کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب پرنده

اگر درخواب ببینید که چند پرنده دارید و آنها را در قفس کرده اید، باعث گرفتاری افراد بی گناه خواهید شد. اگر درب فقس باز بود و پرندگان آزاد بودند، به مراد دل خود می رسید. اگر خود را در پرنده فروشی مشاهده کردید و آن پرندگان به شما تعلق نداشتند و حتی نمی توانستید یکی از آن ها را تصاحب کنید موردی پیش می آید که از مشاهده کامروایی دیگران حسرت می خورید.

اگر پرنده ای از دست شما پرید و دوباره به سمت شما پرواز کرد، مالی از دست می دهید ولی دوباره به دست می آورید. اگر دیدید کبوتری ماده دارید زنی با این خصوصیات در زندگی شما نقش می گیرد و دگرگونی هایی به وجود می آورد. اگر پرنده را با جوجه دیدید صاحب فرزند می شوید و اگر چندین پرنده داشتید به مراد می رسید و کام شما از چند جهت روا می گردد.

اگر پرنده ای داشتید که پرید و شما هم به دنبالش رفتید مجذوب می شوید یا به سفر می روید و اگر این پرنده رفت و باز نگشت، زیان می بینید و متحمل خسارت می شوید. کشتن پرنده نیز خوب نیست. اگر ببینید جغد یا کرکسی از دست شما پرید و رفت بلایی از شما دور می شود و اگر کبوتری رفت عشقی را از دست می دهید. گنجشک دوست مزاحم و وراج است.

اگر درخواب پرندگانی مانند کلاغ و کرکس به قارقار و هیاهو مشغول بودند، ناراحتی و نابسامانی روی خواهد داد. اگر در خواب دیدید پرنده ای با شما صحبت کرد، به نهایت خوشبختی و منفعت می رسید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

359 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

نرگس رستمی

نرگس رستمی : هزاران درود
خواب دیدم با مادرم وارد مهمانخانه ای شدیم که مدلش قدیمی بود و خانم ها دختر ها اونجا سکونت داشتن و منو مادرم جایی رو نداشتیم و به اجبار اون روز رو باید در اونجا میموندیم. من پنجره ها رو باز کردم هوا عوض بشه. و بعداز چند دقیقه دیدم یک عالمه پرنده که بیشتر کبوتر بود و دو عدد عقاب. که عقاب نر عصبانی بود وسط کبوترا ایستاده بود و به من نگاه میکرد و عقاب ماده یکم جلوتر ایستاده بود و عصبانی نبود.انگار بی حال بود.همه این پرنده ها داخل مهمانخانه رو نکاه میکردن منم تا اینارو دیدم سریع پنجره هارو بستم که داخل نیان.(ترسیدم)
اون پنجره ها پرده نداشت. با اینکه پنجره رو بستم ولی پرنده ها همچنان بودن و مارو نگاه میکردن من از نگاه عقاب عصبانی واقعا ترسیدم.هنوز تیزی نگاهش تو ذهنم. اون عقاب میان سال بود‌.رنگش سفید و قهوه ای بود.
رنگ کبوترا هم طوسی و نوک مدادی.و چاق و فربه.

پاسخ
لینک۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۷:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به دنبال تامین نیاز های اولیه تان هستید و می خواهید به نوعی ثبات در زندگی تان برسید. شما می خواهید شرایط برایتان عوض شود. شما بعضی اوقات خودتان را به خاطر کارهای دیگرا مقصر می دانید و خودتان را سرزنش می کنید. خبر های جدیدی در راه هستند و یا عده ای غیبت شما را می کنند و دوست دارید که صلح و آرامش به زندگی تان راه پیدا کند ولی کسی هم در کارتان دخالت نکند. کسی در زندگی شما هست که با وجود اصالت خانوادگی و دل و جرات زیاد و توانایی ذهنی قدرتمندی که دارد، اما مغرور و وحشی و شجاع است و برای رسیدن به خواسته هایش به شدت می جنگد و این شخص باعث می شود که شما یا مادرتان احساس محدودیت و خفگی کنید. شما قادر نیستید که به راحتی حرفتان را بزنید یا بگویید که آرزوهایتان چیست. شما احساس می کنید که چیزی مانع رسیدن شما به موفقیت می شود و می خواهید از این شخص دور باشید و به او اجازه ندهید که در هر کاری دخالت کند. اما کارهای شما هم بر او پوشیده نیست و شما را تحت نظر گرفته و روی شما کنترل دارد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۰۳:۱۳
elmira

