تعبیر خواب کتاب
خواندن کتاب در خواب، به راه صواب رفتن در بیداری تعبیر شده است. اگر از خواندن کتاب در خواب خوشتان بیاید، با دوستی خردمند در بیداری آشنا می شوید. اگر کسی به شما کتاب داد، از هدایت یک دوست بهره مند خواهید شد. اگر کتاب می فروختید، دوستی را از دست می دهید.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کتاب شعر می خواند، دلیل که کاری کند و مردمان او را ملامت نمایند. اگر دید کتاب حساب می خواند، دلیل که همواره اندوهگین شود.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی در خواب ببیند کتابی می خواند، دلیل که راه دین گزیند و کارهای بسته بر وی گشاده شود. اگر ببیند کتاب اخبار بر حدیث می خواند، دلیل که مقرب پادشاه یا حاکم شود، اگر ببیند کتاب فقه می خواند، دلیل که از ناکردنی بازایستد. اگر ببیند اصول می خواند، دلیل که به کاری مشغول شود و فایده دینی یابد.
اگر دید کتاب قصص می خواند، دلیل که به قصه های انبیاء و اولیاء حریص است. اگر ببیند کتاب ملوک و سلاطین می خواند، دلیل ملامت است. اگر دید حکمت می خواند، دلیل که قران خواند. اگر دید نحو می خواند، دلیل به شغل دنیایی مشغول شود.
تعبیر خواب کتاب دعا (مصحف)
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن مصحف خواندن، دلیل علم و حکمت است. اگر دید قران می خواند یا در آن نگاه می کرد، دلیل که علم و حکمت آموزد. اگر مصحفی بخرید، دلیل که طالب علم شود. اگر مصحف را به آتش بسوخت، دلیل بر فساد دین او است.
-
دیدن مصحف بر پنج وجه است:
- علم،
- میراث،
- امانت،
- روزی،
- مال و نعمت.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر مصحفِ گشاده بر سرنهاد یا بر دیده می مالید، دلیل که والی شهر شود. اگر دید ورقهای مصحف می خورد، دلیل که قران بسیار خواند. اگر دید ورقهای مصحف پاره می کرد، دلیل که نماز نگذارد. اگر قران را تفسیر می کفت، دلیل که کاری شروع کند و آن کارِ ناروائی بود. اگر ببیند مصحف داشت و چون بگشاد هیچ ننوشته بود، دلیل که دل و زبانش راست نباشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ghoncheh : سلام من خواب دیدم که یکی از اعضای خانواده ام کاری که مثل اینکه من قبل نوشته بودم و روش کار کرده بودم مثل یک کتاب بهم داداون رو جلد براش درست کرده و کتاب منتشر کرده بود و من وفتی دیدم نوشته هام کتاب شده و یا کاری که انجام داده بودم موفق و ارزشمند شده و کارم موفق شده و اشک شوق می ریختم و اشکم می دیدم که می ریخت و جلد کتاب یادم سیاه وسفید بودو عکس گربه و پرنده و یا حیوانی دیگه بود مثل کتاب داستان دقیقا این قسمت یادم نیست
فریبا هراتی
: سلام. دیگران به نظرات شما اهمیت می دهند و برای حرفتان ارزش قائلند. شما ازین جهت احساس خوشحالی می کنید. شما عادلانه صحبت می کنید، در گرفتن تصمیماتتان بی طرف هستید و نظرات دیگران را هم اهمیت می دهید و سعی می کنید که تعادل را در بیان نظراتتان به کار ببرید و منصفانه نظراتتان را ابراز می کنید. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام.دیشب خواب دیدم که وارد منزل شدم دیدم زنهای زیادی هستن .تنها خاله ام برایم شناخته شده بود.او را درآغوش کشیدم.چادر سرش بود وایستاده بود انگار مراسم دعا بود.کتاب نازکی شبیه به کتابهایی که دعای وحدیث در آنها هست دستش بود.زنی که از ملائک بود روبرویش ایستاده بود.و او را راهنمایی میکرد.گفتم:اول توبه کند.ملک گفت:اول طیب که من گفتم منظورش پاکی هست.و بعد صدای ملک میامد که میگفت:بازگشت همه به سوی اوست.و بعد خوابم را تعریف میکردم برای مادرم و میگفتم:که خاله حدیث کسا در دستش بود و میخواند...خانم هراتی به نظر شما آن حرفها خطاب به من نیست که ملک میگفت.؟
