کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب موش

موش در خوابهای ما، یک دزد خانگی است و معبران آن را به زنی دزد و خائن و زیانکار و غیر قابل اعتماد تشبیه کرده اند. اگر سوراخ موشی ببینید، مالی از شما برده می شود که می دانید چه کسی برده ولی نمی توانید ثابت کنید که او ربوده و سارق مال شما یک زن خائن است.

اگر موش در اتاق شما باشد، زنی دزد اهل خانه شماست که نباید به او اعتماد داشته باشید. اگر در خواب موشی از پاچه شلوار شما افتاد و گریخت و رفت زنی فاسد را از خود می رانید و دور می کنید.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر در خواب دیدید از سوراخ بینی یا از سوراخ گوشتان موش بیرون آمد، صاحب دختری نابکار خواهید شد.

جابر مغربی می گوید: تاویل موش دشتی و موش خانگی هر دو یکسان است. اگر دیدید موشی در بستر شما بود، با زنی قصد فساد کنید و گوشت موش خوردن، دلیل که مال زن مفسده بخورید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

212 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Erfan

Erfan : سلام وقت بخیر خواب نمایش داده نشه لطفاً

پاسخ
لینک۶ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۱۰:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به دنبال حس تعلق هستید. می خواهید فکرتان به آرامش برسد. نگرانی ها و ناملایمتی های کوچکی در زندگی تان هست که فکرتان را ناراحت کرده. به ترسها و بی حوصله گی ها و مسائل کوچک زندگی تان اجازه می دهید که روی شما تاثیر تمام و کمال بگذارد و از کاه برای خودتان کوه می سازید. اما بعد سعی می کنید که مثبت اندیش باشید و به نیازهای روحی و معنویت در خودتان اهمیت زیاد می دهید و تلاش شما برای مثبت اندیشی باعث می شود که احساس کنید سرحال تر هستید. ناامیدی هایتان از بین می رود و شادتر می شوید. بینش شما قویست و روحتان می خواهد در خوابهایتان به شما هشدار دهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۴۳:۲۳
Fatima

Fatima : سلام وقت بخیر من در خواب دیدم در خانه ام دو کارتن دارم که در هر کدام سه الی چهار بچه موش،داشتم من میخواستم بچه موشها را از خانه بندازم بیرون واز پنجره پرت کردم بیرون اما دوباره برمی‌گشتند و خودشان را به من می‌چسبانند بلاخره با هر زحمتی بود انها را بیرون انداختم و سریع در و پنجره ها رو بستم باز دیدم کف خانه را سه موش سوراخ کردند و وارد خانه شدند دقیق یادم نبست ولی فکر میکنم انها را هم بیرون انداختم

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۳۷:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما سعی می کند که تعادل را در زندگی تان ایجاد کنید، اعتماد به نفستان را بالا ببرید و به نگرانی ها و ترسهایتان اجازه ندهید که تاثیر تمام و کمالی روی شما بگذارند. شما نمی خواهید که هر بار از مسائلی که ناراحتتان می کند، زیادی تاثیر منفی بگیرید و از کاهی برای خودتان کوه بسازید و دارید تلاش می کنید که مسائل منفی را از ذهنتان خارج کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۵۹:۵۲
Hediye

Hediye : سلام.برادرم خواب دیدن خونه ی مادربزرگم هستن و منتظر کسی بودن که از شهر بیاد.از اتاق مامان بزرگم بوی خیلی بدی مثل بوی لاشه رو حس میکنه.میره تشک هارو دونه دونه میزاره پایین که ببینه شاید چیزی مُرده باشه لای تشک ها..هرچی برمیداشته و پایین تر می رفته بوش بیشتر میشده‌.لای تشک ها روزنامه و کاغذ بوده و هر از گاهی هم با اونا مشغول میشده‌.میبینه دیر وقت شده و نصف شبه،میگه بزار فردا میگردم.میره توی حیاط دستشویی که مامان بزرگم رو میبینه(البته میدونسته که روح مامان بزرگ هست)بهش میگه بوی چیه تو اتاق میاد؟میگه موش مرده حتما.داداشم میگه یجوری گفت که انگار خیلی عادی هست و قبلاً هم این اتفاق افتاده بوده

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۴:۱۳:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح مادر بزرگتان شاد. او در زندگی اش مرتکب گناهانی شده بوده که به خاطرشان توبه نکرده. او رفتارهای آزار دهنده ی زیادی داشته که فکر می کرده این رفتارها خیلی مهم نیستند و بی ارزشند ولی با این وجود به انجامشان ادامه می داده، از اینکه به احساسات دیگران ضربه بزند، و گناه کند، نمی ترسیده و نسبت به مردم بی تفاوت بوده، یا چیزها و کارهایی را برای مدت طولانی نادیده می گرفته و فراموششان می کرده در حالی که مردم، دلشان شور می زده که مادر بزرگتان پس چرا جوابشان را نمی دهد یا به قولش چرا وفا نمی کند. اینها گناهان اوست. برای شادی روجش صدقه بدهید و دعای جوشن کبیر بخوانید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۴۸:۴۸
Hediye

