تعبیر خواب پرنده
اگر درخواب ببینید که چند پرنده دارید و آنها را در قفس کرده اید، باعث گرفتاری افراد بی گناه خواهید شد. اگر درب فقس باز بود و پرندگان آزاد بودند، به مراد دل خود می رسید. اگر خود را در پرنده فروشی مشاهده کردید و آن پرندگان به شما تعلق نداشتند و حتی نمی توانستید یکی از آن ها را تصاحب کنید موردی پیش می آید که از مشاهده کامروایی دیگران حسرت می خورید.
اگر پرنده ای از دست شما پرید و دوباره به سمت شما پرواز کرد، مالی از دست می دهید ولی دوباره به دست می آورید. اگر دیدید کبوتری ماده دارید زنی با این خصوصیات در زندگی شما نقش می گیرد و دگرگونی هایی به وجود می آورد. اگر پرنده را با جوجه دیدید صاحب فرزند می شوید و اگر چندین پرنده داشتید به مراد می رسید و کام شما از چند جهت روا می گردد.
اگر پرنده ای داشتید که پرید و شما هم به دنبالش رفتید مجذوب می شوید یا به سفر می روید و اگر این پرنده رفت و باز نگشت، زیان می بینید و متحمل خسارت می شوید. کشتن پرنده نیز خوب نیست. اگر ببینید جغد یا کرکسی از دست شما پرید و رفت بلایی از شما دور می شود و اگر کبوتری رفت عشقی را از دست می دهید. گنجشک دوست مزاحم و وراج است.
اگر درخواب پرندگانی مانند کلاغ و کرکس به قارقار و هیاهو مشغول بودند، ناراحتی و نابسامانی روی خواهد داد. اگر در خواب دیدید پرنده ای با شما صحبت کرد، به نهایت خوشبختی و منفعت می رسید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
فاطمه : باسلام.من در ساعت 2:30 نیمه شب 19 خرداد خواب دیدم با ماشینم وارد حیاط خانه پدری شدم. مادرم و پسر چهارساله ام و کیفم همراهم بودن. اول من پیاده شدم برم داخل خانه دیدم یک پرنده سیاه با سرعت بالای سرم پرواز میکند و میخواد با من وارد خانه بشه باسرعت وارد شدم در را بستم و همش داد میزدم (کیفم کیفم) بعد پسرم پیاده شد بیاد داخل بازم داد میزدم کیفم رو بیار که بچه گوش نکرد و با سرعت اومد خونه پرنده سیاه هم دنبالش سعی کرد وارد بشه زود در را بستم و همچنان اون پرنده که وقتی دقت کردم احساس کردم شبیه خفاش شد سعی داشت بیاد داخل. آخر سر مادرم با آرامش پیاده شد بیاد که بازم داد زدم کیفم کیفم ولی مادر توجهی نکرد و ایستاد زیر درخت و به من لبخند میزد منم از پشت شیشه در خانه همچنان داد میزدم بیا داخل . تا اینکه دیدم یک خانم که شبیه مادرم هست و مثل اون لباس پوشیده کنار مادرم ظاهر شد و همچنان مادرم ایستاده بود زیر درخت و لبخند میزد و نمی آمد داخل خانه. من همچنان که داد میزدم کیفم کیفم از خواب بیدار شدم و به مادرم زنگ زدم خوابم را تعریف کردم و بلافاصله جهت تعبیر آن برای شما نوشتم. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما با نوعی کشمکش های درونی و تضاد با خودش کلنجار می رود و دو دل است که کاری را انجام بدهد یا خیر. خطر بزرگی مواجه شماست و باید برای سلامتی خودتان و خانواده تان به اندازه وسعتان قربانی بدهید. اگر وسعتان میرسد گوسفند و اگر نه یکی یک مرغ به تعداد افراد خانواده تان بگویید قربانی کنند و گوشتش را چه گوسفند باشد و چه مرغ درسته به فقرا ببخشید و اصلا از آن نخورید. اینکه کیفتان را جا گذاشته اید یعنی قدرت و کنترل شما روی زندگی تان در شرایط حاضر کم می شود و یا باید فکر جانتان را بکنید یا پولتان را!! یعنی در دادن صدقه و قربانی به هیچ وجه خست نکنید و اینکار را سریعا انجام دهید. تشکر از همراهیتون.
