تعبیر خواب چای
دیدن چای دم کرده در خواب محبت و دوستی است ولی چای خشک در خواب گرفتاری و اندوه برای بیننده خواب است.
تعبیر خواب چای دم کرده
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: چای دم کرده محبت و دوستی است و باز هم مقدار آن بستگی دارد به موقعیت و وضعیتی که مشاهده میکنیم و در عالم خواب میبینیم. اگر سفره ای گسترده و بساط چای را آماده کرده بودیم نشان آن است که محیطی گرم خواهیم داشت و در خانه و خانواده صاحب آرامش هستیم.
آنلی بیتون میگوید: اگر خواب ببینید چای درست میکنید، نشانه آن است که مرتکب خطایی خواهید شد و شدیداً احساس پشیمانی خواهید کرد.
تعبیر خواب استکان چای
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر کسی استکان چای به ما تعارف کرد، مورد محبت قرار میگیریم و چنانچه ما به کسی چای تعارف کردیم این اوست که از جانب ما محبت میبیند. اگر استکان چای از دستمان بیافتد و چای بریزد او ناسپاسی میکند ولی بستگی دارد که چای را از چه کسی گرفته باشد.
تعبیر خواب ریختن چای
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر چای روی دست و پای ما بریزد و بسوزد آرامش و راحت مییابیم ولی اگر چای بریزد و در خواب احساس سوزش نکنیم و هیج آسیبی به ما وارد نیاید موردی پیش میآید که به قدر همان سوختگی که باید باشد ناراحت میشویم و رنج و غصه میخوریم.
آنلی بیتون میگوید: چای ریختن در خواب، نشانه ایجاد اختلال در امور خانوادگی است.
تعبیر خواب چای بی رنگ و پر رنگ
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر چایی که مینوشیم رنگ نداشته باشد نشان بی حقیقتی و فریب و نیرنگ است و چنانچه کسی به ما چنین چای بی رنگی تعارف کند از جانب او بی حقیقتی مشاهده میکنیم. همین طور است اگر ما به کسی چای بی رنگ بدهیم. اگر چای زیاد پر رنگ باشد مبالغه است و زیاده روی در ابراز محبت که خود رنج دهنده است.
تعبیر خواب چای تلخ
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر چای تلخ باشد محبت نابجاست.
تعبیر خواب چای خوردن
آنلی بیتون میگوید: اگر خواب ببینید دوستانتان چای مینوشند، نشانه آن است که از تفریحات دست جمعی خسته میشوید، و سعی میکنید با کمک به دیگران و کاستن از غم و غصههای آنها تغییری مطلوب در احساسات خود ایجاد کنید.
اگر خواب ببینید هوس یک فنجان چای کردهاید، نشانه آن است که میهمانان ناخوانده شما را غافلگیر خواهند کرد.
تعبیر خواب چای خشک
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: چای خشک غم و غصه. اندوه و گرفتاری است و مقدار این غم و غصه بستگی دارد به مقدار چای خشک که در خواب میبینیم اگر ببینیم که یک یا چند قوطی چای از مغازه خریدهایم غم و غصه ایای برای ما پیش میآید ولی اگر مانند چای فروشیهای شمال انبوهی چای خشک مشاهده کنیم با کوهی از مصائب و مشکلات رو به رو خواهیم شد.
همین طور است اگر کسی چای خشک به ما هدیه کند یا ما به کسی بدهیم که در صورت اول غم و غصه ای برای ما میآفریند و در شکل دوم ما سبب ناراحتی او میشویم. اگر چند بسته یا مقداری چای خشک خریدیم و به خانه بردیم خانواده را نیز در ناراحتیهای خود شریک میکنیم اما بر عکس اگر چای خشک را از خانه بیرون ببریم اندوه را از دل ایشان بر میداریم و سبب تسکین و آرامش اهل خانه میشویم.
