تعبیر خواب مهمانی
اگر کسی خواب ببیند در اجتماعی به مهمانی رفته، و به خوردن شیرینی مشغول است، درگفتگویی به رفع اختلافات مردم می پردازد. اگر ببیند او را در باغی به مهمانی بردند و در آن باغ میوه بسیار بود، دلیل که در جنگ شهید شود. اگر کسی ببیند که در ضیافتی با شکوه شرکت دارد، تعبیرش این است که دوستان با محبتی دارد که در صدد لطف و ابراز محبت به او هستند.
اگر ببینید کسانی که در آن ضیافت هستند همگی لباس های شاد و رنگی بر تن کرده اند و در ظروف گرانبها غذا می خورند، نشانه این است که در هر راهی که قدم بر می دارید، نیکی و خیر و منفعتی برایتان وجود خواهد داشت و دوستان شما نیز انسان های خوب و با محبتی هستند.
اگر ببینید در ضیافتی حضور دارید که همه در آن به قهقهه مشغول هستند و رقص و پایکوبی می کنند، تعبیرش رسیدن مصیبت به کسی است که آن ضیافت را ترتیب داده است و اگر ببینید که دیگران در آن ضیافت، افرادی نا آشنا هستند و روی میز ها خالی از ظروف زیبا و غذا است، موردی نا خوشایند مانند سوء تفاهم یا نا امیدی، در بیداری پیش خواهد آمد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید مهمانی با چنگ و چغانه و نای و رقص بود، دلیل مصیبت است.
تعبیر خواب مهمان امام صادق (ع)
اگر کسی در خواب ببیند که به مهمانی رفته، به رفع اختلافات مردم می پردازد و اگر خواب ببیند که برای او مهمان آمده، خیر او به دیگران خواهد رسید.
اگر در مهمانی غذای خوبی مانند شیرینی بین مهمانان پخش شود، بین آنان صلح و صفا قرار خواهد گرفت و دوستی و یاری آنان به یکدیگر زیاد خواهد شد و مشکلات آنان حل خواهد شد.
اگر در مهمانی به رقص و پایکوبی مشغول شوند، ناراحتی و مشکلی برای آن جمع پیش خواهد آمد که بهتر است با صدقه دفع بلا شود.
تعبیر خواب مهمان داشتن
اگر خواب ببینید به منزل شما مهمان آشنا آمده و صحبت های آنان مهربانانه و دوستانه است، دوستان زیادی خواهید داشت. اگر مهمانان شما غریبه بودند، و صحبت های آنان مهربانانه بود، در کاری با دیگران به توافق خواهید رسید.
اگر رفتار مهمانان با شما به صورت اغراق آمیزی با خوش و بش و شادمانی همراه بود، دشمنانی دارید که بر علیه شما رفتار سویی در سر می پرورانند.
اگر خواب ببینید در مهمانی، دیگران با شما دعوا کردند، از رفتار و اعمال شما در بیداری تمجید خواهد شد و شما را به نیکویی یاد خواهند کرد.
تعبیر خواب مهمان سرزده
مهمان سر زده به دوست یا خواستگار تعبیر می شود و کاری پیش خواهد آمد که موجب می شود از زندگی و کار روزمره خود، کمی عقب بمانید.
اینکه رفتار مهمان سر زده با بیننده خواب چگونه باشد، در تعبیر خواب بسیار موثر است. اگر مهمان سرزده، مرتب به بوسیدن و فشار دادن شما در آغوش خود پرداخت، از جانب شخصی که انتظار آن را ندارید، با شما رفتاری خواهد شد که باعث آزردگی شما از او شده و سعی خواهید کرد که از او دور شوید.
اگر مهمان سرزده، کاملا آرام و با متانت با شما برخورد کرد، دوستی های جدیدی در زندگی شما برقرار خواهد شد که پایدار و طولانی مدت خواهد بود.
