کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب کباب

خوردن کباب در خواب، رسیدن ثروت به بیننده خواب در بیداری است. کباب گوسفند، مالی است که به زحمت به دست بیننده خواب می رسد و کباب گاو، نشانه روزی فراخ و معاش فراوان است. کباب مرغ، ثروتی است که از طریق یک زن به ببننده خواب می رسد. کباب ماهی، منتفع شدن از ثروتی است که در سفر عاید بیننده خواب خواهد شد. پختن کباب و فروختن آن در خواب، نیکی به مردم در بیداری است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

92 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ajidemi

ajidemi : سلام خسته نباشید
من یک پسر 18ماهه دارم
درخواب دیدم که پسرم 10-12 ساله شده و بهم میگه بابا این همه
برنج دادی خوردیم کباب بگیر بخوریم ،بعد من رفتم دنبال کباب خریدن که همون لحظه با صدای مامان گفتن بچم از خواب بیدار شدم که مادرشم شیر داد بهش در بیداری . ممنون
به امید سلامتی و روزهای خوش برای تمام آدمهای دنیا

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۰۹:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. پسر شما انشالله به دستاوردهای بزرگی در زندگی خواهد رسید و با کمک شما قادر خواهد بود به کمال برسد و رفاه و ثروت زیادی داشته باشد. انشالله عمر همه ی شما طولانی باشد و در شادی و رفاه در کنار هم زندگی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۳۲:۵۷
alirezaee

alirezaee : سلام روز بخیر


ممنونم و در سایت نمایش ندین لطفا

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۴:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مادر شما سعی می کند که شما را راهنمایی کند تا ترسهایتان را کنار بگذارید و به عمق مسائل نفوذ کنید و مسائل را سطحی نگاه نکنید بلکه ریشه ی آنها را دریابید و حل شان کنید. شما باید سعی کنید که نفستان را از آلودگی ها پاک کنید و خودخواهی و حرص و حسد را کنار بگذارید. سرسختی و لجاجت و زورگویی و استبداد را از رفتارتان دور کنید. شما و پدرتان از ایده های تازه و عالی که مادرتان در سر دارد استفاده می کنید و او می تواند شما را به طرق مختلف راهنمایی و نصیحت کند و همیشه یک راه حل برای مشکلات به شما معرفی کند. شما از او یاد می گیرید که نسبت به آینده خوشبین و خونسرد باشید و خواهید دید که زندگی تان شیرینتر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۰۳:۱۷
aminhoseini

aminhoseini : سلام خواب دیدم شاگرد یک کبابی هستم که فقط کوبیده با نان داغ میفروشه و من نانهای سالم و دست نخورده و تمیز مشتریان را جمع میکردم و از نان خوردها جدا میکردم و روی هم میزاشتم تا بدم به فقرا و پیش خودم فکر میکردم که به صاحب کبابی پیشنهاد بدم منوی غذاش را متنوع و بیشتر کنه تا فروشش بیشتر بشه و منم حاضرم باهاش شراکت کنم .

پاسخ
لینک۱۵ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۱۴:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما باعث و بانی خیر خواهید شد و سعی می کنید که مردم را درک و احساسات آنها را پردازش کنید و به مردم کمک کنید تا به ثروت و رفاه برسند. خودتان هم شرایط مالی خیلی خوبی خواهید داشت و نذر کنید که انشالله شرایط مالی تان بهتر هم بشود و در راه خداوند بیشتر انفاق کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۴۸:۲۲
b1

b1 : سلام خانم هراتی . با تبریک سال نو خدمت شما . امیدوارم سالی پر از برکت معنوی و مادی برای شما باشه.

