کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب کتاب

خواندن کتاب در خواب، به راه صواب رفتن در بیداری تعبیر شده است. اگر از خواندن کتاب در خواب خوشتان بیاید، با دوستی خردمند در بیداری آشنا می شوید. اگر کسی به شما کتاب داد، از هدایت یک دوست بهره مند خواهید شد. اگر کتاب می فروختید، دوستی را از دست می دهید.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کتاب شعر می خواند، دلیل که کاری کند و مردمان او را ملامت نمایند. اگر دید کتاب حساب می خواند، دلیل که همواره اندوهگین شود.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی در خواب ببیند کتابی می خواند، دلیل که راه دین گزیند و کارهای بسته بر وی گشاده شود. اگر ببیند کتاب اخبار بر حدیث می خواند، دلیل که مقرب پادشاه یا حاکم شود، اگر ببیند کتاب فقه می خواند، دلیل که از ناکردنی بازایستد. اگر ببیند اصول می خواند، دلیل که به کاری مشغول شود و فایده دینی یابد.
اگر دید کتاب قصص می خواند، دلیل که به قصه های انبیاء و اولیاء حریص است. اگر ببیند کتاب ملوک و سلاطین می خواند، دلیل ملامت است. اگر دید حکمت می خواند، دلیل که قران خواند. اگر دید نحو می خواند، دلیل به شغل دنیایی مشغول شود.

تعبیر خواب کتاب دعا (مصحف)

امام صادق (ع) می فرماید: دیدن مصحف خواندن، دلیل علم و حکمت است. اگر دید قران می خواند یا در آن نگاه می کرد، دلیل که علم و حکمت آموزد. اگر مصحفی بخرید، دلیل که طالب علم شود. اگر مصحف را به آتش بسوخت، دلیل بر فساد دین او است.

    دیدن مصحف بر پنج وجه است:
  1. علم،
  2. میراث،
  3. امانت،
  4. روزی،
  5. مال و نعمت.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر مصحفِ گشاده بر سرنهاد یا بر دیده می مالید، دلیل که والی شهر شود. اگر دید ورقهای مصحف می خورد، دلیل که قران بسیار خواند. اگر دید ورقهای مصحف پاره می کرد، دلیل که نماز نگذارد. اگر قران را تفسیر می کفت، دلیل که کاری شروع کند و آن کارِ ناروائی بود. اگر ببیند مصحف داشت و چون بگشاد هیچ ننوشته بود، دلیل که دل و زبانش راست نباشد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

168 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ارام

ارام : سلام و عرض تسلیت. نامزدم دیشب دیده در یک فروشگاه کتاب کمدی هست و تعداد زیادی کتاب طنز خریداری میکنه(در واقعیت این ژانر مورد علاقه اش نیست) فروشنده براش توضیح میده که چطور وارد کتاب ها و داستان ها بشه و وقتی شب شد از پنجره هایی که وجود داره به دنیای واقعی و مغازه برگرده. همسرم آماده مسافرت بوده و داشته چمدونش رو می بسته. سپاس از شما عزیزدلم

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۴۰:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. نامزد شما سعی می کند که خردمندانه رفتار کند، وقتی که چیزها خیلی سخت به نظر می آیند، او می خواهد که بعضی موقعیت ها را کمتر جدی بگیرد و بی خیالتر باشد. تضاد فرهنگی برای او و جامعه ی ما نسبتا" زیاد است و او سعی می کند که فرهنگ غرب و ایران و نیز این حجم بزرگ اختلافات فرهنگی در خود ایران را بخوبی درک کند و می خواهد آماده باشد تا اگر با شرایط سخت مواجه شد، بتواند معقول فکر کند و از کوره در نرود و یا رفتاری از خودش بروز ندهد که منطقی و عقلانی نیست. همسر شما می خواهد چشم انداز تازه ای در زندگی داشته باشد و اجازه ندهد که در بعضی مسائل، دیگران از او سو استفاده کنند یا برایش تصمیم بگیرند. او می خواهد مجرب تر و خردمندانه تر رفتار کند. واقعا زندگی برای شخصیتی مثل همسر شما در کشوری با این همه اختلافات فرهنگی در گوشه به گوشه و جای جای این مرزو بوم بسیار سخت است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۵۸:۴۲
Farid

Farid : با سلام من خواب دیدم رییسم من را موظف به خوندن کتابی کرده و بعدش باید اونو به یکی از مشتریان توضیح بدم من اولش استرس داشتم و فک میکردم از پسش برنمیام مختصری هم راجع به کتاب بهم توضیح داد وقتی کتابو خوندم محتواش اصلا ربطی به اونکه رییس داده بود نداشت ولی من کامل مسلط بودم به توضیحش ممنون میشم تعبیرشو بهم بگید.

