تعبیر خواب میز
درکتاب سرزمین رویاها آمده است :
خواب یک میز ؛ شادی.
یک میز ضیافت : از زندگی لذت خواهید برد.
یک میز با رویه مرمر : زندگی برای شما بسیار راحت و آرام خواهد بود.
یک میزشکسته : بدبختی و ناکامی.
یک میز را می شکنید : ضررمالی.
یک میز خالی : به محرومیت و تنگدستی دچار خواهید شد.
پشت میز می نشینید : خوشبختی.
با فامیل خود پشت میز می نشیند : یک زندگی زناشوئی پرسعادت.
دوستان پشت میز نشسته اند : بین دوستان هماهنگی و توافق وجود دارد.
بچه ها دور میز نشسته اند : شانس.
جلسه ای دور یک میز تشکیل شده است : یک تغییر خوشایند.
میهمانان عروسی به دور یک میز جمع شده اند : خوشبختی.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
فرزانه : سلام لطفا خوابم مخفی باشه
فریبا هراتی
: سلام. مادر این آقا معتقد است که باید شرایط شما را مورد قضاوت و بررسی قرار دهد. او معتقد است که خیلی ها هستند که منتظرند که با این آقا ازدواج کنند و از اینکه او شما را انتخاب کرده بوده ناراحت است. حالا یا ممکن است که او مجددا از مادرش تقاضا کند که شما را دیده و نظرش را عوض کند و یا خوابتان بازتاب افکار شما در گذشته است و در اینصورت گویای این است که او شما را دوست داشته ولی مادرش مخالف ازدواج شما بوده است. تشکر از همراهیتون.
نرگس رستمی : سلام و درود با عرض تبریک سال جدید خدمت خانم هراتی نازنین..
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شما هم مبارک. اشخاصی در محیط کار شما شرایط شما را مورد بررسی و قضاوت قرار می دهند. این خواب ممکن است هشداری به شما باشد که شما تحت نظر، بررسی یا ارزیابی هستید. یک نفرچشمش روی شماست. قطعا باید مراقب باشید که در محیط کارتان یا با تلفن آنجا هر صحبتی را مطرح نکنید. تشکر از همراهیتون.
Ghoncheh : سلام من خواب دیدم مانیتوری
لطفا متن خواب دیده نشه
فریبا هراتی
: سلام. دید شما نسبت به مسائل عوض شده و ارتباطات شما با عده ای قطع می شود ولی ارتباطات تازه تری پیدا می کنید و زندگی تان تحولی تازه خواهد یافت. شما گشایش کار می یابید و محافظه کارانه تر و مادیگرایانه تر رفتار خواهید کرد و یا اینکه کسی که محافظه کار و مادیگراست به زندگی تان راه پیدا می کند. شما از این بابت راضی خواهید بود. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام عزیزم(لطفا مخفی باشه)
فریبا هراتی
: سلام. علی از نیلوفر کینه به دل گرفته و در صدد است که با بی تفاوتی موجب ناراحتی او شود چون نیلوفر احتمالا تلاش کرده که علی را از زندگی شان حذف کند. علی می خواهد ثابت کند که می تواند مقابله به مثل کند. اما نیلوفر خوش خیالانه به زندگی اش توجه می کند. شادی در رابطه با بردیا می خواهد نیلوفر را اذیت کند. علی می خواهد ثابت کند که کیست!! تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام بیش از ۷۵۰ کاراکتر فرستادم ولی تمدید عضویتم ممکن نبود، خواب دیدم با شوهرم در جشن عروسی هستیم و سر یک میز غذاخوری نشستیم بعد از چند دقیقه پدرم اومد و بین من و اون نشست هردوشون ریلکس بودن و شوهرم لبخند میزد ولی من عصبی بودم، شوهرم چون زودتر از ما اومده بود بشقاب داشت، خدمتکار دختر چاقی بود برای من و پدرم بشقاب اورد ولی قاشق و چنگال و ماست و سالاد نه، با کنایه داد زدم ممنون از پذیرایتون، بعد از چند دقیقه دیدم رئیسش که زن قد بلند و خیلی چاقی بود اومد و دستشو فشار داد رو سرم و گفت بریم اونطرف، من خیلی عصبی بودم شروع کردم به فحش دادن به این خانم ولی اون اصلا عصبی نمیشد و نشون میداد داره لذت میبره بعد برگشتم سرمیز شوهرم و پدرم غذاشون رو خورده بودن ولی من به غذا خوردن نرسیدم و مجلس عروسی تموم شد ازونجا اومدیم بیرون و رفتم سر یه ساختمون و عمارت بزرکی که در حال ساخت بود و من رفته بودم تا ازش ایده بگیرم برای ساخت ساختمان خودمون در محل کارم، البته در واقعیت یه همچین کاری در دست اقدام دارم، بعدش رفتم دانشگاه ی کیف مشکی شیک و بزرگ دستم بود، داشتم دنبال کلاسم میگشتم ک کیفمو جا گذاشتم، یه خانمی گفت یکی بردش تحویل حراست بده و گفتن باید بررسیش کنیم هفته دیگه بیابگیره، گفتن توش چیزای عجیبی پیدا کردن منم وایسادم داد و بیداد که توش کارت ملی پول و کتاب بوده، اون گفت توش سوپ پیدا کردن! منم با داد و بیداد گفتم پودر سوپ آمادست و اینکه بدون کارت ملی داخل کلاس راهم نمیدن یه آقایی ک رئیس بود گفت من صحبت میکنم بدون کارت راهت بدن تا کیفتو تحویل بگیری، منم فکر کردم دیدم که بدون کارت هم میشه رفت سر کلاس و خودمم حوصله کلاس رفتنندارم و به اون آقا گفتم بعدا میام کیفمو میگیرم، مهم نیست.
