تعبیر خواب کاغذ
اگر کسی خواب ببیند که کاغذ دارد، به او مال و ثروت می رسد. اگر ببیند که کاغذی در دست دارد که اسماء الهی بر روی آن نوشته شده است، بسیار نیکوست و اگر ببیند که نامه ای دریافت کرده در بیداری به او خبری خواهد رسید. اگر خواننده مطلب روی کاغذ، مطالب آن را با صدای بلند خواند، آدمی خودنما است و به تظاهر و ریا نیکوکاری می کند.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند کاغذ سفید و پاکیزه داشت، دلیل که به قدر آن مال یابد. اگر ببیند کاغذ او در آب افتاد یا بسوخت، دلیل نقصان مال است.
جابر مغربی می گوید: اگر در خواب دید کاغذ بسیار داشت، دلیل که در علم و فضل شهرت کند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کاغذ در خواب بر سه وجه است:
- مال حلال،
- کسب و معیشت،
- کام یافتن.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ad : با عرض سلام و وقت بخیر. دیشب خواب دیدم با یکی از بازیگران خانم مجرد که متولد دهه شصت هستند بودم ( خودم هم دختر مجردم). سه تا کاغذ (که اندازه کاغذ A4 بودند) دستم بود. فقط یادم هست روی کاغذ اولی قسمتبندی بود و مطالبی تایپ شده بود که جلوی این مطالب رو با یکسری اطلاعات پر کرده بودم. دقیقا یادم نیست که این کاغذها مربوط به چه کاری بودند. من هر سه تا کاغذ رو پاره پاره کردم و انداختم توی سطل. ولی مثل این بود که دوباره پشیمون شدم. با خودم فکر میکردم میشه کاغذها رو بردارم چسب بزنم و درستشون کنم. ولی کاغذها رو برنداشتم. یادمه که خوابم ادامه داشت، ولی متاسفانه ادامه خوابم رو یادم نیست. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کاغذ خالی به بی انگیزه بودن، بی هدفی و بی نتیجه بودن و بی حاصلی اشاره می کند ولی اگر کاغذ نوشته بوده، به شروعی تازه و یا نقشه های از پیش تعیین شده ی کسی برای ورود به زندگی شما مربوط می شود که شما برای رسیدن به اهدافتان این نقشه ها را کشیده اید. شما سعی می کنید که سر کسی را کلاه بگذارید و از آدمهای بد الهام بگیرید و نقشه تان را عملی کنید تا به موفقیت برسید، ولی از اینکار پشیمان می شوید و کسی را گول نمی زنید در حالی که مرتب وسوسه می شوید که بروید و نقشه تان را عملی کنید. تشکر از همراهیتون.
آسمان : سلام، لطفا خوابم را در سایت حذف کنید وفقط تعبیر آن را بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. شما وقتتان را بیهوده هدر می دهید و تکرار مکررات می کنید. دیدن ورق خالی در خواب، بیانگر بی نتیجه بودن و بی حاصلی است. شما کاری نمی کنید و هدفی در زندگی ندارید گویی به سمت و سویی نمی روید. در حالت سکون هستید. اینکه او کاغذها را پاره می کرده به این اشاره می کند که شما باید با مسئولیت هایتان به طور موثر برخورد کنید یا اگر کاری نمی توانید انجام دهید، زندگی تازه ای برای خودتان بسازید. شروعی تازه داشته باشید و عمرتان را الکی هدر ندهید. تشکر از همراهیتون.
آروینا : با سلام واحترام خدمت شما
.باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما کار درستی کردیدکه ارتباط تان را با او بهم زدید. تهدید او حتی در صورت عملی شدن خیلی بهتر از این است که کنار چنین شخصی زندگی کنید و یک عمر با شما مثل اسیر جنگی برخورد کند و نسبت به شما بدبین باشد و آزارتان دهد. خانواده تان هم قطعا شما را دوست دارند و حاضر نیستند که شما زیر دست چنین شخصی بدبخت شوید. اینکه او را شناختید بهتر بود یا اینکه صاف به خواستگاری تان می آمد و می گفتید بله و بعد بدبخت می شدید؟؟ شما مرتکب گناهی نشده اید که بخواهید به خاطرش ناراحت باشید. می توانید به خانواده تان بگویید که از ترس اینکه نکند خواستگارم بد باشد، فکر کردم خودم او را بیشتر بشناسم و بعد به شما معرفی کنم که خبر آشنایی ما تا زمان قطعی شدن جایی درز پیدا نکند. خواستگار آینده تان هم اگر بخواهد به خاطر اینکه شما قبلا خواستگاری داشته اید که برای شناخت او با او چند جلسه بیرون رفته اید، محکوم کند، همان بهتر که برود. دوست پسر شما تصمیم دارد که تهدیدش را عملی کند. او و پدرش هر دو عصبی و پرخاشگر هستند و به این فکر می کنند که برای خودشان مقام و منصبی بخرند و خود را بزرگتر از آنچه که هستند جلوه دهند. او باید بفهمد که شما انسان هستید و نه " ببخشید" گوسفند و برده ی او که با چوب بخواهد شما را ادب کند! قاطع در مقابل او بایستید و اگر تمام عمرتان را هم مجبور شدید که مجرد زندگی کنید ولی با چنین شخصی ازدواج نکنید. تشکر از همراهیتون
shabnam : ببخشید کامنت فرستادم، یادتون رفت پاسخ بدین
تو خوابم من و دوست پسرم میریم بیرون گردش و خوشحالیم ، تعبیرش چی میشه؟درحالیکه تومتن مجهول نوشته بودم طوریکه فکر کردین من و مامانم میریم بیرون. تعبیری ک کردین تغییر میکنه؟
فریبا هراتی
: سلام. خیر یادم نرفت پاسخ هم دادم. 4 ساعت پیش عرض کردم که تعبیر همان است. شما ودوست پسرتان می خواهید همدیگر را بشناسید و به ظاهر امر نگاه می کنید ولی مادرتان درون قضیه را نگاه می کند و افکار او را بیشتر تحت نظر دارد.
