تعبیر خواب موز
دیدن موز در خواب، نشانه دوستی با فردی است که ظاهرا دوستی با او شیرین است ولی چندان در خور دوستی نیست. اگر خواب ببینید موز می خورید، شغلی پر دردسر را متحمل شده اید. اگر در خواب موزهایی ببینید که رو به فساد هستند، دلالت بر آن دارد که به دردسر خواهید افتاد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
الهه : سلام. من خواب دیدم من و مادرم و خواهرام داریم موز میخوریم. موز رو که باز کردیم یه مقدارش تیده شده بود طعمش هم خیلی شیرین بود و به نطر میومد بهش شکر زدن و مصنوعی بوده طعمش.
فریبا هراتی
: سلام. شما سخت می کوشید و نتیجه ی سخت کوشی تان را دریافت می کنید هر چند که استحقاق شما بیشتر از اینهاست. شما و مادر و خواهرتان راجع به تمایلات و احساسات زنانه تان در رابطه با جنس مخالف هم صحبت می کنید و می دانید که همه ی شیرینی این زندگی، به خاطر این تمایلات نیست! و همه ی زندگی باید کامل باشد تا احساس شیرینی واقعی از زندگی را درک کنید و نه اینکه کسی به صورت کاذب و مصنوعی زندگی تان را شیرین کند و بعد بفهمید که این شیرینی موقتی و ساختگی و زودگذر بوده است. تشکر از همراهیتون.
alirezaee : سلام خانم هراتی.من صبح قبل اینکه بیدار شم خواب دیدم دو تا موز بزرگ دارم و اونا رو با نمک خوردم.خیلی بزرگ بودن به حدی که سیر شدم دیگه معدم جا نداشت،
ممنون میشم تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. شما تمایلات سرکوب شده ای دارید و سخت کوشی های شما دستاور کمی داشته وپاداش کمی دریافت کرده اید هر چند که خیلی از خودتان مایه گذاشته اید. ولی ایده و شعله و جرقه ی جدیدی در زندگی تان پیدا می شود و ثروت فزاینده و مزه و قدرت بالاتری را تجربه خواهید کرد. اعتماد و حقیقت و فداکاری را بیشتر درک خواهید کرد. حسابی پولدار می شوید. تشکر از همراهیتون.
Camelia : راستش خانم هراتی عزیز نمیدونم این خواب یک نشانه ست یا نه چون در شرف اشنایی با شخصی هستم که خارج از کشور زندگی می کنه و برام مهمه که با این شخص ، بیشتر پیش برم یا نه؟
صاحبه صادقی : سلام چند شب پیش نزدیک صبح خواب دیدم که مردی رو که عاشقش بودم (الان چند ماهی هست که جدا شدیم چون متوجه شدم که یکطرفه‌س) تو خونه‌‌ی منه و من رو محکم بغل میکنه که میخواد منو ببره تو اتاقی ولی من نمیرم بعد دیدم که انگار خودارضایی میکرد و صداشو من میشنیدم همون موقع من دو تا موز کوچیک تو دستم بود که اونا رو خوردم.بعد دیدم که از اتاق اومد بیرون و تو دستش کیسه و سنگ‌پا بود.البته میدیدم که همسر سابق و دوست صمیمیم هم بودن داخل خونه. و اینکه اون آقا انگار که به دوستم نظر داشت . (یک هفته پیش این آقا به من زنگ و تماس زد ولی جواب ندادم و آدم مغرور و با موقعیت اجتماعی بالاست). ممنون از پاسخگوییتون . موزها از حالت طبیعی خیلی کوچکتر بودن .
فریبا هراتی
: سلام. او به شما فکر می کند و دوست دارد که با شما ارتباط داشته باشد و از دوری تان ناراحت است. او سعی می کند که به اشتباهات خودش اقرار کند و ممکن است بگوید که جور دیگری رفتار خواهد کرد و یا قدم های مثبت تری نسبت به شما برخواهد داشت. شما در رابطه با او از لحاظ احساسی، تکمیل نشده اید و او نتوانسته به شما آرامشی که لازم دارید را ببخشد. برای این آقا رسیدن به ثروت مهمتر است از ارضای روحی نیازهای شما. تشکر از همراهیتون.
