزدم،بعد من از پيش بچه ها بلند شدم و خيلي ناراحت بودم و با خودم گفتم همه ي خواهرام دارن ميرن و فقط من موندم،كاش من هم ميرفتم اينجا خيلي تنها ميشم اگر يهو يه اتفاقي براي مامانم يا بابام بيافته من ديگه به كي زنگ بزنم بياد....ممنون از وقتي كه ميگذاريد.

پاسخ
لینک۲۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۱:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خواهران شما فکرشان ناراحت است و می خواهند شرایط زندگی شان را عوض کنند ولی به صورتی بچه گانه و بدون شناختی دقیق از شرایط شان تصمیماتی برای آینده شان می گیرند که زندگی آنان را با هرج و مرج مواجه خواهد کرد. شما به مسائل مالی و داشتن زندگی مرفه فکر می کنید. شما می خواهید با خواهرانتان صحبت و درددل کنید. یکی از آنان خیلی ناراحت است و با حالتی سیاستمدارانه رفتار می کند و نمی خواهد که کسی بفهمد چه در سر اوست ولی شما احساس او را می فهمید. شما نمی توانید خواهرتان را متقاعد کنید که نظرش را عوض کند و فکر می کنید که کاش شما هم مانند دوستتان ازدواج کرده بودید و زندگی خودتان را داشتید و زندگی تان را می توانستید متحول کنید و شروع تازه ای داشته باشید. شما احساس می کنید که خواهرانتان نمی توانند شما را درک کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۲۰:۴۳
ایلیار

ایلیار : للبته اینم اضافه کنم که دو روز قبل سالگرد پسرم بود

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۵:۵۳
Maryam

Maryam : سلام بانو .من خواب دیدم با مادر وبرادرم رفتیم خونه شوهرم که انگار اشتی کنیم . قرار بود بابا و خواهرام بعدا بیان .مادرم رانندگی میکرد .اومدیم پیاده شیم داداشم گفت پشتت لکه خونه.انگار پریودبودم و لکه های بزرگ خون پس داده بودم .اتفاقا مانتو سفید عقدم رو هم پوشیده بودم .مادرم گفت زشته چرا مواظب نبودی بگیم از خونه باپیک مانتو بیارن.و گفت من میرمطبقه بالا میگم مریم یکساعت بعد میاد .من ناراحت بودم میخواد دروغ بگه و رفتم طبقه اول یواشکی تو حمومشون.یه وان داشت که کفش مشماع زده بودن ولوله و...نو بود خلاصه تو دلم گفتم تو این یکسال اینجارو تعمیر کردن.میخواستم لباسمو لکه گیری کنم که دوش بالا بود و اب ریخت روسرم و خیس شدم و مجبورشدم که حموم کنم ولی لباسامتنگ بودن و نمیتونستم درشون بیارم که مامانم کمکم کرد .وان پراب شد و بخشی از مشماع از لکه خونهای شسته شده سیاه بود پاکش کردم و از ترس مادرشوهرم که دعوانکنه کل مشماع رو برداشتم .بعد یهو رفتم تو خونه خودمون دنبال مانتو تو کمد بودم که دیدم دوتا دزد اومدن خونمون من بابامو بیدار کردم و اون بااونا حرف میزد و ازش چیزمیخواستن که بابام داشت بهشون میداد.من دوباره برگشتم خونه مادرشوهرم .طبقه اول فامیلاشون اومده بودن من به مامانم گفتم قرارنبودکه فامیل بیاد ماکه نگفتیم.رفتم حموم رو وارسی کنم تمیزه دطدم کلش کثیفه دوباره اب گرفتم .انگار فاضلاب زده بود بالا تو وان .باخودم میگفتم یعنی من دستشویی کردم قبلا اینجا؟و یکی هم سبزی شسته بود کف حموم .همه را شستم خوشحال که اومدم چک کردم وگرنه خانواده شوهرم همه چیو تقصیر من مینداختن.از مهمونا ردشدم رفتم بالا دیدم جاری و خواهرشوهرم بااینکه منو دیدن بی اعتنا بهم میگفتن خوب شد گفتیم که اینا ( یعنی ما )غذابپزن .اگه یه شنی چیزی بره زیر دندون کسی نیوفته گردن ما.من فهمیدم مادر شوید پلو درست کرده اونجا واسه مهمونا.اونجارو هم میخواستم جارو کنم .دنبال شوهرم بودم که ندیدمش.ممنون که تعبیرشو باتوجه به شرایطی که از من میدونید میکنید.

