تعبیر خواب کتک خوردن
اگر خواب ببینید که کسی شما را کتک می زند، آن شخص در بیداری دوست شماست و از شما حمایت و دفاع خواهد کرد. اگر ببینید مرده ای شما را کتک می زند، دعای خیر او پشت سر شماست . اگر ببینید خودتان کسی را کتک می زنید و از او عصبانی هستید، در بیداری به آن شخص علاقه دارید و از او حمایت می کنید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آسیه : سلام خوبید؟ بچه که بودم پسر عمه ای داشتم که چند سال ازم کوچیکتر بود ولی خیلی عصبی بود همیشه تا منو میدید کتکم میزد چند سال پیش عذرخواهی کرد و گفت اصلا تو هم هرچقدر دوست داری بزن تو سرم ولی منو ببخش که من نزدمش ولی بخشیدمش.حالا دیشب خواب دیدم همون پسر عمه ام داره کتکم میزنه منم بهش گفتم تو که گفته بودی شرمنده ای چطورت شده زنگ میزنم پلیس برات پرونده سازی میکنم که الان حقوق میخونی بعدا به عنوان وکیل قبولت نکنن و در حال تماس گرفتن و دودل بودن بودم چون نمیخواستم اذیتش کنم فقط میخواستم شرمندش کنم که دیگه دیدم نشسته گوشه دیوار سرشو گرفته پایین چیزی نمیگه فهمیدم جلو بقیه هم خجالت زده و شرمنده اس و دلم سوخت دیگه پلیس رو پیگیری نکردم. تعبیرش چیه؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او می خواهد که شما تغییراتی در شخصیتتان به وجود بیاورید و پیشرفت کنید. می خواهد اگر شده نظراتش را زورکی به شما تحمیل کند، اما باعث شود که شما با زور هم که شده در زندگی تان پیشرفت کنید. تشکر از همراهیتون.
Fateme : سلام خواب دیدم پدرم ک چند سال پیش فوت شده منو میزنه و خیلی عصبانیه اینقد رو دست چپم زده بود ک قرمزویکم کبودشده بودو توصورتمم چک میزد ی عان ناراحت شدم گفتم هرچی دلت میخاد بیابزن مگس کش برداشت بزنه ترسیدم رفتم عقب یهو دیدم پدرم عصبانی تر واستاد و دست راستش برد بالا ولی تعادل خوبی دستش نداشت هی خم و راست میشد نمیشد منو بزنه دلم سوخت براش گریه ام گرفت از اتاق اومدم تو حال پدرمم اومد تو حال جلو من نشست بعد منو مادرم نشسته بودیم دور سفره و نون تازه باگت تو سفره بود وپدرم رفت تو حیاطو برگشت چندتا نوار بهداشتی تو ی نایلون سفید بود پرت کردسمت من( فقط اینکه پدرم چ واقعیت چ تو خواب تاحالا منو نزده بودو اینکه چند وقتی هست با پسری اشنا شدم و باهم حرف میزنم بنظرتون ممکنه باین خاطره )
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. او از شما ناراحت است و معتقد است که ارتباط احساسی شما با این شخص غلط است. کتک زدن او به این معنی نیست که او بخواهد شما سنتی ازدواج کنید و شناختی روی کسی که با شما ازدواج می کند نداشته باشید بلکه به این معنی است که روح او از ذات این پسر و عاقبت رابطه تان با او با خبر است!! این شخص کسی نیست که شما بتوانید به او تکیه کنید و برای شما زوج مناسبی نیست. پدرتان با کتک زدن شما دارد خشمش را از این بابت به شما به صورت غیر مستقیم ابراز می کند. ( ارواج از همه چیز با خبرند و طریقه ی هشدار دادن او به شما دیدن همین خواب است). اما او شما را دوست دارد و می خواهد که از شما حمایت و ناز و نوازشتان کند و در ثروت و رفاه زندگی کنید. تشکر از همراهیتون.
