تعبیر خواب کار
هر کسی خواب ببیند که کار موجود خود را ترک کرده و به کار جدیدی رو آورده، اوضاعش روبراه تر از گذشته می شود. اگر کسی به کارهای دنیوی اشتغال داشت، امور آخرت او نقص دارد ولی اشتغال به کارهای اخروی سود و منفعت به همراه دارد. اگر کارهای خود را تمام شده دانست، احتمالا پایان عمر او خواهد بود یا اینکه رنج و سختیهایش به پایان آمده و آسایش برای او خواهد بود.
اگر خواب ببینید کارهای اداری انجام می دهید، متکی به خودتان هستید و اگر ببینید بیش از حد کار دارید، خوشبختی غیر منتظره ای به شما خواهد رسید. اگر کسی ببیند در حال کار کردن درخانه غریبه ای است، به سفر می رود و در غربت برای کسی کارگری می کند. اگر در خانه خود کاری را انجام می داد و دیگران نیز به او کمک می کردند، مردم از او راضی هستند و اگر مشکلی برایش پیش بیاید، کمکش می کنند.
امام صادق (ع) می فرماید: اگر کار دنیایی او به درستی برنیامد به غایت نیکو است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند کار دنیا می کرد، دلیل که کار آخرتش در نقصان خواهد بود. اگر ببیند کار آخرت کرد، دلیل که کار آخرتش راست خواهد بود. اگر ببیند کار دنیای او راست شده بود، دلیل که اجلش نزدیک است. اگر به خلاف این ببیند، دلیل که عمرش دراز است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ahmad : با سلام و وقت بخیر خدمت شما خانوم هراتی.خواب دیدم که ی گروه از همکارامون جمع شدیم و اومدن مارو جدا کردن و به چند گروه ۴ نفره تقسیم کردن.و به ما گفتن که شما باید از میله ها که مثل تیر برق اهنی هست بالا برید و ی بست هاشو بکنید.کارو به ما نشون دادن و اولین نفر به من گفتن که من رفتم بالا و موفق شدم از ۵ بست رو اون میله یا تبر تیر برق که ار تفاع زیادی هم داشت ۳ تاشو بریدم.ولی به چهارمی که رسیدم نتونستم.و هر چی تلاش کردم نشد و از خواب بلند شدم.البته این خوابم بین ساعت ۱۱ شب تا ۲ بعد از نصف شب بود.ممنون میشم که تعبیر خوابمو بگید.تشکر.
فریبا هراتی
: سلام.تشکر. شما و همکارانتان سعی می کنید که تغییرات بنیادینی در تمام زمینه های مربوط به کارتان به وجود بیاورید، راه حل مشکلاتی را پیدا کنید و نگرانیهای موجود را از بین ببرید. شما باید با شخصی که در منصب و مقام بالاییست کلنجار بروید و او را وادار کنید که به هر کاری گیر ندهد و به شما آزادی عمل بدهد. شما می خواهید تغییری کلی در شیوه ی عملکرد او به وجود بیاورید و موفق می شوید که تا حد زیادی خیال همکارانتان را راحت کنید ولی این شخص صاحب مقام بسیار در افکارش ثابت و لجباز است و شخصیتی مادیگرا دارد و شما هر قدر هم که جسورانه و پررنگ در مقابل او صحبت و عمل کنید، او درست بشو نیست که نیست. تشکر از همراهیتون.
