تعبیر خواب چاقو
چاقو هم به دوست و حامی و هم به زبان بدگویان تعبیر شده است و اگر تیز و برنده باشد، یعنی زبان بدگویان در مورد شما تیز خواهد بود و اگر خودتان داشته باشید، احساس عدم امنیت شما را نشان می دهد و این که از بدخواهی کسانی که بیشتر حرف می زنند تا عمل می کنند، نگران هستید.
اگر در خواب ببینید که چاقویی از دیگری می گیرید یا کسی به شما چاقو هدیه می کند، کسی به شما کمک می کند یا خودتان از دیگری کمک می گیرید. اگر چاقویی داشتید که بوسیله آن خواستید از خود دفاع کنید، کسی هست که به شما نزدیک است و از شما بد می گوید و بد شما را می خواهد و اگر دیگری برای شما چاقو کشید امنیت می یابید.
این نوع تهدیدها در خواب، امنیت در بیداری است. چاقو بسته و بی خطر نعمت است و چاقوی کوچک نعمت مختصری است که به شما می رسد. چاقوی آشپزخانه خدمتکار و کدبانوی خانه است و چنانچه ببینید چاقویی نو در آشپزخانه دارید زنی خانه دار نصیب شما می شود.
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: چاقو زبان بدگویان است و چنانچه تیز و برنده و براق باشد نشان آنست که زبان بدگویان در مورد شما تیز خواهد بود و چنانچه خودتان داشته باشید احساس عدم امنیت شما را نشان میدهد و میگوید که از آینده و سعایت و بدخواهی کسانی که بیشتر حرف میزنند تا عمل میکنند بیمناک هستید.
آنلی بیتون میگوید: دیدن چاقو در خواب، علامت دعوا و جدایی است و همچنین به زیانهای مالی نیز دلالت دارد.
تعبیر خواب چاقو خوردن و زخمی شدن
آنلی بیتون میگوید: اگر خواب ببینید با چاقویی زخمی شدهاید، نشانه آن است که درگیر مشکلات خانوادگی خواهید شد. مشکلاتی که بیشتر فرزندان به آن دامن میزنند.
تعبیر خواب گرفتن چاقو از دیگران
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر در خواب ببینید که چاقویی از دیگری میگیرید یا کسی به شما چاقو هدیه میکند گویای این است که کسی به شما کمک میکند یا خودتان از دیگری کمک میگیرید.
تعبیر خواب دفاع از خود با چاقو
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: چنانچه چاقویی در جیب یا کشوی میز خود داشتید که بوسیله آن خواستید از خود دفاع کنید کسی هست که به شما نزدیک است و از شما بد میگوید و بد شما را میخواهد و اگر دیگری برای شما چاقو کشید امنیت مییابید. چون این نوع تهدیدها در خواب امنیت است و ناشی از بیمی است که در بیداری داریم.
تعبیر خواب چاقو کشی
آنلی بیتون میگوید: خواب ببینید کسی را با چاقو زخمی میکنید، علامت آن است که صاحب شخصیتی ناپسند خواهید شد. باید سعی کنید به سمت راه راست گام بردارید.
تعبیر خواب چاقوی آشپزخانه
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: چاقوی آشپزخانه خدمتکار و کدبانوی خانه است و چنانچه ببینید چاقویی نو در آشپزخانه دارید زنی خانه دار نصیب شما میشود.
تعبیر خواب چاقوی تیز و برنده
آنلی بیتون میگوید: دیدن چاقوی تیز و براق در خواب، علامت آن است که دشمنان همواره در اطراف شما خواهند بود.
لیلا برایت میگوید: اگر در خواب خود را مشغول تیز کردن چاقو ببینید، یعنی موضوعی موجب خشم شما میگردد.
تعبیر خواب چاقوی شکسته
آنلی بیتون میگوید: دیدن چاقوی شکسته در خواب، نشانه آن است که هم در امور عاطفی و هم در شغل خود شکست خواهید خورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
b : سلام وقتتون بخیر ..