فریبا هراتی
: سلام. طیب در خواب شما، یقین و ایمان قلبیست که منجر به آسودگی خاطر انسان می شود و نشانه ی اعتماد قلبی انسان به حضور خداوند و همان یقین یا ایمان راستین داشتن است. اول باید کاملا با ایمان بود و بعد از آن توبه مهم است چون اگر کسی ایمان قوی و یقین و طیب نداشته باشد، توبه به چه کسی بکند؟حضور زنهای زیاد و خاله تان و شما و البته ملک در این جمع به این اشاره دارد که همه ی شما چه خاله تان چه شما چه هر کسی که در این جمع های آموزش قران حضور پیدا می کند، شرط قبولی عبادتش این است که اول ایمان قلبی داشته باشد و خاطر جمع باشد که خدای بزرگی هست که پروردگار اوست و او را می پرورد، حمایت می کند و می توان به او تکیه کرد و هرگز پشت او را خالی نمی کند... بعد دست به دعا بردارد و حاجتش را بگوید. اما در خیلی از مراسم مذهبی که شما افرادی را می بینید که دعا می کنند، شک دارند که خدا کمکشان می کند ؛ شک دارند که خدا صدایشان را می شنود و به ایشان اهمیت می دهد و اصلا دعا می کنند که به حاجاتشان برسند نه اینکه دعا کنند که عشقشان را به خدای بزرگشان نشان دهند! حاجاتشان را هم که بگیرند خدا را فراموش می کنند و باز به گناه می پردازند. شما هم تمایل داشتید که ملک با شما صحبت می کرد چون در اینصورت و اینطوری احساس می کردید که بهتر از خاله تان هستید. در عشق به خداوند، حسادت جایز نیست! کسی که عاشق خداست آرزوی اوست که همه عاشق خدا باشند و عاشقتر از او هم باشند مثل اینکه شما مثلا بچه ای دارید و حس مادری تان قویست ولی اگر جایی بروید که همه عاشق بچه تان باشند به بچه تان حسادت نمی کنید بلکه ذوق می کنید که همه عاشق او هستند! اگر کسی عشق راستین به خداوند داشته باشد ذوق می کند که بنده های خداوند همه خوب و خوبتر و خوبترین باشند و از اینکه خدا را شاد کند خوشحال می شود. گناه شیطان این بود که می خواست فقط خدا او را دوست داشته باشد و او را بالاتر از انسان بداند و حسادت کرد و به انسان سجده نکرد. پس در راه عشق به خداوند از شیوه ی شیطان استفاده نکنید و حسادت نکنید که چرا خداوند کسی دیگری را بیشتر دوست دارد بلکه به او آفرین بگویید و بخواهید که خودتان هم آنقدر خوب باشید که همه به شما افتخار کنند و به شما افرین بگویند. مومنین زیر پر و بال هم را می گیرند و همدیگر را تقویت میکنند! تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خانم هراتی بزرگوار.نه اصلا حسادت نمیکنم اون هم به خاله خودم که خیلی دوستش دارم.و در زندگی معنوی خودم از الطاف خداوند بی نصیب نبوده ام..فقط گفتم شاید این خواب هم اشاره ایی به جواب سوالهای که از خداوند پرسیده ام باشد. بحرحال ممنون شما هستم بخاطر تمام تعابیر خوابهایم.سربلند وسلامت باشید.
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. شما همیشه به بنده لطف داشته اید. امیدوارم از بیان من ناراحت نشده باشید چون هدفم فقط صداقت و روشنگری نسبت به شما بود. چنانچه کلام من باعث ناراحتی شما شده امیدوارم من را ببخشید. تشکر.
