کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب پارچه

پارچه در خواب، فریب و نیرنگ و دروغ است مخصوصا اگر آن را در دکان پارچه فروشی ببینید. اگر پارچه پرده ای ببینید که می خواهید از آن پرده بدوزید، غم و اندوه است بخصوص اگر کهنه و فرسوده باشد. اگر از دکانی پارچه می خرید و فروشنده برای شما پارچه ذرع می کند، فریب می خورید و کسی درصدد اغوای شما بر می آید.

اگر پارچه زرد باشد بیماری است. اگر سرخ باشد هیجان است و چنانچه سبز باشد فرح و انبساط. چادر در خواب حرمت و آبرو و حیثیت است چه متعلق به خودتان باشد و چه دیگری. اگر دیدید که پارچه ذرع خرید می کنید که به دیگری بدهید، در اندوه خود دیگری را شریک می کنید و چنانچه دیگری به شما پارچه ای هدیه داد در غم او شریک می شوید.

دیدن هر گونه پارچه در خواب، به تعبیری نشانه ای است از اینکه که دوستان ریاکار با رفتار خود شما را اندوهگین خواهند ساخت. دیدن پارچه گل دار، اتلاف وقت است. اگر در خواب پارچه مخمل ببینید، اقدامات شما با موفقیت به پیش خواهد رفت. اگر ببینید لباسی از مخمل بر تن کرده اید، در زندگی امتیازی مهم بدست خواهید آورد. دیدن پارچه مخمل کهنه نشانه آن است که با غرور فراوان سعادت و خوشبختی را از خود دور می سازید. اگر دختری خواب ببیند لباسی از مخمل بر تن کرده است، افتخاراتی به او اعطاء خواهد شد و از میان چند خواستگار ثروتمند یکی را برای زندگی انتخاب خواهد کرد.

تعبیر خواب ذراع پارچه

اگر کسی خواب ببیند پارچه ای را ذرع (واحد اندازه گیری به طول 104 سانتی متر) می کند، به همان میزان سود و منفعت نصیب او می شود.

تعبیر خواب پارچه ترمه

دیدن ترمه در خواب، گول خوردن و گول زدن و ارتکاب کاری خلاف و از روی طمع، مانند گرفتن رشوه است . اگر خواب دیدید ترمه دارید یا لباسی از ترمه پوشیده اید، فریب می خورید و یا رشوه قبول می کنید. تعارف ترمه دعوت به انجام کار خلاف و بی عدالتی است.

تعبیر خواب پارچه چلوار

اگر خواب ببینیم پارچه چلوار داریم، برایمان اتفاق ناگواری رخ می دهد که در آن هیچ مسئولیت یا گناهی نداریم. در کل دیدن پارچه در خواب به غم و اندوه تعبیر شده است. چلوار هر چه سفید تر باشد بیگناهی و پاکی بیشتر و هر قدر طولانی تر و عریض تر باشد، مقدار غم و ناراحتی گسترده تر است.

تعبیر خواب پارچه چیت

دیدن پارچه چیت در خواب غمی است که با فریب خوردن شما و نیرنگ کسی پیش می آید. اگر در خواب پارچه چیت داشتید و نمی دانستید که چه کسی آنرا به شما داده، قربانی یک توطئه می شوید و اگر خودتان به کسی چیت دادید، برای او نقشه ای می کشید که او غمگین خواهد شد. داشتن چیت چه به صورت پارچه و چه به صورت لباس چیت، تعبیری یکسان دارد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

166 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

سایه

سایه : دخترم خواب دیده که پدر و مادر مرحومم بهش یک تیکه پارچه سبز دادن

پاسخ
لینک۱۷ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۲۹:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. دعای خیر ایشان پشت سر دختر شماست تا آرامش و صلح و صفا در زندگی او برقرار شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۵۴:۰۴
Manley

Manley : خواب دیدم سوار بر اسانسور ساختمانمان هستم، یکی دو نفر غریبه هم در آسانسور بود. (آپارتمان ما طبقه آخر هستش) آپارتمان سریعی بود و با شتاب بالا پایین میرود. البته دلشوره و نگرانی نداشتم چون این اسانسوره همینطور سریع حرکت می کرد. اونقدر سریع پایین میرفت که پاهای من از کف اسانسور جدا شده بود و به بالا میرفتم

