تعبیر خواب میوه
دیدن میوه به طور عام در خواب خیر و برکت و نعمت است ولی میوه ها یک تعبیر خاصی دارند که در جای خود نوشته شده مثل انگور، آلو، سیب، گلابی و غیره اما اگر در خواب سبدی میوه دیدید بی آنکه تشخیص دهید چه نوع میوه ای است، نعمت و خیر و برکت است چه شما به دیگری بدهید یا از کسی بگیرید.
حضرت دانیال می گوید: هر میوه در باغ، اگر به وقت بخورید، دلیل که به قدر آن مال جمع کنید. اگر بی وقت میوه خورید، دلیل که مالتان تلف شود و هر میوه که به خواب ببینید، تاویل آن به درخت آن میوه بازگردد. یعنی اگر درخت به تاویل نیک باشد، میوه اش هم دلیل نیکی است. دیدن میوه های ترش به خواب، دلیل غم و اندوه است و دیدن میوه های نارسیده، دلیل بر مال حرام است. اگر ببیند که میوه های تابستان به زمستان می خورد، دلیل بیماری است.
محمد ابن سیرین می گوید: هر میوه که در خواب، آب دار و شیرین بود، دیدن آن و خوردنش دلیل منفعت است. اگر ببیند از درختی چید، دلیل که به قدر میوه مال یابد. اگر ببیند میوه از درخت پیش او افتاد دلیل که مال بی رنج حاصل کند.
تعبیر خواب میوه فروشی
دیدن میوه فروشی در خواب، علامت آن است که برای جبران زیان سخت کار می کنید و دست به معاملات ناموفقی می زنید .
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن میوه فروش در خواب، اگر میوه خوش طعم بود و می فروخت، دلیل مضرت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ali : عرض ادب .زن دادش بنده خواب دیدند که من ماشین پر کردم کلی میوه لباس و مایحتاج خونه و دم در که بودم یه چند نفر مرد به من میگن که وسایل که خریدی کمه و چندین بار میگن من مجدد میرم خرید کنم و اون دو سه نفر خیلی از وسایلها را بر میدارن از ماشین من و وقتی بر میکردم دوباره دست پر از میوه لباس وسایل میارم خونه و بین مرد زن تقسیم میکنم و برادران من که میان به اتفاق میریم و اون وسایلهایی که اون چتد نفر برده بودند ازشون پس میگیریم و دوباره تقسبم میگنم بین مردم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما به ثروت بسیار زیادی خواهید رسید ولی نسبت به این موضوع هنوز احساس رضایت نخواهید داشت. شما تلاش می کنید که خانواده تان هم مرفه باشند و به همه کمک کنید و در ضمن، مراقب هستید که کسی وقت و اعتبار شما را تلف نکند و حقوق شما را پایمال نکند. تشکر از همراهیتون.
بهار : سلام خانم هراتی عزیز
من دیشب خواب دیدم کارفرمام با ماشین رسوندم میوه فروشی دختر خالمم تو ماشین بود میوه فروشی بود که میشناسم پرتقال خریدم و هویج بعد فروشنده بهم گفت برو از اون هویج خوبا بردار از دور خوب بودن وقتی رفتم جدا کنم همشون بد بودن دو تا برداشتم وقتی رفتم حساب کنم فروشنده مقدار زیادی سبزی خوردن واسم گذاشته بود که خیلی تازه بودند و گفت که میشن 300هزار بهش گفتم من که سبزی نمیخوام برشون داشت و خیلی ناراحت شد و حسابم شد صد هزار و میوه هایی که خریده بودم اصلا خوب نبودن وقتی برگشتم کارفرمام رفته بود و من می‌گفتم چون کارم طول کشید خسته شده رفته میشه واسم تعبیرش کنید .(خانم هراتی در واقعیت میخوام تلویزیون بخرم )
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که مدیریت خوبی روی کارهایتان داشته باشید و سود کنید. می خواهید سطح استاندارد زندگی تان بالا باشد. شما از ثروت و سلامت و رفاه بهره مند هستید. ولی باید مراقب باشید و چشمانتان را باز کنید که سرتان را کلاه نگذارند. کسی می خواهد شما را تحریک و تشویق کند و به شما انگیزه بدهد که به جاه طلبی هایتان برسید ولی در عین حال دارد سرتان را کلاه می گذارد و شما را می فریبد. او نسبت به شما هیچ احساسی ندارد و برایش مهم نیست که چه بر سرتان بیاید و با شما صداقتی ندارد. اگر شما از این شخص خرید کنید ( و بخواهید به خواسته تان برسید) خرد و عقلانیت از شما دور شده است!! نخرید خانم! یا اقلا از چند جا بپرسید. شاید هم قیمت ها دارند پایین می آیند. کمی صبور باشید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام بانو دوست من خواب دیده که با هم تو یه آپارتمان بودیم و من تو اتاق، ایشونم از تو آشپزخونه دا شتن یه ظرف میوه برا من میاوردن.ممنون تعبیر بفرمایید،ضمنا باید گفت من و ایشون قرار گذاشتیم که از هم جدا شده و فقط دوست اجتماعی هم بمونیم . و تو همین دوران خواب دیدن.