Leilakhazaei : سلام .من مجردم .خاب نمایش داده نشه ..ممنون
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما به شما کاری را پیشنهاد می کند که اگر شما تمایل داشته باشید، به انجامش متعهد شوید. شما نگاه مثبتی به این کار ندارید ولی می توانید برای پیشبرد آن کار نقش مثبتی داشته باشید. اما از خوابتان بعید به نظر می رسد که اینکار را قبول کنید. تشکر از همراهیتون.
نسترن سیاه : سلام.بعد تعبیر,پاک بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که فکرتان کاملا راحت باشد تا بتوانید شروعی تازه داشته باشید. می خواهید که خودتان زندگی تان را شکل بدهید و مطابق با آرزوهای خودتان رفتار کنید و دوست ندارید که دیگران به شما بگویند که چه باید بکنید و چه نباید بکنید. شما می خواهید روی بُعد ارتباطی خودتان بیشتر کار کنید و نظرات خودتان را به شیوه ی تازه ای ابراز کنید. برای اینکار نیاز دارید که سیاستمدارانه تر با مردم رفتار کنید و قلق آدمها را بدست بیاورید. با همه ی مردم نمی توان یکجور ثابت رفتار کرد. انشالله به موفقیت هم خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
kavir : سلام,کویرم,دیروز 6 شهریور و 7 محرم بین ساعت7 تا 9 صبح خواب دیدم توی خونمون سفره ی بزرگی پهنه,و سر سفره یک عالمه غذا هست,من داشتم برنج میریختم تو دیس یکی اومد دست منو گرفت برد سر سفره,کنار من پسر عموم که سابقا دوسش داشتم نشسته بود,روبه روی من اون ور سفره دختری بود که پسر عموم قبلا باهاش رابطه داشت و با خشم به من نگاه میکرد,پسر عموم با دو تا دستش صورت منو برگردوند سمت خودش,تو چشماش یک عشق عجیبی بود,دست چپم گذاشتم روی دست راستش که روی سرم بود,برای چند ثانیه توی خواب برای اینکه دستشو گرفتم مردم از شادی,تا دستشو کشید توی دستم یواشکی یک تیکه کاغذ گذاشت,من کاغذ رو یواشکی گذاشتم توی سوتینم,یک حسی تو خواب بهم میگفت بازش نکن,حس میکردم بازم می خواد بازیم بده,از خواب پریدم,در واقعیت امروز بعد از یک سال ما همو در حد یک دقیقه دیدیم از دور,بدون تماس چشمش و رابطه ی دو طرف خانواده ها از هم پاشیده,ممنون
فریبا هراتی
: سلام. احساس او به شما همان است که در خوابتان دیده اید. شما شخصیتی حمایتگرایانه دارید و می خواهید از خانواده تان حمایت و مراقبت کنید و پسر عموی تان هنوز ته دلش از شما حمایت می کند و به شما فکر می کند. هر چند که در ظاهر به شما توجهی ندارد. همان بهتر که به او فکر نکنید. احساس انسان کم ارزش نیست که به بازی گرفته شود. تشکر از همراهیتون.
kavir : سلام,کویرم,پنج شنبه 6 شهریور و 7 محرم بین ساعت7 تا 9 صبح خواب دیدم توی خونمون سفره ی بزرگی پهنه,و سر سفره یک عالمه غذاهای عجیب هست,من داشتم برنج میریختم توی دیس که یکی اومد دست منو گرفت برد سر سفره,نمیدونم کی بود,کنار من پسر عموم که سابقا دوسش داشتم نشسته بود,روبه روی من اون ور سفره دختری بود که پسر عموم قبلا باهاش رابطه داشت و با خشم به من نگاه میکرد,پسر عموم با دو تا دستش صورت منو برگردوند سمت خودش,تو چشماش یک عشق عجیبی بود,دست چپم گذاشتم روی دست راستش که روی سرم بود,برای چند ثانیه توی خواب برای اینکه دستشو گرفتم خیلی خوشحال شدم,تا دستشو کشید توی دستم یواشکی یک تیکه کاغذسفید تا شده گذاشت,من کاغذ رو یواشکی گذاشتم توی سوتیینم خواستم بازش کنم اما حس میکردم بازهم توش هیچی نیست,حس میکردم بازم می خواد بازیم بده اما چشماش یک چیزه دیگه میگفت,از خواب پریدم,در واقعیت امروز بعد از یک سال ما همو در حد یک دقیقه دیدیم از دور,بدون تماس چشم و رابطه ی دو طرف خانواده ها کاملا از هم پاشیده,ممنون
فریبا هراتی
:
سلام خواب شما از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. تشکر.