elmira : سلام خانم هراتي خسته نباشيد من يه خواب عجيبي ديدم يه پرنده اي شبيه فلامينگو (البته ١٠ سال پيش هم اين پرنده رو تو خوابم ديده بودم) ولي اين يكي جثه اش خيلي بزرگ بود اومده بود جلوي خونمون از پنجره به ما نگاه ميكرد توي خونه من وخواهرمو مادرمو خالم بوديم مامانم ميخواست خيلي خوش رفتاري كنه باهاش من داد كشيدم گفتم ببند پنجره رو چون يعني تو خواب شنيده بودم كه هر موقع اين پرنده تو شهر ظاهر بشه يكي ميميره (قد پرنده بلند تر از ٥ طبقه بزرگ بود) بعد پنجره رو بستيم يكم بعد كه باز كرديم رفته بود

پاسخ
لینک۱۳ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۵۲:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شرایطی برای شما پیش می آید که نمی توانید نسبت به احساس جمعیت، خوشبختی مردم، و همکاری با آنان بی تفاوت باشید. مادر شما می خواهد که نسبت به این تحول بزرگ، احساس همدردی داشته باشد ولی شما نگران هستید که خطری مادرتان را تهدید کند و در این تحول بزرگ، آسیب ببیند. پس سعی می کنید که در مسائلی که مربوط به اجتماع و جمعیت است شرکت نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۴۴:۱۲
Vahideh

Vahideh : سلام عزیزم
روز بود و بابرادرم رفتیم سراغ کسی(اسمش یادم نیست)انگارپرنده می‌خواستیم.رفتیم جایی که در قدیمی چوبی باریک داشت و١پله می‌خورد میرفت پایین.به مرد سیاه‌پوشی گفتم آقای فلانیو میخواییم.رفت صداش کنه.بعد یه مرد جوونتر اومدکه چهره‌ش کاملاسبزه بود ومشکی‌پوش.داشت میومد بیرون که گفت با آقای فلانی چیکار دارین؟تا سرشو آورد بالا و منو دید،یهو انگار یکه بخوره و منو بشناسه(چون همونی بود که دنبالش بودیم)گفت چه نوع پرنده‌ای میخوایین؟گفتم "پرندهءصبح". برگشتم به داداشم نگاه کردم.هوا گرگ ومیش صبح بود!و هالهءمشکی دختری چادری که تاشونه‌های برادرم بود رو کنارش دیدم.ازپشت سر میدیدمش و انگارکه اون هاله فقط خط‌های اطرافش بود و میخواست تثبیت بشه
(اون هالهء الناز بود.دختری که تو واقعیت دقیقاهمون شب رفته بودیم خواستگاریش برای برادرم.که نپذیرفت)
لطفا مخفی باشه

پاسخ
لینک۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۱۸:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به دنبال این هستید که برادرتان به آرمان ها و آرزوهایش برسد و با کسانی در ارتباط قرار می گیرید که زیاد به کسی اعتماد ندارند و کسی را به زندگی شان راه نمی دهند، سیاستمدارانه رفتار می کنند و شاید بی روح و اهل تقلب هستند. آنها صاف و صادق نیستند و تماس با آنان برای شما به جای پیشرفت می تواند پسرفت به همراه داشته باشد. شما می خواهید شروعی نو و تازه داشته باشید ولی شرایط این افراد قابل تشخیص نیست. صاف و صادق نیستند. شاید به نفع برادرتان است که آنها نه گفته اند. عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۳۸:۵۴
SheKOo

SheKOo : سلام خانم هراتی جان. یجایی بودم که چنتا پرنده باپر سفید که البته نمیتونستم پرواز کنن روی زمین بود که من پای خودمو بلند میکردم بالای سر یکیشون اونم می‌پرید به سمت پای من ولی نمی‌رسید هی پامو بالاتر می‌بردم اونم تلاش می‌کرد بپره برادرم میگفت نکن میپره ها هرچی بالاتر می‌پریدم اونم تقلا می‌کرد بالاتر می‌پرید دیگه خودم پرواز کردم اون پرنده هم پرید بالا ولی بمن نمی‌رسید من اینقد رفتم بالا که نمیدونستم کجام واون پرنده هم احتمالا میومد دنبالم من اینقد اوج گرفتم که نمیتونستم همه جای اطرافمو ببینم فقط میترسیدم اون پرنده بهم برسه که نمیدونم دقیقاچی شد بمانعی خوردیا کسی زدش افتاد و وقتی بالاسرش رفتم یه عده شکمشو باز میکردن انگار برنج زده بیرون که بخورن ولی من تو ذهنم میدونستم یه حلقه پراز نگین توشکمش هست رفتم اونو بردارم ممنونم از تعبیرای خوبتون