اگر مهمان ناخوانده با شما دعوا کرد و یا با شما به فحاشی و زد و خورد پرداخت، دیگران در بیداری به تعریف و تمجید از شما خواهند پرداخت و به شما لطف و محبت و یاری خواهند رسانید.
تعبیر خواب پذیرایی کردن و غذا دادن به مهمان
اگر به مهمان خود غذا می دهید، بسته به نوع غذایی که می دهید به دیگران خیر و برکت خواهید رساند.
اگر خواب ببینید از مهمانان خود با غذاهای خوب و شیرینی و میوه پذیرایی می کنید، از جانب شما به دیگران محبت و خیر و نیکویی خواهد رسید.
اگر به مهمان خود نان بدهید، روزی پاک و تمیز و برکت به آنان خواهد رسید.
اگر غذای چرب و پر روغنی به آنان بدهید، موجب خواهید شد تا دیگران به ثروت و مال فراوان برسند.
پذیرایی با غذاهای گوارا و نوشیدنی های شیرین نشانه رسیدن خبرهای خوب و شاد کامی و نوشیدنیهای تلخ یا غذاهای شور نشانه خبرهای بد و رسیدن اختلافات با کسانی است که در خواب دیده اید.
تعبیر خواب پذیرایی شدن و غذا خوردن در مهمانی
تعبیر غذا خوردن در مهمانی مانند تعبیر غذا دادن به مهمان است.
اگر غذای چرب تناول کنید به ثروت می رسید.
غذای شیرین خوردن به تعبیر پایداری در دوستی و حل مشکلات است.
نان زیاد نشانه برکت و شربت نوشیدن، نشانه شاد کامی است.
غذاهای شور یا تلخ و نوشیدنیهای بد طعم نشانه اختلافات و بروز ناراحتی بین کسانی است که خواب دیده اید به نزد آنان به مهمانی رفته اید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
اردلان : برادرم بعد از دو روز از فوت پدرم
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز شما باید خوابتان را در صفحه تعبیر خواب مربوط به خودش ثبت کنید. اینجا تعبیر خواب مهمانی است و ربطی به خواب شما ندارد. مضافا به این که طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
اردلان : یک مهمانی ما داشتیم که دو سفره مشغول خوردن غذا و سبزی بودیم که یکی از همسایگان ما که خانم بود و به رحمت خدا هم رفته پایین سفره نشست مادرم گفت که براش آش گرم کن من رفتم توی خونه اونا یه قابلمه اش که سفت شده بود و با آب گرم قاطی کردم و گذاشتم روی گاز یک نفر هم اونجا خواب بود که تو دلم گفتم از این آش به اون بدم وقتی اش گرم شد دیدم ی خانم بیدار شد و من خودم داخل پیاله از اش خوردم اون خانم همسایه که فوت شده بود از خونه ما اومده بیرون و دوباره داشت میرفت طرف خونه ما ولی دیگه ندیدم بهش از آش چیزی داده باشم
فریبا هراتی
: سلام. روح امواتتان شاد. خانواده ی شما این همسایه تان را با دعای خیرشان مورد رحمت قرار می دهند و شما با دعا کردن برای این خانم، موجب می شوید که احساسات مثبت این خانم نسبت به شما جریان پیدا کند و او نیز متقابلا برای شما دعای خیر خواهد فرستاد و از این موضوع سودی عاید شما می شود و سلامتی و ثروت خواهید یافت. فامیل خود او که در منزلش هستند به خواب غفلت رفته اند و از ایشان زیاد به خوبی یاد نمی کنند و یا در حق او دعا نمی کنند. اما دعای خیر این خانم به شما می رسد و نه به فامیلش که نسبت به او بی تفاوت هستند. روح او آمرزیده و آزاد است و در کنار شماست. تشکر از همراهیتون.
