تعبیر خواب ویران شدن
اگر کسی خواب ببیند که خانه اش ویران شده و او از دیدن ویرانی اندوهناک است، یکی از افراد خانه بیمار می شود یا از دنیا می رود. اگر دید خانه همسایه ویران شده، یا نزدیک محل زندگی او ویرانی وجود دارد، حادثه طبیعی مانند زلزله خواهد آمد و اگر دید که ویرانی را آباد می کرد، کارهایش در زندگی رو به راه خواهد شد.
امام صادق (ع) می فرماید: اگر در خواب مسجد یا مدرسه یا خانقاه را ویران کرد، دلیل نقصان دین و دنیای او است.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن ویرانی، دلیل گمراهی است. اگر در خواب ببیند که جای آبادان را خراب کرد، دلیل است در شغل گمراه شود. اگر ببیند که جایگاه آبادان بیفتاد و خراب شد، دلیل کند که به اهل آن جایگاه، بلا و مصیبت رسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی : سلام.شب بخیر.من چند روز پیش خواب دیدم توی شهری مثل پادگانهای ارتش با ساختمانهای بلند هستم و همه ساختمانهای شهر در حال خراب شدن هستند و در این حین من خونه ام رو گم میکنم و هر چه میگردم نمیتونم خانواده ام رو پیدا کنم وتوی خواب حسابی ترسیده بودم .الان هم دو روز مریض شدم و حسابی نگران شدم .ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما مجبور می شوید که با نظم و دیسیپلین بیشتری زندگی کنید و فکرتان مشغول می شود. ناامیدی به شما رو می آورد و اهدافتان را از دست می دهید و از نظر مادی فکرتان ناراحت می شود. شما نمی دانید که دقیقا باید چه فکری کنید. نگرانی شما باعث می شود که نتوانید احساستان را به خوبی بیان کنیدو فکر می کنید که خانواده تان خوب شما را درک نمی کنند. این افکار همه به خاطر شیوع بیماری کروناست و دیدن این خواب دلیل بر این نیست که در واقعیت هم اینطور شود. برای این که خیالتان راحت شود بگویید اندازه ی وسعتان برایتان مرغ یا گوسفند قربانی کنند و گوشتش را درسته به فقرا ببخشید تا انشالله دفع شر شود. تشکر از همراهیتون.
Neliiiin : سلام بزرگوار وقتتون بخیر.من امروزصبح ساعت ۹ صبح۶ ربیع الثانی خواب دیدم که با خانواده همسرم در یک خانه ای هستیم که احساس میکنم خانه مادرشون هست ولی برام نا آشناست، همسرم و مردای دیگه میرن بیرون و فقط منو جاریم مادر و خواهرشون میمونیم خونه که یکدفعه صدای مهیبی میاد و ما میریم از پنجره پشت خونه نگاه میکنیم میبینیم ساختمون پشتی کامل ریخته و به ساختمونای کناریشم صدمه زده و من با خودم میگم اینکه خونه ما هستش ولی بیخیالمو میگم عیب نداره و میرم روی آوار یک سری وسایلا رو که بیشتر میبینم لباسو این چیزا هستش رو جمع میکنم که بقیه هم کمکم میکنن و با خودم میگم نکنه طلاهامو اینا بردارن. میگردم دنبالشو پیداش میکنمو دنبال جاییم مخفیش کنمو بعدا برشون دارم.درضمن خونه ما در واقعیت جای دیگه ای هست و طبقه سومیم.بعد برداشتن طلا مردا هم میان خونه پدر شوهرم منو محکم بغل میکنه ومیبوسه و همسرش بازور از جایی که منو ایشون وایسادیم میخاد رد بشه. بیشتر وقتتونو نمیگیرم ولی بعد از بیدارشدن خیلی نگران شدم و اینم بگم من با خواهر و مادر ایشون رابطه خوبی ندارم و همسرم پشتیبان من بود اما الان مدت کوتاهیه ایشون با سیاست شده ظاهرو حفظ میکنه.ممنونم ببخشد که طولانی شد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همسر شما شما را وادار خواهد کرد که بر طبق سلایق و افکار مادر و پدرش فکر کنید و آنچه که برای خودتان ساخته اید ( از لحاظ فکری و روحیه) خراب خواهد شد. اما شما با سیاست هستید و سعی می کنید که رفتار های خوبی داشته باشید و موفقیت هایتان را دوباره پیدا و حفظ کنید. پدر شوهر شما سعی خواهد کرد که از شما حمایت کند و مادر شوهرتان سعی می کند که بین شما و پدر شوهرتان کمی فاصله بیاندازد. شما برای بردن در میدان نبرد با مادرشوهرتان نمی توانید با قهر و دعوا و زورگویی موفق شوید. اما می توانید با سیاست و مهربانی و دلبری از همسرتان به او نشان دهید که پشتوانه و حامی او هستید تا او هم کم کم از شما تبعیت کند. تشکر از همراهیتون.