fateme : سلام لطفا متن نشان داده نشود.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که پدر بزرگتان از شما حمایت و قدردانی نمی کند و به نحوی به شما خیانت می کند. به شما استرس وارد می کند و نظراتش را با زور به شما تحمیل می کند. پدر بزرگ شما می خواهد کنترل اوضاع را به دست داشته باشد. می خواهد حرف، حرف خودش باشد و روی نظرات او حرفی نزنید. منظق او این است که شما به کلی مطیع او باشید و در این صورت است که او خیالش راحت می شود و دیگر به شما گیر نخواهد داد. هر گونه تلاش شما برای صحبت های منطقی با او و متقاعد کردن او به اینکه روش خودش را عوض کند، بی فایده است. بنابراین شما هم باید سیاست داشته باشید. باید خونسردانه و با سیاست با او رفتار کنید. نه خشمتان را به او ابراز کنید و نه با او دعوا کنید بلکه او را واگذار به خدای بزرگ کنید که اگر در حق شما بدی کرد، خداوند خودش به مصلحت خودش او را مجازات کند یا ببخشد. هرگز او را نفرین نکنید و برایش از خدای بزرگ طلب بخشش و هدایت کنید. پدر بزرگ شما به دلائلی که شاید اصلا هم منطقی نیستند، عشق قدرت و فرمانروایی دارد. بگذارید از این عشق لذت ببرد. خداوند همه چیز را می بیند و به وقتش قضاوت خواهد کرد. اما دعوا و مبارزه ی شما فقط به ضرر خودتان است. شما در اینخصوص با خانواده تان هم مشورت می کنید. خواب شما معادل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که پدر بزرگتان از شما حمایت و قدردانی نمی کند و به نحوی به شما خیانت می کند. به شما استرس وارد می کند و نظراتش را با زور به شما تحمیل می کند. پدر بزرگ شما می خواهد کنترل اوضاع را به دست داشته باشد. می خواهد حرف، حرف خودش باشد و روی نظرات او حرفی نزنید. منظق او این است که شما به کلی مطیع او باشید و در این صورت است که او خیالش راحت می شود و دیگر به شما گیر نخواهد داد. هر گونه تلاش شما برای صحبت های منطقی با او و متقاعد کردن او به اینکه روش خودش را عوض کند، بی فایده است. بنابراین شما هم باید سیاست داشته باشید. باید خونسردانه و با سیاست با او رفتار کنید. نه خشمتان را به او ابراز کنید و نه با او دعوا کنید بلکه او را واگذار به خدای بزرگ کنید که اگر در حق شما بدی کرد، خداوند خودش به مصلحت خودش او را مجازات کند یا ببخشد. هرگز او را نفرین نکنید و برایش از خدای بزرگ طلب بخشش و هدایت کنید. پدر بزرگ شما به دلائلی که شاید اصلا هم منطقی نیستند، عشق قدرت و فرمانروایی دارد. بگذارید از این عشق لذت ببرد. خداوند همه چیز را می بیند و به وقتش قضاوت خواهد کرد. اما دعوا و مبارزه ی شما فقط به ضرر خودتان است. شما در اینخصوص با خانواده تان هم مشورت می کنید. خواب شما معادل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام من همین امروز ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید از تجاربتان با دیگران در میان بگذارید و به آنها یاد دهید که باید از خودشان در مقابل کسانی که می خواهند به آنان زور بگویند و نظراتشان را به آنان تحمیل کنند، دفاع کنند. شما اجازه نمی دهید که مانند سابق کسی در کارتان دخالت کند، حرمت تان را پایین بیاورد و حقتان را زایل کند. خانمی که به زور وارد منزل شما شده بوده، به شدت حرص می خورد از اینکه دستش بسته است و موقعیت تازه ای برای آزار دادن شما ندارد و البته خداوند تقاص کارهای بد او را به او پس خواهد داد. تشکر از همراهیتون.
طاهره : سلام خانوم هراتی عزیز .صبح خواب دیدم که در خانه ای هستم که انگار خانه من بود و خانواده همسرم آمده بودند روی اُپن قطعه ای از چرخ گوشت بود که با خودشان آورده بودندچادرسیاه سرشان بود ومن با ناراحتی آنها را با یک دیس استیل کتک میزدم و می گفتم از خانه ام بیرون بروید و آنها را بیرون کردند و در را بستم آنها ساکت بودند و مادر شوهرم ساکت وناراحت بود. بعد با پسرم به مطب خانم دکتری رفتم که دندانپزشک اطفال بود و گفت فیلم های اموزش قرآنم در اینترنت از امارات هم بازدید داره.بعد به خانه اش رفتم وعکس خودش با همسرش بر روی درودیواربا رنگ زرد روشن بود.