اردلان : پدرم ۱۲ روز است که به رحمت خدا رفته خواب دیدم که منو خواهرم پدرمو به حمام بردیم لباس تن ما بود ولی پدرم نداشت بعد از حمام خواستم از حوله خواهرم برای خشک کردن پدرم استفاده کنم که خواهرم اجازه نداد رفتم حوله خودشو بیارم دیدم خودش لباسشو پوشیده و فقط شلوارشو مونده بپوشه که دیگه بهش حوله ندادم .
فریبا هراتی
:
سلام. دوست عزیز شما باید خوابتان را در صفحه تعبیر خواب مربوط به خودش ثبت کنید. اینجا تعبیر خواب مهمانی است و ربطی به خواب شما ندارد. مضافا به این که طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
elnaz : سلام من چند وقت پیش خواب دیدم پدر مرحومم دست یه زن غریبه رو گرفته آورده خونمون اون زن هم مانتو شلوار قهوه ای و چادر مشکی به سر داشت بابام آوردش تو اون اتاقی که من و خواهرم حضور داشتیم اون زن یه سوال از خواهرم کرد و بعد یه سوال از من کرد و من جوابشو دادم و اون در جواب چیزی گفت که ازش ناراحت شدم و اتاق رو ترک کردم اومدم تو پذیرایی روی مبل سفیدمون نشستم و دیدم اون زن هم پشت سر من اومد بیرون و یه جا ایستاد و بهم خیره شده بود ولی چهره و قد و هیکل اون زن بسیار شبیه یکی از مردایی بود که تو بیداری میشناسم (شبیه اولین روزایی بود که تازه شناختمش) و نزدیک یکساله که ندیدمش و هنگامی هم که من روی مبل نشستم مادرم هم روی مبل روبه رویی منتهل اون ور تر نشسته بود
فریبا هراتی
: سلام. روح پدرتان شاد. این خانم که دیده اید لباس قهوه ای تنش است جنبه ی ضعیف و زنانه و احساساتی وجود مردی است که او را در بیداری می شناسید. او نسبت به توانایی های خودش شک دارد و شخصیتی مادیگرا و محافظه کار دارد و دوست ندارد که افکارش را با دیگران مطرح کند و شما نمی توانید شخصیت او را خوب درک کنید ولی پدر شما می خواهد به شما بگوید که شما در رابطه تان با او تقصیری ندارید و ایراد از شما نبوده است. شاید شما اطلاعات و یا دانشی دارید که می توانسته باو کمک کند. شما نسبت به او حالت اضطراب یا غرور دارید و او می خواهد نقطه نظر شما را از موقعیت دیگری درک کند. شما و مادرتان با هم درددل می کنید و مادرتان تصمیم نهایی را به خودتان واگذار می کند. تشکر از همراهیتون.
زهرا : با سلام و ارادت، بامداد دیروز جمعه خواب دیدم منزل پدر و مادر عروسمان مهمان هستیم (در بیداری روابط ما با این عزیزان بسیار محترمانه است)، اتاق پذیرایی با لوستر و چراغهای زیادی کاملا روشن بنظر میرسید و مبلمان زیادی داخلش چیده شده بود، به اتفاقِ اعضاء خانوادهام روی مبلها کنار این والدین نشسته بودیم که ناگهان برای صاحبخانه (والدین عروسمان) مهمان رسید، این مهمانان تازهوارد در نگاه اول بنظر ما ناشناس بودند، اما وقتی وارد اتاق پذیرایی شدند و روبروی ما ایستادند تا میزبان، ما دو گروه را به هم معرفی کند، من ناگهان دیدم سه خانم تازه وارد، درست به لحاظ چهره، عینِ سه دختر میزبان هستند! [عروس ما و دو خواهرشان اصلا در صحنۀ این خواب و در جمع ما