تعبیر خواب چادر
دیدن چادر در خواب ، برای زن یا دختر مجرد به ازدواج و برای زن متاهل، به عزت و بزرگی تعبیر شده است. اگر مردی ببیند که چادر دارد، رازی را از دیگران پنهان می کند. اگر کسی ببیند برای زنی چادر خریده، نیز تعبیرش مانند آنچه در بالا گفته شد، بخت یا عفاف است و اگر ببیند برای مردی چادر خریده، رازی را با او در میان می گذارد که می خواهد او آن راز را به کسی نگوید.
اگر ببیند که چادرش پاره است یا رازش فاش می شود و یا این که آبرویش در مخاطره قرار می گیرد. تعبیر داشتن چادر شب، زن گرفتن یا ازدواج است.
اگر کسی ببیند که چادرش پاره است یا رازش فاش میشود و یا این که آبرویش در مخاطره قرار میگیرد. به هر حال هر کسی چیزی پنهان دارد که دوست ندارد دیگران بدانند. کوشش در مسیر حفظ همین پوشیدگی است که در خواب به شکل چادر نمایان میگردد.
اگر بیننده خواب ببیند که چادری برای دیگری خریده یا چادر به کسی هدیه میدهد آن چادر رازی است که میخواهد دیگران پوشیده نگه دارند و در صورت اطلاع حفظ کنند و آبرویش را نبرند.
اگر پارچه زرد باشد بیماری است و اگر سرخ باشد هیجان است و چنانچه سبز باشد فرح و انبساط بخصوص اگر بخواهید با آن چادر بدوزید. چادر در خواب حرمت و آبرو و حیثیت است چه متعلق به خودتان باشد و چه دیگری.
-
امام صادق (ع) می فرماید: چادر درخواب بر سه وجه است:
- قدر وجاه،
- مرد را زن و زن را شوهر،
- بزرگ و فرمانروای خانه.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن چادر در خواب، ستر و پوشش برای زن است. اگر مردی ببیند چون زنان چادر پوشیده است، دلیل که در آن کار خیر و شر است. لکن آن کار را از او مکروه دارند. اگر کسی ببیند چادر را پاره کرد یا چادرش بسوخت، دلیل که رازش فاش شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: چادر شب در خواب زن است، اگر ببیند چادر نو بخرید، دلیل که زن می گیرد و از او فرزند آید، اگر این خواب را زنی ببیند، دلیل که او را شوهر آید. اگر زنی ببیند که چادر شب او بسوخت، دلیل که شوهرش بمیرد، یا او را طلاق دهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
eliri : سلام وقت بخیر. خواب دیدم مادر بهم گفت با اقوام باید بریم بیرون من هم رفتم دنبالشون وقتی رسیدیم به جایی که قرار گذاشته بودیم مامانم بهم گفت داریم میریم روضه و چادر مشکی واسم اورده بود و منم سرم کردم ولی چون درس داشتم و ممکن بود تا دیروقت طول بکشه من از رفتن منصرف شدم البته بیدارشدم اخرشم نفهمیدم رفتم یا نه ولی دلم نمیخواست برم بیشتر نکته ی خوابم اون چادر مشکی بود که مادرم داد سرم کنم و روضه رفتن. درضمن من چادری نیستن ولی مادر هست
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر شما می خواهد شما تفکری مانند او داشته باشید و عزت و احترامتان بالا باشد و می خواهد برای رسیدن به خواسته هایش متوسل به کسی از ائمه اطهار شود. شما فکرتان را همانطور که هست بیان می کنید و لزومی نمی بینید که نظرتان را از دیگران مخفی کنید. شخصیت و احساستان را همانطور که هستید به نمایش می گذارید و بیشتر از توسل به ائمه یا حتی در کنار توسل به ائمه معتقدید که عملکرد شماست که در سرنوشتتان تاثیر گذار است. تشکر از همراهیتون.
