تعبیر خواب نانوایی
درکتاب سرزمین رویاها آمده است :
خواب یک نانوایی : پولدار خواهید شد.
شما در یک نانوایی هستید : امسال سال خوبی برای شما خواهد بود.
یک نانوا (شاطر) مشغول کار در نانوایی : خبرهای بسیار خوش در راه است.
شما نانوا هستید : منفعتهای مختلف مالی در کار خود خواهید داشت.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی : سلام.خواب دیدم مادرم در حال آماده کردن خمیر نان در یک نانوایی است وی توی خمیر نان مقداری سبزی نیز اضافه کرده بود (احساس کردم سبزی معطر و طعم دهنده است)و بعدش دیدم جلوی اون نانوایی چندین نفر توی صف ایستادن و یک لحظه احساس کردم که مادرم هم توی صف ایستاده.ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما برای رسیدن شما به موفقیت سعی و تلاش خودش را انجام داده و امیدوار است که شما به دستاوردهای مادی و خوشبختی زیاد برسید. آنچه که او باید از سهمش برای موفقیتتان انجام دهد را انجام داده و حالا منتظر است که انشالله خدای مهربان تقدیرتان را به خوشبختی رقم بزند. انشالله خبرهای خوشی در راه دارید و پولدار خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
b : سلام روزتون بخیر خانم هراتی عزیز .
خواب دیدم از شهرمون رفتم تا یه شهر همجوارمون تا دوتا نون بگیرم . داشتم دور برگردون دور میزدم دوتا نونوایی کنار هم دیدم . یکی خروار خروار نون داشت و هیچکسی نمیخرید و یکی دیگه همه صف وایساده بودم . باخودم گفتم میرم ببینم نون اون یکی چجوریه اگه خوب نبود میام از همین خلوته که نزدیک اینیکی هست میگیرم . وقتی رفتم کیفیت نونشو دیدم فهمیدم چرا کسی ازون نونوایی خرید نمیکنه .همین که رسیدم یه پیر مردی دوتا نون گذاشت روی وسیله نقلیم که دست زدم دیدم بیشترش خمیره . چن نفر دیگم دست زدن و با اینکه کاملا داغ بود ولی خیلی ازون خمیر بود و کلا قیافه نون خراب شده بود . اومدم به شاطر گفتم دوتا نون میخوام گویا فر آخر بوده و چن نفرم تو نوبت بودن . شاطر گفت یکی هست که 60 تا نون میخواد اگه بیشتر از دوتا میخوای بهت نمیرسه و برو از نونوایی بغلی بگیر . گفتم نه دوتا کافیه . من دست کردم جیب پشتم یه ده تومنی دراوردم بدم به فروشنده ، دیدم سر دخلش خواهرم وایساده . یه لحظه جا خوردم و بهش گفتم اینجا چیکار میکنی؟ بهم یه حواب سربالایی داد . ده تومنی رو بهش دادم و بهم یه پنج تومنی برگردوند . بهش گفتم دوتا نون میشه دوهزاتومن و باید هشت تومن بهم برگردونه . در کمال ناباوری پنج رو ازم گرفت و از تو دخل دوتا دوهزارتومنی بهم برگردوند. بهش گفتم اگه خورد نداری هشت بدی ، پنجی و دویی رو بده و نمیخواد هشت بدی . هفت تومن هم کافیه .در کمال ناباوری هرکاری کردم فایده نداشت .بیخیال بفیه پول شدم و نونو گرفتم و برگشتم . برام خیلی درداوره باورش که خواهر ادم به پول اندک منم چشم داشته باشه ...
پیشاپیش از تعبیرتون ممنونم .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. برای رسیدن به زندگی خوب و مرفه باید تامل داشته و زود قضاوت یا عجله و بی فکری نکنید. نان خام و خمیری به تصمیمات ناعاقلانه ای اشاره می کند که از روی بی فکری گرفته می شود. 60 مربوط به زمان و گذشت عمر است و بعضی ها میخواهند همه ثروتی را که در طول یک عمر باید بدست بیاورند یک شبه صاحب شوند و این حرص آنان باعث می شود که دیگران در زندگی شان مجبور باشند با تضادها و دوگانگی هایی دست و پنجه نرم کنند. شما میخواهید به دستاورد بزرگی برسید و خواهرتان هم می خواهد که شما جسورانه و پررنگ عمل کنید و مسیر زندگی تان را تغییر دهید. شما می خواهید مشکلات زندگی تان را دور بریزید و به موفقیت و دستاوردهای بالا یا حداقل هماهنگی و هارمونی در زندگی تان برسید و از لحاظ معنوی قوی باشید. شما از دردسرها و نگرانی های پیش و پا افتاده در امان خواهید بود. امکانات رفاهی خواهید داشت و از دیگران بی نیاز می مانید. تشکر از همراهیتون.