یاشار : سلام و درود فراوان خدمت شما عزیز بزرگوار. دیشب خواب دیدم برای خیرات پدر خدا بیامرزم موز بین مردم محل پخش میکنیم. هر کیسه پلاستیک یکی دو کیلو موز بود که نه زیاد تر و تازه به نظر میومد نه کهنه که بین اهالی محلمون پخش میکردیم. همین قدرش یادم میاد و اینکه موقع پخش یکی به مادرم می گفت خرداد نه، فروردین، فروردین.. بعد من اینو بیدار شدم اصلا درک نکردم یعنی چی.. فقط یاد خوابی افتادم که یه بار قدیما دیده بودم و اینجوری بود که مامانم انگار روز نیمه خرداد خدای نکرده از دنیا رفته بود و من غصه دارش بودم، واسه همین هر سال نیمه خرداد میرسید خیلی ترس و نگرانی داشتم و وقتی رد میشد خداراشکر میکردم. با تشکر فراوان از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. شما راجع به پدرتان به مردم می گویید که او شخصی بود که سعی می کرد در زندگی اش تعادل داشته باشد و سخت کوش بود. اما دستاوردهای مالی او زیاد نبودند و پاداش کمی برای این زحمات زیادش از دنیا دریافت کرد. پدر شما تمایلات خودش را کنترل می کرده تا نه به شدت خودش را نادیده بگیرد و نه اینکه به خاطر رسیدن به اهداف خودش، به حقوق کسی تعدی کند و آنان را نادیده بگیرد. منظور از فروردین این است که مادرتان باید به خدای بزرگ و نیروی معنوی واحد بالاتر وصل شود و به او توکل کند که هر چه خداوند بخواهد، خواهد شد حتی اگر بعید به نظر برسد. و اینکه انسان نباید به تجارب و انرژی خودش توکل کند چون انسان هرگز نمی تواند روی نشاط و قدرت خودش تسلط کامل داشته باشد. برای پدرتان الان خیرات موز بین فقرا پخش کنید. خرداد در تعبیر همین تعبیر توکل به خود و عجولانه تصمیم گرفتن و سریعا تفکر کردن را دارد و الزاما به این معنی نیست که مادرتان خرداد فوت می کند. بلکه به این معنی است که عجولانه تصمیم گرفتن مادرتان و یا به خودش زیاده از حد فشار آوردن و همه ی مسئولیت ها را قبول کردن او، به ضرر اوست. تشکر از همراهیتون.
نیوشا : شارژ کردم خانم هراتی جان
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. شما مکررا اشتباه می کنید!! بار اول عاشق کسی بودید که به شما بی توجه بود. اینبار عاشق کسی هستید که اصلا به شما ابراز عشق نکرد و شما فکر کردید که خیلی عاقلید که خودتان اقدام به ارتباط با او کردید. او هم از خدا خواسته به این بهانه که از وارد رابطه ی جدی شدن می ترسد، به شما بله گفته. شما خودتان متوجه هستید که او به چه فکر می کند و "وارد رابطه ی جدی شدن" یعنی چه؟ او گفته می ترسد که وارد رابطه ی جدی شود. یعنی الان با شما جدی نیست. شما هر دو خجالتی و کم تجربه هستید و او انتظار داشته که شما که سر صحبت و ابراز عشق را با او باز کرده اید الان دو دستی بپرید روی کول آقا!! سکوت کرده اید و این باعث شده که خورده به ذوق ایشان!! این یعنی اینکه اگر او یک خانمی را برای خودش می خواست که با او ازدواج کند، از اینکه شما خیلی هم آزادانه با او صحبت نمی کردید، بدش که نمی آمد هیچ، خوشش هم می آمد. اما او بدش آمده که شما سکوت کرده اید چون او انتظار داشته که الان شما به او پیشنهادات دیگری هم بدهید!!!! البته او به شما فکر می کند ولی شما در کیف او موز بزرگی را پیدا کرده اید که نشانه ی تمایلات چنسی قوی اوست و او برای ارضای این تمایلات می خواهد با شما در ارتباط باشد. کارت اعتباری او به اسم مادرش است و این یعنی او بدون اجازه ی مادرش آب هم نمی خورد چه برسد که بخواهد زن بگیرد! اما شما به این فکر می کنید که رویایی عشق و محبت را در رفتار او بسازید! موبایل او هم در کیفش بوده یعنی که او با کسی دیگر هم ارتباط ندارد. می دانید چرا؟ چون مادر او باید برای او زن بگیرد و خودش جرات این کار را ندارد. حالا بفرمایید عاشق چه چیز او شده اید؟!!! شما فقط از او خوشتان می آید. عشق یعنی اینکه شما تمام هویت کسی را تایید کنید و جانتان را برای این هویت بدهید. در حالی که شما اصلا از هویت این بشر هیچ خبری ندارید. خودتان هم تا خرخره سرتان را در برف کرده اید و واقعیات را نمی بینید! تشکر از همراهیتون.
