تعبیر خواب پارچه
پارچه در خواب، فریب و نیرنگ و دروغ است مخصوصا اگر آن را در دکان پارچه فروشی ببینید. اگر پارچه پرده ای ببینید که می خواهید از آن پرده بدوزید، غم و اندوه است بخصوص اگر کهنه و فرسوده باشد. اگر از دکانی پارچه می خرید و فروشنده برای شما پارچه ذرع می کند، فریب می خورید و کسی درصدد اغوای شما بر می آید.
اگر پارچه زرد باشد بیماری است. اگر سرخ باشد هیجان است و چنانچه سبز باشد فرح و انبساط. چادر در خواب حرمت و آبرو و حیثیت است چه متعلق به خودتان باشد و چه دیگری. اگر دیدید که پارچه ذرع خرید می کنید که به دیگری بدهید، در اندوه خود دیگری را شریک می کنید و چنانچه دیگری به شما پارچه ای هدیه داد در غم او شریک می شوید.
دیدن هر گونه پارچه در خواب، به تعبیری نشانه ای است از اینکه که دوستان ریاکار با رفتار خود شما را اندوهگین خواهند ساخت. دیدن پارچه گل دار، اتلاف وقت است. اگر در خواب پارچه مخمل ببینید، اقدامات شما با موفقیت به پیش خواهد رفت. اگر ببینید لباسی از مخمل بر تن کرده اید، در زندگی امتیازی مهم بدست خواهید آورد. دیدن پارچه مخمل کهنه نشانه آن است که با غرور فراوان سعادت و خوشبختی را از خود دور می سازید. اگر دختری خواب ببیند لباسی از مخمل بر تن کرده است، افتخاراتی به او اعطاء خواهد شد و از میان چند خواستگار ثروتمند یکی را برای زندگی انتخاب خواهد کرد.
تعبیر خواب ذراع پارچه
اگر کسی خواب ببیند پارچه ای را ذرع (واحد اندازه گیری به طول 104 سانتی متر) می کند، به همان میزان سود و منفعت نصیب او می شود.
تعبیر خواب پارچه ترمه
دیدن ترمه در خواب، گول خوردن و گول زدن و ارتکاب کاری خلاف و از روی طمع، مانند گرفتن رشوه است . اگر خواب دیدید ترمه دارید یا لباسی از ترمه پوشیده اید، فریب می خورید و یا رشوه قبول می کنید. تعارف ترمه دعوت به انجام کار خلاف و بی عدالتی است.
تعبیر خواب پارچه چلوار
اگر خواب ببینیم پارچه چلوار داریم، برایمان اتفاق ناگواری رخ می دهد که در آن هیچ مسئولیت یا گناهی نداریم. در کل دیدن پارچه در خواب به غم و اندوه تعبیر شده است. چلوار هر چه سفید تر باشد بیگناهی و پاکی بیشتر و هر قدر طولانی تر و عریض تر باشد، مقدار غم و ناراحتی گسترده تر است.
تعبیر خواب پارچه چیت
دیدن پارچه چیت در خواب غمی است که با فریب خوردن شما و نیرنگ کسی پیش می آید. اگر در خواب پارچه چیت داشتید و نمی دانستید که چه کسی آنرا به شما داده، قربانی یک توطئه می شوید و اگر خودتان به کسی چیت دادید، برای او نقشه ای می کشید که او غمگین خواهد شد. داشتن چیت چه به صورت پارچه و چه به صورت لباس چیت، تعبیری یکسان دارد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Eli : سلام خانم هراتی امروز شب هفت خاله نازنینم بود و من این چند روز خیلی دلتنگش هستم و گریه میکنم.بعدازظهر برایش نان خیرات دادم و با حال بد خوابم برد خودم را در خانه ای دیدم دلتنگ خاله ام بودم مادر مرحومم آمد و دستش سه تا قواره پارچه تا شده بود دوتا مخمل خیلی زیبا یکی آبی تیره ویکی سبز تیره و یکی دیگه از جنس دیگری و قهوه ای کم رنگ بود.مادرم گفت اینا رو زهرا(خاله ام) داده برای تو بیارم برای رویه مبلت خودم هم برات میدوزم.بعد عروس خاله ام اومد و پارچه سبز رو برداشت و گفت من هم از این میخوام بهش گفتم این برای مبل من زیاده من ازش به تو هم میدم. مادرم گفت فکر کنم من هم بمیرم من نمی‌دانستم که مادرم مرده با التماس و همان حال بد گفتم تورو خدا تو نمیر من اصلا تحمل ندارم.حس کردم یک لحظه قیافه اش شبیه یکی از دایی هایم شد.بیدار شدم دو و نیم بعدازظهر بود
فریبا هراتی
: سلام. تسلیت عرض می کنم. روحشان شاد. دعاهای خیر خاله و مادرتان پشت سر شماست. خاله شما و می خواهد که شما در تعامل با مردم، با پرستیژ و مهربان و خردمند و قوی رفتار کنید. نشان دهید که محافظه کار و خانواده دوست هستید و خیلی مادیگرایانه به زندگی نگاه نکنید. اما با بعضی از مردم هم باید مراقب باشید تا فریبتان ندهند و با آنان با سیاست رفتار کنید. عروس خاله تان در مورد آخر، با شما مشترک است و او هم باید سیاستمدارانه تر رفتار کند. مادر شما فکر می کند که با فوت خاله تان، توجه همه فامیل به خاله جلب شده و دیگر زیاد غصه ی دوری از او را نمی خورند. اما مادرتان برای شما همیشه زنده است. تشکر از همراهیتون.