فریبا هراتی
: سلام. شما و پسرتان راجع به خانواده ی همسرتان کمی صحبت می کنید و عملکرد آنها را در رابطه با سردی روابط بین خودتان و شوهرتان، پردازش کرده و برای او کمی توضیح می دهید که چرا اینطور رفتار کردند. ولی بعد می خواهید که ذهنتان از آنها پاک باشد و آنها را از ذهنتان بیرون می کنید. شما شخصیتی با اراده و قوی دارید که حقتان را از آنان گرفته اید. شما می خواهید به پسرتان راجع به صداقت و افتخار آدمهایی که در زندگی اش وجود دارند صحبت کنید. شما باید به او بیاموزید که همه ی آدمها خوب نیستند. از نظر مذهبی و دینی هم، مثل آموزه های قرآنی، آمده است که بعضی وقتها بعضی ادمها که در حق آدم ظلم می کنند، باید با آنها قطع ارتباط کرد و از خودتان باید دفاع کنید. حق دادنی نیست!! حق گرفتنی است! اگر بنشینید که کسی بیاید دلش به حالتان بسوزد و حقتان را بدهد، زهی خیال باطل. باید از خودتان دفاع کنید و حقتان را از آدمهای ظالم بگیرید. خانم دکتر خواب شما اشاره به بنده دارد که شخصیتی خردمند، با انرژی، زیرک، شاد، خلاق و مثبت اندیش دارم:)))) تشکر از همراهیتون.
salarian : سلام وقت بخیر
من خواب دیدم مادرم که حدودا ۷ ماه پیش فوت شده در بیمارستان بستریه ومن پیش هستم وهمش با اب و جارو همه جا رو تمیز می کنم دیدم به برادر بزگم میگه که من کتکش زدم ومن به خواهرم گفتم تو چرا نگفتی که من ازش پرستاری کردم واین کارو نکردم
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. مادر شما نیاز به دعاهای خیر شما دارد تا به شفای روحی و آرامش بیشتری برسد. شما با دعاهای خیرتان به مادرتان کمک می کنید تا خدای مهربان از اشتباهات و گناهان گذشته ی او درگذرد. اگر منظورتان این است که مادرتان به برادرتان گفته که شما او را کتک زده اید، منظور مادرتان این است که او شرمنده ی محبت های شماست و اینکه شما او را با انجام کارهای خیری که برایش کرده اید، حمایتش کرده اید و او را شرمنده کرده و وادارش کرده اید که از سختی ها بیرون بیاید و به آرامش برسد. شما با زور هم که شده، مادرتان را به سمت بهشت هول داده اید! تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام دوستم دختره خواب دیده در باره من اینو بگم مادر شوهر من تازه فوت کردن و چاق بودن اما سنشون مسن بودن حس میکنم اتفاقاتی که در خواب افتاده به مادر شوهرم مرتبط باشه چون شب قبلش راجب اون باهاش صحبت میکردم ولی فقط گفتم فوت کردن چیز دیگه ای نگفتم بقیه خوابی ک تعریف میشه صحبت نشده. دیده در یک محوطه مانند حیاط دانشگاه خیلی از دختران دور هم نشستن همه زیبا و ارایش کرده او هم میگفته کاش مثل اینها باشم دختر ها غریب بودن ولی دوستم باهاشون حرف میزده بغیر از من که کامل میشناخته در خوابش یک زن که چاق اما جوانتر مادر شوهرم سریع دنبال من میدوید و وقتی من را گیر می اورد بدجور کتک میزد مثل دیوانه ها، خیلی ها از دور جمع میشدن تا خود دوستم می امده نزدیک دعوا تمام میشده و همه از