تعبیر خواب چمدان
داشتن چمدان خالی، نشانه بی تجربه گی در زندگی و داشتن آرزوها و نقشه های زیاد برای آینده است. چمدان پر، حاکی از داشتن تجربه بسیار از گذشته و داشتن چمدان های مختلف کوچک و بزرگ خالی، نشانه رسیدن پیشنهادهای مختلف در امور کار و زندگی برای آینده است. اگر ببینیم که چمدانی داریم که در آن بسته نمی شود، آدم حریص و طماعی هستیم.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
سایه : سلام خواب دیدم تو ورودی روستای من یک دکل گذاشتن روی دکل یک لانه پرنده گذاشتن ولی مصنوعی که هر کی رد شد بفهمن و من می دونستم این مصنوعیه کسی رد بشه هم نمی فهمن باید زنگوله می ذاشتن ، جلوتر که رفتم مردم رو زمین نشسته بودن و آب رودخانه زیاد بود بعد پل ردیف قورباغه های سبز رنگ بودن و بی حرکت ، سه تا مار کوچیک سرمه ای رنگ هم بودن اول دور پای من حلقه زدن ، بعد دنبالم راه افتادن من داشتم پرواز می کردم به طرف خونه پدریم ، دنبال آسیب رسوندن نبودن ولی چون من از مار می ترسم می خواستم که دنبالم نباشن ، هر چی سریعتر می رفتم آنها بزرگتر می شدن خیلی بزرگ و دو تا یکی می شد و بهم نزدیکر می شدن ولی هر چی آرومتر می رفتم آنها کوچیکتر و جدا از هم ، به طرف خونه پدریم می رفتم
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز در تمام صفحات تعبیر خواب در قسمت کادر زرد رنگ مکررا اعلام شده است که هر خواب در فقط در صفحه تعبیر خواب مربوط به خودش بنویسید. این صفحه که شما الان خوابتان را نوشته اید، تعبیر خواب چمدان است و اصلا ربطی به خواب شما ندارد. پس لطفا خوابتان را در صفحه تعبیر خواب مار یا قورباغه یا رودخانه بنویسید که به خوابتان مربوط باشد. تشکر.
سایه : سلام خانم هراتی یکی از همکارهای من به همسرش خیانت کرده و همسرش هم فهمیده دیشب خوابشون را دیدم که بغل گوش هم نجوا می کردن و می خندیدن و توجهی به بچه هاشون نداشتن بچه هاشون روی یک برکه آب واستاده بودن و پسر کوچیکه می خواست از پسر بزرگه عکس بندازه پسر کوچیکه آمد رو بغل من نشست دیدم سرش موهاش خیلی کم شده و من ناراحت بودم من از خانمه بد می آمد ولی تو خواب با کلمه خانم صداش کردم
بعدش دیدم یک هنرپیشه را دیدم که داره می ره کربلا من چمدانش را بستم جوری محکمش که باز نشه هی غر می زد که محکم نبندش ، برادر و زن داداش هام را دیدم فکر می کنم آنها هم می خواستن برن کربلا منصرف شدن
فریبا هراتی
: سلام. اینها با هم مرتب دعوا می کنند و روحیه بچه هایشان خراب شده و در ذهن آنها این جریان احساسی تلخ و راکد به یاد خواهد ماند. کسی ادعای مذهبی بودن می کند و دم از خدا و پیامبر می زند ولی بیخود حرف می زند و همه اش فیلم بازی می کند!! شما امیدوارید این شخص برود و دیگر نتواند جایی عرض اندام کرده و خودش را ابراز کند. خانواده شما می گویند از قشری نیستند که بخواهند با تظاهر و ریا به دینداری بپردازند مثل آن هنرپیشه!