Fateme : سلام خانم هراتی خواب دیدم در بازارم ومغازهای پارچه فروشی رودیدم که پارچه های بسیار زیبا با رنگهای مختلف در مغازه هاشون آویزان کرده بودن و مردم در حال خرید بودن ولی من چیزی نخریدم بعدیکی از دوستان خیلی عزیزم رو دیدم که کنار خیابان نشسته بودو موبایلش دستش بودوناراحت بودوگفت این‌چه فرهنگیه که تو داری چرا مثل همسرم بهم پیام میدی؟! منم از این حرفش خیلی ناراحت شدم( در حقیقت من به دوستم خیلی احترام میذارم و هر کمکی تا حالا ازم خواسته براش انجام دادم برای همین خیلی بهم برخورد این طرز رفتارش ومن اصلا همسرش رو نمیشناسم) . بعد صحنه عوض شد و یک درمانگاه دیدم که یکی از دوستان خیلی قدیمی ام که ۲۰ ساله ندیدم وهیچ خبری ازش ندارم و اسمش مهدیه هست از درمانگاه اومد بیرون و یک پارچه تور یا حریر خیلی نازک به رنگ تقریبا یاسی که روی اون گلهای زیبای ریز به رنگ سوسنی و طرحهای خیلی ظریف و قشنگ کار شده بود بهم هدیه داد من به احترامش بلند شدم و اون گفت چه لباس قشنگی پوشیدی وقتی به خودم نگاه کردم دیدم یک لباس خیلی قشنگ به رنگ بنفش پررنگ با گلهای خیلی ریز تنم بود ولی من اون موقع تازه متوجه شدم و این لباس رو تا حالا ندیده بودم . بعد متوجه شدم برادرم هم در همون درمانگاهی کار میکنه که دوستم مهدیه اونجا کار میکنه .
خانم هراتی جان در واقعیت مهدیه و برادرم در درمانگاه کار نمیکنن و من با مهدیه ارتباطی ندارم
فریبا هراتی
: سلام. شما ایده های زیادی در ذهنتان هست و می خواهید به انتخاب های پیش رویتان نگاه کنید تا عناصر و مولفه های لازمه برای رسیدن به آرامش و خوشبختی را بدست بیاورید. شما شخصیتی مهربان و دلسوز و متعهد دارید و دلتان می خواهد که دوستانتان در امنیت باشند و احساس تعهد به ایشان می کنید و دوست شما از اینکه شما اینقدر دوست خوبی هستید ولی خودش در مقابل شما اینطور نیست، خجالت زده است. شما برای همه دعا می کنید یا هر کار خیری که از دستتان برآید برای دیگران انجام می دهید. حالا که شما نیاز به حمایت و پشتیبانی دارید، به خاطر قلب پاکی که دارید خداوند به شما تمام آن مولفه ها و عناصر لازم برای رسیدن به خوشبختی را می بخشد. شما رفتاری با پرستیژ و مهربان ، دلسوز و با ایمان و آرمانگرا دارید و عزم و اراده تان برای کمک به مردم قویست. پس خدای مهربان هم در حق شما خوبی می کند و آرامش و رفاه و زندگی سرشار از شادی خواهید داشت. تشکر از همراهیتون
کیانا : سلام وقتتون بخیر-لطفا اصلا نمایش داده نشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما الان هر دویتان درکتان نسبت به گذشته بالاتر رفته و شما می دانید که نمی خواستید از او جدا شوید و اشتباهاتتان را می دانید. او هم شاید در ظاهر با شما تند حرف بزند ولی قلبش پیش شماست و به شما فکر می کند. صداقت و درستی رفتار شما برای او کاملا مشهود است و هدف هر دوی شما یکیست. شما هم او را شخصی درستکار می دانید. او برای شما احترام قائل است و دلتنگ شماست. او شاید اهداف ناتمامی در گذشته داشته که الان دوست دارد برای رسیدن به آنها تلاش کند و کودک درون خودش را به آرامش برساند. می خواهد از نظر مالی و مادیات به موفقیت برسد و تعادل را در زندگی بدست بیاورد. احتمال زیادی هست که او به شما برگردد و هدف مشترکی را دنبال کنید. شما هر دو دلتنگ هم هستید. خواب شما 1233 کاراکتر و 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون.
