تعبیر خواب نامزدی
لوک اویتنهاو می گوید: تعبیر خواب دیدن نامزد، مردمی بودن است. تعبیر خواب نامزد بودن، ازدواجی موفق در انتظار شماست. تعبیر خواب آن ها را بر سر سفره عقد بردن، آرامش درونی است. تعبیر خواب آنها را مرده دیدن، زندگی مشترک طولانی و خوشبخت است.
آنلی بیتون می گوید: تعبیر خواب نامزد خوش برخورد و خوش هیکل، همسرتون مایه سر بلندی شما می شود. تعبیر خواب نامزد بداخلاق و زشت، پشیمانی از ازدواج است. تعبیر خواب بی حرکت بودن نامزدتان، بداقبالی است.
کتاب سرزمین رویاها :
تعبیر خواب شما نامزد می كنید، منتظر مشكلات خانوادگی باشید.
تعبیر خواب به شما قول نامزدی داده شده، مشكلات عشقی در پیش است.
تعبیر خواب دوستان نامزد می كنند، خواسته های شما برآورده می شود.
تعبیر خواب بستگان نامزد می كنند، مشاجرات فامیلی است.
تعبیر خواب نامزد خودتان را ببینید، یك تجربه غم انگیز در انتظار شماست.
تعبیر خواب نامزد دخترتان، یك سوتفاهم بعد از یك مشاجره برطرف می شود.
تعبیر خواب نامزد پسرتان، یك نارضایتی و ناهماهنگی فكری برطرف می شود.
تعبیر خواب نامزد یك شخص دیگر، روحیه شما بسیار قوی و پایدار خواهد بود.
تعبیر خواب نامزدی دختر مجرد این است که، در عشق شانس كمی خواهد داشت.
تعبیر خواب نامزدی بهم می خورد، باید ناكامیها را تحمل كنید.
تعبیر خواب یك نامزدی در بین افراد مرفه اجتماع، دردسر و ناامیدی در آینده است.
تعبیر خواب نامزدی دیگران بهم خورده، شوك است.
تعبیر خواب شخص زیبا و سلامتی نامزد می كند، دسیسه است.
تعبیر خواب شخص آرام و متواضعی نامزد می كند، آینده بسیار روشنی خواهید داشت.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Setareh : سلام وقت بخیر
خواب دیدم با یکی از هم دانشکده ایام نامزد شدم به طوریکه اون مخفیانه با پدرم آشنا شده و من اینو نمیدونستم و رضایت اونارو جلب کرده بود و یکدفعه اومد و به من ابراز علاقه کرد و حلقه به من داد و همه چیو واسم تعریف کرد و من قبل از این اصلا فکر نمیکردم ک منو دوست داشته باشه و اون گفت به خاطر این بوده که اول به ثورت اصولی میخواسته رضایت مادر و پدرم و جلب کنه و بعدش این رابطرو شروع کنه (و من احساس میکنم این بار دومیه ک من این خوابو دیدم)و من دیگع قدرت نه گقتن نداشتم انگار
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. هم دانشگاهی شما تلاش دارد تا افکار خانواده شما را بیشتر بشناسد و در مورد شما بیشتر بداند و تحقیق کند. احتمال قوی او به شما بسیار علاقه مند و متعهد است. تشکر از همراهیتون.
Aaaaam : سلام خواب دیدم با دوست پسرم تو اتاق عقد هستیم و قراره عقد کنیم و خیلی خوشحالم اما دوست پسرمو نمیبینم منتها میدونم کنارمه.
در مقابل پدرش که چند ماهی است فوت کرده رو میبینم که یه لبخندی بر لب داره و فکر میکنمم لباسش سفید بود دقیق یادم نیست.