من خواب دیدم با لباس سفید پزشکی تن منه و یه آدمی رو دمر خوابوندم و چاقویی رو قسمت پشت سمت راستش فرو کردم به بدنش. تو فکرم بود چاقو رو تا عمق بدنش فرو کنم و وایسادم چندثانیه تا بمیره . نمیتونم با دقت بگم که اون آدمی که چاقو رو فرو کردم تو پشتش هم خودم بودم یا نه . لطفا تو تعبیرتون لحاظ کنید . ( یعنی میدونم فاعل من بودم اما شک دارم که مفعول هم خودم بوده باشم یا نه . در هر دوصورت فاعل و مفعول دونفر بودن .)
ممنون از وقتی که میزارید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مشکلاتی وجود دارد که شما نیاز دارید به آنها نگاهی دقیقتر بیاندازید و باید به کارها و انگیزه ها رسیدگی کنید. پزشک بودن شما به جنبه ی حمایتی شما اشاره می کند و شما به منظور پشتیبانی کردن از کسی در کار او موشکافی می کنید. شما با مسائلی عمیق سروکار دارید و می خواهید پای چیزی را از زندگی تان ببرید یا عادات و رفتاری را تغییر دهید و با افکاری سرکوب شده سروکار دارید. چه خودتان تحت عمل باشید چه کسی دیگر، هدف شما شفای احساسی دادن یا رسیدن به شفای احساسی است. شما در زندگی کسی اثری مقتدرانه می گذارید و سعی می کنید که او را از انجام کاری منصرف کنید یا پای کسی را از زندگی او ببرید. شما می خواهید به پشتیبانی از کسی، مسائل و روابط دست و پاگیر را از زندگی او قطع کنید. تشکر از همراهیتون.
اردلان : سلام. برادرم دو روز بعد از فوت پدرم خواب دید که پدرم با ناراحتی وارد شد و تعدادی قاشق و چنگال و یک چاقوی آشپزخانه تو دستشه میره که با بابام صحبت کنه میبینه حالت الزایمری گرفته و برادرم به شدت نگران میشه بعد سعی میکنه قاشق و چنگالارو ازش بگیره ولی چاقو تو دست بابام میمونه بعد بابام دوتا برش افقی یکی عمیق یکی کمتر تو سر خودش میزنه ولی خونی نمیاد.
فریبا هراتی
: سلام. روح پدرتان شاد. پدر شما از این که این همه از دیگران حمایت کرده و خواسته تا دستاوردهای خودش را گسترش بدهد و از دیگران حمایت کند و مشکلات آنها را رفع و رجوع کند و پشتیبان انها باشد، و از اینکه این همه برای دیگران مایه گذاشته است ولی الان که مرده است، کسی به فکر نجات و کمک به او نیست، عصبانی است و می گوید کاش به فکر خودم بودم و از خودم حمایت می کردم. او دیگران را حلال می کند و می بخشد به این امید که خداوند هم گناهان او را ببخشد او می خواهد بخشی از گذشته اش را که امروز باعث استرس و نارحتی او می شود را از ذهنش خارج کند و دیگر هرگز به اشتباهاتی که انجام داده فکر نکند. پدرشما از شما انتظار دارد که خیلی بیشتر از اینها برای عاقبت به خیر شدن او تلاش کنید و فاتحه و قرآن یا نماز قضاهایش را بخوانید و رد مظالم برای او بدهید. تشکر از همراهیتون.
