کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب کشتن (قتل)

اگر کسی خواب ببیند که او را کشتند، عمرش طولانی می شود و اگر ببیند که دشمن خود را کشت، بر دشمن پیروز می شود.

امام صادق (ع) می فرماید: اگر دید ستوری یا جانوری یا چیزی دیگر را بکشت، دلیل که بر خصم غالب شود.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر درخواب ببیند که او را بکشتند، دلیل که عمرش دراز شود. اگر دید کسی را بکشت بی آن که سرش را از تن ببرد، دلیل که منفعتی بدان کس رساند.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید او را گروهی بکشتند، دلیل منفعت است. اگر دید شخصی او را بکشت به ظلم، دلیل که بیننده مظلوم است و حق تعالی کسی را به او بگمارد تا مکافات آن باز کند.

جابر مغربی می گوید: اگر دید فرزند خود را بکشت، دلیل که روزی حلال یابد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

216 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

aneseh

aneseh : سلام خانم هراتی عزیز، پنجشنبه شب خواب دیدم خواب دیدم داریم با شوهرم میریم رستوران غذا بخوریم رستورانه شلوغ بود باید نوبت میگرفتیم

منتظر بودیم بریم که یه دفعه یه دختر غریبه بد حجاب تو خیابون بود دو تا مرد مزاحمش شده بودن بعد شوهرم رفت بهشون گفتی چی کارش داری
که یه دفعه یکیش با چاقو شوهرم رو زد من اومدم بغلش کردم و گریه میکردم که دوباره اومد یه چاقو زد تو گلوش
تو بغل من کشتش
منم از شدت گریه نفسم در نمیومد زنگ میزدم به داداشم و مامانم که بگم اینطوری شده ولی صدام در نمیومد به هیچ کس بتونم بگم چی شده، فامیلا مون دورم جمع شده بودن و باهام حرف میزدن و میخواستن حال و هوامو عوض کنن ولی من گریه م بند نمیومد حالت هق هق بود

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۱۴:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و همسرتان زیر بار فشار تصمیماتی که باید برای زندگی تان بگیرید، قرار گرفته و دچار استرس شده اید و نیاز به حمایت و پشتیبانی دیگران دارید. شوهر شما به خاطر دفاع از حقوق دیگران یا به خاطر مشکلات مالی آنان یا مشکلات مالی خودتان، معترض می شود و کسی سعی می کند که مانع از این شود که همسرتان حرفش را آزادانه بیان کند. خواب به شما می گوید که وقتی دست تان برای دفاع از خودتان کوتاه است نباید بی سیاستی بخرج بدهید. از آنجاییکه خواب شب 18 ماه معمولا درست است، این هشدار خواب را جدی بگیرید و برای دفع شر بگویید برای همسرتان یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید تا انشالله قضا بلا از شما دور شود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۳۸:۰۱
Hesam

Hesam : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر
خواب دیدم که منو یه پسری که میشناختم نشسته بودیم یه جایی تو کوچه خیابون منتظر بودیم که بریم خونه دوستمون بعد پاشدیم رفتیم که تو مسیر یه مرد مسنی تقریبا بینه ۴۰ ۵۰ سالی داشت دمه خونشون به ما گیر داد دستشم تفنگ بود خواستم بدونه درده سر مشکلو حل کنم که اون پسره هر چی داد زدم که کاری نکنه گوش نداد رفت تفنگو از دستش برداشت و چند تا تیر زد کشتش هیچ خونی ندیدم فقط دیدم مرده مرد و اون لحظه وحشت کرده بودم و نمیدونستم چیکار کنم دو زدیم سمته خونه دوستمون و بیدار شدم

پاسخ
لینک۱۳ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۴۶:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر.تعبیر خوابتان این است که شانس به شما و دوستتان، رو می آورد و پیشنهادی را رد می کنید که البته به ضرر خودتان کار می کنید. شاید به این دلیل که فکر می کنید دوست ندارید کسی نظر خودش را به شما تحمیل کند. به هر جهت این پیشنهاد منتفی می شود و شما فکر می کنید که نظر دوستتان خوب بوده است! با پوزش از تاخیر در تعبیر بدلیل بیماری. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۳۳:۵۲
مشتاق