b : روزتون بخیر و مثل همیشه تشکر بابت تعبیر خوبتون .
فقط یچیزی رو متوجه نمیشم اینه که چیزی که من نسبت بهش اعتراض داشتم این بود که بقیه پولم چرا کمه . دوتا نون تو خوابم هم میشد دوهزاتومن . خواهر من از پول توی جیبم که بقیه پول بود نصفشو برای خودش گرفته بود . همین موضوع باعث میشه که تعبیر کنید خواهرم قصد کمک به من رو داره؟ ( قصدش اینه که جسورانه و پررنگ عمل کنم )
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم لطفا توجه داشته باشید که من توضیحی که کامل کامل باشد را خدمتتان می نویسم و کامنت اضافه فقط از حق خوابتان کسر میکند. پول خورد دردسر و شر است! بله او میخواهد شما شجاع باشید.
ALI : خواب دیدم در پیاده رو کنار خیابان راه می رفتم می خواستم بستنی بخرم .صفی نبود خلوت بود تا تصمیم گرفتم بروم بستنی بخرم یکباره چند ده نفر آمدند تو صف و من گفتم ببین تا خواستیم بستنی بخرم یکباره این همه آدم آمدند ولی به یک چشم بهم زدند همانطور که آن همه آدم آمده بودند نوبت شد و نوبت من شد و بستنی زعفرانی زرد خریدم.داشتم برمی گشتم نانوایی تافتونی سر راه بود رفتم تو صف ۳ یا ۲ تا نان تازه گرفتم.نفر بعدی که آمد نان بگیرد نانوا گفت نان تمام شده یا شاید یک نان مانده بوده که من چند تکه از آن نان تافتون را خورده بودم.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که در مسیر زندگی تان بصورتی پیوسته و آهسته به پیش می روید و می خواهید خونسرد باشید. شما به قدرت و دستاورد بزرگی خواهید رسیدو شیرینکام خواهید شد. ثروت و عزت شما زیاد خواهد شد. غنی می شوید و به خواسته هایتان می رسید در حالی که فکر می کنید که اگر کمی دیرتر به خواسته تان می رسیدید دیگر می توانستید ناامید و مایوس باشید. ولی به موفقیت خواهید رسید. خونسردی خوب است ولی خیلی خیلی خونسرد بودن هم جالب نیست. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام خسته نباشيد،ببخشيد خوابم طولاني شد تمام سعيم رو سعي كردم مختصر بنويسم.من خواب ديدم دوست پسرم كه قطع رابطه كرده ايم امده دنبالم تا بريم بيرون،من وقتي رفتم پايين ديدمش كمي باهاش سر و سنگين بودم،بعد رفتيم روي يك نيمكت نشستيم و اون دست انداخت دور گردن من و هر دو سكوت كرده بوديم و من با خودم ميگفتم خدارو شكر كه باز ديدمش،بعد شروع كرديم راه رفتن،من به لباساش نگاه كردم و گفتم اين شلوار و كفشش همون قديمي هايي هست كه داشت چه خوب كهنه نشدن.اون از مادرش حرف زد و گفت مريض شده بوده،بعد يهو انگار من يك تصويري از مادرش ميديدم كه داشت در مورد مريضي اش حرف ميزد،بعد يه جايي رفتيم كه محله قديمي مثل دربند بود،اون رفت تو يه مغازه كمي ترشي تست كرد،بعد همينطور كه ميرفتيم تو يه مغازه رفت يه بشقاب ماكاراني گرفت خورد و با صاحب مغازه حرف زد صاحب مغازه گفت چقدر پسر خوبي هستي و رفت رويش رو بوسيدو بعد من نگاه كردم ديدم پشت شلوارش و