ALI : سلام
داشتم برای مکان یابی نصب تجهیزات خاص(آنتن مخابراتی) در یکی از خیابان های مرکز ی شهر مادری می چرخیدم (سال های قبل این کار و کارهای نزدیک به این را انجام می دادم.الان در همان حوزه کاری ولی نه نه دقیقا این کار هستم).مغازه ای را دیدم که یک طبقه بود و از ساختمان های کنارش کوتاه تر بود.بر خلاف معمول آن را برای نصب انتخاب کردم .شاید فکر می کردم چون شاید جلوش باز است(در هر صورت در این کار آنتن را بالاتربن نقطه برای داشتن پوشش به همه جا نصب می کنند) و در نظر گرفتن منطقه کم ارتفاع بر خلاف واقع است.کنار همان خیابان بغل دستش فروشان نشستم.یکباره هزاران- هزار نفر انسان(غیر قابل شمارش) در خیابان مثل راهپیمایی داشتند راه می رفتند(این صحنه شبیه یکی دیگر از خواب های است که هفته قبل دیدم و آدم ها لباس محلی در خیابان آشوب کردند و به من کار نداشتند و کنار آنها به ارامی راه می رفتم).خودم را حالا جلوی این جمعیت می دیدم که یک چاقو دسته زرد آشپزخانه در دست دارم و می دوم . بقیه هم پشت سرم می دویند.دستم را با چاقو به جلو پرت می کردم و می دویدم با هیجان زیاد (به نظر این چاقوی است که در خانه پدری داریم نه خانه خودم یا چیزی شبیه آن).در ادامه دیگر از این جمعیت خبری نبود – نه دویدنی و نه چاقو و از آن هیجان خبری نبود .تعدادی افراد همراه من بودند که با هم راه می رفتیم.پیشنهاد دادم بنشیم استراحت کنیم.جای شبیه یک میدان یا دامنه کوه که جای نشیمن داشت.(شاید کوله پشتی یا چیزی شبیه آن همراه داشتم).
فریبا هراتی
: سلام. کسی که احساس می کند که مقام بالایی ندارد و در عین حال مجبور است که جایگاه اجتماعی خودش را حفظ کند، مجبور می شود که در مقابل خواسته ی عده ای، برای بقای خودش، سر خم کرده و خبرچینی کند و از مشاهده ی این مسئله احساس خشم درونی و شدیدی به شما رو می آورد که کنترل آن برایتان سخت است و می خواهید فضایی برای خودتان قائل شوید و روی موقعیت و شرایط موجود فکر کنید. نگرانی ها و مشکلات اطراف شما، به شما فشار و استرس زیادی وارد می کند. تشکر از همراهیتون.
محمد حائری : سلام
من خواب دیدم که خانمم توی اتاق خواب بی حجاب بود که یهو پسر عموش وارد اتاق شد ولی خانم در عین ناباوری و برعکس اینکه خیلی به حجابش حساس بود حجابش رو رعایت نکرد. من به آشپزخانه رفتم و اونو کشیدم اونجا و باهم بحثمون شد که چرا حجابت رو رعایت نکردی. دعوامون شد و اون خواست که قهر کنه و با قصد جدایی خونه رو ترک کنه که من یهو تصمیم گرفتم که خودم برم. وقتی خواستم برم برادرش رو در همون خونمون دیدم با ناراحتی داشتم خداحافظی میکردم که برادرش جویای موضوع شد وقتی براش جریان رو گفتم با خونسردی کامل به آشپزخانه رفت. خانمم در حال شستن ظروف بود که برادر خانمم اولش با خونسردی کامل رفت توو آشپزخانه من هم دنبالش رفتم. که یهو برادر خانمم چاقو بزرگی از ظروف کشید بیرون و یه ظربه از پشت به پشت کمر خانمم زد و بعد به سراغ من اومد و تعداد زیاد و پشت سر هم به پهلوها و همه نقاط بدن من چاقو زد داشت میگفت اینارو هم به تو میزنم که ... نفهمیدم چی گفت ولی احساس کردم که از ضرباط چاقو دارم از حال میرم که از خواب پریدم . لازم به ذکره که یادم نمیاد خود چاقو رو دیده باشم و زمان زدن چاقو، چه به خانمم چه به خودم هیچ خونی خارج نشد. واین قسمت خارج نشدن خون از خانمم و خودم انگار به صورت بلد و ویژه توو ذهنم باقی مونده که در همان موقع ضربه خوردن هم انگار برام عجیب بود. من خیلی به ندرت خواب میبینم ولی هرسری اعتنایی نکردم ولی هربار خواب دیدم یه مدت بعدش به تعبیرش رسیدم و این بار برام خیلی مهم شده خواهشا تعبیر خوابم رو عنوان کنید ممنون میشم.