پاسخ
لینک۱۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۴۲:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما می خواهد که از شما حمایت احساسی و روحی کند و نمی خواهد که شرایط منفی و بد روی شما اثری بگذارد. مادرتان می خواهد که کنترل امور را بدست بگیرد و برای مصالحه بین شما و همسرتان قدم بردارد و شما از این بابت هم استرس دارید و هم خوشحالید و امیدوارید که از غم رها شوید. اما احساس می کنید که تحت فشار هستید و نمی خواهید که استرس شما واضح باشد و بنابراین سعی می کنید که خونسرد عمل کنید. شما سعی می کنید که یک سری موانع و مشکلات را از بین ببرید و احساس مثبتی به زندگی تان وارد کنید و به فکر انجام نقشه هایی برای شروعی تازه هستید. در اینصورت جاری شما و خواهر شوهرتان خواهند گفت که اگر فردا هر اتفاقی بیافتد از گردن آنها خارج است که آنها مانع تراشی کردند و این دیگر انتخاب خودتان است که چه پیش بیاید. اینها تصمیمات و افکار و یا نقشه های شماست ولی عدم حضور همسرتان در آن جمع یعنی این افکار یک طرفه و از جانب شما هستند و مشخص نیست که قطعا کارساز باشند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۰:۰۱
نسرین

نسرین : سلام ببخشید خواب رو دوباره نوشتم. خواب دیدم تو ی خونه نا آشنا و در آشپزخانه هستم.در خواب ازدواج کرده بودم (با آقایی که نا آشنا بودن) و قرار بود خانواده این آقا بیان خونه ما برای شام.داشتم ی لیست می نوشتم که بدم به همسرم که خرید کنه برای مهمونی.یکدفعه خودش از راه رسید و کلی خرید کرده بود.قرار بود برای شام مرغ بپزم و به فکر ی غذای دوم بودم.که همسر میگفت نه همین کافیه و تمام پولم رو خرج کردم و تموم شده.من تصمیم گرفتم برم از ی مغازه نزدیک آش بخرم و به این فکر می کردم که کاسه بزرگ همراه خودم ببرم تا توی اون آش بریزم و تزیین آش روی سفره قشنگ باشه.همسر گفت خسته است و میخواد یکم بخوابه.من با خودم گفتم از پول خودم خرید میکنم و بعدا از همسر میخوام که پس بده. خونه هم بهم ریخته بود و نیاز به تمیز کردن و مرتب شدن داشت که مشغول تمیز کاری شدم.با تشکر

پاسخ
لینک۱۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۱:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. زندگی شما متحول خواهد شد و ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد. شما به گرمی و راحتی در زندگی تان فکر می کنید و خودتان را به انجام کاری متعهد خواهید کرد و می خواهید که به بهترین صورت کارتان را به پیش ببرید. شما از همه ی امکانات لازم برای پیشبرد کارتان برخوردار نیستید و نگران هستید که اینکار را نتوانید با موفقیت به پیش ببرید. ولی مصمم هستید که قطعا در رسیدن به هدفتان موفق شوید. اینکه کارتان را با موفقیت به پیش ببرید و شایستگی تان را برای همه ثابت کنید، برای شما از هر چیز مهمتر است حتی اگر تمام سختی های کار را به دوش بکشید چون می دانید موفقیت شما در انجام کارتان بعدا برای شما منافع زیادی به همراه خواهد داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۶:۲۲
نسرین