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۲۶:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید در زندگی تان پیشرفت کنید و کارها برایتان خیلی خوب و سریع به پیش خواهد رفت. اما باید دقت داشته باشید که اگر بی برنامه و عجولانه تصمیم گیری و قضاوت کنید، به همان سرعت که سریع رشد می کنید و پیشرفت می کنید، امکان شکست تان هم وجود خواهد داشت و آنوقت جاپای قرص و محکمی در رابطه با موقعیتی که در آن قرار گرفته اید، نخواهید داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۵:۴۶
Manley

Manley : دوست عزیز الان که خواب آسانسور دیدم در لیست شما بخش اسانسور وجود نداره خوابمو در کدوم بخش وارد کنم؟

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۱۶:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : تعبیر خواب بالا رفتن (صعود)

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۵:۱۵
Manley

Manley : درود بر شما، خواب دیدم سوار بر اسانسور ساختمانمان هستم، یکی دو نفر غریبه هم در آسانسور بود. (آپارتمان ما طبقه آخر هستش) آپارتمان سریعی بود و با شتاب بالا پایین میرفت. البته دلشوره و نگرانی نداشتم چون این اسانسوره همینطور سریع حرکت می کرد. اونقدر سریع پایین میرفت که پاهای من از کف اسانسور جدا شده بود و به بالا میرفتم. اون چند نفر دادو بیداد میکردند گویا ترسیده بودن

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۵۸:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. علاوه بر اینکه شما فقط باید خوابتان را در صفحه ی مرتبط با خودش ثبت کنید، طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۵۳:۰۰
Manley

Manley : با درود و احترام، این خوابو یکی از دوستانم دیده، در رویا دیده که در ضیافتی حضور دارد که پدر(مرحوم) و عموی مرحومش هم حضور دارند و این ضیافت در منزل دوران نوجوانیشون بوده و خانمها هم بودند، همه در شادی. باهاشون خوش و بش میکند. و گیلاس های مشروب هم بود. پارچه مشکی براق مثل ساتن، دستش هست و به من نشون می دهد و میگوید نظر من این است که از این پارچه لباس بدوزی خوبه. که قرار شد از این پارچه برای لباس استفاده بشه. و در حیاط پشتی که برای یکی دو تا ماشین جا داشت میهمانانی از آن طرف می آمدند. در آن ضیافت به دنبال دخترش کتی می گشته و می پرسیده که کتی کجاست.

پاسخ
لینک۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۳۸:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. روح امواتشان شاد. دوست شما می خواهد به آرامش و رفاهی که در زمان نوجوانی اش داشته برسد، فعالیت های فرهنگی و تعاملات با دوستانش را تجربه کند، در شادیها شرکت کند و بی خیال و آسوده خاطر باشد. او می خواهد که شما هم رفتاری با عزت و در عین حال، مهربانانه و با پرستیژ داشته باشید. در پس زمینه ی ذهن دوست شما، ارتباط با بعضی از افراد خاص همیشه مهم بوده و دوستتان شخصیتی متمول دارد. تنها چیزی که او نگران آن است، این است که دخترش بتواند همان امنیت و آرامشی را که او تجربه کرده را بدست بیاورد و روابط صمیمانه تری با دخترش ایجاد کند چون گاهی اوقات او احساس می کند که بین دخترش و خودش فاصله افتاده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۴۰:۳۰
احسان

احسان : این خواب از طرف مادرم هست:

خواب مادرم دیدم که سالها پیش به رحمت خدا رفته
که در زمین وسیعی بودیم که درخت یا چیزی نبود ، خاک بود
فکر میکنم میخواست ی مقدار پارچه تقسیم کنه بین من و نفرات دیگر که ده نفری بودن و من خ خوشحال بودم
بعد خاک ها را کنار زدند زیر خاک به اندازه قالی ۱۲ متری ی سنگ زیر ان خاک بود و روی ان نوشته بود یا علی به همان بزرگی با خط زرد نوشته شده بود که خودشونم نمیدونستن اینجا همچین چیزی هست

پاسخ
لینک۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۶:۱۰:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح مادرتان شاد. او بعد از سالها این اذن را از پروردگار گرفته که از شما و اشخاص دیگری که در زندگی او بوده اید، التماس دعا داشته باشد تا برای او دعا کنید که به حق حضرت علی ع خداوند از سر تقصیرات او درگذرد و اضطراب و سختی را از او بگیرد و به او آرامش ببخشد. به خواست پروردگار بزرگ و لطف او با دعای اقوامی که در زندگی با مادرتان تعامل داشته اند، او از سختی ها رها خواهد شد. مادر شما در شرایط حاضر از اهل اعراف است که نه جهنمیست و نه بهشتی. ولی با دعاهای شما انشالله خداوند از تقصیرات او خواهد گذشت. برای مادرتان دعای جوشن کبیر بخوانید. ده نفر برای او از فامیل بنشینید و هر کدام 10 آیه از دعای جوشن کبیر را بخوانید و ثوابش را به روح او تقدیم کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۱۴:۵۵
محبوبه