فریبا هراتی
: سلام. خانم شما راجع به اعتقادات و سنت های خانوادگی اش بسیار حساس است و خیلی رک و پوست کنده و بی پرده از آنها صحبت و یا دفاع می کند. شما می خواهید که خانمتان گاهی سیاست داشته باشد و هر چیزی که به فکرش می رسد را جلوی هر کسی مطرح نکند. خانم شما به گرمی و امنیت زندگی تان فکر می کند و می خواهد برای چیز بعدی که در مسیر زندگی تان قرار می گیرد، برنامه ریزی کند و قدم بردارد و اینبار خودش را آماده کند که اگر باز مسئله ای مطرح شد بتواند با سیاست بیشتری راجع به این مسائل صحبت کند. برادر خانم شما سعی می کند که نظرات شما را به خانمتان بقبولاند اینکار را به خاطر حمایت از خانمتان انجام می دهد. او می خواهد حتی اگر با زور و تحمیل نظرات و عقاید خودش هم که شده؛ نظراتش را به خانمتان بقبولاند حتی اگر نظرات او برای خانمتان سنگین تمام شود. او گاهی شما را هم نصیحت می کند و نظراتش را با زور به شما هم تحمیل می کند ولی قصد او این نیست که شما استرس و نگرانی بگیرید بلکه خیرخواهانه اینکار را می کند. تشکر از همراهیتون.
تينا : شب دوشنبه خواب ديدم شيطان در حال بردن روحم است در حالي كه خدا نگاه ميكنه و هرچقد تلاش ميكنم كاري نميكنه گفتم شايد به خاطر اين باشه كه چند وقت نماز نميخونم به خدا قول دادم نمازمو بخونم بازم توجهي نكرد هرچقد سوره ناس خوندم باز هم تاثيري نداشت البته براي خودم ولي تو همون لحظه كه سگ و گربه اي كه تو خونه بودن جون دادن و من با خوندن همون سوره ناس اونهارو برگردوندن يهو ديدم سگم داره ... قرانو برداشتم و خدارو به قران قسم دادم دفعه اول گفتم خدايا مگه اين قران محمد نيست تورو به قران محمد قسم ميدم نجاتم بده تاثير نداشت بار دوم گفتم تا به اسم محمدرسيدم صدام قطع شد و تونستم فقط بگم تورو به قران ... قسم ميدم باز هم نشد دفعه سوم كلا موقع قسم دادن صدام قطع شد و يهو بيدار شدم ، اميدوارم منو در دونستن تعبير خوابم راهنمايي كنيد
فریبا هراتی
: سلام.دوست خوبم لطفا خوابتان را همیشه در صفحه تعبیر خواب مربوط به خودش ثبت کنید. خواب شیطان دیده اید نباید در تعبیر خواب چاقو ثبت کنید. بی توجهی به قوانین سایت باعث خواهد شد تا در ادامه ( در صورت تکرار) خوابهای شما تعبیر نشوند. دوست عزیز شما در آینده مرتکب گناهی بسیار بسیار بسیار بزرگ خواهید شد و با وجودی که می دانید که دارید گناه می کنید تعمدا این کار را خواهید کرد. قدرت کلمات قرآن کریم به حدی است که سگ و گربه هم که تعقل نمی کنند، از بیان کلام خداوند جان تازه خواهند گرفت و درک و عقلشان را به کار می برند! ولی شما به خاطر یک دوست که از او حمایت کرده اید، به قرآن کریم بی احترامی و توهین خواهید کرد. یا به کمک جادو جنبل به جنیان متوسل می شوید ( به شیطان توکل می کنید) تا کاری را برایتان انجام دهند و آنگاه خداوند هرگز توبه ی شما را نخواهد پذیرفت و یا خدای نکرده وجود خدا را انکار می کنید، یا به افسردگی و غم ها اجازه می دهید که ایمانتان را از شما بگیرند، یا در زندگی کسی خلل و