کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب کبوتر

اگر کسی در خواب دید که کبوتری را از هوا گرفت، مالی بدون انتظار به وی خواهد رسید. خوردن گوشت پخته کبوتر، به تلف کردن مال زن تعبیر شده و اگر گوشت خام کبوتری را می خورد، چنین قصدی را نمی تواند به انجام برساند. اگر کسی ببیند تعدادی کبوتر دارد، فرزندان زیادی از وی به دنیا خواهند آمد.

فرار کبوتر، به معنای قهر زن و یا مرد و بازگشت کبوتر، به آشتی زن و شوهر تعبیر شده است. اگر محبوسی در خواب کبوتری سفید ببیند از زندان خلاص می شود و آزادی خود را باز می یابد. اگر بیماری این خواب را ببیند شفا حاصل می کند و چنان چه وامداری ببیند، دین خویش را می پردازد.

محمد ابن سیرین می گوید: دیدن کبوتر، دلیل بر زن است. اگر ببیند کبوتری بگرفت یا کسی به وی داد، دلیل که زن بخواهد. اگر ببیند گوشت کبوتر خورد، دلیل که مال زن خورد. اگر ببیند کبوتری را بزد و بیفکند، دلیل که زن را رها کند به سبب سخنی که در حق او بگوید. اگر ببیند کبوتر بچگان بسیار داشت، دلیل که از زنان منفعت یابد.

جابر مغربی می گوید: اگر به خواب ببیند کبوتری داشت، دلیل که غایبش از سفر بازآید. اگر ببیند کبوتری در خانه او بمرد، همین دلیل است. اگر دید کبوتر بسیار در خانه داشت، دلیل که او را فرزندان بسیار باشد و نیز گویند مال تمام حاصل کند. بهترین کبوتر درخواب، سفید و سبز است. اگر زنی کبوتر ببیند، دلیل که شوهری کند و دختران آورد. دیدن کبوتر بازی در خواب، دلیل است بر کاری باطل و کبوترخانه، دلیل بر ناحق است.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کبوتر بر پنج وجه است:
  1. زن،
  2. کنیزک،
  3. مال،
  4. نامه که از غایب رسد،
  5. ریاست.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

293 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

حورا ۵۹

حورا ۵۹ : با سلام تبریک عید بر شما. ۵شنبه قبل از طلوع خواب دیدم خونه پدرم هستیم و پسر دایی من داره قهوه درست میکنه ولی نه با شعله گاز بلکه با دو تا زغال نیمه روشن که بلافاصله دوتا کبوتر کاملا سیاه اون دوتا زغال رو خوردن جلوتر رفتم پیش خانواده ام دیدم ۵ جفت دیگه کبوتر البته سفید اونا رو میزی هستن که بجا دانه دارن زغال نیمه روشن می خورن ومن دهنم بازموند مادرم گفت این راز زغال خوردن کبوترارو رو دختر عموم (دختر عموی مادرم)بهم گفته من به شوهرم گفتم بزار یه جفت کبوتر بیارم تو خونمون برارزق وبرکت شوهرم گفت می خوای چی بشون بدی گفتم از نونای باقی مونده وبرنج وغذااهای اضافه ولی شوهرم راضی نمیشد

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۵۸:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. پسر دایی شما می خواهد برای زندگی اش تصمیمی بگیرد و باید قبل از اتخاذ هر تصمیمی، اول دانش و بینش کافی را در رابطه با کار و پروژه یا هر رابطه ای که در دست دارد، بدست بیاورد و بعد روی آن تصمیم گیری کند. او می خواهد به ثروت و رفاه برسد و سعی می کند که درک کافی نسبت به این که کاری را انجام دهد یا نه، بدست بیاورد. نظر او نسبت به این کار منفی است و فکر می کند که به جایی نخواهد رسید. خانواده ی شما هم می خواهند شرایطی را قضاوت و مورد بررسی قرار دهند و آنها هم می خواهند درک درستی راجع به یک موضوع مالی داشته باشند ولی بر خلاف پسردایی تان آنها نظر مثبتی روی اینکار دارند. شما می خواهید که اخباری راجع به اینکه چطور موفقیت به دست آورید، داشته باشید و نسبت به این کارها آگاهی تان را بیشتر کنید ولی همسرتان معتقد است که شما به اندازه ی کافی سرمایه برای شروع یک کار جدید در اختیار ندارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۳۹:۴۳
alirezaee