سایه : مرغ مینای ماده هم فرار می کنه چی ؟
فریبا هراتی
: خود شما هم از این افکار و حفظ و مراقبتشان در ذهنتان خسته شده اید.
سایه : در ضمن رنگ دو تا جوجه یکیش سیاه بود یکیش روشن بود من اول تخم دیدم نفهمیدم یهو چطور تبدیل به جوجه شدن ، تو خواب تصورم مرغ مینا بود ولی شکلشون شبیه یاکریم بود وقتی من دست تو لونه کردم ماده پرواز کردم و من نگران بودم با خودم می گفتم مادرشون رفت با جوجه ها چکار کنم پرنده نره هم انگاری خیلی وقته مرده بود چون خشک شده بود
سایه : سلام فکر می کنم دمدمه های صبح خواب دیدم خونه من کلی آدم ردیف خوابیدن در ورودی بازه ، بیدار شدم دیدم دو تا از همکارهام تو راه پله های ساختمان راه می رن یکی از همکاران خیلی آدم گیجیه از دستش بی نهایت عصبانی بودم شاید چون احساس کردم بهم طعنه زده ، همسایه طبقه اولی ما خونه اش را گذاشته بود اجاره ۱۱ میلیون پیش و ۶ میلیون اجاره ، گفتم پس خود می خواد کجا بخوابه ، در ورودی خونه من فرشی پهن بود دو تا کمد مثل جاکفشی بود احساس کردم یک مرغ مینا داشتم شبیه یا کریم بود دیدم مرغ ماده دو تا تخم گذاشته مرغ مینای ماده فرار کرد تخم ها تبدیل به جوجه شده بودن و مرغ مینای نر مرده بود خشک شده بود
فریبا هراتی
: سلام. عده ای راجع به زندگی شما صحبت می کنند و در کارتان دخالت می کنند. همسایه شما به خاطر کسی اولویت های گذشته اش را کنار می گذارد و یا یک سری از اخلاقیات گذشته خودش را عوض خواهد کرد. او به شما یا به کسی راهنمایی می کند که اگر به حرفش گوش دهید به سعادت خانوادگی خواهید رسید. شما رازها و خاطراتی دارید که باعث شده نتایج و تجارب مثبت و منفی به دستتان برسد که در عین حال که این نتایج ارزشمند است، اما نمی دانید آیا در ادامه ی زندگی تان کاربردی هم خواهد داشت یا خیر. رابطه ی شما با آقایی که باعث شده مجرب شوید، به هم خواهد خورد یا خورده و خود شما هم از این افکار و حفظ و مراقبتشان در ذهنتان خسته شده اید. تشکر از همراهیتون.
Ali : با عرض سلام خدمت خانم هراتی.در خواب دیدم کارتونی در دست دارم میبرم که داخلش یک جوجه مرغ قرمز و زیبا و دو گنجشک و دو مرغ عشق بودند که مرغ عشق ماده هم قرمز و زیبا بود.
از گنجشک ها و جوجه مرغ خیالم راحت بود که از جعبه کارتون فرار نخواهند کرد ولی درمورد مرغ عشق ها تردید داشتم ولی با این وجود در کارتون را باز گذاشتم تا شاید به من عادت کرده باشند و فرار نکنند.
تا زمانی که در مکان های سر بسته بودم مرغ عشق ماده بیرون میامد و سر میزد و دوباره داخل میرفت ولی به محض اینکه به مکان باز رسیدم مرغ عشق ماده بیرون پرید و فرار کرد.دنبالش رفتم ولی گم کردمش.
