کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب نوزاد

دیدن نوزادی تازه متولد شده در خواب، نشانه به وجود آمدن شادیهای زیاد و خوشبختی است. نوزاد دختر دیدن در خواب، رسیدن ثروت و نوزاد پسر دیدن، گشایش کارهای زندگی است. اگر ببینید نوزادی مشغول شنا کردن است، از گرفتاری و سختی نجات پیدا می کنید.

آنلی بیتون م‏ی گوید : دیدن نوزادی تازه متولد شده در خواب، علامت آن است که بزودی سرگرمیها و شادیهای لذتبخشی تجربه خواهید کرد. اگر دختری خواب ببیند نوزادی دارد، نشانه آن است که متهم به افراط در خوشگذرانیهای غیر اخلاقی خواهد شد.

اگر خواب ببینید نوزادی مشغول شنا کردن است، نشانه آن است که موفق می شوید از گرفتاری و سختی جان سالم به در ببرید. اگر در خواب نوزاد تازه متولد شده‏اى را ببینید، بیانگر آن است که روزهاى شادى را خواهید گذراند. اگر دخترى در خواب مشاهده کنید که صاحب نوزادى است، بیانگر آن است که باید مراقب اعمال خود باشد. دیدن نوزاد مرده در خواب، نشانه‏ى ناراحتى و نگرانى است.

درکتاب سرزمین رویاها آمده است :
یک نوزاد قشنگ : شادی و آرامش.
یک زن خواب نوزاد ببیند : علامت حاملگی.
یک زن آبستن خواب نوزاد ببیند : یک عشق پرسعادت.
یک زن شوهردار خواب ببیند که بچه دار شده : شادی او بزرگ خواهد بود.
یک زن مجرد خواب ببیند که بچه دار شده : عشقش او را ترک می کند.
یک زن بیوه خواب ببیند که بچه دار شده : مرتکب کارهای نامعقول خواهد شد.
یک زن بیوه خواب ببیند که آبستن شده : موفقیت در همه امور.
یک نوزاد در حال مکیدن سینه مادرش : خوشی و لذت در زندگی

یک نوزاد در حال مکیدن سینه پرستار : ۱- یک بیماری رنج آور ۲- خطرهای بسیاری شما را تهدید می کند مراقب باشید.
یک نوزاد خنده رو : دوستان بسیار خوب دور شما را می گیرند.
یک نوزاد زشت : بدشانسی در آینده.
یک نوزاد در بغل دارید : بزودی بچه دار خواهید شد.
یک نوزاد در قنداق : ۱- امید در عشق ۲- حوادث پراز شادی.
یک نوزاد که اولین قدمها را برمی دارد : مشکلات مختلف در مقابلتان پدیدار می شود.
یک زن از یک بچه پرستاری می کند : شخصی که به او اطمینان کامل دارید به شما خیانت خواهد کرد.
یک نوزاد بیمار : یک بیماری سخت در فامیل.
یک نوزاد می گیرید : مشاجره در خانواده.
یک نوزاد سرراهی : ناکامی در عشق.
یک نوزاد در گهواره : یکنفر مراق شماست او افکار خوبی ندارد.
نوزاد اشخاص دیگر : یک شکست برای مخالفان شما.
تعداد زیادی نوزاد : فراوانی در زندگی.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

599 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

amir por

amir por : سلام امروز صبح بود خواب دیدم بیرون خونیه عموم اینا من عمو و زن عموم سه تا نشسته بودیم عموم صاحب یه نوزاد پسر شوده بود که اصلا شبیح عموم نبود چشمای سبز قشنگ خودشم توپل چاق بود نوزاده .من تو دلم میگم زن عموی ما اینو از کی گرفتع که اصلا شبیع عموم نیست بعد بچرو دادن تو بغل من نشست تو بغلم خیلی اروم بود بعد بلن شود راه رفت که جلوتر یه چاه بود من به زن عمو گفتم بچرو بگیر نی افته تو چاه اصلا براش مهم نبود که یهو بچه افتاد تو چاه من چنان دادی کشیدم می دویدم این و اونور میزدم تو سرم که بچه افتاد ولی نه عموم نه زن عمو براشون مهم نبود تا این که من داد زدم مردم جمع شودن بعد کنار چاه وایسادم دیدم رو بچه خاک ریختن مرده بود