محبوبه : سلام من دیشب خواب دیدم رفتم بازار و یه پارچه فروش بود که داشتم ازش برای مادرم پارچه میخریدم یه پارچه پولک دوزی خیلی شیک بود رنگش صورتی یا بنفش (دقیق یادم نیست) به اندازه یه پیرهن متر کرد بهم داد تخفیف هم داد خریدم بعد رفتم حموم و روی دست و پاهام اپیلاسیون میکردم خواهرم هم بود بعد رفت بیرون که دیدم هنوز لباس تنمه لباسامو در آوردم انداختم پشت در حموم که گویا در حموم تو حیاط خلوت باز میشد مامانم کلی لباس ریخته بود که بعدا بشوره گفتم لباسای منم بشور بعد بهش گفتم پارچه ای که برات خریدم زیر لباسا رفته در بیار ببین دوست داری گلهای پولک دوزی داره و دوباره شروع به تمیز کردن خودم کردم ممنون از تعبیرهاتون

پاسخ
لینک۱ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۲۹:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید که مادرتان رفتار بهتری از خودش بروز دهد و با پرستیژتر، مهربان تر و خردمندانه تر و دلسوز تر از قبل با شما برخورد کند. شما خودتان هم می خواهید اشتباهات گذشته تان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. سعی می کنید که ملایمتر از گذشته رفتار کنید و تند خویی نکنید. شما نمی خواهید که فقط در ظاهر رفتارتان با مادرتان خوب شود و در باطن جور دیگری باشید. مادر شما می خواهد اشتباهات گذشته اش را بشوید برود و شروعی تازه داشته باشد. شما می خواهید که او اشتباهات شما را هم ببخشد و باز از مادرتان می خواهید که شادتر و مهربانتر از گذشته با شما رفتار کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲۱:۵۹
مریم

مریم : مادرم خواب دیده:
همسرم یه ماشین پیکان بار داشت که دورتا دور آن پارچه سبز زده بود.روی یکی از پارچه ها نوشته بود علی اصغر.
به همسرم گفتم:چرا دور ماشین را پارچه سبز زدی؟ گفت نذر علی اصغر کردم.
یکی از پارچه ها رها شده بود.
رفتم مغازه سنجاق خریدم و پارچه را وصل کردم.( در دنیای واقعی، ماشین پدرم پیکان بار نیست.)

پاسخ
لینک۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۴:۳۴:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همسر شما مسئولیت های سنگینی را به دوش می کشد و برای موفقیت در کارش باید نذر حضرت علی اصغر کند. شما باید به همسرتان در عملی و اجرایی کردن این نذر کمک کنید و نذر کنید که انشالله حاجت روا که شدید حتما به همسرتان کمک کنید که نذرش را ادا کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۵۶:۲۳
Mehrnika