مدتی نگذشت که یه مرغ عشق زیباتر رو دیدم که اومد پیش من . میدونستم گرفتن اون راحته رفتم سمتش بگیرمش ولی دقیق یادم نمیاد ، فکر کنم اون هم فرار کرد یا شاید هم گرفتمش
با تشکر از شما
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی با کرامت و پاک دارید و احساس شور و هیجان در وجود شما زیاد است و عاشق کسی می شوید که تا زمانی که با همدیگر تنها هستید، به هم وفادار خواهید بود و بعد که او در ارتباط با دیگران قرار بگیرد، شما دیگر به نظرش نخواهید آمد و دلش را به کسی دیگر خواهد سپرد. اما بعد از آن شما با کسی آشنا می شوید که خیلی بهتر از اولی و خوش قلب تر و مهربان تر است. خواب شما می گوید که تا با کسی آشنا شدید گول ظاهر را نخورید که او بی ازار و بی گناه و پاک است و تا او را قویا و عمیقا نشناخته اید ازدواج نکنید. اگر قرار است او با دیدن دیگران هوایی شود و به سرش بزند برود، بگذارید در زمان شناخت پیدا کردن و دوستی با او، این اتفاق برایتان بیافتد و نه اینکه اول ازدواج کنید و بعد بفهمید که اینطور می شود. سطحی و ساده دل نباشید و برای ازدواج هم عجله نکنید! تشکر از همراهیتون.
فاطمه : باعرض سلام خدمت خانم هراتی عزیز،خواب دیدم خونمون به شکل دیگه ای بود یه قفس روی دیوار آویزان بود دو تاپرنده درونش بودن ولی نمی دونم چه پرنده ای بودن یه قسمتی از قفس میله نداشت وباز بود دخترم نزدیک قفس نشسته بود خواهرم خونه ی مابود ودست به دعا برداشت وگفت مائده (اسم دخترمه)الهی خوشبخت بشی همزمان پرنده ای که شبیه کبوتر بود ولی از کبوترکمی بزرگتر بود ودم سفید وآبی داشت از قفس بیرون اومد وروی سر دخترم نشست بعد رفت روی قفس نشست همراه باهمین اتفاق دوتا از خواهر شوهرام ازدرخونمون اومدن داخل ودرون اتاق خوابمون رفتن ومن تو دلم میگفتم میخان درموردمشکلات زندگی ماصحبت کنن.از زحماتتون ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. برای دخترتان خواستگار خواهد آمد ( اگر او در سن ازدواج است) و اگر نه، دعای خواهرتان مستجاب خواهد شد و او اینده ای خوب خواهد داشت که به آرمانها و اهدافش می رسد. خبر خوشی خواهید شنید. خواهر شوهرانتان هم راجع به مسائلی خصوصی می خواهند با شما صحبت کنند و شاید از شما راهنمایی بگیرند. تشکر از همراهیتون.
زهره : سلام. من خواب دیدم اومدم خونه مون دیدم تو اتاقم که با واقعیت فرق داشت دو تا قفس هست که درشون بازه و دو تا پرنده آزاد تو اتاقم هستن، (انگار قبلا هر کدومشون تو یه قفس و جدا از هم بودن. بدنشون شبیه کبوتر و طوسی رنگ بود ولی سرشون شبیه شانه به سر بود ) تعجب نکرده بودم از اینکه تو اتاقم میدیدمشون ولی از اینکه از قفس بیرون بودن عصبانی بودم چون همه موکت اتاقم جای مدفوعشون کوچیک کوچیک بود و من رفتم به مامانم گفتم چرا ازادشون کردین من تو اتاقم نماز میخونم اینا همه جارو کثیف کردن، مامانم گفت باشه میام تو قفس میکنمشون ولی از لحنش فهمیدم اصلا نمیاد. یادمه یکی از پرنده ها خیلی ترسو بود و وقتی میترسید صدایی درمیاورد که دقیق نمیدونم صدای چه پرنده ای بود شاید کبوتر شاید مرغ و خروس! ممنون از تعبیر شما.
فریبا هراتی
: سلام. شما با کسی که خصلت ها خوبی دارد و درک و فهم او بالاست و می توانید در جنبه های مختلف زندگی از او راهنمایی بگیرید آشنا می شوید و اتفاقات خوبی برای شما رخ خواهد داد و خبرهای خوبی به شما می رسد. تشکر از همراهیتون.