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. پدر دوست پسرتان پاک و بی گناه است و از دوستی شما راضی است. شما به هم متعهد خواهید بود و انشالله رابطه شما قوی می شود. تشکر از همراهیتون.
ashkan : با عرض سلام امروز صبح خواب دیدم با خانم مورد علاقه ام نامزد کرده بودم و تو این خواب نامزدم بود و بسیار با من صمیمی بود و بسیار زیبا و دوست داشتنی بود و رفتم داخل اتاقش و درب کمد جا لباسیشو باز کردم و یه پیراهن به چوب لباسیش آویزیون کرده بود که بوش کردم وبسیار آرامش بخش بود و بعد اومدم بیرون خونه به طرف محل کارم رفتمو بعد این فکر تو ذهنم اومد که الان نامزدم شده با دوست پسر قبلیش اگه داشته الان دوباره ارتباط داره یا خیر و بعد انگار محل کارم جا بجا شده بود و درحین راه رفتن دیم که که یک لنگه کفش پام هست و اون یکی پام فقط جوراب پامه وبعد یه خرده جلوتر یه بوته سبز رنگ که از زمین رویده بود یکی از برگهای سبزشو کندم وزیر جورابم که کفش نداشت گذاشتم که پام کمتر به زمین برخورد کنه وچند قدم دیگه راه رفتم که خوابم تموم شد البته چند روزه که میخوام برم خواستگاریش دوباره اما دودل هستم واسترس دارم مخوام بدونم این خواب من برای خیر و یاعدم خیر بودن این ازدواج به من داره هشدار میده لطف کنید تعبیر دقیقشو بگید سرنوش ساز برای من
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به دختر مورد علاقه تان متعهد باشید و احساس امنیت داشته باشید. به گذشته و رازهای او رجوع می کنید و او وجهه ای خوش از قدیم در ذهن شما دارد که با یاد او شما آرامش می گیرید. شک شما نسبت به او از عدم اعتماد به نفس شما و ترس شما از اینکه رها شوید نشئت می گیرید و الزاما به معنای این نیست که او آدم بدی است یا به شما خیانت کرده. در این صورت، اگر به شما خیانت کرده بود، در خوابتان کمد لباس را که باز می کردید بوی بد باید استنشاق می کردید و نه بوی خوب. اینکه یک لنگه کفش پایتان است یعنی سو تفاهم در ذهن شما پیدا شده و به باورهای خودتان اعتقاد ندارید و جاپایتان سفت و محکم نیست. شما برای اینکه با او ازدواج کنید، اول باید به او اعتماد داشته باشید و البته این ایراد او نیست. شما سعی می کنید که با امید و دیدی مثبت راه بروید و زیر جورابتان برگ و امید گذاشته اید. این خانم آدم خوبی است. شما بهتر است به خواستگاری او بروید. اگر قبول کردند که ازدواج می کنید و مطلقا هم افکار منفی و شک در مورد او نداشته باشید. اگر هم خدای نکرده قبول نکردند، خیالتان برای همیشه راحت می شود که سعی خودتان را کردید و هرگز جای سوال برایتان نمی ماند که اگر به خواستگاری اش رفته بودم چه؟!! پس معطل نکنید. مبارک باشد انشالله. تشکر از همراهیتون.
رز : سلام
خواب دیدم در جایی مثل دانشگاه ولی خارج شهر بود اطرافش بیابان بود با نامزد سابقم بودیم من بیسکویت میخوردم گفتم گرسنمه گفت ساندویچ میخای گفتم همین بیسکوییت خوبه یدفعه از جایی سر دراوردم مثل سوله بود نذری میپختن نانوایی هم بود که نانش نذری بوددیدم نامزدم با یه خانمی اومد رد شد گفتن زنش هست گفتم بله دیگه خوش میگذره وارد اتاق نذری و نانوایی شدن باهم از جلو من که رد میشدن ناراحت بود اما وقتی داخل اونجا بود صدای خندش اومد نانوایی هم در حال پخت و نذری بود که صدای خوندن سوره کوثر شنیدم گفتم بله از بس اینا رو میخونه بچه هاش خوب میشن(چون مذهبی هس)وقتی من وارد شدم نبود و من نشستم سر دیگ نذری که بیدارشدم
فریبا هراتی
: سلام. شما می توانید چند کار را در یک زمان انجام دهید ولی فشار و استرس زیادی از جانب نامزد سابقتان روی دوش شما گذاشته شده و دیگر حاضر نیستید که به آن شرایط سابق برگردید و به خوشی ساده خودتان راضی هستید. او به ثروت و مال و منال زیادی می رسد که از برکت سوره کوثر به او رسیده و شما هم این را شنیده اید که متوجه باشید که ثروت و آرامش شما هم با خواندن سوره کوثر زیاد خواهد شد و نگرانی هایتان از بین می رود. نوبت خوشی های شما هم می رسد. هیچ ظلمی در دنیا بی جواب نمی ماند و خداوند بر همه چیز آگاهست. تشکر از همراهیتون.