مشتاق : سلام و دروود، خواب دیدم شوهرم میگه من دونفر رو کشتم و تصمیم گرفتم که برم خودمو معرفی کنم، من پیش خودم میگم درسته دل خوشی ازش ندارم اما راضی به اعدامش نیستم، بهش گفتم تو این مدت عذاب وجدان بهت فشار اورد که باعث شد اعتراف کنی؟ گفت نه، تو باید بیفتی دنبال رضایت از خانواده ها، اعدام در کار نیست، خیلی راحت و خوشحال و مطمئن بود، اما من به شدت ناراحت بودم که باز برام دردسر درست کرده

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۵:۲۳:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همسر شما باعث تغییر و تحولات بزرگی در زندگی دو نفر شده و این تحولات هم ممکن است مثبت باشند و یا منفی ولی هر چه که هست، این دو نفر دیگر هرگز نخواهند توانست شخصیت و افکار قدیمی خودشان را داشته باشند و مجبور می شوند که طرز فکرشان یا سبک زندگی شان را عوض کنند و یا روحیه ی ایشان کاملا عوض خواهد شد. همسرتان مرتکب گناه بزرگی نشده ولی آنقدر این تحولات بزرگ هستند که شاید خانواده ی این اشخاص از همسرتان ایراد بگیرند و شما باید آنان را قانع و متقاعد کنید که این تحولات شاید برای زندگی این اشخاص یک امر واجب بوده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۲۸:۳۵
نیلوفر

نیلوفر : سلام عیدتون مبارک سال خوبی داشته باشید ان شاالله، دیشب خواب دیدم همسر دوم کسی ام که چندسال پیش عاشقش بودم (و او هم در جریان بود اما اتفاقاتی افتاد و ما همو رها کردم و اصلا بهم نزدیک نشدیم و اصلا الان نمیدونم متاهله یا مجرد) توی خونه او و کنار زن و پسرش همگی باهم زندگی میکردیم که من شاکی بودم و میخواستم بذارم و برم از زندگیش بیرون و طلاق بگیرم که او به همین خاطر اول پسرش رو کشت و سرش رو برید و بعد زنش رو کشت و او زنش رو از سر داخل یک سطل بزور جا کرده بود و از کمر با ارّه نصفش کرده بود که دستهای زنشم از ساعد ارّه کرده بود، یه پسر نوجوان که او هم در قسمت دیگری از خونه زندگی میکرد این جنازه هارو در حالی که من سر سفره غذا بودم یکی یکی میاورد و بمن نشون میداد و میگفت ببین عشقت اینارو کشت، من شاهد قتل نبودم فقط جنازه هارو میدیدم توسط این پسر، حتی اره و چاقو رو هم بهم نشون میداد، بعد همونموقع پدر و مادر عشقم هم یدفعه اومدن پیشم و من از ترس نمیدونستم چیکار کنم اونها هم خیلی دستپاچه و شوکه بودن و سعی میکردن شرایطو کنترل کنن تا بتونن تصمیم درستی بگیرن و هی بمن میگفتن آروم باش نگران نباش، شب سرد و بارونی ای بود و من داخل حیاط ایستاده بودم و باخودم فکر میکردم که همینطور با لباس خونه و بدون هیچی بدوام توی کوچه و خیابونا و فقطط فرار کنم هرجا که شد چون حتما نفر بعدی من هستم که عشقم قراره بکشه و او یه قاتله و عقلشو از دست داده و وحشت زیادی داشتم که بیدار شدم. ممنون.