حضور نداشتند] البته چهرهها مشابه چهره های عروسِ ما و دوخواهرشان در بیداری نبود، اما در خواب میدانستم که چهرۀ این سه خانم با آن سه خواهر، مو نمیزند! هر سه دختر خانوادۀ مهمان روبروی من کنار هم ایستاده بودند، بیحجاب و لاغراندام بودند و صورتهایی رنگپریده داشتند و لبها را با رژ قرمز، آرایش کرده بودند. من از تعجب و حتی ترس بابت اینهمه همسانی، زبانم بند آمده بود، با تعجب بیشتر دیدم والدین عروسمان اصلا خودشان را از تک و تا نینداختند و خیلی عادی جلوی ما، با این سه خانمِ تازهوارد شروع به مصافحه و احوالپرسی کردند! مدتی پس از اینکه مهمانان روی مبل نشستند و گفتگو شروع شد، من که هنوز از نگرانی و ترس خیلی حال خودم را نمیفهمیدم، آهسته از اعضای خانوادۀ خودم که حضورشان را در اطرافم خیلی مبهم حس میکردم پرسیدم: چقدر عجیب که این عزیزانِ (میزبان) اصلا به رو نیاوردند و کلامی دربارۀ شباهت نفسگیر این سه مهمان، با دخترانشان به زبان نیاوردند و با کمال راحتی، هیچ توضیحی را برای ما ضروری ندیدند!! که ناگهان در این لحظه صدای مرحوم مادرم از جایی در سمت راست من گفت: ""توضیحی ندادند، چون [در صورت توضیح] دستشان رو میشد""!!!! خانم هراتی عزیز صحنۀ شباهت غریب این شش نفر، دو به دو، واقعا هراسانگیز بود طوریکه من بعد از بیداری واقعا تا دقایقی مضطرب بودم. تشکر برای توجه و زحمات شما
فریبا هراتی
: سلام. ارادت متقابل. عروس شما و خواهرانشان شخصیت هایی دمدمی مزاج و دوگانه دارند که برایشان تصمیم گیری سخت است. آنها با نظرات و ایده هایشان هم سازگار و هم در تضاد هستند و شخصیت هایی خلاق دارند که نمی خواهند جنبه های منفی خودشان را رو کنند و سعی می کنند که حرمت ها را نگه داشته و حفظ ظاهر کنند. آن روی دیگر عروس شما و خواهرانشان، اینطور است که خیلی حرمت نگه نمی دارند و گاهی عزت خودشان را پایین می آورند، خیلی درک بالایی ندارند و از درون بی مایه و توخالی هستند و نگران این هستند که نتوانند خودشان را خوب نشان دهند و سعی می کنند با بیان الفاظی گرم و پر شور و شوق خودشان را در دلها جا کنند مثل قربان صدقه رفتن های افراطی و اگر لازم باشد دروغ هم می گویند. روح مادرتان شاد او همه چیز را در باره ی ایشان می داند. اما در عین حال یک مورد خیلی مهم است و نباید آن را نادیده بگیرید و آن این است که ایشان هنوز زنده هستند و انسان تا زمانی که زنده است و خصوصا زمانی که خودش می داند که چه کاری خوب است و چه کاری بد است، یعنی قدرت تشخیص دارد، می تواند با نفس اماره ی خودش بجنگد و خودش را قوی و مثبت کند. هیچ کس جز معصومین مادرزادی بی گناه نیست!! باید به مردم مهربانی کرد و آنها را تشویق کرد که درست رفتار کنند و در قرآن کریم آمده است که وای بر هر عیب جوی طعنه زننده!! پس اگر کسی دارد سعی می کند که خوب باشد، باید او را کمک کرد تا بهتر از قبل شود و نه اینکه ایرادش را بر سرش کوبید و جرات و شهامت خوب بودن را از او گرفت. تشکر از همراهیتون.