رز : ممنون از توجهتون
اما چرا اینهمه خوابشو میبینم
ممکنه بخاطر این باشه متوجه ظلمش بمن باشه بمن فکر میکنه که من خوابشو میبینم یا تو فکر برگشته؟
فریبا هراتی
: خواهش. از خوابتان مشخص نیست که او در فکر بازگشت باشد اما روح شما به خاطر کارهایش آزار دیده.
حسین : و تشکر از شما،البته که اون دختر درواقع وجود داره با همان ظواهری که دیدم،و هم اینکه تمایل به آشتی دارم ولی شرایط مهیا نیست،تعبیر خودم را هم تا حدی صحیح میبینم،بازهم تشکر
حسین : پس خوابم با اتفاقی که خودم بهش فکر میکنم مربوط نمیشه?چون ساعت6 این خواب رو دیدم،خواب دیدن دراین ساعت همون لحظه تعبیر میشه،خودم احساس کردم چون قرار بود برای نماز بیدار بشم،همزاد شیطانی و الهی من درگیر بودن که بالاخره همزاد فرشته کمکم کرد و اجازه نداد که رویای خیس یا جنسی مانع نمازم بشه
فریبا هراتی
: تعبیر ساعت 6 صبح همان روز است و نه الزاما همان لحظه. دوست عزیز خدای مهربان برای رهاندن افکار شیطانی از ذهن انسانهایی که به او ایمان و امید دارند، راه های زیادی را بکار می برد. اما اینکه این تعبیر بنده که اصلا از ساعت خواب شما و افکارتان خبر نداشتم صحیح است یا تعبیر خودتان، بسته به روحیات خود شما دارد و شناختی که خود شما از خودتان دارید. اگر در قلبتان تمایل دارید که با او آشتی کنید تعبیر بنده صحیح است. ضمن اینکه همانطور که در تعبیر خوابتان عرض کردم، باید بنویسید که چیزی که می بینید در واقعیت وجود دارد یا خیر. شما فقط نوشته بودید که دختری که ازش خوشم نمی آید. به هر جهت با توجه به شرایط زندگی شما، تشخیص صحت تعابیر بنده یا شما، با خودتان است. تشکر از همراهیتون.
حسین : سلام،خواب دیدم روی مبل مثلا تو خونه نامزد سابقم نشستم خانوادمم بودن اما نمیدیدمشو،خانواده نامزدم خونه رو در اختیار ماگذاشتن و رفتن خونه همسایشون ومنتظرن مابریم تابرگردن خونشون و دختری که ازش خوشم نمیاد روی پاهام نشسته و سعی داره ازم لذت جنسی ببره،اونطرفتر یا توی خیالم دیدم که نامزدسابقم نسشته و همه ما بهش بی تفاوتیم و باهاش حرف نمیزنیم اونم سرش پایینه و با انگشتای پاش انگاربازی میکرد،ظاهرأ بی تفاوت بود و هم من باعث آزارش بودم با این کار،و من هرچقدر تلاش میکردم از دست اون دختر خلاص بشم و برگردم به نامزد سابقم نگاه یا فکر کنم، اون اجازه نمیداد و سعی میکرد صورت منو برگردونه و به بدن برهنش متوجه کنه و قصد داشت به جاهای حساس من دست بزنه که اجازه نمیدادم،تا اینکه بشدت اصبانی شدم و برگشتم سمت نامزدم که از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما به رابطه تان با نامزد سابقتان فکر می کنید و روحیات و اخلاقیات او را به یاد می آورید. اگر دختری که از او خوشتان نمی آید واقعا وجود دارد و صرفا منحصر به خواب و خیالی نیست، او سعی می کند در دل شما خودش را جا کند ولی اگر چنین کسی وجود ندارد و خیالی است، شما به ثروت اندوزی فکر می کنید. شما با خانواده تان راجع به نامزدتان درددل کرده اید و از او بد گفته اید. شما فکر می کنید که او می خواهد قدمهای جدیدی در زندگی بردارد و برای اینده اش برنامه ریزی می کند. شما تمایل دارید که با نامزدتان آشتی کنید. تشکر از همراهیتون.
