کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب نان

دیدن نان در خواب، به خیر و برکت تعبیر می شود. اگر کسی در خواب دید که نان مطبوع و خوش خوراکی می خورد، به سود و فایده ای دست پیدا می کند. اگر نان کپک زده و نامطبوع بود، به زیان مالی دچار می شود و اگر نان به خانه می آورد، نسبت به خانواده خود توجه دارد و نشانه روزی حلال است.

اگر دید مقدار زیادی نان در خانه دارد، در آن سال خیر و برکت زیادی به او می رسد. اگر کسی در خواب ببیند نان خشک می خورد، گرفتار تنگی معاش می شود. نان گرم و تازه عیش و خوشی و لذت است. اگر کسی نان به شما داد نعمت می رساند و خدمت می کند.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن نان در خواب چهار وجه است:
  1. عیش خوش،
  2. مال حلال،
  3. ولایت،
  4. خیر و برکت.

حضرت دانیال می گوید: اگر دو سه نان یافت، دلیل آن که از غم برهد. اگر نان نتوانست خوردن، دلیل که اجلش نزدیک است. اگر نان بسیار داشت و نخورد، دلیل که غمی به وی رسد.

ابراهیم کرمانی می گوید: دیدن نان گرم به خواب عیش و نعمت است و دیدن نان خشک، به خلاف این است و خوردن نان سبوس به خواب، دلیل قحط است.

جابر مغربی می گوید: دیدن نان کاروس به خواب دلیل بر تنگی روزی است و پرهیزکاری و نان جوین، دلیل زهد است و نان برنج، دلیل بر بستگی کار است و نان عدس و باقلا و نخود، دلیل غم و تنگ دستی است. اگر سلطان ببیند یک نان داشت، دلیل که ملکش زیاده شود و گویند دیدن هیچ چیز در خواب بهتر از نان نباشد.

تعبیر خواب نانوا و نانوایی

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

359 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

دافنه

دافنه : با سلام و عرض احترام خانم هراتی عزیز .
خواب دیدم که در جایی بودیم و درخواب خانه ی برادرم بود . ( در خواب انگار زن داداشم مهمان داشت .) من سر یخچال بودن و یه جعبه ی کوچک بامیه بود خواستم بیارم که زن داداشم از چهره اش متوجه شدم که نیاورم برای مهمانها و ناراحت میشه چون یه جعبه کوچک بامیه بود . من هم فقط یکی دو تا بامیه خودم خوردم و برای مهمانها نبردم .بعد از یخچال یک دسته نان تکه شده برداشتم و بردم سر سفره ( دیگه مهمانی نبود.) دیدم برادرم زودتر از من اومده و یک دسته ی بزرگِ (قرص)نان گذاشته سر سفره . نانها بزرگ و مستطیل شکل بودند. بعد من گفتم پس این نان هایی که من آوردم اضافه ست ‌. ممنون میشن خوابم رو تعبیر کنید .

پاسخ
لینک۵ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۳۴:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. روحیات خانم برادر و برادرتان عوض می شود و تحولاتی در زندگی آنان بوجود می آید. شاید عده ای از ایشان کمک بخواهند ولی خانم برادرتان زیاد تمایل ندارد به آنان ار لحاظ اقتصادی کمک کند. اما با شما در خصوص مسائل مالی و رفاهی شان، راحت هستند و از شما حمایت می کنند. درامد برادرتان زیاد خواهد شد و رفاه و ثروت خیلی بیشتری بدست خواهند آورد. زندگی آنان ار هر جهت مرفه تر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۱۷:۰۲
Anwr1360

