تعبیر خواب چاقی
چاقی در خواب نشانه فراوانی نعمت و فراخی روزی است. اگر لاغر هستید و در خواب ببینید چاق شده اید، وضع مالی شما بهبود می یابد و غم و اندوه شما رفع می گردد، مشروط بر اینکه زیاد چاق نشده باشید.
اگر ببینید که زیاد چاق شده و تغییر شکل داده اید، تعبیر برعکس دارد. اگر در خواب دیگری را چاق ببینید و او در بیداری لاغر باشد، همین تعبیر برای او نیز هست. اگر چاق باشید و در خواب خود را لاغر ببینید، از جانب سلامت خود یا وضعی که دارید نگران هستید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Matina : ممنونم ازتون..
Matina : سلام خانوم هراتیه عزیز
صبح خواب دیدم من با چند نفر دیگه تو یه اتاق دور یه میز نشستیم انگار اون ادما اومده بودن کسی که دوسش داشتم با دختر عموش(که تو واقعیت دارن ازدواج میکنن)عقد کنن بقیه هم خانوادش بودن همه هم لباس مشکی پوشیده بودیم اون مکان هم یه جای دلگیر بود اصلا شبیه عقدکنان نبود که یه دفعه فهمیدیم که آزمایشاشون بهم نمیخوره و نمیتونن ازدواج کنن که مادر عروس هم گریه میکرد که اون عاقد که انگار داشت یه میخیو میکوبید به دیوار گفت میتونین عقد کنین بعد ازمایش درست میشه که اونا اهمیت ندادن و اومدن بیرون و منم به مادر عروس که گریه میکرد گفتم ناراحت نباشین الان هزارتا کار میشه کرد و اومدیم بیرون..توی اون جمع کسی که دوستش داشتم رو میدیدم که نزدیک عاقد نشسته ولی سرش پایین بو با یه حالت کلافه ای انگار منو ندیده بود..من تو خواب میدونستم ازدواج اون باعث ناراحتیم شده ولی به اونا دلداری میدادم که دیدم نمیتونم تحمل کنم ازشون جدا شدم و تنهایی رفتم..تو خواب خودمو جلوی یه آینه دیدم که انگار منم روسری و بلیز مشکی پوشیدم و یه شلوار لی آبی که انگار رونام تپل شده بود و بد راه میرفتم و از تیپم تعجب کرده بودم..مسیرم معلوم نبود که رسیدم سر یه خیابونی که برام آشناست ودیدم یه پسر بچه داره واسه یه امتحان مهم آماده میشه و میبینم یه پسر نوجون از کنارش رد میشه ومیگه تغلب کن و من میرم بهش میگم این امتحان خیلی مهمه و همه میبینن تو نباید تغلب کنی واونم قبول میکنه..
فریبا هراتی
: سلام. شما زندگی دوست قبلی تان را ارزیابی می کنید و اینکه او چگونه خواهد بود و چه خواهد کرد و روابطش با نامزدش چه خواهد شد. در حالی که نگران هستید و افسرده که با شما چه مسائلی پیش آمد و ... برای او همه چیز به خوبی پیش می رود. مشکلات آنان از بین رفته و ازدواج خواهند کرد. شما اما به این فکر می کنید که چرا باید اصلا به او فکر کنید. شما می توانید خودتان با عزت زندگی کنید و روی پای خودتان بایستید. می توانید سخت کار کنید و زندگی تان را بر مبنای اصول فکری خودتان بسازید. شما حاضر نخواهید بود برای موفقیت در زندگی، به دروغ و تقلب و چاپلوسی و دورویی تن بدهید. هر چند که تجربه به شما می گوید چنین آدمهایی در ظاهر موفق هستند، اما شما در نهایت معصومیت و ایمان خودتان ، هرگز نمی پذیرید که دورویی و خیانت و تقلب کنید و ترجیح می دهید که همیشه صادق و درستکار باقی بمانید. تشکر از همراهیتون.
ترانه : سلام خواب دیدم من و داداشم کمی چاق تر شده ایم دوستامون پر مو تر شده است
فریبا هراتی
: سلام. چاقی به رفاه تعبیر می شود و دستان پر مو به بدهی و قرض. شاید خیال دارید با پول قرضی برای خود خوشی و رفاهی فراهم کنید.
مریم : سلام . من یه شب خواب دیدم که پیراهنم رو بالا زدم و دارم بدنم رو نگاه میکنم که چاق شدم و میگم چقدر چاق شدم و انگار برام عجیبه. من در بیداری هیکل متوسطی دارم ولی استعداد چاقیم فوق العاده بالاست و سریع چاق میشم . یه شب هم خواب دیدم که رفتم به یه خونه خیلی بزرگ که یا خونه دوستم بود یا خونه دختر عموم . اول که از در وارد شدم ، با دوستم که چند وقته همدیگه رو ندیدیم روبوسی و احوالپرسی کردیم ، بعد اون رفت داخل . بعد مادربزرگ دوستم که روی صندلی کنار در حیاط نشسته بود ، به من گفت چطوری دختر خانم ؟ گفتم من با شما حرف نزدم ؟ گفت نه . بعد من معذرت خواهی کردم و شروع کردم حسابی باهاش احوالپرسی کردم . حیاط خیلی بزرگی بود . رفتم جلوتر دختر عمو ها و دختر عمه هام دیدم . دختر عموم با اینکه چند ماهیه عروسی کرده ولی تو خواب یه دختر بچه چشم رنگی ناز تو بغلش بود که بچه خودش بود . بعد یه نفر به من گفت که تو از همه ی اینا تپل تری ! معلم دوره دبیرستانم هم اونجا بود . ازش پرسیدم من از همه اینا تپل ترم ؟ لبخند زد و سرش رو به نشونه تایید اکنون داد . بعد خودم گفتم که آره من خیلی چاق شدم .
فریبا هراتی
: سلام. شما زندگی خوبی خواهید داشت روزیتان بیشتر از دیگران می شود و نعمت فراوان به زندگی تان خواهد آمد. غم های شما کم خواهد شد و از همه ثروتمند تر می شوید.