تعبیر خواب تفاله چای
آنلی بیتون: دیدن تفاله چای در خواب، نشانه آن است که در امور عاشقانه و اجتماعی با مشکلی روبرو خواهید شد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
fatemeh : ببخشید خانم هراتی اینو فراموش کردم که چایی که توی حوض ریختم رو از فلاسک ریختم و چای کم رنگ بود و تازه دم بود
fatemeh : سلام روز بخیر
دیشب خواب دیدم جایی بودم مثل یک اموزشگاه بزرگ یا شایدم دانشگاه و توی یه کلاسی نشسته بودم که نیمکت نداشت ولی میز استاد بود و من روی یک مبل چرمی نشسته بودم و جلوم یک گل میز با رنگ قهوه ای سوخته، بود، که سطحش صاف نبود،انگار که یه حوض کوچیک بود .بعد یه اقای نسبتا جوان که آشپز بود، واسم غذا آورد و باهام صحبت میکرد و چندبار هم اسمم رو آورد .بعد غذا رو که خوردم ،سینی غذا رو بردن و من توی اون گل میز،مقدار زیادی چای ریختم که بخورم ،همون آشپز بهم گفت انقدر چای نخور ضرر داره .منم گفتم نه میخوام بخورم .بعد رفتم پیش میز استاد ایستادم تا چایم سرد شه بعد بخورمش.یک لحظه برگشتم سمت گل میز ،دیدم دوستام دورش جمع شدن .منم دوبار بهشون گفتم حواستون باشه چای منو نریزین،دفعه دوم یکی از دوستام به شوخی میز رو گرفت برعکس کرد و همه چای مثل موج آب ریخت رو زمین ولی به پای من نرسید.بعد منو دوستام با شدت خندیدیم ولی من فقط میخندیدم و هیچ صدایی از خنده ی خودم نشنیدم ولی صدای خنده ی دوستام رو شنیدم.
ممنون واسه تعبیر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما درس های جدیدی از زندگی خواهید آموخت. شما تصمیمات و انتخاب هایی را خواهید داشت که بلافاصله عملی شان می کنید و احتیاج ندارید که بنشینید و روی این تصمیمات فکر کنید. زندگی شما لوکس و سرشار از ثروت خواهد بود و قضاوت شما روی مسائل هم، از بعد و جنبه ی مادی آن بیشتر به چشم می آید. شما حمایت روحی خواهید شد و با سخاوت شما را راهنمایی خواهند کرد. شما را از اینکه با دیگران دوستانه برخورد کنید یا دوستان زیادی داشته باشید منع می کنند. شما امیدوارید که دوستانتان کاری نکنند که شما از دوستی با ایشان پشیمان شوید. شما احساس می کنید که نمی توانید نگرانی تان را ابراز کرده و به زبان بیاورید. شما سعی می کنید که مهربان باشید ولی خیلی از خودتان مایه نگذارید. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام بر حلال مشکلات خواب و رویا.دیشب به خاطر گره آیی که در کارم افتاده از امام زمان کمک خواستم.دیشب یه جایی مثل مسافرخانه یا هتل بودم.آخوندی در میان راهرو بود.ومردم اطرافش بودن.گفتن الان اتاق شما میاد.من سریع اتاق را مرتب کردم.چون چند تا لباس روی زمین افتاده بود.بعد خانمی محجبه وارد اتاقم شد.سلام وعلیکی کردیم.ودیدم روی میز دو فنجان قهوه آماده کرده بود.بخار فنجان قهوه را دیدم.ولی نمیدانم دقیقا از قهوه به اندازه یه قلپ خوردم یا نه؟ولی آخوند به اتاقم نیامده بیدار شدم....ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به صورت موقت از واقعیات فرار کنید. می خواهید که تحولی در زندگی تان پدید آید. احساس می کنید که زندگی تان در کنترلتان نیست و دیگران برای شما تصمیم می گیرند و همه اش باید بنشینید وقتتان را بگذارید پای اینکه دیگران را راضی کنید. شما مجبور می شوید یک سری از عادات قدیمی تان را کنار بگذارید و هویت خودتان را عوض کنید. شما سعی می کنید که برای رسیدن به خواسته هایتان، به صورت موقت رفتاری خوب داشته باشید و به افکارتان سروسامان دهید و تمرکز کنید. سعی می کنید که قبل از اینکه هر تصمیمی بگیرید بینش لازم را در مورد تصمیمتان به دست بیاورید و رفتاری هم سو و هم فکر با امام زمان برای خودتان در نظر بگیرید و نشان دهید که مانند او فکر می کنید. شما اینکار ها را می کنید که امام زمان ع از شما راضی باشد و به شما توجه کند. اما هنوز سعی شما کافی نیست. قلبا و عمیقا به خاطر اعتقادتان به او دوستش داشته باشید و نه صرفا به خاطر حاجت روایی تان. تشکر از همراهیتون.