Anwr1360 : سلام خانم هراتی قبل ازاذان صبح خواب دیدم میخوام ازیک نانوایی که درواقع دوتابودن نان بگیرم هم لواش هم سنگک،رفتم توصف،ازخواب بیدارشدم بعدازنمازصبح وبعدازمدتت یک ساعتی دوباره وقتی خوابیدم اینباردریکی ازخیابانهای اصلی شهرمیخواس تم نان بخرم ازدورنانوایی دیدم که بربری بود نانهایی دیدم توخوابم انگارجمعه بودومردم جمع شده بودن برای نمازدرخیابان چون شهر ماخیلیهابخاطرکوچک بودن مسجدتوخیابان نمازمیخوانن منم احساس کردم نمازشروع شده اماگویاهنوزموقع نمازنشده بودخلاصه وقتی رفتم بربری بخرم پدربزرگی که اصلاند یده ام روبرای اولین باردیدم ایشون بیرون نانوایی بودبهش گفتم شماهم میخوایی گفت آره وقتی شاطرنان درست میکردانگارسنگک هم درست میکردگفتم هم سنگک هم بربری بده نانهای خشخاشی وزیباگرفتم ممنون تعبیرکنید

پاسخ
لینک۱۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۱۳:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شرایط مالی شما بهبود خواهد یافت و به دستاوردهای زیادی خواهید رسید. به شکرانه ی این رفاه مضاعف که به شما می رسد باید برای شادی روح پدربزرگتان که دعای خیر او هم البته پشت سر شماست، نان خیرات کنید. انشالله شرایط مالی تان که قویتر شد، مثلا بگویید که نانوا دو تنور نان مجانی به مردم بدهد و شما هزینه اش را تقبل کنید و ثوابش را نثار روح پدربزرگتان کنید. انشالله خیلی پولدار خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۵۸:۵۴
Elnaz

Elnaz : سلام خانم هراتی خسته نباشید امشب در خواب دیدم با مادرم طرف خونمون تو صف نانوایی وایستادیم من از همه جلو بودم مادرمم پشت سر چند نفر دیگه وایستاده بودش منم کم مونده بود به نوبتم مادرم یه ده تونی داد به من که من نان مادرمم بگیرم و زود بریم بعدش مادرم اومد و گفت شاطر باید ۴۵۰ تومن بهم پول بده مادرم بهش کتری فروخته بود ولی شاطر بهم فک کنم چهار تا هزار تونی و دوتا پنج تومنی و دو تا ده تومنی داد بعدش اومدیم خونه ای که مستاجر هستیم رفتیم همسایه طبقه بالایمون اونجا در خونشون یه نایلون اشغال رو من برداشتم که بندازمش بیرون اون یکی اشغال رو نبردم موند در خونشون ممنون میشم تعبیرشو بگین

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵۴:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و مادرتان می خواهید به ثروت و رفاه بیشتری در زندگی تان برسید و احتیاجاتتان برآورده شود. مادرتان امیدوار است که شما به دستاوردهای بالایی برسید و بتوانید به او هم کمک کنید تا زودتر خواسته هایش را بدست بیاورد. مادر شما می خواهد مسیر زندگی اش عوض شود و اوضاع خیلی خوب به پیش برود چون او از خیلی چیزهای مادی در زندگی اش چشم پوشی کرده و زیاد از نظر مالی و مادی موفق نبوده است. شما و مادرتان باید حواستان را جمع کنید و با احساسات خودتان هماهنگ باشید و با تمام وجودتان کار کنید تا بتوانید به خوشبختی برسید و مسیر زندگی تان را عوض کنید. شما می توانید به دستاوردهای بالایی در زندگی تان برسید ولی به هر جهت نمی توانید مشکلات کوچک و جزیی زندگی را به صورت کامل از بین ببرید. شما سعی می کنید که به دیگران و مادرتان کمک کنید ولی فقط قادرید که بخشی از مشکلات آنان را از بین ببرید و نه همه ی مشکلاتشان را. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۵۸:۰۵
هنگامه