پاسخ
لینک۶ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۴:۴۳:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عید شما هم مبارک و انشالله امسال سرشار از اتفاقات خوش برای شما باشد. تعبیر خوابتان این است که این آقا شما را در اولویت اول زندگی خودش قرار نداده و شما از این جهت از او رنجیده اید. اما او الان سبک زندگی موفقی ندارد. اگر متاهل باشد با خانواده اش بدرفتاری می کند و آنان را دوست ندارد و همیشه تلاش می کند که آنان را مجاب کند که به گونه ای رفتار کنند که خودش دوست دارد. باعث افسردگی و ناراحتی آنان شده و روحیه شان را با رفتاری دیکتاتور مآبانه خراب می کند. و اگر مجرد باشد، در کارش شکست خورده و از نظر اقتصادی شرایط بدی دارد. او به این فکر می کند که اگر خردمندانه رفتار می کرد و مهربان بود، الان این اتفاقات برایش رخ نمی داد و اگر متاهل باشد، از اینکه با شما ازدواج نکرده متاسف است. شما به هیچ وجه دوست ندارید که با کسی که اینطور اخلاق مستبد و دیکتاتوری دارد ازدواج کنید و اگر واقعیت را راجع به او بدانید، فرار را بر قرار ترجیح می دهید. در واقع شاید شانس آورده اید که با او ازدواج نکرده اید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۶ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۰۹:۳۰
نیلوفر

نیلوفر : سلام خواب دیدم خونه یه آقا که استاد نقاشیه مهمانم و او سفره بلند و بزرگی چیده بود که فقط نان و کره زیادی داخلش بود و یه خوراکی پخته که احتمالا سیب زمینی بود و همه داراییش در همون حد بود، فک کنم مادر و خواهر کوچکم هم بودن، من نان و کره میخوردم، خونه سنتی و قدیمی بود و چندتا هنرآموز داشت و من نقاشیاشون رو نگاه میکردم و استاد برام توضیح میداد و من نظرمو میگفتم و اصرار داشتم که از مدادرنگی مشکی برای کادر نقاشیا بیشتر باید استفاده بشه، انگار اثاث کشی هم داشتن که من کمک کردم بهشون. بعد دیدم که من یک مرد شدم و یادم نیست ولی حس میکنم که تبدیل به اون استاد نقاشی شدم و کنار ساحل نشستم و یه دختر موطلایی ۴ ۵ ساله دارم که میدوه و میخنده و با خودش شعر میخونه موهای خیلی بلند و لختی داشت که باد میزد به موهاش خیییلی زیبا بود من از دیدنش لذت میبردم و بهش لبخند میزدم بعد دخترم رو بردم داخل اتاق هتل گذاشتم گفتم اینجا بمون تا من برگردم، در رو قفل کردم و با دوستم که او هم یه مرد بود رفتم جایی و وقتی برگشتم به دوستم گفتم درو با کلید باز کنه که کلید توی دستش هم کمی خونی بود تعجب کردم و وقتی باز کرد دیدم همه چی بهم ریخته و خرابه و دخترم رو کشتن و داخل یه پتو پیچیدن گذاشتن گوشه سمت چپ اتاق روی یه میز شکسته و دیوارها خونی بود جرات نکردم برم سمت پتو ببینم چی داخلشه ولی میدونستم که دشمنام دخترم رو کشتن، همونجا از شدت غم از خواب بیدارشدم. چند روز پیش دیدم این خوابو، من مجردم و بچه ای ندارم. مررسی.

پاسخ
لینک۴ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۱۸:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. استاد شما شخصیتی دوستانه، سنت گرا و مهربان دارد و روزی و درامد او خوب است ولی از نظر فکری ساده دل و خاکیست. شما تمایل دارید که به رفاه و ثروت زیاد برسید. شما می خواهید نقشی تاثیرگذار ولی موقتی روی موقعیتی بگذارید و کمی بدبین و منفی باف هستید. زندگی استاد شما متحول خواهد شد. شما تلاش می کنید که با عزم و اراده ی بالاتری کارهایتان را انجام دهید و مستقل و قوی رفتار کنید در عین حال شخصیتی رقابتی هم دارید. احساساتی هستید ولی تلاش می کنید که همزمان جاپای قرص و محکمی در زندگی تان داشته باشید و منطقی باشید. به مال و ثروتی می رسید ولی بعد سعی می کنید که هویت تازه ای بخودتان بگیرید و به عادات و رفتارهای گذشته تان پایان می دهید. شما تلاش می کنید که قویتر و سخت کوش تر باشید تا به ثروت بیشتری برسید اما این سبک زندگی باعث خواهد شد که شادی گذشته را نداشته باشید و یا از نظر مالی بشدت ضرر کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۱۸:۰۴
نگین حسینی