خواب دیدم یک جایی روی زمین چهار زانو نشستم و سینی تقریبا بزرگی پیشمه و دارم گوشت کباب شده رو از سیخ جدا میکردم . گوشت قرمز دنده گوسفندی و گوشت سفید مرغ هم بود . گوشت ها پخته بودن .گوشت سفید تو بشقابی جدا توی سینی بود و چند نفری دور منم بودن منجمله زن و مرد و دامادمو دیدم داره سمتم میاد از دور بهم میگه من یه بال مرغ میخوام. به شوخی گفتم بال مرغ ندارم ولی یکی بود . برش داشتم نصفه بیشترش رو استخونش مونده بود بهش دادم و کمی ازش تو بشقاب مونده بود. گوشت مرغ زیاد نبود ولی دنده گوسفندی چنتا سیخ بودن . باخودم میگفتم اینارو پخش کنم و بعد برم خونم ..... .

ممنوم از بابت وقتی که میزارید

راستش دقیقا نمیدونم گوشتا رو داشتم سیخ میکشیدم یا از سیخ جدا میکردم .‌در هرصورت کباب ها پخته بودن

پاسخ
لینک۶ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۰۰:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام دوست خوبم. تشکر. سال نوی شما هم مبارک. شما خوشی ها و پاداش های زیادی از زندگی دریافت خواهید کرد و بسیار به شما خوش خواهد گذشت. نگرانیها و ترسهایتان از بین خواهد رفت، اشتباهات و ناراحتی هایتان را از زندگی تان پاک می کنید و به ثروت زیاد خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۴۷:۱۵
الهه

الهه : سلام خانم هراتی مسیحام اون یکی اکنتم شارژ نمیشدانشاالله که خوب و سلامت باشید.خواب دیدم با همسرم در یک روستای گردشگری قدم میزنیم شوهرم گفت گرسنشه و ضعف کرده بود.یه گوشه نشست تا من برم غذا بگیرم.مغازه ها باز بود ولی فروشنده ای نبود.روستا تو یه کوه بود تو کوچه ها بالا رفتم تا به مغازه ایی رسیدم که کباب داشت.یه ظرف کباب چنچه( توش۶سیخ بود)که اماده بود دیدم پرسیدم چند خانمه گفت۱۰تومن تو دلم گفتم چه مناسب بعد کباب کوبیده هم سفارش دادم پولو دادم خواستم برم خانمه گفت کباب کوبیده ها۶۵۰هزار تومن میشه دیدم۱۰سیخ کبابه سیخی۶۵تومن حساب کرده دخترش گفت داری پول اضافه ازش میگیری مامانه گفت همه چی گرون شده منم زحمت کشیدم دخترش گفت با این همه بازم میشه۱۰تومن مامانه میدونست حق با دختره و دخترش هم مصمم بودکه نزاره مامانه پول اضافه ازم بگیره.لطفا تعبیرشو بفرمایید

پاسخ
لینک۱۶ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۴۴:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همسر شما نیاز به حمایت و پشتیبانی دارد تا از شر اشتباهات فکری گذشته ی خودش ( احتمالا در رابطه با همان جادو جنبل) خلاص شود و شما می خواهید که از او حمایت و پشتیبانی کنید. برای حمایت از همسرتان شما نمی توانید از کسانی که درکی سطحی دارند، کمک بگیرید بلکه باید خودتان را از لحاظ معنوی و روحی بالا ببرید تا بتوانید خامی و نابخردی و ناپختگی احساسات سرد همسرتان را نسبت به عملکرد خودش از بین ببرید و او را تقویت کنید تا روحش قوی شود. شما می خواهید تعادل و خوشبختی را در زندگی تان حکمفرما کنید و به سعادت خانوادگی برسید و می خواهید که همسرتان هم به دستاوردهای بزرگی در زندگی اش نائل شود. این کسب معنویت و تسلط به واقعیات و روشنگری در باره ی حقایق، برای همسرتان گران تمام می شود و به این راحتی نمی تواند که غرورش را زیر پا بگذارد و حقایق را درک کند. شاید او فکر می کند که این همه زمان گذشته و او سختی کشیده، ولی او باید درک کند که باید این مشکلی که با آن مواجه شده است را تمام کند!! عمر دارد می گذرد و نباید تا دم آخر در جهالت ماند. این سختی که او در این مدت کشیده حالا باعث خواهد شد که بیشتر از قبل با شما توافق کند و انسانی تر از گذشته برخورد کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۷:۰۵
Ommolbanin

