تعبیر خواب میمون (عنتر، بوزینه)
دیدن بوزینه و یا میمون در خواب بیانگر مواجه شدن با دشمنی فریب کار و مکار است.
محمدبن سیرین گوید: میمون در خواب، دلیل بر دشمنی فریبنده و ملعون است. اگر دید بر میمون نشسته بود و آن میمون مطیع او بود، دلیل که بر دشمن غالب شود و او را قهر کند.
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: میمون در خوابهای ما نماینده انواع میمونها است غیر از گوریل و اورانگوتان. میمون در خواب دشمنی است چابک و هزار رنگ و پر مکر و فریب که دشمنی او از روی حسابگری نیست بل که بر مبنای سرشت و طینت بد خود با همه دشمنی میکند بخصوص با بیننده خواب.
آنلی بیتون میگوید: دیدن میمون در خواب، نشانه آن است که مردم ریاکار برای پیشبرد اهداف خود چاپلوسی شما را میکنند. اگر دختری خواب میمون ببیند، نشانه آن است که چون نامزدش به بی وفایی او بدگمان است بهتر است هرچه زودتر با او ازدواج کند.
تعبیر خواب جنگ با میمون
ابن سیرین: اگر دید با میمون نبرد میکرد و بر وی چیره شد، دلیل که بیمار شود و از آن شفا نیابد، یا عیبی بر تن او پدید آید که از آن خلاصی نیابد.
تعبیر خواب کشتن میمون
ابراهیم کرمانی گوید: اگر دید میمون را بکشت، دلیل که دشمن را قهر کند. اگر دید گوشت او بخورد، دلیل که در رنجی و غیبی گرفتار آید. اگر دید کسی میمون به وی بخشید، دلیل که کسی دشمنی او ظاهر کند.
جابرمغربی گوید: اگر دید میمون را تعبیر خواب میمون به روایت منوچهر مطیعی تهرانیبکشت، دلیل که بیمار شود و زود شفا یابد.
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر دیدید میمون ای در خانه دارید کسی در محدوده خانه شما یا محلی که کار میکنید با شما دشمنی و خصومت دارد و عداوت میورزد و توطئه و سعایت میکند. چنان چه دیدید میمون ای را با ریسمان یا زنجیر بستهاید و به دنبال خود میکشید و میبرید بر دشمنی که دارید پیروز میشوید.
اگر میمون از مقابل شما گریخت امنیت خواهید یافت اما باید هوشیار باشید زیرا از گزند مجدد او در امان نخواهید بود. اگر در خواب دیدید که به دنبال میمونی میدوید و میخواهید او را بگیرید و میمون از درخت به دیوار و از دیوار به حیاط میجهد و شما را با خود میکشاند کسی هست که با فریب و نیرنگ، امری را به شما مشتبه میکند و مدتی شما را سرگردان و معطل نگه میدارد.
اگر میمونی به دنبال شما میدوید و شما از مقابلش میگریختید به قدر دوری و نزدیکی میمون مورد تهدید یک بیماری هستید. چنان چه میمونی در خانه داشتید که در عالم خواب احساس کردید به شما هدیه داده فریب خواهید خورد.
اگر هدیه گرفتید کسی دشمنی خودش را با شما ظاهر میکند و اگر میمونی هدیه دادید شما با کسی که میمون را گرفته دشمنی میکنید.
اگر دیدید میمون شما را گاز گرفت بیمار میشوید یا با همسرتان اختلاف پیدا میکنید.
تعبیر خواب میمون ماده
مطیعی تهرانی: میمون ماده زنی است مفسده جو و فتنه انگیز که باید مراقب او باشید و چنان چه این میمون ماده به آغوش شما جست و دست به گردنتان حلقه نمود زنی در صدد اغوای شما بر میآید.
تعبیر خواب غذا دادن به میمون
آنلی بیتون: اگر زنی در خواب به میمون غذا بدهد، دلالت بر آن دارد که آدم متملقی اسرار او را فاش خواهد کرد.
مطیعی تهرانی: با میمون هم غذا شدن ارتکاب گناهی است بزرگ در ردیف گناهان کبیره.
