تعبیر خواب کشتن (قتل)
اگر کسی خواب ببیند که او را کشتند، عمرش طولانی می شود و اگر ببیند که دشمن خود را کشت، بر دشمن پیروز می شود.
امام صادق (ع) می فرماید: اگر دید ستوری یا جانوری یا چیزی دیگر را بکشت، دلیل که بر خصم غالب شود.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر درخواب ببیند که او را بکشتند، دلیل که عمرش دراز شود. اگر دید کسی را بکشت بی آن که سرش را از تن ببرد، دلیل که منفعتی بدان کس رساند.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید او را گروهی بکشتند، دلیل منفعت است. اگر دید شخصی او را بکشت به ظلم، دلیل که بیننده مظلوم است و حق تعالی کسی را به او بگمارد تا مکافات آن باز کند.
جابر مغربی می گوید: اگر دید فرزند خود را بکشت، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
amir khatibi : ا سلام
در تاریخ ۲۰/۳/۱۴۰۰
خواب دیدم در فضایی مثل باغ که حس تعلق به ان را داشتیم و می دانستیم برای خودمان است با همسر و دخترم بودیم که متوجه شدم تعداد زیادی مارمولک بزرگ ( بزمجه) و مار انجا هستند به نحوی با کمک شخصی دیگر که الان خاطرم نیست کیسه انها را داخل باغچه جمع کردم و با بنزین آتش زدم که‌همه مردند به جز مار که فرار کرد پ توسط همان شخص مجدادا گرفته شد و با ضربه ای محکم به زمین کوبیده شد و کشته شد و خون ان‌مار را هم مشاهده نمودم .
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید زندگی آرامی داشته باشید، و سعی می کنید که اخلاقیات بد، روحیات منفی مانند خیانت و دروغ و فریب یا اشخاص منفی و فریب کار را که با شما صداقت ندارند را از زندگی تان بیرون کنید. همینطور احتمالا می خواهید برای زندگی تان تصمیماتی بگیرید که نیاز دارید که دیگران با شما توافق کنند. شما نگرانی هایتان را از بین خواهید برد. انرژی های منفی و خطرات را از زندگی تان دور می کنید و روی تصمیمات تان مجددا فکر می کنید تا خطا و اشتباهی از شما سر نزند. هیچ شر و خطری متوجه ی شما نخواهد شد. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام. خواب دیدم یه جای ناشناس بودم انگار دانشگاه زمان تحصیلم بود و بعد اونجا انگار خانواده ای بودن باز ناشناس که پسر خانواده به خواهرش شکاک بود اونو برد حیاط پشت زیر زمین و کشتش بعد دو تا دختر بچه برگشتن با کارتن خونی و من فقط دیدمشون کارتن ها رو قایم کردن اثر قتل بود. صحنه بعد دیدم که تو یک مکان وسیع سرباز جمع شده بودیم پدر دختر سخنرانی می کرد و می گفت تو هر خانواده ای از این مشکلات هست و از این حرفا .تمام اعضای خانواده من و فامیلا اومده بودن برا تشییع جنازه با اینکه ناشناس بود. دختره رو گذاشتن قبر رفتم رو قبر دیدم خواهر بزرگم رو قبر بود گفت نگاه کن اصن خوب چالش نکردن بعد قبرو باز کرد خاک ها رو فشار میداد تا محکم شه. انگار خانواده ش براشون مهم نبود و این دلش سوخت. کاملا ناشناس بودن. خواب رو بعد از شیش صب دیدم یکشنبه امروز
فریبا هراتی
: سلام. شما درکتان نسبت به مسائل بالاتر رفته و آگاهتر شده اید و از اینکه به زنی ظلم شود و به خاطر افکار اشتباه یک مرد، تحت ستم قرار بگیرد، منزجرید. شما دیده اید که خیلی از مردها در افکارشان زنها را سرکوب می کنند و می خواهند که زنان به عادات و رفتارهای گذشته شان پایان دهند ولی شما و خانواده تان از این گونه رفتارها و نادیده گرفتن حق زن برای انتخاب سرنوشت و زندگی اش احساس ناراحتی می کنید. ( یا شما و خانواده تان کاملا برعکس، موافقید که باید بعضی از عادات و رفتارها را پایان دهید و موافق آزادی زن نیستید). تلاش خواهرتان برای دفن کامل او گویای این است که او سعی می کند که خودش را از عادات بد و یا موقعیت های منفی دور کند و احساسات واقعی خودش را مخفی می کند ( یا یک موقعیتی را لاپوشانی می کند) و سعی می کند که کاری را انجام ندهد که از نظر دیگران ناخوشایند و زشت است. تشکر از همراهیتون.