نیوشا : سلام خانم هراتی جان خسته نباشید.نمیدونم ب یاد دارید یا ن چندین ماه پیش من به یکی از همکارام علاقه مند بودم و ایشون هم مرد خجالتی ای بود.در طی هفته های گذشته ب خاطر اینک ایشون از شرکت ما میخواستن برن من بهشون پیام دادم و بهشون ابراز علاقه کردم .ایشون هم خیلی خوشش اومد و گفتن بیشتر باهم اشنا شیم چون جفتمون تجربه ای با جنس مخالف نداریم و ایشون خیلی ازین جهت از وارد رابطه جدی شدن میترسه.ما الان دو هفتس ک باهم صحبت میکنیم و یک بارم باهم بیرون رفتیم ولی زیاد خوب نبود اولین قرارمون من خیلی خجالت زده شده بودم و حرف نمیزدم زیاد و بعد از اون بیرون همش احساس میکنم ک باهام سرد شده.منم همش میخوام بهش بگم ک خیلی دوسش دارم ولی میترسم ک بعد ازون قرار از من خوشش نیومده و ب خاطر همون باهام سرده.دیشب خواب دیدم که تو اتاقم رو تختم نشستم و میبینم که این اقا کوله پشتیش رو جا گذاشته(یه کوله پشتی همیشه همراهشه)بعد میخوام بهش زنگ بزنم بگم ک کولت پیش من جا مونده که یک ذره کنجکاو میشم قبل از گفتنش نگاه کنم ببینم چی هست توش .درشو ک باز میکنم یه موز متوسط رو ب بزرگ میبینم.نمیدونم چرا پوستشو میکنم و بعد یادم میوفته ک قرار بود متوجه نشه ک دیدم تو کیفشو و سعی دارم موز رو درست کنم میبینم ک نمیشه بعد فکر میکنم ک بیام با یه موز از خونمون جا ب جاش کنم اما میبینم موزای خونه ی ما کوچیکتره و اون متوجه میشه.بعد زیپ دیگه ی کیفشو باز میکنم میبینم توش دسته کلیدشه و جا کارتیش کارتشو در میارم میبینم یکی از کارت ها ب نام مادرشه تو خواب اسم رو خوندم احساس کردم مادرشه و بعد ی کاغذ جلو کارته بود من کاغذ رو برداشتم و باهاش ب صورت اریگامی یه کت درست کردم با ی گل ک اونم اریگامی بودالبته گله بزرگ تر از کته بود ولی هرجور ک بود گل رو چسبوندم وسط کت و گذاشتم تو همون جا کارتی بعد اومدم بهش بگم ک کیفش جا مونده دیدم گوشیشم تو کیفشه و یه زنگ خورد.
فریبا هراتی
:
سلام . در نوبت هستید. تشکر.
Mehri : سلام .خواب دیدم عشقم داشت بیرون میوه می‌فروخت .میوه های زیادی بودن ولی اونی که یادمه موز بود .خودش یکی از موزهایی رو که می‌فروخت رو برداشت و خورد .بعد رفت یه جایی. من یه دسته از موزهایی که می‌فروخت رو برداشتم و یکی از دوستام که اسمش سعیده هست اونجا وایستاده بود پول موز رو به اون دادم و بهش گفتم هر موقع عشقم برگشت پول موزها رو بهش بده.انگار خودمم یکیش رو خوردم . بعد رفتم دیدم عشقم یه جایی نشسته منم رفتم پیشش .یکی انگار آرزوهامونو ازمون پرسید .من گفتم نمیدونم هرچی خدا صلاح بدونه میخوام با اون کس ازدواج کنم .بعد آرزوی عشقم رو پرسید اسم خواهرمو به زبون آورد و گفت خواهره مهری (در واقعیت خواهرمو نمی‌شناسه) بعد تو دلش گفت میخوام با مهری باشم
فریبا هراتی
: سلام. عشق شما می تواند باعث آرامش و رفاه دیگران باشد و از توانایی های خودش تعریف می کند. سخت کوشی های او برایش دستاورد کمی داشته ولی شما او را تحسین می کنید و می خواهید با او ارتباط قویتری داشته باشید. دوست شما حسرت شما را می خورد. آرزوی شما ازدواج با عشقتان است و عشق شما آرزو دارد که شما بتوانید همه ی خصلت های خوب را در وجودتان جمع آوری کنید و یک زن تکمیل و مجرب باشید. تشکر از همراهیتون.