Ommolbanin : سلام
خواب دیدم و من و دختر بزرگم با چادر سفید با گل های ریز( مثل چادر نماز) رو سرمون هست و جلو در ورودی خونه مون وایسادیم ولی دخترم در سن ۱۴ یا ۱۵ سال هست ( الان ۲۰ سالشه) طوری دوتایی رو گرفتیم که چشم و دماغمون پیداست البته سفت رو نگرفتیم خیلی حالت شل بعد اینکه دوتاییمون خوشحالیم انگار منتظریم کسی بیاد تو خونه ولی اصلا مشخص نیست ساعت ۶ بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما و دخترتان با روحیه های قوی و خوب احساس سفید بختی و خوشحالی دارید ولی دخترتان نسبت به سن خودش، عاقلانه فکر نمی کند و بی تجربه و خام رفتار می کند. شما منتظر خوشبختی بیشتری هستید که به زندگی تان راه یابد. تشکر از همراهیتون.
لادن : سلام خسته نباشید
مادرم خواب دیده پارچه چادری سفید گلگلی داده خیاط بدوزه بعد دیده قیمت خوب گرفته(انگار کارشم خوب بوده)گفته یکی دیگه هم بدم یه چادر دیگه هم بدوزه،پارچه چادری مشکی برده داده چادر مشکی هم بدوزه(دیگه خود چادرهارو ندیده یعنی یادش نیست)(مادرم چادری نیست)انشالله خیره
ممنون میشم تعبیرشو بگید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. عزت و احترام مادرتان در زندگی بالاتر خواهد رفت. او در بین بین اطرافیانش مورد تحسین است و اعتماد به نفس بسیار بالایی دارد. همچنین او از بابت ظاهر و زیبایی خود کاملا راضی و تا اندازه ای هم مغرور است .تشکر از همراهیتون.
مرجان : سلام
دیشب خواب دیدم با یکی از آشنایان مرد دارم تویه باغ بزرگ و سرسبز بازی میکنم همش دنبال هم میکردیم و با صدای بلند میخندیدیم یکم آب بازی کردیم باز دوباره لابه لای درخت ها میدویدیم یه دفعه دیدم ازم دور شد هرچی دنبالش گشتم پیداش نکردم دائم صدا میزدم سعید بیا کجا رفتی دنبالت نمیام ها...ولی ازش خبری نشد منم چون خسته شده بودم رفتم بالای ایوون که مشرف به باغ بود ببینم از این بالا چیزی دیده میشه یا نه نمیدونم چرا یهو وسط بی تابی ها خوابم برد.وقتی بیدار شدم دیدم سرم رو زانوهای پدرش و آروم خوابیدم.بعد که متوجه اش شدم دیدم داره بهم لبخند میزنه میگه خستگیت در رفت دخترم؟ گفتم آره میبینی بابا یه دقیق طاقت ندارم ازم دور بشه شما نمیدونید کجا رفته؟چرا هنوز نیومده؟
باز بهم خندید یه دست کشید لای موهام گفت آروم باش میاد. بعد رو کرد بهم گفت میخوای واست دعا کنم تا آروم تر شی از نبودنش تا خودش بیاد گفتم نمیدونم(با بی میلی)...به خانمش اشاره کرد خانمشم رفت برام یه چادر با گل های قرمز کوچیک آورد با یه گل سرخ داد بهم با ذوق گرفتم گفتم سعید بهتون گفته چقدر من گل رز سرخ دوست دارم این چادرم که پر از نقش گل سرخه واااای مرسی.سعید همیشه بهترین کادوهارو بهم داده.همین که چادر سرم کردم انگار سبک شدم مثل یه پرنده خودم احساس کردم دارم از زمین بلند میشم نمیدونم شاید یه چیزی شبیه پرواز با توجه به اینکه هرسه این آدم هایی که گفتم سید هستن میشه به من بگید تعبیر خواب من چیه؟
Fatemeh : سلام وقت بخیر من بعد از نماز صبح خواب میدیدم خونه یکی از همسایه ها رو که مثل یه خرابه است گوشه گوشه ی اون میخ نصبه و لباسایه شوهرمو دارم به اون میخا وصل میکنم بعش از اون خرابه آمدم بیرونو احساس کردم این خرابه درش به یه خونه راه داره بعد شوهرمو تو اون خونه دیدم داره سیگار میکشه و بهش گفتم باورم نمیشه تو اینجور کاری بکنی و احساس میکردم معتاد شد و من یکسره گریه میکردم یهو مامانمو دیدم که آمدو بهم گفت چرا گریه میکنی گفتم هیچی شوهرم داره سیگار میکشه مامانم گفت اشکال نداره بعدش با شوهرم رفتیم یه مسجد که داشتن نماز صبح میخوندن با هم از در طرف خانوما وارد شدیم و من سرم چادر مشکی بود که تا رو پیشونیم آمده بود وقتی رفتم داخل دیدم زنو مرد قاطی دارن نماز میخونن به جماعت ولی صفا بهم ریخته بود من رفتمو بخاطری صف درست بشه صف دوم نماز وایستادم ولی یه آقایی بهم گفت صف اول جایه یه نفر خالیه شما برین و اول صف وایسین ولی من از رو تواضع گفتم نه به پسرتون بگین بره و من اصلانه خود اون نفر و نه پسرشو میشناختم بعدشم نمازمو خوندم