پاسخ
لینک۶ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۲۷:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. رئیس شما می خواهد که شما به دانش و آگاهی لازم برای رسیدن به موفقیت در زمینه ی کاریتان برسید و شما را ملزم به این می کند که خردمندانه تر با مشتریان و ارباب رجوعانتان برخورد کنید. شما البته از نصیحت او استفاده خواهید کرد و بسیار موفق و درست عمل خواهید کرد. اما وقتی که مجرب شوید، متوجه می شوید که خود رئیستان فقط ادعای عقلانیت و خردمندی می کند و در اصل توانایی او برای رسیدن به موفقیت زیاد نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۹:۵۹
Hani

Hani :
سلام وقتتون بخير
برادرم ٦ سال هست كه از ايران رفته و اتاقش توي خونمون خيلي وقته خاليه و من خواب ديدم كه براي برداشتن وسيله اي به اتاقش رفتم و ديدم كه كتاب هاش با زنجير هاي خيلي ريز و محكمي از قفسه هاي كتابخونه اويزون هستن و منم كنجكاو شدم كه چرا و به طرف كتابا رفتم تا از زنجير ها جداشون كنم ولي هركاري كردم نتونستم

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۳۳:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید از بعضی جهات برادرتان را درک کنید و متوجه شوید که دلیل کارهای او چیست ولی نمی توانید سیستم فکری او را درک کنید. تعبیر دوم این است که شما می خواهید از شیوه ی فکری برادرتان تقلید کنید و کاری را انجام دهید که او معتقد به درست بودنشان است ولی به شما اجازه داده نمی شود که از روش فکری او تقلید کنید و همان روش زندگی را برای خودتان انتخاب کنید. می خواهید زندگی جدیدی بر مبنای دانش و درک برادرتان برای خودتان بسازید ولی به شما این اجازه داده نمی شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۰۷:۵۱
khorshid

khorshid : سلام.خواب دیدم رعیس کارخونه ای که قبلا آزمایشی اونجا بودم و بهش علاقه دارم،بهم یه کتاب کوچیک داد که جلدش سفید و آبی بود و گفت این کتاب درمورد خوبیها یا صفات خوبی که تو داری هست که خیلی با ارزشه!و بعد دیدم منو خالم و مادرم توی یه مغازه ایم و فروشنده که مرد مسنی بود آشنامون بود یا اونجا مال ما بود و من خجالت میکشیدم کسی اونجا مارو ببینه چون بیرون مغازه روبروش یه دبیرستان بود که انگار محل کار همین رعیسم بود و بغل دست مغازه یه توالت عمومی بود که رعیسم رفت اونجا توی یکی از توالتاش و رفتم از جلو در نگاه کردم دیدم اولین توالت یه مرد دیگه ای نشسته و فقط سرش معلوم بود گفتم پس رعیسم توی در دومیه رفته و دوست قدیمم هم نزدیک من با دوستش وایساده بودن جلو توالت عمومیه و درمورد رعیسم حرف میزدن با اشتیاق.و بعد معشوقم رو دیدم(باهم در ارتباط نیستیم)که با دختر عموم( که متاهله) ازدواج کردن و از حضورش کنارم خجالت میکشیدم میگفتم حالا همه چی مون حتی بدن و اندامهای جنسیمون رو با هم مقایسه میکنه! انگار دیده بوده اندام منم،و میگفتم اندام جنسی من کوچیکه و مال دختر عموم بزرگه حالا مقایسه میکنه و اندام جنسیمون هم میومد توی ذهنم و خجالت میکشیدم از معشوقم.ممنون

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۵۴:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. رئیس سابق شما درک بهتری نسبت به خردمندی و آرامش و فداکاریهای شما پیدا کرده و از اینکه شما را ناراحت کرده است ؛ ناراحت و پشیمان است. دوست پسر سابقتان هم الان که از شما جدا شده، فرهنگ و سنت های خانوادگی شما را تحسین و تصدیق می کند و فکر میکند که اشتباه کرده از شما دور شده. او به تمام خصلت های روحی و فیزیکی شما خیلی فکر کرده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۲۷:۱۸
زهرا

