کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب چراغ (لامپ)

اگر کسی در خواب دید که چراغی یا لامپی در خانه اش با نور زیاد روشن کرد، موجب انجام کاری می شود که به خودش و خانواده اش برکت و سود فراوان می رسد. اگر ببیند که چراغ های خانه را خاموش کرد، موجب ناراحتی افراد خانواده خود می شود. اگر کسی دید در جلوی خانه اش چراغی آویخته اند، اگر مجرد است ازدواج می کند و اگر متاهل است به خود و خانواده اش خیر و برکت دنیا و آخرت می رسد.

اگر شهر را چراغانی دید، مردم شهر از عدل حکومت شاد و راضی خواهند بود یا خبر خوشی به همه مردم شهر می رسد. اگر مردی دید که چراغی با دو فتیله روشن کرد، همسرش دو قلو زایمان می کند. خاموش کردن چراغ خانه از جانب یکی از زن و مرد زوج، نشانه تلخی و جدایی بین آن دو است.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن چراغ در خواب بر چهارده وجه است:
  1. پادشاه،
  2. قاضی،
  3. فرزند،
  4. عروسی،
  5. ولایت،
  6. سرای،
  7. مهتر،
  8. شادی،
  9. علم،
  10. توانگری،
  11. عیش خوش،
  12. کنیزک،
  13. منفعت،
  14. آن چه ببیند همچنان است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

70 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

soheila

soheila : سلام وقتتون بخیر
من دیشب خواب دیدم که سوار یه اتوبوس بودیم گردشی کنار یه کوه که خیلی هم بلند نبود شاید مثل یه تپه ایستادیم و می خواستیم با پوزپلنگایی که روی کوه می پریدن عکس بندازیم من یکمی توی خواب حس ترس از حمله یوزپلنگا داشتم اما نه حمله کردن و نه صدا شنیدم. بعدش خودمو مامانم و خواهرمو توی یه خونه حیاط دار دیدم که حس می کردم خونه ماست یه خونه قدیمی بود از این خونه ها که درای بزرگ که فلزین با شیشه های بزرگ داشت توی خوابم (در حالی که تو واقعیت خونه ما آپارتمان هست) و من یادمه به مامانم می گفتم خونه بهتری نبود که بگیرید و اونم گفت نه و من گفتم باشه خیلیم بد نیست یادمه تو خواب می خواستیم بریم بیرون بازم با یه اتوبوس که این دفعه بزرگتر بود همه حاضر شدن و من نفر آخر بودم که اومدم چراغای اتاق یا حالا پذیرایی رو خاموش کنم توی خواب تو چارچوب در وایستاده بودم و چراغا رو میدیدم که نور خیلی خیلی زیادی داشتن و من کلید رو زدمو خاموش کردم و چراغا خاموش شدن ولی هنوز یه نور کمی ازشون ساطع میشد و در رو قفل کردم (۶ تا لامپ تو پذیرایی و دوتا هم تو اتاقا بود)تو همین لحظه یکی به من گفت عروس خانوم بیا به خنده و من هم لبخند زدم (من مجردم و با کسیم ارتباطی ندارم) بعدش تو خواب متوجه شدم یه چادر سفید رنگ سرمه که روش یه نقش آبی کوچیک شبیه پر طاووس اطراف سرم داشت(چادرم کهنه نبود ولی خیلی چادر خوشگلیم نبود و البته من تو واقعیت چادری نیستم)رفتم سمت پله ها که گوشه هاشون حالت شکستگی و ریختن داشت و فاصله پله ها کم بود روی پله ها یکمی پام گرفت نمی دونم خوردم زمین یا چنتا پله رو باهم پایین رفتم اما درد نداشتم و مشکلی برام پیش نیومد تو همون حالم بازم لبخند میزدم انگار هیچیم نشد اصلا، بلند شدم و دیگه داشتم با اون افراد که بعضیارو نمی شناختم صحبت می کردم و بعدشم بیدار شدم.
ممنون میشم بهم بگید تعبیر خوابمو