هنگامه : با عرض سلام و تبریک عید،من امروز نزدیکهای ۱۱ صبح خواب دیدم یه بغل نون لواش دارم یه تیکه گذاشتم دهنم ولی دیدم تلخه تف کردم همه ی اونا کپک زده بودن بعد دیدم تو نانوایی هستم شوهرمو دیدم که میخواست نون بخره ولی داشت کتبا درخواست مینوشت و امضا میکرد بعد دیدم که تو یه خرابه هستم همراه پدر و مادرم،پدرم رو دیدم که با ماشین زد به ورودی خرابه که یهو دیدم سقف اون خرابه داره میریزه رو سرمون که فرار کردیم و شکر میکردیم که به خیر گذشت بعد یهو دیدم که توی حمام عمومی هستیم مادرم لباساشو در آورده بود داشت میرفت حموم اما نمیدونم چی شد که منصرف شد لباس پوشید دیدم داره شیر برنج میخوره اما انگار فلفل دهنشو میسوزوند انگار که قبلا یه چیز تند خورده بود میخواست با شیر برنج حرارتشو بگیره مادرم انگار سرحال تر از گذشته شده بود همه اینا رو پشت سر هم میدیدم باتشکراز شما

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۲۵:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سال نوی شما هم مبارک. شما می خواهید به ثروت و رفاه برسید و از شرایط مالی تان راضی نیستید. همسرتان شاید قرارداد کاری امضا می کند که باعث پیشرفت اقتصادی شما می شود. شما می خواهید خردمندانه و مهربان رفتار کنید و شرایط سخت زندگی تان را متحول کنید ولی نباید عجولانه رفتار کنید و قضاوت اشتباه داشته باشید وگرنه شرایط از این هم بدتر خواهد شد. مادرتان می خواهد نگرانیهایش را از بین ببرد و تمایل دارد که در حضور دیگران درددل کند و حریم خصوصی خودش را بشکند ولی از اینکار منصرف خواهد شد. او سعی می کند که آرام و خونسرد باشد و زبانش را نگه دارد و استرس و نگرانی های خودش را جایی مطرح نکند. شرایط زندگی شما کم کم بهتر از قبل می شود. صبور باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۲:۰۹
طاهره

طاهره : سلام خانم هراتی عزیز.خواب دیدم با پدر ومادرم سوار قطارهستیم ،پدرم نان خریده بود ودر پلاستیک بود که مشاورم هم امد ومن به او گفتم شما هم هستید .ایشان نان محلی وسبوس دار خریده بودند که هریک نان راداخل پلاستیک کرده بودند ومن گفتم چقدر این نان ها با ارزش است که اینطور نگه داری میکند‌.وهمه باهم در قطار بودیم.انشالله موفق وسربلند باشید خانم هراتی.

پاسخ
لینک۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۱۹:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در مسیر زندگیتان از پدر و مادرتان مشورت می گیرید و پدرتان زندگی مرفه و خوبی برای خودش و مادرتان تهیه می کند. مشاور شما اما پولدارتر از پدرتان است و او هم مانند پدرتان دوست ندارد که کسی از کم و کیف حقوق و درامدش با خبر باشد. هر دوی آنان به ثروت بیشتری خواهند رسید و در مسیر زندگی تان همدیگر را کمک و همراهی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۴۵:۱۸
mahvash

mahvash : سلام روز تون بخیر و سلامتی .

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۲۲:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. پسر خواهر زاده ی همسرتان، به خاطر شرایط زندگی مادرش، احساس عدم امنیت می کند و نیاز به حمایت و پشتیبانی بیشتری دارد. او با چالش های بزرگی در زندگی اش مواجه است و گرمی و حمایتی که بچه های دیگر از پدرشان دریافت می کنند در زندگی او نیست و این باعث ایجاد استرس و نگرانی در وجود او می شود. خواهر زاده ی دیگر همسرتان، شرایط شما را به واسطه ی تعاریفی که خانم او از شما کرده، تحت نظر دارد و شما را با همسرش مقایسه می کند. در حالی که شما اصلا شخصیت رقابتگرایانه ای نسبت به همسر او ندارید ولی این آقا شما را به نحوی رقیب همسرش می داند. شما احساس صمیمیت کافی از خانواده ی همسرتان دریافت نمی کنید و گذشته از اینها، همسرتان هم با شما خیلی راحت برخورد نمی کند و نمی خواهد که در کنترل کارهای او نقش خاصی داشته باشید در جریان کارهای او قرار بگیرید. شما گشایش کار می یابید و سعی می کنید که خردمندانه تر رفتار کنید و به کسانی که اعتمادی به ایشان ندارید، درددل نکنید و از آنها راهنمایی نگیرید. شما باید سعی کنید که امکانات رفاهی و داشته هایتان را برای خودتان محفوظ نگه دارید. هر چند که خیلی متمول نیستید ولی نباید از هر چه که دارید و یا تهیه می کنید برای مادر و خواهر همسرتان تعریف کنید. خواهر شوهر سومتان هم فکرش ناراحت است ولی شما خیال می کنید که او در آرامش به سر می برد و مشکلی ندارد. شما هنوز نتوانسته اید با خانواده ی همسرتان از لحاظ روحی ارتباط کافی برقرار کنید و شاید خیلی طول بکشد تا آنان هم شما را در خودشان بپذیرند و با شما صمیمی شوند. این برای شما سخت است ولی باید اجازه دهید تا زمان بگذرد و کم کم صمیمیت ها به وجود بیایند. اما با سیاست رفتار کنید تا هیچوقت متضرر نشوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۶:۴۱
نرگس کوهی