Minoo1370 : سلام من قبل از ماه محرم خواب دیذم انگار دوتاخونه ی خیلی بزرگ دارم ولی انگار بااینکه بزرگند ساختشون خیلی جدید نیست معمولی بودن و انگار یکیشون خونه ی قدیمی مادربزرگم بود اما انگار توخواب مال خودم بود بعد توی هردوخونه مجلس روضه داشتم و داشتم با چای از مهمون ها پذیرایی میکردم اما انگار توخواب حس میکردم چقدر مجلسم خوب برگزار شده و چقدر اینجایی ک هستم بزرگه و همینجور ک سینی چای دستم بود احساس میکردم دمپایی روفرشیم ک پاشنه بلنده انگار یکی از پاشنه هاش از داخل جنسش ی مقدار خراب شده یعنی ابرش دو سه تیکه شده اما ب روم نمیاوردم و توی هر دوخونه ی اتاق خیلی بزرگ مخصوص خانومایی گذاشته بودم ک بچه نوزاد دارن هرموقع میخواستم شیر بدن یا راحت باشن میگفتم اگه دوست دارین اونجا برین و کلی خانوم ک نوزاد تازه دارن اونجا بودن و من بهشون رسیدگی میکردم فقط ی جاش یادمه یکی از خونه ها ک مال مادربزرگم بود انگار ب بابام میگفتم بابا کاش ی کم رنگش کنیم نرده و دیوارو اینا ی کم جدید تر شه .اگه تعبیر خواب رو بدونم ممنون میشم
فریبا هراتی
: سلام. شما روحیات متفاوتی دارید که به هر دو روحیه و عقایدتان پایبندید. از جهتی سنتی فکر می کنید و اصالتتان را حفظ کرده اید و از جهتی مدرن هستید. شما در هر دو حالت روحی تان معتقد به امام حسین ع هستید و از ابراز احساساتتان هم نسبت به این موضوع خوشحالید. دل شما بزرگ است و سخاوتمند هستید و مهربان هستید. شما می دانید که شرایط اقتصادی تان مثل قبل خوب نیست ولی باز ازکمک رسانی به دیگران دریع نمی کنید و سعی می کنید که خیرتان به مردم برسد. شما احتمالا مبلغی برای شیرخوارگاه یا مادران بی سرپرست در نظر گرفته یا خواهید گرفت و به آنان کمک می کنید. ( اینکار را بکنید- موجب رضایت خدای بزرگ است و امام حسین ع هم خوشحال می شوند). شما سعی می کنید که کمی رنگ و بوی بیشتری به عقایدتان بدهید و خیلی سنتی و قدیمی فکر نکنید و همینطور خوشروتر باشید با مردم . تشکر از همراهیتون.