زهرا : سلام وارادت،خواب عصردیروزپنجشنبه مرحوم پدر زنده بود، بسمت میزتلفنی آمد که همیشه کنارش می‌نشست وکاغذ تاشدۀ کوچکِ سفیدی بالای میز به دیوار چسباند.صحنۀ بعد پدر فوت کرده بود،کاغذ را از دیوار جدا و باز کردم، لای این کاغذ نیمۀ پایینیِ بُریده شده از عکس پرسنلیِ پدر بود.نمایی از کت سرمه‌ای و پیراهن سفید در محدودۀ نیمۀ پایینی قفسۀ سینه.گریان بانشان‌دادن نیم‌عکس به برادرم گفتم پدر از وفاتش آگاه بود،حیف ما متوجه نشدیم. صحنۀ بعد کنار همان میز ایستاده بودم و کتابی گشاده با قطعِ بسیاربزرگتر از کتابهای دنیا در دستانم بود، کتاب "مثنوی مولانا"،جلدسفید وسخت، کاغذ نو وسفید، دستنویس،خط نستعلیق و مصور با نقاشیهای رنگی مینیاتور. ورق زدم تا فصل پایانی کتاب، اینجافصل توالد وتناسل انسان بود،اشعار وتصاویری ازخلقت بشر، آمیزش زن و مرد،ترکیب سلول نر وماده وخلق اولین سلول انسان.

پاسخ
لینک۲۰ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۳۱:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. اراد متقابل. روحشان شاد. پدرتان می خواهد که شما بیشتر از او یاد کنید و با او تماس داشته باشید. او می خواهد که شما از او به عنوان کسی که همیشه آماده به خدمت به شما بوده یاد کنید و اینکه او شخصیتی حمایتگرایانه و با کرامت و احساسی و مهربان داشته است. شما از شرایط دنیا با خبر و مجرب هستید. با این وجود مردم انسان را از ظاهرش قضاوت می کنند. هر کسی با دیگری متفاوت است و راه های ابراز احساسات خودش را در زندگی پیش می گیرد. در بهترین شرایط، زندگی همین است که انسان بدنیا می آید بزرگ می شود ازدواج می کند تولید مثل می کند و سعی می کند که تاثیری مثبت و منحصر به فرد به نوبه ی خودش در این دنیا داشته باشد و این چرخه همچنان تا همیشه ادامه دارد ولی روح است که باقیست. از روح او یاد کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۵۹:۰۹
Maryam

Maryam : سلام خواب دیدم یک کتاب مذهبی دستم بود که چند تا از برگه هاش از وسط به صورت افقی پاره شده بود کتاب رو بردم صحافی که یک کتابخونه خیلی بزرگ بود درست کردم.وقتی باز کردم حروف عربی و فارسی میدیدم (یک کتاب خیلی قدیمی مذهبی بود که دست نوشته بود)باز کردم با چسب ۵ ساتتی چسبونده بود (یعنی برگه ها توسط چسب به دو قسمت بالا و پایین تقسیم شده بودند.یعنیدر هر برگه یه ردیف چسب شفاف بود)به صحاف گفتم یه قران قدیمی هم دارم اون رو هم میارم{:ادمی هستم که در زمینه های مختلف و مذهبی کتابزیاد میخونم}

پاسخ
لینک۱۵ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۷:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نظریات خودتان را با صراحت راجع به بعضی از نوشته های یک کتاب مذهبی که درک درستی از آن ندارید بیان می کنید و به نظرتان می رسد که این نوشته ها یکپارچگی ندارند. مثلا چیزی را می خوانید که منظور آن نوشته با منطق شما جور در نمی آید و یا اینکه شما منظور آن را خوب درک نمی کنید. بنابراین لازم می دانید که برای یکپارچکی در این زمینه اقدام کنید و بنابراین به آن قسمت ها گیر می دهید تا شکتان برطرف شود و به یک نظر واحد برسید. حتی ممکن است این تحقیقات و تفحص را در باره ی بعضی از آیات قرآن کریم هم احساس کنید. مطالعه و بررسی یکی از مولفه های لازم رسیدن به یقین و ایمان است. در قرآن کریم مردم به 3 دسته تقسیم می شوند. کسانی که می بینند، کسانی که می خوانند و کسانی که تعقل می کنند و ایمان به واسطه ی دیدن یا خواندن به تنهایی به دست نمی آید . تعلق لازم است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۳۷:۳۰
قسم

قسم : با سلام و خسته نباشید
جمعه هفته گذشته خواب دیدم با عمه و دختر م توی روستایی بودیم می‌خواستیم بریم خونه ولی یه مدرسه بزرگ سر راهمون بود خونمون پشت مدرسه بود وارد مدرسه شدیم راهی برای رسیدن به خونه پیدا نکردیم از پنجره ها خودمون رو آویزون کردیم خیلی بلند بود ترسیدیم نپریدیم یا پنجره ها کوچیک بود راهی پیدا نکردیم خلاصه داشتیم تو مدرسه دنبال یه راه یا یه پنجره بزرگ می‌گشتیم که یه کتاب پیدا کردم روش نوشته بود مرتضی انصاری گفتم بریم که راهمون رو پیدا کردم راه ما راه مرتضی انصاریه ومیخواستیم از مدرسه خارج بشیم که از خواب پریدم شبش حالم خوب نبود و به خدا گفتم راهی بهم نشون بده .و خوابیدم .این یعنی چی؟ من باید چکار کنم؟