زهرا : عرض سلام مجدد و تشکر برای این تعبیر روشن. شما در پایان تعبیر به آیۀ قرآن استناد کردید و من واقعا تکان خوردم و غمگین شدم، خانم هراتی عزیز، معاذالله اگر تا امروز حتی تصور هرگونه عیبجویی و تجسس در زندگی شخصی و خصوصی و خلقیات این عزیزان در ذهن من بوده، معاذالله. من در ابتدای روایت خواب هم ذکر کردم که شکرخدا و باز هم به فضل خدا، تا امروز روابط ما چه با والدین و چه با این سه خواهر بسیاربسیار محترمانه بوده. تنها و تنها سوالی که همیشه در گوشۀ ذهن من بوده، اینکه چرا با این وجود که قلباً دوست دارم روابط گرم و صمیمانۀ خواهرانه (و نه بیمارگونه یا مداخلهجویانه) با این عزیزان داشته باشم، آنها درست برعکس، ترجیح دائمیشان به کنارهگیری، سردی، و اکتفا به روابط در حد رسمی، مختصر، و گاه در حد رفع تکلیف و به نیت خالی نبودن عریضه است. این سوال مدتها در ذهن من بود و تعبیر شما کمکی بود برایم تا به جواب برسم، و به خواست خدا بتوانم در آینده آنها را حتی بیشتر از گذشته درک کنم و رفتارشان را بپذیرم. باز هم تشکر برای راهنمایی شما. سلامت و موید باشید
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز امیدوارم توضیحات بنده را دال بر توهین به خودتان حساب نکنید. من روزانه با صدها کاربر در تماس هستم که اسم ایشان را هم نمی دانم چه برسد که بخواهم فرهنگ و خصوصیات اخلاقی و خانوادگی ایشان را بدانم. از این جهت هر جا لازم باشد در کنار تعبیرخواب، راهنمایی ها و اشاره های کوچکی را که لازم می بینم برای بهبود کیفیت زندگی این کاربران مطرح کنم، بیان می کنم و بعضا" گاهی این کار من مانند الان باعث رنجش شما می شود و ناراحت از این می شوید که چرا چنین کلامی را برای شما مطرح کردم . نیت بنده خیر است و هر چند که شما مبرا از هر گونه خطا و کاملا پاک باشید پس پوزش بنده را بپذیرید و قصد و نیت من خیر خواهی شماست. در ادامه لازم به توضیح می دانم که فکر کردم الان خواب ارسال کرده اید که از شما یک خواب کسر کردم ولی متوجه شدم که کامنت ارسال کرده اید. با واحد پشتیبانی صحبت کردم که یک حق خواب به شما اضافه کنند. تشکر ار همراهیتون.
mohsen : البته مادرم چند ماهیست به رحمت خدا رفتن
mohsen : با عرض سلام
بعد از نماز صبح خواب دیدم که این حس رو دارم که مادرم در شرف مرگ و من از سر کوچمون که میخوام وارد کوچمون که بشم پیش خودم میگم اگه کوچمون شلوغ بود یعنی مادرم فوت کرده ودر این حین دیدم کوچمون خلوته و خوشحال شدم و مطمئن شدم که اتفاقی برای مادرم نیفتاده در این حین دیدم چند تا از فامیل های نزدیک جلوی درمون در پیاده رو غذا درست میکنن وبعد ازاین لحظه دیدم که مادرم در اشپزخانه نشسته ویک چادر سفید به تن داره ومن بهشون گفتم که زنده ای و ایشون اشاره به سینشون کرد و گفت اره ظاهرا بیماریم اذیت نمیکنه و من در این حین شروع کردم به بوسیدن صورتشون و پاشون
فریبا هراتی
: سلام. روح مادرتان شاد. گناهان مادرتان پاک و آمرزیده شده و خیال او راحت است. احترام او نزد خداوند بالاست و شخصیتی با کرامت دارد که در صلح و آرامش به سر می برد. شما و فامیل باید برای خیرات مادرتان غذا درست کنید و به چند فقیر به اندازه ی وسعتان خیرات بدهید. این باعث می شود که مادرتان احساس کند که برای شما اهمیت دارد و از شما عشق و محبت بگیرد و باعث می شوید که نگرانیهای او مبنی بر ترس از اینکه فراموشش کنید و یا دیگر به او اهمیت ندهید، همه از بین بروند. او از شما راضی است و عمرتان طولانیست. تشکر از همراهیتون.