N : سلام ۱۶ رجب خواب دیدم رفتم کربلا همه عرب بودن با چند نفر از خانوادم رفته بودم رفتم بازار ی دوربین عکاسی خریدم خیلی چیا داشت پایه واینا مونده بودم کدومو بخرم اون یکی ک کیف داشت بیشتر عکس میگرفت ولی خودش میگفت اینکه کارتن داره بهتره منم همینو خریدم بعد اومدم ی کیف بزرگ خریدم برای وسایلا بعد اومدم پارچه بخرم قیمت کردم ولی نگرفتم بعدش اومدم دوتا برادرم رو تو راه دیدم یکیشون ی ژاکت گرفته بود تنش بود ولی از نوار که بزاری کنار هم تشکیل شده بود پایینشم دوخت نشده بود باید میبرد خودش میدوخت وسوار یه وانت بود که عقبش نشسته بود .خواهرم گفت منم ی کیف بزرگ خریدم . بعد اومدم استراحت کنم جلو خونه مادربزرگم یه کوچه دره مانند هست ک همونجا ی پیره زن اومد کنارم وسایلشو گذاشت خوابید تمیز نبود خوشم نیومد بلند شدم گفتم اگه برای خدا باشه چون زائر کربلاست باید خدمتش کنم نه بلند شم ولی کنار رفتم. بعد بازم انگار ی جای دیگه بودم تو بازار بود بافت قدیم شهر بود رفتیم ی خونه کوچیک بهمون دادن همه خیلی فقیر بودن بعد خرید رفتم و ازدخترم دور شدم دنبال دختر وپسر کوچیکم میگشتم وصداشون میزدم ودر کل زیاد خواب میبینم رفتم کربلا
فریبا هراتی
: سلام. شما بخاطر مسئله ای عصبانی و خسته هستید و برای رفع مشکلاتتان متوسل به امام حسین ع می شوید. شما به خاطراتتان یا به چیزهایی که در ذهنتان باقی مانده خیلی توجه می کنید و همیشه مسائل گذشته را در ذهنتان حفظ می کنید. سعی می کنید که احساساتتان را بروز ندهید و رازدار خودتان باشید. محافظه کارانه و در چارچوب خاصی زندگی می کنید. سعی می کنید که ذهنتان را برای هر کسی مطرح نکنید. ولی اهل سیاست بازی و حقه بازی نیستید. برادرتان می خواهد به امنیت و گرمی در زندگی برسد و شخصیتی سخت کوش دارد و سعی می کند که خودش را مطابق با شرایط و نورم خاصی، وفق بدهد. خواهرتان هم افکاری دارد که برای آرامش خودش متوسل به امام حسین ع می شود. شما در محدودیت های زندگی و در هنگامی که در شرایط سخت و بغرنج قرار می گیرید، باید سعی کنید که خردمندانه و با روشنفکری مشکلاتتان را حل کنید و به اصالت و ریشه هایتان پایبند باشید نه اینکه گناه کنید و زود از کوره در بروید و با عصبانیت و ناشکری، از دنیا شکایت کنید. از کوته فکری و نابخردی دوری کنید و سعی کنید که الگوی درستی برای فرزندانتان باشید. تشکر از همراهیتون