حمیده : با سلام من با پسر عمویم درارتباط بودم و قرار ازدواج داشتیم ولی به دلیل مخالفت خانواده او این ازدواج به هم خورده است. دیشب قبل از این که بخوابم از خدا خواستم تا اگر او را به من باز می گرداند یک نشانه به من نشان دهد. در خواب دیدم یک خانمی به در خانه ما امده بود از ما قهوه می خواست و ما به او گفتیم که قهوه نداریم. بعد از این که او رفت من رفتم در یخچال نگاه کردم دیدم یک شیشه قهوه در یخچال است. ان را برداشتم بعد یک اقایی امد و گفت قهوه درست کن و چند استکان به من داد. من به اشپز خانه رفتم و شروع به درست کردن قهوه کردم. و ان ها را در استکانها ریختم. یک کمی از قهوه ها سر رفت و روی زمین ریخت. بعد من شروع به تمیز کردن قهوه های ریخته روی زمین کردم. و با اب همه جا را شستم. بعد از ان انگار انجا حرم امام رضا بود. من از دم در به صورت چهار دست و پا در امدم و شروع به حرکت کردم و به داخل حرم اقا امام رضا رفتم. ودر حین حرکت گریه می کردم. و دعا می کردم.
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما عوض خواهد شد و تغییر خواهد کرد هر چند که شما ممکن است که فکر کنید که برای تغییر آماده نیستید ولی اینطور نیست. شما باید قبل از گرفن هر تصمیمی در رابطه با پسر عمویتان، بینش و دانش لازم را به دست بیاورید. شما نباید شتابزده عمل کنید بلکه باید آرام باشید. شما می خواهید که احساس مثبتی بین شما و پسر عمویتان به وجود بیاید هر چند که قبلا این احساس را با اشتباهتان و تصمیم عجولانه ای که این وسط گرفته شده است خراب کرده اید و روابط را تا حدودی مکدر کرده اید ولی شما سعی می کنید که زمینه ی تمیز و پاک و شروعی تازه برای خودتان بسازید و ناراحتی ها و نگرانی های گذشته را بشویید برود. شما به امام رضا ع باید متوسل شوید . شما به تنهایی از پس حل مشکلاتتان بر نمی آیید و نمی توانید انتظارات دیگران را برآورده کنید. شما مجبور می شوید برای رسیدن به خواسته تان از استانداردهای خودتان بگذرید و حقوق خودتان را پایین بیاورید. با همان انتظارات و استاندارهایی که قبلا برای خودتان در نظر گرفته بودید، نمی توانید به خواسته تان برسید. مجبور می شوید که خاکی تر و افتاده تر رفتار کنید و از حق خودتان و انتظاراتتان پایین تر بیایید حتی اگر به این قیمت که دیگران از بالا به شما نگاه کنند و خودشان را بالاتر از شما بدانند. تشکر از همراهیتون.
حمیده : با سلام دقیقا درست فرمودید بعد از مخالفت خانواده او رابطه بین من و او به دلیل یک سری اشتباهات من بسیار بد شده بود اما الان کمی رابطه بین ما بهتر شده است. اما او هنوز حاضر نیست که با من دوباره شروع کند. من چند روز پیش در روضه ای شرکت کرده بودم و در ان به امام رضا برای حل مشگلم متوسل شده بودم. ایا این خواب من به ان توسل ربطی دارد؟ و منظور شما از پایین اوردن استانداردهایم چیست؟ من بسیار ادم خاکی و متواضع هستم و حاضرم با هر شرایطی با او زندگی کنم.
فریبا هراتی
: سلام. بله باید به امام رضا ع توسل کنید. پایین آوردن استانداردها یعنی اینکه نمی توانید مثل قبل راجع به خواسته هایتان با او تحکمی صحبت کنید بلکه باید افتادگی و سازگاری داشته باشید و به قول معروف کوتاه بیایید. تشکر از همراهیتون.