حسین : سلام دیشب خواهرم خواب دیده یه ادم غریبه بهش گفته فامیلهای خودتون هی میگن داداشت همه چیزداره همه چیزمیخره وحسودن تعبیراین خواب راهم بگین ممنون میشم
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز طبق قوانین سایت شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در هر کامنت و در هر 24 ساعت هستید ضمن اینکه هر خوابی را باید در صفحه ی تعبیر خواب مربوط به خودش ثبت کنید. الان شما در اینجا خواب خریدن دیده اید باید در صفحه ی تعبیر خواب خرید خوابتان را ثبت کنید و نه در صفحه ی تعبیر خواب ویران شدن!! پس لطفا این خوابتان را فردا در صفحه ی تعبیر خواب خرید ثبت کنید. تشکر.
حسین : سلام خسته نباشی من خواب دیدم باپسرخالم رفتیم بالای یه ساختمان بلندپسرخالم ازروی بشکه والوارچوبی که اونجابودرفت پایین ولی من نرفتم چندتاازبشکه والوارهاریختن پایین ولی من دستموگرفتم به یکی دیگه ازالوارها هی میگفتم دوتابشکه بزارتابیام پایین که یکدفعه بیدارشدم لطف کنیدتعبیرشوبفرستین ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و پسرخاله تان به چشم انداز ذهنی و یا معنوی تان فکر می کنید و یا می خواهید درکتان نسبت به موضوعی بالا باشد. پسرخاله ی شما می تواند با رفتاری سیاست مدارانه و یا با خالی بندی از عقیده ای که دارد دست بکشد و حقیقت را کتمان کند ولی شما قادر به اینکار نیستید و اگر حقیقتی را درک کنید نمی توانید حقیقت را زیر پا بگذارید و دروغ بگویید. برای شما خالی بستن 2 برابر پسر خاله تان سخت است. تشکر از همراهیتون.
D : سلام نزدیک ۷ صبح نمیکردن
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما به ارزش ها و باورهای قدیمی پایبند است که این باورها اشتباه هستند و او باید نگرش های قدیمی اش را کنار بگذارد و از افکار اشتباه خودش دست بکشد. شرایط جدید زندگی و جریان احساسی موجود ایجاب می کند که مادرتان طرز فکرش را عوض کند. جنبه هایی از زندگی او و شما شلوغ و درهم برهم است و ممکن است که او و شما از نوعی نگرانی عاطفی یا روانی رنج می برید. شما سعی می کنید که احساساتتان را کنترل کنید و باید سعی کنید که برای آینده تان برنامه ریزی کنید و شروعی تازه داشته باشید، دوستی هایتان را تعمیم دهید و با خانواده تان مهربانتر باشید. شرایط زندگی شما و مادرتان عوض خواهد شد. ایده ای در ذهن شما کاشته خواهد شد و تجربه ی جدیدی کسب می کنید. همه نگران شما هستند ولی انشالله دفع شر خواهد شد و کسی به خاطر شما غصه نخواهد خورد. تشکر از همراهیتون.