alirezaee : خوابم نمایش ندین لطفا

پاسخ
لینک۱۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۶:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. بخش پشتیبانی برای شما ایمیل ارسال کردند ولی ظاهرا به دست شما نرسیده، یا پاسخ ایشان را مشاهده نکرده اید. لطفا این موضوع را از طریق بخش تماس با ما یا تلگرام @yotaabcom پیگیری کنید. اخبار خوش، صلح و آرامش و هماهنگی، عشق و دوستی های زیاد به زندگی تان راه می یابد و محیط خانه تان سرشار از عشق و محبت و صمیمیت خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۳۰:۰۶
بهزاد

بهزاد : سلام و خسته نباشید
خواب دیدم وارد ساختمانی شدم که خانوادی انجا بود(نمی شناختم) که با دختر بچه ها ان خانواده بازی کردم و گوشیم به دست یکی از انها دادم و بعد طبق دوم رفتم که در انجا دو تا از دوستام دیدم که در حال کار کردن بودن مدتی طبق بالا بودم و بعد از انجام کارم (یادم نیست) زمان خروج از ساختمان دوباره با دختر بچه بازی کردم و گوشیم گرفتم و خارج شدم که روی چوبی کبوتری نشسته بود به سمت ش رفتم تا ازش با تلفن عکس بگیرم موفق نشدم به راه‌م در حیاط ادامه دادم که یک قسمت از حیاط سرسبز بود توجه هم جلب کرد رفتم اونجا که دیدم کرم ها و حشرات عجیب و غریبی در حال حرکت هستن که خواستم از انها عکاس بگیرم اما با احتیات رفتم و می دونستم بهم اسیب می زنن که ناگهان کبوتری امد و نشد و حشرات پراکنده شدن و من شروع کردم از کبوتر عکاسی کردن
سپاس از وقت که گذاشتین

پاسخ
لینک۱۵ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۳۷:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید که ایده ی تازه ای را عملی کنید و به امنیت برسید و سرمایه و ثروتی به دست بیاورید. می خواهید که اطلاعات و درک بالاتری نسبت به این کار داشته باشید و شاید از فکر انجام این کار منصرف شوید و یا احساس خیلی خوبی به این کار نداشته باشید. شما می دانید که مشکلات و مزاحمت های زیادی در این راه ممکن است برایتان به وجود بیاید. اما سعی می کنید که مثبت اندیش باشید و تصویر ذهنی خوبی از این ایده ی کاری داشته باشید و خیلی بدبین نباشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۴:۱۱
zahra

zahra : سلام.دیشب خواب دیدم که برادرم کبوتر سفیدی در دستش داشت.و روبروی من ایستاده بود.و میخواست که من کبوتر را بگیرم.(من از پرندگان ترس دارم)من هم میگفتم به من نزدیکش نکن.ولی برادرم اصرار میکرد که آن را به من بدهد.کیوتر را به من آنقدر نزدیک کرد که پرهای کبوتر به صورتم میخورد.خیلی ترسیده بودم.بعد خواهرم به کمک برادرم آمد که کبوتر را به من بدهند که آن را در دست بگیرم.خواهرم میگفت تا کی باید از کبوتر بترسی؟؟ منم بین این احساس که شاید ترسم از کبوتر بریزد یا نه؟ گیر کرده بودم.خلاصه از خواهرم ناراحت شدم گفتم:باشه تو خودت از ملخ ترس داری بزار ملخ بگیرم بندازمش توی دستت!! بعد قلبم شروع به تپیدن تندی کرد.صدای تپش قلبم را واضح می شنیدم.و از آن مکان خارج شدم...ممنون خانم هراتی