Maya : سلام عرض ادب و احترام
خواب دیدم آقایی به اصطلاح نامزد بنده است ما در خونه ای هستیم که می دونم خونه پدری من نیست و شلوغه و من روی یک صندلی نشستم و اون آقا ایستاده و داره حرف می زنه با دیگران و این ورو اون ور میره ولی در انگشت من حلقه نامزدی نیست من همونطور که روی صندلی نشستم دارم از دور براندازش می کنم و می بینم که عینکیه و ازلحاظ ظاهری و پوشش و شغل خوبه اما من احساسی بهش ندارم خیلی دل مرده ام و بی تفاوت بهش اما انگاراون آقا نسبت به من اینطور نبود همونطور که داشتم نگاهش می کردم به کسی که دوسش داشتم فکر می کردم انگار به اجبار به این نامزدی تن داده بودم و یه جورایی همه چیزو از دست رفته می دیدم حس آدمهای مرده و افسرده رو داشتم یکدفعه اون آقا اومد سمتم و زانو زد جلوی پای من و با دستش پامو نوازش کرد من در اون لحظه انگار که حس محرم و نامحرم بهم دست بده از کارش خوشم نیومد ولی عکس العملی نشون ندادم و بهم گفت پاشو برسونمت خونتون انگار منم دوست داشتم برم اومدم دسته های صندلی و بگیرم و بلند شم انگار جون نداشتم و به زور خودمو بلند کردم ولی افتادم دوباره سرجام انگار پاهام رمقی نداشت اون آقا دستشو دراز کرد و گفت دستتو بده بهم تا کمکت کنم و من انگار نمی خواستم جلب توجه کنم به اجبار شرایط دستشو گرفتم و بلند شدم همون لحطه آقای مسنی که انگار مشاعرشو از دست داده توی جمع معرکه گرفته بود انگار اون آقا پدر نامزد بنده بود و تعداد زیادی مرد دورش کرده بودن و نگاش می کردن وقتی از جام بلند شدم نامزدم گفت من میرم جلوی در و منتظرت می مونم و رفت و من داشتم اون جمعو نگاه می کردم به خودم اومدم دیدم زمان زیادی گذشته و یادم افتاد اون اقا بیرون منتظره همش می خواستم برم که یه چیزی جا می ذاشتم آقایی جای من روی صندلی نشسته بود اخرین بار یادمه متوجه شدم کیفمو رو صندلیم جا گذاشتم که اون آقا بهم داد و من رفتم بیرون در خونه رو که باز کردم دیدم جلوی در پر کفشه مردونه است که جفت شده به زحمت کفشمو پیدا کردم و پام کردم و رفتم بیرون درو که باز کردم دیدم جلوی در خونه پدرم هستم و دوست صمیمیمو دیدم اومد جلو و با یه لبخند( نه از روی تمسخر با مهربونی) اگر اشتباه نکنم بهم گفت رفته (منظورش نامزدم بود) انگار خیلی منتطر شده بود اون لحطه این حس بهم دست داد که اون آقا فهمیده من هیچ حسی بهش ندارم بعد با دوستم رفتیم پیاده روی جایی مثل محله های قدیمی هردومون روی یه پله نشستیم دوستم گفت اون هرچقدر دلبری کرد برات انگار نه انگار گفتم آره برخلاف ابتدای خواب تو اون لحطه انگار از اینکه اون آقا کنارم نبود حس و حال خوبی داشتم و داشتم به کسی فکر می کردم که خیلی دوسش دارم وجوری که تابلو نکنم توی دلم خوشحال بودم از رفتنش ممنونم از محبتتون
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. به شما کاری پیشنهاد می شود که دوست ندارید انجام دهید یا در معرض عمل انجام شده قرار می گیرید ولی با سردی و بی اعتنایی خودتان نسبت به این عمل، از انجام آن طفره می روید و فکرتان راحت خواهد شد. کسی نمی تواند شما را وادار به انجام کاری بکند که دوست ندارید انجام دهید. تشکر از همراهیتون.