پاسخ
لینک۳ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۲۸:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید که مانند همه مردم از تجربه هایتان استفاده کرده و با چالش های زندگی کنار بیایید. تصویر ذهنی شما نسبت به خشونت و خطراتی که در زندگی امروز مردم کمین می کنند، در آینده برایتان باقی خواهد ماند. قدرت و اعتماد به نفس شما بالاست. خانواده شما نسبت به روحیات و اعتقادات قدیمتان و ارزشهای خانوادگی تان پایبند هستند. شما احساس می کنید که باید تابع جمع باشید و امیدتان را نسبت به مسائلی از دست می دهید. در مورد مسائلی مربوط به عشق و سعادت خانوادگی، و پیوند زناشویی و حفظ تعادل، نسبت به اینکه همه چیز برایتان به نحو دلخواه پیش بیاید، ناامید می شوید و احساس می کنید که زیر بار فشار احساسات و مسائل احساسی قرار دارید. شما در پیگیری تلاشتان برای رسیدن به اهدافتان، اعتماد به نفس یا ثبات قدم و عقیده ی راسخی نخواهید داشت. شما با کسی ازدواج می کنید که خیلی ها ازدواجتان را سرشار از پرستیژ و موفقیت و شادی می دانند و انتظار دارند که شما خیلی مغرور شوید ولی شما چندان هم علاقه ای از خودتان نشان نمی دهید و افتخار نمی کنید. اما با همه اینها، روی پایتان ثبات قدم خواهید داشت و نشان می دهید که از پس خودتان برمی آیید و انسان موفقی هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۵۷:۳۰
 الناز

الناز : سلام وقت بخیر
من خواب دیدم تو ادارمدنیم و من توی راهرو اداره یه شلنگ آب دستمه و دارم اب میگیرم اونجارو و با یکی از دوستام حرف میزنیم یهو یه همکار دیگم میاد و همه لامپارو خاموش میکنه و همه جا تاریک میشه من و دوستم هی بهش میگیم روشن کن نمیکنه بعد من عصبانی میشم با صدای خیلی بلند داد میزنم سرش و اونم روشن میکنه بعد میریم پایین دم در میبینم یه غرفه هایی زدن انگار جشنی عیدی تولدی چیزیه و تو ان غرفه ها سکه های پلاستیکی هست و چیزای دیگه من چند تا از سکه های پلاستیکی برمیدارم میریزم تو مشمایی ک دستم بود میگم ببرم برادرزادم باهاشون بازی کنه

پاسخ
لینک۱۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۲۰:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما سعی می کنید مشکلات و مسائل اداری را با روشنگری و مثبت اندیشی حل کنید و اختلافات را از بین ببرید. اما یک همکار دارید که همه چیز را با عصبانیت و انرژی منفی به هم می ریزد و می خواهد موج منفی در اداره ایجاد کند و روابط همه را به هم بزند و مردم را ناامید و دپرس و افسرده کند و شما با او مخالفت می کنید و وادارش می کنید که رفتارش را اصلاح کند. اما در نهایت جدای این روابط اداری، می ماند مشکلاتی که در باب حقوق و مزایا برایتان پیش می آید. شما احساس می کنید که زحماتتان دارد به هدر می رود و حقوقی که به شما می دهند حقوق واقعی و درخور شما نیست. انگار که تقلبی و مصنوعی و بدردنخور است و فقط به درد هله هوله و سرگرمی بچه گانه میخورد و نه امرار معاش انسانهای بالغ. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۴۱:۲۳
Hani

Hani : ممنون از شما انشالله به امید خدا تشکر از زحماتتون.

پاسخ
لینک۲۳ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۴۵:۱۵
Janan

Janan : سلام خانم هراتی گرامی
احتراماً خواب دیدم با اتومبیل به یک کارخانه رفتم (خودم رانندگی نکردم). فضای اونجا تاریک بود. خودم رو داخل کارخونه دیدم که چراغ های جشن روشن بود. یک آقا که سال ها قبل رییسم بود، گفت: این چراغ ها رو قبلاً من براشون گذاشتم. یک آقای دیگه دور و برم بود که حس می کردم برادر فوت شده ام بود ولی شبیهش نبود. وقتی استراحت می کردم اومد و از پشت بغلم کرد و من سریعاً اون رو از خودم دور کردم و همین موقع پدرم اومدن، در کارخونه باز شد و هوا روشن شده بود و من رفتم پیش پدرم.

پاسخ
لینک۱۴ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۱۹:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که شما را بازور وادار می کنند که با طرز تفکر قدیمی و شیوه ی تکراری، کارهایتان را انجام دهید و این شرایط برایتان ناامید کننده است. شما احساس می کنید مثل همان موقع که سر کارتان می رفتید به شما واضح گفته اند که باید چه کار کنید و این کار را برای حمایت از خودتان انجام می دهید در حالی که علاقه ای به انجامش ندارید. شما از زندگی یکنواخت خسته شده اید و یک گذشته ی بی معنی را پشت سرتان گذاشته اید و به خودتان فکر می کنید و به آینده تان. به کمک پدرتان مشکلات شما حل خواهد شد و آینده ی روشنی در انتظار شماست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۳۰:۲۰
شیدا1