Sana : سلام
دیشب خواب دیدم همسرم از خونه بیرون رفته و گوشی اش رو جا گذاشته یا عمدا اینکار رو کرده که بخاطر بحثی که داشتیم من نگران بشم و خواهر و مادرم در این خصوص سوال می پرسیدند و من هم جوابی نمیدادم بعد یهو دیدم مدیرم با پسر کوچک و همسرش به خونه ما اومدند
به عنوان مهمان
البته همسر و پسرش ابتدا اومده بودند بعد ایشان آمد
بعد اینکه اومدند داخل رفتند داخل اتاق خواب و اونجا هیچ وسیله ای نبود فقط یک کاغذ دیواری خیلی شکیل رو دیوار بود و ر وی زمین نشست من از ایشان معذرت خواهی میکردم و میگفتم وسایل و فرستادیم برای شستشو و تعویض و از ایشان میخواستم که به پذیرایی بیایند و روی مبل بشینند ایشان میخواستند لباس عوض کنند از اتاق بیرون اومدم و در رو نیمه بستم و میشنیدم که با پسر و خانم اشان صحبت میکنند ایشان از اتاق بیرون امدند با لباس راحتی و من داخل اتاق را نگاه کردم پسرشان را دیدم ولی همسرشان نبود و پیش خودم میگفتم تو خیالش با همسرش صحبت میکرد یهو تو اتاق دیدم پسرش به یه نوری روی موکت نگاه میکنه
بعد اومدم داخل پذیرایی و ایشان روی مبل نشسته بود و خواهرم به ایشان میگفت ظاهر شما خیلی شبیه پدر ما هست و یهو دیدم همسرم از بیرون امده اند و رفته اند دو ش بگیرند و کل لباسهاش و جلوی حمام رها کرده اند و من نگران بودم مهمان ما این وضعیت را ببیند
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما با شما به خاطر موضوعی عدم توافق و اختلاف پیدا می کند و نمی خواهد با شما ارتباط داشته باشد و شما هم دوست ندارید که این موضوع را با مادرتان در میان بگذارید. اگر همسر او را در بیداری می شناسید، احتمال دارد که با او در باره ی مشکلاتتان با همسرتان صحبتی کنید. اما اگر در بیداری مدیر شما و همسرشان با شما ارتباط صمیمی ندارند، شما سعی می کنید که شرایط زندگی تان را به خوبی مدیریت کنید و عاقلانه فکر کنید. شما می دانید که مشکل شما به خاطر روابط نزدیک زناشویی است و چیزی بین شما باقی نمانده هر چند که ظاهر امر را خوب حفظ می کنید و می خواهید که دیگران خیال کنند شما خیلی روابط صمیمی با هم دارید. ولی از شرایطی که در زندگی شما پیش آمده حتی یک آدم بی تجربه و خام هم می تواند حقایق زندگی تان را حدس بزند. شما سعی می کنید که زندگی را راحت بگیرید و خونسردی تان را حفظ کنید. همسر شما دوباره به شما برخواهد گشت و می خواهد رفتار بد و اشتباه خودش را کنار بگذارد. او می خواهد که شروعی تازه داشته باشد و نگرانی هایش را بشورد برود. شما نمی خواهید که کسی از اختلاف پیش آمده بین شما و همسرتان بویی ببرد. تشکر از همراهیتون.
Mahboob : با سلام و خسته نباشید
خواب دیدم ک شب یلداس و مهمانی هر ساله داریم و یهو مهمون سرزده برامون درو باز کردم دیدم ک عروس و دامادی بودن ( همون روز تو واقعیت یکی از همکارام داشت از اون عروس داماد حرف میزد ) وارد ک شدند شیرینی پخش کردن و منم از اون شرینی ها خوردم .