نرگس کوهی : سلام بزرگوارزندگیتون سرشارازرحمت الهی
چندروز پیش دیدم با ماشین میریم جایی نان بخریم چون نانش بهتر از همه جابودقبلاخریده بودیم
زمین های هکتاری با دوردیوارکشیده بود. اولی نانهایی پخته به اندازه چندبرابرنان معمولی وسرتاسرزمین پراز نان بود. دومی پراز خمیربازشده بود،گفتم حالادیدن نان یکی فروش میره همه نانوایی زدن رودستشون مونده
رسیدیم به جایی که نان قراربودبخریم نان تازه ای بهم دادن خوردم که مزه وبویش رو به عمرم ندیده بودم داخل مکان شدیم زمین خیس و.گلی بودوبرعکس زمینهای دیگر نانی داخلش نبود اما گویی مراسمی بود. در انتهایک جای خشک پیدا کردیم و زنداداشم پتوانداخت نشستیم یک بخش کوچکی از پاچه شلواروچادرم گلی شده بودبعددیدم همون جاروی صندلی نشستم،دورتا دور دیوارزمین صندلی چیده شده بودن یک طرف خانم هاو طرف دیگه آقایون نشسته بودند درروبه رو وبافاصله مردانی بودندیکی از انهاازسرداران شهید زمان جنگ بوداسمش را در خواب میدانستم الان یادم نیست زنی کنارم بودومدام میپرسیدبااین آقاچه نسبتی داری گفتم از همکاران قدیمی من هست همین
بعد بلندشدم رفتم طرف اون مرد،لبخندی زدن حرفهامون یادم نیست
حالاخوابم تقریباتعبیرشده
برادرم زنگ زدگفت از املاک پدرم که شامل مغازه و دوزمین خارج بافت روستاهست یکیش رو انتخاب کنم
خودم زمین رو دوست دارم ولی معلوم نیست کی بافت بشه وتوصیه دیگران مغازه هست
با توجه به خوابم فکرمیکنم زمین آینده خوبی داره
حالا گفتم با شما مشورت کنم حتما نکاتی در خوابم هست که من آگاه نیستم
زندگیتون پر از برکت و شادمانی
ممنونم از لطفتون

پاسخ
لینک۳۰ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۴۰:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. شما تصور می کنید که زمینها خوب هستند و سرشار از ثروت، اما این زمین ها تا زمانی که داخل بافت نیایند، مثل همان نانهایی که هنوز به فروش نرفته اند، روی دستتان می ماند. اما شما می خواهید که به ثروت برسید و از این زمین ها رد شده اید.... بعد نان خورده اید. یعنی ثروتی که به شما بچسبد و به دلتان بنشیند، به مقدار کم، لقمه نانی- زمانی مقدور می شود که شما از زمینها می گذرید. هر چند که کنترل اوضاع این مغازه هم راحت نیست و مشکلات زیادی برای کنترل اوضاع پیش می آید که تا اندازه ای هم گریبانگیر شما خواهد شد! شما برای رسیدن به موفقیت ، از راه انتخاب مغازه، باید سخت بکوشید و جانفشانی کنید!! لقمه ی حاضر آماده به شما نمی رسد! من فکر می کنم که اگر اهل جنگیدن نیستید، صبورانه زمین ها را انتخاب کنید و بگذارید که به وقتش بخشی از بافت روستا شود و آنوقت از سود حاضر آماده ای بهره ببرید. مغازه را بدهید به برادرتان چون او می تواند در این جامعه ی خشن و نسبتا مرد سالار گلیمش را از آب بیرون بکشد اما برای شما اینکار سخت است. نمی توانید خودتان در مغازه راحت کار کنید و خلاصه شرایط برایتان خیلی خسته کننده خواهد بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۴۵:۱۲
ز

