تعبیر خواب چمدان
داشتن چمدان خالی، نشانه بی تجربه گی در زندگی و داشتن آرزوها و نقشه های زیاد برای آینده است. چمدان پر، حاکی از داشتن تجربه بسیار از گذشته و داشتن چمدان های مختلف کوچک و بزرگ خالی، نشانه رسیدن پیشنهادهای مختلف در امور کار و زندگی برای آینده است. اگر ببینیم که چمدانی داریم که در آن بسته نمی شود، آدم حریص و طماعی هستیم.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Parvaneh : سلام خواب دیدم میخوام برم مسافرت ( به مادر شوهر وپدر شوهر مرحومم )گفتم چمدون بزرگ میخوام وپدر شوهرممرحومم رفت برام گرفت ومادر شوهرم گذاشت جلوم درش رو باز کردم انگا ر خودش کلی لباس وپارچه زیبا داخلش برامون اورده بود من گشتم چند تا لباس زیبا برای خودم ودخترم برداشتم یه حوله ی زیبا هم بود که گفتم بزارش برای دختر من یه کلاه زیبای دور دارهم روی سرم گذاشتم بعد سوغات ها رو از خواهر شوهرم مخفی کردم وبردم توی چادری که توی حیاط بچهام توش نشسته بودن وبه همراه کلاه دادم به بچهام ورفتم کلی نون داغ پختم وبعد داشتم به امام زاده میرفتم برای زیارت دیدم زن عموی شوهرم که کرونا گرفته صحیح وسالم داره از امام زاده بر میگرده من چادر گلی رنگی اشتباه سر کرده بودم وقتی متوجه شدم در خونه ی یکی از اقوام در زدم وچادرم باهاش عوض کردم وچادرسیاهش رو گرفتم کش دار بود ویه کم کوتاه با هم به امام زاده رفتیم (همون اقوام برام گوشت نذری و نان گذاشته بودن بهم دادن تو خواب) تو حیاط امام زاده دیدم دوستم ویه عده یه بچه کوچیک خواهرش رو دستشون بالا دازم مبرن واز مقعد پسر بچه دود اسفد داره داخل میشه بشدت وبچه از هوش رفت دوستم جیغ میکشید ومن میخواستم شماره ی ۱۱۵ بگیرم بیاد ممنون ار تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که زندگی تان را متحول کنید و چشم انداز تازه ای در زندگی تان بدست بیاورید. روح امواتتان شاد. دعای خیر مادر و پدر شوهرتان پشت سر شماست. آنها امیدوارند که شما و فرزندانتان به بهترین صورت زندگی کنید و دخترتان ازدواج کند و این حمایت و دعاهای آنها را برای خواهر شوهرتان تعریف نمی کنید. شما به ثروت زیاد خواهید رسید و حاجت روا خواهید شد. انشالله مشکل زن عموی شوهرتان از بین خواهد رفت. عزت و احترام شما بالاتر خواهد رفت. روزی تان زیاد تر خواهد شد و اوضاع به خوبی پیش رفته و ختم به خیر خواهد شد. شما برای موفقیت تان و از بین رفتن استرس در زندگی تان اسفند دود خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
مایا : با سلام و عرض ادب و احترام .
ممنون از تعبیرتون این پست نمایش داده نشود .
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب و احترام متقابل. شما می خواهید در مقابل احساسات سرد دیگران و در مقابل سختی ها از خودتان حمایت کنید. فکرتان راحت است و تمول مالی تان به اندازه ای هست که بتوانید راحت از خودتان حمایت کنید. مجرب هستید و زندگی تان وارد فاز جدیدی خواهد شد. شما به ثروت بیشتری می رسید و احتیاجاتتان به راحتی برایتان فراهم خواهند شد. زندگی تان تحولی مثبت خواهد داشت. تشکر از همراهیتون.
elham : با سلام و عرض ادب
من‌خواب دیدم در خانه قبلی که انگار هنوز خانه مابود را باز کردم
دخترم تمام ساکهاشو و کوله پشتی و غیره را لباس پر کرده بود و‌همچنان در پی جمع کردن ساک و‌اضافه کردن لوازمش بود حتی یک چکمه که در بیداری نداریم بلند و‌مشکی هم روی یکی از ساکها بود
گفتم‌کجااا
گفت میرم کیش که در واقع خونواده دختر عموش اونجا خانه داره و‌خودش تازگیا رفته و برگشته
بهش‌گفتم اینهمه لباس چرا؟؟؟!! گفت لازم دارم..
ساکها بسته و باز پر از لباس
محبت میکنید تعبییر کنید
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. دختر شما می خواهد از تمام تجارب گذشته و امروزش استفاده کند و در موقعیت های مختلف، رفتارهای درستی از خودش نشان دهد، قدمهای ثابت و استواری در راه رسیدن به اهدافش بردارد و به نوعی زندگی مشابه دختر عمویش دست پیدا کند. او می خواهد از تجاربش استفاده کند تا در آرامش و تمول زندگی کند. تشکر از همراهیتون.
