تعبیر خواب پادشاه
امام صادق (ع) می فرماید: اگر کسی پادشاه را گشاده روی و خرم ببیند، دلیل است که کار او گشوده و آسان شود. اگر کسی وزیر پادشاه را به خواب ببیند، دلیل است کاری کند که زود به صلاح بازآید. اگر ندیم پادشاه را ببیند، دلیل است او را از کسی ملامت رسد. اگر وزیران پادشاه را ببیند، دلیل است که کسی او را ملامت کند و چیزی که از دست او رفته بود، به دست او بازآید.
اگر پرده دار پادشاه را ببیند، دلیل است که کار بسته او گشاده شود. اگر مقنعه زن پادشاه را ببیند، دلیل است که کسی را وعده دهد به دروغ. اگر زندانیان پادشاه را ببیند، دلیل که غمگین و مستمند شود. اگر جلاد پادشاه ببیند، دلیل است که مراد او زود حاصل شود. اگر دبیر پادشاه ببیند، دلیل است آن چه می جوید بیابد. اگر رکابدار پادشاه را ببیند، دلیل کند که سخن دروغ و بی حاصل شنود.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند که پادشاه او را جامه و کلاه داد، دلیل که بر مردمان خویش رئیس و والی گردد. اگر ببیند که بر سر پادشاه کلاه پاکیزه ای هست، تعبیرش اقبال و صلاح کار و درازی عمر او است. اگر ببیند که بر سر پادشاه کلاه چرکین و دریده بود، تعبیرش بر بدی حال پادشاه و عمر او است.
اگر ببیند پادشاه شد، دلیل که بیننده خواب توانگر شود. اگر ببیند پادشاه در کوچه یا در سرای او درآمد، چنانکه در آمدن او به زاری و انکار است، دلیل است که اهل آن موضع را غم و اندوه رسد. اگر ببیند در آمدن او آنجا چیز بدی نبود، هیچ مضرت و زیان به اهل آن موضع نرسد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند پادشاهی بمرد و دفنش نکردند و بر وی نگریستند و جنازه او برنداشتند، دلیل است بعضی از سرای او خراب شود و باشد که متفکر دل و رنجور شود. اگر پادشاه به خواب ببیند که کعبه سرای او است، دلیل که هرگز در مملکت او زوال نباشد و از دشمن ایمن است. اگر دید به کسی سلام می کرد و یا کسی بدو سلام کرد، دلیل ایمنی است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
افسون : با سلام و عرض احترام خدمت شما . خواب ديدم در جايي بودم كه حس مي كردم حسينيه است و عده اي نسبتا زيادي آدمهاي مشكي پوش بودند .در ميان آنها آقاي خامنه اي به همراه چند تن از ياران و دوستانشان بودند كه يكي از آنها لباس نظامي به تن داشت و حس مي كردم مثل آدمهاي معمولي بين مردم هستند .( اين قسمت خوابم به وضوح يادم هست.)كه در ادامه در خانه اي داشتم بند كفش هايم را مي بستم ( انگار همان مراسمي كه شلوغ بود تمام شده بود.)و همين طور كه خم شده بودم و بندهاي كفشم را مي بستم ، آقاي خامنه اي كه در نزديكيم بودند هم داشتند كفش هايشان را پا مي كردند به ايشان نگاه كردند ،شبيه چهره بيداري نبودند و پوست سفيد و كك و مك هايي به رنگ قرمز داشتند . ( آنجا تقريبا خلوت بود.). از در آن خانه هم زمان داشتيم خارج مي شديم كه من حين اينكه سرم پايين بود به ايشان گفتم موفق باشيد و احساس فوق العاده خوبي داشتم.بيرون آن خانه مردي مشكي پوش هم قد و هيكل ايشان ( با قدي بلند ) و ظاهرا جوان كه با پارچه سفيد صورتش را پوشانده بود ، براي ايشان خبري آورده بودند و من رفتم ولي حسم اين بود خبر بدي نياورده است.ممنون مي شوم خوابم را تعبير كنيد.
فریبا هراتی
: سلام. ایشان از نگرانی های مردم با خبر هستند و پشت پرده حریانی در کار است که شما فعلا نباید از اخبار آن با خبر باشید. تشکر از همراهیتون.