samira : سلام خانم هراتی امیدوارم که همیشه سلامت باشید....من دیشب خواب دو تا از دوستان هم مدرسه ایم رو دیدم و داریم باهم حرف میزنیم که یکیشون میگه مامانم دوست نداره با تو حرف بزنم و مدام داره بد منو به اون یکی دوستم میگه....بهش گفتم تو مشکل داری و من با تو کاری ندارم...داشتم توی خونشون چمدونم رو مرتب میچیدم و سشوارم رو داخل چمدان میزاشتم...که دیدم میگه اقایی که قبلا باهاش نامزد بودی تو کوچتونه...رفتم دیدم انقدر اون آقا از من دلخوره اما کلی لباسهای شیک برام اورده..لازم بگم من نامزد قبلی نداشتم...فقط یه خواستگاری بود.ممنوم از تعبیرتون پیشاپیش
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر دوست شما از شما تعریف می کند ولی بد نمی گوید. شما در معرض صدمه دیدن هستید و حالت تدافعی گرفته اید. شما خواسته ها، مسئولیت ها و نگرانی های خود را به همراه تجربیات خود دسته بندی کرده و در یک پکیج در ذهنتان مرتب کرده اید. سعی می کنید به هویت خودتان امنیت ببخشید و فکرتان را خالی کنید و چشم انداز جدیدی از چیزها داشته باشید. کسی که از شما خواستگاری کرده هم برای شما حرمت و احترام زیادی قائل است. تشکر از همراهیتون.
Elahe : سلام روزتون بخير
خواب ديدم سوار يه تاكسي هستم و از يه شهر ديگه اومدم به شهري كه الان توش زندگي ميكنم، از راننده خواستم كه كوچه بعد از خونه ما من رو پياده كنه وقتي پياده شدم يه چمدون سنگين ( بارنگ بنفش و بادمجوني) هم داشتم.( به راننده هم ٥٠٠٠ تومن كرايه دادم)از يه خونه چند نفر اومدن بيرون ازشون ادرس خونه يكي از همسايه ها رو پرسيدم و بعدش ديدم دارم به سمت اون خونه ميرم .
فریبا هراتی
: سلام. چمدان نمادی از خواسته ها و مسئولیت ها و نیازهای شماست و رنگ بنفش در خواب نشانه رمزآلود بودن، عشق کودکی و جذابیت است. شما احساس می کنید که فشار و بار مسائل گذشته برای شما سنگینی می کند و می خواهید به امنیت و آرامش برسید و موفق هم خواهید شد.
هما : سلام خانم هراتي عزيزم
خواب ديدم مسافرت رفتم ولي نميدونم كجا
همراه من خاله ام بود اما نه با چهره اي كه ميشناختم
يه چهره ديگه مثلا موهاي بور سفيد رو چشم هاي رنگي( در واقعيت خاله من سبزه و مشكي هست)
من كلي دامن بلند و شيك خريدم و وقتي ميپوشيدم از لباس هايي كه خريدم خيلي راضي بودم و مدام ميگفتم عجب جنس و رنگ مدلي دارن
بعد چمدونم باز كردم
يه چمدون خيلي بزرگ بود
كه تمامي وسايل هام بسيار مرتب چيده شده بود
در ضمن داخل چمدون كتاب دعاي مخصوص منم بودم
از توي چمدون چندتا آبنبات رنگي برداشتم كه از بين اونا آبنبات آبي روشن( خوشرنگ بود) رو خوردم
فریبا هراتی
: سلام. شما کنترل زیادی روی زندگی خودتان ندارید و مدت زیادی را صرف راضی کردن دیگران می کنید. خاله شما سیاست به خرج می دهد و سعی می کند که خودش را روشنفکر و خوشبین جا بزند. شما به عزت و سربلندی خواهید رسید و تجارب بسیاری بدست می آورید. شما خواسته ها و آرزوهای زیادی دارید و برای رسیدن به موفقیت متوسل به دعاهایتان می شوید. شما سعی می کنید به همه آرزوهایتان برسید و دنیا را به کام خودتان شیرین کنید. شما به آرامش و عشق و وفاداری و از خودگذشتگی به عنوان آرمانهای خودتان نگاه می کنید. تشکر از همراهیتون.