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما به همان معنای تصمیمی است که در بیداری گرفته اید. شما دوست هم باقی می مانید و او سعی می کند که آنچه برای حمایت از شما لازم است را در اختیارتان بگذارد تا احساس آرامش و انرژی مثبت کنید. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : عزیزم،
سال نو رو پیشاپیش به شما تبریک میگم. و امیدوارم در سال جدید بهترین‌ها منتظرتون باشن و زیباترین‌ها براتون پیش بیاد.
فریبا هراتی
: تشکر وحیده ی نازنینم برای این کار قشنگ و شخصیت مهربونتون.
Vahideh : خواهش میکنم خانم هراتی بزرگوار
بسیار عزیزین...
ممنون از شما که هستید
خوشحالم از حسن نظر شما
امیدوارم سال پیش رو، بهترین‌ها رو تجربه کنید و در کمال سلامتی، سرشار از برکت و عشق و نور باشید. و اگر خدا خواست، فرصتی برای دیدار باشه
@}---------
فریبا هراتی
: همینطور شما مهربان <3
Vahideh : سلام خانم هراتی عزیزم
٢شب پیش خواب میدیدم علی(همسرسابق) اومده خونه‌مون.من سفیدپوش جلوی سینک ظرفشویی بودم.ظرف میشستم یاشسته بودم،نور زرد رنگِ چراغ بالای سرم روشن بود.علی مشکی‌پوش سمت چپم رو به من ایستاده بود و انگار جثه‌ش کوچکتر یا قدش کوتاه‌تر شده بود.من یه شیشهء قهوه‌ای رنگ دستم بود(که توش گیاه میذارم تو آب) توش پر از آب‌طالبی سبز بود.علی برام ریخته بود وانگار١-٢تا مایع قهوه‌ای رنگ مثل شربت(دارو)داخلش ریخته بود و یه جوری محو‌شده نگاهم میکرد.بعد بابام که جلوی شومینه با زیرپیرهنی سفید نشسته بود(جایی که معمولا میشینه و سیگارمیکشه)صداش کرد.علی هم سریع،مطیعانه رفت سمتش.بابام کلمه‌ای گفت که یادم نیست.انگار درمورد رفتار گذشتهء علی بامن بود موضوع که می‌خواست ازش ایراد بگیره یا بازخواستش کنه.اما عصبانی نبود.علی عم خیل یحرف گوش کن رفت سمتش!
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. شما سعی می کنید که خونسرد و با کرامت و آرام باشید و برای آینده تان برنامه ریزی می کنید تا نگرشهای ترو تازه تری داشته باشید و اشتباهات گذشته تان را تکرار نکنید. ذهن شما باز شده هرچند که به خاطر آن، قبلا ناراحت شده اید. علی احساساتی شده و غصه می خورد. او از اینکه شما را از دست داده و از ارزش و اعتبارش پیش شما کم شده ناراحت است. شما سعی می کنید که محافظه کارانه زندگی کنید و برای رشد و پیشرفتتان در زندگی تلاش می کنید. علی احساس می کند که از درون له شده و نمی تواند احساسش را مخفی کند. شما وقتی که خردمندانه به او فکر می کنید، نمی توانید بی تفاوت باشید و ناراحت می شوید و ایرادات مختلفی می توانید از او بگیرید. اما او حسابی حالش گرفته شده و غصه می خورد. اگر با او ادامه ی زندگی می دادید، محال بود او از خر شیطان پیاده شود و ذره ای تواضع به شما نشان دهد. ارزش شما هم بیشتر از این است که با کسی زندگی کنید که بخواهد سوهان روح شما باشد. تشکر از همراهیتون.