افسون : با سلام و تشكر فراوان از شما. خوابي ديدم كه شامل ٣ قسمت مي شود و تا حد امكان سعي مي كنم خلاصه بنويسم. خواب ديدم در مكاني شايد آشپزخانه خانه اي بودم و چايي مي خوردم كه ( حس مي كردم متعلق به آقاي خامنه اي بود.) ايشان وارد شدند و ي استكان كاكائو داشتند كه گذاشتند گرم شود و به من تعارف كردند . من با ايشان راحت بودم و گفتم من اينجا تعارف نمي كنم ، چيزي بخواهم برمي دارم. در قسمت دوم خوابم ايشان با كت و شلوار نوك مدادي رنگ در پاركينگ خانه ما بودند و من هم بودم سپس به بيرون خانه رفتند و كت وشلوار كرمي به تن داشتند و نيمه شب بود . (انگار شب ها براي سركشي و آگاهي از احوال مردم در جامعه بودند.) و چون نزديك طلوع آفتاب بود و مي خواستند شناخته نشوند ، قصد داشتند بروند . در قسمت سوم خوابم من از بيرون مغازه اي در خيابان به سرعت و با عجله يك نان برداشتم و وارد آنجا شدم كه مغازه شبيه اتاق بود . آنجا آقاي خامنه اي بالاي منبر بودند و بقيه دور اتاق نشسته بودند . انگار نمازشان و دعا و اعمال بعد نماز صبح را انجام داده بودند و به هر كس يك كاسه كوچك حليم داده بودند و من دير رسيده بودم. من هم كنار آنها نشستم و شروع به خوردن تكه هاي كوچك نانم كردم كه ديدم روي نانم حليم ظاهر شده بود ، كمي تعجب كردم و به آقاي خامنه اي نگاه كردم ديدم ايشان هم به من نگاه مي كردند ولي نه از تعجب و متوجه شده بودند. در زير نان هم كتابي با جلد قهوه اي دستم بود كتاب را باز كردم لاي كتاب به اندازه يك كاسه كوچك حليم بود . وقتي ديدم منقلب شدم و گريه ام گرفته بود . شايد گريه هم كردم.( ببخشيد نكته كليدي خوابم حس مي كنم حليم هم بود.)ممنون هستم از شما و شرمنده از اينكه اينقدر خوابم طولاني شد.
فریبا هراتی
: سلام. شما به گرمی و حمایت خواهید رسید و دوستی و مودت به ایشان دارید. خوردن کاکائو شما به آرامش ذهنی رسیده و از زندگی تان لذت می برید. کت و شلوار به شخصیت حمایتی ایشان اشاره می کند و رنگ نوک مدادی آن نشانه رازداری و غرور و کم حرفی و دیرجوشی نسبت به اشخاصی که نمی شناسند است و رنگ کرمی به محافظه کاری و جانب هیچ جناحی را نگرفتن اشاره می کند. آگاهی و دانشتان زیاد می شود و شما به روزی زیاد خواهید رسید. از جایی که خبر ندارید روزی آسان و راحتی به شما خواهد رسید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام خانم هراتی، امیدوارم حالتون خوب باشه. چند شب پیش خواب دیدم نشسته جلوی یه دیگ و داره آش پخش میکنه، من و بقیه خانواده‌ام هم روبروش بودیم به من یه پیاله خیلی کوچک آش رشته داد که قرمز رنگ بود انگار رب گوجه داشت من خوردم و خیلی خوشم نیومد ولی رو به خانواده‌ام گفتم خیلی خوب بود بهترین آش رشته‌ای بود که تا حالا خوردم، انگار میخواستم که اون از رو نره. به خانواده‌ام داشت تو ظرفای بزرگتر آش میداد اونام مردد بودن بخورن یا نه، راستش اصلا ندیدم که بخورن داشتن ظرفا رو میگرفتن که بیدار شدم. لازمه بگم که نه من نه خانواده‌ام مطلقا سیاسی نیستیم و هیچ وقت از هیچ حزب و دسته‌ای طرفداری نکردیم.