پاسخ
لینک۳۰ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۳۸:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما آرمانها و آرزوهایی دارید که فکر می کنید عملی نیستند ولی موفقیت شما در عملی کردن این آرمانها، منوط به اقدام خودتان است. هر قدمی که شما برای رسیدن به موفقیت بردارید، آرمانهایتان به موفقیت نزدیک تر خواهند شد. اگر شما جاه طلبانه و بلند پروازانه بخواهید به اوج موفقیت برسید، تلاش شما برای رسیدن به موفقیت باعث خواهد شد که آرزوهایتان هم عملی شوند مگر اینکه دیگر شرایطی پیش بیاید که عملکرد شما برای رسیدن به موفقیت، به تنهایی کارساز نباشد و آنوقت شما مجبور شوید که از خیر این آرزویتان بگذرید. شاید خیلی ها فکر کنند که شما برای رسیدن به ثروت تلاش می کنید. اما احساس واقعی شما این است که شما نسبت به عملکردتان برای رسیدن به موفقیت، به شدت متعهد هستید و با خودتان عهد بسته اید که باید موفق باشید، تا جایی که واقعا در توانتان هست سعی می کنید که به موفقیت برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۲۴:۴۹
زهرا

زهرا : سلام، دلتنگ حضور و نگران احوال شما عزیزِ نادیده بودم. ان‌شاء‌الله همیشه سلامت، پرتوان و سرزنده باشید.
لطفا متن نمایش داده نشود

پاسخ
لینک۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۰:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر عزیزم. شما روحی پاک و آرام دارید، انگیزه ی شما برای رسیدن به اهداف و آرمانهایتان قویتر خواهد شد و به آرامش زیادی دست پیدا می کنید. لذت هارمونی تعادل و عشق به زندگی تان می آید و احساس خواهید کرد که باری از روی شانه هایتان برداشته شده. شما در برابر تصمیمی که می خواهید بگیرید، تسلیم می شوید و متواضعانه تر برخورد خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۱۶:۲۹
Mostafa Moradi

Mostafa Moradi : سلام خانم هراتی در رابطه با آخرین خوابم من بر حضرت زهرا توکل کرده ام چون من در راهم با حضرت زهرا عهدی بسته ام و اگر به آن دختر نرسم خلاف عهدم انجام داده ام و برای همین صبر می کنم وگرنه هیچ خیره سری نخوام داشت
خدا و حضرت زهرا شاهد هستند
ان شاءالله

پاسخ
لینک۷ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۵۰:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما قلبتان پاک است و توکل به خدا کرده اید انشالله خداوند شما را حمایت خواهد کرد. در پناه خدا باشید.

پاسخ
لینک۷ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۴:۲۵
Mostafa Moradi

Mostafa Moradi : سلام خانم هراتی وقت بخیر
خواب دیدم دختری که عاشقانه دوست اش داشتم اما بنابر دلایلی در دنیای واقعی رفته اند در خانه ما آماده اند و سه یا کریم با خود آورده است یک یاکریم سبز به سوی من روانه کرد و گفت این یاکریم را گم کرده بودم ولی بعد در مترو آن را به دست آوردم و اهلی ما شده است روی تن یاکریم پرهای سبزی بود بسیار زیبا و قشنگ به شکل مربع های سبز براق خیلی قشنگ پرنده روی شانه ام نشست جلوی آینه بزرگ چوبی قرار گرفتم لباس سرمه ایی بر تن داشتم و صورت خودم را دیدم جوان و زیبا وقتی پرنده داشت نزدیک می شد حس کردم روی لباسم فضله بیاندازد پرنده روی گردن و گردن و یقه لباسم مدفوع کرد در آینه خودم و پرنده را دیدم و به چشم پرنده نگاه کردم با پرنده بر روی گردنم رفتم تا لباسم را عوض کنم پرنده را وارد اتاقم کردم داشتم لباس سفید و رنگ روشن انتخاب می کردم و بعد پرنده را گرفتم دوباره در اتاقم جلوی آینه برنجی قدیمی قرار گرفتم و بعد ناگهان پرنده تبدیل به پرنده سیاه قشنگ و بزرگی شد و حرف ها را تکرار می کرد (مثل مرغ مینا یا زاغ سخنگو )چند کلمه به پرنده گفتم و تکرار کرد اما بعد نام دختری که عاشق اش بودم را گفتم پرنده نگاهم کرد و ناگهان پرنده به شکل آواز اسم دختر و فامیلی اش راخواند و گفت زهرا ...عاشق ات هستم... بعد به اتاق دیگر رفتم دختر را دیدم که آرام نشسته و با مادرم راحت صحبت می کند و بعد من و او تنها شدیم و به من گفت انگار در خانه ی خودم هستم خانه ی امیدم لبخندی به من زد و از خواب برخواستم.