فریبا هراتی
: سلام. شما و همسر و پدرتان می خواهید در جلسه ی رسیدگی به مشکلاتتان شرکت کنید. شما می خواهید شرایط تان مورد قضاوت و بررسی قرار بگیرد. همسر شما سعی می کند که شرایط را به نحو خودش تغییر دهد. پدر شما ( یا خرد و عقلانیت شما) سعی خواهد کرد که رفتاری آرام و ریلکس داشته باشد چون اگر نشان دهید که عصبانی هستید و بد برخورد کنید اوضاع به ضررتان تمام می شود. پس اگر با پدرتان به دادگاه می روید اجازه دهید که او صحبت کند و اگر خودتان به تنهایی می روید سعی کنید که خود واقعی تان را نشان ندهید و خونسرد و آرام باشید. قاضی یا شرایط دادگاه حکمی خواهد داد که شما خودتان را به خاطر آن تحت فشار می بینید و به شما اجازه نمی دهند که آنطور که دوست دارید حرف دلتان را بزنید. شما احساس می کنید که از شما حمایت نمی شود ولی پدرتان تلاش می کند که حمایت کافی برای شما جلب کند و از همسرتان عقب نماند. شما می خواهید ایده هایتان را برای آینده تان عملی کنید و آینده ی خوب و متمولانه ای برای خودتان بسازید. سعی می کنید که عاقلانه تر رفتار کنید و فکرتان را به کار می اندازید که چطور به هدفتان برسید. اما هنوز ذهن شما آماده نیست و تمرکز کافی دز این زمینه ندارید. شما را وادار می کنند که ذهنیت تان را بیشتر مورد بررسی قرار دهند. شما عصبانی می شوید ولی بعدا متوجه می شوید که نقطه ضعف نباید نشان همسرتان بدهید. دوست خوبم در این دادگاه ها هر چه خودتان را مضطرب تر نشان دهید بیشتر آزارتان می دهند. خونسرد باشید ( اقلا در ظاهر) تا اوضاع به نفعتان به پیش برود. تدریجا در مدت کوتاهی مشکلات شما تمام خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
.Bahaarr : سلام وقت بخیر
من باآقایی درارتباط بودم که۳ماهه قطع رابطه کردیم
صبح خواب دیدم تواتاق خودم بودم و یه میزتحریر تواتاقم بودکه مال ایشون بود اماپیش من بودو توکمدمیز،وسایل من بود.این آقا تواتاقم پشت میز نشسته بودو یسری کاغذرومیز بودو مینوشت.بعدتو کمدش دنبال چیزی میگشت خواستم کمکمش کنم گفت دنبال قرص بعدازبهبودکبدمیگردم!(ازوضع جسم وسلامتیش هیچ اطلاعی ندارم)بعد،ازلای پرونده یه برگه بهم دادکه شبیه فرمی بودکه بامشخصات من پرشده بود عکس پرسنلی من روش بود.انگاربدون اینکه من ازش بخوام برام مدرک خاصی روگرفته بود.سایزش بزرگتر ازآ۴بود.نمیدونستم براچیه.همون پایین صندلی به پهلودرازکشیدم که بخونمش.حین خوندن پای ایشونو توبغلم گرفتم وگرماشوحس میکردم وحس خوبی داشتم.بعدخودش اومد پایین هردو رفتیم زیر میز توبغل هم وحس خوبی داشتیم وبهش گفتم مقنعه مو درار.ممنون ازتعبیر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و او همدیگر را مورد قضاوت و ارزیابی قرار می دهید. خشم و ناراحتی او نسبت به شما کم شده و او دوست دارد به شفای روحی و آرامش برسد. او می خواهد به شما بگوید که می داند شما از زندگی تان چه می خواهید و چه چیزی در زندگی تان کم است. شما نیازمند به محبت و عشق او هستید و او هم در خاطر خودش و پنهانی، به شما عشق می ورزد. شما تمایل دارید که او از حال و احساس شما با خبر شود و بداند که چه افکار و چه احساسی دارید. تشکر از همراهیتون.