ممنون از محبت همیشگیتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. انشالله رشته ی کار دستتان می آید و زندگی تان بهتر خواهد شد. هر چند که رنگ و لعاب های بیجا به بعضی مسائل می دهند تا احساس خودشان را نسبت به مردم پر رنگ تر جلوه دهند. تعاریف او از حمایت مردم، صحنه سازی و تعاریفی بیجاست. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام وقت بخیر. دیشب همسرم خواب دیده ممنون از تعبیرهای دقیق و درست جنابعالی
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. :))))) تصویر ذهنی شوهرتان از وقایع در بیداری و احساس ایشان نسبت به این وقایع، دقیقا انعکاس همان در خوابشان است. چون او زمانی که میرفت همین ها را گفت. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام خانوم هراتی عزیز.. خوابش خیلی واقعی و عجیب بود ممنون میشم تعبیرشو بگین .
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب شما این است که همه کسانی که به ظاهر مرید ایشان هستند، در عمل مثل او فکر و رفتار نمی کنند و اینکه خط فکری شما با این جور شخصیت ها در تضاد است. تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام با تشکر روز یک شنبه خواب دیدم اقای روحانی رییس جمهور وجهانگیری ودو سه نفر ازمقامات دریک محل نمیدانم برای بازدید بود یا چیز دیگر که یک دستگاه متصل به مانیتور درباره ان صبحت می کردند اقای روحانی شاد بنظر میرسید ولی معاون کمی ناراضی البته فکر مکنم روحانی رفت واقی جهانگیری گفت اگر ماشین باشد من هم میروم
فریبا هراتی
: سلام. اطلاعات و خبرهایی که از فرایند امور زندگی و دنیا به آقای روحانی می رسد، او را ناراحت می کند و آقای جهانگیری خوشبین تر است از اقای روحانی. اما هر تصمیمی که برای روند ادامه کارشان بگیرند، چه بمانند و چه بروند، آقای روحانی پیشگام تر است از آقای جهانگیری و او به تبعیت از آقای روحانی اقدام خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
Ramin : سلام ، ببخشيد نميدونستم خوابم رو كدوم قسمت بنويسم ، ديشب خواب ديدم با رئيس اقليم يكى از كشورهاى همسايمون و برادرزادش كه هردو از چهره هاى سياسى منطقه هستن سر يه ميز نشسته بوديم داشتيم صحبت ميكرديم بهشون گفتم شما هميشه ١٠٠ باديگارد و ماشين همراتونِ عجيبه الان كسى سرِ ميز نيست اونا هم گفتن باديگاردامون اونورتر وايسادن من خيلى خوشحال بودم از اينكه ٢ چهره ى سياسى كنارم نشسته بودن با هم خداحافظى كرديم من يه كم اون طرف تر هنداونه هاى بزرگى رو ميديدم كه اندازشون ١٠٠٠ برابر يه هندوانه ى عادى بود ولى هندوانه ها داخلشون خراب شده بود و پر بود از مار هاى رنگارنگ ، مارها با من كارى نداشتند ولى من ازشون ميترسيدم تصميم گرفتم هم هندوانه ها هم مارها رو آتش بزنم و موفق شدم همشون رو آتش بزنم كنار من گياه خشك بود يه پيك نيك دستم بود روشنش كردم اونا رو هم آتش زدم ولى يهو آتش زياد شد ترسيدم پيك نيك منفجر بشه ، آتش داشت از كنترلم خارج ميشد يه چاه آب اونجا بود هر دو دستم رو پر از آب ميكردم و باهاش آتش رو خاموش ميكردم آتش كمتر شد ولى خاموش نشد تا اينكه يه سطل خالى رو پيدا كردم و پر از آبش ميكردم ديدم ٢ يا ٣ نفر هم به كمكم اومدن و با همون سطل كه شبيه سطل خودم بود آتش رو خاموش ميكردن ، لطفا تعبير كنيد ، ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما شرایطی خواهید داشت که می توانید با نفوذ و قدرتمند عمل کنید و از لحاظ مالی اقتدار بسیار خوبی خواهید داشت. شما می دانید که وعده هایی از خوشبختی و شانس و رفاه به شما می دهند که عملا این وعده ها فریب و بدبختی های متنوعی بیش نیست و می خواهید که اجازه عملی شدن این وعده ها را نداده و به نابودیشان اقدام کنید. آتش خشم شما بسیار زیاد خواهد شد که از کنترلتان خارج می شود ولی در نهایت قادر خواهید بود شرایط را کنترل کرده و از عدم موفقیت تان و ایجاد تنش های عصبی بیشتر جلوگیری کنید. تشکر از همراهیتون.
