کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب پول

داشتن پول چه اندک و چه بسیار، نشان ابتلا و گرفتاری است. پول خرد و سکه، غم و غصه کوچک است. اگر در خواب ببینید که مقدار زیادی پول مقابل خود ریخته اید و سرگرم شمارش آن هستید، در آینده گرفتاری هایی برای شما پیش می آید.

چنان چه از کسی پولی گرفتید آن شخص برای شما دردسر درست می کند و اگر خودتان به کسی پول دادید، شما برای او ناراحتی هایی را به وجود می آورید که شاید خودتان هم نمی خواستید. اگر خواب پول دیدید بهتر است صدقه بدهید.

از دیدگاه لیلا برایت دیدن اسکناس دلار و پول خارجی نشانه موفقیت در کارهای خطرناک است هر چند که اسکناس زیاد به خطر افتادن موقعیت مالی را نشان می‌دهد.

تعبیر خواب اسکناس
لیلا برایت می‌گوید: دیدن اسکناس‌های زیاد در خواب، نشان دهنده‌ی به خطر افتادن موقعیت مالی شما است. اگر در خواب خود را مشغول شمردن اسکناس دیدید، نشانه‌ی آن است که چیزی موقعیت شما را تهدید می‌کند.

آنلی بیتون می‌گوید: ارز خارجی و اسکناس دلار در خواب، نشان پنهان کردن چیزی می‌باشد. کار کردن با ارز خارجی نشانه‌ی پیشرفت در کارها است.

تعبیر خواب پول خارجی
لیلا برایت می‌گوید: دیدن پول در خواب، بیانگر آن است که به خاطر موضوعی مجبور به پول خرج کردن می‌شوید. دیدن پول خارجی و اسکناس دلار در خواب، نشانه‌ی موفقیت در کارهای خطرناک است و پیدا کردن پول در خواب، نشان‌دهنده‌ی آن است که در مقابل مشکلات مقاومت می‌کنید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

462 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

فرينا

فرينا : سلام وقت بخیر لطفاًمتن خواب پنهان باشد

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۰۴:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همسر شما به موفقیت های زیادی در کارش خواهد رسید و شما به تمول و رفاه و ثروت زیاد می رسید. اعتبار شما پیش همسرتان بالاست و شما هم برای او اعتبار زیادی قائلید. بچه های خواهرتان یا خود او نسبت به شرایط خوب شما کمی حسادت خواهند کرد. خواب شما 930 کاراکتر و 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۰۷:۰۵
Hamid

Hamid : سلام ، لطفا پنهان بمونه ، خوابم رو ممنون از زحماتتون

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۳۴:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید به امنیت مالی برسید و از راه خردمندانه و مطمئنی به ثروت برسید. اما کسی که او را می شناسید، با شما صداقت ندارد و اگر اختیارات مالی تان را به او بسپارید، سرتان را کلاه می گذارد و برای شما اندوه و ناراحتی می خواهد و برای خودش پیشرفت و موفقیت زیاد!! پس گول او را نخورید و اختیار کارهایتان را به او یا کسی دیگر واگذار نکنید. شما قادر خواهید بود به بهترین وجه کنترل زندگی تان را بدست بگیرید و به موفقیت برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۱۴:۱۵
Lia

Lia : ‎با سلام‌خواب دیدم خانم فامیل(ک در ‎واقعیت خیلی بهم اسیب زد)چون تافت موی سرم رو تموم کرده بود رفته ی تافت برام خردی ک جلدش نقره ایه.و با مقداری دلارکاناداک‌لای روزنامه پیچیده بودبهم داد.(تو خواب فکر میکردم خودم. تافت اضافه با جلد طلایی رنگ توخونه دارم و نیازی نبود بخره باضافه اینکه اون پولهانمیتونست ذره ای جبران سختیهایی ک کشیدم رو بکنه.بعدکوله پسرم افتاده بودبیرون پنجره ی ساختمان.بلندمرتبه.ب مرد هنرپیشه ای گفتم دست من و پسرم رو نگه داره تا دستمون ب کوله برسه و پس بیارمش.اما اون مرد میخواست ک انتن تلویزیون رو تنظیم کنیم.تاکید کردم طناب رو محکم نگه داره ولی اون مرد عین خیالش نبود و قابل اعتماد نبود.فک کنم کوله رو اوردیم.با تشکر از تعابیر خوبتون