Farid : با سلام من خواب دیدم به مسافرت رفتیم و چمدان های خودمونو جایی تحویل دادیم عمه من لباسش خیس شد من میخواستم بهش کمک کنم دو تا تیکه لباس از ساکم که شبیه چمدون بود دراوردم ولی اندازه نشد رفتم اونجایی که چمدان ها رو تحویل داده بودیم با هرکی میخواستم صحبت کنم اصلا محل نمیگذاشت ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که زندگی تان متحول شود، نگرانیهایتان از بین برود، مسئولیت هایتان کمتر شود و چشم انداز تازه ای در زندگی تان پیدا کنید. عمه ی شما به خاطر مسئله ای احساساتی شده و شما می خواهید به او یاد دهید که چطور مثل شما رفتار کند ولی او نمی تواند مثل شما فکر کند یا کارهای شما را تقلید کند. اما در عین حال، کسی هم برای نگرانیهای شما دل نمی سوزاند. شاید خواب شما به شما می گوید که در همین جا که هستید و با شرایط کنونی، شاید به شما سخت می گذرد ولی 2 تا دوست دارید که دلسوزتان باشد ولی اگر بخواهید شرایط تان را به کل عوض کنید، در ازای آن همین 2 تا دوستتان را هم از دست می دهید و جایی می روید که کسی دلش به حال شما نمی سوزد. تشکر از همراهیتون.
nedaaa : سلام استاد عزيزمممم، ببخشيد خاب ديدم كه من و همسرم و پدر مادر خودم و فكر كنم خاهرهامم بود ميخاستيم بريم مسافرت قبرس و روز رفتن كه شد يهو ديدم برادرهاي حميد همه كلا خانوادش اومدن خونمون كه اوقورايي به من و حميد براي اين سفر بدهند و ديدم يك عالمه چمدون هاي كرم رنگ كه توي همشون پر از خوراكي بود برامون آوردن و خيلي چمدان بود كه فقط توي همش خوراكي بود اينقدر خوراكي توي هر چمدون زياد بود كه چمدونها اصن پهن شده بود كه به سختي دراش بسته شده بود و من هم گفتم آخه من چجوري اين چمدون هارو با خودمون ببريم ولي ديگه نميدونم چه خوراكي هايي توي چمدونها بود چون درهاش بسته بود و بقيه ي خاب هم يادم نيس. لطفا ٤ تا كسر كنيد تا شارژ كنم. ممنونمممم
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. خانواده ی همسرتان از شما انتظارات زیادی دارند و اعتبار زیادی هم برای شما قائل هستند. آنها می خواهند که شما از حمایت و پشتیبانی زیادی برخوردار باشید و هیچ حقی از شما ضایع نشود. آنها آرزوی خوشبختی شما را دارند و به شما بیش از حد توجه دارند و شما را قبول دارند. حمل کردن چمدان در خوابتان بیانگر این اشت که شما پاداش سخت کوشی تان را خواهید گرفت و از نقطه نظر مادی، هر چه که احساس کنید حقتان است به شما داده خواهد شد. ضمن تشکر برای ارزشی که برای تعابیر بنده قائلید، 2 حق خواب بیشتر نداشتید و از شما کسر شد و احتیاجی هم نیست که بیشتر از این برای این خواب هزینه کنید. شما به من لطف دارید و تشکر از همراهیتون.
Minoo1370 : سلام من تعبیرش رو بدونم
فریبا هراتی
: سلام. او سعی می کند که با استفاده از جادو به شما ضربه بزند ولی شر کارش به خودش برخواهد گشت. او هنوز تجربه ی کافی کسب نکرده که تقاص در همین دنیاست؟!! به خدای بزرگ توکل کنید و مطلقا سراغ این کارها نروید وگرنه خداوند شما را از شر شیاطین حفظ نخواهد کرد. بگذارید او اشتباه کند و شر کارش دامنش را بگیرد. تشکر از همراهیتون.
م ح : سلام و وقت بخیر
خوابی که دیدم بعضی جاهایش خوب یادم نیست. خواب دیدم خیلی جا ندارم وسایل (یا لباسهایم) بگذارم همکارم به من چمدان تقریبا نو و جنس خوب قرض داد که وسایلم بگذارم که استفاده نکرده بود و فقط گفت دو سه تا چیز توش بیشتر نیست. کلید نداشت یا کلیدش خراب بود ، قفل رو با کمی سختی باز کردم و به پلاستیک اطراف قفل خیلی کمی آسیب دید ولی خودش سالم بود. داخل کیف دو سه تا مسواک و خمیر دندان بود گذاشتم جیب داخلی چمدان. از این که مسواک در نداشت خیلی خوشم نیومد بعد به خودش گفتم قضیه شکستن اطراف قفل رو، ناراحت نشد گفت زیاد مهم نیست
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما بارها و مسئولیت های زیادی را روی دوشتان حس می کنید و شاید راجع به این مشکلات با همکارتان درددل می کنید تا او رازدار شما باشد. اما از جهتی نگران هستید که همکارتان حرف شما را جایی مطرح نکند. نمی خواهید که اعتماد به نفستان پایین بیاید و بعدا او به شما ایراد بگیرد یا پرخاشگری کند که چرا فلان رفتار را داشته اید و ایرادتان را به رخ تان بکشد. باید سعی کنید که راجع به کسی حرف بدی نزنید و حرمتها را حفظ کنید که بعدا جایی صحبت تان لو نرود. تشکر از همراهیتون.
sanaz noori : یادم رفت بگم توی چمدون تا نصفه فقط کتاب بود .