هومن : با سلام و وقت بخیر حضور خانم هراتی عزیز
خواب دیدم در منطقه خوش آب و هوایی هستم و داخل مسجد یک پیشگو خانم با قیافه ای عجیب ، سیاه پوست با گردنبندهای مروارید درشت و سفید ، در مورد مسائل احساسی من ( من و شخص احساسیم ) صحبتهایی رو میگفت و من به علامت تایید سرتکان میدادم که الان جزئیاتش یادم نیست. اما در خواب احساس خوبی نسبت به شنیدن آن حرفها داشتم و اینکه از بعضی مسائل شریک احساسیم که الان مدتی کات هستیم، سردرمیارم . که چقدر خدا هوامو داره. صحبتها که تمام شد با آن پیشگو راه افتادیم اواسط راه دیدم یک پیرزنی کنار من هم هست که در خیابان درکنار هم راه میرفتیم گویا داشتم تا مسیری کمکش میکردم، در روبروی ما یک ساختمان دوطبقه بود در یک لحظه دو طبقه ساختمان بدون دلیل فرو ریخت ( ساختمان سرحال بود ، نه گود برداری کنارش بود نه ساخت و سازی ) در آن لحظه به پیرزنی که کنارم بود گفتم ساختمان ریخت خداکنه کسی در آن نباشد ، خاک و سنگ و کلوخ آن خانه به اطراف پرت میشد، صحنه عجیبی بود ، حجم خاک و سنگ ریزه اش خیلی زیاد بود ، مانند بهمنی که از کوه سرازیر میشد. خاک همه جای خیابان را برداشت و ما فرار کردیم و خوشبختانه آسیبی به ما نرسید جالب اینجاست خاکی هم نشدم . بعد از آرام شدن اوضاع من از طرف دیگر خیابان رفتم که از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی سعی می کند که در مورد آینده تان به شما دروغ بگوید و خودش را خردمند و عاقل جلوه می دهد. اما رویکرد شما نسبت به مسائل اشتباه است و شما دید خودتان را نسبت به اهداف و جاه طلبی هایتان از دست خواهید داد. جاپای شما در موقعیتی که دارید سفت نیست و احساس بی حرمتی خواهید کرد و شما باید موقعیت خودتان را عوض کنید. حبابی که شما از خودتان ساخته اید می ترکد و تصویر شخصی شما از خودتان آسیب می بیند. شما باید افکارتان را عوض کنید. دنیا به شما رو می آورد و شروعی تازه خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
مهدي : سلام من خواب ديدم خونه ما و همسايه ها و علي الخصوص يكي از فاميلها كه باهاشون قطع رابطه داريم ويران شده و اينكه اخر سر يه جورايي من ميخوامبهشون كمك كنم و اونا اين حرفو ميزنن كه ديدي اخر سر فلاني يعني من مارو ميخواد كمك كنه
البته خونه ما و همسايه هم كلا ويران شده بود
فریبا هراتی
: سلام. امنیت، نیازهای اولیه و ارزشهایی که شما به آنها معتقد بودید، به خطر افتاده، روحیه تان خراب شده و احساس بی حرمتی می کنید. موقعیتی در زندگی فعلی فامیلتان و شما هست که باعث می شود احساس عدم امنیت داشته باشید و ایده ی تازه ای به ذهن شما می رسد که روحیه تان را قویتر کرده و راه حلی برای مشکلات خودتان و فامیلتان به آنان پیشنهاد می کنید. شاید آنها شما را دست کم گرفته بودند ولی حالا به ایشان واضح می شود که چقدر وجود شما مفید است. تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام.من خواب دیدم در آپارتمان خانه ی جدیدی که اجاره کرده ام والبته هنوز وسایل هم زیاد توش نیست ، گوشه ای در حال زدن ساز بودم که نامزدم یواشکی خودشو تو اتاق پنهان میکند و منم خودمو به اون راه میزنم که ندیدمش ولی بعد از چند دقیقه درب اتاق را که باز میکند من به طرفش میروم وقتی وارد اتاق میشویم گویا کف اتاق کاشی هایش کنده شده و شبیه زمین گل شده است و وقتی پا گذاشتیم توش شبیه باطلاق که انداکی آب و گل باشد دوتایی فرو میریزیم و به خانه ی طبقه ی پایین می افتیم که ناگهان از خواب پریدم.البته در حالی که فرو رفتیم از خواب پریدم و افتادن در طبقه ی پایین رو ندیدم که چی شد بعدش..یعنی پریدم از خواب دیگه.
فریبا هراتی
: سلام. نامزد شما احساس واقعی اش را نسبت به زندگی شما پنهان کرده و نمی خواهد که نظرات خودش را نسبت به شما فعلا ابراز کند. ولی بعدا او از اینکه خجالت بکشد که حرف بزند، دست بر می دارد و نظر واقعی اش را بیان خواهد کرد. او احساس می کند که زندگی شما یکنواخت و طرز تفکرتان محدود است و احتیاج به هیجان بیشتری در زندگی تان دارید و سعی می کند که زمینه ی زندگی شما را عوض کند. اینکار باعث ناراحتی شما شده و با هم به بحث و مجادله خواهید پرداخت و در نتیجه ی آن، رابطه ی مشترک شما با سقوط و شکست مواجه خواهد شد. او می خواهد که شما خودتان را عوض کنید و روحیه ی او با شما خیلی سازگار نیست. تشکر از همراهیتون.