Fateme : سلام وقتتون بخیر منو خواهرم قبلا یجا کار میکردیم خواب دیدم اونو میخان اخراج کنن ب این شکل ک ی اقای بنام صفر ب کار فرما ی چیزایی گفته بود خواهرم و من لباس کار تنمون بود میره دفترکارفرما و میگه ک من اینجوری نکردم وو اینا دقیق یادم نی مشکل چی بود ک خواهر م همینجور ک باکارفرما حرف میزد یدفعه گریه اش گرفت و یکم با گریه حرف زد من داشتم نگاه میکردم چون در دفتر نیمه باز بود من خواهرمو میدیم و خیلی دلم سوخت ناراحت شدم انگار بغضم گرفت برا خواهرم ک چرا بایداینجوری بشه خواهرم حرفشو گفت و اومد بیرون از دفتر اومد کنار من تو حیاط بعد کارفرما صفر رو صدا زد ک ببینه ک چیشده اینا، بعد کارفرما از دفتر میاد بیرون یعنی اول ی اقای کامل یکم جوونتر از کارفرمامون تیشرت ابی رنگ ب تنش میاد بیرون انگار معاونی کسی باشه (ولی درواقعیت فقط ما ی کارفرما داشتیم همچین فردی تو کارگامون نبود ) بعد کارفرما ک ی لباس مردونه سفید تنشه میاد بیرون ب خواهر میگه برو یکمم اخم کرده بود بعد من تو حیاط کنار دیوار نشسته بودم ک یکی از همکارام چهرش خسته بود اومد منو دید و باهم سلام کردیم و اون بهم دست داد (تو واقعیت بااین همکار خانوومم رابطه دوستی داریم ) ولی دستی ک بهم داد دیدم رو دستش ی چیزی مثل جوش یا تاول قرمز یکم بزرگ بود ک به چشم اومد بعد بلند شدم رفتم ک وسایل خواهرمو جمع کنم ک میخاد بره اونجا مامان و خالمم بودن و من ی سنگ چاقو تیزکن برداشتم گزاشتم کنار ک ببیریم و مامانم ی قوری چینی ک سفید بود باحاشیه سبزه یشمی داشت اومد برداره افتاد و شکست ولی تمام اون کارگاه و حیاط همون خونه قبلیه خودمون بود البته تو بیداری متوجه شدم ولی تو خواب کارگامون بود ودر واقعیت حدود یکسال من اونجا کار نمیکنم و خواهرم 4-5سالی هست ک اونجا نمیره و هر جفتمون بااختیار خودمون اومدیم بیرون
فریبا هراتی
: سلام. آدمی عقده ای و توخالی که در زندگی اش به هیچ جایی نخواهد رسید، باعث شده که خواهرتان را اخراج کنند و کارفرمای شما چیزی از آرامش و خرد و مهربانی و گذشت در وجودش نیست. هر چند که او به ظاهر با کرامت و آرام رفتار می کند. قدرت و شایستگی دوست شما هم زیر سوال رفته است و ممکن است او را هم اخراج کنند و یا از ارتباط با کارفرمایتان ناراحت است و از دست او خسته شده است. شما سعی می کنید که هوای همدیگر را دشته باشید و دل مادرتان به خاطر موضوعی شکسته است و نتوانسته آن موضوع را فراموش کند. شما مسائل گذشته را هنوز در ذهنتان دارید و کینه به دل گرفته اید. تشکر از همراهیتون.
majinaz : باسلام خدمت خانم هراتی عزیز . وقت بخیر
عذرخواهی مجدد بابت طولانی شدن متن.
فریبا هراتی
: سلام. شما به کارتان فکر می کنید و شرایط ایده آلی برایتان پیش می آید و به ثروت خواهید رسید و می توانید از شر احساسات منفی که در زندگی دارید رها شوید. شما تمام نگرانی ها و ترسهایتان را رها خواهید کرد و به آینده ای روشن نگاه می کنید. شما با کسی که خیلی غصه می خورد برخورد خواهید کرد. ( پسرخاله تان). او بسیار سخت کوش است و شما هم البته برای رسیدن به خواسته هایتان سخت می کوشید و با یک دست چند هندوانه بلند می کنید ولی در عین حال پاداش و دستمزد خوبی هم دریافت می کنید. شما دوست دارید به او کمک کنید ولی او شما را از خودش نمی داند. او می خواهد که شما در بازی رقابت با او شرکت کنید و یا ببرید یا ببازید . پسر خاله شما شاید بخواهد که ریسک کند و هزینه اش را هم بپردازد. اجازه دهید که خودش تصمیم بگیرد که ببازد یا ببرد. نگران جادو جنبل هم نباشید! شیطان و جنیان هرگز قادر نیستند که به کسی که به خداوند و قدرت او ایمان کامل دارد، مسلط باشند و جادو هرگز برای شخص مومن موثر واقع نخواهد شد. تنها کسانی جادو بهشان اثر می کند که معتقدند قدرت شیطان بالاتر است از قدرت خداوند. واقعیت را به او بگویید و بگذارید خودش انتخاب کند. اگر نگویید فردا محکومتان می کنند که حسادت کردید. تشکر از همراهیتون.