Mona : سلام.خواب دیدم انگار
فریبا هراتی
: سلام. خاله ی شما می خواهد از خودش ابتکار و خلاقیت بخرج بدهد و رفتار کسی را اصلاح کند ( یا رفتار خودش را بهتر کند). پدرتان معتقد است که خیلی سخت کوش و زحمت کش است ولی کسی قدر او را به اندازه ی کافی ندانسته است و شاید با خاله تان هم از لحاظ فکری مشکلاتی داشته باشد. شما می خواهید که همه به اندازه ی کافی یاد بگیرند که باید در موقعیت های مختلف، درست رفتار کنند و فکر می کنید که همه اشتباه می کنند و یا محق هستند و از اینکه پدرتان و خاله تان ناراحت هستند شما هم غصه می خورید و نیاز دارید که کسی از شما حمایت کند. فکرتان ناراحت است و پسر خاله تان هم شما را ناراحت می کند و احساسات شما را جریحه دار می کند. پدر و برادر شما از این حرکت پسرخاله تان ناراحت می شوند ولی شما به روی خودتان نمی آورید و یا متوجه نیستید که آنها از شما دفاع می کنند. مادرتان از این اختلافات خسته است و پدرتان هم می خواهد که خاله تان را راهنمایی و نصیحت کند تا او شما یا پدرتان را آزار ندهد. پدر شما نمی خواهد که شما فکرتان ناراحت باشد و پسر خاله تان می داند که پدرتان از شما جانبداری می کند. تشکر از همراهیتون.
نازگل : من یکشنبه شب خواب دیدم تو حیاط خونه پدر شوهرم هستم البته همسرم فوت شدن، و از پایین میزهای چیده شده طبقه بالا برای مهمان رو میبینم که خیلی زیاد بود و پر از میوه های سبز ،من تو دلم ناراحتم از اینکه این همه مهمون دعوت کردن و‌منو دعوت نکردن البته هیچ مهمونی نیومده بودو من دو خواهرشوهرمو میدیدم یادم نیست خودم یه موز برداشتم یا خواهرشوهرم به من تعارف کرد، ولی موزی که داشتم بازش میکردم بخورم به حدی بزرگ بود و رسیده و قطر موز انقد زیاد بود شاید بیست سانت و خیلی قد موز هم بلند بود ، سرشو نصف کردم به خواهر شوهرم دادم و پسرش و خودم هم می‌خوردم ، یادمه خواهر شوهر بزرگه م راجب ارث و زمین با مادرش صحبت میکرد ، می‌گفت اینجوری تقسیم کنید البته اینو بگم بعد از نه سال از فوت همسرم هیچی بابت ارث و مهریه به من ندادن خونه مونو هم گرفتن.
فریبا هراتی
: سلام. شما به رفتار خانواده ی همسرتان و روابط آنان با دیگران توجه دارید. مسائل زیادی هست که شما آنها را قضاوت و بررسی می کنید. تمول و ثروتی که آنان دارند و اینکه شما را از این ثروت بی بهره گذاشته اند. شما نیازهایی دارید و برای رسیدن به خواسته هایتان سخت کوشیده اید ولی دستاوردها و پاداش کمی دریافت کرده اید. شما به سختی و سرکوب تمایلاتتان مجبور شدید، خواهر شوهرتان هم همینطور خواهد شد و احساس تنهایی و ایزولگی شما را حس خواهد کرد و یا اینکه دیگران را وادار می کند که حق شما را بدهند. متاسفم از اینکه اینطور با شما بدرفتاری شده است. تشکر از همراهیتون.