Ommolbanin : سلام شهره هستم . با دختر کوچکم ( ۱۳ ساله) در خواب ۳ یا۴ ساله به رستورانی رفتیم و سفارش کباب دادیم بلافاصله پسری افغانی و ترو‌تمیز یکسری نان که لابلایش چیزهایی به رنگ های صورتی کمرنگ و قرمز و ... آماده کرد داخل نایلون گذاشت به ما داد ولی من همینطور منتظر کباب بودم‌ مدتی منتظر موندم دخترم خسته شد و رفت اتاقی خوابید .‌سیخ های بزرگ‌کباب و گوجه و پیاز رو‌می دیدم‌و‌با خود می گفتم‌ دیگه این‌مال ماست . رستوران‌بقدری شلوغ شد و‌همه می خوردن و‌میرفتن.پرسیدم‌سفارش ما چی شد ما هنوز منتظریم؟ همون پسر به ترکی استانبولی گفت سفارشتون دستتونه نگاه کردم و پرسیدم این‌کبابه؟ گفت چون‌می خواستید برید مدرسه این‌مدل برامون درست کرده و اونها کباب مرغ و گوشت گاو و گوسفند بوده لابلای نان لواش گرد گذاشته بودن درهمین حین دخترم بیدار شد و اون‌غذای گرم و لذیذ رو خوردیم.

پاسخ
لینک۲۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۲:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که دخترتان نیاز به حمایت و پشتیبانی بیشتری از جانب شما دارد و می خواهید که خیلی مراقب او باشید. دخترتان با پسری آشنا می شود که از نظر شما، او خیلی متمول و مرفه نیست ولی ظاهر خوبی دارد و به دخترتان احساس شور و شوق و عشق و مهربانی را ابراز می کند. شما انتظار دارید که دخترتان با کسی که خیلی متمول و مرفه است ارتباط داشته باشد تا از او به خوبی حمایت و پشتیبانی شود. دختر شما در رویاهای خودش سیر می کند و متوجه ی طرز فکر و ایده آلهای شما برای خودش نیست. این آقا سعی می کند که به اندازه ی وسع خودش به دخترتان محبت کند و شما هم سعی می کنید که درسهای لازم را از زندگی بیاموزید و او را خوب بشناسید. اگر بعد از مدتی دخترتان کاملا از روی عقلانیت و خردمندی، هنوز تمایل به ازدواج یا ایجاد رابطه با او داشت؛ ( بیدار شد)، آنوقت شما هم از او حمایت خواهید کرد و او را خواهید پذیرفت. ( خوابتان می گوید که بعد از مدتی که شناخت بیشتری نسبت به این شخص پیدا کردید، بهتر خواهید توانست نسبت به او تصمیم بگیرید و جای نگرانی نیست). تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۵:۲۶
Vahideh