پاسخ
لینک۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۵:۲۱:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خانم فامیل خیلی دوست دارد که کاری کند که شما مراقب باشید که تصویر ذهنی دیگران نسبت به شما بد نشود و همه ی حواستان را بدهید به اینکه دیگران راجع به شما چه فکری می کنند. او سعی دارد شما را تحت فشار بگذارد و اعصابتان را خورد کند. شما به اهدافتان پایبند هستید. پسرتان به مسئولیت ها و تصمیماتی در رابطه با آینده اش، مد نظر دارد، فکر می کند و شما می خواهید به او کمک کنید تا زندگی ایده آل و متمولانه ای برای خودش بسازد. امیدوارید که گشایش کار پیدا کنید و اهدافتان را عملی کنید. باید خودتان تلاش کنید که درست و دقیق برای آینده تان برنامه ریزی کنید تا خواسته هایتان را بدست بیاورید. در نهایت هم موفق خواهید شد که ایده آلهایتان را بدست بیاورید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۱۸:۳۰
لادن

لادن : سلام خانم هراتی وقت شما بخیر
امروز خواب دیدم برادرم یه تراول ۲۰۰هزارتومنی که تا شده بود داد بهم من برداشتم گذاشتم زیر بند سمت چپ سوتینم،دوباره یه تراول ۲۰۰هزارتومنی دیگه داد اونم تا شده بود.اونم گذاشتم زیر همون بند. به مادرم هم پول داد ولی متوجه نشدم چقدر و چندتا.
پولا رو به عنوان عیدی داد به ما.
تشکر

پاسخ
لینک۱۳ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۰۸:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. برادر شما می خواهد که شما اعتبار بیشتری برای او قائل باشید یا برعکس می خواهد به شما بگوید که اعتبار زیادی برای شما قائل است و حرف برادرتان روی شما تاثیر احساسی زیادی می گذارد. او همین احساس را نسبت به مادرتان هم دارد. با پوزش از تاخیر در تعبیر بعلت بیماری. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۵۳:۰۵
مسعود

مسعود : سلام این خوابو مادرم دیده..از قول ایشون میگم.... پنج شنبه صبح بعد نماز خواب دیده... داشته میرفته خونه پدرش(ایشان نیز تازه فوت کردن) میرن مترو که میفهمن کارت متروشون پول نداشته.. میرن پیش یه دکه میگن اقا میشه اینو شارژ کنید که اون اقا میگه این حرفا چیه چرا نمیشه و یک کیف پر از پول هم به مادرم میده که توش پر پول تراول و اندازه صد تومن هم پول نو پنج تومنی ده تومنی توش بوده که مادرم میگه نمیخوام فقط شارژ بشه کافیه و میگه اصلا این کیف برای شماس و میگه بعدش دیدم که خونه خودمون هستیم و من و همسرمو(تازه ازدواج کردیم و قرار از چند ماه دیگه بییایم طبقه پایین خانه پدرییم زندگی کنیم) میبینه با دو تا بچه و میگه چه اتفاقی افتاده و کیف پول و نشون میده و از من میخواد برسونمش خونه پدرشون که من میخواستم برم مهمونی که بعد اصرار ایشون میرسنوم خونه پدر بزرگم..

پاسخ
لینک۲۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۵۷:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. مادر شما می خواهد که خیلی زود آرزوهای پدرش در حق او مستجاب شود ولی اعتبار زیادی برای محقق شدن آرزوهایش قائل نیست. در حالی که دعاهای خیر پدر او پشت اوست و مادرتان به موفقیت های زیادی خواهد رسید و امنیت و ثبات مالی بیشتری خواهد یافت. انشالله شما و همسرتان هم پیش مادرتان زندگی می کنید و همگی به ثبات مالی و موفقیت می رسید. شما صاحب فرزند خواهید شد و از مادرتان هم به گونه ای حمایت می کنید که پدرش از او حمایت می کرده است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۳۹:۵۵
مروارید