leili : سلام خانم هراتی عزیز
خواب دیدم با یه سری از دوستان قدیمی ام باید بریم کرمان تا کنکور بدیم در صورتی که من ساکن تهرانم، چمدان هامون بسته و آماده بود ، معلم ریاضی هممون هم یکی بود و همه ی ما به شدت از دست معلم ریاضی شاکی و نالان بودیم. چون احساس می کردیم هیچی به ما یاد نداده. من از همه بیشتر شاکی بودم و گله می کردم، من می گفتم وقتی هیچی بلد نیستیم آیا کار درستی است که تا کرمان برویم!!!!؟ اما دوستان من بی خیال بودن ! من تصمیم به مشاوره گرفتم، اول خواستم با خواهر بزرگم مشورت کنم در حالی که خیلی گریه می کردم رفتم پیشش اون داشت در آیینه نگاه می کرد و آماده میشد تا بره بیرون و اصلا به من اهمیت نداد و خیلی اخم کرد ، رفتم پیش خواهر دیگم اما حال اون خیلی بد بود و وایساده بود توی صف نماز و گریه می کرد همه به من گفتن چرا نمی ری پیشش گفتم حال من بدتره! تصمیم گرفتم برای کمک و مشورت برم مشاوره! با دوستانم و همه ی چمدان هامون رفتیم مشاوره، کلینیک مشاوره در یه محوطه ی خیلی خوش آب وهوا بود ، از دو طبقه ی پله بالا رفتیم، البته یه سری پله هم در حیاط بود که اون رو خیلی سریع بالا رفتیم. چمدون منو دوستام بالا می آوردن ، همه ی پله هارا راحت بالا رفتم ولی پله ی آخر یه مقدار سخت بود اما به هر حال رسیدیم وقتی توی سالن انتظار بودیم چمدون دست خودم بود ، منتظر نشستیم اما مشاور نیومد ، برگشتیم ، من در کل تصمیم گرفتم نرم و اومدم خونه خوابیدم و چمدون هم با خودم اوردم خونه! و توی این فکر بودم یه جای خوب بزارمش..
ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. شما حساب و کتاب زندگی تان را هنوز به خوبی یاد نگرفته اید و تجارب کافی برای مقابله با مشکلات را ندارید و دلتان نمی خواهد که به یکباره در شرایط بسیار سخت و اوضاع هیجان انگیزی گیر کنید که توانید مشکلاتتان را حل کنید. اما دوستان شما این چیزها را نمی فهمند و اهل بی خیالی و دل به دریا زدن و ریسک کردن هستند. خواهر بزرگتر شما حواسش به زندگی خودش است و نمی تواند مشاور خوبی برای شما باشد. خواهر دومتان هم مشکلات خودش را دارد و برای خودش هم مستاصل است. شما همه تجارب خود را یکجا جمع می کنید و می خواهید از دیگران کمک بگیرید تا مشکلاتتان را حل کنید. اما باید بدانید که کسی که به شما مشاوره میدهد، کسی نیست که دلش به حال شما بسوزد. این خود شما هستید که دلتان به حال خودتان می سوزد و خانه شما در اصل روح و ذهنیت شماست. شما باید به عقل خودتان رجوع کنید و 2 - 2 تا -4 تای زندگی تان را منوط به شرایط روحی و اجتماعی خودتان را به دست بیاورید. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام روزتون بخیر من دیروز خواب دیدم من و خانوادم و عمم و دخترعمم در یک کاروانسرا هستیم و شبه و قصد داریم بخوابیم همراهمون کلی چمدون و کیف دستی و ساک هست من سعی میکنم یک چمدان خیلی بزرگتر از بقیه است و خالی رو خودم بردارم و داخلش بخوابم ممنون میشم تعبیرشو بگید
فریبا هراتی
: سلام. شما به اهداف خودتان، با حمایت دیگران دست خواهید یافت و نیاز ندارید که همه کارهایتان را خودتان انجام دهید بلکه مسئولیت حفظ و نگهداری شما به عهده دیگران است و البته سطح توقعات شما هم بالاست و با حمایت دیگران احساس امنیت می کنید. تشکر از همراهیتون.