آسیبی به وجود می اورید که جان کسی به خطر بیافتد یا .... در زندگی کسی خیانت کنید، خداوند هرگز شما را نخواهد بخشید. این خواب هشداری به شماست و به معنی وحی منزل نیست که قطعا شما اینکار را خواهید کرد ولی شیطان برای شما نقشه های بدی کشیده و می خواهد که از راه خدا منحرف شوید و شما این خواب را دیده اید چون خداوند دوستتان دارد و نمی خواهد که اینکار را بکنید. گناهانی که عرض کردم همه شان بسیار نابخشودنی هستند. دعای جوشن کبیر را بخوانید ( حداقل 3 بار) تا از شر شیطان در زندگی تان مصون و محفوظ بمانید . تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام خسته نباشید . من خواب دیدم که انگار شب است و بیرونم و اونجا تقریبا شلوغ است در اونجا شخصی ناآشنا به من اشاره (تهدید با دست و کسی قصد دارد به من اسیب زند) کرد و من به طرفش رفتم و جوری به او فهماندم که حواسم به اوست او بلند شد و دو یا سه نفر دیگر به او اضافه شدند و یکی از انها مرا از پشت گرفت (نمیدونم کی اونرو تهدید کردم وقتی که به طرفش رفتم یا زمانی که چاقو از جیبش بیرون اورد بهرحال اونرو تهدید کردم) و اون شخص چاقویی از جیبش در اورد (در این هنگام من از مردم کمک خواستم ولی کسی بهم کمک نکرد فک کنم از شلوغی بود که صدای منو رو نشنیدند) به من ضربه زد من زخم سطحی برداشتم کمی خون (انقدری نبود که بگیم خیلی زیاد بود) ازم بیرون زد و چند ضربه ی دیگه با همین سطح بهم ضربه زد در این میان دایی من بهم کمک کرد و با اون شخص صحبت کرد انگار او را قانع کرد و با او دست داد و من هم در نهایت با او دست (دستم خونی بود) دادم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. موانع و مشکلاتی در راه رسیدن شما به اهدافتان وجود دارد. موقعیت یا رابطه ای در زندگی شما وجود دارد که روی آن کنترلی ندارید. شما سعی می کنید که در زندگی بیداری تان برای رسیدن به خواسته هایتان ایستادگی و مقاومت کنید. شما نمی خواهید که اجازه دهید که کسی در اطرافتان رئیس بازی درآورد و خودتان هم احساس مظلوم بودن می کنید. ولی در نهایت با حمایت دایی تان قادر خواهید بود که مشکلاتتان را حل و فصل کنید، در مورد موضوعی به توافق برسید یا تصمیمی بگیرید که موقعیت سخت زندگی شما پایان یافته و شروعی تازه داشته باشید. اما به هر جهت تا اندازه ای احساس فشار و استرس به شما دست خواهد داد. تشکر از همراهیتون.
Saiid : سلام و خسته نباشید
خواب دیدیم توی یک روستایی هستم .
با راننده وانتی که بار سنگ داشت (سنگ هایی. صدف شکل) سره مسایل رانندگی بگو مگو پیداکردم و در حینی که راننده داشت از یک تپه سنگلاخی بالا میرفت چند سنگ به طرف ماشین او پرتاب کردم .
بعدبا برادرم توی یک مسجدی یا امامزاده ای بودم همون راننده اومد و چاقو کشید و.شروع به رجز خوانی کرد . من هم یک چاقو همراهم بود از جیب در اووردم از غلاف هم در اووردم که یعنی منم چاقو دارم . اون شخص حمله کرد و موقع دعوا دونفر بودند و به دست برادرم چاقو زد یکیشون میگرفت و به دومی میگفت چاقو بزنه.