Mehrnika : با عرض سلام و احترام
خواب دیدم با خانواده ی پدری دور هم هستیم انگار روی پشت بامی بودیم ظاهرا غمگین بودیم ،من پسر بچه ی کوچکی در بغل داشتم که خواب بود به اتاقی که انجا بود بردم تا در رختخوابش بگذارم ،رختخوابی رو زمین پهن بود به رنگهای سبز تیره ولی فاخر ،برادر بزرگم روی ان دراز کشیده بود اشاره کردم میخوام بچه رو بزارم اونجا بلند شد وقتی خم شدم دیدم برادر کوچکترم هست که اونجا خوابیده ،بچه رو کنارش گذاشتم و پشتشو خاروندم فکر کردم پسرمه ولی بعد متوجه شدن با خودم کفتم اونم نیاز به محبت داره و پتو رو رو جفتشون برادرم و بچه کشیدم،وقتی بیرون اومدم دیدم گوشیم که سبز رنگ بود و شبیه تخم مرغ گوشه هاش شکسته ،با ناراحتی به همسرم دادم و گفتم امکانش هست قابش عوض بشه و ایشون سری تکون داد،صحنه بعد برادرم بمن زنگ زد و گفت ساختمان پشتی رو ببین دود میاد ازش اتیش گرفته انگار من حوصله نداشتم از جام بلند شم و انگار تصویر جلو چشمم بود و دیدم که ساختمان پشتی برج بلندیه که دارن اتش بازی میکنن و شعله ی فشفشه ها همه جا رو روشن کرده،فضای بعدی پتوی روی شونه ام انداخته بودم و روی پشت بام بزرگی در حال قدم زدن بودم ،صدای همسرم رو شنیدم که سمت غرب پشت بام اواز میخونه و کلمه باران رو میشنیدم اول فکر کردم واسه من میخونه با اینکه خوشحال شدم بروی خودم نیاوردم وقتی مسیری رو که قدم زنان رفته بود برگشتم فهمیدم گروه فیلمبرداری هستن و همسرم هم نقشی داره ،سریع اومدم بیرون تا مقابل دوربینشون نباشم تمام این خواب من شب بود،در فضایی دیگه که روز بود شبیه چارسوق بازار بود راه میرفتم که با صدای استاد نصیریان برگشتم میگفت ببین چه ناحقی میکنن ،من رفتم سمتشون گفتن چرا نباید از من درخواست کنن و کلن گله داشتن گفتم چرا اینجاید؟گفت اینجا خونمه ،گفتم دلگیر نباشید البته که شما ارجح هستید و حتما اون فیلم مناسب شما نبوده و دستشو بوسیدم وقتی ازش جدا شدم حس کردم رومیزی زرشکیم رنگی و گوشیم موند دست استاد ،ناراحت شدم ولی گفتم مهم نیست وقتی به یکی از اتاقای چار سوق رسیدم یه رومیزی نفیس مخمل ابریشمی همرام بود پهنش کرده بودم و تماشاش میکردم با زمینه ی ابی و زیبا و نفیس ،اقای اوند اونجا دستی کشید روی رو میزی و انگار داشت پرده خوانی میکرد گفت ۵۰ میلیون ازت میخرم ،من فهمیدم استاد اینو بجای رومیزی ارزان قیمتم بهم داده ،لبخندی زدم و گفتم: نچ ۶۰ میلیون و اصلا نه ۱۰۰ میلیون دورم پر شده بود از خریدار
ببخشید طولانی شد.
سپاس فراوان

پاسخ
لینک۹ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۴۷:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما و خانواده ی پدری تان همگی شخصیت هایی متمول دارید که از نظر مالی به اوج موفقیت رسیده اید ولی هنوز از زندگی و داشته هایتان راضی نیستید. شما هدفی دارید که هنوز عملی اش نکرده اید و زمینه ی فکری بعضی از افراد خانواده تان، بر مبنای مادیگراییست. شما مراقب هستید که مورد خیانت و فریب قرار نگیرید و نمی توانید به راحتی حرفها و رازهایتان را با هم به اشتراک بگذارید و یا اینکه می خواهید اموالتان به اسم خودتان باشد. برادران شما هم همینطور تربیت شده اند. به هر جهت شما سعی می کنید که از خانواده تان حمایت کنید و اهداف خودتان را هم عملی کنید. ارتباطات شما با دیگران، وجهه ی سابق را ندارد و تا اندازه ای تحت تاثیر مسائل مالی و پولی خراب شده است و همسرتان از این بابت ناراحت است. شما شاهد شکست اهداف اشخاصی از دوستان یا فامیلتان خواهید بود که استرس و نگرانیهای مالی شدیدی زندگی شان را فرا می گیرد ولی شما تمایلی ندارید که به آنان کمک کنید یا با ایشان رودررو شوید. همسر شما تحولی تازه در ذهنش به وجود آمده و مثل سابق نیست. اما سعی می کند که هارمونی و هماهنگی را در رفتارش حفظ کند و شما خودتان را در مقابل تغییر رفتار او، به ندیدن می زنید و به روی خودتان نمی آورید. شما سعی می کنید بسیار خردمندانه و مجرب رفتار کنید و در سختی ها خردمندانه فکر کنید. شما رفتاری متواضعانه از خودتان بروز می دهید و استرس و نگرانی تان را با خردمندی تمام، مخفی می کنید. سعی می کنید که فکرتان را مهربانانه تر نسبت به وقایع اطرافتان بروز دهید تا شانس رسیدن شما به موفقیت بیشتر و بیشتر و بیشتر شود و کلی از شما تعریف و تمجید خواهند کرد. این خانم هنرمند و دوست خوب بنده تمایل ندارند اسمشان را بدانم؟ :))) من رازدار شما هستم. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۵۳:۴۳
Mino