Hediye : سلام.برادرم مثل خواب رو مخفی کنید.ممنون

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۲۹:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب سومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. قبلا هم این پیام برای شما ارسال شده لطفا پیامهای بنده را بخوانید!! این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۳۹:۳۵
setarehzamani

setarehzamani : سلام دیدم خونه پدر درحال آشپزی هستم از یخچال تیکه مرغ برداشتم ولی چون یخ زده بود در حال سرخ کردن فهمیدم که نصفه تکه ماهیه پشت و روش و سرخ میکردم که پدرم از اتاقش کارتن کوچکی که مدارکش در اون بود را با خود به ایوان آوردبه خواهر و مادرم گفتم ببینید همه اینها رو من ردیف میکنم پاکتی رو بیرون آورد و من گفتم این سند ماشین بابا است یهو پدرم یک ظرف کوچک یکبار مصرف از داخل کارتن در آورد دیدیم که یک موش ریز و یک موش بزرگ توشه پدرم محکم از بالای ایوان به حیاط پرتش کرد ظرف باز شد و موش پرید بیرون گفتم الان گربه های عمو میان موش را می‌خورن از دو تا گربه یکی اومد تا موش را بخورد ولی موش پوزه گربه را جوید و گربه فرار کرد و ما تعجب کردیم بهتر که نگاه کردم دیدم موش روی دو پا ایستاده و چشمانی شبیه چشمهای سنجاقک ولی بزرگتر و بدنی برنگ آبی نفتی که به باکس چوبی که زیر درخت پرتقال و در آن چند کیف جیبی پر پول و اکسیدان رنگ مو بود نگاه کرد و کیف را گرفت من با اشاره به او گفتم این پول ها برای تو نیست و نباید دست بزنی و داخل باکس رو دوباره ردیف کردم بعد روبه برادرم که در خانه اش در طبقه پایین منزل پدرم در حال تماشای تلویزیون بود گفتم بیا موش ببین گفت دیدم من به پشت حیاط پیش مادرم که درحال غذا دادن به مرغها بود رفتم و گفتم ماهی که سرخ کردم کو، گفت زیاد خوب نشدبعد به حیاط برگشتم و دیدم موش کیف پول رو برداشته و بعد من در حال گوش کردن به سی دی اهنگ بودم که انگار پیداش کرده بودم و قبلا هم گوش کرده بودم وقتی به یک اهنگی رسیدم دیدم همه جا در حال سیاه شدن هست فکر کردم که این سی دی رو اون موش گذاشته تا ما گوش کنیم و با دزدیدن پول تبدیل به اهریمن شده

پاسخ
لینک۸ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۱۷:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. موقعیتی غیر قابل اجتناب برای شما وجود دارد که هیچ راه فراری ندارید و مجبور هستید که پیامدکارهایتان را تمام و کمال بپذیرید. شما می خواستید که نگرانیها و ترسهایتان را از بین ببریدو پخته تر رفتار کنید ولی به درک جدیدی از احساس و دانش روحی رسیده اید . شما باورها و عقاید خودتان را دوباره مورد سوال قرار می دهید و سعی می کنید که وضعیت روحی خوبتری داشته باشید. پدر شما می خواهد راجع به شرایط زندگی اش مسائلی را برای شما روشن کند و نشان دهد که می تواند از پس مشکلات زندگی تان برآید. پدر شما از نگرانی ها و ناملایمتی های کوچک و بزرگی که دارد برایتان حرف می زند و این ناراحتیها را به گردن روابطی که در اجتماع دارد می اندازد. شما فکر می کنید که اشخاصی که با شما هم عقیده و هم فرهنگ هستند می توانند نگرانی های پدرتان را رفع کنند ولی آنها هم قادر به این مسئله نخواهند بود. تغییرات بزرگی در زندگی تان در جریان است و اعتبار مالی پدر شما به خطر می افتد. برادر شما هم این مسائل را می داند و خودش را برای این موضوع آماده کرده است. مادرتان سعی می کند که دوستانش را حمایت روحی و پشتیبانی کند و با آنان حرف می زند و او باور ندارد که شرایط تازه ای به زندگی تان حکمفرما خواهد شد. شما به دلتان برات شده که نوع تازه ای از هارمونی در شرف وقوع است و این شرایط تاثیری منفی بر زندگی شما خواهد گذاشت. شما به احتمال قوی بخش بزرگی از سرمایه تان را از دست خواهید داد و مسببین آن را گناهکار می دانید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۲۴:۲۸
katayun

katayun : سلام یکی از دوستانم که آقا هستند خواب دیده در یک مهمانی بوده اند که یه موش کوچک سفید و قشتگ به آرامی اومده و روی دستش خوابیده.و ایشان در حالت بیداری از موش خیلی بدش میاد ولی در خواب حس خیلی خوبی به این موش داشته.ممنون از تعبیرتون.