Vahideh : سلام عزیزم
(لطفا مخفی باشه)
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. شما تلاش می کنید که در زندگی تان بسیار خردمندانه فکر کنید و به موفقیت برسید. سقف آرزوهایتان بلند است و زندگی تان متحول شده. شاید شما مدتی کوتاه راجع به موفقیت های علی هم فکر کنید؛ اما خرد و عقلانیت شما به شما این اجازه را نمی دهد که وقتتان را صرف فکر کردن به علی و موفقیت های او کنید بلکه می خواهید با کرامت و پاک زندگی کنید و از علی فاصله گرفته و او را به کل از زندگی تان بیرون کنید. شما ایده های زیادی در سرتان دارید و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید. شما سعی می کنید با عزت و اقتدار در زندگی تان پیشرفت کنید و درکتان را بالاتر ببرید تا به دستاوردهای بزرگی در زندگی تان برسید و مشکلاتتان تمام شود. شما می خواهید که تعادل و آرامش را در زندگی تان حفظ کنید و دانش و مهارت هایتان را تقویت کنید. شما آرام و سخت کوش هستید ولی منیت ندارید. اما علی خشک و بی احساس به منافع خودش فکر می کند و می خواهد پیشرفت کند و اگر دانش خودش را بالا می برد برای همین منافع است. او می خواهد به همه بگوید که یک سرو گردن از دیگران بالاتر است. ولی در اصل اینطور نیست. این شما هستید که به او بها داده بودید و حالا عدم حضور شما باعث می شود که زندگی او شیرین نباشد. شما هم حواستان را بیشتر جمع می کنید و سادگی و زودباوری را کنار گذاشته اید. به منافع مالی تان فکر می کنید و به فرصت ها و انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید. دیگر درک شما بالا رفته و هر نظر پوچ و بی ارزشی را نمی پذیرید. خواب شما 1480 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام خانم هراتی گرامی
امیدوارم حالتون خوب باشه و سلامت باشید...
تو خواب قسمتهای مختلفی بود اما فقط این یادم مونده که دوستم پروین با حالت پوشش جدیدش(بیحجاب و موهای کوتاه) اومد، کتابی که عرفانی و مال من بود رو برداشت و ٢ تا ورق زد یا ٢ صفحهش رو خوند! بعد من به خودم گفتم پروین که میگفت از این چیزا فاصله گرفته(یا خوشش نمیاد)!
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. او سعی می کند که از شما یاد بگیرد که خردمندانه تر و عقلانی تر رفتار کند. او در ظاهر می گوید که دوگانگی ها و تضادهایی را مشاهده کرده که در قلبش شک و تردید به وجود آمده اما ته قلبش اعتقادات گذشته اش را کمابیش دارد و شما می توانید روی او تاثیرگذار باشید. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام خانم هراتی عزیزم
*لطفا مخفی باشه*
فریبا هراتی
: سلام. اگر جلد این کتاب در واقع به این صورت نیست، دوست شما سعی می کند که با ظاهری پاک و با کرامت با شما برخورد کند و نشان دهد که آرام و خردمند است و شخصیتی مهربان و حال و هوایی معنوی دارد. او از بعضی از نکات زندگی اش درس گرفته و در آن زمینه های خاص، دقت بیشتری می کند و سعی می کند که به پای استانداردهای دیگران برسد. شما هم تجاربی که در رابطه با او پیدا کرده اید را در خاطرتان حفظ خواهید کرد و از اینکه دوباره اشتباهات گذشته تان را تکرار کنید، خودتان را محافظت می کنید. تشکر از همراهیتون.