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۴:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عموی شما کار و یا پروژه یا هدف جدیدی را بدست آورده و به مسائل مالی و پولی با تفکراتی حسودانه نگاه می کند. این کار خیلی زود پا می گیرد و پیشرفت می کند. اما رفتار اشتباه ایشان و بی تفاوتی و بی اهمیتی شان نسبت به کاری که بدست آورده اند باعث می شود که دچار اشتباه شده و این شانس و موقعیت خوب کاری را ازدست بدهند. عموی شمادر این کار شکست خواهد خورد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۴۵:۴۹
بتول

بتول : : دیشب خواب دیدم که درآرایشگاه بزرگی هستم همیشه برایم سوال بود که چرا در آرایشگاه برایم خط لب از بالای لبم می‌کشن اونجا بهم گفتن باید ژل تزریق کنی ولی دور لبت مو داره خودت برشون دار به سختی و با کمک پام خیلی کم تونستم بردارم که اونا گفتن همینقدر خوبه رفتم پیش مامانم دیدم خط چشم تاتو کرده و حالا داره اضافه رنگهاش رو می شوره توی چشمش تکه ها و خط های سیاه از رنگ ها مونده بود و یک لحظه حس کردم سیاهی چشمش نیست که البته بعدش فهمیدم اشتباه کردم بهش گفتم کامل بشور اینجوری بده انگار یکم گریه هم میکرد گفت نه این تاتو رو دوست ندارم ولش کن وقتی از در دستشویی داشت میرفت بیرون دیدم از پشت سرش روی موهایش چشم داره که سیاهی نداره بعدش دیدم با مسئول آرایشگاه که براش تاتو کرده داره دعوا می کنه به کمک یکی از اقوام که منم داشتم کمک میدادم برای دعوا همش می‌گفتیم این با عکس فرق داره یک خانم بلند شد و گفت شما هیچ مشکلی ندارین که سر این مسئله دارین دعوا می کنین من دوتا پسر دارم اگه شما هم بچه داشت این مسئله براتون مهم نبود ما هم با خانوم دعوا کردیم و گفتیم به تو ربطی ندآره به مامانم گفتم این خط چشم قشنگه ول کن میگفت آره قشنگه ولی مثل عکس نیست ول کن بذار دعوا کنیم رفتم پیش خالم که خوشگل آرایش کرده با لباس مهمونی نشسته بود و یک بچه تقریبا6ماهه با لباس سفید و خندون روبه سقف که انگار داره سعی میکنه چیزی رو بگیره مثل حرکت بچه ها کنارش دراز کشیده که هم لبخند و هم لباسش مثل یک عکس بچگی خودمه گفتم این کیه گفت این تویی من خیلی ازش خوشم اومد بغلش کردم اونم سرش رو روی سینه من خم کرد و آروم بود منم خوشحال بودم که بچه تو بغلم ارومه و غریبی نمیکند داشتم به این فکر میکردم که شلوارش خیسه نکنه دستشویی کرده و در همین حال رفتم که به اون خانم بگم که ببین ما هم بچه داریم که از خواب بلند شدم
البته این خواب دخترم هستی
بازهم ممنون البته ابن خواب دخترم دیده که مجرد هست
بازهم تشکر می کنم