پاسخ
لینک۱۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۴۴:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. صلح و آرامش، ثروت و سلامتی و خبرهای خوش خواهید شنید. برادر و خواهرتان می خواهند که شما افکار انتقام و کینه را از دلتان بیرون کنید و مثبت اندیش باشید. شاید اینکار برای شما سخت است چون از کسی به شدت بدتان می آید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۹:۰۸
ava

ava : سلام دیشب خواب دیدم دو تا کبوتر (یکیشون شکل خیلی عجیبی داشت مطمئن نیستم اون یکی کبوتر بود ) اومده بودند تو خونم هرکاری میکردم نمیترسیدند برند برای همین ا با دست کبوتر و گرفتم که شاید بترسه بره اما قشنگ تو چشام زل زد بدون اینکه بترسه ترسیدم و رفتم خانه ی بابام و مامانم تا آنجا دوش بگیرم یواشکی از پله های خانه بالا رفتم و دوش گرفتم اما سروصدا کردم و بابام بیدار شد خیلی عصبانی شد گفت مگه ما تورا مستقل نکردیم پس اینجا چیکار میکنی جرا از حموم ما استفاده کردی که داستانو تعریف کردم گفتند واسه دوتا کبوتر اینطوری ترسیدی و مجبورم کردند برگردم سعی کردم با کلک کبوترارو به سمت فاضلاب و جریان اب راهنمایی کنم که موفق شدم و گول خوردند و رفتند در فاضلاب اما تا اومدم دریچه شو ببندم به سرعت برگشتند داخل خونم تو خواب بعد از اینکه دیدم کبوتر نمیره گفتم اردک هس

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۳۷:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خودتان را احتمالا به خاطر کارهای دیگران مقصر می دانید و راجع به آدم بی گناهی صحبت کرده اید و او روحش از شما ناراحت است چون او بی گناه است. شما باید قبل از اینکه راجع به کسی صحبتی کنید، اول مطمئن شوید که واقعیت چیست بعد به دیگران اخباری را انتقال دهید. شما به خاطر حرفها و یا رفتارتان زیر ذره بین هستید و از انجام کارهایتان پشیمان می شوید. می خواهید که اشتباهاتتان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید و درکتان را بالاتر می برید. ولی خردمندانه تر این است که به جای فرار از واقعیات، با آن روبرو شوید و عذرخواهی کنید. با سرپوش گذاشتن روی بعضی از اشتباهات، و کتمان آن، نمی توانید خودتان را از گناه پاک کنید. در نهایت شما سعی می کنید که اشتباه تان را کتمان کنید و می گویید که هیچ اشتباهی نکرده اید و این فقط یک دروغ است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۱۷:۳۲
ava

ava : سلام من همیشه کنار پنجره برای کبوترا غذا و دون میریزم دیشب خواب دیدم دارم پنجررو باز میکنم که برای کبوترا دون بریزم اما یهو چندتا کبوتر وارد خونم شدن و از کیسه ای که ازش دانه های کبوتر و برمیداشتم و براشون میریختم میخورن با خودم میگفتم تو خواب که نباید کیسه رو جلوی دید میگذاشتم کع ببینند و باید این انتظار و میداشتم که وقتی نزدیک میزارم کبوترا داخل خونم شن و داشتم به این فک میکردم چجوری از خونم بندازمشون بیرون کبوترا رنگشون خاکستری نزدیک به سفید بود که یکم ته رنگ ابی میزد بود

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۶:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. صلح و آرامش به زندگی تان بر می گردد و اگر ارتباط شما با کسی قطع شده او به شما برمی گردد. خبرهای خوش خواهید شنید و روابط صمیمی تری با دیگران خواهید داشت. تعبیر دوم این است که اشخاصی غیبت شما را می کنند و می خواهند از اخبار زندگی تان بیشتر سر در بیاورند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۴۴:۰۸
لادن

لادن : سلام وقتتون بخیر
من مجردم،۲۸ محرم خواب دیدم از یه پنجره(نمیدونم کجا بود)بیرونو نگاه میکنم یه پسرجوان تپل غریبه هم کنارم بود،کبوتر سفیدوخاکستری دیدم داشت پرواز میکرد یه دفه اومد لب پنجره نشست خوشحال شدم(دربیداری همیشه دیدن کبوترسفید رو دوست دارم)..میخواستم به کبوتره بگم برام دعا کن اما جلو پسره روم نشدبهش گفتم بیا غذا بدم اومد جلومشما کشمش جلوش گرفتم دوست نداشت کم برداشت گفتم گندم و ارزنم دارم خوشحال شد گندم بهش دادم بعد درگوشش گفتم برام دعا کن گفت باشه..یه دفعه صحنه عوض شد دیدم تو کوچه ام کبوتره از دور اومد سمت من رو کف دست راستم نشست و گندمایی که دستم بود خورد از یه جا دیگه شبیه کبوتر نبود شبیه یه دختر جوان خوشگل بود با موهای قشنگ اما وقتی داشتم روصورتش دست میکشیدم متوجه شدم موهاش کلاه گیسه.
درواقع حاجتی دارم و خیلی براش دعا میکنم
با تشکر