تعبیر خواب میمون مرده
آنلی بیتون میگوید: دیدن میمون مرده در خواب، نشانه آن است که سر سختترین دشمنان شما به زودی نابود خواهند شد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
گلی : سلام ۲۳ رمضان ساعت ۷ یا ۹ صبح خواب دیدم تو خونه ای که سالها پیش مستاجر بودیم تو همین محله ایه که هستیم الان یه میمون سیاه با بچه اش (شایدم گوریل)تو خونمونه و ما رفتیم تو یکی از اتاقا و اونا تو حال بودن ودرو بستیم و موندیم پشت در ترسیدیم خیلی نمیدونم مادرم بود یا برادرم پیشم بود از سوراخ جاکلیدی در نگاش میکردیم بعد به کسی که پیشم بود گفتم زنگ بزن اتیش نشانی بعد دم حیاط بودیم که آتش نشانی اومد و گرفتنشون که ببرشون بعد اون میمون با کینه به اون آتش نشانها نگاه میکرد حتی دست کشید تو صورت یکیشون که زخمیش کنه خانم هراتی اگه تعبیری داره لطفا بگید چن وقتیه ارامشمون بهم خورده خانوادگی مشکلات داریم
فریبا هراتی
: سلام. شما تمایل دارید که به نیازها و خواسته های دیگران بیشتر از نیازهای خودتان توجه کنید و در بعضی از کارها که به شما مربوط نمی شود، دخالت می کنید و حساسیت بخرج می دهید. این کار به شما استرس زیادی می دهد. این احتمال هست که کسی با شما دشمنی می کند که احساسات و نظراتش را صریح و رک بیان می کند و خودش را از شما بالاتر می داند. همینطور شاید به این دلیل که شما نظراتتان را صریح و رک مطرح می کنید و خودتان را بهتر از دیگران می دانید، با شما دشمنی می کنند. تشکر از همراهیتون.
آرام : سلام و عرض ادب
این خواب و من دقیقا بعد از اون خوابم که دیروز ارسال کردم دیدم و فکر میکنم به هم مربوط باشن.
اول خوابمو یادم نیست ولی خانه های پله آیی روستا به چه شکل هستن اونجوری بودن و همه جا سفید بود یه لحظه خودمو تو یه کوچه دیدم که یکدفعه از پشت یکی از کوچه ها گوریل کوچکی آمد اولش ترسیدم تعدادی هم با من بودن اومدم فرار کنم دیدم نمیشه ایستادم و باهاش بجنگم یه لحظه چنگگاش از بدنم رد شد ولی زخمیم نکرد اونجا فهمیدم نمیتونم پیش بربیام برای همین سعی کردم رامش کنم و آرامش کنم و همینکارم کردم بعد خودمو جلوی یه در خونه دیدم که کوچک بود و سگمون که تو باغ اومده بود دم در با چند نفر دیگه حتی فکر کنم دخترمو دیدم همه رو کردم داخل گفتم خیلی خطرناکه من به بهانه اینکه میخام غذا ببرم براش اومدم و رفتیم داخل...
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. بینش و شهود در شما قویست. شما می خواهید پیشرفت کنید و تمیز و خوب زندگی کنید و نمی توانید دروغگو باشید و حقه بازی کنید چون می دانید که ضررش به خودتان بر می گردد. شما جلوی نفس اماره تان مقابله می کنید و برای خودتان شر درست نمی کنید. خوابتان می گوید که به حرف وکیلتان در این خصوص گوش ندهید و دروغ بزرگ نگویید. شما امنیت و آرامش کوچک خودتان را حفظ می کنید. تشکر از همراهیتون
حسین : با سلام - ضمن تشکر از تعبیرهای خوبتان. خواب دیدم سوار یک ماشین مسافرکش به سمت دهی آشنا حرکت می کنم. آسفالت افتضاح بود و مردم فقیر و موجودات ضعیف زیادی توی مسیر بودند. سعی می کردم کمک کنم به یکی می گفتم من هزینه آسفالت اینجا را می دهم ولی با خودم فکر می کردم هزینه زیادی خواهد شد بعد می گفتم اشکال ندارد. از خدا می خواستم خدایا آنقدر به من ثروت بده تا به همه بی نواها کمک کنم. در صحنه دیگری عقب ماشین مادرم به همراه پیرمرد دیگری که آشنا بود ولی پدربزرگم نبود و یک مرد غریبه نشسته بودند و به خاطر تنگی جا مشاجره می کردن. گفتم صندلی جلو خالی است یکی از شما