نسرین : سلام ممنونم از لطف شما. خواب دیدم تو ی خونه هستم.در خواب ازدواج کرده بودم و قرار بود خانواده همسرم بیان خونه ما برای شام.داشتم ی لیست می نوشتم که بدم به همسرم که خرید کنه برای مهمونی.یکدفعه خودش از راه رسید و کلی خرید کرده بود.قرار بود برای شام مرغ بپزم و به فکر ی غذای دوم بودم.که همسر میگفت نه همین کافیه و تمام پولم رو خرج کردم و تموم شده.من تصمیم گرفتم برم از ی مغازه نزدیک آش بخرم و به این فکر می کردم که کاسه بزرگ همراه خودم ببرم تا توی اون آش بریزم و تزیین آش روی سفره قشنگ باشه.همسر گفت خسته است و میخواد یکم بخوابه.من با خودم گفتم از پول خودم خرید میکنم و بعدا از همسر میخوام که پس بده. خونه هم بهم ریخته بود و نیاز به تمیز کردن و مرتب شدن داشت تا قبل رسیدن مهمون ها که مشغول تمیز کاری شدم.با تشکر

پاسخ
لینک۱۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۵:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهش می کنم. دوست خوبم شما ننوشته اید که در واقعیت کسی را که در خوابتان همسرتان بوده را می شناسید یا خیر یا اصلا در واقعیت از کسی خوشتان می آید که بخواهید با او ازدواج کنید یا خیر و بدون دانستن اینها، خوابتان تعبیر درستی با این اطلاعاتی که شما در اختیارم قرار دادید نخواهد داشت. لطفا خوابتان را تکمیل بنویسید و توجه داشته باشید که با وجود صدها کاربری که هر روز خواب ارسال می کنند به یاد آوردن شرایط آنها یکی یکی برای من غیر ممکن است. بابت ارسال تکمیل خوابتان از شما حق خواب کسر نخواهد شد.

پاسخ
لینک۱۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۲۱:۲۱
Neda

Neda : سلام خانم‌هراتی عزیز
من خواب میدیدم به یه ضیافت شام دعوت شدم که صاحب ضیافت خواستگار قبلی من بود،پدرو مادرش از من و خانواده من خیلی خوب استقبال کردن
(من و ایشون یه مدت باهم حرف زدیم به تفاهم نرسیدیم ایشون بی احترامی کردن و من جواب نه دادم)فقط دقیق یادم نمیاد که شام عروسی ایشون بود یا همینطوری

پاسخ
لینک۱۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۱۳:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خانواده ی خواستگارتان از شما صحبت می کنند و شما را تصدیق می کنند. شما شخصیت اجتماعی بالایی دارید و نشان می دهید که مجرب هستید و در زندگی تان از تجربه هایتان استفاده می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۱:۵۹
فاطمه

فاطمه : سلام خانم هراتی این خواب را از زبان پدرم مینویسم در خواب ،خوابیده بودم ک خواستگاردخترم ب خانه ی ما آمد چون خوابالود بودم ابتدا او را نشناختم و پنداشتم دامادم است ک بهم گفتن خیر این فلانی است.انگار ک خانواده اش برای خرید ب محله ی ما آمده بودن و او از این فرصت استفاده کرده بود و ب دیدن من آمده بود.احوال پرسی کرد و رفت. (خانم هراتی پدرم خواب معشوق مرا دیده ک فامیل است و خانواده اش مخالف هستن)

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۵:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پدر شما خواستگار شما را به خوبی نمی شناسند و احساس می کند که او هم مثل دامادتان فکر می کند ولی اینطور نیست. درست است که خواستگار شما شما را دوست دارد ولی پدرتان ممکن است فرصت را از دست بدهد و اگر اقدامی برای جذب او نکند احتمال دارد که خانواده ی او هرگز اجازه ندهند که شما با هم ازدواج کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۲۹:۱۹
Roya