mEHROU : سلام خانم هراتی سال نو مبارک
بهترین ها از آن شما و تک تک ذرات عالم باشه ان شاءالله
لطفا متن را مخفی کنید تا همینجا باقی بماند متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شما هم مبارک. تشکر. شما می خواهید که خرد و عقلانیت در وجودتان قویتر شود و هارمونی و هماهنگی بیشتری به زندگی تان راه پیدا کند. اینکه گفته اند معنی انفقوا چیست که البته قطعا معنی آن را می دانید و به معنی بذل و بخشش کردن در ظاهر امر است؛ اما معنی دیگری دارد که کمی عمیقتر از آنچیزیست که در ظاهر ترجمه می شود. "از خودگذشتگی و انفاق از مال و جان در راه خدا برای اثبات عشق به خدا "معنی واقعی آن است. این موضوع مهم در رابطه با سوال شما از او که آیا عاشق و معشوق یکیست، به نوعی گره خورده اند. شما نمونه ی کوچکی از روح خدای بزرگ هستید و باید سعی کنید که از خداوند بیاموزید. مثل او که بخشنده است و انفاق می کند و به همه ی مخلوقاتش اعم از آنهایی که او را می پرستند و آنهایی که خبر از وجود او ندارند، می بخشد!!! شما هم باید مثل خداوند باشید. بخشنده و مهربان. یعنی آدمها را با خودتان مقایسه نکنید. خداوند اگر می خواست آدمها را با خودش مقایسه کند که پاک و مطهر است و به جرم گناهان انسانها، آنها را مجازات کند، احدی بر روی زمین نمی ماند که مرتکب گناه نباشد و مجازات نشود! اما خداوند بخشنده ی مهربان است و ما انسانها اگر بخواهیم مثل پروردگارمان باشیم و از او بیاموزیم؛ باید نسبت به هم اینطور باشیم! تا بتوانیم بگوییم نمونه های کوچکی از عشق الهی در وجودمان قرار دارد. شما شاید تجربه کسب کرده باشید و علامه شده باشید ولی زمانی هم در گمراهی بوده اید! پس اگر همه را باخودتان قیاس کنید و هر کسی مثل شما نبود را مجازات کنید، مانند خدا رفتار نکرده اید!! شما باید به مردم فرصت رشد و اندیشه و کسب دانش و معرفت بدهید. باید روزی شان را در اختیارشان قرار دهید فرصت رشد به آنان بدهید بعد که تکمیل شدند اگر باز تمایل به گناه داشتند مجازاتشان کنید. خداوند به همه ی موجوداتش روزی می بخشد ما چطور از روح خدا هستیم وقتی که بخیل و تنگ نظریم؟ و وقتی که گناه دیگران را بزرگ می کنیم و خودمان را می بخشیم! آیا به اندازه ی خداوند تکمیل شده اید؟ که بگویید عاشق و معشوق یکیست ؟ یا اصلا توان تکمیل شدن دارید؟. اما برای بنده های خدا که ذره ای تلاش نمی کنند که شبیه پروردگارشان باشند و حتی اگر تلاش کنند که خوب باشند باز هم نمی توانند مثل او تکمیل باشند، پس عاشق و معشوق یکی نیست! خواب شما 935 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
narges : - سلام. وقت شما بخیر
خواب نمایش داده نشود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما ته دلتان نسبت به او احساس دارید و نتوانسته اید که کاملا به او بی تفاوت باشید. او سعی می کند که خردمندانه تر رفتار کند و از تجاربش استفاده کند. اما طرز فکر او قدیمی و افکارش منحط است. او ایمان قوی ندارد و دانش دینی او زیاد مستند و واقع گرایانه نیست. شما نمی دانید که چه احساسی باید به او داشته باشید و یا او را چطور باید فرض کنید. عاقل یا نا آگاه. تمایل دارید که رفتارش را ببینید تا از روی این رفتار بتوانید نظرتان را قاطع تر نسبت به شخصیت او بیان کنید. خواب شما معادل 897 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
ستاره : باسلام و وقت بخیر،
لطفا متن خوابم منتشر نشود.
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید رفتار خوبی داشته باشید ولی نمی خواهید که احساسات و افکارتان را با دیگران مطرح کنید. شما باید دانش و خردتان را در زمینه ی خاصی بالاتر ببرید و به خدای بزرگ توکل کنید. هر چند که شما از بعضی نصایح و پیشنهاداتی که در همین رابطه به شما می شود، احساس خوبی ندارید، عصبانی می شوید و هیجان و یا اضطراب به شما دست می دهد. شما فقط چیزهایی را قبول دارید که خودتان باور داشته باشید و تاییدش کنید. اما به هر جهت می خواهید به خدای بزرگ توکل کنید و به امام حسین ع متوسل می شوید. تشکر از همراهیتون.