مروارید : با سلام.خواب دیدم توی ی خونه جدیدی هستم و خانواده دوست پسر سابقم یعنی خواهر هاش هم هستند و دارند وسایل خونه ما رو می چینند و پدرش کلی پول دستش بود میخواست به من بده و من دستم رو دراز کردم پول ها رو بگیرم ولی اون گفت بزار بشمارم و انگار میگفت که هدیه های دیگه ای هم هست غیر از این خودش و همسرش نشستند و پول ها رو داشتن میشمردن که بعدا به من بدن و من منتظر ایستاده بودم. البته من چون زودتر دستم رو واسه پول دراز کرده بودم خجالت کشیدم. (پدرش با ازدواج ما مخالفت کرد و از هم جدا شدیم و خیلی وقته از هم خبر نداریم ). ممنون.

پاسخ
لینک۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۰۳:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. زندگی شما متحول خواهد شد و اگر خانه ی جدید بهتر بوده از خانه ی خودتان ، این تحولات جدید، مثبت هستند و شرایط زندگی تان از گذشته خیلی بهتر خواهد شد. به رفاه و ثروت بیشتری خواهید رسید و خانواده ی دوست سابقتان، برای شما ( اگر بفهمند که تحولات تازه و مثبتی اتفاق افتاده) اعتبار بیشتری قائل خواهند بود. احتمالا روزی می رسد که حسرت شما را بخورند و بگویند عجب اشتباهی کردیم که با ازدواج اینها مخالفت کردیم. اگر خانه ی جدید برعکس الان بدتر بوده، تعبیر هم برعکس می شود و پدر او به همسرش خواهد گفت منتظر باشید تا ببینید اوضاع او (شما) بدتر می شود و حق به جانب با شما برخورد می کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۷:۰۹
نیلوفر

نیلوفر :
سلام. وقت‌بخیر. خواب دیدم پارتنر سابقم از برادرِ من و یکی‌دوتا دوست و آشنام پول قرض خواست و بهش ندادن. من با خودم میگفتم یعنی اوضاع مالی‌ش اینقدر خراب شده که از برادر من پول بخواد ؟ من و پارتنرم در واقعیت؛ به غیر از عشق، یک رفاقت خیلی نزدیک و صمیمی هم بینمون بود، برای همین توی خواب از خودم می‌پرسیدم این چرا به من نگفته پول می‌خواد؟ خجالت کشیده یا چی؟ من بهش قرض می‌دادم. ولی تا خودش نگه نمی‌تونم کمکی بکنم، ممکنه بد برداشت کنه یا خانومش ناراحت بشه. اینا رو تو خواب با خودم می‌گفتم. پارتنر من در واقعیت ازدواج کرده.

پاسخ
لینک۱۹ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۵۵:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. پارتنر سابق شما احتمالا از زندگی امروزش راضی نیست و او وقتی به شما فکر می کند، دلش برای عشقی که از دست داد، می سوزد و گدای محبت شما شده است. ولی شما می دانید که این خردمندانه نیست که محبت تان را خرج او کنید. او جایگاهی پیش شما ندارد که هیچ، عزت نفس هم ندارد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۹ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۴۰:۴۱
پرند

پرند : سلام خسته نباشيد،صبح پنج شنبه خوابي ديدم كه فقط سه تا از صحنه هاشو يادمه.اول مادربزرگمو (مادرمامانم) ديدم كه موهاشو كوتاه پسرونه زده و رنگ قهوه اي كرده. دوم دستم يه دستگاهي شبيه شمعِ سفيد بود كه شعلش روشن بود بعد فوت كردم و دوباره دقيق يادم نيست خودش روشن شد يا من دكمه اي زدم و روشنش كردم.سوم روي ميزي اسكناس هاي بزرگي با طرح و رنگ قرمز شبيه تراول ٥٠تومني بود(مبلغ رو اصلا نديدم،بزرگيشون تقريبا اندازه ورق دفتر بود) كه داشتم مرتبشون ميكردم و از اونجايي فهميدم كه اينا اسكناسه چون عموم از در وارد شد و با لبخند گفت حقوق گرفتي؟(در واقعيت بيكارم).

