کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب کشتن (قتل)

اگر کسی خواب ببیند که او را کشتند، عمرش طولانی می شود و اگر ببیند که دشمن خود را کشت، بر دشمن پیروز می شود.

امام صادق (ع) می فرماید: اگر دید ستوری یا جانوری یا چیزی دیگر را بکشت، دلیل که بر خصم غالب شود.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر درخواب ببیند که او را بکشتند، دلیل که عمرش دراز شود. اگر دید کسی را بکشت بی آن که سرش را از تن ببرد، دلیل که منفعتی بدان کس رساند.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید او را گروهی بکشتند، دلیل منفعت است. اگر دید شخصی او را بکشت به ظلم، دلیل که بیننده مظلوم است و حق تعالی کسی را به او بگمارد تا مکافات آن باز کند.

جابر مغربی می گوید: اگر دید فرزند خود را بکشت، دلیل که روزی حلال یابد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

216 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

a.sh

a.sh : سلام خواب دیدم با شوهرم (طلاق گرفتم ولی باهاش زندگی میکنم رجوع کردم)جای عجیب وبزرگ هستیم شوهرم آونجا مرد غریبه پولداری و وبعد گلاویزشدن میکشه بعد یه آن دیدم شوهرم روی تخت دونفره که به نظرم شیک می اومد هست که متعلق به همون مرد بود من هم رفتم روی تخت تهدیدش میکردم که من نمیتونم به کسی نگم که این مرد و کشتی

پاسخ
لینک۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۲۱:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. زندگی شما متحول خواهد شد و شوهر شما دیگر آن آدم سابق نیست و توانسته بر نفس خودش غلبه کند. او می خواهد که جایگاه قوی خودش را داشته باشد و با پرستیژ زندگی کند و شما می دانید که او عوض شده است و دیگر مثل سابق نیست. شما می خواهید برای رسیدن به خواسته هایتان ایستادگی کنید و حاضر نیستید که اجازه دهید که او برایتان رئیس بازی دراورد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۱۹:۲۷
Mohsen

Mohsen : سلام خانم هراتی عزیز
من خانم هستم
خواب دیدم که یه اسلحه( یه کلت) داشتم انگار یه مردی که اومده بود در خونه بابام اینا و دادو بیداد کرده بود رو با اسلحه بهش شلیک کردم و کشتمش ! هیچ حس پشیمانی یا عذاب وجدانی نداشتم و خانواده ام و اطرافیان هم راضی بودند از این که اینکارو کردم چون ظاهرا اون مرد لات و علافی بود و حتی خونواده ی اون هم بهم رضایت داده بودن و میدونستن که حق داشتم بکشمش! بعد انگار داداش همون مرد با یه موتور افتاده بود دنبالم که انتقام داداششو بگیره انگار اون از اون سر خیابون و من از این سر خیابون داشت دنبالم میومد و من فرار میکردم من پیاده بودم و اون با موتور ولی من از اون جلوتر بودم وانگار هر چی سعی میکرد بهم نرسید! و وقتی ناامید شد که بگیرتم رفت در خونه بابام اینا و وقتی دیدم دوباره مثل داداشش میخواد لات بازی دربیاره بهش شلیک کردم و کشتمش! بعد انگار یه زنی بهم رسیدو گفت تو کشتیش گفت اره گفت این بهترین پسرش بود که تو کشتیش خیلی پسر خوبی بود نباید میکشتیش ، انگار رفتم سمت خونه بابام و اثری از جنازه نبود، بابام در خونه نشسته بود پیش یه مرد دیگه و بهم گفت این چه کاری بود که کردی! خواستم بهش توضیح بدم ولی نتونستم و هیچی نگفتم انگار به شدت ترسیده بودم پشیمون بودم و استرس داشتم ، گفتم مامان اینا کجان گفت خونه دایتن( خونه داییم جفت خونه بابامه) رفتم اونجا و دیدم داداشم و مامان و بابام تو حیاط نشستن و دارن ماکارونی میخورن! انگار اونجا خونه ی همون پسره که کشتمش بود و اونا مارو تو حال راه نداده بودن و دلخور بودن از اینکه پسرشونو کشتم و نمیخواستن رضایت بدن! اسلحه تو جیبم بود و درش اوردم که تو جیبم به خودم شلیک نشه ،یه کلت نارنجی بود خواستم فشنگشو دربیارم که داداشم بهم گفت هر کاری کردی دیگه بسه! پاشدم رفتم تو یه اتاق فشنگو دراوردم یکم با فشار اینکارو کردم که کلت دو نصف شد و هنوز دو تا فشنگ دیگه داشت، بعد گفتم میخوام برم خونه خودمون بابام گفت فقط خواهر کوچیکت اونجاست، رفتم اونجا و دیدم خواهرم همه ی لباساشو شسته و تو اتاق پذیرایی رو طناب کشی کرده و اویزونشون کرده بیشتر لباسا لباس مدرسه بودن همش مانتو و شلوار با تعجب نگاشون کردم و رفتم تو اشپزخونه پیش خواهرم از من دلخور بود گفت ببین چی شده که میترسیم تو خونه خودمون جمع شیم!
ممنون میشم تعبیر کنید.

