تعبیر خواب پستان
اگر کسی در خواب پستان زنی را دید که با بی پروایی به اونشان می داد، خبر از رسیدن ثروت می دهد. اگر دید همسرش به فرزند تازه به دنیا آمده شان شیر می دهد، بر خیر و برکت کارش افزوده می گردد. اگر کسی پستان خود را درخواب بزرگ دید، خداوند به او نعمت های زیاد عطا می فرماید و بر طول عمرش افزوده می گردد.
مکیدن پستان از جانب مرد و زن در خواب، دلیل بر داشتن احتیاج ازطرف مقابل است و انتظار اینکه بر آورده شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن پستان در خواب بر پنج وجه است:
- فرزندان،
- دختران،
- خادمان،
- دوستان،
- برادران.
تعبیر خواب پستان بند
محمد ابن سیرن می گوید: پستان بند در خواب، برای زن عزت و احترام و کامروایی است و برای مردان غم و اندیشه است. اگر زنی ببیند که پستان بند نو و تازه داشت، دلیل که عزت و مرتبت یابد و به کام رسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آسمان : با سلام. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما کم عقلی از خودش نشان می دهد و نیاز به حمایت مادر بزرگتان دارد ( روحش شاد) او از مادر بزرگتان خواسته که او را دعا کند و حمایتش کند تا به خواسته های خودش برسد. برادرتان نمی داند که چطور می تواند خودش به تنهایی مشکلش را حل کند. تشکر از همراهیتون.
امین : سلام وقت بخیر
لطفا متن خواب من نمایش داده نشود. سپاس
فریبا هراتی
: سلام. شما به اعتقادات و سنت های پدرتان معتقد هستید و دلتان می خواهد که مثل زمان گذشته امنیت و رفاه داشته باشید. شما و مادرتان همفکر هم هستید و برای او درددل می کنید و در کنار او احساس آرامش دارید. پدرتان هم می داند که شما خلوص و قلبی پاک در وجودتان هست و شما را تحسین می کند. شما سعی می کنید که از خودتان حمایت و حفاظت کنید و مسائل مربوط به امور مالی تان را برای کسی رو نکنید و می خواهید که گرمی و امنیت در زندگی تان زیاد باشد ولی تا اندازه زیادی وابسته به مادرتان هستید و از لحاظ احساسی مثل او فکر می کنید. تشکر از همراهیتون.
فتانه : با سلام امروز صبح خواب دیدم از اقایی که حدودا ۲ هفته میشه که نامزدیمون بهم خورده بچه دار شدم و دارم بهش شیر میدم،اول شیرم یه خورده بد رنگ بود و نوزاد اونو بالا اورد ولی بعدش شروع به خوردن کرد ، چیزی که خیلی تو خواب اذیتم میکرد این بود که هیچیزی برای اون بچه تهیه نکرده بودم و خیلی فقیر بودم لطفا تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر رفتاری که او داشته غصه خورده اید و حالا از غم فارغ خواهید شد و کار یا هدف و پروژه ای به دست شما می رسد که اگر با او ازدواج کرده بودید، این کار را قبول نمی کردید. حالا شما در وهله ی اول و در ابتدای کار شاید رغبت زیادی نداشته باشید که این کار را انجام دهید و انگیزه های خودتان را زیر سوال ببرید ولی به مرور زمان از کاری که به شما واگذار شده و این هدف و پروژه ی جدید، به شدت حمایت می کنید و از جان و دلتان برای پیشبرد آن مایه خواهید گذاشت. نترسید و اعتماد به نفستان را از دست ندهید. اگر به خدای بزرگ توکل کنید خداوند برایتان بهترین ها را رقم خواهد زد. تشکر از همراهیتون.
mmar : سلام خانم هراتی ، دیشب خواب دیدم که جایی مثل محل کار هستم و ناگهان احساس کردم سینه سمت راست ام به شدت داره بزرگ میشه وقتی یواشکی نگاه کردم دیدم فقط اون سمت راست بزرگ شده و البته زیر سینه هم که ی گوله قهوه ایی رنگ درآمده و مایعی هم داره خارج میشه خیلی ترسیده بودم و می خواستم به خانواده ام زنگ بزنم . البته چندوقت پیش تحت معاینات پزشک بابت همون سمت بودم و هنوز معاینات ادامه داره ولی تو فکر این موضوع نبودم . ممنون
فریبا هراتی
: سلام. اگر خواب شما بازتاب افکارتان در بیداری باشد که باطل است ولی اگر این افکار را در پس زمینه ی ذهنتان نداشته باشید، اقتدار و توانایی های شما در امور مربوط به محل کارتان زیاد خواهد شد و به ثروت می رسید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام خانم هراتی، وقتتون بخیر.