Mino : سلام درخواب دیدم دوست خواهرم یه عالمه پارچه که توی طاقه هاش بود و رنگهای متنوع و جنسای مختلف تا میکنه وبامهارت روی هم میذاره خواهرم ومن نشسته بودیم نگاش میکردیم من یک زیپ خیلی درشت مشکی رو به مانتوم دوختم زیپو بالا کشیدم و بستم دوست خواهرم گفت منم یک زیپ برای کیفی که خواهرم براش دوخته احتیاج داره. بعدتو سوپری بودم بيسکوئيت لواشک کیم خریدم یک بسته نوار بهداشتی میخواستم که 300 هزار بود فروشنده بهم گفت اینو بیمار سرطانی برده خوب شده با استفاده ازش من گفتم گرونه آخه این مقدار پول ندارم الان و رفتم خونه مادرم، خواهرم و دوستش تو اتاق خواب بودن یه پسر بچه که داداش دوست خواهرمه با پسرم دوست شده بودن باهم بازی میکردن(درواقعیت همچین برادری نداره این خانم)بیدار بودن صداشون زدم خوراکی ها رو دادم به پسرم و اون پسر بچه. خودمم کمی بيسکوئيت خوردم.ممنونم

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۲۸:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خواهر شما شخصیتی سیاستمدار دارد و سعی می کند که تکه ها و مولفه های لازمه برای رسیدن به خوشبختی اش را فراهم کند. او ساده دل نیست و زود گول نمی خورد و برعکس زرنگ و شاید حتی فریبکار هم باشد. شما مراقب هستید که هر حرفی را جلوی او نزنید و البته او با وجود صمیمیتی که با خواهرتان دارد و برای او حرف می زند، مراقب است که هر چیزی را مطرح نکند. شما سعی می کنید که ظاهری شیرین و مهربان داشته باشید ولی از نظر احساسی خیلی با دیگران قاطی نشوید، خونسرد باشید و از زندگی تان لذت ببرید و ظاهری شاد و با نشاط داشته باشید ولی در عین حال نسبت به بعضی از شرایطی که در زندگی تان فاقد آن هستید، شاید به دیگران رشک می برید. شما می خواهید که از شما بخوبی مراقبت شود و تمایل دارید که از دو دلی و دمدمی مزاجی و خود محور بودن و سوء ظن رها شوید و شاید بهترین کار این است که با احساسات دیگران سطحی برخورد کنید و خیلی قاطی افکار و روحیات مردم نشوید. شما می دانید که آنقدر خردمندانه رفتار نمی کنید که نسبت به بعضی چیزها بی تفاوت باشید و زود خودتان را درگیر بعضی مسائل می کنید و فکرتان را ناراحت می کنید. شما سعی می کنید که از فرزندتان بخوبی مراقب کنید و احتیاجات او را فراهم کنید و گشایش کار خواهید یافت. سعی می کنید که مثل دوست خواهرتان زرنگ باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۷:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خواهر شما شخصیتی سیاستمدار دارد و سعی می کند که تکه ها و مولفه های لازمه برای رسیدن به خوشبختی اش را فراهم کند. او ساده دل نیست و زود گول نمی خورد و برعکس زرنگ و شاید حتی فریبکار هم باشد. شما مراقب هستید که هر حرفی را جلوی او نزنید و البته او با وجود صمیمیتی که با خواهرتان دارد و برای او حرف می زند، مراقب است که هر چیزی را مطرح نکند. شما سعی می کنید که ظاهری شیرین و مهربان داشته باشید ولی از نظر احساسی خیلی با دیگران قاطی نشوید، خونسرد باشید و از زندگی تان لذت ببرید و ظاهری شاد و با نشاط داشته باشید ولی در عین حال نسبت به بعضی از شرایطی که در زندگی تان فاقد آن هستید، شاید به دیگران رشک می برید. شما می خواهید که از شما بخوبی مراقبت شود و تمایل دارید که از دو دلی و دمدمی مزاجی و خود محور بودن و سوء ظن رها شوید و شاید بهترین کار این است که با احساسات دیگران سطحی برخورد کنید و خیلی قاطی افکار و روحیات مردم نشوید. شما می دانید که آنقدر خردمندانه رفتار نمی کنید که نسبت به بعضی چیزها بی تفاوت باشید و زود خودتان را درگیر بعضی مسائل می کنید و فکرتان را ناراحت می کنید. شما سعی می کنید که از فرزندتان بخوبی مراقب کنید و احتیاجات او را فراهم کنید و گشایش کار خواهید یافت. سعی می کنید که مثل دوست خواهرتان زرنگ باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۷:۴۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.