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۳۲:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از پذیرفتن مسئولیت هایتان سر باز می زنید و مرتب به پدرتان می گویید که خیالت نباشد و نگران نباش و سعی می کنید که به آنها بقبولانید که آرامش شما خیلی خوب است و آنها هم از شما به خاطر اینکه با آرامش کار می کنید حمایت می کنند. ولی بعد، وقتی که لازم است که برای پیشبرد کارتان، عجولانه تر رفتار کنید و سرعت عملتان را بالاتر ببرید تا گشایش کار پیدا کنید، باز هم می خواهید که با خونسردی و بی خیالی کار کنید و مسئولیت هایتان را پشت گوش بیاندازید. این کار شما باعث خواهد شد که کار از دستتان بپرد و کلا بیکار شده یا شانس تان را برای رسیدن به موفقیت از بین ببرید. پدر و مادر شما احساس خواهند کردکه حالا کلاف سردرگمی دستشان هست که نمی توانند سرنخ و راه حل مشکلاتشان را پیدا کنند چون شما خیلی خونسرد عمل می کنید. شما شخصیتی برونگرا و اجتماعی دارید ولی نباید هدفتان را فراموش کنید و بی تفاوت نسبت به آینده باشید. خواهر شما سعی می کند که انطور که پدرتان دوست دارد رفتار کند. او اشتباهات رفتاری خودش را از بین برده و طرز فکر تازه ای دارد. او می خواهد به همه نشان دهد که عوض شده و حالا دیگر اشتباهات گذشته اش را تکرار نمی کند. می خواهد نشان دهد که از زندگی درس گرفته و فکرش را اصلاح کرده است. شما هم باید همینطور باشید و به آرامش و صلاح خانواده تان فکر کنید و مسئولیت ناپذیری و خونسردی بیش از حدتان را کنار بگذارید تا باعث سلب آرامش خانواده تان نشوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۴۰:۰۲
amininia

amininia : سلام. دیشب خواب دیدم یکی دوست دختر پسر داییم رو به قتل رسونده بود. خواهرم به ما میگفت که فلان دختر فهمیده رابطه مقتول با پسرداییمو و رفته کشتدش. شب شد یه دختر که قدش خیلی کوتاه بود در خونمون رو زد من رفتم در رو باز کردم دختره اومد تو و با خنده گفت معلوم شد کی کشته اون دخترو و هر چی من ازش پرسیدم راجع به چی صحبت میکنی اون همون جملرو تکرار میکرد. آخر خودم رفتم تو کوچه دیدم مامورا خواهرم رو به عنوان قاتل گرفتن و توی ماشین پلیسا با چادر سفید نشسته. مثل عروسا چادرش روی صورتش بود و پلیس اونو به میبرد و جاهایی وا میساد و خواهرم صحنه هارو بازسازی میکرد. منم پیاده دنبال ماشین پلیس میدوویدم و گریه میکردم. ممنون از شما

پاسخ
لینک۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۴:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما با توجه به رابطه و شناخت خواهرتان از دوست دختر پسر دایی تان می تواند به صورت های مختلفی مورد بررسی قرار بگیرد و تعابیر متفاوتی داشته باشد. با توجه به عدم توضیحات کافی شما در این رابطه، تنها چیزی که در تعبیر می توان گفت این است که خواهر شما از دوست دختر پسر داییتان خوشش نمی آید و باعث ناراحتی او خواهد شد. خواهرتان می خواهد که پسر دایی تان با دوست دخترش قطع رابطه کند و امیدوار است که خودش بتواند جای او را بگیرد و همسر پسر دایی تان باشد. گرفتاری و دستگیری او به تعهد خواهرتان و اشتیاق او به همسری پسر دایی تان اشاره می کند. شاید شما هم از این موضوع استقبال کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۳۹:۵۱
Fb