Mb : با سلام، وقتتون بخیر ،من به تازگی از کارم اخراج شدم و توی خوابم امروز میدیدم که یه جا مشغول به کار هستم و مطمئن نیستم که همون کارمندا و مدیر سابقو میدیدم یا جدید بودن یا انگار یه لحظه به نظرم میومد انگار همون کارمندای سابقم هستن به خصوص مدیرم که خودشو میدیدم و بعد توی همون خواب میدیدم همون همکارا توی خونمون هستن و قسمت حال و پذیرایی خونه ی ما شده محل کارمون و داشتم به مامانم میگفتم باید فرشارو جمع کنیم با کفش اومدن روی فرشارو خاکی کردن و داشتیم یه تلویزیون که برای شرکت بود و مدلش پایینتر از تلویزیون خونمون بود رو میذاشتیم به جای تلویزیون خونه و به مامانم میگفتم تلویزیون خودمونو بردار بذار یه جای دیگه، پیشاپیش ممنونم از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. کارمندان و رئیس سابق شما باعث شده اند که فکرتان ناراحت شده و زمینه ی زندگی تان از ارامش خارج شود. شما هنوز به آنها فکر می کنید و کنجکاو هستید که شرایط آنان چگونه است و این اهمیت دادن شما به آنها مثل این است که آنها را در خانه تان راه داده اید! وقتی چیزی شما را ناراحت می کند اصلا به آن فکر نکنید و اجازه ندهید که با حضورشان در سرتان، اعصابتان را به هم بریزند. تشکر از همراهیتون
Maya : سلام وقت بخیر
من دیشب خواب دیدم خانمی که دوست مشترک من و مرد مورد علاقمه با من تماس گرفته و میگه ایده ای داده بابت کار که مورد استقبال واقع شده و خبر از یک افتتاحیه به من میده که مرد مورد علاقم بانی این موضوعه و اون خانم (دوست مشترکمون) به من میگه افتتاحیه روز ۹ ماهه (دقیقا روی این تاریخ تاکید داشت) و من اون روز نمی تونم برم و از من می خواد که من مرد مورد علاقمو همراهی کنم و یادمه من کمی مردد بودم نه از بابت همراهی بلکه تردید من بخاطر خجالت و کمروییم بود که قرار بود فقط من مرد مورد علاقمو همراهی کنم بعد در جای دیگر خواب خودمو و مرد مورد علاقمو در دیدم در جایی که خیلی وسیع بود ما چادر زده بود مثل مکانی برای استراحت اونجا جایی بود که قرار بود کار انجام بدیم من پشت یه میز رو صندلی نشسته بودم و داشتم چیزهایی می نوشتم و مرد مورد علاقم ایستاده بود جلوی یک میز دیگه و داشت چایی می ریخت و پوشش مرد مورد علاقم یک پوشش راحت بود یادمه برای من یه چایی ریخت و گذاشت روی میز جلوی من ممنون میشم تعبیر کنید سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دنیا به شما رو می آورد و شما این فرصت را خواهید داشت تا تاثیری بسیار قدرتمند در بهبود رابطه تان با کسی که دوستش دارید، داشته باشید و احساس متعالی بودن اعتماد به نفس و شادی خواهید داشت. فرصت های جدید و بینشی جدید نسبت به رابطه تان با او پیدا خواهید کرد و هر کدام از شما به تنهایی شرایط خودش را با دیگری ارزیابی می کند. او می خواهد ارتباطش را با شما قوی کند و دوستی تان را بسط دهد. رابطه ی شما بهبود پیدا می کند و در مسیر سازنده و درستی به پیش خواهید رفت. تشکر از همراهیتون.