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۰۵:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی (احتمالا خانمی) سعی می کند با این آقا ارتباط دوستانه ای پیدا کند. اما این شخص می تواند حوصله ی این آقا را در دراز مدت سر ببرد و یا باعث ناراحتی او شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۳۹:۳۲
Mahboobeh

Mahboobeh : سلام.خواب دیدم یک مرد درشت هیکل با لباس سیاه در یک رستورانی که با همسرم نشستیم همسرم را هیپنوتیزم کرد و با خودش به اتاقی تاریک برد .من ترسیدم و همراهش رفتم .اونها کنار یه بار بودند و کف اتاق پر از موشهای خاکستری کوچیک با دندانهای تیز بودند.من جیغ میزدم و بالا پایین میپریدم و موشها میخندیدند و مثل من بالا پایین می پریدند .یکیشون رفت تو شلوارم و من به زود با چنگ کندمش انداختم پایین .همشون رفتند و اون مرد شوهرمو از هیپنوتیزم دراورد.گفتم متو نمی توتی هیپنوتیزم کنی .یه دعا دستش گرفته بود به سمت من و بعد شروع کرد به صدا زدن یه اسم و هی می گفت به من نگاه کن.یه دختر محجبه ملیح کنارم نشست و گفت این اسمه منه .نذار بفهمه اگر بفهمه اسم تو رو بگه هیپنوتیزمت می کنه.منم نگاهش کردم و گفتمودیدی نتونستی....لطفا خوابمو تعبیر کنید

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۴۸:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و همسرتان می خواهید برای زندگی تان تصمیماتی بگیرید که احساس می کنید که زیر بار فشار این تصمیمات دارید له می شوید و نیاز به حمایت و پشتیبانی روحی دارید. همسر شما به شدت نسبت به مسئله ای بدبین و مشکوک است و افکار منفی به ذهن او راه پیدا کرده و نمی تواند درست فکر کند. او شما را هم با افکار منفی خودش شریک می کند و شما به خاطر هر مسئله ی کوچکی به شدت ناراحت می شویدو از کاه کوه می سازید. عملکرد شما تحت تاثیر این افکار منفی مختل می شود و نمی توانید نقش تان را در زندگی تان بخوبی ایفا کنید. اما بعد از مدتی، فکر همسرتان باز می شود. شما خردمند هستید و تحت تاثیر افراد مختلف، افکار منفی به ذهنتان راه نمی دهید. شما به خدای بزرگ توکل می کنید و فقط او روی شما تاثیر گذار است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۴۷:۱۱
milad miro

milad miro : سلام.حدود یک ماه پیش خواب دیدم که در پذیرایی خانه هستم و فقط مادرم و خواهرم هستند(پدرم نبود)،که یک دفعه از بالای سقف خانه دو موش بزرگ خاکستری که به اندازه یک گربه بودند از آن بیرون آمدند.همه ترسیدند و درون اتاق هایشان رفتند و من شدم مامور کشتن این دو موش (کلا از موش چندش دارم)این دو موش کل خانه را میدویدند و منم تنها کارم این بود که حداقل آنها را تعقیب کنم و هر از گاهی یک دمپایی به آنها پرت میکردم که به آنها میخورد،سرعتشان کم تر میشد اما دوباره ادامه میدادند.بعد به اتاق مادر و پدرم رفتند و منم به دنبالشان .وقتی داشتم به اتاق مادر و پدرم میرفتم موش ها در اتاق گم شدند و من ردی از انها ندیدم و فقط مادرم را دیدم که مظطرب من را نگاه میکرد و خواهرم هم به همین شکل اما در اتاق خودش،بعد چند لحظه دوباره موش ها پیدایشان شد و ایندفعه از لای ملافه ای بزرگ در آمدند که اصلا همچین چیزی در واقعیت در اتاق مادر و پدرم وجود ندارد،و دوباره به پذیرایی خانه آمدند و من باز با پرت کردن دمپایی میخواستم انها را بکشم اما انها از همان سوراخی که امده بودند برگشتند.ممنون