فریبا هراتی
: سلام. همسایه شما افکار و ایده های اشتباهی دارد و در زندگی پیشرفتی نمی کند و همسر شما به خاطر او غصه می خورد یا اگر با او دوستی کند، او هم به اشتباه دچار خواهد شد. شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید و به امنیت برسید. احترام شما پیش مردم بالاست یا بالا خواهد رفت ولی خیلی از مردم گمراه هستند و در اوج ابراز متدین بودن به کارهای خلاف رو می آورند و عبادتشان مقبول نیست و دعایشان هم برآورده نمی شود. شما سعی می کنید که خودتان خوب باشید و به دیگران کاری ندارید. تشکر از همراهیتون.
Maya : عرض سلام و ادب
خواب دیدم به همراه خواهر و مادر مرحومم جایی هستیم من داشتم لوازممو مرتب می کردم که مادرم بهم میگه قطار اومد من سریع یه چیزی شبیه ساکمو و چادر مشکی طرحدار که مال خودم بود و روی زمین برداشتم و سریع رفتیم به سمت قطار و سوار شدیم رفتیم توواگن نگاه کردم دیدم چادرمو نیاوردم به مادرم گفتم چادرمو جا گذاشتم در حالیکه مطمین بودم برش داشتم به مادرم گفتم میرم و سریع برمی کردم رفتم همونحایی که بودیم هرچی گشتم چادرم پیدا نکردم رفتم یه جایی شبیه به اتاق انگار توش روسری می فروختن اونجارم گشتم پیداش نکردم متوجه شدم قطار رفت ومن جا موندم گفتم با قطار بعدی میرم و خودمو به مامان می رسونم ولی بعد گفتم تا من برسم مامان از اون ایستگاه رفته دنبال یه راه می گشتم به مامان خبر بدم حالم خوبه نگران نشه بعد یادم افتاد خواهرم تلفن داره گفتم بهش زنگ می زنم بعد خودمو جایی دیدم که خیلی بزرگ بود و زمینش انگار گلی مثل اینکه بارون اومده بود و فصل زمستان بود یادم نیست انکار رفته بودم دنبال تلفن یا راهی که به مادرم خبر بدم رفتم جلوتر چند نفر خانم و اقا اونجا کار می کردن ازشون سوالی کردم اما هردوتاشون ج سلام دادن ولی انگار می خواستن از سر خودشون باز کنن منم گفتم مادرم نگرانه ناراحتی قلبی داره باید بهش خبر بدم که سالمماینو و گفتم و با ناراحتی و عصبانیت از اونجا اومدم بزنم بیرون پسربچه ای رو دیدم که دوسال پیش تو یه خیریه ای می شناختمش و بی سرپرست بود اما روی یه تخته چوبی نشونده بودنش و چند نفر اون تخته رو حمل می کردن انکار تستی مسابقه ای می خواستن ازش بگیرن وقتی از اونجا اومدم بیرون دیدم یه جاهای یخ رده اما در حال اب شدنه اومدم از یه تخته سنگرد شم برم اون طرف تخته سنگه افتاد
اندازه متوسط بود ولی منظرش قشنگ بود سپاس از محبتتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. روحشان شاد. شما عمرتان به دنیاست و هنوز خیلی کارها هست که بخواهید انجام دهید و برایتان زود است که از دنیا بروید. هر چند که احساس می کنید که مشکلات و نگرانی هایی در زندگی تان دارید ولی سختی های زندگی تان و رکود و این شرایط سرد در حال از بین رفتن هستند. شما باید قوی باشید و به کسانی که از شما پایین تر هستند توجه کنید که بنده های خدا زندگی شان شده بازیچه ی دست این و آن و هر کار باقی مردم بخواهند سر ایشان بیاورند، می توانند و از خودشان اختیار و اراده ای ندارند. اما شما قدرت و اختیار دارید. سختی های زندگی تان کم کم تبدیل به مثبت می شود و به ثروت می رسید. تشکر از همراهیتون.