فریبا هراتی
: شما منبعد به شعور افراد بیشتر از امکانات مالی شان توجه خواهید کرد.
sanaz noori : سلام،یکهفته قبل ساعت ۴صبح خواب دیدم با نوه ی خالم که متاهل هست و ی مانتو پشمی تنش بود رفتم بازار ، سر چهارراه که رسیدیم ، میخواست به یه آدم که عصا زیر بغلش بود کمک کنه و چمدون سفیدش رو ببره اونور خیابون ، وسطای راه دیدم اون که چمدون رو میبره ، همکارمه ، که لباساش سرتا پامشکیه و کمربندش هم ورنی و شیک پوشیده.اونور خیابون که رسید دقیق یادم نیست انگار برگشت منو نیگاه میکرد ، منم این طرف خیابون ایستاده بودم، چادر سرم بود ، دیدم چندتا خانوم اومدن یک بنر دستشون بود ، اعتراض کرده بودن ومن از سه تا پله جلوی یک مغازه بالا رفتم یک آقای قدبلند وخوشچهره با موهای جوگندمی(ناشناس)توی اون جمعیت تکیه داده بود به دیوار و منو نیگاه میکرد منم از روی شرم و حیا سرمو پایین انداختم،و منتظر همکارم روی پله ها نشستم، در کیفمو که باز کردم گوشیه همکارم و دفتر و یک پاک کن خودم داخلش بود،با خودم گفتم همکارم بلاخره که میاد برای گوشیش (قدیمی بود توی خواب )، حس کردم دوستاش بهش پیام دادن.
(در واقعیت بعضی وقتا به همکارم فکر میکنم ، من خیلی اذیتش کردم سر ماجرای خواستگاریش ، ازش هم معذرت خواستم و دوس دارم که برگرده ولی یکسالی هست که دیگه کات کرده و رفته از شهرمون)
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید اصالت خانوادگی تان را حفظ کنید و امنیت و گرمی و رفاه داشته باشید؛ می خواهید برای زندگی تان تصمیمی بگیرید و سعی می کنید که منبعد به کسی که ار لحاظ مالی قوی نیست و یا مستاصل است، ولی قلب پاک و بی گناهی دارد کمک کنید. می خواهید منبعد آدمها را به خاطر امکانات مالی شان قضاوت نکنید. همکار شما از شما کینه به دل گرفته و با شما قهر است ولی او شخصیتی قوی و رفتاری درست و برازنده و قلبی پاک و نیکوکار دارد. شما می خواهید زندگی تان را سازماندهی و برنامه ریزی کنید و می خواهید برای رسیدن به اهدافتان مبارزه کنید. منتظر نشسته اید که خواستگارتان که در گذشته با شما ارتباط داشت برگردد و نمی خواهید که به خواستگاران خوب دیگرتان فکر کنید. او هم گاهی به شما فکر می کند. شما می خواهید اشتباهات گذشته تان را پاک کنید و شروعی تازه داشته باشید. خوابتان گویای این نیست که او بر می گردد اما قطعا به شما فکر می کند. تشکر از همراهیتون
Zohreh : سلام و روز بخیر
چند شب پیش خواب دیدم برای دلجویی از کسی به منزلش میروم و با خودم چمدان داشتم .وقتی به اونجا رسیدم انگار که لباس هامو باز کرده باشم ولی چمدانم خیلی پر نبود چند تیکه لباس داشتم فقط .که ناگهان برادرم به من زنگ زد و گفت باید هرچه سریعتر اون مکان رو ترک کنم.وقتی داشتم چمدانم رو دوباره جمع میکردم کلی وسیله داشتم کلی لباس حتی شمعدان و سنجاق قفلی.انگار داشتم کل خونه رو جمع میکردم . کسی را در خواب ندیدم و مکان برام ناآشنا بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید که در زندگی تان هارمونی و هماهنگی وجود داشته باشد، بی گناه باشید و احساس آرامش کنید. می خواهید که کینه ها را از دلتان بیرون بریزید. شاید می خواهید که وجدانتان را به آرامش برسانید و سعی می کنید که روی رفتارهای مختلفی که از خودتان بروز داده اید فکر کنید. اما وقتی که به استقلالتان فکر می کنید، به رقابتی بودنتان فکر می کنید و می خواهید نشان دهید که روی حرفتان مصمم هستید، دوباره شک و بدبینی را به دلتان راه می دهید، از تحلیل کردن اشتباهات خودتان دست برمی دارید، سعی می کنید که مضطرب نشوید و از هم نپاشید؛ سعی می کنید که فکرتان را جمع و جور کنید و امیدتان را از دست ندهید. می خواهید که قوی باشید و خودتان را محاکمه نکنید. تشکر از همراهیتون.