Roya : خواب دیدم پسری که قبلاباهاش قرار بود ازدواج کنم و خانواده ایشون مخالفت کردن پدرش مریض میشه وما خانوادگی میریم عیادت پدرش قبل رفتن خودموتوٱینه نگاه کردم صورتم وحشتناک کدر وزشت شده بودخودمم ژولیده ونامرتب اینم بگم خانواده های ما اصلا همدیگه رونمیشناسن نمیدونم چجوری ما رفتیم خونشون وقتی رفتیم خونونشون شلوغ و بهم ریخته و تاریک وکثیف،،،، و حال پدرش بد بودحتی مادرش پیروبهم ریخته شده بود و خونشون یه محله دیگه بود ولی خودش سرووضعش مرتب و یهو دست منوگرفت که به‌ زور دستمو کشیدم البته خودش تو واقعیت نامزد داره بهم گفت هیچی ازگذشته به نامزدم نگو منم گفتم هیچوقت چیزی نمیگم ... که بیدارشدم از خواب ...کلا فضا خواب نیمه تاریک وسنگین و خونه وخانواده ایشون پریشون بود بجز خودشون

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۵:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. فکر شما در رابطه با او هنوز ناراحت است و تصویر ذهنی شما از خودتان این است که پیش او وجهه ی خوبی ندارید و رفتارتان مناسب نبوده ولی در اصل روحیه ی خانواده ی او، خصوصا پدرش بسیار خراب است و نگرانی و افسردگی در زندگی شان وجود دارد. کلا شرایط زندگی آنان مثل قبل نیست ولی دوست شما هیچ کدام از اینها برایش مهم نیست و صرفا به خودش و نامزد جدیدش فکر می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۲۴:۲۵
Sahar

Sahar : سلام خسته نباشید
من خواب دیدم که تو اتاق خونمون با یه دختر هستم که انگار دوست قدیمی دوست پسرمه بعد داره تعریف میکنه که علت بدبینی دوست پسرم اینه که بدی آدمارو زیاد دیده از قبل.. در اتاقو وا میکنم میبینم اتاق روبروییه مادر دوست پسرمو با یه خانوم دیگه دراز کشیدن با اینکه تعجب میکنم اینا اینجان ولی تعجبم انگار یه لحظه هست و بعد عادی میشه تو اتاقی از خونمون که مادر دوست پسرم بود یه کنسول و ۲تا شمعدون لاله تو ذهنم بود بعد تو یه اتاق دیگه انگار داییش بود انگار یکی بیمارستان بود اینا اومده بودن خونه ما مونده بودن..(خونمون تو واقعیت نزدیک بیمارستانه) بعد یهو میبینم پدر دوست پسرم زنگ میزنه به داییش باهاش دعوا که چرا مزاحم این بنده خداها شدین(یعنی ما) برین یه جا بگیرین بعد داییشم میگه مادرش گفت و ... بعد دوست پسرم ازین موضوع اصلا احساس معذب بودن نمیکنه و انگار داره با اون دوستش که دختره حرف میزد میگفت بمونین چه اشکال داره...

پاسخ
لینک۱۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۵:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست پسر شما از لحاظ اقتصادی قویتر شده و مجربتر از قبل است. مادر او هم به شما فکر می کند و به تشکیل خانواده برای فرزندش راغب است. به این فکر می کنند که ازدواج با شما به نفع او هست یا خیر و اینکه مشکلاتشان کمتر می شود یا خیر. دوست پسر شما تمایل دارد که با شما ازدواج کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۰:۱۴
zahra

zahra : سلام خانم هراتی عزیز خواب دیدم میخواستم برم خونه دوستم به صورت سرزده که به زحمت نیفتد رفتم نزدیک خونشون البته شکل خونه خودشون نبود یک عده فامیل خانم وآقا بیشتر خانم بودند رفتنند آنجا من دودل بودم برم یانه ولی رفتم خونشون دوستم درآشپزخانه بایک عده خانم درحال فعالیت بودند من آمدم درسالن پیش تعدادی خانم که همه چادر مشکی سرشون بود نشستم البته دوستم مدتی سرفروش خونه پدری باخریدار مشگل دارند وخصوصیات خونه ای که دیدم دوستم میگوید شبیه خونه پدریش است

پاسخ
لینک۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۶:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست شما هم گشایش کار می یابد و هم به ثروت می رسد. بودن او در آشپزخانه اشاره به این دارد که او به گرمی و امنیت خواهد رسید. مال و ثروت زیادی به او می رسد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۵۱:۳۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.