maryam : با سلام و وقت بخیر خدمت شما. من پنجشنبه ۱۰ تیر خواب دیدم که تو خونه خودمون هستم بعد از بیرون داخل خونه معلومه من میرم و پرده رو میکشم و میبینم یه مردی به من خیره شده. بعد نگرانم که اون فرد داخل خونه شه به همه میگم همه پشت دیوارها گارد میگیرن و اسلحه دارن از جمله دوست پسرم. ولی اون شخص یه دفعه از در وارد میشه وشروع به تیراندازی میکنه ولی هیچ کسی به اون نمیتونه تیری بزنه و اون هم فقط دوست پسر منو میکشه که جلو من ایستاده من اول ناراحت میشم ولی بعد میفهمم قصد اون مرد فقط اینه که منو ببره ولی من اصلا ازش نمیترسیدم ودیگه ناراحت نبودم. یک شب دو خواب با مضمون کشته شدن دوست پسرم دیدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. به دل شما برات شده که زندگی تان همیشه به همین منوال باقی نمی ماند. رفتار دوست پسرتان به خاطر عواملی، عوض خواهد شد و او به عادات و رفتارهای گذشته اش پایان خواهد داد. شما شرایط را می پذیرید و با آن کنار خواهید آمد. شاید شما از دوست پسرتان عصبانی هستید. تشکر از همراهیتون.
Reyhan : سلام خانم هراتی جان خوب هستین عزیزم،حس میکنم کارتون زیاد شده نگران سلامتیتونم،ان شاالله به لطف خدا همیشه سلامت باشین
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر . بله خیلی سرم شلوغ شده. ممنونم. شوهر شما شاید در ظاهر می تواند زندگی اش را بخوبی کنترل کند و صاحب مقام و احترام است ولی او روی زندگی اش کنترل ندارد و در شرایط حاضر خشمگین و عصبانیست و خوی وحشی خودش را نمایش می دهد. شما امیدوارید که او از کارهای سبکسرانه و بی مسئولیت خودش دست بردارد و مسیر زندگی اش را عوض کند. او از شخص آشنای شما هم خوشش نمی آید چون این شخص به شما اهمیت می دهد. ولی اگر قرار بود جان دو نفر را نجات دهید، شخص آشنای شما برای شما با ارزشتر است از شوهر خودتان. شما شخصیتی بسیار مجرب و پخته دارید و تمام خصلت های مثبت و زنانگی هایی که یک خانم باید داشته باشد، در وجود شما جمع است و هیچ چیزی کم ندارید. بسیار احساساتی و روشنفکر هستید. رفتارتان با پرستیژ، دلسوز و مهربان و از خودگذشته هستید و مقام و احترامتان نزد خداوند از خیلی از اشخاصی که برایشان احترام قائلید، بالاتر است. خواب شما 1358 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