Mari : سلام، انشاالله سلامت باشین،ممنونم از زحماتتون برای تعابیر خواب خوبتون، خواب دیدم وارد یک مغازه پارچه فروشی شدم، خیلیا پارچه از خود توپش میگرفتن ولی من از تیکه پارچه هایی که یه گوشه بود خوشم اومد که کتانو مخمل بودن و چون تیکه بودن مجانی بود، پرسیدم بازم ازین تیکه پارچه ها دارین گفتن بله طبقه بالا توی انبارمون، به خواهرم گفتم بیا با هم بریم که تنها نباشم، با خواهرم از راه پله ها رفتیم بالا، پر پارچه های کتانیو مخملی بود، خواهرم داشت میگفت یه لباس بچه دوخته بودیم بابا از وسط قیچیش کرد، منم گفتم آخه چرا، حالا اشکال نداره از همینا بردار من یکی دیگه بدوزم برات، یهو خیلی بی ربط گفت ولی نمیذاره با اون خواستگارتم ازدواج کنی، گفتم نذاره اونم حتما صلاح میدونه،(خواهر ازدواج کرده و من هم علاقه ای به ازدواج ندارم و در حال حاضرم خواستگاری ندارم که حالا بخوام رد کنم یا رد بشه.و عاشق بابامون هستیمو همیشه خیرمونو خواسته.)، دوتا تیکه پارچه برداشتیم کتانه مخملی بود و سرمه ای رنگ انگار مجانی بود چون تیکه بودن و از پنجره که هم سطح زمین بود رفتیم بیرون، کف زمین توی کوچه ها پر شن فشره ای بود که روش آب خنک بود، طوری که به پای آدم نمیچسبید، خیلی خوبو خنک بود و چند نفر داشتن با سطل آب میریختن روی شنها و خواهرم میگفت میدونی اینا دارن چه حالی میدن به مردم. تمام خونه ها دو سه طبقه و سفید بودنو زیبا و آفتاب تابیده بودو یه گرمای دلچسبی کنار اون شنهای خنک داشت و داشتیم میرفتیم خونه که من مانتو بدوزم برای خودم و یه لباس بچه برای خواهرم که بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. استدعا می کنم. شما می خواهید مولفه های لازم برای داشتن یک زندگی خوب و برنامه ریزی درست در زندگی تان را بدست بیاورید. شما از سبک زندگی خوشتان می آید که احساسات شما در آن، مهم جلوه کند، باعث افتخار همسرتان یا خانواده تان باشید، آنان شما را متمایز از دیگران بدانند، روی شما حساس باشند ، با شما با آرامش رفتار کنند، تجمل و رفاه داشته باشید و در عین حال ساده و بی شیله پیله زندگی کنید. می خواهید به سعادت خانوادگی برسید. شاید پدر شما از این که خواهرتان بخواهد صاحب فرزند شود، به خاطر شرایط موجود، مخالفت کند و یا شاید پدرتان نمی خواهد که خواهرتان رفتاری بچه گانه از خودش بروز دهد و تمایل دارد که او خردمندانه و بالغانه رفتار کند. شما منیت ندارید و با شرایط خودتان را وفق می دهید. شما مشکلات مالی ندارید و احساس استیصال هم نمی کنید. تمایل دارید سبک زندگی را که آرزویش را دارید برای خودتان بسازید. تشکر از همراهیتون.