پاسخ
لینک۱۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۵۵:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از شخصی یاد خواهید گرفت که سیاست داشته باشید. شما یاد خواهید گرفت که هر حرفی را به جای خودش بزنید و کلفت گویی و تند خویی نکنید. شما نباید حالت تهاجمی داشته باشید و بخواهید با زور حرفتان را به پیش ببرید. سعی کرده اید ملایم رفتار کنید ولی بهر از این نتوانسته اید! به مادرتان یاد می دهندکه به همه چیز با دقت نگاه کند. و سعی می کند که به همه چیز اشراف نظر داشته باشد و خوب توجه کند. ولی او هم سعی می کند که خیلی بدبین نباشد و به مردم سوء ظن نداشته باشد. ولی او از اینکه بخواهد به همه چیز زیادی توجه کند خسته می شود و اینکار او را ناراحت می کند. شما با کسی که می خواهد طرز فکرتان را عوض کند بحث خواهید کرد و می گویید که نمی خواهید که خودتان را عوض کنید. اما اگر بخواهید کارهایتان خوب پیش برود باید سیاست داشته باشید. خاله تان هم سیاست دارد و می تواند کاری کند که وجهه ی خوبی داشته باشد و رفتار قشنگی داشته باشد. او هدفی در دست دارد که به خاطر پیشبرد کارش سعی می کند که سیاستمدارانه رفتار کند. شما در مقابل خاله تان خیلی معصوم و بی گناه و بی سیاست هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۰:۱۵
بتول

بتول : دیشب خواب دیدم که درآرایشگاه بزرگی هستم همیشه برایم سوال بود که چرا در آرایشگاه برایم خط لب از بالای لبم می‌کشن اونجا بهم گفتن باید ژل تزریق کنی ولی دور لبت مو داره خودت برشون دار به سختی و با کمک پام خیلی کم تونستم بردارم که اونا گفتن همینقدر خوبه رفتم پیش مامانم دیدم خط چشم تاتو کرده و حالا داره اضافه رنگهاش رو می شوره توی چشمش تکه ها و خط های سیاه از رنگ ها مونده بود و یک لحظه حس کردم سیاهی چشمش نیست که البته بعدش فهمیدم اشتباه کردم بهش گفتم کامل بشور اینجوری بده انگار یکم گریه هم میکرد گفت نه این تاتو رو دوست ندارم ولش کن وقتی از در دستشویی داشت میرفت بیرون دیدم از پشت سرش روی موهایش چشم داره که سیاهی نداره بعدش دیدم با مسئول آرایشگاه که براش تاتو کرده داره دعوا می کنه به کمک یکی از اقوام که منم داشتم کمک میدادم برای دعوا همش می‌گفتیم این با عکس فرق داره یک خانم بلند شد و گفت شما هیچ مشکلی ندارین که سر این مسئله دارین دعوا می کنین من دوتا پسر دارم اگه شما هم بچه داشت این مسئله براتون مهم نبود ما هم با خانوم دعوا کردیم و گفتیم به تو ربطی ندآره به مامانم گفتم این خط چشم قشنگه ول کن میگفت آره قشنگه ولی مثل عکس نیست ول کن بذار دعوا کنیم رفتم پیش خالم که خوشگل آرایش کرده با لباس مهمونی نشسته بود و یک بچه تقریبا6ماهه با لباس سفید و خندون روبه سقف که انگار داره سعی میکنه چیزی رو بگیره مثل حرکت بچه ها کنارش دراز کشیده که هم لبخند و هم لباسش مثل یک عکس بچگی خودمه گفتم این کیه گفت این تویی من خیلی ازش خوشم اومد بغلش کردم اونم سرش رو روی سینه من خم کرد و آروم بود منم خوشحال بودم که بچه تو بغلم ارومه و غریبی نمیکند داشتم به این فکر میکردم که شلوارش خیسه نکنه دستشویی کرده و در همین حال رفتم که به اون خانم بگم که ببین ما هم بچه داریم که از خواب بلند شدم
البته این خواب دخترم هستی
بازهم ممنون

پاسخ
لینک۱۳ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۰:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را پس فردا ارسال کنید. سایت روزهای دوشنبه و پنج شنبه تعطیل است . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۰۳:۰۲
بتول