چکاوک : سلام خانم هراتی عزیز عصرتون بخیر و شادی...من خواب دیدم از جایی دارم رد میشم و مرد جوانی تو مغازه اش ایستاده و بسیار مشتاق به من خیره شده بود ...اما مرد جوان دیگه ای اومد پیشش و گفت اونجوری نگاهش نکن نامزد داره (تو بیداری من نامزدی ندارم).....و در ادامه میبینم تو یه خیابون پهن و خلوت دارم راه میرم دو طرف علاوه بر درختهای بلند جوبهای آبی داشت که لبریز و سرریز شده بودن و کف خیابون رو خیس کرده بودن..ولی کلا خیابون خلوت و آرامیو قشنگ بود و من در حالیکه دست راستم یه دختر بچه ی ۳ ساله و دست چپم برادرم بود که اونم ۳ ساله شده بود درحالیکه بالای ۳۰ هست ...داشتم تو اون خیابون قدم میزدم در حالیکه دختر بچه دائم از مادرش بد میگفت !!!!ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما در زندگی موفق خواهید شد و متعهد هستید که به اهدافی که در سر دارید برسید. در کل شما آرامش دارید و در مسیر زندگی به موفقیت هایتان فکر می کنید. برادر شما کم عقلی خواهد کرد و شما احساس می کنید که باید حواستان به او باشد و کمکش کنید و ثروتی به دست خواهید آورد ولی احساس می کنید که دنیای بدی شده و پول درآوردن سخت است. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام وقت بخیر
خواب دیدم که بارون میومد و انگار از لوله بخاری آب میومد داخل بعد من دنبال چیزی میگشتم که بذارم توی لوله آب نیاد ولی بعد دیگه اب داخل نیومد و برا اینکه فرش زیر بخاری خیس نشه فرشو تا زده بودیم .بعد من متوجه شدم که با نامزد قبلیم دوباره نامزد شدم وفردا شب قراره عقد کنیم.فردا صبح بود رفتم خونه داماد و مثل مراسم بله برون همه ی خانوم های فامیلشون اونجا بودن میخواستن منو ببینن .زن داداش نامزدم داشت منو اماده میکرد برای داخل شدن به اون مجلس ،موهامو درست کرد و یه کرم بی رنگ هم مثل ماساژ دادن روی پوستم زد.توی همین هین مادر نامزدم داشت با لبخند نگام میکرد و چشماش برق میزد میگفت خیلی خوشگل شدی .بعداز اون وارد مجلس شدم یه نفر که انگار خاله داماد بود بهم تبریک گفت همه خوشحال بودن ولی رقص و آوازی نبودکه مهم نبود .بعد من ازخونه زدم بیرون که برم آرایشگاه و یک پتو روی سرو دستام کشیدم که بیحجاب نباشم
،توراه حس میکردم کرمی که به پوستم زدم مثل ژلاتین خشک شده و من با دستم از پوستم کندم .قبل از آرایشگاه رفتم درمغازه ای که نخ اصلاح بخرم دیدم که مغازه دار یکی از همون آدم هاییه که توواقعیت نامزدیمو بهم زده .نخ رو خریدم داشتم پولشو میدادم که یهومغازه دار کیف پولمو برداشت و من گفتم پسش بده گفت پیش من نیس و من خودم رفتم برش داشتم دیدم انگار دوربینم روهم از قبل دزدیده اونم برداشتم .بعد برگشتم خونه نامزدم .دیدم که نامزدم با یه پسر ده سال از بیرون اومد و نامزدم شلوارک پاش بودکه انگار پایینش کثیف شده بود بعد گفت که دنبال اون پسربچه بوده .من رفتم توی خونشون که شلوار براش بیارم دیدم برا یک پسردوساله تولد گرفتن و تو همون هین مامانشو خاله ش یه ماشین لباسشویی رو انداختن بیرون گفتن که یکی جدید برا حسین (نامزدم)خریدن.
ببخشید خیلی طولانی شد !
فریبا هراتی
: سلام. شما نمی خواهید اجازه دهید که هیچ مسئله احساسی شما را ناراحت کند. نامزد قبلی شما حرف شما را می زند و آنها فکر می کنند که رفتار پسر خودشان بد بود که رابطه شما به هم خورد. شما احساس امنیت و گرمی می کنید و به تعاریف الکی آنها از شما دلخوش نمی شوید. سعی می کنید که خاطرات خودتان و خوشبختی خودتان را بردارید و دوباره شادیتان را پس بگیرید. نامزد قبلی شما بی تجربه و بازیگوش است و شخصیت بد خودش را بیشتر نشان می دهد. خانواده او معتقدند که او باید تمام مسائل گذشته اش را حل کند تا بتواند زندگی تازه و تمیز و جدیدی برای خودش بسازد. تشکر از همراهیتون