پاسخ
لینک۲۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۲۸:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما گشایش کار پیدا می کنید. توانایی های شما برای رسیدن به خواسته هایتان بالاست و منتظر خبری هستید که نمی دانید قطعا به آن خواهید رسید یا خیر. شما باید از این فکر که " دیر شده و زمان دارد می گذرد" بیرون بیایید. باید مثبت اندیش باشید. شما باید در شرایط سخت و بغرنج و در مواجهه با کمبودها و محدودیت های زندگی تان منطقی فکر کنید. باید افکار خوبی داشته باشید و صبور باشید. خوابتان به شما می گوید که واقع گرا باشید و رویایی و غیر منطقی فکر نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۴:۲۷
Rezvanin

Rezvanin : ۲۹/۴/۹۹خواب‌دیدم‌نزدیکای‌اذان‌صب‌منو خواهرم توحیات خونمون نشسته بودیم.ب اسمون خیره شدم.ی دفه دیدم تو اسمون داره ی اتفاقی میفته.انگارداره ی نورمستطیلی شکل‌باز‌میشه،وی‌نخ‌یای‌‌نورازاسمون‌تامن‌وجودداره.منوخواهرم‌این‌صحنه‌رودیدیم.انگارازعرش ب من گفتن ک هردعایی داری بگوتا سریع براوده‌بشه.شب‌دوم‌بازم‌نزدیک‌اذان‌صب‌این‌اتفاق‌افتاد.منوخونوادم‌وشوهرخواهرم‌بودیم.انگار میخواستم ب شوهرخواهرم‌ثابت کنم ک من دورغ نمیگم.الان مث دیشب از تو اسمون ی اتفاقی میفته.هممون وسطحیات بودیم.ک من سرموبالابردم.ب اسمون خیره شدم.ی کبوتر سفیدازتواسمون‌ب‌سمت‌من‌اومد.ازخوشحالیو تعجب.داشتم‌گریه‌میکردم.ب‌خونوادم‌گفتم، ببینین‌من‌دروغ‌نمیگم.این‌کبوتروخدافرستاد.الان‌موقه‌ای‌هس‌ک‌میتونم‌هردعایی‌بکنم‌وازخدابخوام‌تادعاهامومستجاب‌کنه.یادم‌نمیادچی‌ازخداخواستم،سومین‌دعااخریش‌این‌بودک‌شوهرخواهرم،عنایتوتوسل ب ائمه اطهاروشهدابهش ثابت بشه واعتقاد پیدا کنه.وختی دعامیکردم، ی نخ یا ی نور بین اسمون تامن بود.انگاراین نخ‌یا‌نور‌دعاهارومیگرف‌ومیبردپیش‌خدامیرسوند.بعدش‌رفتم.خخواهرم‌سعی میکردخیره بشه ب اسمون تا اون نخ یا نوری ک من میدیدمو اونم بتونه ببینه.بعدازدعای اخری باخودم گفتم‌فردادعامیکنم‌وازخدامیخوام‌ک‌پیامبرو ائمه‌اطهار‌توخوا‌باچهره‌واقعیشون‌ببینم.یدفه ب اسمون خیره شدم.دیدم اون اتصالی ک بین اسمون تازمین بود،خیلی کوتاه شده،انگار دیگه فرصت دعاکردن تموم شده.بعدش رفتم تو حیات.منو مامانم واجیم بودیم.لحظه‌ای ک اومدم تو حیات،مامانم توجهی نمیکرد ب این اتفاقی‌ک‌افتاده‌بود.اجیم‌کنارم‌بود‌ک‌ب‌مامانم‌گفتم،مامان‌ببین‌تواسمون‌داره‌چ‌اتفاقی‌میفته. داره اون مستطیل نوری شکل،براامشب بسته میشه.وهمینطور نورش ناپدیدشدورف و همه چی ب حالت اول برگشت

