کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب پله

هر چیزی که می تواند وسیله ترقی ما قرار بگیرد، در خواب به شکل پله ظاهر می شود از آن جمله می توان به پول، تحصیلات، هنر، هوش، نسبت و پیوندهای خانوادگی و غیره اشاره کرد.

اگر در خواب ببینیم که بالای پلکان هستیم، پیشرفت حاصل می کنیم و اگر دیدیم که از پله فرود می آبیم تنزل مقام می یابیم. اگر پله در جابی تاریک بود، مشکلات ما را نشان می دهد و اگر پله سست بود، تردید و فقدان اراده و همت خود ما است. پله باریک و طولانی، سختی راهی است که در پیش دارید. نرده های اطراف پله ها، فرزندان و دوستان هستند.

اگر به سرعت و شتاب از پله ای بالا رفتید و آن جا چیزی را که می خواستید نیافتید، تلاش بیهوده ای خواهید کرد. پله بی نهایت که تا اعماق آسمان وجود داشته باشد نیکو نیست. پلکانی که از سنگ و آهن باشد بهتر از پلکان آجری و خشتی و گلی است. پرت شدن از پلکان هم خوب نیست. اگر بالای پله بودید و به دعوت و اشاره کسی پایین آمدید، فریب می خورید و زیان می بینید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

183 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

الهه

الهه : سلام. خواب دیدم که به همراهی یک اقا وارد یه دانشگاه شدم داشت من رو همراهی میکرد که بتونه برام یه کار جور کنه. میخواستیم دانشکده فکر کنم حقوق بریم. از پله ها داشتیم میرفتیم بالا بعد من متوجه شدم که این اقا دستش به پشتم هست و انگار یه قصد و غرضی هم داره. برام مهم نبود تا توی پاگرد یه خانم رو دیدم که میشناختمش و از اونجا دیگه نگذاشتم دستش رو من باشه. بعد خواستم از پله ها برم بالا دیدم پله شل شده و پایینش آویزونه و اون اقا بالا صدام میزنه. تا اینکه خواهرم به من زنگ میزنه که بدو بیا داریم میریم من هم پله ها رو اومدم پایین رسیدم به خیابون. قرارم با خواهرم یه مجسمه بود که روی سنگاست. و داشتم دنبال جای قرار میگشتم وقتی اومدم دم در توی خیابون.
ممنون.

پاسخ
لینک۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۹:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۳:۱۲
علی

علی : سلام
خواب دیدم.مادرم معلم یک مهد کودک است. در آن مهد کودک عده ای از بچه ها به رقص مشغول بودند و عده ای به نماز جماعت ایستاده بودند، مادرم کنار آنها بود که به نماز جماعت مشغول بودند. من نیز به صف نماز پیوستم که یادم.نمی آید نمازم را نا تمام گذاشتم یا بعد از شروع نماز به صف متصل شدم. هنگامی که از مهد کودک خواستیم بیرون بیاییم از پله های صخره ای طولانی و باریک باید عبور میکردیم تا به در مدرسه در حیاط برسیم. مادرم این پله های سخت را به راحتی گذراند و به پایین رسید من تعجب کردم و به تبعیت از او سعی کردم.پله ها را راحت پایین بیایم. من با خودم فکر میکردم، مادرم چطور هر روز از این پله ها را به پایین میخواهد بیاید.
در واقعیت مادرم بیمار است و من بسیار نگران او هستم.

پاسخ
لینک۲۳ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۲۰:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما انسانی پخته و مجرب هستند و احساسشان این است که هنوز خیلی چیزها هست که می تواند به دیگران یاد بدهد و از آنان مراقبت کند چون او حس می کند که دیگران در حد بچه ها گاهی عقلشان کم است و قادر به تشخیص خوب و بد زندگی نیستند. حالا گاهی افراد مرتب در زندگی ناله می کنند و غر می زنند و گاهی هم مرتب به خدا توکل می کنند و به امید او چشم دوخته اند و مادرتان حامی کسانی است که به خدا توکل می کنند و به امید او چشم دوخته اند. برای مادر شما ترک این مسئولیت خطیر و بزرگ، خیلی راحت است و او می گوید هر چه که خداوند متعال بخواهد من راضی به همان هستم ولی برای شما پایین آمدن از زندگی و در سیر نزولی قرار گرفتن و مواجهه با مشکلات سخت است. اما از مادرتان یاد می گیرید و زندگی خودتان را به خدای بزرگ می سپارید که هر چه که او بخواهد همان بشود. با آرزوی بهبودی سلامت مادرتان، توکل به خدای بزرگ کنید همانطور که او در تمام مدت عمرش خواسته که شما از او تبعیت کنید و راضی باشید به رضای خدای مهربان. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۳۵:۳۹
.Bahaarr

.Bahaarr : سلام خانم هراتي وقت شما بخير
خواب ديدم توي يه ساختمون بزرگ شبيه دانشگاه هستم والبته يجورايي شبيه مدرسه بود از اين لحاظ كه همه خانم بودن.اين ساختمون دوطبقه بود و طبقه دوم براي دانشجوهاي سال آخر مراسم ويژه داشتن خبرنگار هم بود( و اينكه ميدونستم سال آخريا همه متاهل هستن).من هرزگاهي ميرفتم بالا ببينم چه خبره ولي موقع مراسمشون نبايد كسي غير از سال چهارميا و استادا ميرفت بالا.وقتي مراسم ميخواست شروع بشه من داشتم از اون طبقه خارج ميشدم درواقع بايد ميرفتم طبقه پايين ولي تو خواب ديدم كه دارم به حالت دويدن از پله هايي بالا ميرم و بعضي پله ها رو دوسه تايي رد ميكردم و در حين بالا رفتن از پله ها پشت هم صلوات ميفرستادم و به اين فكر ميكردم كه امروز روز تولد امام جواده و سال بعد نوبت ماست و اين مراسم رو براي ما هم ميگيرن.
اين خواب رو صبح ديدم.
ممنون ميشم تعبيرشو بفرماييد

پاسخ
لینک۲۷ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۴۲:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در زندگی تان به مراتب بالا خواهید رسید و خیلی زودتر از آنکه فکرش را بکنید، موفق خواهید شد. زندگی شما با رکود و شکست و سرخوردگی مواجه نمی شود. شما باید برای پیشرفت کارهایتان از امام جواد ع کمک بخواهید و به ایشان متوسل شوید. نذر کنید تولد ایشان جشن بگیرید و شیرینی پخش کنید و انشالله پله های ترقی را چند تا چندتا و به سرعت در زندگی تان طی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۰۶:۱۸
مینا

مینا : سلام وقتون بخیرو شادی
خواب دیدم داخل طبقه بالای یه ساختمانی هستیم که انگار یه خطری هست که باید به یه جای امن بریم که این جای امن که مثل انباری بود کنار ورودی اتاق وبالای پله ها بود من داخل این جا بودم که در کوتاهی داشت دیدم یه پیرزن کوتاه قد وخیلی چاق باموهای سفیدداره از پله ها میاد بالا.اول فکر کردم همراه اون پیرزن یه بچه کوچیکه ولی وقتی نزدیک شدن دیدم یه سگ پشمالوی کوچکه که زودتر از پیرزن وارد شد من باخودم داشتم میگفتم معمولا جای امن طبقه های پایین خونه هست نه طبقه بالا

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۵۴:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به مقام بالا و ثروت زیاد می رسید و امنیت و آرامش خواهید داشت. دنیا به شما رو می آورد و دوست جدیدی به زندگی شما می آید. ممکن است شما حامله باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۲۴:۱۵
Mohsen

Mohsen : درود به شما خانم هراتی
خواب دیدم منزل قدیمی پدر هستم که یه مغازه داشت املاکی بود پدر خدابیامرز یه سری ام دی اف کابینت که بلند بودن تکیه دارم میدم به در مغازه شغلم ام دی افه برای کاره بعد همه رو چیدم تکیه دادم به در مغازه بعد یهو شکست شیشه مغازه بخاطر سنگینی یه آن ترسیدم برادرم و با چند نفر دیگه که بالا بودن اومدن پایین از تو داخل خود مغازه پرسیدن چی شده گفتم اره اینجوریه جریان بعد گفت این شیشه قبل ترک داشته شکسته بود بعد خورده شیشه هارو رو زمین میدیدم و یه مقدارم ترسیده بودم بعد از این جریان یه پله فلزی حالت مارپیچ اما خیلی کمه پیچش یه آقایی داره رنگ میکنه از بالا به پایین رنگ آبی روشن مثل آسمان بعد دستش کند بود یکی از آدما که اونجا بود البته فکر کنم میشناختمش بهش گفت بده من تندتر کار میکنم ازش گرفت یدونه پله رنگ زد بعد بهش گفتم من خیلی تندتر از شما رنگ میزنم و زودتر تمومش میکنم قلمو ازش گرفتم شروع کردم رنگ زدن سریع در حین رنگ زدن که رو پله نشسته بدم مشغول رنگ زدن زیر کار یا پله بودم گفتن چه خوب رنگ میزنی گفتم قبلا چند سال نقاش بودم (که در اصل قدیما کار میکردم) بعد تمومش کردم یه آقایی قد بلند اسمشم تو خواب میگفتم صداش میکردم اسمش یادم نیست پیرهن قرمز تنش بود با شلوار مشکی که انگار از رنگ پیرنش خوشش نمیومد منم یه مقدار بالا سرشونشو رنگ زدم یعنی رنگ پاشید مشکی شد بعد گفت نمیخواد رنگ کنی منم عذر خواهی کردم و فکر کردم ناراحت شده گفتم یه پیراهن نو برات میارم بعد با همین آقا سر سفره با یه جمعیتی بودیم میخواستیم غذا بخوریم غذا یادم نیست اما سر سفره یه بچه حرف استادیوم زد که بازیه گفتم من میتونم ده دقیقه ای برسونمت گفت مگه میشه گفتم اره میندازیم اتوبان همت سریع میرسیم نمیدونم میخواستم خودنمایی کنم یا اینکه از توانایی هام بگم بعد شبش رفتم خونه پدرزنم کنار همسرم نشسته بودم داشتم نکاش میکزدم میخاستم بپرسم ازش بهم علاقه داری که خانوادش سر رسیدن جا انداختن هممون تو یه اتاق خوابیدیم مادرزن و خانم کنار هم منو پدرزن و برادرزن کوچیکه بغل هم تو رختخواب نشسته بودیم حرف میزدیم که پدرزن داشت تلویزیون نگاه میکرد و یه برنامه میداد سیاسی گفت من به این برنامه علاقه دارم در مورد سوریه حرف میزدن برادر زن و دخترم داشتن بغلم بازی میکردن پدرزن سمت راستم بود برادرزن سمت چپ برادر زنه یه خط کش و خودکار دستش بود ازشون گرفتم گفتم میزارمش پشت پشتی لازم داشتی اینجاس که مزاحمت ایجاد نکنه البته این حس که تازه رفتم خونشونو داشتم و خانم بنده هم موهای مشکی داشت و برادرزنه احساس میکردم یه نمه بوره در حین اینکه تو رختخواب هممون نشسته بودیم حواسم به زنم بود که بهم نگاه نمیکرد حواسش جای دیگه بود تو این فکر بودم اس بدم بهش ازش بپرسم دوسم داره یا نه
همه این خواب وچیزایی که دیدم از ام دی اف نقاشی و رانندگی تو بیداری کار کردم و تجربه دارم واقعی خانم هراتی شغل زیاد عوض کردم گفتم بگم شاید تاثیر داره
میدونم زیاد شد اما همش مال یه خواب بود خانم هراتی عزیز

با تشکر از شما

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۴۱:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید مطمئن شوید که می توانید به خانمتان تکیه کنید یا خیر. ولی اینطور که خوابتان می گوید او قادر به تحمل این تکیه نیست و احتمالا قبول نخواهد کرد که با شما زندگی کند. برادرانتان هم می گویند که او از اولش هم مشکل داشته و آمادگی داشته که بشکند... و تکیه گاه خوبی برایتان نبوده. زندگی شما متحول خواهد شد و شما رنگ جدیدی به زندگی تان می بخشید. شما سعی می کنید از خود گذشته و آرام و وفادار به خواسته هایتان باشید و در زندگی تان خلاقیت به خرج دهید. شما گشایش کار می یابید و از عصبانیت و خشونت و یا ابراز احساسات زیادی، دست می کشید و شخصیت خودتان را قوی کرده بر خودتان مسلط خواهید بود. تقصیر خانواده همسرتان نیست که او سردی نشان می دهد. آنان با وجود شما مخالفتی ندارند. شما پر شور و شوق هستید و می خواهید همت کنید و زود خودتان را در زندگی به پیش ببرید و حالتی رقابتی از خودتان نشان می دهید ولی احتمال اینکه خانمتان دوباره ابراز عدم علاقه به شما بکند بسیار زیاد است. برادر خانمتان هم تا اندازه ای از جریان با خبر است و خودش را زده به بی خیالی و خونسردی. خانمتان اما مرموز رفتار می کند. اگر خانمتان با شما موافقت نکرد، اصلا نگران نباشید. احساس امروز او این است که عرض کردم... و شاید بعدا احساس دیگری داشته باشد ولی شما به او لااقل یک بار دیگر شانس داده اید. اما اگر عاشقتان نباشد، خیلی خوش شانس تر خواهید بود که الان برود!! نه باز بعد از چند سال و بعد از یک فرزند دیگر. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۴:۰۶
Mohsen

Mohsen : سپاسگزارم از شما برای تعبیر خوبتون خانم هراتی عزیز

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۱:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خواهش می کنم.

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۳:۰۶
Mohsen

Mohsen : خانم هراتی به نظرتون ارزش برگشت داره فکر کنم از اولشم شیطون بوده خیلی چیزا ازش دیدم از همون اوایل زندگی

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۵۵:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : من فکر می کنم ارزش امتحان را داشت. نه به خاطر خود او، بلکه به خاطر خودتان. چون اگر امتحان نمی کردید.... یا نکنید، همیشه خودتان را در آینده سرزنش می کردید که اگر گفته بودم برگرد چه می شد. اگر آمده بود چه می شد. اصلا می آمد ... نمی آمد.... و این افکار نمی گذارند که شما برای آینده تان برنامه ریزی کنید. ولی علیرغم اینکه خودم پیشنهاد دادم که دوباره دنبالش بروید، اگر دیدید که با اخلاق شما سازگار نیست، بگذارید برود و خیالتان هم راحت باشد. عشق را گدایی نمی کنند!! عشق دو جانبه است. آنهایی که عاشق هم هستند بعد از چند سال از چشم هم می افتند و برای هم عادی می شوند وای به حال کسانی که عشقشان هم دشمنی است... اینها به مرور زمان بدتر می شوند که بهتر نمی شوند. مگر آدم چقدر زنده است که تمام عمر بنشیند و سوهان روح همدیگر شود؟ در قرآن ازدواج آمده طلاق هم آمده. وقتی دو نفر با هم نمی سازند طلاق یک شفاست یک داروست و نه یک درد. امیدوارم درست تصمیم بگیرید و در هیچ کاری عجله نکنید.

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۹:۵۲
Mohsen

Mohsen : خیلی ممنون بابت توجهتون و راهنمایی

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۲:۲۴
مروارید

مروارید : سلام خانم هراتی
خواب دیدم رفتم بازار و ی جایی میخوام رد شم کلی پله هست باید بیام پایین و اونجا ی دختر بچه دست فروشی بود که کل پله ها از بالا به پایین جعبه هایی که داخلشون رژلب بود پهن کرده بود و من نمیتونستم رد شم بهش گفتم جعبه ها چرا اینجا پهن کردی مزاحم هستی و من و بقیه مردم نمیتونیم رد شیم ولی اون زبون درازی میکرد و قبول نمیکرد من اومدم جعبه ها کنار زدم و ی راهی از بالا تا پایین پله ها درست کردم گفتم ببین الان درست شد بعدش من اومدم پایین دیدم مردم هجوم آوردن و دقیقا از اون راهی که من درست کردم نیومدن پایین و زدن کل جعبه ها دختر رو خراب کردن و من خودم رو مقصر میدونستم میگفتم کاش اینکار رو نکرده بودم و دلم به حال اون دختر می سوخت بعد دیدم که پله ها خالی شد نه اثری از مردم بود نه جعبه ها.
ممنون.

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۴۸:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما موانعی را در زندگی تان تجربه خواهید کرد. احتمالا افکاری سرکوب شده دارید و چیزی از گذشته تان هست که تاییدش نمی کنید. از اینکه دنیا به شما به صورت های مختلف دروغ بگوید و هر باز شما را یک جور رنگ کند بدتان می آید. می خواهید دیگران با شما صادق باشند و خودتان هم باید مراقب حرف زدنتان با دیگران باشید. هیچ کس از آدم دروغگو خوشش نمی آید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۱۳:۵۰
روشن

روشن : سلام خدمت خانم هراتی و همکاران محترم
این خواب که برایتان تعریف می کنم یکی از خوابهای تکراری من است که سالی چند بار با محتواهای شبیه به هم می بینم. در خواب می بینم که در دانشگاهی که سابقا درس می خواندم یا در یک مکان عمومی هستم ولی راه پله ای که باید از آن عبور کنم تا به کلاس بروم یا به محل کارم بروم غیر عادی است یا مانند یک تونل بسیار تنگ است که عبور از آن غیر ممکن است یا چند پله در مسیر راه پله وجود ندارد و ارتباط پله ها قطع است یا اینکه اصلا راه پله شبیه به یک راه پله واقعی نیست و اشکال عجیب و غریبی دارد ولی گاهی می بینم که دیگران با همین شرایط از پله ها عبور می کنند ولی من نمی توانم و در خواب رنج زیادی از این وضعیت می کشم. مثلا در خواب دیدم در دانشگاه بودم می خواستم بروم طبقه بالا ولی پله ها شبیه یک سرسره خطرناک بود و در قسمتی از پله ها مجبور بودم از یک ارتفاع زیاد بپرم ولی نمی توانستم در حالیکه دیگران هیچ اعتراضی به این شرایط نداشتند.

پاسخ
لینک۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۵۳:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۲:۴۶
shr

shr : سلام. وقتتون بخیر. من خیلی کم پیش میاد که خواب واضح و روشن که به یادم بمونه ببینم اما میدونم اکثر خواب هایی که میبینم تعبیر دارن برام و قبلا هم پیش اومده. آخر سال 97 من به شدت از محیط کاری و شغلی خودم ناراضی بوده و دنبال کار جدید بودم چون از لحاظ روحی خیلی اذیت میشدم اما تا اخر سال کاری پیدا نکردم. اسفند ماه هم امتحان ورودی بانک شرکت کردم ولی جوابش هنوز نیومده. بعد از تعطیلات نوروز، شب آخری که قرار بود صبحش دوباره برم سر کار چون تا اون لحظه کاری پیدا نکرده بودم خیلی ناراحت و مضطرب بودم که باز باید همون شرایط رو تحمل کنم... من یه زنعموی سید دارم و تا حالا برام پیش نیومده بود تو خواب ببینمش. همون شب توو خواب دیدم توو یه اتاقی هستم و فضا و ساختمونی تقریبا تاریک و قدیمی و این زنعموم اومد در رو وا کرد و گفت اینقدر ناراحت نباش اصلا نمیخواد از فردا هم بری این شرکت. تو توو بانک قبول شدی... .همینو گفت و رفت... منم خوشحال و با تعجب هی داد میزنم و صداش میکردم که وایستا دوباره بگو... چی گفتی؟ واقعا راست میگی... و شروع کردم کلی شال و پارچه توو انواع رنگ ها (رنگای روشن) از جاهای مختلف اتاق توو دستم جمع کردم و از اتاق زدم بیرون و کلی راه پله پیچ در پیچ ساختمون رو افتادم دنبال زنعموم و از پله ها با سرعت میرفتم پایین. هی صداش میکردم میگفتم واقعا راست میگی راستشو بگو... شال سفید و شال آبی آسمونی از دستم میافتاد رو پله ها و برمیگشتم جمعشون میکردم و دوباره میرفتم دنبالش... که تا در ساختمون رفتم پایین و در باز شد و زنعموم تازه تو کوچه برگشت و گفت اره دیگه بانک قبول شدی... و منم از در اومدم بیرون و از خواب پریدم...
انقدر این خواب بهم حس آرامش و خوشحالی داد که حد نداره. تا جایی که از خواب پا شدم واقعا احساس میکردم نباید دیگه برم اونجا. دقیقا صبح همون روز که رفتم سرکار یکی از دوستانم زنگ زد و برای کار توو شرکتی که خودش مشغول بود ازم دعوت کرد برای مصاحبه. دوست داشتم هم تعبیر خوابم رو بدونم و هم اینکه آیا میتونه این خواب ارتباط و نشونه ای برای این کار پیشنهادی باشه؟
ممنون از زحمتتون.

پاسخ
لینک۳۱ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۳۰:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خانم عموی شما علاوه بر سیده بودنشان، زن هستند و دیدن زن در خواب به این تعبیر است که دنیا به شما رو می آورد و شرایط خوبی در زندگی تان به وجود می آید که در ابتدا شما باید مولفه ها و تکه های مختلفی از زندگی را فراهم کنید و خودتان خمیر مایه ای از تجربه دستتان باشد! پارچه های رنگی در خوابتان دقیقا به این موضوع اشاره می کند و اینکه از پله ها پایین آمدید یعنی شما مجبور می شوید از صفر شروع کنید و در کار جدید هیچ تجربه ای ندارید و سوابق کاری شما برایتان معرف خاص و مهمی محسوب نمی شود. احتمال قوی اینکه گفته اند در بانک قبول شدی هم به این موضوع اشاره دارد که از نظر مالی تامین خواهید شد و امنیت مالی خواهید یافت. این خواب می تواند هم اشاره به قبولی واقعی در بانک داشته باشد و هم می تواند به کار دوستتان برای شرکت خودش اشاره کند که از نظر مالی تامین می شوید و از صفر شروع می کنید. شما باید کاری را شروع کنید که برایتان ماندنی باشد و دوباره مجبور نشوید دو روز دیگر کارتان را عوض کنید. اگر پاسخ کار بانک برایتان مثبت بود بانک را انتخاب کنید و اگر مشخص نبود یا رد شدید، کار دوستتان انتخاب خوبی است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۱:۴۴
shr

shr : ممنون از تعبیر زیبایتان.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۱۰:۵۷
Tehnia

Tehnia : سلام خانم هراتی وقتتون به خیر
خوابم این بود که دیدم یه جایی بودم و دوست پسر سابقم اومد بعد قرار شد با هم بریم یه جایی من بهش گفتم تو زودتر برو چون ممکنه مارو با هم ببینن و درست نیست
اون قراربود جلوی من و با فاصله بره ولی برگشت و از یه طرف دیگه رفت و دیگه ندیدم چکار کرد و خودمم از پله ها پایین میرفتم و همزمانم یه چیزاییو از فاصله بین پله ها مینداختم پایین که انگار برسه به زمین مثلن
به طبقه همکف و حتی پایینتر بود که رسیدم دوستم اونجا بودش نشسته بود و یکم با هم صحبت کردیم و ادامه خوابم که مربوط ب پله دیگه نیست
ممنون میشم تعبیر کنید هرچند ک میترسم از تعبیرش:((
ایشالا ک خیره

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۱۷:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما انتظار دارید که دوست پسر سابقتان نشان دهد که چه راهی برای زندگی اش انتخاب کرده و تصمیم بگیرد که جکار می خواهد بکند. او کلا مسیر زندگی اش را عوض خواهد کرد و شما با احساسات سرکوب شده ی خودتان روبرو می شوید و فکر می کنید که به جای پیشرفت و ترقی در زندگی ، شکست خورده اید و با او به نقطه ی مثبتی نرسیده اید. شما به عمق مسئله تان با او و خاطراتتان و ذهن و ناخودآگاهتان که رجوع کنید، او را به یاد خواهید آورد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۲۷:۲۹
zaahraa

zaahraa : سلام خواب ديدم كه خواهرم( كه متاهل هست) داره با دوست پسر قبلي من حرف ميزنه و من خيلي عصباني شدم و با خواهرم دعوا كردم و گوشي رو گرفتم و به اون پسر هم كلي چيز گفتم كه ديگه حق نداري با خاهرم حرف بزني شوهر داره و بعد رفتيم بيرون يكي از دوستانمو ديدم و مارو برد خونشون و خونش كاملا شبيه خونه ي قبليمون بود و من خيلي دلم برا اون خونه تنگ شده بود و بهش گفتم برم كل خونه رو ببينم و داشتم اتاقاشو ميديدم كه يكي از اتاقا يك دري داشت كه در رو باز كردم يه حياط خيلي بزرگ با استخر داشت و رفتم دوباره بيرون خونه رو ببينم و وقتي ميخاستم بيام توي خونه يك عالمه پله ميخورد به پايين خونه و پله هاش چوبي يا آهني بود دقيق يادم نيست و من اومدم كه بيام پايين يهو داشت پله ها برميگشت و من داشتم ميافتادم كه از خواب بيدار شدم ولي ديگه افتادنمو نديدم ولي تا ميخاستم بيافتم از خواب بيدار شدم. ممنون از تعبيرتون و اينكه خواهرم با اون پسر حرف ميزد يعني چي؟ خواهرم متاهله و خودم مجرد.

پاسخ
لینک۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۷:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خیلی راجع به مسائل گذشته کندو کاو می کنید و می خواهید ته و توی همه چیز را در بیاورید. خواهرتان راجع به دوست قبلی شما فکر کرده و شاید برای خودش بررسی کرده که چرا دوستی شما به هم خورده. اما این احساس منفی شما راجع به اینکه می خواهید همه ی سوراخ سمبه های روابط را کشف کنید، قطعا به ضرر شما تمام می شود و تنش های عصبی برای شما بوجود می آورد که شخصیت شما را پایین می اورد و موجب شکست شما خواهد شد. خونسرد باشید و مثبت نگر. گذشته ها گذشته است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۷:۰۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.