تعبیر خواب کتک خوردن
اگر خواب ببینید که کسی شما را کتک می زند، آن شخص در بیداری دوست شماست و از شما حمایت و دفاع خواهد کرد. اگر ببینید مرده ای شما را کتک می زند، دعای خیر او پشت سر شماست . اگر ببینید خودتان کسی را کتک می زنید و از او عصبانی هستید، در بیداری به آن شخص علاقه دارید و از او حمایت می کنید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
سایه : چشم های سبز خاص تعبیری نداره در ضمن خوشحال شدم از خونشون فراریم داد
فریبا هراتی
: حسود و پولدوست. سبز تیره ماده گرایی و خیانت است
سایه : کلا ازش بدم میاد چندش آورترین موجودی هست که من در تمام عمرم دیدم یک معتاد عوضیه
سایه : سلام خواب دیدم خونه همسر سابقم هستم و همسرش با طمانینه کامل نشسته و همسر سابقم بلند شد من را کتک زد و من فرار کردم رفتم پشت مادرش قائم شدم یهو دیدم زن و مردی با دو تا بچه آمدن داخل خونه ، چشم هاش یک سبز فوق العاده زیبا بود که من تا به امروز تو بیداری ندیدم و محو چشمان یکی از بچه ها که پسر بود بودم بعدش فرار کردم از خونه در آمدم نمی دونم ماشین چطور گیر آوردم و برگشتم به طرف تهران
فریبا هراتی
: سلام. همسر سابق شما هنوز همان کارهای گذشته اش را انجام می دهد و از لحاظ مالی قویتر شده. او به چیزها به چشم حسودانه و پولی نگاه می کند و بسیار مادیگراست. خشم شدیدی نسبت به شما دارد و شما باید سعی کنید او را فراموش کنید. تشکر از همراهیتون.
الهام : سلام وقت بخير
من خواب ديدم به پاساژ نزديک خونمون رفتم و يک پسرى هم اسم يکى از دوستاى نه چندان صميمى قديمى من که رابطمون هم قطع شده دم پاساژ منتظر من ايستاده بود تا من کارمو انجام بدم ولى چهرش فرق داشت، يه کم مغازه هارو چرخيدمو يادم نمياد دنبال چى بودمو اصلا چيزى خريدم يا نه، بعد يه مردى توى پاساژ داشت از پله ها ميرفت بالا که دم پله ها چشمش به من افتاد و شروع کرد به چشم چرونى کردن و مزاحم شدن،منو اون کسى که همراهم بود باهاش دهن به دهن شديم تا اينکه يه حرف بدى به همراه من زد و دعواى فيزيکى شروع شد و منو اون شخص مزاحم خيلى بد کتک کارى کرديم اما من چون زورم کمتر بود سعى داشتم بزنمو فرار کنم،همراهمم اصلا خاطرم نيست که چيکار کرد،بعد چند تا مرد خيلى هيکليو عضلانى سوار موتور و با بالاتنه ى برهنه طورى که هيکل قوى و عضلانيشون خيلى به چشم ميومد اومدن کمکم که اون شخص مزاحم بترسه و حساب ببره،بعد يکيشون که خيلى درشت تر بود و اصلا قيافه ى آشنايى نداشت و تو خواب يکى از دوستاى داداشم بود منو گذاشت روى شونه هاش و از پله هاى پاساژ پايين اومديم،بعد دوباره يه صحنه اى رو ديدم که تو همون خيابونا دنبال دوست داداشم ميگشتمو هوام تاريک شده بود و دوباره دم پاساژ همون مزاحمو ديدمو با خشم نگاش کردم و يه چيزيم بارش کردم و اونم با حرص نگام ميکرد ولى جرئت نميکرد کارى کنه، بعد دوست برادرم اومد و با يه ماشين خيلى لوکس و گرون قيمت سوارم کرد و دم خونه پيادم کرد و موقع خداحافظى بدون اينکه من ازش بخوام يه پول نسبتا زيادى رو برام کارت به کارت کرد يا خطمو شارژ کرد، من حس ميکردم بهش علاقه پيدا کردم و اونم به نظر ميومد همين حسو به من داره ولى منو آبجى صدا ميکرد و از اين بابت تعجب ميکردم،تا از دم در ورودى خونه رفتم تو،توى راه پله دوست پسرم به من زنگ زد ولى چون من بى خبر از خونه رفته بودم بيرون سعى کردم طورى نشون بدم که صداش قطع و وصل ميشه و قطع کنم،به محض خونه رسيدن بهش زنگ زدم و گفتم خونه بودم ،بعدش فکر کنم اومد پيشم خونمون و من تا حدى از ماجرارو براش تعريف کردم و اونم گفت دعوا شده بود چرا نگفتى من بيام؟ منم گفتم ديگه تو اون وضع نميشد زنگ بزنم،و کلا به خاطر اينکه بخشى از ماجرارو بهش نگفته بودم احساس دستپاچگى داشتم و نميخواستمم از دستش بدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما ایده های زیادی به ذهنتان می رسد و به انتخابهای پیش رویتان نگاه می کنید. شرایط موجود بر وفق میل شما پیش نمی رود و باعث خواهد شد که شما استرس و نگرانی را حس کنید. خاطرات گذشته برایتان تداعی می شود و به این فکر می کنید که صمیمی ترین کسانی که می توانند به شما نزدیک شوند و قابل اعتماد باشند چه کسانی هستند. شما نسبت به دوست برادرتان احساس مثبتی دارید و او می تواند از شما تا اندازه ای حمایت کند ولی نسبت به دوست پسرتان صمیمیتی که باید داشته باشید را هنوز ندارید و این یعنی احساس آرامش کافی را با او ندارید. خواب شما بیشتر از اینکه تعبیری داشته باشد، احساس شما را نسبت به شرایط موجود می گوید. شما نسبت به احساستان به دوست پسرتان هنوز کاملا مطمئن نیستید. تشکر از همراهیتون.
Azadi : سلام وقت بخیر خواب دیدم از پدرم کلی کتک خوردم اون دنبالم میومد و ولم نمیکرد منم برا دفاع از خودم دو دستشو سفت گرفته بودم.ممنون از پاسخگویی
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او از شما حمایت می کند و یاری و پشتیبانی او را خواهید داشت. اما شما نمی خواهید که خیلی در کارتان دخالت کند. تشکر از همراهیتون.
هادی : با سلام
من خواب دیدم که با تعدادی از افراد در جزیره ای دور افتاده هستم و انگار در ان جزیره گم شده ایم و ان ها در حال کار کردن برای یک شبکه خارجی هستند ولی من اصلا در کار ان ها شرکت نمیکنم ( دلیل ان خجالت است) بعد از مدتی ما با شنا خودمان را به مرز یکی از کشور ها میرسانیم و در ان جا به دلیل کار کردن برای همان شبکه خارجی مورد بازجویی قرار میگیریم من چون در ان دخالت نداشتم زنده میمانم ولی مامور بازجویی با این حال مرا ۸ یا ده بار با سنگ محکم به سرم میزند ولی زنده میمانم و در عین حال دیدم کسی که برای ان شبکه خارجی کار میکرد مامور بازجویی با یک ضربه سنگ به سر اون دختر او را کشت یکی از هم افراد که باهم در جزیره بودیم به دلیل گفتن اینکه من حقیقت را گفتم که در ان شبکه خارجی کار نمیکردم مرا بزدل خواند و به من گفت که در نجات از جزیره من هیچ کمکی به ان ها نکردم و من گفتم که میدانم ادم بی مصرفی هستم ولی در اخر ورق برمیگردد و یک موجود بسیار گنده میاید و کسایی که برای شبکه کار میکردند نجات میدهد ولی من را به دلیل گفتن حقیقت به فضا پرتاب میکند و من در حالی که در فضا معلق هستم احساس میکنم که خواهم مرد
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که از جامعه بریده اید، درگیر عادت شده اید و نمی دانید که با زندگی تان چه کار کنید. شما دوست ندارید حرفتان را برای هر کسی بزنید چون فکر می کنید که دیگران درکتان نمی کنند و خودتان را از دیگران جدا کرده اید. این باعث می شود که در خیلی از مسائل و مشکلات خودتان را دخیل ندانید و احساس برنده بودن کنید. اما عکس این موضوع هم ممکن است به وجود بیاید. شاید شرایط عوض شود و اوضاع مثبت شود و همه دوستان زیادی داشته باشند و بخواهند با هم رفت و آمد کنند و خوش باشند و این ایزوله بودن شما در اینجا دیگر به نفعتان نیست بلکه احساس سردرگمی و تنهایی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
شروین : من دیشب خواب دیدم میخواستم با کسی که دوستش دارم صحبت کنم ولی گفت نه بعد کفت میزنمت من گفتم بزن زد خب این الان یعنی چی
فریبا هراتی
: سلام. شما باید مهارتهای ارتباطی تان را بهبود ببخشید و سعی کنید که روشن تر و واضحتر نظراتتان را ابراز کنید. اینکه او شما را زده به این معنی است که شما باید در شخصیت خودتان تغییر اساسی ایجاد کنید. او شما را اینطور که هستید نمی خواهد و دوست دارد وادارتان کند که خودتان را عوض کنید. او احساس می کند که شما مسئولیت پذیر یا عوض شدنی نیستید و شما هم احساس می کنید که از شما به اندازه ای که استحقاقش را دارید، قدر دانی نمی شود. تشکر از همراهیتون.
