تعبیر خواب کتک خوردن
اگر خواب ببینید که کسی شما را کتک می زند، آن شخص در بیداری دوست شماست و از شما حمایت و دفاع خواهد کرد. اگر ببینید مرده ای شما را کتک می زند، دعای خیر او پشت سر شماست . اگر ببینید خودتان کسی را کتک می زنید و از او عصبانی هستید، در بیداری به آن شخص علاقه دارید و از او حمایت می کنید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علیرضا : سلام ساعت ۷صبح جمعه دیدم طبقه اول خونه ای ازپشت شیشه خیابونو نگاه میکردم یه خانم جوان وغریبه یه سنگ طرفم پرت کرد وبه شیشه بغلیم خوردوشیشه ریخت بعددیدم درکنار خیابون وایستادم
ودو مرد باتهدید به مرگ بطرفم می آیند یه دفعه یه دیسک آهنی ازپشت سرم پرت شدسینه ی یکی از اون دو مردو مردش وبهم الهام شد که یکی ازدوستانم دیسک را پرت کرده بعدمرد دوم به سمت من آمد به اون گفتم تو هم مثل اون رفیقت میمیری جونت را بردار وبرو بعد اون مرد رفت
فریبا هراتی
: سلام. کسی در آینده سعی خواهد کرد که شما را متهم به این کند که اشتباهاتی را مرتکب شده اید و می خواهد که حرمت شما را بشکند و احترامتان را پایین بیاورد. شما ممکن است به دلائلی احساس مظلومیت کنید و فکر کنید که حقتان را پایمال کرده اند اما می خواهید برای رسیدن به خواسته هایتان ایستادگی کنید، از خودتان دفاع کنید و اجازه ندهید که کسی برایتان رئیس بازی دراورد. شما قطعا قادر خواهید بود که به موفقیت در اهدافتان برسید و موانع و مسائل منفی را از زندگی تان دور کنید. زمانی خواهد رسید که کسی جرات نخواهد کرد به شما بی احترامی کند چرا که می داند که توانایی شما برای رسیدن به موفقیت بسیار بالاست و دیگران در مقابل شما به خاطر مهارت ها و دانشتان و موفقیت هایی که کسب کرده اید، متواضعانه برخورد خواهند کرد. تشکر از همراهیتون.
علیرضا : سلام شنبه ساعت ۱۰ صبح دیدم که خونه عمم هستم ویه پسربدنیا آورده توخواب دخترعمم کم شده بودو ۵ ساله بود وپیش بچه نشسته بود عمم پوشک بچه روداشت عوض میکرد دیدم پوشکاش همه زردن متوجه شدم پوشکای کثیف رومیزاره خشک میشه ودوباره استفاده میکنه گفتم بچه مریض میشه اونم همه روانداخت تونایلون ونون تافتون روتا کردو پوشک کنه که من مبهوت شدم بعد یهودیدم خانمهای فامیل تو اتاق خونه پدرمرحومم نشستن وپدرم مرده وبراش ختم گرفتن ومادر مادرم که مرحوم شده وسط اتاق آروم میرقصه وخانمها با لحن غمگین آهنگ قشنگتر ازپریا میخونن منم ازاتاق دیگه مبهوت بهشون نگاه میکنم وگریه میکنم بعد زن عموم منوبغل کردوگفت این چه جور گریه کردنه
فریبا هراتی
: سلام. عمه ی شما از غم رها شده و گشایش کار می یابد. او سعی می کند که هدف یا کاری را که در دست گرفته است را به خوبی انجام دهد و به کسب ثروت بپردازد. ولی برای رسیدن به موفقیت بیشتر، او نباید اشتباهات گذشته اش را تکرار کند. شما شاید به او پیشنهاد می کنید که هزینه ی لازم برای پیشبرد کارش را بپردازد و او نیز از ثروتش برای پیشبرد اهدافش مایه خواهد گذاشت. دختر عمه تان بی تجربگی و کم عقلی از خودش نشان می دهد. روح پدرتان شاد. باید برای شادی او نماز و فاتحه بخوانید و صدقه برای او بدهید چون پدرتان در دنیا مرتکب گناهانی شده بوده که الان به خاطر آنها نگران است که مجازات شود و مادر مادرتان هم نگران اوست. دادن خیرات و صدقات برای پدرتان به روح او آرامش می بخشد و خدای مهربان او را می آمرزد. تشکر از همراهیتون.
علیرضا : سلام بابت تعبیرخواب ممنونم من درپیام اول فراموش کردم که ذکرکنم پدرم مرحوم شده برای همین دوباره خوابم روتصحیح شده درپیام دوم فرستادم ممنون میشم که تعبیرخوابمو بگید
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. کسی پشت سر پدرتان از او بد گفته و غیبت او را کرده است و چون روح پدر شما به این مسئله آگاه است و از این بابت ناراحت است، از شما تقاضا کرده که شما برای او از موقعیت مالی خودتان مایه بگذارید و رد مظالم بدهید. اگر پدرتان به کسی بدهکار بوده و شما در جریان امر هستید، بدهی او را بدهید و اگر از این بابت اطلاعی ندارید باید برای او رد مظالم بدهید تا او به آرامش برسد و دینی به گردنش نباشد. تشکر از همراهیتون.