منم شروع کردم به زخمی کردن طرف با چاقو . خیلی از جاهای بدنشو زخمی کردم و حرف رکیک هم روی بدنش نوشتم (با چاقو ) و از خواب بیدار شدم .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شخصیتی سخت کوش دارید و قدرت و توانایی شما در برابر تحمل مشکلات زیاد است ولی با این وجود برای رسیدن به خواسته هایتان تلاش زیادی کرده اید و اشتباهاتی هم داشته اید ولی شما تمایل دارید به اشتباهات و کمبودهایی که مسبب آن دیگران هستند بیشتر نگاه کنید بدون اینکه اول اشتباهات خودتان را نگاه کنید و در صدد اصلاح آن بر بیایید. از این شرایطی که دارید و این همه کار سخت ناراحتید و دیگران را باعث و بانی مشکلاتتان می دانید. شما دلتان می خواهد که حرف دلتان را بزنید و باعث و بانی و ریشه ی مشکلات و خشمتان را از بین ببرید. بعضی مسائل هستند که شما روی آنها کنترلی ندارید ولی تا جایی که برایتان مقدور باشد سعی می کنید که تسلط خودتان را روی زندگی تان نشان دهید و نمی خواهید بگذارید که دیگران شما را اذیت کنند. تشکر از همراهیتون
سامان : سلام خانم هراتی دیشب خواب دیدم داخل اتاقم یک موجود لاغر و عجیب و خلقه که معلوم نبود چی بود و شبیه انسان بود هست و داره بازیکن مورد علاقه محبوبمو توی اتاقم تهدید و اذیت میکنه یکدفعه رفتم پیش خواهرم و دو چاقو بهم داد یکی از چاقو ها مال خودم بود و یک چاقو مال اشپزخانه خونمون که قبلا هم دیده بودمش یکهو رفتم توی اتاقم و سره اون موجود عجیب رو بریدم و جنازشو گذاشتم توی ماشینم که با خانوادم حملش کنم ببرمش یکجای دیمه یهو دیدم دوباره زنده شد و دوباره کشتمش بار اول ازش خون اومد بار دوم توی بدنش هم چاقو رو فرو بردم و بازم کشتمش و فکر کنم یکبار دیگه هم زنده شد و کشتمش این خواب تعبیرش چیه نگران شدم شایدم اصلا توهم باشه و تعبیری نداشته باشه
فریبا هراتی
: سلام. شما یک جن را دیده اید که با وسوسه و انداختن ترس در وجود انسان، به او این باور غلط که قادر به پیروزی نیست را القا می کند و باعث می شود که انسان ناامید و افسرده شود. جنیان و انرژی های منفی و وسوسه های شیطانی را نمی توانید با چاقو بکشید. راه آن خواندن آیت الکرسی و سوره قل هوالله احد و نیز ذکر نام حضرت فاطمه س آنهم 7 بار به این صورت است : یا فاطمت بنت محمد رسول الله. این ذکر در دفع شر، دفع انرژیهای منفی و ناامیدی، دفع عصبانیت و دفع جنیان بسیار بسیار مجرب است و خصوصا شبها قبل از خواب 7 بار این ذکر را بگویید. منفی بافی بشر نوعی تلقین انرژیهای منفی از جانب شیطان است. هرگز اجازه ندهید که ناامیدی به شما غلبه کند و اگر به خدای بزرگ توکل کنید مطلقا افسرده و ناامید نخواهید شد. منظورم این نیست که همیشه برنده می مانید. خیر. بازی گاهی برد دارد گاهی باخت. اما گاهی انسان می تواند برنده باشد ولی به خاطر تضعیف روحیه و ناامیدی بازنده ی زندگی می شود و این سوره ها و ذکر نام حضرت فاطمه س به این منظور مجرب هستند. تشکر از همراهیتون