شیدا1 : سلام خانم هراتی عزیزم،خواب دیدم لامپ مهتابیمون سوخته بود و یک لامپ مهتابی جدید گذاشتیم،کسی که نصبش کرد گفت بزار این مثل قبل نباشه،مدلشو تغییر بدیم،ولامپ مهتابی با مدل جدید گذاشت که دو تیکه بود ،و به دوطرف متصل میشد،مامانم هم گفت جالبه و خوب،در ادامه دیدم که توت فرنگی تازه و ابدار دارم و دارم با دست خورد و له میکنم که ابشو بگیرم و با باقیش پای توت فرنگی درست کنم،مزه و عطر و بوی پای و شیرینش رو قبل درست کردن حس میکردم،دنبال یه خانم رفتم که بپرسم پای روچطور میشه بهتر پخت

پاسخ
لینک۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۹:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما با کسی دعوا کرده و قهر می کنید و بعد آشتی می کنید و سعی می کنید که از این به بعد هر دوتان باشید که حرف و نظرش مهم است نه اینکه فقط یک نفر بتواند هر وقت خواست هر چه دوست داشت بگوید. بعد از آشتی هم تمام سعی خودتان را با شیوه های زنانه انجام خواهید داد تا رابطه تان را بهبود داده و به زندگی تان شیرینی ببخشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۷:۳۰
مریم محقق

مریم محقق : سلام خانم هراتی عزیزم
من خواب دیدم که خانواده ما و خاله م انگار به صورت نوبتی پیش مادربزرگم(فوت شدن)شبها میمونیم و خونه قدیمی بچگیام بود و من میخواستم لامپی روشن کنم که هرکدوم از کلیدهارو امتحان میکردم روشن نمیشد و بعضیاش یه نور کم بود و باز خاموش میشد تا اینکه دیگه پرده رو کنار زدم و نور صبح تو اناق پرشد و با خانوم برادرم درمورد اینکه حالا نوبت خونه خاله م ایناس که پیش مادربزرگ بمونن صحبت میکردیم البته اصلا مادربزرگمو تو خواب ندیدم
ممنونم از تعبیرتون موفق و تندرست باشین

پاسخ
لینک۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۳۸:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. شما و خاله تان بیشتر از باقی فامیل از مادر بزرگتان یاد می کنید و احساس شما این است که بزرگان فامیل کم کم همه رفته اند و یا اثر کمی از آنان در زندگی شما هست و خیلی با هم ارتباط ندارید یا نقشی در زندگی شما ندارند. شما حقیقت را بیان می کنید و بی پرده و رک راجع یه احساستان صحبت می کنید. از نظر شما خاله تان وظیفه دارد تا برای مادربزرگتان خیرات داده یا کار خیری برای او انجام دهد و این بیشتر وظیفه ی اوست تا شما. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۱:۰۶
Sadaf

Sadaf : سلام خانم هراتی عزیز
من خواب دیدم اولش که ماشین همسرم زیر پای من است و باهاش تاجایی رفتم و ماشین منم زیر پای او بوده
و بعد دیدم من اومدم خونه پدرم و سفره غذا پهنه و چراغها رو خاموش کردیم شوهرم اومد داخل همکارم که سید هم هست پیشم نشسته برای غذا و سر سفره
گفتیم همسرم اومد سوپریز بشه چراغها رو روشن کنه و همکارم ببینه و سفره غذا رو
همسرم اومد داخل دید چراغها خاموشه هی میگف چراغها چرا خاموشه و میخاست روشن کنه و من اومدم سویچ همه برقها رو زدم یکی یکی روشن کردم و همسرم زود اومد سر سفره کنار من نشست و غذا قورمه سبزی بود و یه ظرف گوجه و من هی به شوهرم میگفتم با همین لباسها نشستی میرفتی حداقل لباسها عوض میکردی که چیزی نمیگفت و جلو من یه ظرف قورمه پرگوشت بود که هی میگفتم برنجم بیارید من بخورم ..باتشکر

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۵۶:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما اختیاردار زندگی همسرتان هستید و اختیار دار زندگی شماست و کنترل همدیگر را به عهده دارید و از هم چیزی را مخفی نمی کنید. شوهر شما ناراحتی و سختی شما را تحمل نمی تواند بکند و شما ناراحتی او را نمی توانید تحمل کنید. همسرتان را از ناامیدی بیرون می آورید. رفتار شوهرتان نسبت به شما صادقانه است ولی صمیمیتی که نسبت به شما نشان می دهد در حضور دیگران اینطور نیست و رسمی برخورد می کند. با هم آشتی می کنید و به ثروت و شادی زیادی خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۵۰:۰۹
Sadaf

Sadaf : الهی امین
انشالله

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۵۶:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : از ته دلم امیدوارم به آرزوتون برسید.