صادق صفرزاده : سلام خانم یکی دو شب پیش خواب دیدم تو راه تعمیرگاه(محل کارم )بودم در نزدیکی انجا ماشین خاموش شد تا محل کارم که پنجاه متری بیشتر نبود ماشین رو به تنهایی هل دادم چند نفری محل کارم منتظر بودند طرف مقابل خیابان تعمیر گاه کنار جدول ایستاده بودم که از داخل تعمیر گاه واز نیم طبقه بالا که یک راه پله اهنی قرار داشت پایین و به طرف بیرون تعمیرگاه و بسمت من می امد کنار سمت چپ من یک وانت پیکان کنار خیابان پارک بود وکمی عقب تر روی خیابان اقای ا نشسته بود و امد نخست بطرف اقای ا اب دهان انداخت بعد چیزی از کابین وانت برداشت ( یا گذاشت )و دوباره بطرف تعمیر گاه رفت در این حال اقای ا با دستی به ارنج اشاره کرد و همینکه به او نگاه کرد اقای ا در حالی که کف دودست خود را به هم چسبانیده بود و مچ دست ها را به پیشانی گرفته بود کف پاهای خود را نیز از زمین بر داشت و دو دست را به هم می زد و دو پای خود را هم مانند دستان به هم میزد نگاهی کرد و به راه خود ادامه داد ممنون هستم لطفا تعبیر بفر مایید
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که توان و قدرتتان برای رسیدن به اهدافتان کم شده و به این فکر می کنید که در گذشته نیزوی شما بیشتر از این حرفها بود و کارهایتان بهتر پیش می رفت. نیرویی قوی، به فکر تعمیر و بهبود اوضاع کنونی دست به اقداماتی می زند و رفتار و طرز فکرهای مشابه ( آقای ا-) را تحقیر و سرزنش خواهد کرد. کسانی که مشابه آقای ا- فکر می کنند هم با تمام قوا و 4 دست و پا با نیروی فکر و بدنشان اقدام می کنند که این نیروی قوی نتواند کار به جایی ببرد. هر کدام از دو جناح برای اثبات حقانیت خودشان تلاش خواهند کرد. تشکر از همراهیتون.
Sayeh : سلام،داداشم دیشب خواب اقا خامنه ایی رو دیدن اومدن شهری که هستن،با دو تا هلیکوپتر اومدن،داداشم میدوه میره جلوشون،اقا داره سوار میشه بره باز با هلیکوپتر ها،به داداشم میگه هیس به کسی نگی من اومدم اینجا،یواشکی اومدم و دارم برمیگردم
فریبا هراتی
: سلام. برای اینکه خوابتان درست تر تعبیر شود لطفا بفرمایید محل زندگی برادرتان کجاست که آقای خامنه ای به آنجا سفر کرده بودند. برای ارسال مجدد خوبتان از شما حق خواب کسر نخواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Sayeh : اهواز
فریبا هراتی
: سلام. با وجود نگرانی هایی که در زندگی برادرتان هست، زندگی او رو به بهبود خواهد رفت. او موقعیت و جایگاه اجتماعی بالا پیدا می کند و بر مشکلاتش پیروز می شود و کنترل زندگی اش را به دست خواهد آورد. تشکر از همراهیتون.
Seyamak : با سلام و احترام
درخوابم در دربار شاه سابق ایران بودم که شاه در مورد کنترل راهروها و اتاقها با دوربین ها دراتاقها و راهروها ابراز نارضایتی داشت که متوجه شدم با پسر بزرگش در مورد اینکه چطور تهران را به پایتختی انتخاب کرد و تقسیمات رو بدون نارضایتی با مردم شمال اصلاح کرد صحبت می کرد.
در ادامه در اتاقی بودم که تلفنی زن شاه با من صحبت می کرد و چیزی را از همسرم جویا شد که گفتم ایشان نیست ولی گفت صداش که شنیده میشه! انگار ایشان در آسانسوری در حال بالا رفتن بود که تلفنی با من صحبت می کرد.
فریبا هراتی
: سلام. احتمالا چون بهمن ماه است و مرحله گذار از حکومت پهلوی به رژیم جمهوری اسلامی است افکار شما به بررسی نقاط ضعف و قوت هر دو رژیم های سابق و فعلی و موشکافی اشکالات و یا نقاط قوت آنان پرداخته. زن شاه هنوز در حال سعی و تلاش برای پیشرفت در جهت اهدافش است. تشکر از همراهیتون.