جلو بنشیند. در صحنه دیگری در یک فضای روستایی جنگلی با هوایی مشابه شمال جلوی یک خانه که ظاهرا برای من بود و مادرم داخل آن مشغول بود ایستاده بودم. انگار دهی بود که من یک باغ در آنجا دارم ولی خیلی زیباتر و سرسبزتر بود. چند نفر آمدند که با هم مسابقه دهیم و هدفهایی را با سنگ بزنیم. اول هدفها را روبروی خانه گذاشتیم. گفتم ممکن است سنگها به شیشه ها برخورد کند لذا آنها را جابجا کردیم و سمت جنگل/باغ گذاشتیم. ناگهان یک سنگ به سرم خورد. درد نداشتم اما برخورد آن را احساس کردم. برگشتم دیدم یک میمون که بچه بغل داشت وروی زمین نشسته بود آن را پرت کرده. به سمتش رفتم و با کوبیدن پا و سر وصدا ترساندم. خودش را به موش مردگی زد. خندم گرفت مادرم را صدا کردم که بیا ببین این میمون چه شیرین کاری می کند. مادر نگاه کرد و خندید. برگشتم دوباره سنگ پرت کرد . به سمتش رفتم و غضب آلود نگاه کردم ترسید و دوباره خودش را به موش مردگی زد. هربار ساکت می شدم یا بر می گشتم کارش را تکرار می کرد و وقتی دعوایش می کردم مات و مبهوت من را نگاه می کرد انگار حالیش نبود که دارد چیکار می کند. مثل یک بچه که وقتی دعوایش می کنی می ترسد ولی متوجه اشتباه بودن کارش و علت رفتار شما نیست. به هر حال اورا دعوا کردم و سعی کردم دورش کنم. در صحنه دیگری که انگار همانجا ولی داخل اتاقی بود دیدم غذایی مثل آبگوشت یا قیمه می خورم که انگار مادرم داده بود. چیزی که جلب توجه می کرد این بود که تعداد گوشت بسیار زیادی گوشت داشت. معلوم نبود گوشت گاو است یا گوسفند. از یک طرف تکه های گنده لخم واز یک طرف نرم و بعضا چرب. ولی خیلی خوش مزه بود. آنقدر خورده بودم که نگران بودم نکند معده ام مشکل پیدا کند. فک می کردم نیم یا یک کیلو خورده ام. آنقدر زیاد که تکه های آخر دیگه سرد شده بود. ولی خوردنی بود و پیش خودم فکر می کردم برای تامین پروتئین بدنم خوب است.
متاسفانه همسرم می خواهد از من طلاق بگیرد و در مراحل دادگاه هستیم و یک دختر بچه نیز داریم. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که کنترل زندگی تان را در دست گرفته و با عزم و اراده ی زیاد، اهدافتان را بدست بیاورید. شما در مسیری قرار گرفته اید که با موانع و مشکلات زیاد مواجه هستید و مردمی که شما را درک نمی کنند و باعث ایجاد استرس و آشوب در زندگی تان می شوند. شما حاضرید برای رسیدن به موفقیت و پایان یافتن مشکلاتتان هزینه ی لازم را بپردازید و اعتبار زیادی برای رسیدن به موفقیت قائلید و می دانید که ارزشش را دارد که زندگی تان را بازسازی کنید. مادر شما نمی تواند در تصمیم گیریهای شما نقش فعالی داشته باشد و علیرغم اینکه او هم اراده ی بالایی برای کمک به شما دارد، ولی شما به نظراتش توجه زیاد نمی کنید و از این جهت او دچار استرس شده است. شما ممکن است به او اجازه دهید که شما را راهنمایی کند. شما می خواهید تصمیمات خودتان را اجرا کنید و به موفقیت برسید. همسر شما به شما تهمت می زند و یا انگی به شما می زند و موذیانه می خواهد شما را مقصر در کاری جلوه دهد. شما از اینکار او عصبانی می شوید ولی او بارها اینکار را تکرار می کند. او دچار سو تفاهم شده و قدرت درکش پایین آمده . در نهایت شما به ثروت و رفاه می رسید و غرایز و خواسته های مادیتان را بدست خواهید آورد. شما خوشحال می شوید و رای دادگاه به نفع شما تمام خواهد شد. امیدوارم مشکلاتتان ختم به خیر شود. تشکر از همراهیتون
لیلا علیزاده : سلام. حق خواب دوم پرداخت شد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر.