علیرضا : سلام پنجشنبه ۸ صبح خواب دیدم که صدای ناله پدر مرحومم راشنیدم ازروبالکن طبقه اول پریدم روتوالت خونه پشتی بعدتوحیاط بعدرفتم توخونه دیدم پدرم درازکشیده وریشوسیبیل سفیدش نظرموجلب کردومردناشناسی چندمشت سرپدرم زده ومنم چندمشت سرمرد ناشناس زدم
فریبا هراتی
: سلام. پاسخ شما 1 ساعت پیش در همین صفحه ارسال شد. کپی پاسخ: :سلام. پدر شما مشکلات مالی دارد و کار او برایش خوب پیش نرفته. شما از امکانات مالی خودتان کوتاه خواهید آمد و با توجه به ثروت و توانایی که دارید، مشکلات مالی پدرتان را به راحتی از بین می برید. پدر شما الان تجربه کسب کرده و متوجه شده که چرا در کارش مشکل به وجود آمد ولی این شما هستید که می توانید مشکلات او را رفع کنید. تشکر از همراهیتون.
علیرضا : سلام پنجشنبه صبح ساعت۸ خواب دیدم که صدای ناله پدرم راشنیدم ازروبالکن طبقه اول پریدم روتوالت حیاط خونه پشتی بعدتوحیاط وبعدرفتم تو خونه پدرم دراز کشیده بود ریشوسیبیل سفیدش نظرموجلب کردومرد ناشناس چندمشت سرپدرم زده بودمنم چند مشت سر مرد زدم
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما مشکلات مالی دارد و کار او برایش خوب پیش نرفته. شما از امکانات مالی خودتان کوتاه خواهید آمد و با توجه به ثروت و توانایی که دارید، مشکلات مالی پدرتان را به راحتی از بین می برید. پدر شما الان تجربه کسب کرده و متوجه شده که چرا در کارش مشکل به وجود آمد ولی این شما هستید که می توانید مشکلات او را رفع کنید. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام خانم هراتی گرامی
چند شب پیش خواب میدیدم که تو خونهای نشستیم وسط هال. من و مادرم کنار هم و مادرشوهرم جلوی ما. نمیدونم مادرشوهرم چی گفت. انگار اومد دفاع کنه از عمل نکردن به قولش (نزدن ملک به نام من) و یا میخواست یه جوری وساطت کنه من و همسرم به هم برگردیم. اما جملهاش رو که گفت من زدم تو صورتش که دیگه حرف نزنه!!! (البته هیچ خشونت و حس بدی نبود در زمان زدن) ما رو به روی در حیاط خلوت نشسته بودیم که باز بود و آفتاب گرفته بود. همزمان میدونستم که همسرم هم تو حیاط خلوته گویا و پشتش به ماست. اما سرش رو کمی به عقب برگردونده بود و نگاه و ذهنش به سمت ما بود. انگار فکر میکرد که چی قراره بشه. آیا مادرش میتونه ما رو قانع کنه؟
فریبا هراتی
: سلام. اینکه شما به صورت او سیلی زدید بیانگر این است که شما خشم سرکوب شده و تلمبار شده ای نسبت به آنها در وجودتان دارید و حالا نوبت آنهاست که به این فکر کنند که باختند!! همسر شیاد شما از خدا می خواست که شما گول مقام الهی او را بخورید و او هم از جیب و ثروت پدرتان به موقع اش بخورد! حالا دید که شما عاقلتر از او هستید و او هم باید به جای پول، کوفت بخورد :)))) برای همین در پس زمینه ی ذهنش مات و متحیر نشده که چه شد... به این سرعت. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام و عرض ارادت من.متن پنهان بشه لطفا
فریبا هراتی
: سلام. ارادت متقابل. شما به انجام کاری متعهد می شوید که برای شما شخصیت و احترام و پرستیژ بالاتری به همراه خواهد آورد. شما رفتاری عالی خواهید داشت، روحیه تان بهتر و قوی تر خواهد شد و با اشخاص زیادی تعامل خواهید داشت. شما رفتاری با کرامت خواهید داشت و از شما به خوبی حمایت خواهد شد. فرصت موفقیت آمیز جدیدی برای کسب درامد خواهید داشت. اما اگر در انجام اینکار اهمال کنید، و خیال کنید که همه چیز همیشه خوب پیش خواهد رفت، اشتباه بزرگی می کنید چون به محض اینکه ریلکس و خونسرد فقط بخواهید منتفع باشید و بی احتیاطی کنید، تمام مشکلات و نگرانیهای موجود در اینکار را تقصیر شما خواهند انداخت و شما خیال خواهید کرد که از شما قدر دانی نشده و مورد خیانت و یا تهمت واقع شده اید. احساسات شما جریحه دار خواهد شد و تمام کسانی که فکر می کردید که برای شما احترام قائلند از دوروبرتان خواهند رفت. خواب شما هشداری به شماست که حواستان را جمع کنید. چیزی که به درد شما می خورد دقت عمل شماست و نه تعریف و تمجید دیگران. شما می توانید با آینده نگری ( از دور نگاه کردن) مانع به وجود آمدن چنین شرایطی در زندگی تان شوید. تشکر از همراهیتون.