Mohi : خواب دیدم دخترخالمو با یه نفر دیگه که نمیشناختمش و احساس میکردم دوستشه و اونم دختر بود به طرز فجیعی کشتم، و اینکه انگار یه موجودی منو به اینکار ترغیب میکرد،یچیزی که حضور فیزیکی نداشت، اول دختر خالم خودش رگشو زد نمیدونم چرا ولی بعد من انداختمش توی محفظه پر آب، دوستشم همینطور، حتی بعد از مردنشون هم سرشونو از تنشون جدا کردم! و اونجا یه عالمه اشغال و لاشه خونی دیگم بود،وحشتناکتر این بود که بعد یه مدت زمان به عقب برگشت و من دیدم دخترخالم رگشو دوباره زد و بدلیلی من از کشتنش وحشت زده و پشیمون بودم و دیگه خبری ازون موجوده که منو به اینکار ترغیب میکرد نبود وقتی فهمیدم همه چی مثل اولش شده از پشیمونی تو خواب کلی گریه کردم و خداروشکر کردم که یه فرصت دیگه بهم داده شد
فریبا هراتی
: سلام. شما به عادات و طرز فکرهای قدیمی خودتان پایان می دهید. شاید به خاطر مسئله ای عصبانی هستید و حالت افسردگی پیدا کرده اید. احتمالا شما نمی توانید افرادی که با شما خیلی متفاوت باشند را بپذیرید و تفاوتهایشان را نسبت به خودتان قبول کنید. بنابر این زود از کوره در می روید و کنترلتان را از دست می دهید. شمااز دختر خاله تان عصبانی هستید و می خواهید ارتباط تان را با او قطع کنید و نمی خواهید که احساسی نسبت به او داشته باشید. دختر خاله ی شما هنوز چیزهای زیادی را باید از زندگی اش یاد بگیرد. او خودش شروع به خصومت و قطع ارتباط با شما کرده و شما کنترل تان را نسبت به او موقتا از دست داده اید. اما شما ایمانتان قویست و به شیطان اجازه نمی دهید که به روح شما غلبه کند. شما خواهید توانست بر نفس اماره تان غلبه کنید. تشکر از همراهیتون.
محسن : سلام. خواب دیدم یکی از فامیل هامون زنگ زد بهم و گفت می خوام استخدامت کنم، صبح ها بیا به جای من رئیس شو، رفتم دفترش دیدم خیلی شلوغه پر از آدم بود، خانوادشم بودن، یکی از دوستامم بود. رفتم صبحانه بخرم، کلی نون و پنیر و ... خریدم (تو واقعیت قراره من و این دوستم یه کاری واسه این فامیل انجام بدیم، برادرزادش گرفتاره). بعد تو خواب یه دزد دیدم و گرفتمش (نمی دونم دفتر گرفتمش یا نه و ادامه خواب تو حیاط خونه پدرم بود)، بردمش حیاط تو ماشین، یه دفعه خواست بهم حمله کنه، مجبور شدم زدم با چاقو کشتمش، سرش رو کندم، همه ماشین پر از خون شد. شروع کردم به شستن ماشین و پاک کردن مدارک، خون ها رو شستم و جسد رو انداختم تو کیسه (جسد کوچیک بود). مادرم اومد و دید، ولی چیزی نگفت. ادامه خواب فقط تو فکر این بودم جسد رو کجا دفن کنم کسی متوجه نشه، فکرم هر جا می رفت می دیدم نمیشه مردم می فهمن. جسد تو ماشین بود، آخرش گفتم ببرمش قبرستان دفنش کنم که از خواب بیدار شدم. یه صحنه هم آخراش دیدم که با پدر و چند نفر بیرون بودیم، داشتم دنبال یه جای خوب واسه پنهان کردن جسد می گشتم، جلوتر از اونا که می رفتم یه دفعه یه گله با چند سگ ظاهر ظاهر شدن، از سگا ترسیدم و برگشتم، بعد از عقب دو تا سگ دیگه اومدن، هیچ کدوم با هام کاری نداشتن..