لیلا علیزاده : سلام. وقتتون بخیر. لطفا نمایش داده نشه، ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اگر بخشی از خوابتان که نوشته اید همینجا تمام شد یک خواب مجزاست و خواب بعدیش یک خواب دیگری است، باید یک حق خواب دیگر شارژ بفرمایید و به بنده اطلاع رسانی کنید تا از شما حق خواب را کسر کنم؛ چون منظور از 750 کاراکتر، این مقدار کاراکتر برای یک خواب است و نه تمام خوابهایی که در 750 کاراکتر بگنجند. حقوق کارمندان سایت از این تعابیر تامین می شود و ادغام چند خواب در یک کامنت خدای نکرده، شما را مدیون سایت و کارمندان آن می کند. اما تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید نشان دهید که شخصیتی متعهد دارید و اجازه ندهید که کسی از نقاط ضعف شما بر علیه تان استفاده کند. کسی هست که با حیله گری و موذیانه سعی خواهد کرد که از شما سوء استفاده کند. شما سعی می کنید که بسیار اصیل و با فرهنگ و خردمندانه رفتار کنید تا او نتواند به اهدافش برسد. در قسمت بعدی خوابتان شما در اجتماع هم سعی می کنید به فرهنگ خانوادگی تان پایبند باشید و این پشتوانه ی خانوادگی تان نخواهد گذاشت که ترس ها و نگرانی هایتان محقق شوند. تشکر از همراهیتون
Nashenas25 : با سلام امروز ساعاتی قبل از ظهر خواب دیدم
فریبا هراتی
: سلام. شما از زندگی تان درسهایی می آموزید. شما فکر می کنید که اگر شیطنت بیشتری از خودتان نشان دهید و احساسات تان را به دیگران بیشتر ابراز کنید و در خوشی ها بخواهید افراطی رفتار کنید، به نفعتان است ولی اینکار را به خاطر این انجام می دهید که فکرتان ناراحت است و مشکلاتی در زندگی تان تجربه کرده اید و برای فرار از این مشکلات، وانمود می کنید که خیلی شاد هستید ولی مردم از اینکه شما صداقت نداشته باشید و بخواهید موذیانه به منافع خودتان فکر کنید، خوششان نمی آید. شما سعی می کنید که به نفس اماره تان مسلط باشید و این وساوس شیطانی را از خودتان دور کنید. دایی شما باعث شده که شما اینطور از نظر مالی تحت فشار باشید و وسوسه شوید که به خاطر رسیدن به منافع مالی بیشتر، مرتکب گناه شوید. تشکر از همراهیتون
Suzaaan : سلام. حدود سه ماه پیش خاب دیدم
فریبا هراتی
: سلام. کسی دارد سعی می کند که از همسایه ها راجع به شما پرس و جو و تحقیق کند تا به خواستگاری تان بیاید. او شخصیتی موذی و فریبکار ولی بسیار باهوش دارد که سعی می کند که در کارهایش خیلی امروز و فردا کند و همه چیز را به تعویق بیاندازد. خردمندانه است که این شخص را نپذیرید و به او پاسخ منفی بدهید. اما شما گول می خورید و فکر می کنید که او خیلی خوب است. ( شاید خوابتان مربوط به گذشته باشد). تشکر از همراهیتون
Fatima : بسم الله. سلام و عرض ادب. لطفا نمایش ندید.
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که احساساتتان را از دیگران مخفی کنید. شما در آینده بینش و شهودی قوی خواهید داشت ولی امروز شما نگاهی سرخوشانه و معصومانه ولی در عین حال موذیانه نسبت به مسائل دارید و حرفتان را به اشخاصی که نزدیکان شما هستند هم نمی زنید. شما سعی می کنید که محافظه کارانه رفتار کنید و رفتاری مادیگرایانه و البته خانواده دوست و اصیل از خودتان بروز می دهید. باید مراقب باشید که رفتار شما به ضررتان تمام نشود هر چند که تمام مدت سعی می کنید که وجهه ای خوب داشته باشید و می خواهید همه شما را شاد و بی خیال بدانند. تشکر از همراهیتون
sahra : خواب دیدم با جاری ام رفتیم دید خانومی از فامیلهای قدیمی مادرشوهرم که با آنها ارتباطی نداره شب که شد خانواده ی خودمم اومدند اونجا کُلّی مهمون براش اومدو سفره شام پهن کردند ولی من وهیچیک از خانواده ام نشد که شام بخوریم، در راه برگشت، من رفتم فست فودی که یه چیزی بگیرم همه بخوریم،ولی دست خالی برگشتم که دیدم خانواده ام از یک کافی شاپ اومدند بیرون و گفتند ما یه چیزی خوردیم من ناراحت بودم چرا به من نگفتند وقتی به خانه برگشتیم مامانم گفت که پدرت(پدر من فوت کرده) از دستت خیلی ناراحته،چرا تا یکِ شب بیرون بودی و من تعجب کردم و گفتم خوب شما هم با من بودید و کلی گریه کردم که من که هیچ وقت جایی نمی روم، اینجا هم شما با من بودید.