marjan : خواب دیدم رفتم مغازه ی روبروی مسجد ، که میوه فروشیه ؛ و صاحبش هم کاملاااا منو میشناسه ؛ اون با یه نفر دیگه که اونم منو کامل مبشناسه ..بمن میگن بهت یه دبه پنیر میدیم از مراسم مونده ...(یعنی صبحونه دادن جلو هر کس پنیر مونده )اونو برداشتن همه رو انداختن تو دبه ای ! بمن میگن بیا ببر خونه ، من تو دلم میگم ته مونده ی غذای مردم رو نمیبرم ! اگر خوب بود خودشون میبردن ، قبول نکردم گفتم نه نمیخوام ؛ بعد گفتن باشه پس میدیم به برادرت اون میاره ...من رفتم
پنیر از اون پاستوریزه ها بود داخل دبه ای پر از اب و تکه تکه شده
فریبا هراتی
: سلام. شما گشایش کار پیدا می کنید و به دستاوردهای مالی و سود در زندگی تان خواهید رسید. هر چند که دوست دارید ثروت زیادی یکجا به شما برسد، ولی برادرتان به خاطر زحمت هایی که کشیده حالا به سود خواهد رسید. تشکر از همراهیتون.
Shaghayegh : سلام خواب دیدم درون منزل پدری در شمال درون حیاط خانه که جای گِلی و خیسی بود به اسرار دختر عمه ام همانجا به مدفوع کردن پرداختم دختر عمه ام هم امد و انجا مدفوع کرد بوی مدفوع در خواب اذیتم کرد و به سرویس بهداشتی رفتم.و خودم را تمیز کردم. در خواب عروس و دامادی را دیدم که عکاس در حال عکس گرفتن از انها بود اخر مراسمشان بود و من در خواب برای عروسی خودم نقشه میچیدم. هیچ رقص و شادی ندیدم. فقط فقط عکاسی لز عروس و داماد را دیدم
فریبا هراتی
: سلام. شما و عمه تان به خاطر مسئله ای فکرتان ناراحت می شود و شاید با هم اختلاف نظر داشته باشید و یا اینکه به خاطر یک مسئله ی مشترک، هر دو ابراز نگرانی کنید و راجع به جنبه های منفی زندگی تان صحبت کنید. شما می خواهید افکار منفی را از ذهنتان پاک کنید. شما تصمیم دارید که در کاری مشارکت کنید، نسبت به یک موقعیتی متعهد شوید و می خواهید به موفقیت برسید و تصویر ذهنی تان نسبت به این موفقیت همیشه در ذهنتان باقی بماند. تشکر از همراهیتون.
Shaghayegh : خواب دیدم درون منزل پدریم تو شمال داخل منزل سرامیک هارو شل کردم و یه کم زمین رو کندم دوتا کوزه درون آب و گل پیدا کردم دروشو باز کردم دست کردم دوتا مجسمه تزئینی اومد بیرون طلایی رنگ بود گوزن بود اگر اشتباه نکنم بعد اون یه عالم زیور الات طلا چیز قابل ملاحضه ای که توی خوابم بود یه عالم گوشواره های اشکی ماننده شرف شمس نگین زرد مایل یه قهوه‌ای اوردم بیرون قفل همهههه گوشواره ها باز بود همه یه شکل داشتن کوچک و بزرگ بودن ولی قفل همه شون باز بود.
مادرم گفت این همههه پول رو چجوری خرج کنیم. گفتم مادر راه زیاده حالا بازم هست که باید در بیاریم. دلم می‌خواست یک جفت از اون گوشواره های شرف شمس اشکی مانند برای خودم و مادرم هم بردارم. خوابم واضح واضح بود حتی لباس های مادرم و کارا و حرکتایی که همیشه میکنه
فریبا هراتی
: سلام. ضمن اینکه شما باید خوابتان را "فقط" در صفحه ی مربوط به خودش ثبت کنید، و این خوابتان ربطی به میوه ندارد، طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
Shaghayegh : کی و چگونه تعبیر خوابم رو بیینم آشنایی ندارم
فریبا هراتی
: شما در نوبت هستید. وقتی خوابتان را تعبیر کردم قادر خواهید بود آن را مشاهده کنید.