kavir : شارژ شد
فریبا هراتی
: تشکر در نوبت هستید.
sabrina : سلام خسته نباشین .دیشب خواب دیدم با کسی ک قبلا دوس بودم اشتی کردیم، ما رفتیم خونشون (که عوض کرده بودن خونه رو و ی خونه ی قدیمی و متوسط خریده بودن انگار وضعشون خوب نبود) باهم رابطه داشتیم بعد رفتیم بیرون دیدم همه جا کاغذ ریخته زمین منم جم میکردم میگفتم نریز مادرت نمیتونه جم کنه تو اتاقا هم کاغذ بود، بعد یهو دیدم مادرش جلوی اشپزخونه دراز کشیده و سلام کردم با سر جواب دادن،و دوستم برگشت گفت دیدی بلخره باهاش اشتی کردم این زندگیمه، مادرش فقط ب لبخند اکتفا کرد و جیزی نگفت،رفتم تو اتاق با خودم گفتم باز ما اشتی کردیم و دعا مینویسه مادرش بهم بخوره خدایا چیکار کنم. دوستم اومد تو اتاق و گفتم میترسم باز بهم بخوره ، گفت هیچوقت اینجوری نمیشه برادرشونم اومد گفت ایشالا مشکلی پیش نمیاد،ولی من خیلی از مادرشون میترسیدم نگاهشون خیلی خونسرد بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحیات و اعتقادات خانواده ی او به سبک قدیمی و سنتی است و خیلی مدرن و امروزی فکر نمی کنند. شما دلتان برای هم تنگ شده ولی استرس ها و مسئولیت های زیادی در زندگی این آقا وجود دارد و مادر او نمی تواند به همه ی کارهای او نظارت داشته باشد و او را کنترل کند. مادر او به گرمی و امنیت در زندگی اش رسیده و برای او حضور شما هیچ خطری ندارد ولی شما فکر می کنید که او با شما دشمن است و فکر می کنید که جادو جنبل می تواند روی زندگی تان تاثیر گذار باشد. در حالی که در واقعیت جادو فقط روی کسانی موثر واقع می شود که قدرت خدای بزرگ را دست کم می گیرند و معتقدند که شیطان می تواند زندگی مردم را کنترل کرده و آنها را بدبخت کند. این طرز فکر اشتباه مردم است که باعث می شود جادو روی آنها تاثیر گذار باشد. شما و این آقا اگر با هم تفاهم داشته باشید و توکلتان به خدای بزرگ باشد هیچ جادویی روی شما موثر نخواهد بود. اختلافات خودتان را با هم تقصیر دیگران نیاندازید و به خرافات رو نیاورید. تشکر از همراهیتون.
ناشناخته : با سلام وعرض ادب. خواب دیدم تو اتاق شخص مورد علاقه ام هستم ودارم اونو نگاه میکنم البته اون منو نمیدیدتو خواب احساس کردم که قراره یه نفر ازش مصاحبه کنه (البته تو واقعیت شخص موردعلاقه ام معروف هست وزیاد مصاحبه میکنه) واون تو همون اتاقش به صورت کاملا رسمی بودومنم درحال نگاه کردن اتاقش بودم که قفسه ای کتابخونه اشو دیدم ویه پیانو قشنگ که البته نمیزد وهمون جا بود(البته ایشون تو واقعیت پیانو هم میزنه ولی من ندیدم اصلا پیانو زدنشون ندیدم ) وبعدش چشم به یه میزی که جلومون بود خورد که روش کاغذهای به ردیف پشت هم بودند که روشون اسم نوشته شده بود من کاغذ ردیف اول رو دیدم که اسم خودم به طور واضح بود بعدش به بقیه نگاه کردم که بازهم تو برگه های دیگه هم اسم من بود انگار یکی در میون اسم خودمو میدیدم واسم های دیگه رو نمیدیم انگار خالی بودند.دخترومجردم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما به او فکر می کنید و می دانید که هارمونی و هماهنگی در زندگی او وجود دارد، ذهنش مرتب است و خرد و عقلانیت در وجود او قویست. اگر او شما را می شناسد، اینکه اسمتان را روی میزش دیده اید، به این معنی است که او می خواهد شروعی تازه داشته باشد و به شما فکر می کند. اما اگر او را نمی شناسید، اینکه اسم شما روی میز او بوده و اسم های دیگر خالی بوده، به این معنی است که شما امیدوارید که او شما را انتخاب کند و دیگران را نادیده بگیرد. تشکر از همراهیتون.