Fb : سلام.وقت بخیر
من دوشب پیش خواب دیدم که ی نفر دقیقا مثله خودم(درواقع خودم بودم و همون ظاهر ولی به صورت یه بدن مجزا بود )توی اتاقمه و منم کنار مامانم توی همون اتاق نشستم.نمیدونم مامانم بهم گفت یا کس دیگ ای بود(ولی کس دیگه ای جز ما 3 نفر تو اتاق نبود)،گفت که باید برم و اون کسی رو که شبیه خودم بود و خیلیم اروم بود و درحال لبخند زدن به من بود بکشم..منم بدون علت قبول کردم و اینکارو کردم ولی ن خونی دیدم و نه صحنه ای از کشتن .انگار توی تصورات خودم انو کشته بودم و دیگه حضور نداشت.بعد اومدم توی اتاق که به مامانم بگم چیکار کردم خیلیم ناراحت بودم ولی مامانم انگار منو ندید و متوجهم نشد با اینکه کنارش بودم بعد یه دفعه سرمو که بلند کردم دیدم یه نفر دیگه دقیقا مثله یه کپی از خودم دوباره جلوم ظاهر شده با این تفاوت که خیلی عصبانی و خشن بود،انگار فهمیده بود چیکار کردم و میخواست به انتقام اون منو بکشه و بهم حمله کرد منم خیلی ترسیده بودم و خواستم با یه بسم الله و لاحول و لا قوت از خدا کمک بخوام ولی جملم کامل نشد و اون اومد ک خفم کنه و منم تقلا میکردم ک یه دفعه از خواب پریدم .میشه لطفا تعبیرشو بهم بگید

پاسخ
لینک۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۵۴:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما شخصیتی دمدمی مزاج و دوگانه دارید که نسبت به تصمیماتی که در زندگی تان می گیرید، دو دل هستید و مرتب شک دارید که تصمیماتتان درست است یا غلط. شما با خودتان کشمکش درونی و تضاد روحی دارید. می دانید که بعضی از کارها درست نیستند ولی نمی توانید جلوی خودتان را بگیرید که انجامشان ندهید. از جهتی احساس می کنید که صدایتان انگار برای مادرتان مهم نیست و شنیده نمی شوید و انگار او به نظراتتان اهمیت نمی دهد و این باعث می شود که باز از دست خودتان عصبانی شوید که چرا شما به خاطر او خودتان را نادیده می گیرید ولی او به خاطر شما گوش به حرفهایتان نمی کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۵۶:۲۰
ماه چهره

ماه چهره : سلام.خواب دیدم همسرم یک عده ای رو کشته بود

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۷:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همسر شما نسبت به کسانی که باعث ایجاد شر و آشوب شوند بسیار عصبانی است و دوست دارد که آنها هیچ قدرتی نداشته باشند و از شر ویژگی های آنان در زندگی اش راحت شود و شما سعی می کنید که برای آینده تان برنامه ریزی کنید و اجازه ندهید که نارضایتی و ناامیدی در زندگی تان غلبه کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۰۴:۳۵
زهرا

زهرا : سلام، خواهرم در خواب وارد خانۀ سابقمان شده و دیده حیاط خانه نقاشی شده، حوض آب بزرگتر و با دیواره‌هایی بلندتر، به رنگ آبی درآمده و آب در آن مواج است، مرحوم پدر در حیاط و مرحوم مادر در راهروی خانه‌اند اما دیده نمی‌شوند، اتاق نشیمن و پذیرایی هر دو برای نقاشی خالی شده اما میز ناهارخوری هنوز وسط اتاق نشیمن است، نقاش روی نردبان مشغول رنگ‌آمیزی دیوار اتاقست، خواهرم می‌گوید چقدر حیاط زیبا شده، مرحوم پدرم از حیاط میگوید "صبر کن، حالا کجا رو دیدی، اتاقها که رنگ بشود خیلی عالی میشود"! نقاش از نردبان پایین می‌آید و با اشاره به دیوارِ اتاق به خواهرم میگوید "اینجا سوراخی روی دیوار بود و دو یا سه کنه داشت که من آنها را کشتم؛ این کنه‌ها را بکُشید"! خواهرم می‌گوید"چه خوب! من از این مسأله اطلاعی نداشتم".
تشکر از زحمات شما