ز : سلام،خواب دیدم.خوابم نشان داده نشودتشکر

پاسخ
لینک۲۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۰۰:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به آرزویتان خواهید رسید و شرایط زندگی تان خیلی خوب خواهد شد. به ثروت و رفاه می رسید و برای رسیدن به آرزوهایتان باید نذر کنید که وقتی که انشالله رفاه و ثروت بیشتری پیدا کردید، به فقرا و افراد بی بضاعت هم کمک کنید. حتما حاجت روا خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۱۱:۴۹
ایران

ایران : سلام سرکار خانم هراتی.سال نو مبارک
چهارشنبه صبح قبل از اذان صبح دوستم خواب دیده اند مراسم عقد یکی از افراد خانوادشون هست و دختر داییشون که خیلی مومنه مسئول سفره عقد هستند و مواظب اتاق و سفره عقدهست و نون و پنیر و سبزی سفره عقد را که داخل نون باگت بوده تعارف میکرده
دوستم به این خانم میگن سه روز از عقد گذشته چرا حالا تعارف میکنی و ما همون لحظه نون وپنیر سر سفره عقدا میخوریم و دخترداییشون جواب میدن نه ما حالا میخوریم

پاسخ
لینک۱۳ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۲۹:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سال نوی شما هم مبارک. کسی که مراسم عقدش بوده، به انجام کاری متعهد می شود و سعی می کند که بسیار سخت کوش و مثبت اندیش باشد تا به ثروت برسد. بعدا او به رفاه خواهد رسید و از حقوقش دیگران را مهمان خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۳۱:۲۵
sogoljan

sogoljan : سلام و خسته نباشید.خواب دیدم دارم توی خیابونمون از سمت مغازه پسرعموم بسمت خونه پدرم میام. پسرعموهام در مغازه نشستن من ب یکیشون سلام دادم اما از بقیه ناراحت بودم و سلام ندادم. توی دستام یه پلاستیک مشکی بود ک نمیدونم داخلش نون بود یا تخم مرغ ک میبینم همسرم میاد کنار دستم و اونم خرید دستش بود گذاشت رو دستام ک وزن دستم سنگین شد و باد از روبرو اومد بلندشون کنه که من با سرم نگهشون داشتم تا رسیدیم ب خانه بابا و بعدش خریدارو دادم ب مامانم وقتی بازشون کرد گفت شوهرت نون ب این خوشمزه ای خریده چرا بیشتر نخریدین؟ نون تافتون بزرگ بودن فک کنم سه تا اما من یکیشو دیدم به سفیدی نون باگت وتازه بعد گفتم عه نون هستش بده برم با تخم مرغ بخورم من گشنمه. ممنون

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۴۳:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما تمام حواس و فکر و ذکرتان معطوف حفظ زندگی تان با همسرتان است و توجهی به پول و ثروت و روابط فامیلی یا دوستانه با کسی ندارید. انتظارات همسرتان هم از شما همین است که زحمات او را درک کنید و تلاش او را برای اینکه از شما حمایت و پشتیبانی کند، با ارزش و گرانقدر بدانید و وزن این ارزش را حس کنید! همسر شما به ثروت بیشتری خواهد رسید و شرایط مالی شما هم خیلی بهتر از گذشته خواهد شد. اصلا شما هیچ علاقه ای به فکر کردن یا توجه کردن به زندگی پسرعموهایتان ندارید و نخواهید داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۶:۱۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.