یاش گین : سلام. شرمنده مزاحم میشم. خوابی دیدم که ترسیدم و بیدار شدم. خواب دیدم تو خونه هستیم برادرم خیلی بد دعوا میکنه البته بیشتر با من . پدرم هم که فوت شده چندین بار به من حمله میکنه و کتکم میزنه. آخر هم انگار میخواد بره جایی مامانمو با خودش میخواد ببره. مامانم خوشحاله که پیششه ولی من ناراحت هستم. مادر و پدرم در واقعیت عاشقانه زندگی کردن. مادرم همین الان هم خیلی دلتنگ ایشون هستن. ولی چرا پدرم مدام منو کتک میزد. یکم نگران هستم. تعبیر بدی که نداره؟
فریبا هراتی
: سلام. خواهش می کنم. دوست خوبم اگر شما خطا و اشتباهی در زندگی تان مرتکب نشده اید و قلبا می دانید که رفتارتان مثل همیشه خوب است، کتک زدن پدرتان به حمایت و پشتیبانی او در خواب و دعوای برادرتان هم به همین صورت حمایت و محبت از جانب او تعبیر می شود. اما اگر اشتباه و گناهی کرده اید که می دانید که اگر پدرتان بود و اینکار شما را می دید شما را سرزنش می کرد، در آنصورت خوابتان اشاره به این می کند که چون روح پدر شما زنده است و شاهد همه ی جریان زندگی شما هست، به خوابتان آمده تا با شما مخالفت کند و ناراحتی و عصبانیت خودش را به شما ابراز کند. او عاشق مادرتان است و زندگی او در آخرت بسیار آرام و خوش است و اگر بعد از 120 سال مادرتان فوت کند، فقط جسم اوست که به خاک سپرده می شود ولی روحش کنار پدرتان در بهشت متنعم خواهد بود. اما پدرتان می خواهد به شما بگوید که مادرتان پیش او نمی آید به خاطر شما!! تا شما راحت باشید پس شما هم باید قدر مادرتان را بدانید و او را آزار ندهید و با او مخالفت نکنید. تشکر از همراهیتون.
zeinab : سلام بله حق با شماست من دوتا خواب برا امروز ارسال کردم ولی اون یکی خوابم هم تعبیر نشده .با عرض معذرت
فریبا هراتی
: عرض کردم برای تعبیر ثبت شد. یعنی در نوبت هستید.
zeinab : سلام خواب دیدم با دوستم ک ایشونم دختر هستن و تو بیداری قهریم با هم بحثمون شد و اون منو کتک زد و منم رو کردم ب آسمون و گفتم خدایا هرکی منو اذیت میکنه تو حقموازش بگیر و بعد باز بحثمون شد من زدمش با چوب و بعدش یکی از دوستام گفت بازم میخاین دعوا کنین گفتم این خودش ی زمانی با من دوست بوده و میدونه هرکی منو اذیت کرده خدا بدجوری حالشو گرفته و گفتم میخام برم ب دوست پسرش بگم ک چطوری منو کتک زده تا اونم بفهمه چطور دختریه .
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز برای تعبیر ثبت شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.