نگین حسینی : سلام.خواب دیدم من و همسرم در یک‌جمعیت زیادی هستیم داخل یک ساختمان و عده ای داخل ساختمان و عده ای بیرون ساختمان هستن و رنگ پوستهاشون متفاوت هست یعنی بعضی سیاه بعضی سفید.برادرهای همسرم از همیرم بسیار خشمگین هستن و قصد کشتن اون رو دارن و من خیلی دلهره و اضطراب دارم از این موضوعذو اونها همسرم رو مجبور میکنن که خودش رو از پنجره بندازه پایین و همسرم بعد از کلی کشمکش تسلیم میشه و من در کنارش بودم که خودش رو پرت کرد و من صدای محکمی شنیدم که فوت کرد. و همش در حال شبون و زاری بودم و سینه میزدم و نفسم بالا نمیومد و جمعیت دورم رو گرفته بود.

پاسخ
لینک۱۸ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۴۵:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما تلاش می کنید که با عده ای تعامل کنید و درکشان کنید که از نظر فکری و روحیه ای با شما در تضاد هستند. برادران همسرتان منجمله تضادهای فکری زیادی با همسرتان دارند و می خواهند او را وادار کنند که دست به ریسک و کار خطرناکی بزند و اگر همسرتان پیشنهاد برادرانش را قبول کند، در کارش شکست خواهد خورد. خواب را به منزله ی هشداری تلقی کنید و برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۸ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۳۲:۴۸
سارا

سارا : با سلام خدمت شما
از زبان یکی از دوستان من معلم باز نشسته هستم .خواب دیدم یکی از دانش اموزان دخترم را کشتم.در واقعیت جند سال پیش این دختر بچه یکی ازشاگردانم بوذ . حین کشتن به هیچی فکر نمی کردم و به خودم حق میدادم .ودانش آموزان دیگر شاهد بودن .بعد از کشتنش به شدت پشیمان شدم بدنش که توی شیشه ای کوچک جا میشد گذاشتم ودر جایی پنهان گذاشتم.وخودم به جایی خلوت رفتم واز خدا آمرزش خواستم می گفتم خدایا من را ببخش اگر بچه ها به خونوادش خبر بدن من را دار می زنن .من بمیرم تنها فرزندم تنها می ماند دخترم به تنها یی چطور زندگی کند به شدت پشیمان وطلب بخشش داشتم.به خودم گفتم برای دیگر دعایم خدا میشنود وهمه چی درست میشوذ اما برای ابن قتل چکار کنم.بعد از دعا برگشتم ببینم زنده شده .دیدم زنده بود اما به شکل ی پسر چهار پنج ساله بود وفکر کنم ی چشمش معیوب بود بهش گفتم زنده شدی گفت نه وبیدار شدم.با تشکر فراوان

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۲۵:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما در حق دانش آموز دخترتان مرتکب اشتباهی شده اید که روحش بشدت افسرده و ناراحت شده و او الان همین نگرانی و ناراحتی خودش را به خاطر رفتار گذشته ی شما نسبت به خودش می داند. او دیگر مانند سابق نیست و مثل خیلی از دختران رفتار نمی کند. شخصیت او بشدت احساساتیست بینش او ضعیف شده و او سعی می کند که روی پاهای خودش مستقل بایستد ولی رفتارش نابخردانه است و شاید این رفتار او تحت تاثیر عملکرد شما در سالهای گذشته است و هنوز تاثیر آن عملکرد اشتباهتان روی او باقی مانده است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۱۴:۵۲
IRAN