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۴۳:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روح مادر بزرگتان شاد. او الان تنهاست و هیچ کدام از افراد فامیل حضور او را در کنار خودشان باور ندارند و خیال می کنند که او مرده و تمام شده ولی مادر بزرگتان برای خوشبختی و سعادت خانواده اش ارزش و اعتبار قائل است. شما شاید فکر می کنید که نمی توانید به هدفتان برسید و ناامید می شوید ولی بعد برایتان مشخص می شود که امید و آرزوی شما، برایتان عملی خواهد شد. شما به شادی و رفاه و ثروت خواهید رسید و فرصت های خوبی در زندگی تان بدست خواهید آورد که قدرت و اعتماد به نفستان را بالاتر می برد. شاید شما به ارث برسید؛ یا به هر جهت، نگرانیهای مالی شما رفع خواهند شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۳۴:۳۳
Sahargray

Sahargray : سلام فریبا جان خسته نباشین.
من ۱۲ ام بهمن مادربزرگم رو از دست دادم که سه‌شنبه بود. و ما ۱۳ام به خاک سپردیمش. اون روز من به شدت از خاله‌هام دلخور شدم و بخاطر مشکلاتی نتونستم غذای ختم مادر بزرگم رو همون روز بخورم و کلا روز خیلی بدی داشتم.
ما ۱۵ ام برای مادر بزرگم مراسم سوم گرفتیم که میشد جمعه و من تو ساعات اولیه صبح دم‌دمای اذان صبح خواب دیدم که خونه‌ی مادر بزرگم هستم مادربزرگ یه چادر و روسری داشت مخصوص وقتی که مهمون میومد خونه‌اش با یه لباس بنفش که اونم برای مهمونیا بود. اونو پوشیده بود و خیلی خوشحال بود و برعکس اواخر عمرش سلامت بنظر می‌رسید. دستش رو گرفتم بردمش تو اتاقش تا بخوابه. تو اتاق تاریک بود اما نور پذیرایی واردش میشد و صورت مادر بزرگم میدرخشید. تختش همیشه در واقعیت عمود به قبله بود اما تو خواب با یکم تفاوت در راستای قبله بود و سرش به سمت قبله قرار می‌گرفت. تو واقعیت ببخشید اگر جزئیات ناراحت کننده هستند منتها شب اول فوتش خونه مونده بود و تو اون زمان رو به قبله روی تختش جوری که پاش به سمت قبله باشه گذاشته بودنش.
تو خواب نزدیک تختش که شدیم من متوجه شدم فوت کرده و چون ماه آخر زمین‌گیر شده بود و یکم از نظر ذهنی دچار مشکل شده بود من تعجب کردم که چرا خوبه اینکه فوت کرده.
تو خواب قبل از خواب با شادی برگشت بهم گفت دو تا چیز مذهبی میخوام که من نفهمیدم چین. مادر بزرگم زن بسیار مومن و معتقدی بود. گفتم نمیدونم چیه خاله‌ام رو صدا کردم و با مادرم اومدن توی اتاق. مادر بزرگم دوباره گفت چی میخواد و خاله‌ام گفت یکیش رو نه و اون یکی رو بهش میده. مادربزرگم قبول کرد. خاله‌ام برگشت به من گفت بدو لباس بپوش برو از میدون ولیعصر ضلع جنوب غربیش یه مغازه است اونجا بگو یه ماریان میخوای. وقتی داشت میگفت اینا تو ذهنم نقش بست ماریان به شکل یه پلاک گردنبند مستطیلی خاکی بود که عکس حضرت مریم و عیسی مسیح توش بود همون عکس معروفی که حضرت مریم حضرت عیسی رو به حالت شیر دادن بغل کرده و نگاهش میکنه. بهش گفتم یادم نمیمونه که. من نمیدونم چیه اصلا. گفت برو. و رو دست چپم نوشت ماریان که یادم باشه. مغازه‌ای که می‌گفت مثل مغازه‌های تسبیح فروشی بود و تو نبش بود یه جورایی و پر نور بود. فردشنده‌اش یه اقای سن دار با موهای جو گندمی و قیافه‌ی نه چندان دوستانه بود که لباس سفید پوشیده بود.
و من اصلا با فروشنده احساس راحتی نداشتم و علاوه بر اون تو خواب قبل از اینکه اقدام به رفتن کنم خودم رو در حین خرید دیدم که اون آقا یه چیزی مثل جازیر مهری که تو سجاده‌ها هست از تو ویترین میاره و بازش میکنه تا از توش ماریان بردارم.
خلاصه رفتم لباس عوض کردم و در همون حین که میگفتم خدایا من نمیدونم چیه رفتم بیرون. خونه مادربزرگم در اصل تو تهران بین طالقانی و میدون ولیعصره.
تو خواب دیدم رفتم تو خیابون ایستادم تا تاکسی بگیرم تا یه جایی و بعد اسنپ سوار شم و سوار یه ماشین شدم و همینطور که بیرون رو نگاه میکردم در انتظار یه جایی که پیاده شم اسنپ بگیرم دیدم نزدیک میدون شدم و گفتم چه کاریه. وقتی تو میدون پیاده شدم دیدم پول ندارم گفتم چقدر میشه گفت ۳ تومن و من رفتم دم کارتخون که پول بگیرم. نفر اول کلی منتظرمون کرد و در اخر هم نتونست پول بگیره و من اینجوری بودم که بابا مگه کاری داره؟ نفر اول اومد کنار و خواست بره پشت نفر دوم که نمیدونم من گفتم یا خودش رفت پشت سر من که اخرین نفر بودم. نفر دوم که از قضا دختر ساده‌ای بود پولش رو گرفت و من نفر سوم وقتی رفتم پول بگیرم دیدم چقدر پروسه عجیب و پیچیده است و از قضا منم نمیتونم پول بگیرم.
برگشتم با ناراحتی و استرس کنار و به دختر دوم گفتم ممکنه دو تومن به من قرض بدی تا پول تاکسی رو بدم و بعد با خیال راحت پول شما رو بگیرم و بدم و ابنکه باید کمکم کنین چون من بلد نیستم پول بگیرم از این و دختر هم قبول کرد. در نهایت دو تومن برداشتم و وقتی رفتم سمت تاکسی دیدیم فقط هزار تومن کم دارم برگشتم سمت دختر و گفتم هزار کم دارم بیا این رو بگیر و میشه یه هزاری بدی؟ گفت باشه و وقتی تو پولاش جست و جو میکرد دید اکثر دو تومنیاش و هزاریاش گم شدن و یهو بد دل شد و نمیخواست چیزی به من قرض بده و نداد. من گفتم بذار پول رو بدم میام. رفتم و دیدم به پول اون هیچ نیازی نداشتم و وقتی خواستم برم سمت کارتخون دیدیم روی پولاش چمپاتمه زده و پشت به مردم کرده و سرش بین دستاشه. با تعجب نگاهش کردم و شونه بالا انداختم. هر چند قصد داشتم بپرسم چکار کنم و خسارتش رو بگیرم و بهش بدم چون میدونستم فکر میکنه من دزدیدم یا تقصیر من میدونه.
و بعد از خواب بیدار شدم.