بتول : سلام وقت بخیر
دیشب خواب دیدم که درآرایشگاه بزرگی هستم همیشه برایم سوال بود که چرا در آرایشگاه برایم خط لب از بالای لبم می‌کشن اونجا بهم گفتن باید ژل تزریق کنی ولی دور لبت مو داره خودت برشون دار به سختی و با کمک پام خیلی کم تونستم بردارم که اونا گفتن همینقدر خوبه رفتم پیش مامانم دیدم خط چشم تاتو کرده و حالا داره اضافه رنگهاش رو می شوره توی چشمش تکه ها و خط های سیاه از رنگ ها مونده بود و یک لحظه حس کردم سیاهی چشمش نیست که البته بعدش فهمیدم اشتباه کردم بهش گفتم کامل بشور اینجوری بده انگار یکم گریه هم میکرد گفت نه این تاتو رو دوست ندارم ولش کن وقتی از در دستشویی داشت میرفت بیرون دیدم از پشت سرش روی موهایش چشم داره که سیاهی نداره بعدش دیدم با مسئول آرایشگاه که براش تاتو کرده داره دعوا می کنه به کمک یکی از اقوام که منم داشتم کمک میدادم برای دعوا همش می‌گفتیم این با عکس فرق داره یک خانم بلند شد و گفت شما هیچ مشکلی ندارین که سر این مسئله دارین دعوا می کنین من دوتا پسر دارم اگه شما هم بچه داشت این مسئله براتون مهم نبود ما هم با خانوم دعوا کردیم و گفتیم به تو ربطی ندآره به مامانم گفتم این خط چشم قشنگه ول کن میگفت آره قشنگه ولی مثل عکس نیست ول کن بذار دعوا کنیم رفتم پیش خالم که خوشگل آرایش کرده با لباس مهمونی نشسته بود و یک بچه تقریبا6ماهه با لباس سفید و خندون روبه سقف که انگار داره سعی میکنه چیزی رو بگیره مثل حرکت بچه ها کنارش دراز کشیده که هم لبخند و هم لباسش مثل یک عکس بچگی خودمه گفتم این کیه گفت این تویی من خیلی ازش خوشم اومد بغلش کردم اونم سرش رو روی سینه من خم کرد و آروم بود منم خوشحال بودم که بچه تو بغلم ارومه و غریبی نمیکند داشتم به این فکر میکردم که شلوارش خیسه نکنه دستشویی کرده و در همین حال رفتم که به اون خانم بگم که ببین ما هم بچه داریم که از خواب بلند شدم

پاسخ
لینک۱۳ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۴۱:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۹:۳۹
بتول

بتول : ممنون

پاسخ
لینک۱۳ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۶:۱۷
فاطمه

فاطمه : سلام
دختری مجرد هستم دیشب خواب دیدم یه نوزاد پسر به دنیا آوردم خیلی تپل بود بعد نمی‌دونستم باباش کیه باخودم میگفتم من که باکسی نبودم حتما مثل حضرت مریم شدم بعد به مامانم گفتم اونم گفت من باباشو پیدا کردم اسمش تو شناسنامته منم شناسنامه مو نگاه میکردم اسم کسی توش نبود بعدش همش مثلا پسرمو بغل میکردم اسمشم آراس بود بعد باخودم گفتم یه اسم دیگه واسش میزارم خواهرمم اسم دوست پسر سابقمو گفت میگفت اسم اونو بزار بعد ازخواب پریدم

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۴۴:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کار یا پروژه یا هدفی به شما واگذار می شود که برایتان باورنکردنی است. شما در انجام این کار بسیار موفق عمل خواهید کرد. بدست آوردن این موقعیت برای شما فرای تصوراتتان است و هرگز باور نمی کردید که این کار را بدست بیاورید. تقدیر شما این است که این هدف و کار به شما واگذار شود هر چند که شما به تقدیر باور نداشته باشید. شاید خواهرتان بخواهد بگوید که تلاش های شما در گذشته الان نتیجه ی مثبتی داده و این کار را بدست آورده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۲:۰۴
masumehh