Mohammad6764 : سلام مهمونی بودم واسم چای ریخته بودن توی چای پره مو خورده بود.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید روابط خوبی با دیگران داشته باشید و دوستی هایتان را گسترش دهید. اما دیگران برای شما از مشکلاتشان به وفور صحبت خواهند کرد و آنقدر منفی بافی می کنند و از مشکلاتشان می گویند که به جای اینکه روحیه تان با رفت و آمد با باقی مردم مثبت شود، اعصابتان ناراحت خواهد شد و فکر می کنید که این دوستی ها چه خاصیتی برای شما دارد. تشکر از همراهیتون.
منیره : سلام خانم هراتی عزیزززم روزتون بخیر و شادی ،من و دوست پسرم از هم جدا شدیم من خواب دیدم با دوست و نامزد دوستش بیرونیم(ما خیلی اهل سفر و پیک نیک رفتن بودیم)تو خوابم انگار این بیرون رفتن برای آشتی کردن ما بود دوست پسرم در حال درست کردن چایی رو آتیش بود با نگاهس ازم خواست برم کمکش کنم اما کمک بهونه بود میخواست برم پیشش یادمه که یه قوری روحی بزرگ دستش بود و من با یه کتری بزرگ روحی داشتم آب میریختم رو چایی
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. انشالله آشتی می کنید . دوست پسر شما می خواهد که با شما آشتی کند و لی تحت فشار و استرس شدیدی قرار دارد. شما هم البته عصبانی هستید و پیش او کم نمی آورید. ولی اگر بخواهید دوستی تان ادامه پیدا کند مجبورید خشمتان را فراموش کنید و دوستی هایتان را به یاد بیاورید. تشکر از همراهیتون.
Maya : سلام عرض ادب و احترام
خواب ديدم مردي که بهش علاقه دارم آمده منرل ما براي عکس گرفتن از برادرزادم که منزل ما ( ايشون شغلشون عکاسيه) من و خواهرم هم کنار ايشون ايستاديم خواهرم حجاب داره روسري و پوشيده است اما من موهام بازه و لباس راحتي پوشيدم که آستين نداره هردومون رفتارمون معمولي بود ( موقع کارجدي هستن) نمي دونم چي پيش مياد که تاخيري در عکاسي به وجود مياد و منو خواهرم و اون آقا باهم ميريم پديرايي و دور ميز وسط مبلمون رو زمين ميشينيم جوري که من و اون آقا روبروي هم و خواهرم بين ما نشسته بعد يکدفعه خواهرزادم و دامادمون از راه ميرسن خواهرزادم اول اومد تو دامادمون انگار از حياط متوجه حضور اون اقا در منزل ما شده به احترام ايشون ميان بالا و با اون آقادست ميدن با روي خوش و روبوسي مي کنن که خيلي گرم و صميمي بود فمر مي کنم پوشش من به همون شکل بود بعد اون آقا ميگه من ميرم چايي بيارم و ميره آشپزخونه ( ايشون در خواب در منزل ما احساس غريبي نميکرد) و من هم ميرم اشپزخونه که بشقاب بيارم و بشقابارو که برداشتم اون اقا جلوي سماور در حال ريختن چايي بودن که من با لبخند و به شوخي بهش ميگم عروس خانم کمک نمي خواي که ايشون در جواب حرف من خندش مي گيره و به من نگاه مي کنه و من از آشپزخونه ميرم که بشقابارو بزارم سپاس
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب و احترام متقابل. شما فکرتان را از او مخفی نمی کنید و در مقابل او ادعای فخر هم نمی کنید. روابط شما صمیمی تر خواهد شد و او سعی می کند که موجبات دوستی بیشتری نسبت به شما را فراهم کند. خانواده ی شما هم او را می پسندند و انشالله زمینه ی دوستی های بیشتر بین شما به وجود می آید. تشکر از همراهیتون.
Mahpishoni : سلام خدمت خانم هراتی بزرگوار.