راز : سلام و تشکر بابت تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اینها نمی توانند که موقعیت شما را خراب کنند و هویت و احترام و آبروی شما محفوظ خواهد ماند. عملکرد شما و نتیجه ی کار شما محفوظ است و نتیجه ی عملکردتان در همین بسته ها به شما پس داده شده و آنها نتوانسته اند کاری کنند که زحمات شما نادیده گرفته شود. او از اینکه در مقابل حرف و تهدیدی که نسبت به شما داشته ، حالا شکست می خورد، احساس شرمندگی خواهد کرد و دارد حرص می خورد و وانمود می کند که دشمن شما نیست. تشکر از همراهیتون.
راز : درصورت امکان متن خواب مخفی بماند. ممنونم
راز : با سلام و احترام
دو روز است که صبح بعد از طلوع آفتاب که میخوابم این خواب را میبینم که؛
ممنون بابت تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما نیاز دارید روی جنبه هایی از خودتان کار کنید و ذهن و روحیه و جسمتان را بهتر کنید. مشکلاتی در کار شما وجود دارد و شما باید سعی کنید که انرژی، اعتماد به نفس و جاه طلبی هایتان را دوباره بازسازی کنید. باید سعی کنید که از اشتباهات گذشته تان درس بگیرید و دیگر تکرارشان نکنید. شما درسهای زیادی در این استخدام موقت گرفته و حالا وقتش رسیده که در موقعیتی که قرار دارید، توانایی هایتان را اثبات کنید. اول با استخدام شما زیاد موافق نبوده اند و شرایط تان را ارزیابی می کرده اند ولی احتمال قوی الان موافقت می کنند که شما برای ایشان کار کنید. چون معتقدند که شما تازه اول کارتان است و پتانسیل زیادی در وجود شما برای پیشرفت در کارتان وجود دارد. تشکر از همراهیتون.
آرتمیس : با درود و عرض ارادت
خواب دیدم برای کار در جایی معرفی شدم رفتم اونجا دیدم عده زیادی اومدن برای کار کارش اداری بود و از این بابت خوشحال بودم یکروز کار کردم آزمایشی و قرار شد از فردا برم سر کار از پله ها رفتم بالا دستگاههایی مثل دستگاه کارتخوان روی دیوار نصب بود اونجا ی نفرکه نمیدونم کی بود بهم ی تیکه طلا داد اول فکر کردم گردنبنده خواستم ببندم به گردنم اندازه نبود بعد به دست چپم بستم تبدیل شده به دستبند زیبا ازش خوشم اومد از اونجا اومدم تو ی خانه که زیرزمین بود مفروش بود و لوازم صوتی بچشمم خورد که خونه حسام الدین منظور بازیگر سریال خانه عمارت بود من ی پیراهن سفید گل گلی تا زانو تنم بود بهم گفت من ی زن میخوام مثل تو باربی باشه و ازمن خواستگاری کرد کمی با هم صحبت کردیم بعد من ی لحاف دو نفره بزرگ رو تا کردم که اونجا مرتب بشه . ممنونم از تعبیرتون .
فریبا هراتی
: سلام. ارادت متقابل. زندگی شما متحول خواهد شد و تمایل دارید که کار کنید و استقلال داشته باشید. می خواهید که تاثیر گذار باشید و قدرت بیشتری داشته باشید ولی کاری که به شما پیشنهاد می شود با روحیات شما تطبیق نمی کند. شما برای رسیدن به موفقیت بالاتر و کسب اعتبار بیشتر در زندگی تمایل و شور و شوق آتشینی نسبت به ازدواج با کسی از خودتان نشان خواهید داد و به جای کار، ترجیح خواهید داد که ازدواج کنید. شما می خواهید که نظرتان برای کسی مهم باشد و شنیده شوید و همانطور که در پس زمینه ی ذهنتان آرزو دارید زندگی کنید. می خواهید رفتاری با کرامت و سرشار از شادی داشته باشید. کسی از شما خواستگاری خواهد کرد و شما روی ازدواج با او فکر می کنید. اما باید برای رسیدن به موفقیت، عجولانه تصمیم نگیرید و او را خوب بشناسید. این شخص ممکن است همه ی احساسات خودش را نسبت به شما یک شبه بروز ندهد و شاید برایتان نقش بازی کند. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام
من امروز و تقرببا همین الان خواب دیدم تو یه شهرستانی سر کار میرفتم. هوا آفتابی، من روز آخر کاریم بود و داشتم با همه خداحافظی میکردم. انگار ی پروژه کاری بود ک تموم شده و همه داشتن برمیگشتن سر خونه و زندگیشون.