masumehh : سلام.خانم هراتی من چند وقت پیش خواب مادربزرگمو دیدم.(ایشون 2 سال هست که فوت کردن).دیدم تو خواب به من گفت که تو تا آخر سال بالاخره ازدواج میکنی.گفتم چطور؟گفت آخه برات خواب دیدیم.گفت خواب دیدیم که یک نوزاد به دنیا آوردی ولی این نوزاد نارس بود و هنوز یکم مونده بود که کامل شه ولی چون زود بدنیا آوردی دکترا گذاشتنش تو دستگاه تو بیمارستان.و این نوزاد تو بیمارستان بود.هر موقع که اون نوزاد برسه توام همون موقع ازدواج میکنی.(خانم هراتی عاشق کسی هستم و باهم بودیم و کات شدیم الان.این خواب و وقتی دیدیم که باهم آشتی بودیم ولی الان تازه باهم کات شدیم.یاد این خوابم افتادم گفتم بفرستم براتون.بعد مادربزرگمو بغل کردم و گریه کردم گفتم تورور خدا عروسی من توام میای مامان بزرگ.گریه میکردم و میگفتم توام بیا عروسیم.ممنون

پاسخ
لینک۲۹ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۳:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. ازدواج شما در خواب به احساس تعهد شما نسبت به کسی که دوستش دارید اشاره می کند. شما به خاطر مسئله ای ناراحت بوده اید و می خواستید که از غم فارغ شوید ولی عجله ی شما برای رسیدن به هدفتان موجب شده که شما و کسی که دوستش دارید هنوز قدرت متعهد شدن به هم و درک حفظ رابطه تان را نداشته باشید. شما باید صبور باشید تا وقتش برسد . احساسات شما هنوز آسیب پذیر است و نمی توانید بدون حمایت و کمک دیگران تصمیم درستی برای خودتان بگیرید. هر وقت شما از لحاظ روحی کاملا بالغ شوید و آمادگی تغییر اشتباهاتتان را داشته باشید، انوقت است که آمادگی ازدواج دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ دی ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۴۴:۴۳
Vahideh

Vahideh : سلام خانم هراتی عزیز
ممنون از تعبیر خواب‌هاتون
دیشب خواب میدیدم که تو محیط مدرسه‌ای هستم که شبیه راهنمایی یا دبیرستان بود. افراد زیادی اونجا بودن. تو یکی از کلاس‌هاش که غیر از من متوجه بودم افراد دیگه‌ای هم هستن، نشسته بودم رو یه نیمکت و سرمو گذاشته بودم روی میز. مانتو و مقنعه مشکی تنم بود. چشمام رو باز کردم دیدم یه نوزاد عریان روی میزه. با اینکه ندیدم اما بیشتر متوجه بودم پسره. تازه متولد شده بود اما تمیز بود. چشماش بسته بود.با اینکه تازه دنیا اومده بود اما نفس نمیکشید. در همون حالتی که بودم با انگشتم وسط قفسه سینه‌ش رو فشار دادم (مثل عملیات CPR و احیا) یکم بعد به نفس افتاد و گریه کرد. بغلش کردم و از کنار صورتم به گرمی به خودم فشردمش.
بعد وارد یه کلاس دیگه شدم. با مانتوی سبز صدری. میزها پر بود از شاگردای دیگه (دختر و پسر و مرد و زن با سن‌های مختلف) رفتم سر جام که میز دوم سمت پنجره بود نزدیک میز معلم که روش یه ردیف حدود بیست تا کتاب با جلد مشکی و مرغوب بود. روی تخته انگلیسی نوشته شده بود و گویا امتحان زبان انگلیسی قرار بود گرفته بشه. یه صفحه از کتاب امتحانی رو در نظرم میدیدم که آبی بود و نوشته داشت اما شبیه کره زمین یا نقشه جهان بود. میدونستم بلد نیستم این امتحان انگلیسی رو. اطرافمو نگاه میکردم تا کنار کسی که بلده بشینم و حداقل بتونم تقلب کنم!!! متوجه شدم همسرمم تو کلاسه که ردیف وسط و نیمکت سوم جاش بود. میفهمیدم که او خوب بلده. اما با اینکه همسرم بود و تنها آشنا در اون کلاس، تمایلی برای نشستن کنارش یا مطرح کردن این پیشنهاد نداشتم. همسرمم حواسش به برگه‌های دستش بود و اونا رو مرتب میکرد و با کناریش صحبت میکرد. واصلا منو ندید و متوجه من نشد. (در واقعیت زبان انگلیسی همسرم خیلی خوبه)