محمد : سلام .من خواب دیدم که برف آمده است و زمین برفی است در این خواب ب همراه خواهرم ب پاساژ برای خرید میریم که من اونجا نشسته بودم که دو و بعدش سه نفر از کسانی که خیلی وقت پیش هم کلاس بودیم حرف زشت و حرکت زشتی انجام دادند .در ابتدا به انها بی محلی کردم و بعد شدت عصبانیت گلوی یک از انها را فشار دادم و یک جورایی که اونها را متوقف کنم یکی از انها را به مرگ در اینده تهدید کردم, دعوا شروع شد و من انها را حسابی کتک زدم. بعد یک کتک مفصل بیرون پاساژ به دنبال خواهرم رفتم ولی یک سراشیبی انگار بود و گفتم نزارم این عوضی ها به دنبال من و خواهرم بیان و از یک جای دیگه به خونه برم. بعد یکی از انها بیرون اومد گفت کی رو تهدید کردی .دوباره یک کتک مفصل دیگه بهشون زدم .بعد از این اونها رفتند و من به شدت خسته بودم .یکی از دوستان صمیمی دوران دبیرستانی ام رو دیدم.احوالش رو پرسیدم بگو و مگو از این جور حرفا.
فریبا هراتی
: سلام. شما با احساسات سرد دیگران و بی تفاوتی و یا با رکود اقتصادی یا نبود عشق و گرما در زندگی تان مواجه می شوید. شاید مجبور شوید که صرفه جوتر باشید و محتاطانه به احتیاجات پیش رویتان نگاه می کنید. شما ممکن است در این شرایط احساس بی یاوری و آسیب پذیری کنید و حس کنید که دیگران به هم رحم ندارند و برای رسیدن به خواسته هایشان حاضرند به حقوق همدیگر تعهدی و تجاوز کنند. شما از کسانی که بخواهند از شما سو استفاده کنند و عزت نفس یا رفاهتان را به خطر بیاندازند ناراحت می شوید و می خواهید دیدگاه ها و نظرات خودتان را به دیگران تحمیل کنید تا آنها هم درست فکر کنند ولی مجبور هستید با مشکلات زندگی و مسائل پیش رو به تنهایی مقابله کنید و از این شرایط خسته می شوید. شما نیاز دارید که دو نفر آدم حسابی در زندگی تان پیدا شوند تا شرایط تان را درک کنند و با شما منصف رفتار کنند. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام خانم هراتی عزیزم وقت بخیر.خوابم نمایش داده نشود تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. مادر بزرگ شما الان که فوت شده می داند که ذات دشمنتان چیست ولی در عین حال او بچه اش را دوست دارد ( مثل هر مادری) ولی می خواهد به شما بگوید که گناه او را ببخشید و دختر شراره را هم نفرین نکنید چرا که او به خاطر رفتار مادرش مقصر نیست. اما شما حق دارید که به خاطر شراره عصبانی باشید. اگر کارتان را به خدای بزرگ واگذار کنید، او خودش بهترین قاضی ها و مجازات کنندگان است. تشکر از همراهیتون.
ستاره ها : سلام خانوم هراتی عزیز. دختری هستم وبه پسری علاقه مندم.خواب دیدم تو اتاقی روی تخت همراه آقایی نشستم(که انگار همون پسره).خانومی که جراح بود به ما زور میگفت که باید اون خونه رو به نامش کنم! ماتسلیم نمیشدیم،اون به هرکدوممون یک بشقاب آب خوراند که طعم بدی داشت.یکدفعه برادر پسرموردعلاقه م اومدو باچوب دستی یدونه محکم از پشت من زدودوتا ازپشت اون پسره!منم التماسش میکردمکهنزنه واونم شل میکرد.
فریبا هراتی
: سلام. کسی سعی می کند که نظر شما را عوض کند و کاری کند که شما روش زندگی تان و یا انتخابتان را عوض کنید. اگر منظورتان این است که خانم جراح می خواسته که خانه را به اسم آن خانم کنید، کسی می خواهد شما را وادار کند که به حرفش گوش کنید و هر چه که او گفت، همان کار را بکنید. ولی اگر خانم جراح می خواسته که خانه را به اسم این آقا کنید، این آقا می خواهد که شما مطیع او باشید. خوردن آب با طعم بد، بدبین شدن شما نسبت به ارتیاط با همدیگر است و برادر او هم می خواهد که شما را متقاعد کند که به حرف او گوش کنید و شما را وادار کند که مانند او فکر کنید. تشکر از همراهیتون.