صبحی بعد از زنگ ساعت دوباره خواب رفتم و خواب دیدم توی خانه پدری هستم و بالا‌تنه‌ام کاملا لخت بود اول خجالت می‌کشیدم بیام توی هال و از پشت دیوار سرک می‌کشیدم ولی بعد راحت اومدم وسط هال، یه تعداد آدم که نمیشناختمشون توی خونه‌مون بودن. بابام شدیداً عصبانی شدن و با شلاق شروع کردن منو به زدن و همش میگفتن برو یه چی تنت کن ولی من میخندیدم و اصلا درد احساس نمیکردم و میگفتم من از خونه فرار میکنم حالا میبینین!!! بعد با خواهرم رفتیم یه جای غار مانندی و خواهرم چند تا سوتین آورد که انگار مال خودم بودن ولی هیچ کدوم یا سایزم نبودن یا پاره و قدیمی بودن یا چرک و کثیف. هرکس هم رد میشد میگفتم خب چه اشکال داره بذار ببینه منو! بعد خودم نگام افتاد دیدم سینه‌هام خیلی خوش فرم و قشنگن گفتم بهتر پس بذار لخت باشم. درکل توی خواب یه حالت خجالت و عصبیتی داشتم ولی دوست نداشتم انگار دیگران متوجهش شن خودمو بیخیال نشون میدادم.
ممنون از لطف و توجهتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما احساس می کنید که حامی و یاوری ندارید و احساستان را برای خانواده ی پدرتان بروز می دهید. پدر شما از این رفتار شما ناراحت می شود. او می خواهد که شما نظم و دیسیپلین بیشتری در زندگی تان به کار ببرید و سعی کنید که قوی باشید و اوضاع را کنترل کنید. اما شما فقط ناراحتی تان را دوباره بیان می کنید و می گویید که کاری می کنید که شرایط زندگی تان عوض شود. شما احساس می کنید که همسرتان به شما گرمی و امنیت لازم را نمی دهد یا اگر مجرد هستید احساس می کنید که تامین مالی قوی و پشتوانه ای در زندگی تان ندارید و به استیصال رسیده اید. اگر درست فکر کنید، متوجه می شوید که شما شخصیتی قوی و مقتدر دارید و می توانید خودتان را از سختی ها بیرون بکشید. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام خانم هراتی عزیزم. این خواب را از زبان خواهرم مینویسم.خواب دیدم خاله ها و مادربزرگم در منزل ما بودن.تشک من روی زمین پهن بود ک در حقیقت نیز آن را دارم ولی دیدم ک خواهرم فاطمه هم تشکی دقیقا شبیه من دارد اون روی تشکش نشسته بود و بلند شد دید ک پریوده و تشکش رو خونی کرده از من پرسید ک چطوری پاکش کنم داشتم فکر میکردم ولی راه حلی ب ذهنم نرسید گفتم بشورش ببین پاک میشه.رفتیم توی حیاط ک دیدم معشوق آمنه با دوس دخترش ک چهره ی زشتی داشت و بسیار آرایش کرده بود و قد بلند بود وارد شد من از اینکه بی پروا و بدون فکر دوس دخترش را جلوی فامیل ب خانه ی ما آورده از دستش ناراحت شدم و بعد اینکه کمی نشست او را صدا زدم میخواستم در گوشی با معشوق آمنه صحبت کنم ک زن داییم آمد و گوشش رو ب حالت تجسس و فضولی بین دهان من و گوش او گذاشت از این حرکتش بسیار ناراحت شدم زن داییم را نگاه معناداری انداختم و معشوق خواهرم را ب مکانی دیگر بردم و بهش گفتم ک نباید اینکارو میکردی تو مگه آمنه رو دوس نداری با کس دیگه ایی آشنا شدی و قراره باهاش ازدواج کنی ک بهم گفت نه این فقط دوس دخترمه و قصدمه با آمنه ازدواج کنم بهش گفتم کارت درست نیست و نباید دوس دختر داشته باشی. خاطر خواه فاطمه (که ازدواج کرده جدیدا) روبرو فاطمه با پیرهن سفید و شلوار مشکی نشسته بود و با پتو فاطمه خودشو پیچیده بود فاطمه از رو تخت که دراز کشیده بود بلند شد و بهش گفت چرا اومدی خونمون اونم بهش گفت من ازدواج کردم چون تو خواستگار راه میدادی پس منو همچین نمیخواستی فاطمه جواب داد من دخترم نمیشد پاسوزت بشم تو هم همش سکوت کرده بودی پا پیش نمیذاشتی گفتی منو نمیخوای آخرشم رفتی زن گرفتی دیگه چی ازم میخوای؟ به فاطمه با ناراحتی گفت هنوز میخوامت.از این فضا خارج شدم و نمیدونم خونه ی ما بود یا خونه ی معشوق آمنه ک دیدیم معشوق آمنه برای خوابیدن و آرامش گرفتن سینه ی مادرش رو میمکید و لباس های مشکی پوشیده بودن و آمنه از برادرمعشوقش پرسید بخاطر اینکه سینه ی مادرش رو میمکه میگی بچه اس و هنوز بزرگ نشده؟ بهش گفت آره و اینکه حین مکیدن پاهاش رو بهم میسابه. (مادر عشق آمنه مخالفه ازدواجه)
فریبا هراتی