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۱:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما نیاز به هدایت و راهنمایی در زندگی تان دارید و هنوز درسهای زیادی هست که باید از زندگی تان بیاموزید. شما صبورانه نشسته اید و شرایط خودتان را ارزیابی می کنید. سعی می کنید با عزت و با کرامت و ساکت سرتان به کار خودتان گرم باشد. هدف تازه و پروژه و کار جدیدی به شما محول خواهد شد که در وهله ی اول کسی فکرش را هم نمی کند که این هدف عملی باشد ولی شما قدرت دارید که این هدف را اجرایی کنید. شما در مقطعی دیگر از زندگی تان سعی می کنید که رفتاری صلح آمیز و خردمندانه از خودتان بروز دهید و سعی کنید که چیزهایی را که درکشان برایتان مشکل است را خوب متوجه شوید تا بتوانید بفهمید که چرا بعضی از مردم نیازمند کمک و حمایت هستند و چرا در تنهایی مانده اند و ایزوله شده اند. شما آدمها را از روی ظاهر و جلدشان قضاوت می کنید و در حالی که باید سعی کنید که آنها را درک کنید و بفهمید که چه چیزی در روح آدمها می گذرد. شما باید سعی کنید که معنویت را در خودتان بالا ببرید. مسیر زندگی فعلی شما به درک اهدافتان منجر خواهد شد و سعی می کنید که خودتان را بشناسید و متوجه شوید که در زندگی می خواهید به کجا بروید. اعتماد به نفس شما گاهی کم می شود ولی شما نمی خواهید نقاظ ضعفتان را به شوهرتان نشان دهید و ترجیح می دهید که او شما را کامل بداند. شوهر شما هم خودش را از شما قویتر می داند و هدفش این است که در امتحان زندگی سربلند بیرون بیاید و شاید برای همین است که شما نمی خواهید که او شما را ضعیف تصور کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۵۸:۴۷
نگار

نگار : سلام و احترام
خواب دیدم یه بچه به دنیا اوردم که پسره و مادر و فامیلامون اومدن ببیننش. و مامانم به لپش دست میزنه و نازش میکنه و اون چشاش و گنده باز میکنه با اینکه تازه به دنیا اومده.چشاش سیاه و گنده بود و خیلی خوشگل. برادرم هم میاد ناز نازیش میکنه و بچه داره حرف میزنه حتی. بعد من بغلش میکنم و از پشت نگهش میدارم(رو به آدما ) و دایی و فامیل هم میبیننش و انگار یکی به داییم مسگه بیا نگار یه پسر به دنیا اورده. میدیدم که عورت بچه همون طور که بغل منه بیرونه و مامانم هم میاره یه چیزی بندازه روش انگار آب میریزه روی عورت بچه بعد من دنبال شورتش میگردم.نمیدونم پیدا کردم یا نه.
خیلی حس خوبی بود. و بچه خیلی باهوش و شیرینی بود. همسرم اما تو خواب نبود.
در واقعیت من اما بچه ندارم.

پاسخ
لینک۲۰ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۰۶:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما گشایش کار خواهید یافت و هدف و پروژه و یا کاری را شروع می کنید که باعث خوشحالی شما خواهد شد. شما به همه اثبات می کنید که توانایی هایتان قویست و بینش تان زیاداست و درک بالایی دارید. همه از شما و توانایی هایتان تعریف خواهند کرد و شما را تشویق می کنند. ثروت زیادی از این کار و هدف به دستتان می رسد که باعث خوشحالی مادرتان می شود و او می خواهد که شما چشم نخورید و توانایی هایتان در معرض دید همه نباشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۱۸:۲۹
یاسمن