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۳۴:۲۹
Neda

Neda : سلام خانم‌ هراتی باز هم مزاحمتون شدم‌.خواهرم خواب دیدن انگار در منزل قدیمان هستیم.( اون خونه در واقعیت اپارتمان شده.)گویا چندین نفر مهمان داشتیم و سفره ای پهن بود.یک اقا پسرجوان و مو مشکی بین مهمانها بود گویا در خواب خواهرم زیر لب داشتن غر میزدن و یا چیزی میگفتن که اون اقا باهاشون شوخی میکنن که داری با خودت حرف میزنی.که خواهرم لبخندمیزنه .میگه نه دعا میکنم ذکر میگم‌ ی ناراحتی داشتم.(در واقعیت خواهرم ذکر زیاد میگه.برای حاجتش ولی ی وقتایی هم با خودش غر میزنه :)))))کلا شاکیه:))))) هم من هم اون با خودمون غر زیاد میزنیم:))))).)گویادر خواب خواهرم از اون اقا بدش نیومده بود.و پیش خودش میگه سریع سفره رو جمع کنم که خیلی ریخت و پاشه و اینکه خونه و اشپزخونه رو تمیز کنم و ظرفها رو بشورم زشته جلوی اینا اشپزخونه خیلی کثیفه و هی میگه میترسم وسط تمیز کاری خسته شم ادامه ندم توی این جور فکرها بود برای تمیزی .که گویا در فاز دیگه خوابش میخواست بره بیرون با ی دختر خانم غروب هم بود.میگه چراغ ها رو خاموش کنم برق زیاد مصرف نشه زمانی که نیستیم.هی چراغ رو خاموش میکرده هی میدیده چراغ جای دیگه روشنه.بعدش میخواسته چراع هال رو خاموش کنه میگه خیلی تاریک میشه ی وقت جن بهم حمله نکنه بیام اول چراغ جلوی در رو روشن بزارم که روشن باشه جلوی روم رو ببینم و خیلی تاریک نشه داشتم میرفتم بیرون اینم خاموش میکنم که میگه دیگه نمیدونم چی شد و چیکار کردم و بیدار شده.خودش در واقعیت توکل داره بخدا ولی این روزها یکمی خسته شده از ی سری مسائل ولی من نگرانش شدم بخاطر اینکه چراغ را خاموش کرده.اگر مثل همیشه تعبیر بفرمایید ممنونم پاینده باشید و ممنونم از زحماتتون

پاسخ
لینک۳۱ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۲۵:۵۱
zari

zari : سلام ، دیشب خواب دیدم با یکی از دوستام رفتیم سینما قبل از شروع فیلم من می رم که چیپس و آب بخرم بعد با فروشنده ها سر اینکه کارم و راه نمی ندازن و هی با هم حرف می زدن دعوام شد و خیلی عصبانی شدم داد و بیداد کردم بعد از گرفتن خوراکیام انگار رفتم یه جا که ظاهرا خونمون بود مامانمینا خواب بودن و من خواستم بیدارشون نکنم اروم چراغ ها رو روشن کردم بعد اونا بیدار شدن و موقع رفتن هر کلیدی و می زدم یه چراغ دیگه روشن می شد و نمی تونستم خاموش کنم بعد گفتم دیرم می شه من می رم اونام گفتن برو ولش کن بعد وقتی رفتم سینما فیلم تموم شده بود و به دوستم گفتم شام بریم بیرون ولی بعد گفتیم باشه یه روز دیگه.

پاسخ
لینک۳۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۲۲:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که از اعمال و احساسات و افکارتان حمایت کنید و شخصیتی ساده و بی شیله پیله و نیز مثبت اندیش دارید ولی از اینکه دنیا، دنیای بدی شده شکایت می کنید. شما احساس می کنید که خانواده ی شما به اندازه ی کافی اطلاعات درستی از وقایع ندارند و سعی می کنید که خودتان مشکلات خودتان را حل کنید و البته شانس به شما رو می آورد و برای شما حقیقت شرایط به وضوح مشخص می شود. شما خودتان به تنهایی از پس خودتان بر می آیید و نه شما نیاز به حمایت شدن از طرف دوستتان دارید و نه او می خواهد که برای شما از مشکلاتش درددل کند . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۲۹:۲۳
زهرا

زهرا : سلام خواب دیدم مهمون داشتیم لوستر اتاق خراب و خاموش بود و من داشتم میگفتم چرا جلو مهمونا لوستر این طوری شده بعد یه مرتبه لامپهای لوستر روشن شد

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۷:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید با چالش ها و علایق جدیدی در زندگی تان روبرو شوید ولی هیچ امیدی ندارید که بتوانید در کارتان موفق باشید. اما امیدوار باشید که روشنایی و حمایت خداوند به زندگی تان می آید و مشکلاتتان حل می شود. نیرو و قدرت شما زیاد خواهد شد و امیدتان هرگز ناامید نخواهد شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۱۸:۳۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.