ناشناخته : باسلام وعرض ادب خدمت شما .دیشب خواب دیدم که بیگناه به زندان افتادم وخیلی ناراحت هستم که چراکسی به کمکم نمیاد ودارم میگم من بیگناه هستم وچند روز تو زندان بودم که یهوی تصمیم میگیرم به خانمی ( که حکم مادرمو تو واقعیت داره واین روزا بینمون کدورت شدیدی پیش اومده) زنگ بزنم وبگم من تو زندانم ولی دودلم که بهش زنگ بزنم یانزنم که بعدش ندیدم بهشون زنگ بزنم بعدتصمیم میگم به پدربزرگم ( که خداروشکر هم تو واقیت وهم تو خواب زنده بودند)وزنگ زدم که بلافاصله گفت برات وکیل میگیرم وبعدش دیدم دارم تلفنی با همون وکیله حرف میزنم ومعلوم بود که ازاد میشم ووقتی بعد از حرف زدن با وکیل به پیش بقیه خانم ها که تو زندان بودند برگشتم دیدم یه کتابی رو دارند میخوندیعنی یه نفر داشت میخوند وبقیه به دورش جمع شده بودند وداشتند میشنیدند که وقتی جلد کتاب ومطالبشو گوش کردم دیدم کتابی که خودم نوشتم هست و اسم کتاب بی گناه هست(من تو واقعیت نویسندم ودقیقا چند سال پیش کتابی به اسم بیگناه نوشتم که اتفاقا مربوط به دختری بود که بیگناه به زندان افتاده بود ودرنهایتم بیگناهیش ثابت شد وازاد شد)..من دختر ومجردم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما به خاطر موقعیتی در زندگی تان احساس محدودیت می کنید و یا فکر می کنید که اشتباه کرده اید و مرتکب گناهی شده اید و خودتان را به خاطر آن سرزنش می کنید. شما از جهتی تمایل دارید که رابطه تان را با خانم دوستتان قویتر کنید و از او دلجویی کنید و از جهتی دلتان می خواهد به خرد و عقلانیت خودتان رجوع کنید و برای جرمی که نکرده اید عذرخواهی هم نکنید. شما می خواهید غرورتان را کنار بگذارید و از کسی که آگاه و مجرب است، راهنمایی و مشاوره بگیرید. خیلی ها هستند که از زندگی شما درس می گیرند و سعی می کنند که آزادانه زندگی کنند. تشکر از همراهیتون.
Yaldaaa : سلام شب قدرقبل خواب داشتم به حاجتم فکر میکردم و امام حسین را قسم میدادم و میگفتم شمارو بخدا و مادرپهلو شکسته اتون قسم اگه به حاجتم نمیرسم تو خواب بهم نشون بدید بعد که خوابیدم خواب دیدم توی ی کوچه ی نسجدی هست که واسه امام حسین هیئت دارن و مراسم گرفتن و من صداشون رو میشنیدم بعد توی کوچه ۴ تا سرباز به صورت دو به دو روبروی هم ایستادن و تفنگ دارن و من از کنارشون رد شدم و لوله تفنگشون به سمت من هست من خیلی ترسیدم و پیش خودم با تعجب گفتم مگه مراسم امام حسین نیست پس چرا سرباز و تفنگ اوردن؟!بعد خیلی آروم و با ناراحتی از کنارشونگذشتم و در حین راه یکی از همکلاسی های دوران پیش دانشگاهیم رو دیدم که خیلی سال من ازشون خبر ندارم و هیچ ارتباطی نداریم دیدم ی میز بزرگ گذاشته و روش پر از دعا تک برگ زیارت عاشورا هست اون وقتی من رو دید بدون اینکه با هم حرف بزنیم .با انگشت اشاره به سمت من اشاره کرد و گفت بیا بعد رفتم روبروش ایستادم بهم ی دعای زیارت عاشورا و یک مهر و یک تسبیح داد
فریبا هراتی
: سلام. شما خودتان را تحت فشار و استرس زیادی می دانید و می خواهید راه حل مشکلتان را پیدا کنید. راه حل مشکلات شما این است که هر روز زیارت عاشورا بخوانید و صلوات حضرت فاطمه س را هم ذکر کنید. و امام حسین ع را قسمشان دهید به مادر بزرگوارشان که برای شما دعا کنند تا هر چه که خیر و مصلحت شماست، همان شده و شما به آرامش برسید و از نگرانی بیرون بیایید. تشکر از همراهیتون.