تي شرتش كمي كثيف شده چون رو نيمكت نشسته بود،و تو مسير خيابان كه راه ميرفتيم يه پيرزني كنار خيابان نشسته بود و تو قفس يه سري حيوان ميفروخت كه تو يكي از قفس ها ٣،٤تا موش داشت كه صورتي و مشكي بودن و اصلاً شبيه موش عادي نبودن بزرگ بودن خيلي اما اون خانم ميگفت موش اند،از اونجا رد شديم و دوست پسرم بهم گفت برو نانوايي نان بربري بگير من هم ميرم اش رشته ميگيرم بخوريم ، نانوايي اصلاً صف نبود ،من كارت عابر بانك دوست پسرم رو دادم بعد ديدم دو تا خانم نشستن دم نانوايي و انگار خواهران دوست پسرم بودن(در واقعيت خواهر ندارد)بعد به نانوا گفتن لطفاً كارت عابر بانك برادر مارو نو كنيد اون خيلي قديمي و كهنه شده،(كارتش كثيف و كهنه بود)بعد نانوا يك كارت عابر بانك نو بهم داد همراه با نصف بربري وقتي دوست پسرم با اش اومد من نان رو همراه با كارت بهش دادم و گفتم ببين چه خواهر هاي مهرباني داري كارتت رو نو كردن.و يه تيكه از نان رو يادم نيست كه من خوردم يا ايشون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست پسر شما به شما فکر می کند. شما از اینکه این همه صبر کرده و شما را منتظر گذاشته ناراحت هستید. از لحاظ اقتصادی شرایط او خیلی بهتر شده ولی الان احساس می کند که گیر کرده و نمی داند که این موقعیتی را که در آن قرار دارید را چگونه پایان ببخشد و چطور مشکلاتتان را تمام کند. شما فکر می کنید که نبود او شاید به خیانت او ربط دارد ولی اینطور نیست. او می خواهد که رشته ی کار دستتان بیاید و با هم آشتی کنید. از لحاظ اقتصادی او در واقع خیلی بیشتر از قبل پیشرفت کرده و شرایط زندگی اش خیلی بهتر شده و دلیل جدایی شما از هم قطعا مسائلی بوده که مربوط به خانواده یا فرهنگ اوست و نه اینکه شما را دوست نداشته باشد. شاید او می خواهد تلاش کند که شروعی تازه با شما داشته باشد. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام.دیشب خواب دیدم.توی حیاط منزلمان نانوایی بود.ولی من تنور را ندیدم.ولی آتش قرمز و زیادی زیر تل ها شعله ور بود.و نان ها روی تل ها پخته میشدن.خیلی رنگ نانها برشته وقشنگ بود.مثل نان بربری.نانها برای کسی فرستاده میشد.نگران شدم که برای خودمان نماند.دیدم چند تا هنوز هست. و دوتا در حال پخت بود.داشت کم کم برشته تر میشد.گفتم نسوزه برداشتم و خوردم.خوشمزه و شیرین بود.به برادر دیگرم گفتم:خیلی خوشمزست.بخور
فریبا هراتی
: سلام. انشالله شما خیرتان به خیلی ها می رسد و خودتان هم در دنیا به منفعت و رفاه خواهید رسید. شور و شوق شما برای کمک به مردم زیاد است و نهایت سعیتان را برای کمک به دیگران خواهید کرد. منفعت های مالی و خبرهای خوشی خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
Paryy : عذر میخوام این خواب میتونه که تعبیرش موقتی باشه چون من خواب دیدم که بازهم بمن ابراز علاقه میکنه ......ومن خواب دیدم که یه بز وی خوک ماده را کشتم.