اونجا ی دکتری بود ک من ازش خوشم میومد. دیگ حاضر شده بودم ک برگردم، ی دختر نوجوان اونجا بود ک خواهر اون دکتر بود. بهش گفتم تو برادر واقعا خوبی داری، بهش افتخار کن. خود اون دکترم اونجا بود و داشت میشنید.(در واقع من سر کارم واقعا از همون دکتر خوشم میومد. ولی چون با دختری دوست بود و یکم شیطون بود، من اصلا بهش ابراز نکردم. الانم از اونجا بیرون اومدم. ولی تو خواب، محیط کاریم با جای واقعیم یکی نبود)
من رفتم تو یه اتاقی ک اینه و روشویی داشت، اونجا تقریبا هیچ وسیله ای نبود. درو بستم. دیدم اون دکترم اومد ب زور وارد اتاق شد، زورکی منو بوسید و شروع کرد رابطه گرفتن با من... من لباسم کامل و حتی روسری سرم بود ولی برا اینکه زودتر ازش خلاص بشم، آلتشو دست زدم و ارضا شدنش رو دیدم ک رو موهام ریخت. اصلانم راضی ب رابطه نبودم، چون میدونستم با ی دختری دوسته و این حسش از محبت نیست. لباسشو ک پوشید، ی عده اومدن دستبند ب دستش زدن و بردنش. و من کاملا از اتفاقات شوکه شده بودم. رفتم جلو اینه، دیدم بقایای رابطش رو سَرَم ریخته. اونا رو با آب شستم و ب پنجره بیرون نگاه کردم، چندتا از همکارای آقا هم اومدن کنارم وایستادن. انگار داشتن در مورد ی موضوعی حرف میزدن ک من ازش اطلاعی نداشتم. اومدم پایانه اتوبوسرانی ک برم، دیدم اتوبوسای بزرگ راه افتادن. انگار اون دکترم تو همون اتوبوسا بود. ب یه خانمه ک روسری سرش نبود گفتم میرم تهران، گفت باید اتوبوسای اونوری رو سوار بشی ک فعلا نیستن. اتوبوسه رفت و من اونجا تنها موندم. البته کارکنای اتوبوسرانی بودن.
فریبا هراتی
: سلام. شما قبلا خوشبین و بی خیال بوده اید ولی شرایط زندگی تان عوض شده و حالا باید منطقی و معقولانه تر فکر کنید و برای امنیت آینده تان بکوشید. دکتری که شما از او خوشتان می آمده کمی احساساتی و یا کمی متمول بوده و این مهربانی او شما را جذب کرده بوده است. شما اما می خواستید که اشتباه گذشته تان را بشویید و شروعی تازه داشته باشید ولی نمی دانید که چرا فکر او همچنان در خاطر شما باقی مانده و نمی توانستید احساستان را نسبت به او کاملا از بین ببرید. دست خودتان نیست که او با زور به ذهن شما می آید. شما می دانید که او از شما کاملا جدا شده و اصلا ارتباطی با او ندارید ولی شما از این جدایی ناراحتید و به این خاطر فکرتان مشغول شده است. او الان دستش به جای دیگری بند است و کار دیگری برای خودش دارد و شما می خواهید افکار او را از ذهنتان پاک کنید و دیگر به او فکر نکنید. شما به سطح جدید یا مرحله ی جدیدی از زندگی احساسی تان رسیده اید و می خواهید تصمیم بگیرید که می خواهید با زندگی تان چه کار کنید. شما احساس می کنید که به صورت موقت، در دستیابی به اهدافتان عقب گرد داشته اید و بخشی از زندگی تان از کنترل تان خارج شده و حالا باید بنشینید و دوباره از نو و سر فرصت برای آینده تان برنامه بریزید. تشکر از همراهیتون.