Salsabil : با سلام و تشكر
بعد از ظهر خواب ديدم كه در خيابانى كه در سالهاى دور در آن خانه داشتيم راه مى روم و چادر عربى حرير نويى داخل كيسه اى در دست دارم و همانطور كه راه ميروم آن را سر ميكنم و با خودم ميگويم خوب شد اين را داشتم
فریبا هراتی
: سلام. شما به گذشته ی خودتان و احساسی که در آن زمان داشتید فکر می کنید و با وجود خاطرات قدیم و تجربیاتی که دارید، شما هنوز رئوف و مهربان و با دلی شفاف و با عزت و احترام هستید. تشکر از همراهیتون.
zeinab : ببخشید این یعنی این موقعیت ها پیش میاد یا فقط از میل درونی من صحبت میکنه ؟من مجردم و دارم رو خودم کار میکنم برا ازدواج خوب
فریبا هراتی
: خواب شما از برنامه ریزی شما می گوید ولی شما خودتان یادتان نیست که خریدید یا نه . من علم غیب ندارم. اما از قدیم گفته اند از تو حرکت از خدا برکت. شما خودتان را بسازید و به خدا توکل کنید تا موفق شوید.
zeinab : عذر میخام فقط اینکه وقتی پارچه ها رو مینداختم رو سرم ک ببینم بهم میاد یا نه یه آینه قدی جلوم بود ک خودمو میدیدم و هردوتا پارچه بهم میومدن.اون پارچه سبز اولی وقتی انداختم سرم انگار نور سبزی تمام بدنم سبز کرد.ممنونم
zeinab : سلام.روز بخیر.من امروز ظهر خواب دیدم ی عالمه ظرف کثیف تو خونمون هست که همشونو جمع کردم و با ی شلنگ آب تو حیاط تمیز شستم.بعد ی آقایی داشت پارچه میفروخت من رفتم پارچه چادری بخرم.ی پارچه ایش سبز بود وقتی پوشیدم خیلی زیبا میشدم.ی پارچه ایش صورتی با طرح بود ک فروشنده گفت قشنگ نیس ولی من گفتم اینم بهم میاد.یادم نیس کدومشو انتخاب کردم بعدش هم انگار کفش خریدم و آینه هم میخواستم بخرم ازش.بقیه خوابم یادم نیست
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که مثبت اندیش باشید. برای آینده تان قدم برمی دارید و برنامه ریزی می کنید که زندگی تان را چطور به پیش ببرید. شما می خواهید مولفه ها و اجزای تشکیل دهنده ی خوشبختی تان را یکی یکی فراهم کنید. اول می خواهید که در زندگی تان صلح و آرامش و زندگی سرشار از موفقیت قرار بگیرد و سلامت و سرزنده باشید. بعی می خواهید که عشق به زندگی تان بیاید و مهربان رفتار کنید. بعد از آن می خواهید کار یا بختی مناسب داشته باشید که زندگی تان به آرامش برسد و جهت گیری تان نسبت به مسائل منطقی باشد. می خواهید کسی در زندگی تان بیاید که واقعیت ها را آنطور که هست برایتان نشان دهد و بهترین دوست شما باشد و وقتی به او نگاه می کنید مثل این باشد که خودتان را می بینید. تشکر از همراهیتون.