فریبا هراتی
: سلام. فامیل شما نیاز دارد که شما به او کمک کنید و کارهای او را مدیریت کنید تا او بتواند شروعی تازه داشته باشد و مشکلاتش تمام شود. شما نقشه می کشید که امکانات مالی او را گسترش دهید. می خواهید نگذارید که وقت و انرژی او هدر برود و بیشتر از این متضرر شود. شما مانند پدرتان روحیه ای کمک رسان دارید و به اطرافیان و فامیلتان محبت می کنید. عزمتان را جزم می کنید که هر جور شده سختی ها و مشکلات فامیلتان را از بین ببرید و در اینکار هم موفق خواهید شد. شما تمام استرس ها و نگرانی های مربوط به کار او را از بین می برید و اشتباهات گذشته و شیوه های قدیمی انجام کارها را که موجب شکست و ناامیدی او می شد، از بین خواهید برد. شما تلاش می کنید که روابط و قوانین منزجر کننده که موجب شکست او در کارش می شود و یا شرایط ناخوشایندی را که در زندگی او به وجود آمده است را از بین ببرید. شما دوستان وفادار و مهربانی دارید که بینش و شهود و عقلانیت در وجود آنان قویست و اینها به شما کمک می کنند که مشکلاتتان را حل کنید و برای شما مانع تراشی نخواهند کرد. تشکر از همراهیتون.
Negar : سلام وقتتون بخیر
دایی من ۴ محرم خواب دیدن که من و برادرم رفتیم مشهد و من دزدیده شدم و خاله ام ساعت ۲ شب خبر پیدا شدن جنازه ام رو بهشون دادن که کشته شده بودم و خیلی تو خواب گریه کردن و کفر گفتن بعد شنیدن خبر.تعبیر چی هست؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. انشالله شما با توسل به حضرت امام رضا ع ازدواج خواهید کرد و زندگی تان تحولی تازه پیدا خواهد کرد. تغییرات شدیدی در زندگی تان به وجود می آید و شما دیگر مانند سابق رفتار نخواهید کرد. دایی شما از خبر ازدواج شما بسیار خرسند و شاد خواهند شد. تشکر از همراهیتون.
نینا : سلام وقت بخير،صبح خواب ديدم نزديك ورودي و خروجي شهرمون(داخل شهر)ميني بوس يا اتوبوسمون ايستاده بود ومن پياده شده بودموديدم يه مرد بسياركوتاه قدباكت وشلوارمشكي وچهره بدزنجيركوتاهي دردست وسمت صورت من مدام مياره ومیچرخونه،منم زنجيرشوگرفتم وكشتمش ومچالش كردم وپشت شكاف جدول خيابون همونجاپنهانش كردم،بعدديدم توي اتاقم ويك طرف قالي دستباف تقريباقديمي(فرش٦متري)ازبالاتاپايين(به اندازه يك ستون)رو برداشتم وقتي صداي كاراگاه وبقيه روشنيدم كه بخاطرقتل خونمون اومدن،اون تيكه قالي رو سرجاش گذاشتم وچسبوندم كه شك نكنن،يك نَفَر روهم فرستادم توي محوطه بزرگ كنارخونمون كه شبيه حياط خونه باغ قديمي بود(ازداخل حیاط خونه اون محوطه دیده میشد)پيگيرجسدمچاله شده بشه كه زيرخاك باقچه اي دفنه.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نمی خواهید که تابع جماعت باشید و یا مشکلاتتان را با دیگران مطرح کنید. شما به یک عادت و طرز فکر قدیمی و بد در زندگی تان که باعث شده بود از ارزش و اعتبارتان کم شده و اعصابتان خورد شود، پایان می دهید و این اعتیاد شدید را از زندگی تان دفع می کنید. شما بشدت از خودتان عصبانی هستید و نمی خواهید که دیگر کاری کنید که باعث ناراحتی فکرتان شده و به شما افسردگی ببخشد. شما تلاش می کنید که بی سر و صدا مشکلات قدیمی تان را دفع کنید و با پیامد کارهای گذشته تان مواجه نشوید. تشکر از همراهیتون.