Vahideh : سلام عزیزم
امیدوارم سالم و پر برکت باشید...
خواب میدیدم که با مانتو و شال نخی سفید نشسته بودم تو اتاقی که پدر و مادرم هم بودن.بابا نزدیک‌تر بهم نشسته بود و خوشحال بود.نمیدونم پام چی شده بود، باند توری و سفیدی دور مچ و پاشنهء پام پیچیده شده بود. خواستم بلند شم، اما انگار فکر میکردم آسیب‌دیدگی شدیده و نباید روش فشار بیارم.ولی وقتی باند رو باز کردم،یه بریدگی تقریبا۵-۶ سانتی بود که خیلی عمیق هم نبود و داشت خوب میشد.با خودم گفتم اینکه چیزی نیست... بعد دیدم با لباس‌های سفید تو آشپزخونه و نزدیک گاز هستم(گازمون سفیده ولی تو خواب مشکی یا استیل بود) یه جوجه کباب دستم بود و داشتم میخوردمش(سیخی بود و پخته شده بود ولی سیخ نداشت) بعد دختری چادری و تقریبا لاغر و قدبلند رو دیدم که حدود ٢٠-٢۵ساله بود و جایی بود که کتاب زیادی تو کتابخونه‌ش بود و پرده یشمی به پنجره‌ش بود. انگار فردی بود که برادرم طالب ازدواج باهاش بود. اما دختره تردید داشت و نظرش١٠٠%نبود و داشت میسنجید و این پا و اون پا میکرد.داداشم رو دیدم که سفیدپوش تو آشپزخونه بود و به بابام میگفت بالاخره دفتریار برای دفترت پیدا شد.من که اینو شنیدم،خوشم نیومد از حرفش و با اون جوجه کباب که دستم بود و دراز هم شده بود،مثل شلاق زدم و خورد به گلوش و شِپس صدا داد!!!! (برادرم به مادرم گفته وقتی ازدواج کنه، زن آینده‌ش رو دفتریار میکنه. اما خب من این کارو صحیح نمیدونم)

پاسخ
لینک۱۷ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۸:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما زندگی را خیلی سخت نمی گیرید و با کرامت و با آرامش رفتار می کنید. در مقابل پدر و مادرتان شما سعی می کنید که خردمندانه تر رفتار کنید ولی نیاز به حمایت و راهنمایی ایشان دارید. شما شاید موانع و مشکلاتی را در مسیر پیشرفتتان تجربه می کنید و ممکن است اشتباه کنید. شاید هم خیلی تلاش می کنید که خوب باشید و به خودتان خیلی فشار می آورید. شما سعی می کنید که خونسرد و آرام باشید و نگرانیهای گذشته را برای خودتان بزرگ نکنید. می خواهید به گرمی و امنیت بیشتر برسید و با ترسهایتان مبارزه کنید. از لحاظ مالی یا احساسی نیاز شما به حمایت زیاد است و می دانید که زمان گذشتن از یک مسئله یا موضوع برایتان فرا رسیده و باید از تجربیاتتان استفاده کنید و رازدار خودتان باشید. شما نگران هستید که اگر برادرتان بخواهد کسی دیگری را دفتریار کند، از نظر اقتصادی متضرر نشوید و حمایت او را از دست ندهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۰۳:۴۳
mohammad816

mohammad816 : سلام و عرض ادب
همسرم خواب دیده که برای خانواده سه نفره ما و پنج مهمانمون ۲۴ سیخ کباب ( هر نفر یک سیخ برگ ، یک سیخ کوبیده و یک سیخ چنجه با نگین های مرغ ) سفارش داده و بعدش صاحب رستوران که پیرمردی بسیار مهربان بوده بهش زنگ میزنه و میگه سفارشت الان با پیک میرسه و علاوه بر سفارشی که دادی ، ۶ سیخ کباب اضافه مجانی بهمراه زیتون پرورده هم ارسال شده . ظرف هاش هم یکبار مصرف نیست که اگه بخوای میتونی دوباره ازشون استفاده کنی . تاکید کرد که پول سفارشت ۳۵۰ هزار تومنه و مواظب باش پیک پول بیشتری ازت نگیره . همون موقع پیک رسید و سیخ های کباب های خیلی بزرگ و برنج ها هر کدوم در ظرف های فوق العاده زیبا و پایه دار چیده شده بودند .
ممنونم از لطف و دقت شما

پاسخ
لینک۱۲ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۰۶:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما به دستاوردهای خیلی بزرگی در زندگی تان خواهید رسید. عشق و پول و موفقیت و شادی به زندگی تان راه می یابد و با افراد متمول و یا قدرتمندی تعامل خواهید داشت. زمان گذشتن از یک مسئله یا موضوع فرا رسیده. ایده ها و نگرش های جدیدی به ذهنتان می رسد و کارها برایتان بسیار صاف و هموار پیش خواهد رفت. علاوه بر این به سعادت خانوادگی و تعادل و آرامش زیادی در زندگی تان خواهید رسید. انشالله مبارک باشد و تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۱:۴۱
ناشناخته