Marjanehhhhh : سلام وقت بخیر
ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زمان گذشتن از یک مسئله یا موضوع برای شما فرا رسیده و شما باید سعی کنید که عناصر و مولفه های لازم برای ساختن زندگی تازه ای را بدست آورده و زندگی تان را بهبود ببخشید. شما از اینکه رفتاری بشدت رومانتیک یا مهربان بخواهید داشته باشید خوشتان نمی آید. ولی دوستتان نابالغانه و ضعیف رفتار می کند. شاید دوست شما هدف تازه ای در دست دارد که شما از آن بی خبرید. تشکر از همراهیتون
Marjanehhhhh : سلام وقت بخیر من چند شب پیش خواب دیدم که با دو تا از دوستام بازار هستم، اون دوتا باهم راه میرفتن و من پشت سرشون بودم، بعداز پارچه فروشی رد شدیم چشمم خورد به ی پارچه صورتی تقریبا ملایم که آویزون بود و خوشم اومد ازش، بعد رد شدیم، بعد دیدم اون دو دوستم برگشتن سمت اون مغازه و گفته عههه، اومدن برای اون پارچه منم رفتم نزدیک، بعد دیدم اون پارچه کرم رنگ هست، کِرِمِ ی کم تیره،ی کم تعجب کردم بعد گفتم آقا از این پارچه رنگ دیگشو دارین؟گفت اره همه رنگشو داریم
ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و دوستانتان به دنبال رسیدن به خواسته ها و تمایلات احساسی و فیزیکی تان هستید و شما عشق و مهربانی را بعنوان یک اصل و یک عنصر مهم برای تشکیل زندگی تان، می پسندید. دوستان شما هم می خواهند زندگی سرشار از عشق داشته باشند ولی باید دقت کنید که عشق، دو جانبه باید باشد و عشقی عشق است که شما هم منافع خودتان را بخواهید و هم منافع عشقتان را. اما اگر به منافع خودتان به تنهایی فکر کنید، اسمش خودخواهی و خوددوستی است و نه عشق. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : سلام وقتتون بخیر، خواهرم خواب دیده که من از دستشویی خونمون میام بیرون و موهام (که خیلی بلند هست در واقعیت)، از پشت با یک پارچه کرم رنگ باریک و بلند به شکل پاپیون مدل دم اسبی بسته شده و یه تور عروس سفید کوتاه روی موهام هست و دارم توی خونه راه میرم، انگار خودم نمیدونستم و در جریان نبودم که به این شکل هستم و معمولی توی هال کارامو انجام میدادم. هر دو مجرد هستیم. ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از غم رها خواهید شد و طرز فکری بی خیال و ساده نگر دارید که به منافع خودتان بیشتر از هر چیز می اندیشید و سعی می کنید که هیچ جناحی نداشته باشید. سعی می کنید که خانمانه و آرام رفتار کنید. در رابطه با ازدواج احتمالا افکاری سنتی دارید و انشالله از بابت ازدواجتان خیالتان راحت خواهد شد. ( یا از بابت ازدواجتان فکرتان ناراحت است ولی خیالتان راحت خواهد شد). تشکر از همراهیتون
Nafas : سلام وقت تون بخیر
من خواب دیدم از جانب پدر شوهرم که الان در قید حیات نیستند پارچه دریافت کردم انگاری نخی بوده و رنگارنگ.تو خواب گفتم برای آیدا همیشه پارچه های گرون قیمت میخره و بهترش رو.داشتم پارچه رو به بقیه نشونش میدادم.در بیداری و قبل از فوت پدر شوهرم ایشون همیشه برای مادرشوهرم پارچه میخریدن و پارچه خریدنشون درواقع طبیعیه ولی برای من خریدن نه طبیعی نیست
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او امیدوار است که شما زندگی شاد و ساده و راحتی داشته باشید و بتوانید مولفه ها و عناصر لازم برای ایجاد یک زندگی موفق را در دست داشته باشید و خوشبخت زندگی کنید. دعاهای خیر او پشت سر شماست.
صبا راد : سلام و احترام .(با آقایی دوساله در ارتباط هستم) در مورد این آقا دوبار خواب شبیه هم دیدم.که اولی رو دیدم داخل دفترِ کار ایشون دو تا خانوم که همکارشون هستن رو یه تختخواب نشستن که رو اون تخت پارچه یا چیزی شبیه ملحفه ولی سیاه رنگ پهن بود و اون دو تا خانم حرف میزدن میخندیدن . خواب دوم هم دیدم که تو دفترشون ایشون و یه خانم دو تا پارچه سیاه رنگ رو زمین پهن کردن هر کدوم کنار میز کار خودشون و من چکمه‌های مشکی نو پوشیده بودم و اونجا بودم وانگار که بخوام چکمه‌هامو نشون بدم و صحبت میکردم. صحبتها یادم نمیاد.(به این آقا شک دارم و میخوام تموم کنم رابطه رو )
فریبا هراتی
: سلام. کار درستی می کنید که رابطه تان را با او تمام کنید. او عادت دارد که با دیگران عدم صداقت داشته باشد و زمینه ی جدایی با ایشان را خودش فراهم می کند. قبل از شما هم اشخاصی در زندگی او بوده اند، مثل شما با رفتار او متوجه شده اند که باید بروند. تشکر از همراهیتون.