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۵۲:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما برای رهایی از مشکلات و رسیدن به آرامش نیاز دارید متوسل به حضرت علی ع شده و از او طلب یاری و کمک کنید. دعای خیر حضرت علی ع راهگشای شما خواهد بود و انشالله خدای بزرگ راه درست را به شما نشان خواهد داد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۳۲:۵۹
saman

saman : سلام و وقت بخیر

لطفا این خواب نمایش داده نشود.

لطفا تعبیر خواب من را بگوید و بهترین کار چیست؟

متشکرم

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۵۷:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خدای بزرگ می خواهد به شما بگوید که از او هیچ کاری بعید نیست و برای او در چشم بهم زدنی همه چیز انجام می شود. خدای بزرگ بسیار عصبانیست و خشمش شامل حال عده ای خواهد شد و کسانی که به دیگران ظلم می کنند از این خشم در امان نخواهند ماند. شما نمی توانید جلوی انتقام خداوند را بگیرید ولی خدای بزرگ می خواهد به شما بگوید که فرصت های زیادی برای شما وجود داد که در زندگی تان پیشرفت کنید. پیدایش کندوی عسل در واقعیت، برای این است که شما بدانید که با سخت کوشی و کار گروهی و تولید و بازسازی، جامعه پیشرفت خواهد کرد و اینکه گاهی اوقات خداوند می خواهد که خرابی ها را با روش های خودش جبران کند ولی شما نباید بترسید. لطف او و رحمتش شامل حال شماست. باید بنشینید و ببینید که چه می شود و فکر نکنید که خدای بزرگ دست روی دست می گذارد و شما هم بخواهید نمی توانید او را آرام کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۳۴:۵۴
Sepehr

Sepehr : سلام من خواب دیدم در مدرسه ی دوران راهنماییم که زیادم از اونجا خوشم نمیاد هستم و در یکی از کلاس ها هستیم با بچه ها؛ که کلاس زبانم هست اون کلاس روز اول کلاسه انگار، معلم که یه خانوم جوونی هم هست کتاب هارو پخش میکنه و میگوید که همه صفحه ی ۵۲ بیارن اگه اشتباه نکنم که من هرچی میگردم نیست این صفحه خود معلم میاد کتابمو نگاه میکنه و اون صفحرو برام میاره من با دقت که نگاه میکنم به صفحات کتاب متوجه میشم که کتاب پاره شده و کهنست و می ذارم کلاس تموم بشه و پیش معلم راهنمای اون درس میرم و میگم کتابمو عوض کنه این کارو انجام نمیده و دعوامون میشه ناظم جدامون میکنن من زنگ میزنم مادرم بیاد دنبالم ولی یه معلم دیگه میاد تو کلاس نمره های یه درس دیگرو میخونه که من نمره کاملو گرفته بودم و میام بیرون مادرم ازم گله داره که چرا دیر کردی

پاسخ
لینک۱۳ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۳۵:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما درسهای زیادی هست که باید از زندگی تان بیاموزید و نیاز به راهنمایی و کمک کسی دارید تا بتوانید درکتان را نسبت به بعضی مسائل کهنه و قدیمی بالا ببرید و به کمال ذهنی و معنویت بالا و هارمونی در زندگی تان برسید. شما نمی توانید کورکورانه هر چه که به شما گفته می شود را باور کنید و نیاز دارید که سطح دانشتان را راجع به مسائل ارتقا ببخشید. شما همیشه سعی کرده اید که در کارهایتان به کمال رسیده و موفق باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۵۰:۱۷
Seyamak

Seyamak : سلام .لطفا خوابم نمایش عمومی نشود.

پاسخ
لینک۲ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۷:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. او می خواهد دانش و خردش را در زمینه ی خاصی زیادتر کند و شما می خواهید که جاپای قرصی در رابطه با موقعیتی که در آن قرار گرفته اید داشته باشید. او سعی می کند که هویت خودش را جور دیگری جلوه دهد و به عادات و رفتارهای قدیمی اش پایان دهد و مدل رفتارش را عوض کند چون گویا فعلا برایش اینگونه رفتاری که امروز دارد، دیگر مقرون به صرفه نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۳۶:۳۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.