پاسخ
لینک۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۵۷:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحشان شاد. روح مادربزرگتان زنده است و او فقط حضور فیزیکی خودش را در دنیا از دست داده و در کالبد روح در کنار شما در تعامل است. الان او از سختی های دنیایی راحت شده و در آرامش به سر می برد. شما برای او آرزوی راحتی و آرامش دارید. هر چند که از شرایط او در واقعیت بی خبرید ولی می دانید که او بخاطر اینکه وجهه ی خوبی دارد، بی گناه و پاک است. او شخصیتی با ایمان دارد و با این وجود، برای آمرزش بیشترش، او از شما می خواهد که دعا کنید تا حضرت عیسی ع و حضرت مریم شفیع او باشند جون همیشه نسبت به این بزرگواران احساس آرامش داشته و می دانسته که ایشان با دعاهای خیرشان می توانند باعث تسکین و آرامش روحی او شوند. اما خیلی از مردم به این که به جز ائمه ی اطهار متوسل به پیامبران دیگری شوند تا خداوند گناهانشان را بیامرزد، باور ندارند و خیال می کنند که باید توسل به مسلمانان و خانواده ی رسول خدا ص داشته باشند. حتی شاید خود شما هم نتوانید از احساس عشق و امنیتی که مادربزرگتان به واسطه ی حضور پرنور حضرت عیسی ع در زندگیش داشته، درک درستی داشته باشید. به هرجهت، حضرت عیسی ع از بندگان خاص پروردگار هستند و قطعا دعاهای خیر ایشان باعث آرامش کسانی است که وجود ایشان را مبارک و فرخنده می دانند. میدان ولیعصر در خوابتان نمادی از این است که شما فقط حول محور اعتقادات مذهبی مسلمانان فکر می کنید و اینکه اعتبار دعا را منوط به سبک توسل معمول مسلمانان می دانید و شاید اعتبار زیادی برای این مسئله قائل نیستید که چقدر دعاهای خیر حضرت عیسی ع می تواند باعث آرامش مادربزرگتان شود. حتی کمتر کسی هست که بتواند شما را در این رابطه راهنمایی کند و یا توسل به حضرت عیسی ع داشته باشد. اما اگر کسی قلبش پاک و ساده باشد، و عاشق پروردگار بزرگ باشد و از آموزه های واقعی حضرت عیسی ع که در واقعیت به یکتا بودن پروردگار گواهی می دهد، معتقد باشد، قطعا با توسل به او، از دعاهای خیر ایشان و مادرشان حضرت مریم س بهره مند خواهد شد. کافیست که شما بدانید که ایشان صدای شما را می شنود و خودتان برای مادربزرگتان اینطوری دعا کنید. لازم نیست که از کسی بخواهید که برای او دعا کند و یا لازم نیست که حتما مسیحی باشید. همه ی ادیان الهی از جانب پروردگار واحد و یکتا نازل شده اند و حضرت عیسی ع هم یکتاپرست بوده اند و هرگز ادعای خدایی نکرده اند. شما با دعا کردن و التماس دعا داشتن از حضرت عیسی ع نه جرمی مرتکب می شوید نه مقصر هستید نه دین خودتان را عوض کرده اید. او پیامبریست که از جانب خداوند برای هدایت مردم آمده و گواهی به حقانیت حضرت محمد ص داده است. ( ایات 57 تا 62 سوره ی زخرف)؛ ظهور مجدد او نشانه ی قیامت است و در شرایط حاضر هم زنده هستند و هر کسی که از ایشان التماس دعا داشته باشند، ایشان دعایشان را می شنود و برایشان آمرزش می طلبد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۳۴:۵۱
تیرداد