Shaghayegh : سلام من خواب دیدم روی یک بلندی بودم که پشتمون دریا بود یهو اب دریا زیاد شد جزر و مد شد موج ها زیاد شدن اما اب کسی رو در بر نگرفت و آسیب نزد اسمون ابری و تاریک بود اومدم عکس بندازم شارژ موبایلم خاموش شد. روی بلندی یک میوه فروش بود میوه عجیبی داشت قیمت پرسیدم گفتم نمیدونم چیه باید بخورم یه دونه انداختم دهنم گس بود میوه های ریز و زرد بود خوردم خوشم نیومد رفتم.مادربزرگم که فوت شد رو دیدم یه اشنا که لال بود ازش غذا خواست گفت ندارم به مادر بزرگم گفتم عزیز گناه داره حالا برو یه چیزی بیار بخوره. بعد دیگه چیزی یادم نیست فقط یادمه انگار اون خانم لال بود داشت یه عالم رشته ماکارانی رو هم میزد با دست و باز میکرد از هم. لطفا جوابمو زود بگید. همیشه هم این بالا اومدن اب دریا رو خواب میبینم
فریبا هراتی
: سلام. شما فکرتان به خاطر مسئله ای نگران خواهد شد و بالا پایین های عاطفی را شاهد خواهید بود. ناراحتی و مشکلی در راه است و خوابتان به شما هشدار می دهد. شما احساس خالی بودن و تنها بودن خواهید داشت و انگار که با کسی ارتباطی ندارید. مسئله ای فکرتان را بشدت ناراحت می کند. به خاطر مسئله ای پشیمان می شوید و یا تجربه ی تلخی خواهید داشت. روح مادر بزرگتان شاد. اگر خانم آشنا در خواب فقط لال بوده و در بیداری لال نیست، او آدمی است که مغزش درست کار نمی کند و مرتکب اشتباهات زیادی می شود و قدرت تاثیر گذاری روی دیگران ندارد. مادر بزرگتان تمایل ندارد برای او دعای خیر بفرستد چون این خانم می خواهد شر درست کند و در کارها گره بیاندازد. احتمالا او در بیداری اهل جادو جنبل کردن است و یا آدمی است که شر درست می کند. برای دفع شر بگویید برایتان یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. انشالله در پناه خدای بزرگ از خطرات مصون خواهید ماند. تشکر از همراهیتون.
silvia : سلام،خواب پراكنده اي داشتم!صبح خواب ديدم توي خونه (ناآشنا)باعموم نشستيم درموردتاريخ ايران صحبت ميكنيم(باايشون اصلا رابطه نداريم واحساس خوبي هم نسبت بهشون ندارم)،جلوي هركدوم بشقاب ميوه بود،جلوي من يك ميوه عجيب خاص كه به رنگ انگورسبزبود،اصلا نتونستم تشخيص بدم چيه!شبيه ميوه هاي عجيب استوايي بودوپهن به اندازه اي كه نصف بشقاب روگرفته بود،وبه عموم هم تعارف كردم ويه دونه مثل همين ميوه روتوی بشقابشون گذاشتم.بعدخودموكناريكي ازدوستان قديمي ديدم(درواقعيت بينمون كدورتي پيش اومدكه هرچقدرخواستم ثابت كنم كه حرفي كه ازطرف من بهش زدن دروغه،موفق نشدم)داشتم هميناروتوي خواب بهش ميگفتم كه باوركن اينجوري نبوده ولي اون بهم نگاه نميكرد!بعدخودموجايي ديدم كه درموردبلندترشدن قدمیپرسم وباترديدميگفتن چنين چيزي نيست وبعد يه ليوان نوشابه خنك كه توش تكه هاي يخ بودخوردم.
فریبا هراتی
: سلام. شما فکرتان به خاطر فرهنگی که به آن معتقدید و بی فرهنگی عده ای دیگر ناراحت است. شما شخصیتی احساساتی دارید که پر شور و شوق هستید و می خواهید عشق و گرمی و حمایت کافی را دریافت کنید و شاید به این فکر می کنید که باید با هموطنانتان هم بخوبی رفتار شود. دوست قدیمی شما گویا شناخت کافی روی شما ندارد و یا آنقدر کوته فکر است که حاضر نیست حقیقت را بشنود و شرایط را درست تحلیل و بررسی کند. شما می خواهید که مقام و احترام بالاتری داشته باشید ( چه در اجتماع و چه در جمع دوستان) و از اینکه به شما بی احترامی شود عصبی می شوید. شما نیاز به آرامش و خونسردی بیشتر دارید. تشکر از همراهیتون.