Azita : سلام به شما مهربان همیشگی
خانوم هراتی من خواب دیدم سوار یه اتوبوس هستم, اتوبوس جلوی در منزل قبلی که فروختیم بود, راننده انگار که مسته یا دیوونه دور خودش می چرخید دایره وار, ولی عادی بود توی خواب و کسی یا من حالت ترس نداشتیم, اما من پیاده شدم به حالت معترضانه, ولی چمدونمو جا گذاشتم توی اتوبوس, بعدش دیدم توی خواب راننده و شاگرد اتوبوس بهم میگن چمدونتون جا موند, ولی رفتن و من نتونستم چمدونمو ازشون بگیرم. اما اصلا نگران نبودم و خیلی آروم و در عین
آرامش رفتم دنبالشون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما تجارب زیادی از زندگی کسب کرده اید و حاضر نیستید همرنگ جماعت شوید و هر کار احمقانه ای می کنند از آنان پیروی کنید. شما سعی می کنید دیگران را راهنمایی کنید ولی خودتان به آرامی و کم کم به اهدافتان خواهید رسید ولی اسیر نقشه های احمقانه دیگران نمی شوید. تشکر از همراهیتون.
Fati : سلام.خواب دیدم در حال کاری با مادرم تو حیاط هستیم که مادربزرگم اومده خونه ما.مادربزرگم حتی سالی یه بار هم نمیاد خونمون بخاطر پا دردش برا همین من خیلی تعجب کردم و کارمون رو ول کردیم فک کنم داشتیم یه چیزی مثل لواشک درس میکردیم مادرم پهنش کرد که خشک بشه.و رنگش زرد بود.بعدش نمیدونم چی شد که من بلن شدم رفتم لباسامو گذاشم تو چمدون بزرگ که سالهاس ازش استفاده نکردیم و چون چرخ داشت راحت حمل میشد.قراز بود انگار این چمدونو بدم به مادربزرگم.اما از اینکه بقیه ببینن خجالت میکشدیم و سعی میکردم پنهونش کنم.با اینکه توش پر لباس بود ولی راحت حمل میشد و وزن زیادی نداش
فریبا هراتی
: سلام. درست کردن لواشک به فکر کردن راجع به دستاوردهای مالی ناموفق و پیری است. مادرتان از پیری و بیماری نگران است.شما وجهه های مختلفی از خود نزد مردم نشان داده اید و از لحاظ اقتصادی دستتان پر بوده است ولی تجربه ندارید!! تجربه شما نسبت به سنتان بسیار کم است.
سارا : با سلام . من تازه با اقایی اشنا شدم . خواب دیدم به جایی که می گفتن خونه اون اقاست رفتم و با ایشون رابطه داشتم . بعد مجبور شدم بیام بیرون و دیدم اون جا یه هتل بوده و چمدون سبز متوسط هم داشتم که بهم پس ندادن . گفتم عیب نداره یه چمدون که مهم نیست درضمن پر بود لوازم شخصیم توش بود . ممنونم و خسته نباشید.
فریبا هراتی
: سلام. تحول جدیدی در زندگی شما پیش می آید که عادات قدیمی و طرز فکر قدیمی خود را رها می کنید و احساس می کنید که در هویت شخصی خودتان فقدانی به وجود آمده است. شما خواسته ها و مسئولیت ها و نیازهای خوب خود را فراموش خواهید کرد و انگار که می خواهند شما را تبدیل به یک آدم دیگری بکنند. رابطه با او در خواب اگر آمیزش جنسی دیده اید، به خراب شدن رابطه شما تعبیر می شود. مواظب باشید که کل هویت شما را از دستتان نگیرد. تشکر از همراهیتون.