Mb : با سلام، خواب دیدم که یه پرنده مینا توی خونمون داریم که اولش انگار رنگش رنگ خود مرغ مینا بود (مطمئن نیستم) بعد رفتم نزدیک و داشتم نازش میکردم و انگار توی قفس نبود اون موقع در حالی که نازش میکردم قربون صدقش میرفتم و باهاش حرف میزدم و دیدم که رنگش سبزه، باهاش حرف میزدم که بلکه شاید این اگه باهاش حرف بزنیم اینم حرف بزنه (چون توی واقعیت ما قبلا یه مینا داشتیم که حرف نمیزد) ، و یه لحظه نمیدونم بیدار شدم و دوباره خواب دیدم یا ادامه ی همون بود که دیدم پسری که دوسش دارم انگار یه حلقه توی انگشتش بود و نگران شدم که نکنه ازدواج کرده؟ نمیدونم چون توی بیداری همش نگرانم که نکنه با حلقه ببینمش یا نکنه ازدواج کنه این خوابو دیدم یا تعبیر داره؟ من یه دختر مجردم و پیشاپیش ممنونم از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما به کسی که دوستش دارید فکر می کنید و او برای شما هدف و آرمان و امید شماست که آزاد است که بیاید یا برود. اگر صحبت نمی کرده احتمال دارد که کسی که دوستش دارید ازدواج کند چون دیده اید که حلقه دستش است ولی نوشته اید انگار حلقه دستش بوده و خودتان هم مطمئن نیستید و بنابراین در تعبیر نمی توان با قاطعیت گفت که ازدواج کرده است. تشکر از همراهیتون.
نگار زیبامنش : سلام خانم هراتی عزیز.
بنده خواب دیدم تا پنجره ی خونمون رو باز کردم یهو نزدیک ۱۰،۱۵تا گنجشک.کفترای خوشگل اومدن تو.گفتم وای اینا چه جوری یهو اومدن تو. بعد نمیخواستم بگیرم اذیتشون کنم.یکیشون دم پنجره نشسته بود هلش دادم گفتم برو اون پرید و رفت.اما بقیه تو خونمون برای خودشون میچرخیدن
فریبا هراتی
: سلام. شما با انسانهای بی آزار و پاک و با کرامتی در ارتباط هستید یا شاید هم معلم بچه ها باشید. خبرهای خوشی خواهید شنید. تشکر از همراهیتون.
termeh : سلام خانم هراتی عزیز.
خواب دیدم یه پرنده داشتم شبیه مرغ عشق بود و یا شبیه فنچ رنگی و بسیار زیبا که توی دستم گرفته بودمش یه دفعه شروع کرد به حرف زدن و گفت برام اب بیار انگار تشنه بود من خیلی ذوق زده شده بودم که داره حرف میزنه رفتم و به بقیه نشونش دادم و باز هم جلو بقیه گفت برام اب بیار و حتی اسم خودم رو هم اخرش گفت وقتی حرف میزد کلی میبوسیدمش و ذوق میکردم بعد رفتم به مامانم هم نشونش دادم خیلی ذوق زده شده بودم و بعد نگاه کردم دیدم به جای اون پرنده یه بچه کوچیک تقریبا یک ساله و یا کمتر از یک ساله خیلی خوشکل (انگار یه پسربچه بود شایدم دختر بود ولی بیشتر شبیه پسربچه ها بود) تو بغلم بود ولی میدونستم که همون پرنده هست که تبدیل به این بچه شده و باز دوباره تبدیل شد به همون پرنده و گفت برام اب بیار و اسم کوچیکم هم اخرش گفت من هم بوسیدمش و بردمش که بهش اب بدم .
با تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. شما به هدف خاصی که دارید می رسید و ارزویتان براورده می شود. هارمونی و عشق به زندگی تان راه می یابد. شما باید با ذوق و شوق و خلوص برای رسیدن به هدفتان تلاش کنید تا آن را عملی کنید. باید مثبت اندیش باشید تا به کاری که دوست دارید یا به ثروتی که در انتظارش هستید برسید. آب بده یعنی امیدوار باش و مثبت اندیش باش. تشکر از همراهیتون.