پاسخ
لینک۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۰۳:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهر شما به این فکر می کند که اگر در گذشته ی شما بعضی مسائل به گونه ای دیگر بود زندگی شما چقدر بهتر می توانست باشد. چیزی را در گذشته از شما پنهان کرده اند. احساسات بیشتری در گذشته ی شما در جریان بوده و مشکلات و موانع بیشتری برای ابراز احساسات پدر و مادرتان در جریان بوده است. آنها نمی خواسته اند که دیگران از شرایط زندگی شان با خبر باشند ( روحشان شاد) اما به شدت فداکار و از خودگذشته بوده اند و آرامششان را حفظ می کردند. آنها مهربان و در تعامل با دیگران بخشنده و دست و دلباز بوده اند. اما دیگران چیزی را از گذشته ی شما پنهان کرده اند و به شما نگفته اند. کسانی بوده اند که از شما یا پدر و مادرتان سو استفاده ی مالی می کرده اند. شما نباید اجازه دهید که این اتفاق در ادامه برای شما بیافتد و باید رنگ و بوی تازه ای به زندگی تان ببخشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۰۴:۳۸
Mostafa

Mostafa : من خواب دیدم یکی از پادشاهان از من درخواستی میکند و من درخواستش را ردمیکنم و او با من دشمن میشود و او را در باتلاق میبینم و او را به ته باتلاق با پا فشار میدهم

پاسخ
لینک۴ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۳۸:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما 2 تعبیر متفاوت می تواند داشته باشد. اول اینکه احتمالا شما نگران مسئله ای در زندگی بیداری تان هستید و با خودتان مرتب کشمکش دارید. بخشی از وجود خودتان را انکار و رد می کنید و تکلیف یک کشمکش درونی تان را در زندگی بیداری تان با خودتان روشن می کنید. شما در مورد کارتان یا یک رابطه ای که در آن قرار دارید و یا یک بار عاطفی که بر پشت خودتان می کشید، احساس ناامنی می کنید و خودتان را در موقعیت مضری می بینید که ادامه ی پیشروی در این موقعیت، موجب غرق و شکست شما می شود. شاید موانع و ناامیدی هایی در عشق تجربه می کنید و نمی خواهید که کار نادرست و خطرناکی انجام دهید. بنابراین خودتان را از شر چیزی که فکرتان را ناراحت کرده است خلاص می کنید و آن را فراموش می کنید. تعبیر دوم این است که شما از کسی در زندگی بیداریتان به شدت حساب می برید و از او حرف شنوایی دارید ولی از او راضی نیستید و او را تایید نمی کنید. بنابراین در اولین فرصتی که به دست بیاورید اجازه می دهید که او در مشکلاتش غرق و له شود و هرگز از او حمایت نخواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۱:۳۵
محمد

محمد : سلام.خواب دیدم که پدرم صبح زود مرا از خواب بیدارکرد.از من خواست برای خواهرم شارژ گوشی بخرم.به فروشگاه رفتم وفروشنده به من احترام میگذاشت وبا او گرم حرف زدن شدم که به خانه برگشتم پدرم گفت خریدی.من فراموش کرده بودم.پدرم از دستم عصبانی شد,و من به هردوی انها واکنش بد و تندی نشان دادم و با اعتراض گفتم صبح زود منو فرستادی بیرون,وقتی که میتونستم با اینترنت شارژ بخرم.خواهرم ناراحت شد به اتاق رفت,به اتاق رفتم گلوشو از روی خشم کمی فشار دادم وبیهوش شد.به 115 زنگ زدیم,پرستار مردی سریع آمد,بعد مدتی چند مرد جوان خوشتیپ,خوش چهره و هیکلی با لباس محی کردی به نام مامور اطلاعات وارد شدند.گویا دوست پدرم هستند مادر پارکینگ بودیم و انها حرف میزدند و میخندیدند.بعد زنی امد گفت به دلایل پزشکی خواهرم فوت شده است.به بالا و اتاق رفتم.همه برروی جسد خواهرم گریه میکردند منم به گریه افتادم