نهال : با سلام (درواقع من کار چهار بخش رو انجام میدم البته با کمال میل) من دیروز صبح بعد از اذان خواب دیدم ک تلفنی از تهران ب من ز زدند ک هر قسمت از کار شما باید به یه کارشناس محول بشه و اداره کردن این چند بخش کار سنگینی برای شما و بعد دیدم برا اتاقم یه میز اداری کرم روشن آوردند ک از جلو نه از پشت کشو داشت ک نگاهش کردم گفتم چه جالبه و خوشم آمد میز رو روبروی خودم (اتاقم کوچیکه) گذاشتم و پشت میز خودم مشغول ب کار شدم ک دوست صمیمی من اومد و میز روحابجا کرد و بالاتر گذاشت گفتم وای چه خوب شد ک میز رو اینجا گذاشتی جا باز شد بعد در یه قسمت دیگه خانوم چاقی رو دیدم ک نشسته و ب این دوستم ک بیکاره گفت کارت رو درست میکنم خ خوشحال شدم گفتم کاش همکار بشیم بعددیدم یه مانتوی صورتی رنگ رو پوشیدم از پشت حروف داشت
فریبا هراتی
: سلام. به شما خواهند گفت که مسئولیت های کمتری به شما محول می شود و شاید شما کارمندانی برای صرفا کمک به خودتان استخدام می کنید که در عین حال که منافعتان محفوظ می ماند و مقام بالاتری می گیرید، کارتان هم کمتر می شود. شما رفتاری شیرین و مهربان از خودتان بروز می دهید و برایتان سازمان و تشکیلاتی که برایش کار می کنید، نقش مهمی در زندگی تان دارد. متاسفانه ذکر نکرده اید که چه حروفی دیده اید و آن حروف می توانستند تعابیر مربوط به خودشان را داشته باشند. تشکر از همراهیتون.
Mehri : سلام .خواب دیدم یه جایی بودیم چند تا میز و صندلی بود .داییم و دختر داییم دور یه میز با هم نشسته بودن .بعد یه خانمی که در فامیل داریم هم اونجا بود (فکر کنم داییم و این خانم به هم یه حسی دارن) بعد این خانم یه قدمی اونجا زد و رفت بیرون به طرفه خونشون .وارد خونشون شد و در رو بست .بعد پدر و خواهر این خانم پشت در بودن که این خانم با آیفون در رو براشون باز کرد و من متوجه شدم داییم همراه با دختر داییم پشت سر اونا وارد خونه آن خانم شدن .و اون خانم وقتی دید داییم یهو وارد خونش شد دستپاچه شد و زود رفت که خونه رو جمع و جور کنه و خونش به هم ریخته بود .داییم رفت داخل خونه ولی بعد دختر داییمو دیگه ندیدمش .
فریبا هراتی
: سلام. دایی شما سعی می کند که افکارش را با دخترش مطرح کند و او را مجاب کند که دلائل اختلافات خودش و زن دایی تان را درک کند. این خانم فامیل شما هرگز خودبخود اقدامی برای جذب دایی تان به سمت خودش نخواهد کرد و نمی تواند زندگی زن دایی تان را خراب کند مگر اینکه دایی تان خودش بخواهد که زندگیش را خراب کند. دایی تان به بهانه ی فامیل بودن شاید تلاش کند که با این خانم ارتباط داشته باشد. شاید دختر دایی تان در نهایت از رفتار دایی تان حمایت نکند. تشکر از همراهیتون.
Mehri : ببخشید خانم هراتی که من اینقدر پررو هستم .میشه امروز خواب جدیدم رو بفرستم تعبیر کنید .؟ چون دوتا خواب مال قبل بود اصلاح کردید .اگه نمیشه من سه شنبه بفرستمم خواب جدیدمو؟
فریبا هراتی
: استدعا می کنم. بله می توانید ارسال کنید.
صفادانی : سلام لطفا خوابم مخفی بشه.
فریبا هراتی
: سلامشما تمایل دارید که این آقا شما را جدیتر بگیرد و با شما سرد و بی تفاوت و مصنوعی رفتار نکند. کما اینکه خودتان شخصیتی احساساتی و در عین حال جدی دارید و از اینکه او به شما فکر کند و شما را در ذهنش داشته باشد؛ خوشحال می شوید. تشکر از همراهیتون