اضافه کنم ک سید هم جز اون افراد بود
ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مشکلات و موانعی در زندگی شما وجود دارد که به زودی به پایان خواهند رسید. شما گشایش کار می یابید و به ثروت می رسید. اتفاقات خوش سرزده ای برای شما رخ خواهد داد. اگر مجرد هستید برایتان خواستگار خواهد آمد و شما پاسختان بله است و شیرینکام می شوید. اگر متاهل هستید خبرهای خوشی می شنوید که به ثروت رسیده حاجتتان روا خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام من خواب دیدم واسه مراسم بله برون پسرخاله شوهرم ( جمعه این هفته دعوتیم) به روستاشون دعوت شدیم (درحالیکه در تهران است) همراه شوهر و برادرشوهر و برادر داماد سوار ماشین شدیم گفتم لباس قشنگی بردارم رفتیم و رسیدیم به روستا اونجا دیدم مادربزرگ داماد هنوز نیومده و قراره با پسرش بیاد همه منتظر بودن بعد دیدم همه لباس مشکی پوشیدن انگار فوت کرده بود ولی من تعجب میکردم که ناراحت نیستم و مراسم هم سر جاش بود موقع پوشیدن لباس دیدم خیلی لباس نیاوردم ولی کلی روسری داشتم از مادرشوهرم پرسیدم روسری مشکی بپوشم یا روشن گفت مشکی چندتا مشکی نشون دادم گفت اینا بوره خیلی قشنگ نیست از خاله شوهرم پرسیدم از یه روسری مشکی طلایی دوتا داشتم که نو بود و اتو نداشت همون پسندیده شد و پوشیدم موقع رفتن دیدم حواسم نبوده چادر مشکی کهنه سرمه باخودم گفتم عیب نداره اینجا روستاس رفتیم تو یه خونه که دیواراش کاه گلی بود و مثل حسینیه بود نشستیم عروس و چندتا دوستاش صلوات و با تواشیح میخوندن من گفتم آخه چه کاریه جلو جمع خانوادگی من انتهای محلس بودم بهم گفتن بیا جلو دیدم چادرم و عوض کردم و چادر سفید پوشیدم کمی شونه راستم خاکی شده بود که برادر دادماد برام تمیز کرد تعجب کردم که چرا نامحرمه این کار و کرد دیدم دوتا از دوستامم اونجان خوشجال شدم اونام چادر رنگی داشتن ولی چادر من بیشترش سفید بود گفتم زشت نباشه من فقط چادرم اینقدر رنگش روشنه آخه چرا این و سر کردم این واسه عروساس بعدم همه عزادارن لباس مشکی دارن اون وقت من......بعد با خودم گفتم وقتی خانواده دختر تهرانن چرا مراسم و تو روستا گرفتن؟ و ..... ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که پسر خاله شوهرتان در شرایط بدی قرار دارد و با آدم ساده لوحی زندگی می کند که هم سطح شما نیست. احساس می کنید که از نظر مالی هم شرایط او جالب نیست و فامیل خانم او هم نابخردانه رفتار می کنند و زیاد از شرایط موجود احساس خوشحالی نمی کنند و فکر می کنید که این ازدواج باعث افسردگی و شکست پسرخاله ی شوهرتان می شود. شما سعی می کنید که سنگین رنگین و موفق به نظر بیایید در حالی که فکرتان مرتب نیست و نگران هستید. شما تلاش نمی کنید که رفتاری مدرن و با پرستیژ از خودتان نشان دهید و متوجه می شوید که خانواده ی عروس با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند و ظاهری مذهبی دارند. سپس شما نشان می دهید که سفید بخت هستیدو مشکلاتی در زندگی تان ندارید و از شما تعریف می کنند که به خودتان خواهید بالید. شما احساس می کنید که در آن جمع از همه خوشبخت ترید. تشکر از همراهیتون.