ترس اینکه ان زن انها را هم بزند یا نارنج پرتاب کند خود را مشغول صحبت حتی خودشون رو به خواب میزدن و خواب ترسناکی بوده دوستم همش میگفته برای چه اینطور میکند خود من هم همش از ان زن میپرسیدم و دنبالش راه می افتادم چیکار کردم هیچ دفاعیم از خودم نمیکردم اون زن محکم منو میزده چند نفر که دورهم بودن به دوستم گفتن که من در حق دختر ان زن بدی کردم دوستم اولش فکر کرده دخترش کی هس توی ذهنش ی دختر اومده، تا اینکه سه بار کتکم زده بار اخر دوستم دیده ان زن دختری که ۳۵ سال اینها داشته و عقب افتاده روی ویلچر بوده با خود از حیاط بیرون میبرده دوستم در ذهنش انگار یک نفر میگه در حق این دختر بدی شده لابد و اون دختری ک فکر میکرد میشناخته نبود اینی ک رو ویلچر بود تابحال ندیده من پشت سرشان میرفتم بدون اینکه ازش بترسم میگفتم چیکار کردم اونم هیچ توضیحی نمیداده حتی کمی توی کوچه پشتش رفتم که دوستم میگفته برگرد باز میزنتت که دیگه از خواب بیدار شده
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. شما در زندگی اجتماعی تان سعی می کنید که درک خودتان را نسبت به مسائل بالاتر ببرید. می خواهید پیشرفت کنید، برونگرا و اجتماعی باشید ولی آرایش این دختران در تعبیر گویای عدم صداقت اکثر آدمهایی است که اطراف شما هستند! و شما نادانسته، می خواهید که مثل اینها باشید و خودتان را دست کم می گیرید. مادر شوهر شما می خواهد به شما بگوید که سعی کنید که خودتان را عوض کنید. روشی که شما زندگی می کنید، به ضرر شماست. او می خواهد شما را فراتر از موقعیتی که امروز در آن قرار گرفته اید هول بدهد و به جلو ببرد. شاید شما برای مسیرتان برنامه ریزی کرده اید و راه را تنظیم کرده اید چون احساس می کنید که در زندگی تان در بیداری تعادل و هارمونی وجود ندارد. اما ذهنتان اشتباه است!! ظاهر بین نباشید. او می خواهد از شما دفاع کند و نظراتش را به شما القا کند که به حرفش گوش بدهید و نصایح اکثر آدمهایی که دوروبرتان هستند و شما حسرت می خورید که مثل آنان باشید را باور نکنید. تشکر از همراهیتون.
smamb : سلام خانم هراتی عزیز من از همه رابطه هایی که نامزدم قبلا داشته با خبرم.در واقعیت هم یک خانمی هست که همیشه من با نامزدم قهر بودنی از فرصت استفاده میکنه تا تو دل نامزدم جا باز کنه و تو خوابم میدونستم کیف و کادو برای اونه و باز از فرصت استفاده کرده در نبود من دل نامزدمو به دست بیاره.یه چیز دیگه تو خوابم این بود که من به کیف دست زدم کیفه نابود شد و کادو که گربه پلاستیکی بود وسطش موند.امکانش هست این خانمی که میگید همین خانم باشه؟ ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: شما دیده اید که در کمد او پر است از کیف های کهنه ی زنانه. و بر طبق این تعریف، تعبیر همان است که عرض کردم. در گذشته اشخاص زیادی به نحوی در زندگی او بوده اند الزاما نه رابطه ی فیزیکی.... بله این خانم گربه می تواند همان کسی باشد که سعی دارد به زنگی او بیاید.