پاسخ
لینک۱۴ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۰۲:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دیدن مستطیل نوری شکل به این اشاره دارد که شما برای ثبات و دوام زندگی تان و برای رسیدن به همه ی خواسته هایتان کافیست که ایمانتان را به خدای بزرگ قوی کنید و ارتباط تان را با او تقویت کنید. کافیست فقط عاشق او باشید و او را بخوانید و به او توکل کنید. این ارتباط شما با خدای بزرگ قویتر و قویتر شده تا زمانی که شما مرتکب یک اشتباه بزرگ شده اید!! دوست عزیز عشق به ائمه ی اطهار و پیامبر بزرگ و عظیم الشان خوب است ولی همه ی اینها آمده اند که خدا را به شما بشناسانند و ارتباط شما را با او قوی کنند. حالا شما در حالی که ارتباط تان با خدای بزرگ قویتر شده، عشقتان این است که ائمه ی اطهار را ببینید.... ! خداست که باید نهایت آرزوی شما باشد و چه فرقی می کند که ائمه ی اطهار چه ظاهری داشته باشند اتصال شما به روح ایشان مهم است. اینکه آنان و اعتقادات آنان را درک کنید و ارتباط تان را با خدای بزرگ قویتر کنید. اگر عشق شما فقط منحصر به خدای بزرگ باشد، اتصال تان به او قویتر می شود. اما اگر اشتباه کنید و برای خودتان خدایان دیگری را در نظر بگیرید و به هر اله دیگری الا الله توکل کنید مرتکب گناه شده اید حتی اگر آن اله رسول خدا باشد. توسل به ائمه ی اطهار یعنی اینکه شما از آنان بخواهید که برایتان در درگاه خدای بزرگ دعا کنند و ارتباط شما و خدای بزرگ، به دعای خیر ایشان قویتر شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۴۲:۴۰
چکاوک

چکاوک : سلام وقتتون بخیر خانم هراتی من خواب دیدم یه خانم صاحب منصبی من رو برای کاری استخدام کرده و ازم خیلی راضیه ....و بواسطه ی کسی بهم یه کبوتر سفید میده و من موندم این کبوتر به چه کار من میاد؟!میخوام به کسی بدمش که تو خواب هشیار میشم میگم کبوتر سفید تعبیر خوبی داره نباید به کسی بدم که بیدار میشم .....ممنون

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۴:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. صلح و آرامش، هماهنگی و عشق، محبت و دوستی و ایمانی قوی به زندگی تان راه پیدا می کندو دنیا به شما رو آورده و به خوشبختی خواهید رسید و افکار انتقام را از خودتان دور می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۱۷:۴۷
termeh

termeh : سلام خانم هراتی عزیز. خواب دیدم داشتم کمد لباسم رو مرتب می کردم لباس های زمستانیم رو داشتم مرتب می کردم که مدت ها بود سراغشون نرفته بودم بعد دیدم که یه کبوتر به رنگ سفید و خاکستری در زیر لباس ها بود با خودم گفتم خدای من این این اینجا چیکار می کنه من چند ماه هست که اینجا رو مرتب نکردم این کبوتر چطور این همه مدت بدون آب و غذا اینجا زنده مونده. بعد کبوتر رو برش داشتم انگار کمی ضعیف شده بود ولی هیچ مشکلی نداشت. گذاشتمش کنار دیدم داره دون می خوره از کف اتاق و دیدم که فورا تپل و چاق و سرحال و زیبا شده بود. بعد برش داشتم و بردمش که بهش آب و غذای مخصوص پرنده بدم. با تشکر (واقعا ازتون تشکر هم می کنم خانم هراتی گاهی اوقات انقدر با جزئیات و دقیق تعبیر می فرمایید که واقعا شگفت زده میشم انشا الله پاینده و سرحال باشید)

پاسخ
لینک۷ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۴۲:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما یاد خاطرات و رازهای گذشته تان می افتید که قبلا چطور سعی می کردید در مقابل سردی روابط و احساسات سردی که در زندگی تان با آنها مواجه بودید، برخورد کنید. شما روحی آرام و مغرور دارید و می خواهید که آزاد باشید ولی خودتان را به خاطر کارهای دیگران مقصر می دانید و به خودتا می گویید که شما بودید که باعث شدید تا با شما بدرفتاری کنند و تقصیر خودتان بود ( اما اینطور نیست). شما به خودتان خواهید رسید و اجازه ی رشد و خوش گذرانی به خودتان می دهید و از محکوم کردن خودتان دست برمی دارید. تشکر عزیزم از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۱۱:۳۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.