IRAN : سلام خواب دیدم جایی هستم با برادرم که فوت شده و پسر لاغر اندام قد بلندی انگار مامور بود راه میرفتیم محوطه ای بودیم پرده رو کنار زد  کعبه رو دیدیم شاید همون حوالی زندگی میکردم من چادر مشکی پوشیده بودم اسممون رو پرسید گفتم سید زهرا مولایی (در حالی که اصلا اسم و فامیلم این نیست و سید نیستم)بعد رفتم خونمون یه در باریکی بود برادرم نیومد خونه و رفت؛ اون مامور نباید آدرس خونمون رو میفهمید ولی متوجه شد بعد انگار فهمیدم اون مامور وهابی بوده اومد منو کشت فکر میکنم همراه مادرم بودم هر دو ما رو کشت یه تخت سفید و ملحفه سفید دیدم اونجا افتاده بودم
ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۳:۵۸:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. شما در خوابتان با حضرت عزرائیل ع ملاقات کرده اید. برای ارواح، جابجایی در دنیا با ماشین انجام نمی شود بلکه به محض اینکه بخواهند جایی باشند، همانجا خواهند بود. شما با ایمان هستید و مسلمانید، مطیع حضرت علی ع و حضرت فاطمه س هستید برای همین، از خانواده ی ایشان محسوب می شوید؛ و برای همین نامتان سید زهرا مولایی ( وابسته و پیرو مولا علی ع) خودتان را معرفی کرده اید. عمر شما به دنیاست و قرار نیست که فعلا فوت کنید. اما بعد از 120 سال مثل همه ی مردم، عمرتان تمام خواهد شد؛ ( که البته دوست ندارید تمام شود و بهمین خاطر، احساس عدم تمایلتان را به فوت، به وهابی بودن این شخص تشبیه کرده اید که شما را کشته)؛ پس بنابراین شما و مادرتان، سعی می کنید که شخصیت خودتان را عوض و خودتان را متحول کنید و هیچ گناهی نداشته باشید تا بتوانید عاقبت خوبی در دنیای آخرت داشته باشید. شما توبه خواهید کرد و زندگی تان متحول شده، پاکتر و بی گناهتر زندگی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۵۰:۳۱
ساره

ساره : سلام خانم هراتی عزیزم سال نو مبارک.

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۳۱:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سال نوی شما هم مبارک. همکار سابق شما هنوز هم گهگاهی به شما فکر می کند و هنوز از زندگیش درس نگرفته و رفتارش نابخردانه و بچه گانه است. او سعی می کند که درک خودش را بالاتر ببرد و زبان شما را بفهمد و نشان دهد که فرهیخته است. شما متوجه ی رفتار او هستید ولی سعی می کنید که به آرامی در مسیر زندگی تان پیشرفت کنید. شما مراقب هستید که دیگر هرگز اشتباهات گذشته تان را تکرار نکنید و تصمیمات درستی برای زندگی تان اتخاذ کنید. شما دیگر عوض شده اید و مانند سابق نیستید. شما نمی خواهید هیچ انگی به شما زده شود و خرد و عقلانیت تان را نادیده نمی گیرید. شما می دانید که باید خودتان مراقب باشید و کاری نکنید که وجدانتان بعدا شما را محکوم کند و یا کوچکترین اشتباهی در زندگی تان را مرتکب شوید. فکر این آقا بیمار است و مثل پسر بچه های 10 12 ساله دوست دارد هرازگاهی خودش را نمایش بدهد!! خواب شما شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۱۹:۲۸
Zzoohhrree

Zzoohhrree : سلام خواب دیدم من و پسرم و همسرم توی یه خونه هستیم که یهو یه خانم بازیگر معروف رو پشت شیشه حیاط دیدم که تفنگ دستشه و می خواد به ما شلیک کنه و در حال نشونه گیریه من پسرمو که از توی اتاق داشت این صحنه رو نگاه می کرد صدا زدم و اومد پیش من و همسرم و من یه اسلحه کلاشینکف تو دستم بود و مدام تیراندازی می کردم که ناگهان همسرم گفتن که کشتیش و وقتی چشمو باز کردم تیر تو سر خانوم بازیگر خورده بود

پاسخ
لینک۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۳:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی سعی می کند که برای شما نقش بازی کند و شما را بفریبد. او به شما حسادت می کند ولی شما تلاش می کنید که با قدرت زیاد و غرور از خودتان دفاع کنید و خشم پنهانی که در وجودتان نسبت به او دارید را به او نشان می دهید و نقشه های او را نقش بر آب خواهید کرد. ممکن است در بیداری یک مواجهه یا دعوا را با کسی تجربه کنید. بازیگر معروف ممکن است تشابهاتی از نظر ظاهر یا طرز فکر با این شخص داشته باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۱۴:۲۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.