بعد وارد یک مرحله ی دیگه از خواب شدم، دیدم که صبح توی خونه با پسرم و دخترم از خواب بیدار شدیم(من از همسرم جدا شدم) یکهو زیرِ یک تختخواب که نمیدونم متعلق به کدوم یکی از ما بود دیدم سه تا یاکریم که کاملا سالم و سرحال بودند دارند راه می روند.
پسرم رفت آنها را با یک سبد گرفت، ولی داخل سبد،یاکریم ها مریض و زخمی بودند، چند تا تخم هم بود که بعضی ها شکسته و بعضی سالم بودند
سبد رو بردم بیرون و گذاشتم روی دیوار حدفاصل خونه ی خودمون و همسایه که یکهو سه تا میمون سروکلّه شون پیدا شد و رفتند بالا سرسبد،من تعجب کرده بودم که میمون اینجا چیکار می کنه،دخترم با ناراحتی بهم گفت مثلا میخواستی نجاتشان بدی، گفتم من چه میدونستم اینجا میمون هست، بعد برای دلداری دادن خودم گفتم که میمون که گوشتخوار نیست،حتما رفتند سراغ تخم کبوترها با خود کبوترها کاری ندارند ولی خیلی غصه دار بودم...
فریبا هراتی
: سلام.تعبیر خوابتان این است که شما راجع به مشکلات و ناراحتی های اشخاصی که نمی شناسید و با آنها ارتباطی ندارید، خبرهایی می شنوید که فکرتان را ناراحت می کند در حالی که کاری هم برای آنها نمی توانید انجام دهید و در تصمیم گیریهای آنان هم برای آینده شان هیچ نقشی را تقبل نمی کنید. خانواده تان می خواهند ارتباط صمیمی تری با دوستانشان داشته باشند ولی شما زیاد به خودتان نمی رسید و از جسم و ذهنتان مراقبت نمی کنید. این کار شما خردمندانه نیست و پدرتان ( روحش شاد) نگران شماست که بلایی سر خودتان بیاورید. شما و فرزندانتان آرمانها و آرزوهایی دارید که می خواهید به آنها رسیدگی کنید و به دستاوردهای مالی رسیده و یا اهداف و آرمانهایتان را می خواهید عملی کنید. از اینکه نتوانسته اید خواست هایتان را بدست بیاورید ناراحتید ولی باید مراقب باشید که حرف دلتان را با اشخاص موذی و دورویی که فقط به منافع خودشان فکر می کنند، مطرح نکنید. این کار به ضرر شما و فرزندانتان است. آنان نه تنها به شما کمکی نمی کنند بلکه موجب می شوند که اصلا نتوانید هیچوقت خواسته ها و آرزوهایتان را برآورده کنید. به مردم اعتماد نکنید و حرف دلتان را برای غریبه ها یا حتی آشناهایی که از ذاتشان بی خبرید؛ مطرح نکنید. تشکر از همراهیتون
Shima11 : سلام .مخفی بمونه اینو بهم گفته
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید مشکلاتتان از بین برود و به خدای بزرگ توکل می کنید. علاوه بر اینکه دوست دارید خداوند مشکلاتتان را حل کند، تمایل دارید خودتان هم اقدامی برای بهبود شرایط تان انجام دهید. شایان برای آشتی با شما پیشقدم نمی شود چون شما قبلا وجهه ی بدی پیش او پیدا کرده اید و احساسات خودتان را به صورت ضد و نقیض با او مطرح کرده اید یا احساستان را در زمینه ی خاصی اصلا مطرح نکرده اید و یا وانمود کرده اید که اصلا احساسی ندارید. به هر جهت، سعی می کنید که ابتدا وجهه ی خوبی از خودتان بسازید. مادر شما برای دنیا دعا کرده و سعی می کند که همه جوره از دنیا حمایت کند تا او بتواند تعادل و اعتدال را در زندگیش ایجاد کند، کنترل شخصی بیشتری داشته باشد و منظم تر از گذشته زندگی کند. شما از اینکه بخواهید در یک ظاهر خونسرد و آرام، نظرات خودتان را به صورت نادرستی ابراز کنید، از اینکه رک گویی زیاده از حد داشته باشید و یا موذیانه بخواهید به منافعتان فکر کنید دست بر می دارید. این رفتار اشتباه، اعتبار روح شما را از بین می برد و باید اشتباهات گذشته را هرگز تکرار نکنید. اول خودتان را اصلاح کنید و بعد تلاش کنید که ارتباط تان را با شایان تقویت کنید نه اینکه از الان با همان اشتباهات گذشته آشتی کنید و دوباره قهر کنید. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون