تعبیر خواب پل
اگر در خواب ببینیم که از روی یک پل محکم و استوار و بزرگ می گذریم، انسان بزرگ و قدرتمندی دستمان را می گیرد و از مرحله خطر عبور می دهد یا موقعیت شغلی بهتری می یابیم. پل ویران و شکسته، شکست و ناکامی است. پل لرزان، بی اعتباری و دلهره و تشویش است. ساختن پل خوب است اما زیر پل قرار گرفتن خوب نیست.
-
امام صادق (ع) می فرماید: پل در خواب بر چهار وجه است:
- مردی است که همه مردمان را به کار آید و حاجت همه کس را روا کند،
- پادشاه،
- نیکویی و کامرانی یافتن،
- مال بسیار حاصل کردن. اگر ببیند پل بیفتاد و خراب شد، دلیل است بر تباهی حال پادشاه و نقصان ملک او.
محمد ابن سیرین می گوید: پل در خواب پادشاه یامردی بزرگ است که مردمان به سبب او به مراد برسند.
ابراهیم کرمانی می گوید: پل در خواب تاویلش نیکو باشد. اگر دید از پل گذشت، دلیل که از پادشاه یا بزرگی او را عز و جاه رسد و از او منفعت ببیند. اگر دید بنائی بر پل می نهاد و عمارت می کرد، دلیل که ولایت و شاهی یابد و مال بسیار او را جمع شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی : سلام.مادرم خواب دیده که برادرم با مشارکت یکنفر دیگه بر روی پل فعلی روستایمان یک پل دیگر دارد میسازد و این پل جدید خیلی بزرگتر بود که بصورت دوطبقه بر روی پل فعلی قرار میگرفت و مادم اولین نفری بود که از پل جدید در طبقه بالا که در حال ساخت بود عبور کرد و به اون طرف رودخونه رفت و مجددا از پل فعلی در طبقه پایین به این طرف رودخانه برگشت و سپس دوباره به روی پل جدید در طبقه دوم رفت و کنار برادرم ایستاد.ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما تصمیم مهمی در زندگی اش می گیرد که تغییر مهم و مثبت و ارزشمندی در زندگی خودش و یا مادرتان ایجاد می کند. مادر شما به تصمیم برادرتان اعتماد کرده و به پیامد مثبت این تصمیم که در باره ی یک مسئله ی احساسی است، باور قطعی دارد. شاید برادرتان سعی می کند که ارتباط بین دو نفر را قویتر کند. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام خانم هراتی گرامی
دیشب خواب میدیدم که چند قسمت داشت: ١/میدیدم که خواهرشوهرم از یه پل عابر پیاده داره میاد بالا. منم اون بالا بودم. یه لباس مجلسی با گیپورِ طوسی-آبی پوشیده بود. گویا میخواستن برن عروسی همراه همسرم! درواقع همسرم میخواست همه رو برداره و ببره یه عروسی. بعد دختر همسرم رو دیدم که اونم داشت میرفت به سمت عروسی اما لباساش خاص نبود. لباسای معمولی تنش بود. پسر همسرم هم جای دیگه دیدم، جست و خیز میکرد کمی. اما از سن الانش کوچیکتر بود. حدود ۵-۶سال. الان چهارم دبستانه. ٢/بعد یه صحنه از واتساپ دیدم که همسرم یه ویدیو به اشتراک گذاشته بود(تو قسمت استاتوسش) که از زندگی روزمرهشون یا سفرشون بود. کاملا حس کردم این در درون همسرم میگذره که بذار وحیده اینو ببینه! ٣/صحنه بعدی میدیدم همسرم تو اتاقی بود تو یه ساختمون. که اون اتاق پنجرههای قدی داشت رو به حیاط سرسبزش. تو اتاق پر بچههای کوچیک بود. همسرم یه شلوار راحتی راه راه سفید-قرمز پوشیده بود!!! و یکی از اون بچهها رو گرفته بود رو هوا، که مثلا باهاشون بازی کنه! نمیدونم اونجا مهدکودک بود یا بهزیستی. اما از شلوارش تعجب کردم! چشماش هم شبیه چشمای من عسلی شده بود!!!
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. خواهر شوهر شما می خواهد تصمیم بگیرد که تغییر مثبتی در زندگی اش به وجود بیاورد و زندگی اش را متحول کند. شما قبل از او چنین تصمیمی را اتخاذ کرده اید. او رفتاری با پرستیژ و غرور و خردمندانه و البته شفاف و صادقانه از خودش نشان می دهد. همسر شما برای مواجهه و مبارزه با ترسهایش از همه ی خانواده اش کمک گرفته است تا این مرحله ی گذار زندگی تان را به کمک آنها طی کند. دختر همسرتان هم از پدرش حمایت می کندو پسر او احساس ناتوانی و بچگی و وابستگی بیشتری از خودش بروز خواهد داد. همسر شما می خواهد خودش را شخصی موفق جلوه دهد که دارد زندگی خوبتری برای خودش می سازد و مثلا حسادت شما را تحریک کند. همسر شما سعی می کند که دیگران را گول بزند و به آنها نشان دهد که با شور و شوق و با کرامت و مثبت اندیش است. از نظر او کسانی که گولش را می خورند بچه هستند! او خودش را مهربان و دلسوز به دیگران نشان می دهد و دنبال طعمه ی جدیدی می گردد که با احساساتش بازی کند. تشکر از همراهیتون.
کبری : سلامخانم هراتی بزرگوار.من خیلی خواب میبینمچه روز چه شب و چه هر موقع خواب باشم و متاسفانه هر خوابی ببینم به هر شخصی حتی اگه هیچنسبتی با اون شخص نداشته باشم اتفاق بدی براش میفته و یا افتاده و همینمسئله باعث شده از نتیجه وتعبییر خوابهام ترس داشته باشم و همیشه صدقه میدم و آیه الکرسی میخونم ولی باز هم اتفاق بد میفته.ممنونم راهنماییم بکنین
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم اگر اتفاقی برای کسی بیافتد به خاطر خوابتان نیست بلکه به خاطر اعتقاد شما به این است که اتفاق بدی در راه است!! تعبیر اشتباه شما چنان انرژی قوی ای دارد که شما ناخواسته مردم را با خوابی که می بینید به شر و بلا دچار می کنید. هرگز خوابتان را خودتان تعبیر نکنید و اینقدر روی حرفی که هیچ پایه و اساس درستی ندارد معتقد نباشید. هر بار که خواب می بینید به خودتان بگویید که این انرژی منفی که از فکر من متصاعد می شود خلاف خواست خداست و من نباید اینطور باشم. به خدای بزرگ بگویید که آرامش روحی و مثبت اندیشی به شما بدهد. افکار منفی همیشه اتفاقات بدی را جذب می کند و این به ضرر شماست. تشکر از همراهیتون.
کبری : سلام خدمت خانم هراتی بزرگوار.خواب دیدم من ودختر کوچیکم جایی میرفتیم که برای رفتن به اونجا از روی یک پل فلزی که روش میله ها و ورقه های فلزی داشت و تویک قسمت پل نامنظم چیده شده بودن که کمی میله ها از هم فاصله داشتن.ولی من ودختر کوچیکم از اون قسمت نامنظم پل رد شدیم و رفتیم اون جا که مد نظر بود اما موقع برگشت نتونستیم از پل رد بشیم و فقط وسایلمونو اونور پل گذاشتیم و خودمون از یه راه میانبر رفتیم که بتونیم از اون راه به وسایلمون که اونور پل بود برسیم ولی به جایی مثل بازار رسیدیم که زبان اون مردم قابل فهم نبود ومن به یک نفر که اونجا بود به انگلیسی گفتم که من میتونم انگلیسی صحبت کنم شما میتونین و اون اشاره کرد نه ولی در حقیقت هم زبان ما بود وفارسی بلد بود در این میان چند تا از دوستامونو دیدم که قبلا باهاشون ت ویه شرکت کار میکردم والان نه که راه رو بهمون یاد دادن وما تونستیم از اون بلاتکلیفی تو ان شهر غریب دربیایم و با خودم گفتم که چه جوری خوبیهای دوستامو جبران کنم و فکر کردم که دوباره باهاشون برم اون شرکت هر چند ته دلم راضی نبودم و وقتی رسیدیم به وسایلمون فکر کردم قبل از راهنمایی دوستام کجا رو اشتباه اومدیم که نتونسته بودم به وسایلم برسم دیدم یک کوچه رو اشتباهی اومده بودیم .ممنونم از صبوریتون
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر محدودیت ها و شرایط بغرنجی که در آن قرار دارید و به خاطر یک اشتباه کوچک، تصمیم می گیرید که زندگی تان را متحول کنید و تصمیمی می گیرید که پایه های اصولی محکمی ندارد. بعد از اینکه تصمیمتان را عملی کردید، متوجه خواهید شد که نه تنها زندگی تان بهتر نشده بلکه با مردمی که اصلا قدرت درک شما را ندارند و شما هم نمی توانید به رفتار و دلائل کارهایشان پی ببرید، مواجه هستید. آنوقت می نشینید فکر می کنید که همان مردمی که آنها را بد حساب می کردید سگشان می ارزد به مردمی که در شرایط جدید با آنها می خواهید زندگی کنید. از روی فشار تصمیمات عجولانه ای نگیرید که بعد نتوانید مشکلاتتان را حل کنید. دوستان قدیم شما که امروز به چشمتان نمی آیند شاید با یک تصمیم اشتباه شما، روزی آرزوی شما بشوند!! تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : سلام و احترام، خواب دیدم با مادرم که سالهاس برحمت خدا رفتن داخل مراسم عزای امام حسین ع شدیم و کنار سفره نشستیم، چندنفر، کلی از همه پذیرایی کردن و همه چی از غذا و شربت و... بود و آدمهای آشنا هم اونجا بودن، من با مامانم انقد راحت و درگوشی باهم حرف میزدیم انگار که او اصلا ازم دور نشده و نمرده، به مامانم گفتم هیچکس ماسک نداره کرونا میگیریم، داشت میخورد و گفت نگران نباش هیچیمون نمیشه بخور. مراسم عزا بود ولی کسی ناراحت و غمگین نبود، ما هم همینطور. صحنه بعد دیدم تنهام مامانم نبود و من یه سارافون و یه کیف و یه کفش مشکی پاشنه بلند و براق انتخاب کردم و دارم میرم به عروسی، یجوری بود انگار همه باید چیزایی که دوسداشتن رو انتخاب میکردن و میرفتن اونجا، در مسیر که سرسبز بود و دشت، با کیفم و لباسم و همون کفش میرفتم که به یه پل رسیدم که روی یه دره خیلی بزرگ و عمیق بود و پل روی هوا بود و به لبه وصل نبود و حالت پله ای بود چند پله اولش چوبی بود و بعدش سنگی و پله ها شیب ملایمی به سمت پایین هم داشت و من انتهاشو نمیدیدم چون خیلی بزرگ بود و در مه بود و دیده نمیشد، من ترسیدم و همونجا ایستادم و روی پل نرفتم دیدم جدای از ترسم کفشهامم اصلا مناسب نیست و پاشنه داره امتحانم کردم یه پامو گذاشتم دیدم پل معلقه و میلرزه و انگار از من فاصله هم گرفت و پامو برداشتم و همونجا کنار پل با آرامش دراز کشیدم و فرشته هارو صدا زدم و منتظر کمک فرشته ها بودم که اونها اومدن ولی من همینجا بیدارشدم از خواب و یه خانم دیگه با بچه هاش توی این فاصله که دراز کشیده بودم اومدن و از پل رد شدن و رفتن. ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. روحشان شاد. روح او زنده و در کنار شماست و نباید او را مرده حساب کنید. دعای خیر او پشت سر شماست و حاجت روا خواهید شد. متوسل به امام حسین ع شوید و انشالله به خواسته هایتان با دعای خیر او خواهید رسید. شما سعی می کنید که رفتاری با کرامت داشته باشید فکرتان را قوی کنید اعتبار مالی تان را بالا ببرید و زندگی تان را متحول کنید و لوکس و با پرستیژ زندگی کنید. شما به مرحله ای از زندگی تان می رسید که باید تصمیم مهمی بگیرید ولی این تصمیم به ضرر شماست. اتخاذ این تصمیم می تواند شرایط زندگی تان را کامل به سمت منفی هدایت کند و شما از ارتکاب به اشتباه دست می کشید و عمرتان طولانیست. تشکر از همراهیتون.
یاشار : با سلام و احترام خدمت شما... خواب دیدم از یه مسیری که پستی و بلندی زیادی داشت عبور میکردم که به یه دره ای رسیدم ، ته دره که رسیدم درست مثل اینکه در زمان سفر کنیم به ناگه وارد یه دنیای جدیدی شدم و محیط قبلی به کل عوض شد ، انگار به زمان دایناسورها رفته بودم و خیلی ترسناک بود همینطور سردرگم ترسان داشتم اطراف نگاه میکردم ، خیلی واقعی به نظر میرسید و انگار اصلا خواب نیست .. بعد یهو باز خودمو با دوست صمیمیم تو اطراف تالش دیدم بعد هردو میخواستیم از یک پل معلق رد بشیم ، وسط پل که بودیم یهو اون سمت پل پاره شد
و پل سقوط کرد به ته دره و منو دوستم هم سقوط کردیم ته دره که انگار دریاچه بود ، بعد دوستم نفهمیدم چی شد ولی من تا ته دریاچه رفتم که تهش تاریک بود و همینطور به حالت شیرجه که میرفتم تهش ، اونجا جن های بسیار وحشتناکی دیدم که منو به سمت خودشون می کشیدن که من از شدت ترس بیدار شدم .. خواستم بدون تعبیرش برای من و دوستم چی هستش . با تشکر از شما
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما ناخودآگاه در مسیر زندگی تان به فاز تحول می رسید و باید در زندگی تان تصمیماتی بگیرید که می دانید اشتباه هستند. شما به مسائل منفی، مرگ و میر، سختی های زندگی و کشمکش های موجود فکر می کنید. احساس شما برای اینکه به موفقیت برسید ، یا معنویت خودتان را بالا ببرید، این است که اول سختی می کشید و یا ریاضت می کشید. شما نمی خواهید به نگرش های قدیمی و دمده و خط فکری قدیمی تان ادامه بدهید بلکه می خواهید به اوج موفقیت برسید. شما و دوستتان می خواهید زندگی تان را متحول کنید ولی مسیری که برای خودتان انتخاب کرده اید کاملا اشتباه است و ثباتی در آن نیست. ادامه ی این روند باعث خواهد شد که شما در رسیدن به هدفتان شکست بخورید و احساسات منفی شدیدی را تجربه کنید. شما یک فرصت مهم را از دست می دهید و با خباثت ها و دشمنی ها و نیات شوم آدمهای بد روبرو خواهید شد. کاری که در دست دارید یا کاملا اشتباه است و یا گناه است و خوابتان هشداری است به اینکه از اینکار دست بکشید. زمان سختی که برسد هر کسی فقط فکر خودش است نه شما به فکر دوستتان خواهید بود و نه برعکس. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
sara : سلام. من خواب دیدم که نسخه ای که پزشک نوشته بود بهم داد و گفت برو داروها رو از داروخانه خداداد بگیر(اسم داروخانه بود و انگار تو یه جای پرت خارج شهر داروها برای کسی دیگه بود) من تو مسیر خاکی می رفتم دیدم پزشک هم دنبالم اومد ولی من از اون فاصله داشتم و به موازات هم راه می رفتیم بی هیچ صحبتی. بعد انگار رسیدیم یک رودخانه که پل خاکی وسطش بود.بعد پزشک تبدیل شد به یک زن که تا حدی چاق بود. گفت من می ترسم از پل رد بشم. گفتم از پشت لباس منو بگیر تا ردت کنم.وسط پل انگار تکونم میداد و می ترسید. اما رد شدیم و دیگه بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما باید به شخص مستاصل و فقیری که نیاز به کمک دارد در راه خدا کمک کنید. باید در راه خداوند برای این شخص پول خرج کنید و دست و دلتان نلرزد که این خرج را می کنید. انشالله تحولی مثبت در زندگی تان بوجود می آید و باعث کار خیر خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
mahta : سلام خواب دیدم رفتیم قبرستان ولی قبر پدرم سر جای خودش نبود و تبدیل شده بود به یه پل ک از کنارش یه مایع تیره رد میشد (منظورم اب گل الود نیست )من این صحنه رو دیدم خییلی ناراحت شدمو گریه میکردم ولی بقیه براشون عادی بود ظاهرا و از همه میپرسیدم چرا جهت قبر بابا با بقیه قبرا فرق داره...بعدش مادر بزرگم (فوت شدن)اونم اومد کنارم نشست روسریشو رو صورتش کشید و شروع کرد ب گریه کردن....ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. پدر شما تحولی منفی را با مرگش تجربه کرده و گناهان بزرگی را مرتکب شده بوده و به خدای بزرگ پشت کرده بوده. مادر بزرگتان به خاطر او احساس تاسف می کند و ناراحت است. برای پدرتان خیلی صدقه بدهید و رد مظالم بدهید تا خدای مهربان گناهانش را ببخشد. تشکر از همراهیتون.
saeed saeed : خواب دیدم بادوستام تو محوطه ای ایستادیم اونارفتندوچندتامرددراون نزدیکی بسمت من میام.ترسیدم خواستم برم پیش دوستام.پلی ازتخم مرغ جلوراهم بود.بانگرانی ردشدم بدون اینکه پل اسیب ببینه.درحالی ک اونها دنبالم بودن به پیرمردی در حال نماز رسیدم.اون مردهابادیدن پیرمرد رفتندوپیرمردمنوپیش دوستام برد.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید زندگی تان را متحول کنید و نگران هستید که برایتان مشکلاتی به وجود بیاید. شما سعی می کنید که خلاقیت به خرج دهید و تعهدات جدیدی داشته باشید و ایده های تازه ای را عملی کنید و به دستاوردهای مالی زیاد برسید. شما بسیار خردمندانه رفتار خواهید کرد و بنابراین موفق خواهید شد که این تحول مثبت را در زندگی تان به وجود بیاورید. تشکر از همراهیتون.
سمیرا : سلام، وقتتون بخیر. دیشب خواب میدیدم که با چند تا از دوستان و همکارانم در عالم دیگهای(مثل اینکه در این دنیا مرده بودیم) بین زمین و هوا و سفیدی قدم میزدیم که به جایی رسیدیم و پلی عریض و سبز با جنس آهن برامون باز شد و صدایی که بهم الهام میکرد از این پل رد شید، این پلی هست که خودتون ساختید.
ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زندگی شما متحول خواهد شد. شما روحی آزاد، فکری شفاف و آرامش ذهنی دارید. نگاه خوش بینانه ای نسبت به آخرتتان دارید و اعتماد به نفستان بالاست. شما از زندگی امروزتان خوشحال هستید ولی با این وجود زندگی شما شاهد تحولی مثبت خواهد بود. شما احساس خواهید کرد که کنترل بیشتری روی زندگی تان دارید و درک شما بالاتر می رود. احساس آزادی بیشتری می کنید و چشم انداز وسیع و تازه ای نسبت به زندگی تان پیدا خواهید کرد. ارتباط روحی و معنوی شما با خدای بزرگ قویتر می شود. استرس و ناراحتی ها را فراموش می کنید و احساس بی خیالی می کنید. شما در دنیا جوری زندگی می کنید که در آخرت جایگاه خوبی داشته باشید. تشکر از همراهیتون.