مبینا : سلام من خواب دیدم توی اتاقم مشغول پهن کردن لباس ها توی بالکن هستم شب بود که انگاری من مشکلی با همسایه پایینی توی بالکن داشتم چون اونم توی بالکن طبقه پایین بود و در حال حاضر توی واقعیت اونی که من تو خواب دیدم رو نمیشناختم یعنی فرد ناشناس هس توی واقعیت ،دقیق نمیدونم یک پارچه سفید توی بالکن من بود که من اونو کشیدم بازم میگم دقیق نمیدونم که باعث شد اونی که طبقه پایین هس توی بالکن اش به زمین بخوره و سرش بخوره به سطح زمین و خونریزی کنه ولی من در اون موقع ریلکس بودم یعنی میخواستم یجوری وانمود کنم که کار من نبوده ولی در واقعیت ترسیدم دلم نمیخواس کسی رو بکشم و خانوادم درگیر بشن فرداش انگاری من خانواده اون فرد رو میدیدم که گریه کنان اومدن خونه داشتم میرفتم بیرون که خواهرش منو می بینه میگه باهات حرف دارم و سوال میکنه اینکه تو کشتیش منم وانمود میکنم که خبر ندارم میگه اون دیده که فردی که تو بالکن بوده دماغش این شکلی بوده و ... منم هی وانمود میکردم که من نبودم ولی خیلی میترسیدم خانوادم درگیر بشن واینکه همه ی این ادما تو خوابم ناشناس بودن تو واقعیت اصلا همچین همسایه ای ما نداریم ولی انگار من و اون آقاعه که کشته شد از هم خوشمون نمی اومد انگاری دشمن هم بودیم بیشتر اون البته دقیق نمیدونم تو خوابم اینطوری نشون داده شده
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید ثابت کنید که نسبت به مسئله ای درکتان بالاست، بی گناه هستید و اینکه شاید م یخواهید بگویید که یک سر و گردن از دیگران بالاترید. شما نسبت به کسی فاصله می گیرید و ارتباط تان را با او قطع می کنید و این باعث شکست او در زندگی اش خواهد شد؛ یا باعث می شود که او دچار استرس و افسردگی و ناامیدی شود. تعبیر دوم این است که شما به عادت یا رفتاری پایان می دهید و می خواهید با قطع ارتباط با کسی، روش زندگی تان را عوض کنید ولی این شخص از تصمیم شما، متضرر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Z : سلام وقت بخیر خواب دیدم توی کوچه خودمون دو نفر رو به قتل رسوندن و انگار زمین رو کنده و دفن کرده بودن و پلیس ها داشتن اونا رو درمیاوردن
انگار اون که سر کوچه ما بود یک زن بود که حس کردم انگار مادرمه (صورتش معلوم نبود ولی هیکل خودش بود)و جنازه بعدی انگار پدرم بود که دقیقا دم خونمون دفن شده بود این در حالی بود که انگار هردو تو خونه بودن ولی جنازه های بیرون هم انگار اونا بودن میخواستم ببینم تعبیرش چیه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پدر و مادرتان به عادات و رفتارهای قدیمی شان پایان می دهند و ارتباط آنان با همسایه هایتان قطع خواهد شد و یا تغییر پیدا خواهد کرد. احتمالا مردم با جنبه هایی از مادر و پدرتان مخالفت دارند. مادر و پدر شما به زندگی خانوادگی تان اهمیت می دهند ولی مردم آنان را کنار می گذارند. نوعی دوگانگی و یا دمدمی مزاجی ممکن است در رفتار مادر و پدرتان مشاهده کنید و آنان با شما خیلی خوب و مهربان باشند ولی با مردم اختلاف داشته باشند. یا حتی شاید پدر و مادرتان از رفتارهای بد مردم احساس افسردگی کنند. تشکر از همراهیتون.