یاسمن : سلام و احترام

خانم هراتی عزیز من

پاسخ
لینک۱۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۵:۲۴:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همانطور که در تعبیر قبل عرض کردم شما می خواهید که کاری را شروع کنید و می توانید با اراده تان کارتان را به پیش ببرید. خانم همسایه ی خواهرتان امیدوار است که شما نتوانید در کارتان موفق باشید و استقلالتان را از دست بدهید. اینکه او دعانویسی می کند، دلیل بر موفقیت او نخواهد شد. دعا فقط بر کسانی موثر است که ایمانشان ضعیف است و معتقدند که قدرت شیطان بالاتر است از قدرت خداوند متعال. اما اگر شما ایمان داشته باشید که قدرت خداوند برترین است و خودتان را به خدای بزرگ بسپارید هرگز و تحت هیچ شرایطی، هیچ دعایی بر شما تاثیر منفی نخواهد گذاشت!!! آیه 6 سوره جن می فرماید: یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ) در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ مگر خدا دوست دارد که کسی بد بخت شود؟ حقیقت این است که اگر جنیان به خودی خود می توانستند به انسان ها آسیب برسانند، احدی بر پشت زمین باقی نمی ماند زیرا شیطان از بدو خلقت انسان با او دشمنی داشت!! خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید. تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوند و آسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند. خداوند به واسطه چن ها، باور انسانها را نسبت به قدرت خودش آزمایش می کند. تا بفهمد که چه کسانی به او توکل می کنندو چه کسانی به اجنه!! این باور منفی انسانها، انرژی منفی دشمنانشان و اجنه را جذب کرده و آنان را آسیب پذیر و مغلوب می کند. اگر شما به خدای بزرگ و الرحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید. شما نگران نباشید و به خدای بزرگ توکل کنید و از اینکه آن خانم بخواهد به شما یا خواهرتان آسیب برساند اصلا نترسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۲:۰۹
یاسمن

یاسمن : با سلام و احترام
من متاهل هستم و بچه ندارم.خواب دیدم گویا بچه ای رو بدنیا آورده بودم،ولی بچه پیش من نبود،من خانه بودم و بچه در مرکز نگهداری یا چیزی شبیه به این بود.یک خانم میانسال محجبه و با چادر مشکی هم داخل خونه پیش من بود،(نه در خواب فهمیدم کی بود و نه در بیداری)به آقای میانسالی که اون رو هم نمیشناختم گفت بچه رو بیار امشب پیش من باشه.من گریه کردم و گفتم حق نداری بچه رو ببری پیش خودت،و با هم درگیر شدیم کمی،اون آقاگفت باشه میارم امشب پیش تو باشه .من رفتم موبایلم رو برداشتم که سریع به همسرم خبر بدم که جلوشونو بگیره.سریع اومدم داخل اتاق و دررو بستم،اما اون خانوم مانع میشد و در رو هل میداد،بار اول که خواستم در رو قفل کنم نشد و قفل رد کرد.اما بالاخره در رو بستم که نتونه بیاد داخل.انگار یک تکه از در حالت شکسته داشت از وسط(اندازه کف دست)و صورت اون خانوم رو میدیدم.با گریه میگفتم (البته اشک نمیومد)این کارتون حرامه.اون بچه مال منه و به صورتم چنگ زدم.در همین حالت غم و اضطراب بودم که از خواب پریدم.راستش نوشتن این خواب برام سخت و مبهم بود نمیدونستم چطور باید توضیح بدم!(من در حال حاضر به شدت در تلاشم تا کاری رو به نتیجه برسونم.)آیا این خواب به نظرتون تعبیر داره؟ممنون

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۵:۲۶:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. تعبیر خواب شما این است که شما ایده ای را در ذهن دارید که فعلا عملی اش نکرده اید و در حالی که می دانید که باید چه کار کنید و چطور پروژه تان را به پیش ببرید ولی فعلا این ایده و کار را در ذهنتان نگه داشته اید. شما امکانات راه اندازی کارتان را دارید و ثروت کافی برای پیشبرد کارتان فراهم است ( زن غریبه) و گشایش کار هم خواهید یافت و در خوابتان به شما گفته شده که کار را شروع کنید!! ولی شما نگرانید که این کار را شروع کنید و می خواهید با همسرتان در این مورد مشورت کنید و فکر می کنید که شاید او شما را راهنمایی کند. شما بیخود جلوی خودتان را می گیرید و درها را به روی موفقیت تان می بندید در حالی که می دانید که اگر بخواهید، می توانید اراده کنید و کارتان را عملی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۶:۲۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.