تیرداد : سلام خانم هراتی من در واقعیت مقداری پول به خانمی دادم که ابروریزی دراورد پول رو پس نداد
خواب دیدم تو بازار پسر اون خانم رو که ۱۰ ساله شاید باشه رو دیدم بهش گفتم به مادرت بگو میخام اب جوش بریزم رو صورتش. دست که داده بودم به اون بچه دست اون بچه خیلی پر زور بود من نمیتونستم دستش و فشار بدم . بعد دیدم از جلو خونه اون خانم رد شدم اومد پیشم یه بسته پول بهم داد گفت اینم پولت بعد من رفتم پیش دوستام گفتم پیش اونا پولها رو بشمرم که بدونن پول رو بهم داده بعد هر کاری میکردم تو شمردن اشتباه میکردم نمیتونستم بشمرمشون

پاسخ
لینک۲۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۳۲:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به شدت از او ناراحتید و دوست دارید که وجهه ی او را خراب کنید ولی پسر او بشدت حامی مادرش است و دوست ندارد که این اتفاق رخ دهد. این خانم می داند که هزینه و قیمت آزار دادن شما کم نیست و می داند که باید حالا هزینه اش را بپردازد ولی امیدوار است که شما او را ببخشید. شما به شدت از او ناراحتید و می دانید که گناهان او یکی دو تا نیست. اعتماد به نفس، قدرت و عزت شما بیشتر می شود و به همین نسبت از قدرت و عزت او و اعتماد به نفسش کم خواهد شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۴۲:۳۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.