محمد : سپاسمندمهرتان خانم هراتی...فقط جسارتا من چون فعالیت پروژه ای زیاد انجام میدم این خواب ارتباطی با شکست من در آینده در این پروژه ها که ریسک بالایی دارند معمولا..ندارد؟
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. ممکن است. ولی در اینصورت مخفی شدن او بی معنی می شد! یا اصلا حضور او ....به هر حال صدقه دفع شر می کند.
نسیم : سلام ، من خواب دیدم که یه ساختمان قدیمی و کهنه سه طبقه بود که من به تازگی به طبقه اولش نقل و مکان کرده بودم و تو خواب دوطبقه بالایی توسط آدماش که انگار با صاحبخونه مشکل دارن داره خراب میشه و دیواراش فرو میریزه ولی طبقه اول که اثاثیه من اونجاس سالم هستش و...میشه بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. شما و عده ای راجع به موضوع و ایده ی یکسانی فکر می کنید. شما به اعتقادات و نگرش های قدیمی تان پایبند هستید و زندگی را خیلی سخت نمی گیرید و به نیازهای اولیه تان بیشتر اهمیت می دهید. اشخاصی که درک بالاتر یا موفقیت و یا آگاهی بیشتری از شما نسبت به یک سری مسائل دارند، با نگرش های قدیمی تر مخالفت می کنند و معتقدند که رویکرد های قدیمی کاملا اشتباه هستند و می خواهند که نظرات خودشان را عوض کنند ولی شما با همان اعتقادات قدیمی تان راضی هستید و فکر نمی کنید که نظراتتان اشتباه است. تشکر از همراهیتون.
sahar : سلام وقتتون بخیر. امروز نماز صبح به بعد خواب دیدم منو همسرم از روی یک پل به یکساختمان چند طبقه پایین پل نگاه میکنیم، ظاهرا ساختمانش مشکلی براش پیش آمده بود، یکدفعه همسرم به من میگه تو همین جا روی پل بایست من برم دنبال بابا(پدر خودش) تا از توی ساختمان بیارمش بیرون ( طبقه همکفش) . وقتی همسرم به داخل ساختمان می رود ، چند لحظه بعد ستون های ساختمان کنده میشود و کل ساختمان می افتد. من شوک زده و گریه کنان به محل میرم همش اسم همسرم رو صدا میزنم، میبینم حتی آواری هم نیست زمین صاف شده است. بقیه خواب به گریه و زاری من در جاهای مختلف میگذره و احساس میکنم همسرم شهید شده.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و همسرتان می خواهید برای زندگی تان تصمیم مهمی بگیرید و زندگی تان را متحول کنید و الان در یک دوره ی گذار در زندگی تان به سر می برید. پدر شوهر شما نگرش های قدیمی و بنیادینی را دارد که باعث شده او سنتی فکر کند و سیستم فکری و ایدئولوژیکی خودش را بر مبنای این نگرش سنتی بیان کرده است ولی این طرز فکر پدر شوهرتان اشتباه است و پایه های محکمی ندارد. همسر شما سعی می کند که نگرش پدرش را عوض کند و به او کمک کند تا مثل شما و خودش طرز فکری مدرنتر داشته باشد. پدر شوهر شما در موقعیتی از زندگی اش احساس شکست و بی حرمتی می کند. این طرز فکر پدر شوهرتان محکوم به نابودی است و او به هیچ وجه جاپای سفت و محکمی در این موقعیتی که امروز در آن قرار دارد نخواهد داشت. اگر او بخواهد به افکار خودش پایبند بماند، قطعا در کارش شکست خواهد خورد و همسر شما نباید با او همسو شده و اشتباهات او را تکرار کند چون در این صورت زمینه ی فکری هر دوی ایشان محکوم به شکست خواهد شد. گریه ی شما انشالله خوشحالی است و به این معنی است که همسرتان و پدرش طرز فکرشان را عوض می کنند و اجازه نمی دهند که زندگی شان با مشکلات همراه شود. دید آنها عوض خواهد شد. تشکر از همراهیتون.