آرام : سلام امروز صبح خواب دیدم با دوستام رفتیم تفریح. ی جای خوش آب و هوا. در واقع روستای پدری خودم بود که قبلا خیلی سرسبز بود والان توی واقعیت خشک شده اما توی خواب تمام رودخونه هاش پرآب بود و انواع و اقسام ماهی های خیلی بزرگ توش زندگی می کردن. با یکی از دوستام داشتیم روی صخره ها راه می رفتیم که متوجه شدم از ساق دستم داره خون میاد و بعدش از نقاط دیگه بدنم و در ادمه راه که داشتیم می رفتیم فهمیدم دوستم یک چاقوی اره ای کوچک گرفته دستش و داره منو زخمی میکنه. من هرکار میکردم نمی تونستم از دستش فرار کنم چون بهم فرصت نمیداد و مرتب ضربه میزد اما ضربه ها عمیق نبودن و با سر چاقو میزد. تا رسیدیم به جایی که پدر و مادرم بودن و من به اونا پناه بردم. اما دوستم همچنان ولکن نبود و میخواست ضربه بزنه و خون از سر و صورتم جاری شده بود. در آخر من ی چاقوی آشپزخانه تیز پیدا کردم ( نمیدونم از کجا اومد تو دستم ) و با سر چاقو زدم توسرش و افتاد زمین و فکر میکنم بیهوش شد. چند دقیقه بعد از جاش بلند شد و اومد سمت منکه عذرخواهی کنه و باهام آشتی کنه اما من رومو برگردوندم و آشتی نکردم و در حالی که به پهنای صورت توی خواب اشک میریختم از خواب بیدار شدم. آخر خواب که دوستم اومد سمتم دیگه خونریزی بدنم تقریبا تموم شده بود.
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما از خاطرات قدیمی خودتان برای دوستانتان تعریف می کنید و احساس خودتان را با آنها در میان می گذارید و از نگرش ها و اعتقاداتتان به آنها می گویید ولی یکی از دوستانتان از حرف های شما سو استفاده می کند و از شما ایراد می گیرد یا از دوستی تان و اعتمادی که به او کرده اید سو استفاده می کند و به ضرر خودتان حرف می زند. شما بسیار تحت فشار و استرس از جانب او قرار خواهید گرفت و دوستی تان را با او به هم خواهید زد. مادر و پدرتان نصیحتتان می کنند که شما دیگر نباید و نمی توانید به او اعتماد کنید. تشکر از همراهیتون.
ستاره : سلام شاد باشید. من همه ی خواب یادم نمیاد اما فقط این یادم میاد که جایی با دوستان و افرادی در حال طی کردن یک مسیر بودیم( در طبیعت میان جنگل) و من احساس ناراحتی میکردم. بعد صدای تیز کردن چاقویی رو شنیدم و بعد متوجه شدم که میان سینه ها یعنی دقیقا وسط قفسه ی سینه یک خط کاملا صاف رو کسی برید و زخم طوری بود که به راحتی ممکن بود از هم بیشتر باز شده و عمیق شود..ولی فقط به لایه های پوست و ماهیچه زیری ان رسیده بود و بعد انگار دوباره لباس پوشیدم و به راهم ادامه دادم. و درد هم داشتم و بعد تیشرت سفیدم خیلی کم خونی شد و آن زمان بود که دوباره به زخم نگاهی انداختم و دیدم که ممکن است به راحتی باز شود بقیه هم که متوجه شده بودند و میگفتند اینطوری شده و یا باید اینکار رو کنیم یا کنم. اما ادامه دادیم و من هم درد داشتم اما عادی بودم صحبت میکردم و ادامه میدادم و با جمع بالا میرفتم.(جنگل کمی سربالایی بود)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با دوستانتان راجع به مشکلات و مسائل زندگی صحبت می کنید و اینکه برای پیشرفت در زندگی باید خیلی وقتها از لحاظ احساسی آدم قوی باشد. شما سعی می کنید که ظاهری آرام و با کرامت و صلح طلبانه از خودتان نشان دهید ولی شما هم تحت تاثیر سختی ها و عوامل منفی دشمنی ها و قلب شکنی های مردم قرار گرفته اید ولی به روی خودتان نمی آورید چون سعی می کنید که مثبت اندیش باشید. تشکر از همراهیتون.