خواب دیدم نامزد سابقم که میونمون شکر آب شده و از هم جداییم اومده توی پارک و وسط پدر مادر نشسته(البته ما فامیل هستیم و ایشون با پدر مادرم در واقعیت رابطه داره و صحبت میکنن در مورد مسائل کاری،
ولی در مورد مشکل و جدایی من و خودش تا حالا با پدر مادرم صحبتی نکرده)
بعد ۳ تایی داشتن راجع به قهرو جدایی من و خودشون و دلایلشون با پدر مادرم صحبت میکردن من هم رفتم کنارشون نشستم و هرچی اونا میگفتن من می پذیرفتم وقبول میکردم که دیگه مشکلی پیش نیاد تو رابطمون و با خجالت و رضایت سرم رو پایین انداخته بودم و خوشحال بودم بعد من یه سینی و یک لیوان چای که داخل سینی بود جلوم بود نمی دونم خودم آورده بودم یا اونجا بود من با رضایت و ازینکه مشکل و نارحتیمون حل شده و قراره دوباره باهم ازدواج کنیم خوشحال بودم سینی و لیوان چایی داخل سینی رو برداشتم از کنار پدرمادرو نامزدم رفتم اونطرف تر پارک که دیدم شوهر خاله ام که چند سالی هست که فوت شده اون طرف تر تنها نشسته بود چایی و سینی رو بردم پیشش و روبوسی کردیم و با کلی ذوق خبر ازدواج دوبارمو با نامزد سابقم بهش دادم و اونم خوشحال شد و با تبریک گفت ان شالله عروسیت منم میام.
وقتی از خواب بیدار شدم ۴و نیم صبح بود حس و حال خوبی داشتم و خوشحال بودم.
سپاس از تعبیر عالیتون.
فریبا هراتی
: سلام. پدر مادر شما سعی می کنند مشکلات نامزد سابقتان را درک کنند و او هم سعی می کند نقطه نظرات خودش را در این مورد مطرح کند. شما تمایل دارید که رابطه تان دوباره شکل بگیرد و با سخاوت و دست و دلبازی می خواهید محبتتان را به او ابراز کنید. چه کسی بهتر از خانواده تان برای حل مشکل شما؟ انشالله مشکلاتتان حل خواهد شد و روح شوهر خاله تان شاد او هم به شما تبریک گفته و انشالله در مراسم شما حضور خواهد داشت. تشکر از همراهیتون.
زیبا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم که وارد خونه جدیدمون شدیم که مستاجرمون خالی کرده بود همینطور که تمام اتاقها را نگاه میکردیم من حس کردم کسی تو خونه هست در یکی از اتاقها را آروم باز کردم دیدم خانم و آقای مستاجر با حالتی مظلوم و آروم بهمراه دخترشون نشستن تو اتاق و دیدم اون خانم درد زایمان داشت و من بقیه رو صدا کردم و دلم خیلی براشون سوخت و زنگ زدم اورژانس اومد و بچشون سالم بدنیا اومد و من بینهایت خوشحال بودم.... در قسمت بعد دیدم دارم وضو میگیرم ولی حس کردم دارم با چای خشک وضو میگیرم و هر چه چای خشکها را میکشم به صورت و دستهایم میگم چرا خیس نمیشه دستام چرا نمیتونم وضو بگیرم
( نکته: در واقعیت من اصلا مستاجر خونمون را ندیدم و نمیشناسمشون و هیچ شناختی ازشون ندارم)
ممنونم از تعبیرهای زیباتون
فریبا هراتی
: سلام. شما به کسی ( احتمالا مستاجرتان) کمک خواهید کرد که از غم فارغ شود و به آنها سخت نمی گیرید ( نگیرید!!!). اگر مهربان باشید و مشکل کسی را حل کنید، خداوند به موقع به شما مهربان خواهد بود و خوبیهایتان را تلافی خواهد کرد. چای خشک گرفتاری و اندوه است و اینکه شما با چای خشک، احساس خیسی نمی کردید یعنی شما مبتلا به اندوه و نگرانی نخواهید شد ( به برکت محبت به مستاجرتان). تشکر از همراهیتون.