پاسخ
لینک۷ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۸:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او تصمیم عجولانه ای گرفته ولی ناخودآگاه متوجه می شود که شما شخصیتی با کرامت و بی آزار و مثبت اندیش دارید. شاید خیلی مجرب نیستید ولی خیلی با قید و بند و قوی و محکم و در رسیدن به اهدافتان با ثبات هستید. اما شاید نمی توانید نظراتتان را خیلی راحت بیان کنید. شما منیت به خرج نمی دهید و خودتان را راحت با دیگران یا با شرایط منطبق می کنید. دوست دارید که ازدواج کنید و فکرتان راحت شود. احتمال قوی شما به خاطر ازدواج با این خانم، لجبازی می کنید و می خواهید که هر طور شده به او برسید و حاضرید خودتان را حتی اگر لازم شد، گول بزنید. ( اگر آینه ی برنجی فقط در خوابتان بوده ، به خیره سری تان و اینکه دارید خودتان را گول می زنید اشاره دارد اما اگر در بیداری هم آینه برنجی است، جنس آینه در خواب دیگر به این معنی نیست که خودتان راگول می زنید). پرنده ی سیاه به نبود انگیزه در شما و وسوسه و حسادت اشاره دارد. شما بینشی قوی دارید و عاشق این خانم هستید. تعبیر خواب ممکن است به تاخیر بیافتد ( به خاطر زمان تقریبی خواب). پس در آینده شاید او متوجه شود که شما همانی هستید که او گم کرده و فقط شما به دردش می خورید اما الان در شرایط حاضر اگر آینه برنجی وجود خارجی نداشته باشد دارید خودتان را گول می زنید و طول می کشد که خوابتان هم تعبیر شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۲:۴۳
Nedaroz

Nedaroz : سلام خانم هراتی نازنین امیدوارم در این وضعیت کرونایی شما و خانواده محترم در صحت و سلامت باشید
بنده دیشب خواب دیدم یه پولی به یکی از دوستام دادم گفتم برام لباس بگیر رفتم به ساک ازش گرفتم همش شلوارهای نو بود البته شبیه شلوارای خودمم توشون بودا اما نو، صحنه خوابم عوض شد با مامانم تو یه استادیوم ورزشی نشسته بودیم من یه پرنده سفید نسبتا بزرگ روی دستم بود و من انگار برای اینکه کسی نبینه روزنامه انداخته بودم روش ورزشگاه خارج از کشور بود میخواستیم از استادیوم بیرون بیایم که یه مردی دم درب به انگلیسی گفت از ایران اومدین گفتم یس.و اومدیم بیرون برام جالب بود بدون شناخت فهمید ایرانیم،پرنده روی دست چپم بود مثل حالتی که یه حوله روی ساعدتون میندازید(برای اینکه متوجه حالت بغل کردن پرنده بشین)سرشو نمیدیم فقط بدنشو پراشو میدیدم دستم زیر بالش بود و با فشار دادن بالش روی دستم بهم میفهموند که بیداره طوری فشار میداد که وقتی بیدار شدم فشارشو روی دستم حس میکردم،تو همون حین شروع کرد باهام حرف زدن که داداشمو نمیارم خاستگاریتااا در صورتی که در واقعیت اصلا همچین موردی اطرافم نیست که منتظر داداش کسی باشم. ممنون از شما

پاسخ
لینک۵ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۰۹:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر از محبت شما. شما می خواهید نگرش ها و شخصیتی جدید و تصویری تازه از خودتان را به دیگران ارائه کنید و نقش های تازه ای را در زندگی تان ایفا کنید. البته خودتان مطابق با بعضی از رفتارهای گذشته تان هم عمل خواهید کرد. شما احساس می کنید که زندگی تان در هرج و مرج قرار گرفته و می خواهید فعالتر، تهاجمی تر و جسورانه تر برای رسیدن به موفقیت تلاش کنید و عزم و اراده تان را جزم کرده اید که به موفقیت برسید و اهدافتان را عملی کنید. شما قدرت درکتان بالاست و از اینکه دیگران هم شما را درک کنند احساس خوشایندی بدست می آورید. برای شما رسیدن به موفقیت یک مسئله ی احساسی و حساس است. قدرت بینش و شهود در شما قویست و فقط چیزی را می خواهید که می خواهید!! و حاضر نیستید که امیدها و آرزوهایتان را با هیچ چیز عوض کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۵۵:۴۳
ماهی