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۰۰:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما راجع به مشکلاتتان با مادر و خواهرتان صحبت می کنید و آنان به شما اجازه نمی دهند که روی پای خودتان بایستید و استقلال عمل داشته باشید و می خواهند شما را به سمت و جهتی که خودشان صلاح می دانند هول بدهند. این باعث می شود که شما حوصله تان سر برود و حس ناکافی بودن و ترس به شما دست بدهد. تصمیم می گیرید که اصلا حرفتان را به آنان نزنید و رد پای تان را مخفی کنید. شما به مسائل بی اهمیت اجازه می دهید که روی شما تاثیر تمام و کمال گذاشته و مثل خوره شما را بخورند. شما نمی توانید به مادرتان بی احترامی کنید ولی او نگران شماست و خواهرتان هم به همین صورت اما باز به شما گیر می دهند و شما نمی خواهید که در کارتان دخالت کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۰۸:۰۱
ناشناخته

ناشناخته : باسلام وعرض ادب. دیشب خواب دیدم انگار رفتم تو یه انباری که میبینم توش موش های سیاه زیادی هست که یدفعه میبینم یکی در انبار رو میخوادببنده ولی یکی از موش های سیاه درمیادو به جیب من میافته ولی من به راحتی میکشمش وبعدش برمیگردم وبرادر بزرگمو(که ارتباط خوبی باهم نداریم ) میبینم وبا خوشحالی زیاد باهم دست میدیم وبعدش میرم یه قسمت دیگه ودوستمو میبینم که میگه خواهر کوچیکش (که تو واقعیت تقریبا 17 ساله اشه) یه یک سالی از خونه اشون فرار کرده ولی ب کسی نگفته ومن بهش میگم برید خبر بدید ممکنه برای خواهرت اتفاق بدی بیافته وخیلی نگران خواهرش شدم (درحالی که من چندین ساله دوستمو ندیدم چه برسه خواهرشو).یه توضیح بدم خدمت شما :من دختر ومجردم ،وتصمیم به فراموشی یه شخصی گرفتم که ایا میتونم فراموش کنم یا نه ،گفتم شاید مربوط به این خواب باشه

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۶:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما از اینکه به مشکلات دامن بزنید و از کاهی کوه بسازید و مسائل را برای خودتان بزرگ کنید خسته هستید ولی در پس زمینه ی ذهنتان و در ضمیر ناخودآگاهتان می دانید که هر چند از اینکار خوشتان نمی آید که بعضی مسائل را نادیده بگیرید، اما قادر هستید که عزمتان را جزم کنید و مصمم و قوی باشید و تصمیمتان را مبنی بر نادیده گرفتن کسی یا چیزی که ناراحتتان می کند؛ عملی کنید. شما می دانید که اینکار، در تضاد با روحیه ی شماست و شما هیچوقت اینطور نبوده اید که کسی را که دوستش دارید را نادیده بگیرید، ولی به هر جهت اختیار کار از دست شما در رفته و شما تقصیری در این خصوص ندارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۱۲:۰۷
فریناز

فریناز : سلام،من از یازدهم ماه رمضان توبه کردم و محجبه شدم و از کسانی که به نظرم نیاز بود حلالیت خواستم امروز نماز صبح و کمی قرآن خوندم و بعدش خوابیدم خواب دیدم که سر یک دختر نوجوون رو جلوی چشمم بریدن و رگ گردنش رو زدند و خون ازگردنش بیرون پاشید هرچی فکر کردم متوجه نشدم که خودم سر اون دختر و بریدم یا یک نفر دیگه سرش را برید چون همه حواسم به سرش بود،بلافاصله بعد از اون دیدم دارم گوشت یک موش رو خام خام میکنم و با حالت چندش میخورم و بعد از اینکه به اجبار خوردم شوهرم رو مقصر میدونستم و بهش غر میزدم که تو هی میگی بخور و من حالا حالم بده،بعدشم هی دستم رو تو حلقم میکردم که اون گوشت رو بالا بیارم اما بالا نیاوردم تو همین حین از خواب پریدم دیدم ساعت ۷ونیم صبحه خیلی وحشت کردم ممنون میشم در تعبیرش کمکم کنید

پاسخ
لینک۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۵۳:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید خیالتان راحت باشد و از همه ی گناهان و استرس ها دور باشید و بی فکر و بی خیال باشید. اما چیزی هست که سر وجدان شما غر می زند و هنوز به خاطرش عذاب وجدان دارید و باید این بار را از سینه تان بردارید تا توبه تان کاملا قبول باشد. شما نسبت به کسی یا نسبت به موضوعی قضاوت نادرست کرده اید یا تصمیم بدی در زندگی تان گرفته اید که به خاطرش متاسف هستید. شما واضح فکر نمی کنید و از روبرو شدن با حقیقتی خودداری می کنید در حالی که باید علی رغم میل باطنی تان ، با موقعیتی یا با کسی که راجع به او قضاوت نادرست کرده اید، روبرو شوید و اشتباهتان را اقرار کنید. ضمن اینکه خواب شما گویای این است که شما تمایل دارید قبل از اینکه فکر کنید، عمل کنید و به همین دلیل، بعدا از کاری که می کنید، پشیمان می شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۱۵:۱۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.