ناشناخته : با سلام وعرض ادب خدمت شما.یکم خرداد خواب دیدم که دارم با پدر بزرگم(که زنده هستند خداروشکر)حرف میزنم وپدربزرگم اموالی که سهم مادرم بوده رو به نام من زده وبعدش با لبخند روی پیراهنش که تقریبا ابی خیلی کم رنگ متمایل به سفید بود اسم منو(الهه) میخواد بزرگ بنویسه که به جای الهه بزرگ مینویسه الله جوری الله اش بزرگ بودکه تقریبا همه ی لباسش رو دربرگرفت وبعدش کنار همین الله امضا میکنه ،بعدش میرم قسمت دیگه وخودمو میبینم که با پسرخاله ی کوچیکم که(تو واقعیت 15)وتو خواب هم همین سن رو داشت حرف میزدم که بهم گفت دایی هام به خونه ی خاله ام زنگ زده بودند وگفته بودند که به شدت از این کار پدربزرگم شاکی شدندو انگار به خود پدربزرگم همین رو هم گفته بودند گه شاکی هستندکه نباید سهم مادرمو به نام من میزد چون ممکنه من مادرمو( که چندین ساله با من زندگی میکنه وبه شدت مریض هستندوبه شدت عاشقشم ) بعد از اینکار از خونه بیرون کنم وبعدش رفتم تو یه قسمت دیگه دیدم تو یه جای کباب های زیادی که همشون تازه واماده بود هست ومن خیلی زیادی ازشون خوردم وبعدش چون کباب ها خیلی زیاد بودند بقیه شون رو که اونم خیلی میشد رو تو یخچال میخواستم بزارم که تقریبا تو هرجای از یخچال که خالی بود از کباب پر کردند وتو همین حین نگاهم به سبزی های خوردنی که تازه بودند تو یخچال افتاد البته فقط افتاد ومن ندیدم که بخورمومن دختر ومجردم

پاسخ
لینک۲ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۰۱:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. پدر بزرگ شما در نظر دارد که برای رضای خداوند کار درستی را انجام دهد و ارثی را که او می باید به مادرتان می بخشید را به نام شما کند و همینکار را هم خواهد کرد. دایی های شما از این کار پدر بزرگتان ناراحت و عصبانی خواهند شد و به شما اعتمادی ندارند. شما خودتان خواهید توانست به رفاه و ثروت و درامد ناشی از زحمات خودتان برسید و آنقدر رفاه و ثروت خواهید داشت که آینده تان را هم تامین کنید. شما در آینده تمایل خواهید داشت که زندگی با نشاط تری داشته باشید و ازدواج کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۲۵:۱۱
Yaseman

Yaseman : سلام خانم هراتی حانم. ان شاءلله سلامت باشید. لطفا خواب را نمایش ندید.

پاسخ
لینک۹ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۵۲:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. روحشان شاد. شما و مادرتان حرف او را می زنید و مادرتان از او تعریف می کند. روح دایی شما از این بابت با خبر می شود و هر وقت که صحبتش را بکنید، او متوجه ی شما شده و از این جریان با خبر می شود. دایی شما بینشی بسیار قوی، شخصیتی بسیار احساساتی و مهربان دارد و شما نباید او را مرده حساب کنید چون درست است که او حضور فیزیکی اش را کنار شما از دست داده ولی نزد خداوند او زنده است و بسیار از شرایطی که دارد راضیست و احساس خوش شانسی می کند. شما باید برای دایی تان خیرات چلوکباب بپزید و بین چند نفر فقیر مستاصل پخش کنید. دعای خیر او شامل حال شما و خانواده تان خواهد شد و او متوجه ی علاقه و محبت بیشتر شما می شود و برای فرزندتان و شما دعا می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۵۱:۴۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.