ماهی : سلام خانم هراتی عزیز
خواب دیدم غروب هست و تو حیاط خونه مادربزرگمم،فامیلم بودن.اول حس کردم رو درخت یه مینا دیدم ولی وقتی رفتم جلو دیدم یه کلاغ غمگینه.پشت شاخه یه مینا بود.صداش کردم مینا،اومد جلو دیدم مرغ عشق شد.دستمو دراز کردم سمتش.اول اومد رو دستم بعد رفت رو شونه م انگار حرف زدن بلد بود،من سعی کردم مث صاحبش باهاش حرف بزنم که نره ولی نتونستم.دوباره پرید رو شاخه فک کردم رفت ولی دوباره برگشت رو دستم.من اومدم به سمت اتاق.همه تعجب کرده بودن چطوری پرنده گرفتم.نزدیک اتاق که شدیم مرغ عشق گریه کرد،نمیخواست بذارمش تو قفس،گفتم تو قفس نمیذارمش، بهش غذا میدم و بعد ولش میکنم بره.هرچی گشتم ارزن پیدا نکردم.قبلا داشتیم ولی انگار تموم شده بود.نخود و سویا بهش دادم نخورد، آخر سر یه خیار بهش دادم شروع کرد خوردن.تا لحظه آخر رو دستم بود و ندیدم که آزادش کنم.

پاسخ
لینک۱۳ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۳۱:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که در تعامل با دیگران، به سنت ها و فرهنگ تان پایبند باشید و مهربان و خردمندانه رفتار کنید. فکر شما به خاطر مسئله ای ناراحت است و می خواهید که عشق و شادی به زندگی تان بیاید. شما دلتان برای کسی که دوستش دارید تنگ شده و بدون او احساس تنهایی می کنید. گاهی دلتان از دستتان می رود و به دنبال رسیدن به آرزوهایتان پر می زند ولی باز کنترل خودتان را بدست می گیرید. شما در خلوت خودتان شاید برای کسی که دوستش دارید ( یا در کل برای اینکه کسی به زندگی تان بیاید و ازدواج کنید) تنگ می شود و گریه می کنید. اما شما نمی خواهید که احساس استیصال کنید. شما می خواهید از خودتان حمایت کنید. نمی خواهید که غصه بخورد و سختی بکشید. شما بهبودی و بازیابی خواهید داشت و زندگی تان دوباره آنطور که دوست دارید خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۰۴:۱۸
ماهی

ماهی : سلام.ببخشید اینکه مرغ عشق رو گرفتم میتونه معنی ش این باشه که عشقم برمیگرده؟ اینکه فرمودید اونطور که دوست دارم میشه منظورتون اینه از لحاظ احساسی اونطور که دوست دارم میشه؟فکر کنم این سومین کامنت منه و باید یه حق خواب کسر کنید

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۹:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خودتان مطمئن نبودید که چه شده چون نوشته اید: ( که نره ولی نتونستم.دوباره پرید رو شاخه فک کردم رفت ولی دوباره برگشت رو دستم.من اومدم به سمت اتاق) فکر کردم رفت و دوباره برگشت.. ضمن اینکه من در پرانتز در کامنت پاسخ تعبیر خواب نوشته ام ( یا در کل برای اینکه کسی به زندگی تان بیاید و ازدواج کنید) و منظورم این است که یا عشقتان بر می گردد و یا کسی دیگر به زندگی تان می آید و ازدواج می کنید و شرایط آینده تان برایتان مطلوب خواهد شد. امیدوارم خود عشقتان برگردد ولی خوابتان گویای این نیست که دقیقا خود او می آید یا کسی دیگر. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۲۳:۵۱
termeh

termeh : سلام خانم هراتی عزیز. خواب دیدم پرنده ای از پنجره وارد سالن پذیرایی ما شد نمی دونم چه پرنده ای بود اما از کبوتر بزرگتر بود و رنگش هم خاکی بود درواقع همرنگ گنجشک بود. من این پرنده رو گرفتم و بعد دلم به حالش سوخت و گغتم گناه داره پرنده باید آزاد و رها باشه بعد رفتم تو حیاط و اون رو به سمت آسمون پرتاب کردم اونم پرواز کرد و رفت. با تشکر.

پاسخ
لینک۱۶ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۰۶:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خبرهای تازه و خویی خواهید شنید و این اخبار را هم برای دیگران بازگو خواهید کرد. صلح و آرامش به زندگی تان راه می یابد. تعبیر دوم این است که ممکن است کسی که می شناسید و حالش هم خوب نیست فوت کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۴۱:۲۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.