smamb : با سلام خدمت شما.مدتیه با نامزدم قهرم. پریشب خواب دیدم رفتم خونش.خونش بزرگتر شده بود کلی اتاق داشت.لحاف تشک منو خواهرمو نامزدم رو زمین بود.یه کیف دوشی زنانه سفید روی میز میچرخید که کیفو برداشتم دیدم یه کادو توشه که بازش کردم یه گربه کوچیک پلاستیکی بود که گربه به حالت موذیانه به من نگاه میکرد.گفتم من نبودم خانمی که عاشقشه بهش کادو داده.خواستم بیاد ببینه که کادورو باز کردم.یه دختر خوشگل اومد میخواست کمکم کنه از کار نامزدم سردربیارم.پدربزرگش که در واقعیت پدربزرگ نداره تو یه اتاق تو تخت خواب نشسته بود و مریض بود.دختره گفت میگیم نظافتچی هستیم.دیدم یکی از اتاقا کلی در چوبی داره که جلوی درا چند ردیف کلی لحاف تشک روی هم چیده بودن.تا من نتونم برم تو اتاق.با سرعت و عصبانیت دویدم برم تو اتاق انگار چند نفر از خانواده نامزدم دویدن دنبالم که نذارن برم اونجا.نمیدیدم ولی حسشون میکردم.رفتم تو.یه کمد به دیوار اتاق که کج بود تکیه داده بودن باز کردم.دیدم پره کیفای کهنه زنانست مال دختراییه که قبلا باهاشون بوده.کیف منم جلوی اونا بود کیف من نو و گرون قیمت بود.کیفمو برداشتم بعد یه جعبه جواهر مروارید که مال یکی از اون دخترا بود افتاد زمین گذاشتم تو کیفم.دیدم برادر نامزدم و نامزدم جلو پای من به حالت التماس گونه نشستن.برادر نامزدم با حالت شرم وساطت میکرد که منو آرام کنه و میگفت اینجوری که فکر میکنی نیست.گفتم با اون دختری که قبلا باهاش قصد ازدواج داشتی رفته بودی حموم.قبلا در واقعیت با این دختره قصد ازدواج داشتن.دختره از کمد با حالت گریه و زاری با یه تاپ قرمز و شورت سفید که پوستشم سیاه و چاق و زشت بود دوید بیرون. از من میترسید. با عصبانیت به نامزدم سیلی زدم وکتکش زدم گفتم خوب بودی که باهات کات نمیکردم.انگار گفته بود چرا کات کردی.نامزدم حالت افسرده و غمگین داشت و چیزی نمیگفت.برادرش ازم خیلی ترسید.همشون ازمن میترسیدن. ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما دوست دارید از افکار و ایده های تازه و تحولاتی که در زندگی نامزدتان در جریان است با خبر باشید. هنوز خاطرات شما و روابط تان با آنان برای ایشان مطرح است و این روابط از یاد آنان نرفته است ولی افکار تازه ای نسبت به زن تازه ای در زندگی ایشان در جریان است. کسی سعی می کند که خودش را در دل ایشان جا کند. نامزد شما به امکانات مالی تازه ای رسیده ولی از لحاظ عقلی هنوز نامزدتان نمی تواند خردمندانه رفتار کند. آنان با سیاست و دروغ گویی، مراحل و شرایط جدیدی را در مقاطع مختلف زندگی شان ایجاد می کنند و شما تنها کسی نیستید که در زندگی نامزدتان بوده اید. در افکار و خاطرات و رازهای او، پر است از خاطرات و افکاری در ارتباط با دختران دیگری که قبلا در زندگی آنان بوده اند. شما می خواهید که جزو این زنان نباشید و ذهنتان را مغلوب او نکنید و از او فریب نخورید. شما سعی می کنید که خودتان را بسیار خردمند نشان دهید و عاقلانه فکر کنید. نامزد شما و برادرش از اینکه از این رازها و افکار آنان با خبر باشید احساس شرم خواهند کرد. شما از نامزدتان عصبانی هستید و او از اینکه شما را در شرایط حاضر از دست داده احساس ضعف می کند. تشکر از همراهیتون.
زهرا یاس : سلام مادرم آلان مدت یک ماه هست فهمیدیم سرطان بدخیم روده دارن دیشب خواب دید که سوار ماشین هست یه زن با بچه حالت جانور هست دم داره مادرم ترسیده ازش یه مرد بلند قد بینی کشیده که مادرم نمیشناسش اینقدر اون زن و بچه که دم دار بودن رو میزنه که شکل آدم درست میشن و بلند میشن راه میرن بعد با مادرم به مسیر ادامه میده یه جا دیگه پیاده اش میکنه . ادامه راه که میره مادرم یکی از آشنا ها رو میبینه بهش میگه تو امتحان دادی قبول شدی خواستم ببینم تعبیر این خواب چیه
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما بسیار خردمندانه و عاقلانه رفتار می کند و منفی بافی را کنار می گذارد. او عواقب منفی، ناراحتی ها و عوارض بیماری اش را از بین می برد و سعی می کند که در جهت بهبود شرایط و بدست آوردن سلامتش بکوشد تا جایی که بیماری در او؛ از بین خواهد رفت. فامیل شما به مادرتان می گوید که نشان دادی که قوی هستی و تسلیم شرایط نامساعد و ناامیدی نشده ای. تشکر از همراهیتون.