فریبا هراتی
: بله ممکن است موقتی باشد چون خوابها خیلی وقتها از روی احساسی که شما و او در زمان حال دارید دیده می شوند و هر خوابی وحی منزل نیست.
khorshid : سلام.دختر مجردی هستم.خواب ديدم با دختر عمم که اونم مجرده توي نانوايي هستيم و جلوتر از بقیه وايساديم تا نونامونو بدن و نون لواش ميخواستيم و پشت سرمونم دو سه تا آقا منتظر نشسته بودن .نان پختن نانوا رو وقتي نون رو توي تنور ميذاشت ميديدم و ما با نانوا و بقيه مشغول تعريف کردن بوديم و نانوا گرم صحبت بود و انگار یکم دیر نونارو برمیداشت و بهش گفتم اون چندتا نونی که توي تنور گذاشته دورش يکم سوخته و اونم نونارو زود برداشت و روي هم تا کردو با بقیه نونا بما داد.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما به زودی انشالله به ثروت و منفعت مالی می رسید و خبرهای خوشی در راه دارید. استرس و نگرانی از زندگی تان دور خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
mahsa11111 : سلام خانم هراتی عزیز .شخصی که خواب دیده بودند پرسیدن دیدن خواستکار قبلیشون واینکه پیراهن سفید تنشون بود وضع حال ایشون رو نشون نمیده .ممنون
فریبا هراتی
: خیر خواستگار قبلی او اصلا در اینجا مطرح نیست ! به عنوان شخصیت خواستگار در خواب وجود ندارد و به گشایش کار او تعبیر شده است. ضمنا لطفا هنگام ثبت خواب یا کامنت تند تند روی ثبت کلیک نکنید سرعت نت کم است شما متوجه نمی شوید که چند بار ثبت می شود وبنده باید این خوابهای اضافه رایکی یکی از سایت حذف کنم که کار راحتی نیست و واقعا زمان بر است.
mahsa11111 : سلام خانم هراتی عزیز.از زبان شخصی نقل قول میکنم.نزدیک صبح خواب دیدم که پریود شدم و با همسرم در نانوایی هستیم و همسرم مشغول تهیه نان گردتافتون بود و من هم با دوستم به جمع کردن نانها کمک کردیم اما چون شلوارم خونی شده بود برای اینکه دیده نشه نشستم .بعد در جای دیگه خودم رو در اتاق خونه مادرم به همراه مردی که قبلا خواستگارم بود دیدم واون در خواب همسرو محرمم بود و در حال نزدیکی با من بود طوری که اون روی صندلی نشسته و من به صورت خم شده که از پشت به سمت اون بودم اما رابطه مقعدی نبود و مادر م بعد از ارضا شدن اون وارد خونه شد ومن سریع به حمام رفتم و موقع حداخافظی من لباس قرمزی که تازه خریده بودم با شال و شلوار مشکی تنم بود واون پیراهن سفید تنش بود و گفت خیلی دوست دارم و با مادرم هم احوالپرسی کرد ومن یادم افتاد که پسر کوچیکم کنار همسر واقعی که در خواب جداشده بودم بود و خیلی ناراحت بودم و پیش خودم گفتم به خاطر پسرم به زندگی قبلیم برمیگردم.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما از غم فارغ خواهید شد و به ثروت می رسید. اوضاع اقتصادی شما خیلی خوب می شود و شما ثروتتان و خوشحالی تان را به رخ دیگران نخواهید کشید بلکه افتادگی و فروتنی می کنید. به خاطر کاری که قبلا در نظر داشته اید انجامش دهید، گشایش کار خواهید یافت و پول زیادی به دست می آورید. مشکلات و نگرانی های گذشته تان را می شویید می رود. رفتاری شاد و با نشاط خواهید داشت و عزت و احترامتان زیاد می شود. شما احساس سفید بختی خواهید کرد. اما در عین حال می خواهید کار شما مانع از این نشود که به فرزندتان هم برسید و نمی خواهید برای او کم بگذارید. تشکر از همراهیتون
رزیتا : سلام خانمهراتی عزیز خسته نباشید
دیشب خواب دیدم نانوایی دارم و دارم نون میپزم یه خانمی اومد نون بگیره یکی دوتا نون بود گفت دیگه نون ندارید گفتم ۴،۵ تا چونه هست اگه میخوای برات بپزم وشروع کردم به پختن . در ضمن تنور نانوایی از این جدیدا بود نه تنورای قدیمی . ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما زندگی غنی و سرشار از موفقیت دارید و قادر هستید که دیگران را هم کمک کنید که احساس رضایت و آرامش از زندگی داشته باشند و احتیاجات اولیه زندگی شان فراهم شود. شما یک خانم مدرن هستید. تشکر از همراهیتون.