: سلام. من متوجه نشدم امنه کیست ولی اگر درست حدس زده باشم یکی دیگر از خواهران شماست. شما و فاطمه راجع به شرایط ازدواجی که دارید فکر می کنید و فاطمه از غم رها خواهد شد ولی نگران است و استرس و نگرانی خودش را بروز می دهد. خواستگار قبلی او که ازدواج کرده هنوز به فاطمه فکر می کند و او را با خانم خودش مقایسه می کند. معشوق آمنه به مادیات و رسیدن به ثروت فکر می کند و زندایی شما کنجکاو است که ببیند عافبت او با معشوقش چه خواهد شد. معشوق آمنه به حرف مادرش خیلی گوش می کند و بسیار وابسته به اوست و هر چه که مادرش بگوید همانکار را انجام می دهد. پس اگر انتظار دارید که او مستقل عمل کند و درست فکر کند، اشتباه می کنید. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام. توی خواب پستان خودم رو میمکیدم ولی به جای شیر، آب بود و اینکه حرکتش رو تو رگهام حس میکردم که احساس سوزش داشتم و به سختی و با فشار کم میومد . انگار یه چیز مثل نی یا شلنگِ سرم به بالای سینم وصل بود که همسرم از اونجا اون آب رو میریخت و من از سینم میمکیدم. و انگار جایی بودیم که از پنجرش دیگران هم میتونستند ما رو در حین انجام این کار ببینن ولی من اصلا برام مهم نبود و سختم نبود. برادر کوچکم هم کنارم بود و شاهد قضیه بود. من بچه ندارم و قصد بچه دار شدن هم ندارم.
فریبا هراتی
: سلام. شما از خودتان حمایت می کنید. می خواهید از مسئولیت هایتان فرار کنید و به آرامش برسید. شما نیاز دارید که احساسات مثبتی را که در وجود خودتان هست خرج خودتان کنید ولی اینکار برایتان سخت است. همسر شما به شما انرژی مثبت تزریق می کند و به شما آرامش می بخشد و شما هم از این کار او استفاده می کنید تا جایی که امکان داشته باشد از زندگی تان لذت ببرید. هر چند که خیلی هم نمی توانید آرامش داشته باشید. شما می خواهید خودتان راحت باشید و برایتان مهم نیست که مردم راجع به شما چه فکر کنند. تصمیم شما در مورد بچه دار شدن حق شماست و کسی نباید برای شما تصمیم بگیرد. تشکر از همراهیتون.
Roza : سلام
دوستم خواب مرا دیده که یک مرد غریبه سینه ی مرا میمکید و میگه حس کردم که چیز سفید یا همان شیر بیرون میومد که بعد از اتمام اینکار از او پول خواسته بودم وبه اومیگفتم که من بدون پول اینکار را انجام نمیدهم و او به من پول داد
ممنون میشم این خواب راتعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. کسی سعی می کند که از شما سو استفاده کند و سرتان را کلاه بگذارد. شما برای او از خودتان مایه می گذارید و دست اخر او شما را ناراحت می کند. این خواب هشداری به شماست که هرگز کاری را که دوست ندارید از روی خجالت انجام ندهید. برای دفع شر صدقه بدهید. تشک از همراهیتون.
Sh : سلام خواب دید زیر یکی از سینه هام یه غده کوچک دراومده من فکر کردم سرطان دارم
فریبا هراتی
: سلام. شما دوست دارید که دیگران از شما حمایت و مراقبت کنند ولی اینطور نیست. شما بیشتر خودتان به دیگران محبت می کنید به جای اینکه از دیگران محبتی ببینید. به این دلیل شما دلتان به حال خودتان می سوزد و احساس ناامیدی و غم و اندوه دارید. شما زودرنج و منفی باف هستید و به هر چیزی زیاد گیر می دهید و فکر می کنید که زندگی تان را بیهوده هدر داده اید. تشکر از همراهیتون.
تینا : سلام خانم هراتی عزیز
روزتون بخیر
خواب دیدم که در فاصله بین سینه هام کمی پایین تر یه برامدگی شبیه سینه هام هست و البته کمی کوچکتر ولی برجسته تر از اونها هست و نوک اون بزرگتر و و رنگش هم تیره تر از نوک سینه های خودم هست
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما احساس نامطلوبی نسبت به زندگی تان دارید و جایی در زندگی تان هست که تعادل کامل و لازم را در آن بدست نیاورده اید. اگر متاهل هستید احتمال دارد که از زندگی زناشویی تان راضی نباشید و یا به طور کلی احساس می کنید که بیشتر از اینکه به شما محبت شود، به دیگران خدمت می کنید و پاداش شما همیشه با بدی داده شده است. عشق و محبت کافی در زندگی تان نیست یا نمی توانید به کسی اعتماد کنید و احساسات خودتان را در مورد اینکه کسی از شما حمایت و مراقبت کند و یا در مورد اینکه وابسته به کسی باشید را سرکوب می کنید و نمی توانید به هر کسی اعتماد کنید. تشکر از همراهیتون.