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۲:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پدر شما می خواهد که ارتباط خواهرتان با دیگران قویتر شود و از شما می خواهد که او را با کسی که شایسته است آشنا کنید و یا معرفی کنید شاید پدرتان تمایل دارد که خواهرتان ازدواج کند. شما از دست خواهرتان عصبانی هستید و می خواهید او را کنترل کنید و نظرتان را به او تحمیل کنید تا او سکوت کند و جواب شما را در بحث ها ندهد و کوتاه بیاید. آدم دلسوز و مهربانی به زندگی شما وارد می شود که پدرتان او را می پسندد و مادرتان از او خوشش خواهد آمد و احساس آرامش خاطر خواهد داشت. خواهرتان را شوهر می دهید و زندگی او متحول می شود. همه ی شما برای ازدواج او خوشحال شده و جشن می گیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۰۱:۲۷
اهورا

اهورا : سلام خانم هراتی.خواب دیدم که مریض شدم و رفتم انگار دکتر بعد این دکتره میخواست به من آمپول بزنه منو برد یه جای دیگه و در واقع قصد تعرض به منو داشت منم که متوجه شدم اولش داشتم میمردم از ترس چون زورم بهش نمیرسید ولی توی خواب گفتم با اسم خدا بهش غلبه میکنم لا حول ولا قوة الا بالله گفتم سمتش حمله کردم تمام استخوناش خورد میشد به راحتی مثل چوب خشک با هر حرکت من و بعدشم مرد. حتی بعدشم یکی دید بعدا جنازشو منم راحت و با افتخار گفتم که آره من کشتمش.

پاسخ
لینک۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۲۷:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما فکرتان ناراحت است و کسی به شما می گوید که می تواند شما را به آرامش برساند ولی او به جای اینکه حسن نیت داشته باشد، می خواهد نظرات خودش را با زور به شما تحمیل کند. شما هم به او این اجازه را نمی دهید که به جای حل مشکلاتتان، به شما زورگویی کنند. شاید فکرتان ناراحت باشد ولی اراده تان قویست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۱۷:۵۲
Yashgin

Yashgin : با عرض سلام...من دو روزیه هر وقت که میخوابم خواب های آشفته میبینم حتی در خواب بعدازظهر...با وجود ترس زیادم از حشره یک حشره میره تو آستینم و از ترس بیدار میشم یا مادرم در حال کتک زدن من هست تعبیر این دوخواب رو نمیخوام اما چون پشت سر هم هستن گفتم شاید مرتبط باشن...دیشب ساعت سه و نیم بیدار شدم و ۴ باز خوابیدم ک خوابم ازینجا شروع شد رفتم ی جایی نمیدونم دقیقا چی شد ک گفتن تواین اتاق منتظر باشم.افرادی از قبل توش بودن ک بهشون گفته بودن منو بکشن با شمشیر گلومو نشونه گرفت ک من با چرب زبونی قانع کردم نکشن منو بعد سریع یکی از بیرون اومد منم دیگه متوجه شدم قصد جونمو دارن میخواست بهم قرص بده قرص هارو گیر اوردم ریختم رو زمین و رفتم تو حیاط یکی دیگه ب جاش اومد ک با اون مبارزه کردم و چون قدرت کافی نداشتم از قدرت خودش استفاده کردم زمین شیب دار بودمیومد ب طرفم من هی جا خالی میدادم میخورد توی دیوار بتنی ک در اخر وقتی ضعیف شد به پا سرشو له کردم.بعدش چند قتل دیگه بدست من و غیر من رخ داد ک یادم نیست اما بعد قرار شد کسی ازین جریانات با خبر نشه و من نفهمیدم اونجا کاره ای شدم یا نه ولی میدونستم زندم و کسی دیگه نمیخواد منو بکشه چون یا مردن یا پشیمون شدن..دلیل اینکه منم میخواستن بکشن نفهمیدم

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۱:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما حرفهای زیادی برای گفتن دارید که فکر می کنید عده ای جاه طلبانه می خواهند جلوی ابراز عقاید شما را بگیرند و نگذارند که نظراتتان را بیان کنید. یا عده ای می خواهند فکرتان را با زور از واقعیات منحرف کنند و شما زیر بار نمی روید که کسی بخواهد عقایدش را به شما تحمیل کند. شما می خواهید آزادانه زندگی کنید و از حقوق خودتان دفاع کنید و تصمیم دارید که در بیداری تان هم به حرفی که اعتقاد دارید درست است، پایبند باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۴۱:۰۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.